«فاطمه الزهرا(س)، ام ابیها «عنوان گفتار علامه بزرگوار امینی است. به کوشش استاد حبیب چایچیان به چاپ هشتم رسیده است.
منم که عصمتالله و به ساق عرش زیورم
حبیبه خدا منم، حباب نور داورم
رضای من رضای او، ولای من ولای او
که من ولیه الله و زهر بدی مطهرم
این مطلع شعری است که در دیباچه کتاب مزبور آورده شده است در خصوص نحوه و علت تدوین این کتاب نکات مهمی وجود دارد. مجموعه این گفتار متن سخنان علامه امینی(ره) است که چند ده سال پیش عنوان شد و توسط حاج کریم رومنیا از دوستان استاد حسان ضبط شده و توسط وی پیاده و به صورت کتاب درآمده است. استاد حسان در خصوص پیاده کردن این متون به ذکر رویایی میپردازد که:
«در همان ایام دوست بزرگوار تصمیم به پیاده کردن نوارها گرفت و مرا برای این کار مهم انتخاب کرد شبی در یک رویای صادقانه علامه امینی را دیدم و بر فراز تختی نشسته است و جمعی از علاقهمندان مقام والای حضرت زهرا(س) بر گرد او ازدحام نمود و بیتابانه درخواست انتشار آن فرمایشها را داشتند همانگونه که علامه امینی در زمان حیاتشان با لحنی گیرا و دلنشین دستور میداد در مجالس علمی و آموزندهاش به قرائت اشعارم مفتخر میشوم. در آن رویای صادقانه نیز در حالی که با دست به سوی من اشاره میکرد فرمود:
«حسان مأمور انجام این کار است.»
مجموعه گفتار علامه امینی(ره) در 2 بخش فاطمه(س) از دیدگاه قرآن و روایات مطرح و تنظیم شده است. گزیدهای از مطالب جالب و خواندنی این کتاب را که در منزلت و شخصیت بانوی دو عالم، صدیقه کبری فاطمه زهرا(س) ذکر شده است:
بالاتر از شأن حضرت آدم
«آدم(ع) و حوا، در کنار هم نشسته بودند که جبرییل به نزدشان آمد و آنان را همراه خود به داخل قصری از طلا برد، در آنجا تختی از یاقوت بود و بالای آن تخت قبهای بود نورافشان، و در میان آن قبه چهرهای غرقه در نور، که تاجی بر سر نهاده و دو گوشوار از لؤلؤ در گوشش، و گردنبندی از نور بر گردنش آویخته بود. هر دو از نورانیت حیرتانگیز آن تمثال در شگفت شدند به حدی که حضرت آدم(ع) زیبایی همسرش حواء را فراموش نمود (زیرا شاهد یک زیبائی بیسابقه و حسن بینظیری بود) لذا روی به جبرییل کرد و پرسید این صورت کیست؟ جبرییل گفت: این فاطمه است، و آن تاجش احمدنما، گردنبندش حیدرنما و دو گوشوارش نشانگر حسن و حسین اوست. آنگاه حضرت آدم(ع) سر خویش را به سوی قبه نور بلند کرد، و در آنجا این پنج اسم را با خط نور نوشته دید:
من محمودم و این «محمد» است، من اعلی هستم و این «علی» است، من فاطرم و این «فاطمه» است، من محسنم و این «حسن» است، و احسان از من است و این «حسین» است
پس از قرائت این نامها جبرییل گفت: یا آدم، این نامها را به خاطر بسپار که بعدها یقیناً به آنها نیازمند میشوی، و آن اسماء مشکلگشای تو خواهند بود.
بعد از آنکه حضرت آدم مرتکب آن ترک اولی شد و در نتیجه بر زمین فرود آمد، بعد از 300 سال اشک ریختن (بیاد آن نامهای مقدس افتاد) و با آن اسماء مبارک دعایی ترتیب داد و به پیشگاه خدای متعال چنین معروض داشت:
پروردگارا به حق محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین، یا محمود، یا اعلی، و یا محسن، یا فاطر از خطای من در گذر و توبه مرا قبول فرما. در آن هنگام از جانب خدای تعالی خطاب آمد که یا آدم اگر (در آن حال دعا) درخواست میکردی که گناهان همه فرزندانت را بیامرزم هر آینه همه آنها را میبخشیدم»
راز 5 تن
ابوهریره میگوید، پیامبر اکرم(ص) فرمود:
«نحن سفینه النجاه، من تعلق بها نجی، و من حاد عنها هلک، فمن کان له الی الله حاجه فلیسئل بنا اهل البیت»
«ما (پنج تن) کشتی نجاتیم، هر کس با ما باشد، نجات یابد، و هر کس که از ما روگردان شود، هلاک گردد. پس هر کس حاجتی از خدا میخواهد پس به وسیله ما اهل بیت از حضرت حق تبارک و تعالی مسئلت نماید.»
این روایات را «شیخالاسلام حموینی» در «فرائد» ـ «حافظ خوارزمی» در «مناقب» و چندتن دیگر از دانشمندان اهل سنت نقل کردهاند، همچنین دانشمندان بزرگ شیعه این حدیث شریف را روایت نمودهاند، و با بررسی آن، به طور خلاصه، میتوان به شش مطلب و یا شش منقبت پی برد، که هر یک از پنج تن در آن مناقب و فضایل، به طور یکنواخت و همردیف، مشترک هستند.
مطلب اول: خلقت پنج تن و انوار آنان قبل از آفرینش آدم بوده است، و غیر از روایت مذکور احادیث بسیاری نیز از فریقین (شیعه و سنی) در این باره وارد شده است.
از حضرت رسول اکرم(ص)، نسبت به مدت زمانی که پنج تن، قبل از آدم به وجود آمدهاند روایاتی منقول است که در برخی 2000 سال و در بعضی به طور مختلف ذکر گردیده است که گمان میرود ـ این ارقام تقریبی است نه قطعی.
مطلب دوم: پنج تن سبب و علت آفرینش جهان بودهاند.
مطلب سوم: اسامی آنها از نامهای خدای تعالی مشتق شده است.
مطلب چهارم: جزای دشمنی و کینهتوزی نسبت به آنان، سوختن در آتش قهر الهی است.
مطلب پنجم: پنج تن، برگزیدگان حضرت حق تبارک و تعالی هستند، و هلاک و نجات هر بشری، وابسته به حب و بغضی است که نسبت به آنها دارد.
مطلب ششم: هنگام حاجت خواستن از خدای تعالی باید آنها را وسیله استجابت دعا قرار داد و به آنها متوسل شد.
با توجه به این شش مطلب که بیان شد، اگر اشخاصی واجد این شش منقبت بوده باشند، میتوان معتقد بود و یقین کرد که آنها یک بشر عادی نیستند، افرادی که خدای تعالی از همان ابتدای خلقت به آدم ابوالبشر معرفی و نشان داده است که علت خلقت تو و اولاد تو اینها هستند، اگر حاجتی داری باید به در خانه اینان بروی، اینها برگزیدگان من هستند، من خود اینها را نامگذاری کردهام. بنابر آنچه گفته شد، پنج تن در شش منقبت مذکور هیچ فرقی با یکدیگر ندارند و در این مورد هیچ تفاوتی میان پیغمبر اکرم، علی، و حسنین علیهمالسلام با حضرت صدیقه سلامالله علیها وجود ندارد، همه در این مناقب یکنواخت، همرتبه، و همدرجهاند. اگرچه از جهات و اعتبارات دیگر ممکن است قایل به فضیلت و برتری برخی بر بعضی باشیم، مثلا پیامبر اکرم(ص) منصبی دارد که دیگران ندارند.
برگزیده خدا
«ابن عباس» از رسول اکرم(ص) نقل میکند که حضرت فرمود:
«لیله عرج بی الی السماء رایت علی باب الجنه مکتوباً: لاالهالاالله، محمد رسولالله، علی حبیبالله، الحسن و الحسین صفوه الله، فاطمه خیره الله، علی مبغضیهم لعنه الله»
«در شب معراجم به سوی آسمان، این کلمات را دیدم که بر در بهشت نوشته شده بود: نیست خدائی جز خدای بیهمتا، «محمد» پیامبر خداست، «علی» محبوب خداست «فاطمه» و «حسن» و «حسین» برگزیدگان خدا هستند، لعنت خدا بر کسانی که کینه و دشمنی آنان را دارند»
این روایت را جمعی از علمای شیعه، و از رجال عامه (سنی)، «خطیب بغدادی» در تاریخش ـ «ابن عساکر» در تاریخش ـ «حافظ گنجی» در کتاب کفایهاش ـ «حافظ خوارزمی» در کتاب مناقبش ـ «بدخشانی» در مفتاحالنجاتش ـ و جماعتی دیگر از دانشمندان نقل کردهاند.
درباره «فاطمه خیرهالله» حدیث دیگری «حافظ عاصمی» در کتاب «زین الفتی» آورده است که پیغمبر اکرم(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«ان الله عزوجل اشرف علی الدنیا فاختارنی منها علی رجال العالمین، ثم اطلع الثانیه فاختارک علی رجال العالمین بعدی، ثم اطلع الثالثه فاختار الائمه من ولدک علی رجال العالمین، ثم اطلع الرابعه، فاختار فاطمه علی نساء العالمین»
«خدای تبار و تعالی به دنیا (یعنی جمیع بشر) نظری افکند و از همه مردان عالم مرا انتخاب کرد، آنگاه بار دوم نظر فرمود و از جمیع مردان جهان تو را برگزید، و بار سوم ائمهای که از فرزندان تو هستند انتخاب فرمود، سپس بار چهارم از جمیع زنهای عالم، «فاطمه» را برگزید.
معنی سیده النساء العالمین
به طرق متعدد از حضرت صادق(ع) درباره این روایت سوال شده است که مراد از جمله «علی نساء العالمین» چیست؟ حضرت فرمود: یعنی فاطمه(س) بانوی بانوان جهان از اولین و آخرین میباشد. راوی گوید که سوال شد: آیا در زمان خودش؟
حضرت فرمود:
بانوی بانوان در عصر خودش حضرت مریم(ع) بود ولی فاطمه(ع) سیده زنان جهان و مهین بانوی عالم است از اولین و آخرین.