* در آنروزهائی که مساجد تهران با زور سرنیزه رژیم و چاقوکشهای آن پشت هم تعطیل میشد و بعضی از صاحبان منابر نیز گرفتار و به حبس کشانده میشدند این حوزه علمیه شما بود که در ماه رمضان برپا ایستاد و مقدمات تظاهرات خونین جمعه سیاه را پایه نهاد اما این مقدمات، مقدمات دیگری را هم دارد که شاید فقط شما وعدهای از نزدیکان و طراحان «جمعه سیاه» میدانند بنابراین حرف اول در چگونگی برپائی تظاهرات جمعه سیاه است.
** قبل از هر چیز من و شما میدانیم که روز جمعه سیاه، یعنی روز 17 شهریور در تاریخ جامعه ما یک روز «قدر» است و بسیار هم پرقدرت و پراثر و مبدا تاریخ دگرگونکننده طاغوت و رژیم آن و همانگونه که روز بدر، روز خندق و یومالفتح که در صدر اسلام روزهای پیروزی و جهتآفرین شدند و بهمین سبب هم همیشه با عظمت از آنها یاد میشود 17 شهریور هم آغازگر پیروزی انقلاب سرنوشتساز ما و روز «حرکت» و روز «شهید» است و باید در تاریخ جامعه ما به نشانه حرکت مردم در جهت دگرگونی نظام طاغوتی 2500 ساله کشور همیشه به یاد بماند.
بیاد بیاوریم که در روز 17 شهریور نه فقط نفرت و خشم جامعه ما نسبت به رژیم به اوج رسید که کشتار این پرده از چهره کریه و ضد مردمی رژیم در سراسر جهان برداشت و حامیان آن را به رسوائی کشانید و از لحاظ سیاسی هم رژیم را به بستر احتضار کشانید احتضاری که نشاندهنده و نمایانگر مرگ رژیم بود. مرگی که از راه فرامیرسید.
رژیم در این جمعه خونین با یک برنامه از پیش طراحی شده تصمیم گرفته بود که با حادثهسازی و کشتار بیرحمانه همانند فاجعه سینما رکس جلوی حرکت دگرگونساز مردم را بگیرد. ولی هزاران بار بیشتر از فاجعه قتلعام سینما رکس زیان دید و ضربه خورد پس باید همیشه در تاریخ انقلاب ما مثل روز فتح مکه و روز احد زنده و ابدی باقی بماند و در این رابطه...
* در این رابطه بهتر نیست که برخورد فکری و عملی اسلام را با رژیمهای شاهنشاهی و امپراطوری تجزیه و تحلیل کنیم و آنرا به بحث بکشانیم؟
** اگر اینطور باشد مسلما مسلمانان و امت اسلامی را بهتر با محتوای واقعی اسلام انقلابی آشنا خواهیم ساخت چرا که رژیمهای شاهنشاهی در عمر دراز و بیثمر ولی کثیف خود موجب شده بودند که محتوای اسلام را دگرگونه جلوه دهند و شاهپرستی را بجای آن تبلیغ کنند در حالیکه پیام و رسالت انقلاب اسلام در این بود که انسانها از قبول هر تحمیل و فشار ناحق و از هرگونه گرایش ناصواب و از هر بیعدالتی و تجاوز برهاند.
پیام انقلاب اسلام به انسانها این بود که جز خدا نپرستند و در راه تکامل و متعالی شدن گام بردارند و علیه طاغوت و طغیان به پاخیزند که امپراطوران و شاهان نیز همان طاغوتهای هستند که با فشار خود را به جوامع انسانی تحلیل میکنند.
قرآن میفرماید «یضع عنهم اصرهم و العقلال التی کانت علیهم» یعنی هرگونه غل و زنجیری که به هر مناسبتی بوسیله تجاوز و جهل به گردن و فکر و اندیشه انسانها زده میشود، باید برداشته شود.
پیغمبر اسلام هم تاکید دارد بر اینکه بعد از این مساله شاهنشاهی ایران و امپراطوری ساسانی و قیصری روم مطرح نخواهد بود.
با همه اینها فرصتطلبان و قدرتطلبان در طول زمان سعی کردند به کیفیتی خود را و شرایط خود را به جامعه تحمیل کنند تا بار دیگر حکومت طاغوت را به انسانهای آزاده و آزاداندیش مسلط سازند.
جنگهایی که در طول تاریخ اسلام در برابر این زورگویان و حکام خود سر برپا شده همه در جهت تحکیم نظام اسلام و زدودن این جنایتکاران تاریخ بوده است در اسلام قیام امام حسین گویاترین و بارزترین انقلابها و جنگهای ضد طاغوتی و ضد شاهنشاهی است که هدف آن واژگونی رژیم خودکامه یزید بود.
قیام مشروطه علیه رژیم شاهنشاهی بود
* و در ایران؟
** در ایران قیام مشروطیت نیز یکی از انقلابیترین جنگهای ضد شاهنشاهی است که کوشش داشت حکومت مطلقه شاهان جبار و خودسر را به زبالهدانی تاریخ بفرستد و بدنبال آن حکومت بصورت مشروط به عدل اسلامی و ضوابط مشروع دیگر درآید و برای نظارت به اعمال و رفتار حکومت، وجود پنج مجتهد جامعالشرایط را در مجلس لازم و ضروری دانست، مرحوم آیتالله شیخ فضلالله نوری در استقرار این حکومت حتی جان خود را نیز فدا کرد ولی بعد از مدتی هم استبداد رضاخانی به صورت نوعی شاهنشاهی تازه علیه اسلام و مبانی فکری و عقیدتی اسلام شکل گرفت و بعد هم در وجود خلف ناصالح او محمدرضاخان با کمک استعمار جهانی، مخصوصا امپریالیزم آمریکا توسعه یافت و یا تسلط ساواک بوسیله توقیف و بازداشت و ضرب و جرح و قتل به اوج رسید.
اما استقرار همین حکومت جبار جابر سبب شد که نطفههای قیام در 15 خرداد 42 ظاهر شود و رهبری حضرت امام خمینی اولین مقابله صریح و آشکار جامعه را علیه طاغوت و طاغوتیان ظاهر ساخت، اگرچه این قیام یا شهادت 15 هزار نفر ظاهرا سرکوب شد امانشان داد که امت میتواند حرکت کند و میباید که حرکت کند.
بدنبال آن حکومت فشار و حبس و شکنجه و غل و زنجیر و اسارت قلم و بیان و فکر و اندیشه را افزایش داد.
اما همین فشارها مقدمات طغیان عمومی را پایهریزی میکرد و در نتیجه هر حادثهای میتوانست مقدمه بروز حرکتی شود تا آنجا که «حرکت قم» پدید آمد و بدنبال آن هفتهها و اربعینها آغاز شد و این هفتهها و اربعینها در تبریز و شیراز و یزد و جهرم و... بصورت مستمر و متداوم در آمد.
فردا صبح، میدان ژاله
* و دنباله آن به تهران هم رسید، اما سئوال این است که اصولا قیام خونین 17 شهریور چگونه پایهگذاری شد و حرکت از کجا و چگونه بوجود آمد؟
** در تظاهرات بزرگ و بینظیر روز پنجشنبه 16 شهریور مردم خود را برای برپایی یک تظاهرات بزرگ در صبح جمعه آماده میکردند چرا که صبحهای جمعه هزاران نفر از امت مسلمان در مجتمع و در کلاس تفسیرها حضور مییافتند و بعد از پایان جلسه به تظاهرات میپرداختند بهمین دلیل هم همه جا شعار «فردا صبح، میدان ژاله» دیده میشد و یا بگوش میرسید در نتیجه صبح جمعه اجتماعات چند صدنفری از اطراف تهران بسوی خیابان ژاله سرازیر شد اما حدود ساعت 5/6 صبح بود که ناگهان آقای امامی کاشانی تلفن کردند که «در 12 شهر حکومت نظامی اعلام شده و رژیم بنا دارد که هرگونه اجتماعی را به خون بکشد تا با ضربه زدن مقاومت را از میان بردارد» و بعد هم شخصیتهای دیگری مرتبا نقشه رژیم را برای کشت و کشتار خبر دادند و ما هم که یقین داشتیم رژیم در آخرین مراحل سرنگونی خود قرار دارد و بدون شک به یک کشتار جمعی دست خواهد زد و این کشتار را هم باز بدون شک از خیابان ژاله یعنی از جائی که بزرگترین ضربه را نوش جان کرده آغاز خواهد کرد خود را برای رویاروئی با این حمله و هجوم وحشیانه آماده ساختیم.
* اما شنیدیم که در آنروز دستور تفرق مردم را صادر کردید و مردمی که در محل حسینیه شما گرد آمده بودند به دستور شما متفرق شدند و بسوی میدان ژاله سرازیر شدند.
** این پرسشی است که برای عدهای در آنروزها هم مطرح شده بود اما کسانی که حسینیه را دیدهاند میدانند که این حسینیه در یک کوچک بنبست پشت هیئت فاطمیون قرار دارد که گرداگرد آن را ساختمانهای مرتفع احاطه کرده است که در نتیجه رژیم خیلی ساده و آسان میتوانست با چند مسلسل و در چند دقیقه هزاران نفر را به شهادت برساند بدون اینکه برای مردم قهرمان ما راه فرار یا جای مقاومت وجود داشته باشد و بنابراین برای جلوگیری کشتار چند ده هزار نفر که در این کوچه بنبست جمع شده بودند و راهی برای فرار یا جایی برای فرار نداشتند و برای آنکه دشمن به آسانی به آنها مسلط نشود سریعا تذکر دادیم که حسینیه را ترک کنند و خود را به جای باز و امن که بتوانند راه فرار و مقاومت پیدا کنند برسانند در نتیجه مردم توی خیابان ژاله و میدان ژاله ریختند در حالیکه اگر دشمن مردم را در حسینیه غافلگیری و محاصره کرده بود مسلماً بیش از ده هزار نفر شهید داده بودند اما با کشانیده شدن مردم به خیابان مقاومت و دلیری آنها به شکل بهترین و زیباترین حماسه انقلاب تجلی کرد.
و فشاری که از ناحیه مبارزان امت وارد شد توانستیم در رادیو شایعه مربوط را تکذیب کنیم خدا رحمت کند آیتاللهزاده حاج سیدمهدی گلپایگانی را که از قم چندین بار با ما تماس گرفتند و خودشان و نیز از طریق ما به رادیو فشار آمد تا بالاخره به کیفیتی در ساعات غیر طبیعی شایعه تکذیب شد.
در همان آغاز درگیری خانه و کتابخانه ما محاصره شد و ظاهراً ارتباط ما را با مردم قطع کردند اما ما با ارسال پیامهای تلفنی ما افراد روحانی و غیر روحانی مرتبا بمیدان شهدا اعزام میشدند و لحظه به لحظه هم به مقاومت و سلحشوری مردم در میدان جنگ و گریز افزوده میشد.
* میدانیم که بنای تظاهرات خونین جمعه سیاه در تظاهرات عظیم پنجشنبه 16 شهریور نهاده شد در حالیکه همانروز شایعهای بگوش رسید مبنی بر اینکه تظاهرات پنجشنبه و جمعه تحریم شده است! ادامه دارد...