تاریخ انتشار : ۲۷ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۳۲  ، 
کد خبر : ۲۲۷۰۳۷

نسخه جدید استعمار غرب در کمین شرق


کشورهای آسیایی که اکنون گام در آستانه شکوفایی اقتصادی گذاشته‌اند، در معرض نفوذ و تهاجم پنهان قدرت‌هایی قرار دارند که هراسان از فروپاشی تدریجی اقتصاد خود و در پی یافتن راهی برای ایجاد نسخه دوم استعمار در جهان، تلاش می‌کنند تا کشورهای مستقل شرقی را در چنگال سلطه خود بگیرند.
پایگاه خبری تحقیقات جهانی کانادا در مقاله‌ای به بررسی توطئه غرب برای استعمار شرق تحت عنوان «نسخه دوم استعمار» پرداخته است.
در این مقاله آمده است:
حمله به لیبی از سوی یک ائتلاف عمدتاً غربی این سئوال را مطرح می‌کند که آیا استعمارگری مجدداً بازگشته است؟ در حالی که اقتصاد این کشورها در حال فروپاشی تدریجی است، تصور ماجراجویی اکتشافی کشورهای غربی در پی یافتن مستغلاتی در سراسر جهان، مانند 300 سال قبل، دشوار به نظر می‌رسد، اما در حقیقت این اتفاق در حال رخ دادن است. معدودند کسانی که برای قذافی اشک بریزند، زیرا شتابزدگی وی بود که آزادی را از لیبی گرفت. نگران‌کننده‌تر این است که پس از 40 سال، ثروت‌های نفتی چشمگیر این کشور به دست کشورهای غربی افتاده است. نفت عراق نیز به سوی غرب سرازیر شده است.
جالب آن که درست زمانی که غرب در ضعف دست و پا می‌زند، کشورهای نو ظهور آسیایی و آفریقایی باید احساس نگرانی کنند. آیا نسخه دوم استعمار شعار نیست؟ شاید یک قانون ساده اقتصاد است: ثروتمندان همواره باید نسبت به درماندگان گوش به زنگ و هوشیار باشند.
در قرن‌های هجدهم و نوزدهم، زمانی که جهان تحت استعمار قدرت‌هایی نظیر اسپانیا، انگلیس، فرانسه، بلژیک، پرتغال و هلند بود، هند و چین دو کشور ثروتمند جهان بودند که بیش از 50 درصد تولید ناخالص ملی جهان را به خود اختصاص داده بودند. با این حال، سرنوشت این دو کشور بزرگ آسیایی به استعمار ختم شد.
اگر تصور می‌کنید که استعمار زمانی رخ داد که شرق رو به زوال بود و غرب در حال اوج گرفتن، یا این که هند و چین از نیروهای نظامی خود غافل شده و تهدید‌های خارجی در آنسوی دریا‌ها را به دست فراموشی سپرده بودند، کاملاً در اشتباه هستید. هر دو کشور از ارتش‌های بسیار قدرتمند و ناوگان دریایی برجسته تحت امر فرماندهان توانایی برخوردار بودند.
در اوایل قرن هجدهم، کشتی‌های هندی به لحاظ طراحی و مقاومت، آنقدر پیشرفته بودند که انگلیس از آن‌ها در ناوگان خود استفاده کرد. تا جایی که کشتی‌سازان رود «تایمز» نسبت به استفاده از کشتی‌های ساخت هند برای حمل محموله‌های بازرگانی انگلیس اعتراض کردند. در نتیجه، اقدامات جدی برای فلج کردن صنعت کشتی‌سازی هند اتخاذ شد.
پادشاهی هند جنوبی در «میسور» نخستین کشوری بود که در تاریخ معاصر از موشک در جنگ استفاده کرد و این توان در نبرد «گنتور» در سال 1780 تأثیر مهلکی بر انگلیس گذاشت. ارتش انگلیس که در نتیجه این موشک باران غافلگیر شده بود، از میدان نبرد گریخت. تعدادی از این موشک‌های عمل نکرده بعدها به زرادخانه سلطنتی لندن منتقل شد و در آن جا «ویلیام کنگرو»، کارشناس مهمات انگلیسی، با مهندسی معکوس این موشک‌ها توانست صنعت جدید موشک سازی را در اروپا بنیانگذاری کند.
غالب حاکمان هند نیز از هشیاری ژئوپولیتیک زیرکانه و دقیقی برخوردار بودند. برای مثال، انگلیسی‌ها اجازه تجارت یا ایجاد پادگان در خاک هند را نداشتند. با این حال، اشتباه یکی از امپراتور‌های ضعیف هند، راه را برای حرکت فوج تاجران اروپایی به این کشور گشود. یکی از پزشکان حاذق سفارت انگلیس به نام «ویلیام همیلتون» توانست یکی از امپراتورهای هند را مداوا کند. وی که از این طبابت همیلتون بسیار خرسند بود، حکمی را امضا کرد که به موجب آن امکان تجارت در خاک هند و ایجاد پادگان برای تجار انگلیسی فراهم شد. علاوه بر این، معافیت‌های مالیاتی گمرک نیز شامل حال آن‌ها شد. باقی ماجرا همان چیزی است که در تاریخ نیز آمده است.
به گفته «راجش کوشهر»، دانشمند موسسه آموزش و تحقیقات علمی هند، این معافیت‌ها، شرکت‌های انگلیسی را نسبت به سایر تجار اروپایی و حتی هندی ممتاز کرد. از این مهم‌تر، سفارش‌های مختلف رسمی به انگلیس بهانه‌ای داد تا در صورت لزوم برای دفاع از خود به نیروی نظامی متوسل شود. این داستان برای شما آشنا نیست؟
امروز نیز شرق بار دیگر در حال قوت گرفتن است. اقتصاد دانان از جریان بی‌سابقه تولیدی، مالی و ثروتی که به شرق سرازیر شده در حیرتند. «مجید اجباریه» استاد سابق سیستم‌های اطلاعاتی مدیریت دانشگاه تل آویو در کتاب خود تحت عنوان «محل کار مجازی» می‌نویسد: در کل تاریخ بشر، به جز 500 سال، ثروت جهان به لحاظ سرمایه انسانی و کالا در آسیا متمرکز بوده است. طی پنج قرن گذشته، تمرکز ثروت جهان در غرب بوده و این برهه زمانی رو به پایان است. امروزه، تمرکز سرمایه‌های انسانی، قدرت مالی، تولیدی و اطلاعات بار دیگر در حال انباشته شدن در شرق است.
در حقیقت، به رغم آن که هند اکنون فقط یک چهارم اقتصاد آمریکا است، اما پیش‌بینی شده است که طی 30 سال آینده از آمریکا پیشی بگیرد و این یک نرخ انباشت سرعت غیر قابل تصور است.
سئوال این است که آیا آمریکا و اروپا می‌توانند به همین سادگی نظاره‌گر بازگشت جهان به گذشته باشند؟ ائتلافی تحت رهبری آمریکا به شدت تلاش می‌کند تا این روند را متوقف کند. چند نمونه از نحوه تلاش غرب برای باقی ماندن در صدر، به شرح زیر است:
پایگاه‌های نظامی:
امروزه ائتلاف تحت رهبری آمریکا بیش از 750 پایگاه نظامی در سرتاسر جهان دارد. به رغم هزینه‌های گزاف اداره این پایگاه‌ها، توسعه قدرت نظامی برای سلطه این ائتلاف، ضروری است.
 تفرقه و حکمرانی:
آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند تا هند را به عنوان یک قدرت منطقه‌ای مهم با غرب متحد سازند. این امر نه فقط برای هندی‌ها توهین‌آمیز است (این که هند صرفا یک قدرت منطقه‌ای باشد) بلکه باعث ایجاد رعب و وحشت در چین می‌شود. کمونیست‌های پکن، به صورت غیر ارادی با صدور بیانیه خواستار تجزیه هند شده و هند نیز به نوبه خود، چین را یک دشمن ذاتی تصور می‌کند. جالب آن که طی 2500 سال گذشته تا پیش از حضور انگلیس در صحنه و کاشتن بذر مشکلات مرزی، در تاریخچه چین و هند حتی یک مورد درگیری نیز دیده نمی‌شود.
 کابوس اقلیم:
غرب خود پس از یک قرن آلوده کردن محیط‌زیست، اکنون به فکر کاهش گازهای آلوده‌کننده چین و هند افتاده است. این تلاش نیز با پوشش مبدل با هدف کاهش نرخ سریع رشد در این اقتصادها صورت می‌گیرد. «جیرام رامش»، وزیر محیط‌زیست هند، نیز با انجام اقداماتی به نظر می‌رسد، اکنون دیدگاه‌هایش با منافع غرب هماهنگ شده است. هفته نامه «نیوز ویک»، به اصطلاح نشریه‌ای که سخنگوی تبلیغاتی پنتاگون محسوب می‌شود، آنقدر از این وضع خرسند است که به «رامش» لقب «ستاره راک تغییر اقلیم» داد.
 قمار دلار:
آیا اگر به شما اجازه داده می‌شد در منزلتان دلار آمریکا چاپ کنید، احساس قدرت نمی‌کردید؟ در حالی که کل جهان باید با تلاش و زحمت امرار معاش کند، آمریکا صرفا دلار چاپ می‌کند تا بتواند صورت حساب‌های خود را بپردازد. برای پرداخت هزینه جنگ چند صد میلیارد دلاری در عراق، خرید نفت ونزوئلا و تیتانیوم روسیه، کافیست ضرابخانه آمریکا اهرم را بکشد و میلیاردها دلار از زیر چاپ خارج شود. در حقیقت، در سال‌های اخیر حتی به خود زحمت چاپ هم نمی‌دهد و تریلیون‌ها دلار به صورت الکترونیکی تولید و به حساب‌های خزانه‌های فدرال آمریکا سرازیر می‌شود. به همین سادگی!
راه دیگری هم برای این که نفوذ دلار به منافع کشورهای غیر غربی بچربد، وجود دارد. کشورهایی مانند چین و روسیه درآمدهای خود را در اوراق قرضه خزانه‌داری آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کنند. این دلارها به وسیله آمریکایی‌ها صرف حفظ برتری نظامی‌شان، ساخت تسلیحات جدید، و پاداش نقدی، تسلیحاتی و چتر‌های امنیتی به متحدانشان می‌شود.
 سازمان تجارت جهانی:
ولادمیر پوتین، نخست وزیر روسیه آن را سازمان غیر دموکراتیک قدیمی و غیر انعطاف‌پذیری می‌داند که تحت سلطه تعداد معدودی از کشورهای توسعه یافته قرار دارد که شدیداً مدافع حمایت از تولیدات داخلی هستند. یکی از اهداف این سازمان، به زور باز کردن بازارهای کشاورزی آسیا، از جمله هند است. بر حسب اتفاق، هند بالاترین میزان خودکشی کشاورزان را در جهان دارا است.
 مبارزه با تکنولوژی هسته‌ای:
دانشمندان هسته‌ای هند و ژاپن توانستند رآکتور زایای سریعی را بسازند که تولید سوخت هسته‌ای آن بیش از سوخت هسته‌ای مصرفی اش است و بدین ترتیب دیگر نیاز نیست برای به دست آوردن اورانیوم، چشمشان به دست خارجی‌ها باشد. با این حال هر دو کشور تحت فشار‌های آمریکا بدون سر و صدا این تکنولوژی را کنار گذاشته‌اند.
 فضا:
آمال فضایی آمریکا در حال حاضر به دلیل کاهش‌های عظیم بودجه کنار گذاشته شده‌ است. هند بزرگ‌ترین تعداد ماهواره در فضا را به خود اختصاص داده است. سازمان فضایی آمریکا (ناسا) به این حقیقت واقف است و به همین دلیل به دنبال اجرای طرح‌های مشترک با سازمان تحقیقات فضایی هند است که دارای موشک‌های قابل اعتماد و در حدود 20 هزار مهندس و دانشمند فضایی است. معدودند کسانی که از این واقعیت مطلعند که در دهه 90 میلادی، هند از روسیه درخواست مشارکت و ایفای نقش در ایستگاه فضایی بین‌المللی کرد، اما آمریکا اجازه این کار را نداد. اکنون ناسا می‌خواهد موشک‌های هند را به رایگان استفاده کند و سیاستمداران بی‌مسئولیت هندی نیز از این بابت کاملاً خرسندند.
به گفته «مانوئل نوریگا» حاکم سابق پاناما که به رغم دهها سال خدمت کثیف به سازمان اطلاعات آمریکا (سیا) اکنون در یکی از زندان‌های آمریکا به سر می‌برد، اگر کسی بخواهد کشوری را بخرد، حتما کسی هست که بخواهد آن را بفروشد. متأسفانه، افراد زیادی مانند نوریگا وجود دارند که مایلند برای داشتن چند میلیون دلار در حساب‌های خود در بانک‌های سوئیس و دریافت گرین کارت برای خویشانشان، منافع ملی خود را قربانی کنند.
در برهه نخست استعمار، کشورهای شرقی که در آن زمان غالب بودند، طی دهها سال اقتصاد و خاک خود را به روی کشورهای عقب افتاده غربی گشودند و در نهایت خود به مستعمره این کشورها تبدیل شدند. اکنون تحت لوای جهانی‌سازی و تجارت «آزاد»، نسخه دوم استعمار نیز می‌تواند به همین ترتیب رخ دهد. ‏

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات