تاریخ انتشار : ۰۸ آبان ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۷  ، 
کد خبر : ۲۲۸۰۰۷
برنامه‌ها و تاکتیک‌های جریانات مخالف گفتمان اصولگرایی برای پیروزی در انتخابات در گفت‌وگوی جوان با محمد‌جواد ابطحی

برخی‌ها به مجلس می‌آیند تا دنبال قدرت و ثروت بروند

محمد اسماعیلی اشاره: جریان‌های مخالف طیف اصولگرایی در ماه‌های اخیر فعالیت‌های خود را برای ورود به عرصه انتخابات مجلس نهم و پیروزی در آن شدت بخشیده‌اند. فعالیت و برنامه‌هایی که برخی از آنها در غفلت جریان اصولگرایی به ثمر می‌نشیند و میوه می‌دهد. فرعی را به جای اصلی نشاندن، فرافکنی افکار جامعه از تحرکات خود، زیر سؤال بردن کار‌کرد اصولگرایان، بدبین کردن مردم به مسئولان و نظام از جمله این برنامه‌هاست. سید‌محمد‌جواد ابطحی عضو فراکسیون انقلاب اسلامی در گفت‌وگو با «جوان»‌ از تحرکات این گروه‌ها و لزوم مقابله طیف اصولگرایی با آنها صحبت کرده است.

* آقای ابطحی می‌توان گفت که رسانه‌ای کردن موضوع اختلاس و بزرگنمایی آن از سوی جریانات نشانه‌دار با اهدافی خاص و از جمله پنهان ماندن پیام‌های سخنان مقام معظم رهبری در اجلاس بیداری اسلامی صورت گرفته است؟
** اصولاً هر جا که نقطه قوتی برای نظام به وجود می‌آید یا مقام معظم رهبری یک زاویه و دیدگاه جدیدی را مطرح می‌‌کند که باعث اقبال عمومی در داخل و خارج شود جریاناتی به تکاپو می‌افتد تا اینها را تحت‌الشعاع قرار دهد. نمونه‌های متعددی هم می‌توان برای آن پیدا کرد مثلاً مشارکت ۸۵ درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸. تا نقطه قوتی برای نظام پدیدار می‌شود بلافاصله جریانی به وجود می‌آید که می‌خواهد این را از بین ببرد. یا مثلاً در کنار مشارکت خیره‌کننده مردم بحث کوی دانشگاه، زندان کهریزک و تقلب در انتخابات به وجود می‌آید. در چند هفته اخیر هم بحث بیداری اسلامی و اجلاسی که در تهران برگزار شد پیش می‌آید و مقام معظم رهبری هم می‌فرمایند که این گفتمان باید به گفتمان روز تبدیل بشود و شخصیت‌هایی هم از دنیای اسلام می‌آیند و مورد توجه رسانه‌های دنیا قرار می‌گیرند، بلافاصله یک موضوع مثل اختلاس مطرح می‌شود. (بنده روی مبارزه با مفاسد اقتصادی و اختلاس‌‌گران تأکید زیاد دارم و باید هم انجام بشود) اینگونه رسانه‌ای کردن موضوع که متأسفانه ستون پنجم استکبار در داخل با توسل به ابزار رسانه به موضوع خاصی دامن زد و نشست پراهمیت بیداری اسلامی و سخنان حکیمانه و دقیق رهبری را تحت تأثیر قرار داد. مؤمن باید زیرک باشد و اینگونه شیطنت‌ها را خوب تشخیص دهد. متأسفانه رسانه‌های اصولگرا هم طوری در این دام افتادند که اصل موضوع روز که گفتمان بیداری اسلامی بود تحت‌الشعاع قرار گرفت، جریانی است که به طور برنامه‌ریزی شده در اتاق فکرشان طرح‌هایی را دارند که در زمان خاص آن را رو می‌کنند. بعد از موضوع اختلاس ممکن است مسائل دیگری اندیشیده باشند که در مقاطع بعدی و به مناسبت‌های دیگری آن را افشا کنند و از آن به شفاف‌سازی و افشاگری یاد می‌کنند و سود آن را هم دشمنان می‌برند چرا که با این کار ارزش‌ها و دستاوردهای نظام را زیر سؤال می‌برند.
یکی از موضوعات مهمی که جریان ضد انقلاب داخلی هم در همین راستا دنبال می‌کرد آن است که می‌خواست تا حد امکان از صدور پیام انقلاب جلوگیری کند و در سرزمین خودمان محصور بماند.
تمام جریانات مخالف انقلاب اسلامی چه در داخل و چه در خارج زمانی که نتوانستند از صدور پیام‌های عمیق و متعدد نظام جمهوری اسلامی ایران در قالب پیام‌های اسلامی و انسانی جلوگیری کنند تمام سعی‌شان را کرده‌اند که در داخل چالش‌هایی درست کنند که شعارهای انقلاب اسلامی در درون کشورمان محدود و محصور بشود. محدودکردن شعارهای انترناسیونالیسم اسلامی و جهانی اسلامی قدم دوم آنهاست و شعارهای ایرانی‌گری و ملی‌گرایی هم با همین هدف سر داده می‌شد.
* «مخدوش کردن اعتماد مردم نسبت به نظام و مسئولین» که به فرموده رهبر انقلاب یکی از اهداف همیشگی مخالفان و دشمنان نظام بوده است را هم می‌توان یکی از اهداف این جریانات در موضوع مورد اشاره عنوان کرد.
** بله، ‌دقیقاً یکی از اهداف جریانات مخالف انقلاب اسلامی این است که مردم را نسبت به مسئولین و نظام جمهوری اسلامی ایران بدبین و دلسرد کند. اگر اختلاسی (که پول کمی هم نیست) صورت گرفته است باید قوه قضائیه در کنار سایر نهادها و شخصیت‌های موظف جلوی آن را بگیرد و با خاطیان برخورد کند. اما باید بگویم رسانه‌ای کردن آن خلاف اصول حقوقی و بازپرسی است. وقتی که ما چوب را برمی‌داریم دزد و گربه فرار می‌کنند، ما چرا می‌گوییم در رسیدگی به امور کیفری اصل بر مخفی‌کاری باشد چرا که مجرمین و متهمین احتمالی تبانی نکنند و دیگر آنکه از دست قانون فرار نکنند و اسناد و مدارک را از بین نبرند، ‌وقتی شما این را رسانه‌ای کردید خیلی از اسناد و مدارک از بین می‌رود و متهمین از حوزه قضا فرار می‌کنند و این نوع برخورد کردن خلاف آئین دادرسی کیفری ماست و در دنیا هم همین طور است. زمانی که دزد گرفته شد و ابعاد و زوایای قضیه به صورت کامل رسیدگی شد و به جرائم رسیدگی شد آن موقع افشا می‌کنند و می‌گویند ایها الناس این قضیه اتفاق افتاد و اینطور برخورد شد. بنده معتقدم این کار از دست قوه قضائیه خارج بود و نمی‌‌توان این را برگردن قوه قضائیه گذاشت.
* شما معتقدید که در رسانه‌ای شدن موضوع و نوع پوشش خبری آن تعمدی از سوی گروه یا جریانی در کار بوده است؟
** بنده معتقدم عوامل خودشان هم دوست داشتند موضوع رسانه‌ای بشود. آنها تعمداً و آگاهانه این کار را صورت دادند و موضوع را هدفمند و به جلو هدایت کردند. چرا که دستشان رو شده بود. سخنان رهبر معظم انقلاب در اجلاس بیداری اسلامی سخنان بسیار مهم و پرمغزی بود که آسیب‌شناسی بود، آسیب‌شناسی انقلاب و قیام‌های منطقه‌ای. مثلاً می‌فرمایند که انقلاب‌ها با تحریف در شعارها منحرف می‌شود. این بسیار حیاتی و حائز اهمیت در سطح کلان است و افراد یا جریان‌های خاص از اینگونه هشدارهای معظم له می‌ترسند و مجبورند آن را در پس اخبار و مسائلی پنهان کنند.
گفتمانی که رهبر معظم انقلاب در آن روز داشتند احتیاج به تحلیل داشت. احتیاج به آن داشت که به صورت کامل زوایا و ابعادش مشخص شود اما بلافاصله با خبرهای جنجالی و اغراق‌آمیز ذهن افراد جامعه از سمت فرمایشات معظم له منحرف می‌شود و به سمتی خاص هدایت می‌شود. آنقدر آن خبر اختلاس بزرگ بود که سخنان حضرت آقا تحت تأثیر آن قرار گرفت و این نباید به وجود می‌آمد. جریان اصولگرا و رسانه‌های این جریان هم وارد بازی آنها شدند. بازی‌ای که از پیش طراحی شده بود، نه آنکه عملاً وارد بازی شوند، خیر بلکه ناآگاهانه وارد بازی شدند.
* چرا برخی از رسانه‌های اصولگرا به جای پرداختن به موضوع اصلی که همان سخنان مهم رهبری در همایش بیداری اسلامی بود به موضوع فرعی‌ای به نام اختلاس پرداختند؟
** بله، بنده تحلیلم همین است که برخی از رسانه‌های اصولگرا به جای پرداختن به موضوع اصلی که گفتمان بیداری اسلامی، تحلیل سخنان مقام معظم رهبری بود و آسیب‌شناسی انقلاب در ۳۰ سال اخیر و آفت‌هایی که سر زده است و رهبری به خوبی به آنها اشاره کرد به موضوع اختلاس پرداختند. البته موضوع اختلاس و پرداختن به آن در جای خود مهم و اساسی است و باید به آن توجه لازم بشود اما موضوع اصلی کشور آن نیست. برای آنکه از اذهان فراموش بشود که باید در قبال بیداری مردم منطقه چه کرد و چه راهکاری هم برای در امان ماندن انقلاب کشورمان اندیشیده بشود اذهان را به سمت موضوعی منحرف می‌کنند که ساخته دست خودشان است. موضوع فرعی را به اصلی‌ تبدیل کردن یکی از شگردهای همیشگی جریان‌های مخالف نظام اسلامی بوده است که رهبر معظم انقلاب هم بارها به آن اشاره کرده‌اند. باید عرض کنم که مطرح شدن اینگونه مسائل و جابه جا کردن اینگونه موضوعات باعث ضربه زدن به جریان اصولگرایی که قریب ۱۰ سال است که گفتمان غالب کشور شده است. من نوع رسانه‌ای شدن موضوع اختلاس، ‌زمان آشکار شدن موضوع و نوع پرداختن به آن را بدون نقشه ندیدم و به دوستان خودمان هم در مجلس این را عرض کرده‌ام.
اتقوا من فراست المومن، مؤمن باید هوشیار و بصیر باشد و ببیند که چه کسانی از این کار نفع می‌برند، باید با فساد و رانت و تقلب مبارزه کرد، ‌اما در کجا و با چه شیوه‌ای مهم است. دکتر شریعتی هم می‌گفتند که یک صحبت مرز زمانی، مکانی و جغرافیایی دارد. این موضوع نه زمانش و نه مکانش و نه محدوده جغرافیایی‌اش خوب نبود. جالب است دقت کنیم که در این هفته‌ها هم هر کس برای خودش مبلغی از اختلاس را رسانه‌ای می‌کرد و نوع اطلاعات افراد خیلی با هم همخوانی نداشت که همین باعث آشفتگی اذهان و تشویش اذهان می‌شود که خواست معاندین و دشمنان نظام است.
* بسیاری از سیاسیون به این معتقدند که جریان انحرافی و فتنه پروژ‌ه‌هایی را با هدف ضربه زدن به نظام به صورت هماهنگی به جلو می‌برند. آیا در این مورد هم وضع به همین شکل است؟
** من جریان فتنه و انحرافی را دو روی یک سکه می‌بینم و دو جریان نمی‌بینم. عقبه فساد از زمان جریان سازندگی و حزب کارگزاران نهادینه شد و نباید پرچم انحراف و فتنه ما را از اصل موضوع غافل کند، از زمان کارگزاران تا الان این افراد نشو و نمو کردند، ‌رشد کرده‌اند، از امکانات استفاده کرده‌اند، اطلاعات اقتصادی را کامل کرده‌اند و در ۵ ماه آخر توانسته‌اند یک رقم درشت را اختلاس کنند و می‌خواستند بانک آریا را تأسیس کنند.
عقبه این جریان عقبه اقتصادی دولت کارگزاران بوده و از قبل تشکیل شده بود و نیروهای خود را از قبل می‌شناخته‌اند. اینها در بزنگاه آخر و برای فرار از پاسخگویی و برای آلوده کردن و ملتهب‌کردن فضا باز هم به صورت هماهنگ وارد عرصه شدند و گروهی موضوع را در این برهه خاص منعکس کرد و گروه دیگر به صورت هوشیارانه تیتر اصلی رسانه‌های خود قرار داد. باید عرض کنم در جلسه غیرعلنی مجلس هم که با حضور رئیس سازمان بازرسی برگزار شد، اسم برخی از نمایندگان و چهره‌ها در این موضوع برده شد که فعالیت مستقیم با جریان کارگزاران و دولت سازندگی و جریان اصلاح‌طلب دارند.
* ارتباط دادن موضوع اختلاس به کارگزاران و دولت سازندگی و فرافکنی و توپ را در زمین دولت‌های قبلی انداختن نیست؟
** همانطور که عرض کردم اطلاعات و مدارک این موضوع را اثبات می‌کند همانطور که در جلسه غیرعلنی به آن رسیده‌ایم، بالاخره دستوراتی که داده شده است به آن جریانات و گروه‌ها برمی‌گردد. نوع توصیه‌ها و بی‌توجهی به هشدارها به آنها برمی‌گردد. ما اصولگرایان باید در دام آنها نیفتیم و ضمن پرداختن به موضوع اختلاس از موضوعات اصلی غافل نشویم چرا که در آینده نزدیک هم باید منتظر موضوعات اینچنینی باشیم که آگاهانه منتشر شوند.
* یعنی پرونده‌های اختلاس دیگری هم وجود دارد که جریانی خاص به فراخور احوال جامعه رسانه‌ای می‌کند؟
** بله، در آینده این جریان می‌خواهد باز هم فضای جامعه را ملتهب کند. در جریان رسیدگی به بانک آریا بحث بانک تات و بانک گردشگری هم پیش آمد و حتی برخی از مسئولان و افراد هم گفتند به همین شکل عمل شده است. اظهار شده است که بانک تات هم از همین مکانیسم عمل کرده است و سرمایه خود را بالا برده است. من معتقدم دوستان ما باید زیرکانه عمل بکنند، هم قاطعانه در مقابل فساد بایستند، هم سیستم‌ها را اصلاح کنند که جای ورود انسان‌های مفسد نباشد، طوری قوانین را اصلاح کنند که اهداف مفسدین و منحرفین محقق نشود و هم به موضوع اصلی و اساسی جامعه پرداخته شود. من این روند را کاملاً حس می‌کنم که جریان‌های مخالف درونی (به تناسب فضا و جامعه موقعیت خودشان در این کشور) با توجه به نزدیک شدن انتخابات پرونده‌ها و موضوعات تازه‌ای را برای بهره‌برداری سیاسی آشکار خواهند کرد.
* خب در بحث اصلاح قوانین مجلس باید وارد عمل شود و شما به عنوان نمایندگان ملت باید منفذهای قانونی را پوشش دهید و تا حد امکان اجازه دست‌اندازی به بیت‌المال را ندهید.
** بله همین‌طور است. مثلاً تا الان لایحه تجارت در مجلس خاک می‌خورد. بخش مهمی از این لایحه به اصلاح سیستم اقتصادی کشور در بحث سرمایه‌گذاری شرکت‌ها برمی‌گردد، طبق قوانین گذشته شما الان می‌توانید با ۳۰ هزار تومان شرکت سهامی دایر بکنید و با ۳۰ هزار تومان می‌توانید یک شرکت تأسیس بکنید، این برای سال ۴۷ که قانون مدون شده است قابل توجه بوده است اما الان که پولی نیست، قانون همان قانون قبلی است، نزدیک دو سال و نیم است که این لایحه در مجلس خاک می‌خورد.
* پرداختن به این موضوع از وظایف شما نمایندگان است، چرا اقدام قابلی را انجام نمی‌دهید و به این موضوع ورود پیدا نمی‌کنید؟
** تا الان ورود پیدا کرده‌ایم و گفتند بگذارید کمیسیون مشترک بررسی کند و متأسفانه کمیسیون مشترک هم به حد نصاب نمی‌رسد و البته موضوع هم رسانه‌ای نمی‌شود.
* با گفتن این توجیه که کمیسیون مشترک به حد نصاب نمی‌رسد می‌توان جامعه را اقناع کرد؟
** اینها توجیهاتی است که دوستان ما در کمیسیون مشترک انجام می‌دهند و ما هم این دغدغه را داشتیم و بارها پیگیری کرده‌ایم. دلایلی از جمله فرصت نداشتن به دلیل کارهای زیاد حوزه انتخابیه و نبودن انگیزه را هم می‌توان اضافه کرد. من جزو کمیسیون مشترک نیستم و یکی از مخالفان سرسخت اصل ۸۵ کردن طرح‌ها و لوایح هستم، خیلی از طرح‌ها و لوایح را به دلیل حجم زیاد می‌دهند به کمیسیون اصل ۸۵ که به صورت آزمایشی تصویب بشود و در صحن علنی هم نیاید. بنده بارها مخالفت کرده‌ام و آن را مخالف قانون اساسی می‌دانم. خوشبختانه به تازگی لایحه امور گمرکی با استعلامی که کرده بودیم شورای نگهبان آن را برگرداند و مجبور شدند لایحه مربوط به امور گمرکی را در صحن مطرح و بررسی کنند.
* شما به تاکتیک‌ها و طرح‌های هوشمندانه و کارشناسی شده جریان‌های مخالف گفتمان اصولگرایی برای پیشبرد اهداف انتخاباتی‌شان اشاره کردید، بهترین نوع مقابله جریان اصولگرایی برای خنثی‌سازی اینگونه برنامه‌ها چه می‌تواند باشد؟
** در درجه اول باید عرض کنم که همه گروه‌ها و شخصیت‌های اصولگرا به منشور تدوین شده اصولگرایی که توسط جامعتین منتشر شد به آن پایبند باشند و به آن عمل کنند. چهار رکن و ۱۲ راهکار را باید مورد توجه اساسی قرار داد قبول کردن و عمل کردن به آن بهترین روش برای پیشبرد امور مربوط به جریان اصولگرایی است.
محور قرار دادن این منشور ضمن آنکه ایجاد وحدت را صورت می‌دهد مرزبندی شفافی را از دیگر افراد و جریانات صورت می‌دهد. ما باید اصولگرایی تقلبی را از اصولگرایی واقعی تمییز بدهیم و سره را از ناسره تشخیص بدهیم و پالیش بدهیم خودمان را، خیلی از افراد بودند که در همین مجلس هشتم به نام اصولگرایی نفوذ کردند اما اصولگرا نبودند و عملکرد این افراد درستی این ادعا را نشان می‌دهد. من معتقد به مصلحت‌اندیشی نیستم و باید بگویم وحدت حداکثری می‌خواهیم. وحدت خودش ابزار است نه هدف. این که هر کس شعار اصولگرایی داد و در مجلس وارد بشود این کافی نیست و وحدت به این شکل حاصل نیامده است. من معتقدم این چیزی نیست که مورد خواسته مقام معظم رهبری باشد و مردم ولایت‌مدار از ما بخواهند.
* با توجه به پیشنهادات شما در صورت بروز تاکتیک‌های تبلیغاتی و روانی جریان‌های مخالف گفتمان اصولگرایی بهترین راهکار تئوریک و نظری برای مقابله چه می‌تواند باشد؟
** ما متأسفانه اتاق فکر ضعیفی داریم و یا اصلاً نداریم، یعنی ما قبل از اینکه دشمن حرکت انجام بدهد باید دست به کار بشویم نه آنکه انفعالی برخورد کنیم. آنچه وظیفه الهی و شرعی ماست را انجام بدهیم. موضع حرف و سکوتمان براساس در نظر گرفتن خدا باشد نه براساس اینکه رأی می‌آوریم یا نه. متأسفانه برخی از دوستان اصولگرا ما مصلحت‌اندیشی افراطی (در مورد خودشان نه در مورد نظام) انجام می‌دهند که اینها را باید کنار گذاشت. یکی از ضعف‌هایی که باعث می‌شود ما در درون مجلس نتوانیم پاسخ و مقابله مناسبی با راهکارها و طرح‌های روانی و تبلیغاتی مخالفان داشته باشیم این است که در درون مجلس کمیته داوران درست عمل نمی‌کند و بهتر است بگویم که فراکسیون اصولگرایی صحیح حرکت نمی‌کند. فراکسیون اصولگرایی و در رأس آن هیئت داوران در مورد اصولگرایی تخلف می‌کند و پا را از چارچوب فراتر می‌گذارد و یا صحیح عمل نمی‌کند و درست وارد عرصه نمی‌شوند. چرا باید این افراد ساکت بنشینند و زمانی که یک نماینده از معیارها و اصول عدول می‌کند نباید سکوت کنند و با او برخورد کنند، بارها دوستان این موضوع را تذکر داده‌اند. اینکه گفته می‌شود برخی از دوستان و همکاران در مجلس در موضوع اختلاس دست داشته‌اند باید بررسی شود و اگر اصولگراست نامش از لیست اصولگرایی خارج بشود و با او برخورد شود. امیدوارم کسی نباشد و شایعه باشد اما اگر هست حتی یک نفر باید با او برخورد شود و اسم او را اعلام کنند.
* پس می‌توان انتظار داشت که اسامی برخی از نمایندگان در روزهای آینده به عنوان افرادی که در پرونده اختلاس نقش داشته‌اند رسانه‌ای شود؟
** برخی از نمایندگان اصلاح‌طلب هم با اینکه قرار بر این شده بود خبری از جلسه غیرعلنی به بیرون و رسانه‌ها ندهند اما به رسانه‌ها اطلاع دادند، بنده هم عرض کنم که حتی برخی از نمایندگان طرحی در مجلس آورده‌اند که اهداف باند قدرت‌طلب و ثروت‌طلب تأمین بشود و این در پرونده درج شده است.
طرح کاهش واردات خودرو که مطرح شد و عده‌ای از افراد هم دنبال آن بودند به این جریان برمی‌گردد و البته دلایل این افراد برای رأی آوردن این طرح هم محکمه‌پسند و خوب بود و مثلاً می‌گفتند کیفیت خودروهای داخلی را بالا می‌برد و رقابت در داخل ایجاد می‌شود. اگر مقام معظم رهبری در این مورد موضع نمی‌گرفت این طرح هم تصویب می‌شد و موضع آقا باعث شد طرح دوباره نوشته و مطرح شود. یا در مورد قضیه دانشگاه آزاد هم وضع به همین شکل بود. ما نمی‌توانیم خودمان را گول بزنیم، هستند افرادی که با کانون‌های قدرت و ثروت متصل هستند و اهداف جریان‌های خاص را پیگیری می‌کنند. مقام معظم رهبری هم اگر در خردادماه در دیدار با نمایندگان فرمودند که برای انتخابات به کانون‌های قدرت و ثروت متصل نشوید بدون حکمت و تدبیر موضوع را بیان نکردند. این موضوع پیش آمده بود. برخی از کسانی هم که اصولگرانما هستند و فقط شعارهای اصولگرایی را سر می‌دهند در این حوز‌ه‌ها هم ورود پیدا کرده‌اند و به تعبیری کسانی هستند که اصولگرا هستند برای معاملات اصولی برای اخذ موافقتنامه‌های اصولی. همین افراد کسانی بودند که قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ می‌گفتند ما نباید در مورد کاندیدا موضع‌گیری کنیم و بیانیه حمایت از احمدی‌نژاد را صادر کنیم، شاید میرحسین رأی آورد و آن موقع دست ما باز است که اگر موسوی پیروز شد بتوانیم با او کار کنیم.
* جریان اصولگرایی با چه اصول و معیارهایی می‌تواند در مسیر هدایت شده جریان‌های مخالف قدم برندارد و موضوعات فرعی را به جای اصلی ننشاند؟
** اگر اصولگرایان فصل‌الخطاب را رهبر معظم انقلاب می‌دانند تبعیت عملی از ایشان داشته باشند. با وجود رکن اساسی جریان اصولگرایی و پیروی کامل از ایشان جای مناقشه‌ای باقی نمی‌ماند که برخی اصولگرایان حاشیه‌روی کنند و مسائل فرعی را به جای اصلی بنشانند. مقام معظم رهبری در جریاناتی که حول مشایی به وجود آمد، همین را به دانشجویان گفتند که این مسائل فرعی است و موضوعات دیگر اصلی به حساب می‌آید. خب زمانی که حضرت آقا اینگونه مسائل را فرعی می‌دانند چه دلیلی وجود دارد که ما به اینگونه مسائل بیش از حد لازم و معمول دامن بزنیم. آنهایی که مدعی اصولگرایی هستند باید در این مسیر حرکت کنند. قرآن در سوره نساء آیه ۸۳ اشاره می‌کند که اگر چیزی در جامعه منتشر شد که شما نتوانستید تشخیص بدهید که درست است یا غلط این را به اولی الامر ارجاع بدهید و هر آنچه او گفت انجام بدهید و غیر از آن عمل نکنید، معیار اصلی و فرعی بودن موضوعات نوع موضع‌گیری و واکنش رهبری است. اگر کسی موضوع را ادامه بدهد و موضع قبلی را بگیرد برخلاف آنچه اولی الامر گفته است مشخص می‌شود از مسیر خارج شده و راه به ناکجا آباد برده است.
* چه اقدامات و روش‌های دیگری (‌در کنار آنچه اشاره شد) می‌توان نام برد که جریان‌های مخالف نظام برای دستیابی به کرسی‌های مجلس در ماه‌های آینده از آن استفاده می‌کنند؟
** ممکن است روش‌های این دو جریان (انحرافی و فتنه) با هم تفاوت داشته باشد اما دیدگاه و مبانی هر دو یکی است و بارها با هم فالوده خورده‌اند. یکی از راهکارهای این دو جریان این است که افعال و کارهای منسوب به خود را به نظام منتسب و آنها را به گردن نظام می‌اندازند. به چالش کشیدن فعالیت‌های نظام در حوزه‌های مختلف از جمله اقتصاد و ورزش یکی از راهکارهای این جریان است. البته در بحث فرهنگ هم آنها موضوعات خاصی را نظیر تغییر نام وزارت فرهنگ و ارشاد پیش می‌کشند و موضوع حجاب را هم در کنار آن به ابزاری برای مقابله با نظام قرار می‌دهند. موضوع دیگر اینکه زمینه خرید افکار با تطمیع جامعه را برای به دست آوردن قدرت سیاسی برای رسیدن به ثروت (یا تولید ثروت) و پخش ثروت برای ابقا در قدرت را در دستور کار دارند، این یک تز است که از سوی جریان انحرافی همانند کارگزاران و جریان اصلاح‌طلب دنبال می‌شود. ایجاد بمب‌های خبری در جامعه با هدف منحرف کردن افکار عمومی و در کنار آن فرافکنی. مثلاً حادثه تلخی که در خمینی‌شهر اتفاق افتاد را به یاد بیاوریم می‌بینیم که این را به شدت بزرگ و رسانه‌ای می‌کنند و آنهایی که خود اعتقاد به امور ارزشی نظیر غیرت ندارند و آن را بو نکرده‌اند در این برهه غیرتمند می‌شوند و احساس همدردی با جامعه می‌کنند، چرا؟
برای آنکه اهداف جریان و همکفرانشان محقق شود. بررسی رفتار و برخورد رسانه‌ها و شخصیت‌های این جریانات نشان می‌دهد که تمام فعالیت‌های آنها با برنامه‌ریزی قبلی است، یکی دیگر از راه‌هایی که جریانات مختلف مخالف اصولگرایان برای پیشبرد امور خود به آن دست می‌زنند و در هر روز به شکلی نو و دیگر در‌می‌آید بحث اختلاف‌افکنی بین سران سه قوه، بین جریانات و شخصیت‌های اصولگرا و بزرگ نشان دادن موضوعات ساده و بی‌اهمیت در بین این گروه است. این چیز جدیدی نیست و مسبوق به سابقه هم هست و با مرور تیتر یک روزنامه‌های این جریانات می‌توان به راحتی به این موضوع رسید. البته همانطور که در پاسخ سؤالات قبل عرض کردم بی‌اعتمادکردن مردم به مسئولان و دولتمردان اصولگرایی از دیگر راهکارهایی که این گروه‌ها به وسیله آن دنبال تصاحب کرسی‌های مجلس هستند.
* حاکمیت و حرکت جریان اصولگرایی را دارای ضعف‌ها و نواقصی دانستید، آیا این مشخصات می‌تواند به شکست اصولگرایان در انتخابات آتی منجر شود؟
** من اعتقاد دارم که جریان اصولگرایی به هر دلیلی با موضوعاتی نظیر انتخابات جدی برخورد نمی‌کند و به سادگی از کنار این موضوعات می‌گذرد. مثلاً وقتی مسئله دانشگاه آزاد دانشگاه مطرح شد بنده خیلی حساس شدم که این به مجلس و حتی نظام ضربه می زند یا مثلاً در مورد مدرک کاندیدای مجلس که در چند ماه پیش مطرح شد خیلی از دوستان احساس خطر نکردند اما متأسفانه هر کدام به نحوی ضربه زد. این سهل‌انگاری‌ها به اصولگرایی ضربه می‌زنند. بنده دیده‌ام بسیاری از چهره‌های اصلاح‌طلب در مجلس از بسیاری طرح‌ها دفاع می‌کنند بعد دوستان ما را جلوی مین می‌فرستند و خودشان عقب می‌روند چرا برخی از دوستان ما به سادگی فریب می‌خورند. شاید دلیل آن ساده‌لوحی باشد البته تعداد این دوستان زیاد نیست.
مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. آسیب‌هایی که خودمان به دست خودمان درست کرده‌ایم باعث ضربه زدن جریان رقیب و مخالف‌ها می‌شود. ما زمینه را خودمان برای آنها فراهم می‌کنیم. یکی از دلایلی که بنده و دوستان نمی‌پذیرفتیم که ریاست فراکسیون اصولگرایان و ریاست مجلس یکی باشد همین نکته بود. رئیس مجلس باید در مقام ریاست مجلس به کل مجموعه یک دست نگاه کند و رئیس فراکسیون باید از موضع اصولگرایان به مجلس نگاه کند و این دو نمی‌تواند در یک نفر جمع شود، دیدیم هم که اینطور نشد و جریان اصلاح‌طلب میدان‌دار مجلس شدند. من نمی‌خواهم به آقای لاریجانی تهمت بزنم. اما در برخی مواقع اصلاح‌طلبان مجلس را مدیریت می‌کردند و به خوبی به اهدافشان می‌رسیدند. اما در کل باید عرض کنم آنهایی که برنامه و فکر و اتحاد و وحدت دارند پیروز می‌شوند. این را باید بدانیم جناح مخالف بیکار ننشسته و بسیار هوشمندانه عمل می‌کند و اگر نتوانیم نقشه‌های آنها را خنثی کنیم ضربه می‌خوریم.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات