محمدمهدی تقوی
آنان که بر بلندای تاریخ بشریت ایستادهاند، راه آمده و مسیر فردا را به روشنی زیر نظر دارند. بصیرت نه تنها در چشمان آنان، که در جایگاه رفیعشان به ودیعه گذاشته شده است. واپسین مرد فردابین، یاری است خراسانی. یاری که آنچه میگوید عصاره بصیرت است. همان بصیرتی که ما و شما را در روزهای مه گرفته و شبانگاهان بیروزن، به آن فرا خواند و ما ندانستیم!
شکنجه گروههای مسلمان در مصر
گروههاى مسلمانى که براى دفاع از اسلام قیام مىکنند، بهوسیله سردمداران آن کشورها بهراحتى زیر فشار و شکنجه و زندان قرار مىگیرند و قدرتهاى جهانى هم از اینها - یعنى از دولتها - حمایت مىکنند. مصر، امروز اینگونه است. بسیارى از کشورهاى دیگر در دنیا همینگونهاند. / 24 آبان 1368
انقلاب اسلامى، ناگهان تمام موجودیت و نظام ارزشى دستگاه استعمارى غرب و دنیاى سرمایهدارى را زیر سؤال برد. یعنى آیندهشان را کلا تهدید کرد و ابهامى به آینده آنها داد؛ چون این انقلاب بر مبناى اسلام بود و نتیجتا هر جا مسلمانى باشد، ممکن است این انقلاب بالقوه در آنجا تحقق پیدا کند. بعد هم مرتب نمونههاى آن را از افغانستان گرفته تا اندونزى و مالزى و مصر و تونس و حتى در کشورهایى که سیستمهاى به اصطلاح انقلابى دارند - مثل الجزایر یا لیبى - دیدند و مشاهده کردند که همین اسلام در آنجاها سر بلند کرده است و «هل من مبارز» مىگوید و آینده را ترسیم مىکند. / 7آذر1368
برای استکبار، شیعه و سنی فرقی نمیکند
او که با اصل اسلام دشمن است، در خصومت، برایش شیعه و سنى فرقى نمىکند. دیدیم که استکبار چگونه روى انقلابیون سنى در فلسطین و مصر فشار مىآورد. اینها که شیعه دوازده امامى نیستند. همه اینها برادران اهل سنت ما هستند. مىبینید که چه فشارى روى اینها مىآورند. براى استکبار که فرقى نمىکند. اما او که با اسلام و شعب اسلام و ملت اسلام - از هر شکلش - مخالف است، حالا در موضع یکى از این فرقهها قرار مىگیرد و علیه یک فرقه دیگر تلاش مىکند و پول خرج مىکند. ما باید هوشیار باشیم. / 5 دی 1368
بازی خوردن توسط صدام، ناشیانهترین کارهاست
اگر صدام تا 10 سال دیگر هم ضدآمریکاییگرى بکند، اصلا امکان ندارد که این حرکت در دنیا بگیرد؛ «چراغ کذب را نبود فروغى». ممکن است دو نفر در فلان کشور، چند صباحى اشتباهى بکنند - که بسیار بسیار هم نادرند - اما خودش خراب خواهد کرد؛ چون ضدآمریکایى نیست.
آمریکا موجودى نیست که آدم بتواند براى مدت طولانى، با او دودوزهبازى کند. یک حقیقت و واقعیت حجیمى در دنیا و در زندگى کشورها و ملتهاست. یا انسان با آن مقابل است و یا با آن مقابل نیست. این، خیلى زود آشکار خواهد شد و چیزى نیست که بشود براى بلندمدت در این مورد دو دوزهبازى کرد؛ لذا صدام خودش، خودش را رسوا خواهد کرد. امروز، شاه حسین و على عبدالله صالح و زینالعابدین بنعلى، رؤساى کشورهاى اردن و یمن و تونس - هم دم از ضدآمریکاییگرى مىزنند! مگر نیست؟ آیا چنین چیزى ممکن است؟! اما اینکه شما خیال کنید چون صدام چیزى گفته، ما بخواهیم چیزى داغتر از آن را بگوییم، من این کار را نخواهم کرد و آن را جرم مىدانم. ما کار خودمان را مىکنیم. ما ضدآمریکایى بودیم، هستیم و خواهیم بود. هر وقت آن چیزى را هم که مناسب است در این زمینه گفته بشود، مىگوییم. اما اینکه چون او فلان حرف داغ را زده، ما باید از او داغترش را بگوییم، ابدا چنین چیزى نیست. غلطترین کار عالم این است که آدم خودش را - به قول مشهدیها - شیوه بدهد؛ آن هم به بازى صدام! نه، اینکه بهنظر من جزو ناشیانهترین کارهاست. 18/ شهریور 1369
تکلیف ما هرچه باشد، به آن عمل خواهیم کرد
آمریکاییها در این منطقه، مسائلى خواهند داشت. آنطورى که اینها آمدند،... محققا با ملتهاى مسلمان در این منطقه، اصطکاکهایى پیدا خواهند کرد. طبیعى است، خیلى از مسائلى را که دیگران تحمل مىکنند، ما تحمل نمىکنیم و برخورد میکنیم. ما اینگونه مسائل را رد و محکوم مىکنیم؛ کما اینکه تا حالا هم همینطور بوده و به همان اندازهاى که لازم بوده، اقدام شده است. اما اینکه حالا ما به مسأله نگاه کنیم، ببینیم صدام چه کار کرد و سعى کنیم از او عقب نمانیم، این را اصلا یک معیار و ملاک ندانید که بسیار چیز نادرست و گمراهکنندهاى است.
مطمئنا اینها وقتى وارد این منطقه شدند، مثل آن آدمهایى بودند که به بازوى خودشان نگاه مىکنند و مىبینند مثل اینکه زورمندند! بهویژه یکى - دو مشتى هم که رد و بدل بشود، احساس قدرت مىکنند! اینها خیلى حرفها خواهند زد، خیلى نقشهها طرح خواهند کرد، یا از حالا طرح کردهاند؛ آنوقت حقیقت آشکار خواهد شد.
تکلیف ما هرچه و در هر وقت باشد، امیدواریم که انشاءالله به آن تکلیف عمل بکنیم. خداى متعال هم هدایت و ارشاد و کمک کند، تا تکلیف را در هر برههاى بفهمیم و به آن عمل کنیم. / 18شهریور 1369
سردمداران سیاست دنیا گمان نکنند که با نشستن و گفتن و کف زدن خواهند توانست سرنوشت ملتها را در دست بگیرند و کشورها را به میل خودشان اینجا و آنجا کنند. تاریخ معاصر ما، بىبنیادى و سستى اینگونه تصمیمگیریها را نشان داد. بعد از جنگ دوم جهانى هم قدرتمندانى نشستند و گفتند و برخاستند؛ ملتهایى را چند ده سالى بهدنبال تصمیمات خودشان کشاندند؛ اما آخر چه شد؟ دیدید که فطرت تاریخ و سنت خدا در تاریخ، چگونه به دهن همه آنها زد؟ دیدید که چگونه گفتهها و تصمیمهاى آنها نقش بر آب شد و در مقابل اراده ملتها و سنت تاریخ، نشانى از آن باقى نماند؟ قضیه فلسطین هم همینگونه است. 40 سال قبل از این نشستند، دولتى جعلى و ملیتى مجعول در وطنى مغصوب بهوجود آوردند؛ امروز هم مىخواهند به گمان خود قضیه را مهر پایان بزنند؛ اما اشتباه مىکنند.
البته کسانىکه در این خیانت شرکت بکنند، مبغوض ملتها خواهند شد؛ اما ملتها و سنتهاى خدا در تاریخ، راه خود را خواهند رفت؛ این سخنى نیست که امروز ما بگوییم. نمىخواهد بیهوده تبلیغات پرحجم و انبوه خودشان را علیه جمهورى اسلامى ایران بسیج کنند. ما در دفاع از آرزوى بزرگ و برحق فلسطین، با هیچکس رودربایستى و از هیچکس ملاحظه نداریم.
ملتها تریبون ندارند. ملتها جایىکه به آنها اجازه داده بشود سخن خود را بگویند، بهدست نمىآورند. شما به ملتها فرصت بدهید؛ شما در خیابانهاى مصر و اردن و بقیه کشورهاى اسلامى، با گاز اشکآور و باتوم و سلاح گرم جلوى ملتها را نگیرید، تا معلوم بشود که ملتهاى اسلامى چه مىگویند و چه مىخواهند. این، حرف همه ملتهاى اسلامى است. / 8آبان1370
مثل همان فریادى که ملت ایران کشید...
در کشور مصر، یک عده جوان مسلمان، یک عده مردم مسلمان مىایستند و شعار اسلامى مىدهند و هیچ ارتباطى هم برحسب ارتباطات معمولى انسانى، بین آنها و مردم ما نیست، اما به قدرى شعارهاى آنها به شعارهاى ما نزدیک است که رییسجمهوری بدبخت روسیاهشان [حسنی مبارک] مىگوید: «اینها از طرف ایران تحریک شدهاند!» ما چه ارتباطى با آنها داریم؟ آنها مسلمانند. خود آنها شعار قرآن مىدهند. خود آنها هستند که احساس مىکنند باید در راه خدا حرف بزنند، فریاد بکشند و حرکت کنند مثل همان فریادى که ملت ایران در دوران طاغوت علیه آمریکا و علیه استکبار و استبداد جهانى کشید و باز هم مىکشد. / 27 آبان 1371
حمایت آمریکا از حکومت وابسته مصر
در مصر روشنفکرترین نسلهاى مسلمان، مورد تعقیب خشن و خشمآلود رژیم فاسد و نالایق آن کشور قرار مىگیرند و حکومت وابسته و حقیر آن کشور بزرگ مورد تشویق و کمک مالى و امنیتى آمریکا قرار مىگیرد.
28 اردیبهشت 1372
مردم مصر، محب اهلبیتند
امروز در کشور مصر، مسجد «رأسالحسین» آنجا که خیال مىکنند سر مقدس آن بزرگوار مدفون است، محل تجمع عواطف مردم محب اهلبیت مصر است. ملت مصر، ملت خوبى است. کار به رژیم و دولت آن کشور نداریم. ملت، محب اهلبیت است. / 26خرداد1372
مسلمانان در عزلت بودند
در آفریقا، در آسیا و در خاورمیانه، چقدر کشورهاى اسلامى وجود دارد که در آنها نظامهایى رفت و نظامهاى دیگرى آمد، اما همهجا مسلمانان در انزوا و عزلت بودند. مثلا کشورى مثل عراق، رژیم سلطنتى داشت. رژیم سلطنتى رفت، رژیم دیگرى بر سر کار آمد. آنهم رفت، عده دیگرى آمدند. بعد آنها رفتند، یک عده دیگر جایشان را گرفتند. باز آن عده رفتند و عده دیگرى آمدند. تا اینکه نوبت به بعثیها رسید. در تمام این نقل و انتقالها، کسانى که جایشان خالى بود، مسلمانان بودند. اکثریت قاطع مردم عراق، مسلمانند، اما در تحولات مذکور اصلا خبرى از حضور آنها نبود! یا فرض بفرمایید در کشور مصر - البته آنجا جمعیتى به نام «اخوانالمسلمین» بود - تحولى شد و رژیم سلطنتى از بین رفت. با از میان رفتن رژیم سلطنتى، رژیم جمهورى و انقلابى بر سر کار آمد که چهره شاخصش «عبدالناصر» بود. بعد، عبدالناصر مرد، دیگرى آمد. بعد او رفت، دیگرى آمد. در تمام این مدت - البته تا قبل از پیروزى انقلاب اسلامى - همه تحولات، برکنار از جریان اسلامى و عناصر اسلامى بود. اصلا عناصر اسلامى، کارهاى نبودند. در همان انقلاب اول مصر هم، عناصر اسلامى مؤثر بودند، اما به مجرد اینکه حکومت جدید تشکیل شد، کنارشان زدند. بعضى را به زندان افکندند، بعضى را کشتند و بعضى را از صحنه خارج کردند. اینجا هم اسلام، حضورى نداشت. / 14بهمن1373
انقلاب اسلامی؛ الگوی بیداری اسلامی
به برکت حرکت انقلاب اسلامى پدیدهاى به نام بیدارى اسلامى بهوجود آمد که این دیگر قابلانکار نیست.
امروز بیدارى اسلامى در همه کشورهاى اسلامى هست؛ هرچند که کم و زیاد دارد. بیدارى اسلامى به معنى این نیست که همه ملتها و همه آحادى که در این بیدارى سهیمند، بهصورت منطقى و استدلالى، مبانى فکرى یک نظام اسلامى را شناختهاند، بلکه به این معناست که احساس هویت اسلامى در میان تودههاى مسلمان، در همه جا، بهوجود آمده است.
شما ببینید آمریکایىها در قضایاى مختلف، حرف معروفى را مکرر گفتهاند و آن، این است که ما اگر امروز در این کشورهاى اسلامى و بهویژه کشورهاى عربى انتخاباتى راه بیندازیم، حتما اسلامگراها برندهاند؛ راست هم هست؛ این، درست است. امروز در عراق، مصر، عربستانسعودى و الجزایر و در مغرب و جاهاى دیگر اینطورى است که اگر در هرجا یک انتخابات آزادى، الان راه بیفتد و به متفکران و نخبگان اسلامى میدان داده شود که به صحنه بیایند، آنها برندهاند. ما این پدیده را 20 سال پیش نداشتیم. این پدیده، به برکت انقلاب اسلامى بهوجود آمده و به برکت ایستادگى ما؛ ما سرپا ایستادهایم؛ ما به زانو نیفتادیم؛ خم نشدیم. حالا این شده است یک عَلَم، یک شاخص. خیلى از دشمنىها هم بهخاطر همین موضوع است. البته هر موفقیتى در هر جایى هزینههایى دارد. ترس ملتها از آمریکا و از ابرقدرتها ریخته است. شما هرگز تصور مىکردید در عراق لهشده، در زیر بار استبداد صدام و حزب بعث، چنین احساسات و ایستادگىهایى وجود داشته باشد؟! قبل از این، شما حدس مىزدید ملت فلسطین در مقابل دولت شارون که آمد سر کار تا 90 روزه غائله انتفاضه مسجدالاقصى را ختم کند... اینجور بایستند و مقاومت کنند که همین شارونى که براى نابود کردن و از صحنه محو کردن این نهضت آمده، حالا مجبور شود براى عقبنشینى یکجانبه از غزه با رقباى خودش - که آن حزب مقابلش است - کنار بیاید و از همپیمانهاى سنتى و قدیمى خود، حزب «لیکود»، از روى اضطرار و ناچارى جدا شود؟!
این قدرت مردم فلسطین و این قدرت بیدارى اسلامى است. شما باور مىکردید که اشغالگرِ اسراییلى در مقابل چند صد نفر جوان حزباللهى در لبنان مجبور به عقبنشینى شود و آنطور مفتضحانه بیرون برود؟! شما باور مىکردید که اسراییل در مقابل یک تعداد جوان حزبالله در لبنان ناچار شود چندصد نفر زندانى - شخصیتهاى برجسته حزباللَه را که در زندانش بودند - را آزاد کند؟! اینها اتفاق افتاد. من و شما پارسال در همین جلسه نشسته بودیم؛ اضطراب بر تمام منطقه حاکم بود؛ چون آمریکا تازه آمده بود؛ با نفس تازه. بنده مذاکرات شما دوستان را در سمینار سال گذشته تعقیب مىکردم؛ نشانههاى نگرانى در سمینار شما ظاهر بود. امروز این آمریکا، همان آمریکاست؛ ببینید در چه وضعیتى است. 10 روز اینها به نجف فشار آوردند، نتوانستند نجف را بگیرند؛ اینها واقعیتهایى است که در جلوى چشم ما دارد اتفاق مىافتد؛ هندسه معرفتى و سیاسى دنیا دگرگون شده است.
یک روز اینطور تصور مىشد و اینطور تبلیغ مىشد که همه راههاى پیشرفت و تمدن به «لیبرال دموکراسی»، آن هم به شکل آمریکایىاش، ختم مىشود؛ اما امروز اینطور نیست. امروز بسیارى از ملتها کاملا در این مسأله نظر مخالف دارند و البته بعضى هم شک دارند. امروز آمریکا بهرغم قدرت روزافزون نظامى و مالى خود، در حضیض شکست سیاسى است و در دنیا منزوى است.
25 مرداد 1383
پیشبینی شرایط جدید منطقه خاورمیانه
اگر من بخواهم آن لب تلقى و برداشت خودم را به شما عرض بکنم- که شاید در یک مجال کوتاه، برایش استدلال هم نشود ارائه کرد، البته مستدل است، منتها شاید در دو کلمه نشود استدلالى برایش بیان کرد - این است که مراکز استکبارى جهانى در مقابله با حرکت اسلامى که نماد واقعىاش جمهورى اسلامى است، «دارند آخرین تلاشهاى خودشان را میکنند». در بسیارى از عرصهها تلاشهایشان و تدابیرشان «به بنبست خورده و کار از دستشان در رفته» است. این کمربندى که اینها دور مسائل جهانى کشیده بودند و حیطهبندىاى که کرده بودند، در حساسترین نقاط روى زمین یعنى خاورمیانه، این کمربند پاره شده- یا سست شده، حداقلش این است، ولى بهنظر من پاره شده - و از دستشان در رفته است. خدا مرحوم آشیخ حسین لنکرانى، روحانى سیاسى کهنهکار قدیمى را رحمت کند. ایشان سالهاى 53 و 54 یا شاید هم زودتر - سالهاى اواخر دهه 40 - وضع رژیم طاغوت را تشبیه میکرد به کسىکه روى یک گنبدى رفته و یک دستمال ابریشمى هم دستش است که توى آن پر از گردوست و گوشه این دستمال وا شده و گردوها همین طور دارد میریزد. این میخواهد این گردو را بگیرد، یک گردو از آن طرف مىافتد، یک گردوى دیگر، یک گردوى دیگر، خودش هم روى گنبد است! بالاخره آدم روى زمین صاف، باز میتواند گردوها را هر جور هست جمع کند.
بهنظر من امروز نظام سلطه در مواجهه با حرکت اسلامى یک چنین حالتى دارد. جاپایش محکم نیست، زیرا بسیارى از شگردهاى تبلیغاتى استوار بنیان قدیمى اینها براى مردم دنیا رو شده است. امروز در جامعه آمریکا، خشم عمیق از حضور قدرتمند لابى صهیونیستى بهتدریج دارد توسعه پیدا میکند. این نارضایى بین مردم آمریکا - که مرکز تحرک صهیونیستها و قدرتمندان صهیونیستى و سرمایهداران صهیونیست است - بهتدریج دارد به وجود مىآید، البته رژیم حاکم در آمریکا بر مردم بسیار سخت میگیرند - یک نوع خاص سختگیرى- و آنچنان اینها را مشغول زندگى و گرفتار زندگى میکنند که فرصت سر خاراندن ندارند. در عینحال این حالت دارد بهوجود مىآید. این اطلاعات موثق ماست. در کشورهاى اروپایى هم به یک نحو دیگر. کشورهاى اسلامى که معلوم است. کشورهاى خاورمیانه که معلوم است. ملتها حالت نفرت - و بعضا بغض - نسبت به رژیم ایالات متحده و مجموعه سلطه در دنیا دارند. این را هم نمیتوانند جمع کنند؛ هى تلاش میکنند اما نمیتوانند جمع کنند. / 2 تیر 1388
خاورمیانه جدید
شکى نیست که بر اساس حقایقى که خداى متعال تقدیر کرده است، خاورمیانه جدید شکل خواهد گرفت و این خاورمیانه، خاورمیانه اسلام خواهد بود. / 18 اسفند 1388