محمد خاتمی، ماههای دشواری را پشت سر میگذارد. نام رییسجمهور پیشین ایران که دوم خرداد ماه 76 با رای بیست میلیونی مردم ایران بر مسند ریاست جمهوری تکیه زد، با خرداد ماه در هم آمیخته است. 27 خرداد 80 برای او یادآور رای بیست و دو میلیونی مردم ایران برای تایید دومین دور ریاست جمهوریست. خرداد 84 برای خاتمی پایان خوشی نداشت و سرانجام خرداد 88؛ خردادی که همراه دیرین محمد خاتمی به دعوت او لبیک گفت و پای به میدان انتخابات گذارد.
اکنون دو سال از آن خرداد نفسگیر گذشته و "میرحسین موسوی" و "مهدی کروبی" پس از دورانی سخت و دشوار در «حصر خانگی» به سر میبرند؛ نخستی نخستوزیر دوران هشت سال دفاع مقدس است که از همراهان دیرین محمد خاتمی به شمار میرود و دومی، سالها ریاست مجلس این کشور را برعهده داشت و هرچند که پس از انتخابات سال 84، دچار اختلافهایی با محمد خاتمی شد اما در دوران اصلاحات، همپای او کوشید و پیش از جدایی از مجمع روحانیون مبارز، سالها با محمد خاتمی بر یک کرسی مینشست.
با آن چه که اکنون رخ داده است، خاتمی در برابر پرسشهای بسیاری قرار دارد. جریان حاکم بیپرده و آشکارا او را یکی از کسانی مینامد که آنها را «سران فتنه» میخواند و شرط بازگشت خاتمی به دامان قدرت را «اعلام برائت او از موسوی و کروبی» اعلام داشته و از سوی دیگری، خاتمی در برابر فشار بدنه نوگرایان، اصلاحطلبان و جنبش سبز قرار دارد که «پایان برخورد با موسوی و کروبی» را از او خواستارند. در دومین سالگرد انتخابات ریاست جمهوری 88، این درخواستها به شکل فزایندهای، رییسجمهور پیشین ایران را خطاب قرار داده است، با وجود آن که، خود درخواستکنندگان آگاهی دارند که شاید کار چندانی از دست محمد خاتمی برنیاید، جز اعلامنظر و تاسف و انتقاد از شرایط حاکم.
او در نشستی که در ابتدای خرداد ماه با گروهی از روزنامهنگاران و جوانان اصلاحطلب به مناسبت فرا رسیدن «دوم خرداد» داشت، درباره با وضعیت میرحسین موسوی و مهدی کروبی با پرسش روبهرو شد. هرچند که بیشتر زمان این نشست به تبیین سخنان اردیبهشت ماه خاتمی درباره با «عفو رهبری» و «عفو مردم» گذشت اما در پایان یکی از روزنامهنگاران شرکتکننده در این مراسم، رییسجمهور دورهی اصلاحات را درباره با «آخرین وضعیت موسوی و کروبی» به پرسش کشید و از «واکنش ناکافی خاتمی، هاشمی و سیدحسن خمینی» نسبت به برخوردهای انجام گرفته با دو نامزد معترض انتخابات سال 88 انتقاد کرد.
در پاسخ اما محمد خاتمی با آرزوی پایان حصر خانگی، «میرحسین موسوی، مهدی کروبی و همسرانشان» تاکید ورزید که «در ماهها گذشته، همواره پیگیر وضعیت آنها بود و از تلاشهای چهرههای دیگر در این زمینه نیز آگاهی دارد». خاتمی که اشاره به «انتقاد جدی خود» از برخوردهای انجام گرفته با موسوی و کروبی داشت، اندکی بعدتر نیز در یک دیدار رسمی با جمعی از خانوادههای شهدای خرمشهر و فعالان سیاسی این شهر، خواستههای خود را تکرار کرد.
او گفته است؛ «من هم مانند شما عزیزان بر این باورم و امیدوارم که هر چه زودتر شاهد رفع حصر آقایان مهدی کروبی و میرحسین موسوی و همسرانشان و نیز آزادی همه زندانیان باشیم که همین امر موجب لطافت فضا خواهد بود و گامیست بلند برای گذر از وضعیت کنونی به فضای سالم سیاسی که هم نظام و هم حکومت و هم مردم از آن بهره خواهند برد».
رییس دولت اصلاحات که در ماههای اخیر تلاش کرده، نقشی جدیتر و آشتیجویانه را در مناقشهی سیاسی کشور ایفا کند، «آزادی زندانیان بازداشتشدهی پس از انتخابات» را یکی از ابزارهای رسیدن تلاشهای خود به نتیجه لازم دانسته است.
او که پیش از این «آزادی زندانیان بازداشتشدهی پس از انتخابات» را یکی از سه شرط بنیادی خود برای مشارکت در انتخاب آتی دانسته بود، برای چندمینبار در این زمینه سخن گفت و همزمان با ولادت حضرت زهرا(ع) و روز زن ابراز امیدواری کرد؛ «امیدوارم به عنوان گام اول به سوی رفع حصرها و حبسها و ایجاد و تامین آزادیهای اساسی و مدنی به میمنت ولادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها، شاهد آزادی همه زنان زندانی باشیم که زندگی آنان و بستگان و خانوادههایشان با این وضع تلختر از دیگران است».
خاتمی به همین مناسبت با گروهی از زنان و مادران کنشگر در سپهر سیاسی و اجتماعی دیداری داشت. "پروین فهیمی"، مادر "سهراب اعرابی"، از کشتهشدگان خرداد 88 از جمله کسانی بود که در این دیدار شرکت داشت و از دیدگاههای خود برای محمد خاتمی سخن گفت. مادر سهراب اعرابی با اشاره به «شرط خود برای گذشت» تاکید کرد: «در دو سال گذشته رنج بسیاری بردهام ولی باز دعا میکنم این اتفاق برای هیچ مادری نیافتد و این رخدادها دیگر تکرار نشود».
پروین فهیمی شرط خود برای گذشت را «آزادی همه زندانیان» اعلام کرد و افزود: «همگی باید برای رسیدن به خواستههای به حق مردم و آینده روشن کشورمان تلاش کنیم تا عدالت و برابری رواج یابد و خشونت و کینهتوزی و انتقامجویی جای خود را به عشق و صلح و مهرورزی دهد و همه ایرانیان با هر عقیده و اندیشه در کنار یکدیگر با صفا و صمیمیت زندگی کنند.» با امید بهترین روزها برای همه مردم ایران و دنیا».
"مهدیه محمدی"، همسر "احمد زیدآبادی"، روزنامهنگار زندانی نیز از دیگر کسانی بود که از دیدگاههای خود در این دیدار با خاتمی سخن گفت. او با تقدیر از سخنان رییسجمهور پیشین ایران، آن را «یک زبان بسیار مناسب حال جامعه» دانست و با وجود آن که از رنجهای «بزرگ» و خانوادههای زندانیان گفت اما تاکید کرد: «ما همچنان اصرار داریم زبان؛ گفتار و کردار ما باید مدنی باشد؛ زبانی که از خشونت پرهیز میکند.
امیدواریم این زبان ادامه پیدا کند زیرا این امر افزون بر این که به رشد جامعه ما کمک میکند، از سویی وحشت را از جامعه پاک میکند. ما به دنبال انتقام و کینهتوزی از هیچکس نیستیم؛ ما اهل گذشت و ایثار هستیم. هرچه بر ما سخت بگیرند، ما گذشت و ایثارمان را باید بیشتر کنیم، این به مفهوم گذشت از حق مردم نیست؛ خیر بلکه باید بر باورها و ایمانهای خودمان محکم بایستیم اما با گذشت و ایثار. هر چه زبان ما مسالمتآمیزتر باشد، راه را بر تندروها میبندیم».
سخنان محمد خاتمی که مهدی محمدی از آنها یاد کرده، بازمیگردد به دیدار رییس دولت اصلاحات با گروهی از رزمندگان و ایثارگران که در اردیبهشت ماه برگزار شده بود. بخش پایانی سخنان خاتمی در این دیدار تا روزها نقل محافل سیاسی بود و واکنشهای بسیاری را برانگیخت. وی در ادامهی پیگیری نقش میانجیگرانهی خود پیشنهاد داده بود؛ «اگر ظلمی شده است که شده است همه بیاییم عفو کنیم و به آینده نگاه کنیم و اگر به نظام و رهبری ظلم شده است که به نفع آینده از آن چشمپوشی شود و ملت هم از ظلمی که بر او و فرزندانش رفته است میگذرد و آن وقت همه به آینده بهتر رو خواهیم آورد.
البته همه بکوشیم برای آینده روی فضای سالم و امن و آزاد و تآمین حقوق مردم همراه و زمینهساز شویم». این سخنان خاتمی به نام «عفو» مشهور شد و از سوی برخی از گروههای منتقد و اپوزیسیون به شدت مورد انتقاد قرار گرفت، در برابر، برخی از هواداران همیشگی خاتمی نیز سادهانگارانه آن را با ایدهی مشهور «میبخشم اما فراموش نمیکنم» نلسون ماندلا قیاس کردند. خاتمی پیشنهاد عفو خود را در ادامه پیشنهادهای دیگری اعلام کرده بود که پیش از آن نیز در سخنرانیهای مختلف خود از آنها به نام «پیششرطهای وحدت و آشتی» یاد میکرد.
خاتمی که به گفتهی خودش، «نگران تقابل در درون کشور» است، ایجاد «توهم و شیدایی» در یکسو و بازتولید «نفرت» در سویی دیگر را از جمله پیامدهای شرایط کنونی کشور دانسته بود و تاکید کرد که از این شیدایی بیحساب و نفرت فزاینده باید ترسید و «به خدا پناه برد». او افزود: «ما میگوییم این جو مسموم درمان شود. هر منتقدی برانداز و عامل دشمن به حساب نیاید و اگر فضا تلطیف و تعدیل شود بسیاری از مسالهها حل خواهد شد. فضا باز شود، احزاب و گروهها کار کنند و عقلا هم سازوکاری را برای انتخابات در نظر بگیرند تا در آن حرف و حدیث نباشد. خدا میداند اگر چنین شود آرامش و ثبات و پیشرفت از هر جهت تامین خواهد شد».
البته سخنان محمد خاتمی چنان واکنشهای گاه تند و انتقادی را در پی داشت که او ناچار شد برای چند بار، منظور خود را در اینباره روشن سازد، هرچند که این توضیحهای مجدد نیز افاقه نکرد و بسیاری این سخنان را به مفهوم «توبهی خاتمی از جنبش سبز» دانستند. محمد خاتمی در سالگرد دوم خرداد و در سخنانی که انتشار نیافت، توضیح داد که عمل به آن چه به «عفو» مشهور شده، «بیشک نیازمند رفتارها و کارها و اقدامهاییست که لازم است برای ایجاد فضای باز سیاسی و تلطیف شرایط کنونی انجام گیرد».
او در جمع روزنامهنگاران و جوانان اصلاحطلب که بسیار درباره سخنان او پرسیدند، بر سه شرط پیشین خود تاکید ورزید و خاطرنشان ساخت که «بدون آزادی زندانیان، دلجویی از خانوادهها، دادن اجازه به فعالیتهای منتقدانه و تضمین سازوکار درستی برای انتخابات» امکان ایجاد شرایط بهتری از میان میرود و شرایطی که او در آن از «عفو» سخن رانده بود، برآورده نمیشود. رییسجمهور منتخب مردم در خرداد 76 و 80 در دیدار بعدی خود نیز ناچار به سخن گفتن شفافتر در اینباره شد.
وی تاکید کرد که «فراخواندن به صلح و آشتی به مفهوم دست برداشتن از خواستههای ملت و آرمانهایی که سعادت ما در گرو آن است، نیست» خاتمی پرسید؛ «مگر میشود از حقوق مردم کوتاه آمد؟» و خود پاسخ داد؛ «اگر هم کسی کوتاه بیاید، خود مردم کوتاه نخواهند آمد». او بار دیگر با دفاع از انتقادها و اعتراضهای مردمی گفت: «دوستداران انقلاب و ایران هیچگاه دعوت به خشونت نمیکنند که خواستار وضع امن و آرام هم برای حکومت و هم برای مردماند و اگر میسر میشود که فشار و تنگناها برای حبسها و حصرها برداشته شود، فضای آزاد سیاسی در پناه قانون به وجود میآید».
با وجود این توضیحها، هنوز محمد خاتمی با انتقادهایی روبهروست. گرچه او بیپرده و آشکارا خواستار «رفع حصر از موسوی، کروبی و همسرانشان» شده و برای چندینبار در دو ماه اخیر از «همدلی» با یاران قدیمی خود سخن گفته اما همچنان گروههای نوگرا و اپوزیسیون مخالف او، خاتمی را به «محافظهکاری»، «عقبنشینی»، و «جدایی از موسوی و کروبی» متهم میکنند و سخنان تازهی او را یک «فرار رو به جلو» میدانند، هرچند که خاتمی همواره نیز هوادارانی جدی دارد که مداوم از او دفاع کنند.
خرداد انگار با نام محمد خاتمی در هم آمیخته است و در سرنوشت خاتمی گویی با خرداد ماه جدایی نشاید. خرداد 90 نیز برای او بیدردسر سپری نشد. در غیاب میرحسین موسوی و مهدی کروبی، محمد خاتمی کار بسیار دشواری دارد؛ از یک سو باید پاسخگوی هواداران دو کاندیدای معترض انتخابات سال 88 باشد و از سویی دیگر ایفای نقش رهبری این جریان میتواند به جدایی بیشتر او از جریان حاکم بیانجامد و محمد خاتمی مردیست که همچنان دارای علقهها و زنجیرهای پیوندی با جریان حاکم به شمار میرود و میخواهد با پاسداری از آنها، به گاه از همین ابزارها سود جسته و آنها را به سود گشودن فضای سیاسی کشور به کار گیرد.
سکوت سیاسی "هاشمی رفسنجانی" و "سیدحسن خمینی" نیز بر دشواری کار خاتمی افزوده چه، او باید مداوم نقش سخنگوی اردوگاهی را بازی کند که تمام توش و توان برخی جریانها برای برچیدن آن به کار بسته شده و در این میان تها با سخنان خاتمی، نشانههای حیات در اردوگاه معترضان دیده میشود و امیدواریها به ادامه کوشش آنها افزونتر. خاتمی البته سخنور خوبیست اما وقتی در تنگنا قرار میگیرد تا هر چه بیشتر و به جای همه سخن بگوید، بیشک گاه به اشتباه راه میپیماید و این سبب برافروختهتر شدن آتش منتقدان نوگرای او نیز میشود و با برپا شدن یک جنجال دیگر دربارهی مسالهی دیرپای «خاتمی» اساس و بنیان سخن او با چالش روبهرو شده و کمرنگ میشود.
همین ماجرا بر سر سخنان اخیر خاتمی بار دیگر تکرار شد تا بنیان حرفهای خاتمی که بر شرطهای پیشین خود تاکید داشت، فراموش شود و او در برابر فشارها از یک سو و انتقادها از سوی دیگر، خرداد سختی را سپری کند. میشود گفت محمد خاتمی در خرداد 90، تنهاترین خرداد زندگیش را پشت سر گذاشت و شاید این هشدار دههی 90 به مردی باشد که دههی 80 با نام او آغاز شده بود.