1- نگرانی غرب از رویکرد علمی ایران
کشورهای پنجگانه عضو شورای امنیت سازمان ملل یعنی همان کشورهایی که به سبب در اختیار داشتن سطوح مختلف دانش هسته ای و بمب های اتمی بدون هر گونه مشروعیت بین المللی برای خود «امتیاز وتو» قائل شدند، در ابتدا درهای ورود به عرصه این دانش را بر روی سایر کشورها محکم بستند و این دانش را به دانشی اختصاصی تبدیل کردند و در انحصار خودشان درآوردند، اما با افزایش اختلاف منافع و طمع نسبت به حوزه نفوذ یکدیگر از سوی خود این کشورها نشست آگاهانه اطلاعات هسته ای آغاز شد و انحصار آنها شکسته شد و به تدریج کشورهای مختلفی به سطوحی از این دانش دست یافتند و برخی نیز به مرحله ساخت بمب اتم و انفجار آن هم رسیدند مانند: هند، پاکستان و کره شمالی. در مسیر دستیابی این کشورها به دانش هسته ای موانع جدی وجود داشت، اما وقتی نوبت جمهوری اسلامی شد موانع و سخت گیری ها چند برابر شد به شکلی که سابقه نداشته است. علت این امر، در نگرانی غرب از رویکرد علمی ایران است. دسترسی آزادانه و بدون دغدغه به زوایای دانش هسته ای بدون هرگونه انحرافی به سوی کارکرد نظامی، دری را بر روی دارندگانش باز می کند که افراد مستعد می توانند از ناحیه ظرفیت بی نهایت آن انقلاب جدیدی را در زندگی بشر خلق کنند که این امر از عهده هر ملتی برنمی آید در حالی که ملت ایران این توانایی را دارد. پیشرفت سریع ایران در حوزه پیشرفته ترین علوم دنیا و قرار گرفتن در مراتب بالا موید این ادعاست. سرعت، دقت و موفقیت ایران در حوزه علوم مختلف، برای غرب این تصور را ایجاد کرده که قابلیت های مادی و معنوی این ملت که ادعاها و پیام هایش برای جهانیان جذاب و امیدبخش است، منافع مستکبران را به شدت تهدید می کند، از این رو با تمام امکانات در برابر آن صف کشیده اند.
2- روش پایداری اسلامی - ایرانی
نظام اسلامی برای مقابله با ترفندهای متنوع دشمن که همگی برای به زانو درآوردن ایران بود، از روش تقویت درونی و فرصت شناسی و فرصت سازی بیرونی استفاده کرد. بر این اساس با برنامه های کارآمد که در رأس ان آگاه سازی بود، دستیابی به فناوری هسته ای را نماد جدال علمی استکبار با ایران معرفی کرد و با استفاده از عمق کینه مردم به شیطان بزرگ، برای حمایت همه جانبه و یکپارچه از فناوری هسته ای، آنها را برانگیخت، با این اقدام هوشمندانه، برخورداری از فناوری هسته ای به مطالبه عمومی تبدیل شد تا آنجا که امروزه در بسیاری از بحث ها و تحلیل های خارجی درباره فناوری هسته ای به عنوان عاملی تعیین کننده به آن استناد می شود. در اقدامی دیگر با میدان دادن به دانشمندان جوان ایرانی و اعتماد به آنها، بنیان علمی ایران را تقویت و استعدادهای مکنون و مکتوم را شکوفا کرد و با برداشتن چندگام مثبت و موفق در عرصه علوم نوین، شوق ملی ایجاد کرد و در این خصوص سطح ملی را ارتقا داد و مردم را مشتاقانه برای مشاهده برداشته شدن گام های بزرگ تر در انتظار نگه داشت. در عرصه بیرونی نیز با رصد و شناخت محیط و موقعیت بازیگران و محاسبات و اقدامات اشتباه آنها، میزان استفاده شان از ترفندها و توطئه های خصمانه را به حداقل رساند و بعضاً در کشاکش منازعات فرصت سازی هم کرد. در بررسی جزء به جزء فرآیند طی شده فرصت شناسی ها و فرصت سازی ها، برجسته و به وضوح قابل مشاهده است.
3- رفتار غرب در آستانه انتشار گزارش جدید
پس از روی کارآمدن اوباما در آمریکا، تحولات مهمی در مناطقی از جهان پدیدار شد. رکود اقتصادی در آمریکا و اروپا به مرحله بحران نزدیک شد، وضعیت نیروهای اشغالگر آمریکا در عراق و افغانستان به نقطه تعیین کننده ای رسید، با اینکه اوباما این بهانه را داشت که جورج بوش را مسئول شکست آمریکا در عراق و افغانستان معرفی کند، چندان هم نمی خواست، بدون چانه زنی موضوع عراق و افغانستان را فیصله دهد و با دست کاملاً خالی از این دوکشور خارج شود. مناقشه فلسطینی ها با صهیونیست ها شکل جدیدی پیدا کرد و آمریکا نمی توانست، نسبت به آن بی توجه باشد، بیداری اسلامی با راه انداختن توفانی سهمگین خودش را به برج و باروی حصار مستحکم منافع آمریکا در شمال آفریقا و خاورمیانه زد و دیکتاتورهای غربگرا را سرنگون کرد و ... این مسائل و حوادث، به اوباما اجازه نداد درباره فعالیت های هسته ای ایران اقدامی کند و گفت وگوی ایران با گروه 1+5 نیز راکد شد و عملاً موضوع هسته ای ایران در محاق قرار گرفت و صهیونیست ها را بیش از همه عصبانی کرد. آنها به دولت آمریکا فشار آوردند تا دست روی دست گذاشتن را کنار گذارد و به فکر چاره افتد. از نظر آمریکایی ها نشست آتی شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی و گزارشی که باید آمانو منتشر کند، بهترین فرصت برای جبران مافات است. آمریکایی ها و صهیونیست ها برنامه کاری آمانو را در اختیارش گذاشتند و وی در نشست ماه گذشته با اعضای شورای حکام اجرای برنامه را اینگونه آغاز کرد، خطاب به اعضا گفت، منابع نگرانی خود در مورد احتمال نظامی بودن فعالیت های هسته ای ایران را به زودی در قالب گزارش منتشر می کند. پس از این سخنان رسانه های غربی با دسترسی غیرقانونی که به بخش هایی از گزارش داشتند با راه انداختن هیاهو و جنجال فضاسازی گسترده علیه ایران را شروع کردند که در پی آن تهدیدات نظامی صهیونیست ها علیه ایران که بخش دیگری از این نمایشنامه بود، یکی پس از دیگری بر پیشانی رسانه ها نقش بست.
4- گزارش تکراری و کماهمیت آمانو
پس از اینکه ادعاهای کذب اولیه آمانو، بستر مناسبی برای هوچی گری رسانه های استکباری و زیاده گویی مقامات رژیم صهیونیستی فراهم ساخت و آنها به زعم خودشان بر افکار عمومی و اعضای شورای حکام هجمه سنگین و موثری کردند، وی هفته گذشته گزارشش را از فعالیت های هسته ای ایران منتشر کرد. در این گزارش دو نکته نظر اهل فن را جلب کرد: الف- تکراری بود اکثر مطالب. ب- ادعای اینکه احتمالاً ایران در اثنای کار به سمت ساخت سلاح هسته ای متمایل شده است.
تکراری بودن برای این مهم است که ایران پیشتر به اتهامات و ابهامات این بخش به شکل مشروح در 117 صفحه پاسخ گفت و موضوع از نظر ایران پایان یافته است و توجیهی برای بازگرداندن آن وجود ندارد. رابرت کلی، رئیس اسبق آژانس در این باره گفت: «این اطلاعات قدیمی است و معلوم نیست چه کسی آنها را نوشته است و اصلاً شاید یک ایرانی در خارج اینها را گفته است و شاید اصلاً آنها را از روی اجبار نوشته اند، مانند اخباری که در مورد عراق منتشر شد.»
اما ادعای انحراف فعالیت هسته ای ایران به سمت نظامی شدن از یک سو از این رو در گزارش آمده که آمریکایی ها و صهیونیست ها دیدند ایران به اتهامات ساختگی گذشته آنچنان روشن و مستدل پاسخ داد که اعضای شورای حکام و مدیرکل وقت آژانس، البرادعی را قانع کرد و دیگر بهانه قوی برای برخورد با ایران وجود ندارد و از سوی دیگر میزان تحریک کنندگی انحراف به سمت امور نظامی بسیار زیاد است و هیجان ایجاد می کند، آنها با وارد کردن این اتهام درصدد بودند با مقاومت کمتر اعضای شورای حکام مواجه شوند و با جلب نظر آنها با دردسر کمتری بتوانند ایران را به سمت محکومیت سوق دهند، حال آن که به محض انتشار گزارش انتقاد از آن شروع شد و نشانه های آمریکایی و صهیونیستی بودن گزارش، آشکار گشت. حتی «جی کارنی» سخنگوی کاخ سفید دو روز پیش از انتشار گزارش در این باره گفت: «گزارش جدید مدیر کل آژانس درباره برنامه هسته ای ایران بازتاب نگرانی آمریکا درباره این برنامه هسته ای است.» منوشه امیر (سردبیر سابق رادیو رژیم صهیونیستی و مدیر سایت بالاترین) نیز در پاسخ به این سوال بی بی سی که: چرا در اسرائیل بحث نظامی شدن برنامه اتمی ایران این قدر بالا گرفته است؟ پاسخ داد: «اسرائیل از سال های پیش گفته بود حکومت ایران برنامه اتمی نظامی دارد. اسناد و مدارکی به آژانس بین المللی انرژی اتمی ارائه می کرد، اما این اسناد مورد توجه (و تأیید) محمدالبرادعی دبیر کل سابق آژانس انرژی اتمی، قرار نمی گرفت تا اینکه اکنون آمانو این اسناد اسرائیلی را مورد تأیید قرار داده است. اسرائیل با راه انداختن این صدای رسانه ای یک قصد دیگر داشت ان هم بیدار کردن قدرت های بزرگ دنیا بود که آنها بیایند و اقدامات لازم (در مقابل ایران) را با اعمال تحریم های بیشتر انجام دهند.» در این میان جالب ترین نشانه بی اعتبار بودن گزارش، بیان خود آمانوست که در تأیید اعتبار! گزارشش می گوید: سازمان تحت نظارت وی، دست کم از ده کشور درباره جوانب نظامی احتمالی برنامه هسته ای ایران اطلاعات جامعی دریافت کرده که این اطلاعات در مجموع معتبر است! جا داشت آمانو نام این ده کشور و میزان اطلاعاتی را که از هر کدام دریافت کرده معلوم می کرد تا مشخص می شد این اطلاعات ادعایی معتبر است یا خیر؟
دکتر یسری ابوشادی، بازرس سابق آژانس در رد اظهارات و ادعاهای مضحک آمانو که خودش را بازیچه آمریکا و صهیونیسم قرار داده گفت: «اتهامات جدیدی در گزارش آژانس علیه فعالیت های هسته ای ایران که به نقل از سازمان های اطلاعاتی غربی و شخصاً آمریکا مطرح شده وجود ندارد. به رغم اینکه بازرسان آژانس به ایران سفر می کنند ولی هیچ دلیل حقیقی درباره نظامی بودن فعالیت های هسته ای ایران وجود ندارد. گزارش هایی که درباره توان موشکی و احتمال حمل کلاهک هسته ای توسط این موشک ها مطرح می شود، قدیمی است.»
با این اظهارات کاملاً مشخص می شود که گزارش آمریکایی - صهیونیستی آمانو بی اعتبار و بی اهمیت است و نیز این اظهارات نشان می دهد که دست آمریکا وهمپیمانانش در بحث هسته ای ایران کاملاً خالی است و در حال حاضر همه امیدشان به بازیگری آمانوست که از بداقبالی آمریکایی ها بازیگر بسیار ناشی است.
5- تهدید نظامی، تهدید به تحریم
پیش از انتشار گزارش آمانو دو تهدید نظامی و تحریم علیه ایران، در معیت این گزارش بودند که در آستانه انتشار، تهدید نظامی رنگ باخت و درمحاق قرار گرفت و تهدیدکنندگان که بیشتر صهیونیست ها بودند حرف شان را پس گرفتند و عقب نشینی کردند، اما تهدید به تحریم همچنان ادامه دارد، لکن به نظر می رسد سست بودن بنیان گزارش که رسوایی برای آژانس و آمریکا و صهیونیست ها ساخته، مانع از آن است که در نشست چند روز آینده شورای حکام، اعضا متقاعد شوند موضوع را به شورای امنیت احاله کنند. بر فرض احاله هم به نظر نمی رسد روسیه و چین با تحریم های جدید موافقت کنند، اما آنچه که از این گزارش برای آژانس و آمانو می ماند بی اعتباری است که تداوم می یابد و باید آن را با آمریکا و صهیونیسم تقسیم کنند و آنچه که برای ایران می ماند، اینکه به گروه 1+5 بگوید برای مذاکرات آتی که احتمالاً مایلند پس از نشست آژانس از سرگرفته شود، باید به دوندگی روی آورند تا کی به وصالش برسند؟!