اقتصاد ایران عمدتاً بر صادرات نفت استوار است و 80 درصد درآمد ارزی و 40 تا 50 درصد بودجه دولت از طریق درَآمدهای نفت و گاز تشکیل میشود. قیمت نفت در سال 1999 اقتصاد ایران توانست خود را ترمیم کند.
در سال 2000، رشد تولید ناخالص داخلی ایران به 5/4 تا 5 درصد رسید. در سال 2001 انتظارر میرود رشد اقتصادی ایران اندگی کاهش یابد. ولی همچنان نرخ رشد 8/3 تا 5/4 درصدی را حفظ خواهد کرد، ریال واحد پول ایران همچنان ارزش خود را در مقابل دلار حفظ میکند و در سال 2003/2002 ایران در نظر دارد نرخ ارز را تک نرخی کند. همچنین ایران خواهد توانست از یک مازاد تراز بازرگانی قابل توجه سود برد. در 11 فوریه سال 2001، دولت ایران بودجه 56میلیارد دلاری خود را برای سال جدید تصویب کرد.
در سال 2001، انتطار می رود درآمد نفتی ایران به 8/22 میلیارد دلار برسد که اندکی از درآمد ارزی 623 میلیارد دلاری سال 3000 کمتراست. ولی این درآمدها 121 درصد بیشتر از درآمدهای ارزی سال 1998 خواهد بود. علیرغم افزایش درآمدهای نفتی، ایران همچنان با فشاربودجه فزاینده، جمعیت روبه رشد قشر جوان با فرصتهای شغلی محدود و نرخ بالای بیکاری و اتکای زیادبه درآمدهای نفتی، بدهیهای ارزی، درصد بالای فقر، هزینههای زیاد دولت برای یارانه کالاهای اساسی، بخش دولتی ناکارا و انحصارات دولتی (همچون بنیادها، که حداقل یک جهارم اقتصاد کشور را در اختیار دارند و از شمول قوانین و مقررات محاسبات عمومی معاف هستند) انزوای بینالمللی و تحریم اقتصادی مواجه است. ایران همچنین یک صندوق ذخیره ارزی را برای درآمدهای مازاد نفتی تأسیس کرده است.
در سپتامبر 1999، دولت خاتمی یک برنامه بلند پروازانه را برای خصوصی سازی چندین صنعت بزرگ ازجمله مخابرات، پست، راهآهن، پتروشیمی و حتی صنایع بالا دستی تحت عنوان برنامه پنج ساله سوم توسعه ارائه کرد. برنامه پنج ساله توسعه سوم، ایجاد 750 هزار شغل در سال، میانگین رشد اقتصادی6 درصد، کاهش یارانه کالاهای اساسی (همچون نان، برنج، شکر، سوخت و ...) و انجام اصلاحات مالی و ساختاری گسترده را پیشبینی کرده است. اجرای این برنامهها واسطه فقدان توافق سیاسی به تأخیر افتاده است. در نوامبر 1999، شورای نگهبان طرح تضمین سرمایهگذاری خارجی در مقابل مصادره اموال را رد کرد. اخیراً این شورا طرح اصلاحات در بخش معدن ایران را نیز رد کرد.
ایران بخشی از درآمدهای نفتی خود را در پتروشیمی سرمایهگذاری میکند. صادرات غیرنفتی ایران در سالهای اخیر به طرز معنی داری افزایشش یافته است. ایران همچنین امیدوار است با بهبود شرایط،محیط مناسبی را برای جذب سرمایهگذاری خارجی فراهم کند. از جمله این اقدامات، کاهش محدودیتهای قانونی عوارض واردات و ایجاد مناطق آزاد میباشد.
تحریم اقتصادی
قانون تحریم اقتصادی ایران و لیبی، مجازاتهایی را برای شرکتهای سرمایهگذار در صنایع نفت و گاز ایران (بیش از 20 میلیون دلار) تصویب کرده است. همچنین در سال 1995، کلینتون شرکتهای آمریکایی و شعب آنها را از انجام معاملات با ایران منع کرد. تصویب این قانون باعث شد شرکت کونکو قرارداد 550 میلیون دلاری خود با ایران را برای توسعه حوزههای فلات قاره سیری A و E لغو کند. به دنبال آن شرکتهای پتروناس مالزی و توتال فرانسوی طرح جدیدی را در 19 آگوست 1997 ارائه کردند.
در مارس 2000، آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا تحریم اقتصادی علیه برخی از کالاهای ایرانی را لغو کرد. سایر تحریمها همچنان باقی است. در 19 آوریل 2001، بوش اعلام کرد برنامهای برای لغو تحریمها علیه ایران و لیبی ندارد. ولی وی افزود بایستی سیاست آمریکا در زمینه تحریمها بازنگری گردد.
نفت
ایران دارای 90 میلیارد بشکه از ذخائر اثبات شده نفت جهان میباشد. قسمت عمده ذخائر نفتی ایران در استان خوزستان قرار دارد حوزههای مهم نفتی ایران اهواز ـ بنگستان 250 هزار بشگه (که با سرمایهگذاری 5/2 میلیارد دلاری در 8 سال آینده به 600هزار بشکه افزایش خواهد یافت) مارال، گچساران، آغاجاری،بیبی حکیمه میباشند. قسمت عمده نفت ایران دارای سولفور بسیار کم است.
در فوریه سال 2001، تولید نفت ایران به 4 میلیون بشکه در روز افزایش یافت که حد 200 هزار بشکه بیش از میانگین تولید ایران در سال 2000است. تولید نفت قابل تداوم ایران درصد 8/3 میلیون بشکه است که حدود 250 هزار بشکه بیش از سهمیه 55/3 میلیون بشکهای تعیین شده از سوی اوپک در اول آوریل 2001 است. با صرف حدود 2/1 میلیون بشکه در روز ایران به طور خالص 6/2 میلیون بشکه نفت در روز صادر میکند. در حدود نصف صادرات نفت ایران به بازارهای آسیایی و باقیمانده آن به اروپا و آسیا اختصاص مییابد.
با سرمایهگذاری کافی ایران قادر است ظرفیت تولید خود را به طور مؤثری افزایش دهد. ایران در اصسل 1974 در حدود 6 میلیون بشکه نفت در روز تولید میکرد. ولی پس از انقلاب تولید نفت ایران به 8/3 میلیون بشکه کاهش یافت. ایران سطح تولید نفت را با برخی از شیوههای قدیمی که آسیبهای جدی به حوزههای نفتی میرساند، حفظ کرده است. وزیر نفت ایران بیژن زنگنه نیاز جدی به ارتقاء و مدرنسازی صنعت نفت ایران را بارها اعلام کرده است. با وجود برخی مشکلات، ایران اهداف بلندپروازانهای را برای افزایش ظرفیت تولید به 8/4 میلیون بشکه تا سال 2005 و 6/5 میلیون بشکه تا سال 2010 و 3/7 میلیون بشکه تا سال 2020 دارد. برای دسترسی به این اهداف، دولت نیاز مبرمی به جذب سرمایهگذاری خارجی دارد.
در اکتبر سال 1999، ایران اعلام کرد که بزرگترین حوزه نفتی خود را در طی 30 سال اخیر کشف کرده است. حوزه نفتی آزادگان در خوزستان قرار دارد. این حوزه نفتی دارای 5 تا 6 میلیارد بشکه ذخائر قابل استخراج است که میتواند روزانه 300 تا 400 هزار بشکه نفت در روز تولید کند.
در اول نوامبر سال 2000 بین ایران و ژاپن توافقاتی در این زمینه صورت گرفت. محتمل است این قرارداد تا پایان سال 2001 منعقد گردد. در ژانویه 2001 مجلس توسعه حوزه نفتی آزادگان از طریق سرمایهگذاری خارجی به روش بیع متقابل را تصویب کرد. در سپتامبر سال 2000، وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد سرگرم بررسی اقدامات شرکت کونکو در تجزیه و تحلیل اطلاعات حوزه نفتی آزادگان میباشد. اقدامات این شرکت میتواند ناقض مقررات تحریم اقتصادی ایران محسوب گردد.
از سال 1995، شرکت ملی نفت ایران چندین اکتشاف قابل توجه انجام داده است. یکی از مهمترین این حوزهها، حوزه 5 میلیارد بشکهای دارخوین است. شرکت ایتالیایی انی به همراه شرکت اسپانیایی سپسا مسئولیت توسعه حوزهدار خوین و حوزه دیگری به نام چشمه خوش را بر عهده دارند. در فوریه سال 2001، شرکت ملی نفت ایران استخراج یک حوزه بزرگ نفتی به نام دشت آبادان در نزدیکی شهر آبادان را آغاز کرد. بر طبق اظهارات یکی از مقامات نفتی ایران، دشت آبادان میتواند ذخائری قابل مقایسه با حوزه نفتی آزادگان را در اختیار داشته باشد.
سرمایهگذاری خارجی
قانون اساسی ایران سرمایهگذاری خارجی را محدود کرده است. به هر حال براساس قانون نفت مصوب سال 1987، وزارت نفت میتواند قراردادهایی را با اشخاص حقیقی با حقوقی خارجی و داخلی منعقد کند. در قرارداد بای ـ بک (بیع متقابل) ترتیباتی داده شده است که پیمانکار سرمایه لازم را تأمین میکند و در عوض از منافع حاصل از استخراج نفت سود خواهد برد. پس از کسب منافع تعیین شده شرکت ملی نفت ایران حوزه نفتی را تحولیل خواهد گرفت. این روش دارای دو ویژگی مشخص است. اگر قیمت نفت کاهش یابد، شرکت ملی نفت موظف است تا نفت یا گاز بیشتری را برای جبران سرمایهگذاری پرداخت نماید. در همان حال، هیچگونه تضمینی وجود ندارد که به شرکتها اجازه داده شود اقدام به توسعه استخراج حوزههای نفتی بنمایند.
در اواخر آگوست سال 2000، معاون وزیر نفت ایران، سید مهدی حسینی اعلام کرد: قرارداد 8میلیارد دلاری بیع متقابل در زمینه ذخائر نفتی ایران به زودی به مرحله نهایی خواهد رسید. (برخی گزارشها حاکی از آن است که جمع قراردادهای نفتی به 10 میلیارد دلار میرسد) این طرحها شامل حوزههای نفتی سلمان، دارخوین، سعادت آباد، سروستان چشمه خوش، فروزان، اسفندیار، و دهلران میشود. اخیراً به نظر میرسد در ایران انتقاداتی نسبت به قراردادهای بیع متقابل صورت گرفته است (شامل فساد، ناکارایی دستگاه دولتی در اجرای این قراردادها) همچنین نگرانیهایی در مورد سرمایهگذاری ناچیز در قراردادهای بیع متقابل وجود دارد.
اولین طرح اصلی تحت قوانین بیع متقابل در اکتبر سال 1998 به مرحله عملیاتی رسید. حوزه نفتی فلات قاره سیری A (که توسط توتال و پتروناس مالزی به مرحله عملیاتی رسید) تولید خود را از سطح 700 بشکه درروز شروع کرد. حوزه سیری A اکنون 20 هزار بشکه نفت در روز تولید میکند. حوزه دیگر به نام سیری E تولید خود را از فوریه 1999 آغاز کرد. به نظر میرسد تولید هر دو حوزه به 120 هزار بشکه در روز برسد.
در آوریل 1999، دولت ایران به یک شرکت نفتی کانادایی به همراه شرکت توتال ـ الف توسعه حوزه فلات قاره بلال را واگذار کرد. این حوزه نفتی شامل 80 میلیون بشکه نفت میشود و قادر است تا 40 هزار بشکه نفت در روز تولید کند.
در مارس 1999، شرکت فرانسوی توتال ـ الف و شرکت ایتالیایی انی یک قرارداد 1 میلیارد دلاری برای استخراج ثانویه حوزه نفتی دورود آغاز کردند. این حوزه شامل 15 میلیارد بشکه ذخائر نفت است و در نزدیکی جزایر خارک قرار دارد. بر مبنای این برنامه قرار است تولید نفت ایران از 130هزار بسکه نفت فعلی به 220هزار بشکه در 4سال آینده افزایش یابد. در دسامبر سال 2000، برخی از مناقصههای قرارداد به تعویق افتاد این تغییرات ناشی از تغییراتی در نحوه تزریق گاز در حوزههای مربوط بود. در نوامبر سال 2000، شرکت نفتی استات نروژی قراردادی را برای استخراج نفت از حوزه نفتی هرمز منعقد کرد. این شرکت در زمینه توسعه 4 حوزه نفتی در جنوب ایران و توسعه حوزه نفتی سلمان با شرکت ملی نفت ایران به توافق رسیدند. هزینه توسعه حوزه فلات قاره سلمان به 850میلیون دلار میرسد و قابلیت تولید 130هزار بشکه در روز را دارد.
توسعه حوزههای ساحلی
توسعه حوزههای نفتی ساحلی ایران عمدتاً بر استمرار سطح تولید فعلی از حوزههای قدیمی و بزرگ متمرکز شده است. به هر حال برنامههای افزایش کارایی در استخراج نفت ایران، شامل تزریق گاز در تعدادی از حوزهها از جمله سارون، کارانج و همچنین حوزه غیر فعال پارس جنوبی در حال انجام است. اجرای این برنامهها مستلزم مقادیر متنابهی گاز، توسعه زیر ساختها و تأمین منابع مالی لازم میباشد.
توسعه حوزههای غیرساحلی
در آگوست سال 2000، ایران در حدود 620هزار بشکه نفت خام از حوزههای غیرساحلی خود استخراج میکرد. حوزه سیری، فروزان، ابوذر، سلمان و دورود 1و 2 قسمت عمده تولید حوزههای غیرساحلی ایران را شامل میگردد. نفت استخراج شده از کلیه این حوزهها صادر میگردد. ایران در نظر دارد حوزههای موجود غیر ساحلی خود را توسعه دهد. و امیدوار است ظرفیت تولید نفت در حوزه غیر ساحلی خود را به 1/1 میلیون بشکه در روز تا سال 2003 برساند. برآورد شده است که توسعه حوزههای غیرساحلی در دریای خزر و خلیج فارس بین 8 تا 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز دارد.
علاوه بر توانایی ایران برای انتقال نفت حوزه دریای خزر، ایران داری ذخائر نفتی فراوانی شامل 15 میلیارد بشکه نفت و 11تریلیون فوت مکعب گار میباشد. ولی هنوز ایران هیچگونه تولید نفت یا گازی از این منطقه ندارد. ایران معتقد است که منابع حاصل از نفت دریای خزر بایستی به طور مساوی تقسیم گردد و با خط میانه پیشنهاد شده توسط روسیه مخالفت میکند.
حوزه نفتی 105میلیون بشکهای بلال، در سال 1970بوسیله کنسرسیوم آرکو و مرفی کشف شد.ولی هیچگونه اقدامی برای توسعه این میدان نفتی صورت نگرفت، اگرچه خط لوله انتقال صادرات گاز ایران به لاوان نصب گردیده بود. در 14نوامبر سال 1999، شرکت نفتی شل اعلام کرد این شرکت برای توسعه حوزههای نفتی غیر ساحلی نوروز و سروش انتخاب گردیده است. این حوزه تقریباً در 50 مایلی غرب جزیره خارک قرار گرفته است و شامل ذخائر قابل برداشتی در حدود 1 میلیارد بشکه نفت سنگین میباشد. سروش یکی از 11 طرح اصلی به مناقصه گذاشته شده در سال 1995 میباشد.
در این طرح از شرکت شل درخواست شده بود تا تولید نفت از حوزه سروش را به 100 تا 150 هزار بشکه نفت در روز (از 60هزار بشکه نفت فعلی) برساند. در حوزه نفتی نوروز نیز انتظار میرفت تولید نفت به سطح 90هزار بشکه در 3 سال آینده افزایش یابد. در اوایل ماه می سال 2001، شرکت شل تلاش میکرد تا طرح توسعه حوزه سروش و نوروز را با سرعت به پیش براند و قرارداد 800میلیون دلاری خود را در نوامبر سال 1999 منعقد کرد. ولی اجرای پروژه با مشکلاتی مواجه گردید (نوع پیچیده زمین و کمبود در وسائل حفاری) بر طبق نظر شرکت ملی نفت ایران، حوزه نفتی هنگام، شامل 400 میلیون بشکه نفت و ظرفیت تولید 80هزار بشکه در روز میباشد. سایر حوزههای نفتی نیز تلاش دارند تا تولید خود را افزایش دهند. برخی از این حوزهها عبارتند از دورود، نصرت، فرزام و سلمان که در نظر است ظرفیت تولید نفت آنها از 105هزار بشکه در روز فعلی به 130هزار بشکه در سال 2004 افزایش یابد.
پالایشگاه و حمل و نقل
در ژانویه سال 2000، ایران دارای 9 پالایشگاه فعال با ظرفیت تولید 47/1 میلیون بشکه نفت در روز است. به منظور پاسخگویی به نیازهای روزافزون داخلی، ایران اقدام به واردات فرآوردههای نفتی از سال 1982 تاکنون نموده است و تلاش میشود تا ظرفیت پالایشگاههای ایران به 2 میلیون بشکه در روز افزایش یابد. یاران در نظر دارد دو پالایشگاه چاه بهار به ظرفیت 225 هزار بشکه در روز و یک واحد دیگر به ظرفیت 120 هزار بشکه در روز راهاندازی کند. طرح 3 میلیارد دلاری پالایشگاه چاهبهار در اواخر سال 1994 به تصویب رسید و به وسیله بخش خصوصی تأسیس خواهد شد.
صادرات نفت ایران از طریق چهار ترمینال اصلی صورت میگیرد (جزیره خارک، جزیره لاوان، جزیره سیری و بهرگان) تولیدات پالایش شده از طریق ترمینالهای آبادان، و بندر ماهشهر صورت میگیرد. بسیاری از ترمینالهای صادرات نفت ایران در طول جنگ ایران با عراق تخریب گردید، ولی کلیه آنها بازسازی شد. ایران دارای بزرگترین ناوگان کشتیهای نفتکش در بین کشورهای عضو اوپک با 25 کشتی میباشد.
انتقال نفت
به منظور کاهش محدودیتها در مبادلات تجاری با ایران، چندین شرکت تاکنون پیشنهادهایی را برای انتقال نفت حوزه دریای خزر به پالایشگاههایی در شمال ایران ارائه کردهاند. قرار است به همان میزان نفت دریافت شده در ترمینالهای نفتی خلیج فارس تحویل داده شود بدین منظور وزیر نفت ایران، بیژن در نظر دارد تا یک طرح 400میلیون دلاری و به طول 240مایل را برای احداث خط لوله نفت از دریای خزر به پالایشگاه نفت نکا ترتیب دهد.
در فوریه سال 2000، شرکت ملی نفت ایران با یک کنسرسیوم چینی قرارداد 100میلیون دلاری را برای انتقال تکنولوژی خط لوله 170هزار بشکه نفت در روز در طول 2 سال را منعقد کرد. انتظار میرود ظرفیت این خط لوله به 370هزار بشکه در روز با هزینه 220میلیون دلار برسد. شرکت تجاری نفتی اروپایی وایتل قرار است تأمین مالی طرح را برعهده گیرد. ایران همچنین در نظر دارد ظرفیت تولید پالایشگاههای اراک، تبریز و تهران را به 800هزار بشکه در روز برساند.
گاز طبیعی
ایران دارای 812میلیون فوت مکعب، ذخایر گاز طبیعی است. این ذخائر ایران را پس از روسیه در رده دوم جهان قرار میدهد. قسمت عمده این حوزههای گازی هنوز از سوی ایران توسعه داده نشدهاند و بدین ترتیب ایران دارای توانایی بالقوه بسیار بزرگی برای تولید گاز میباشد.
علاوه بر مصرف داخلی، که به سرعت در حال رشد است، ایران دارای این توانایی است که یکی از بزرگترین صادرکنندگان گاز جهان شود. در سال 1999، ایران در حدود 9/1 تریلیون فوت مکعب گاز تولید میکرد. هم اکنون گاز طبیعی 44 درصد کل مصرف انرژی ایران را تأمین میکند.
ولی دولت در نظر دارد میلیاردها دلار در صنعت گاز کشور در طول برنامه پنج ساله سوم توسعه سرمایهگذاری کند. یکی از بزرگترین حوزههای گازی ایران، حوزه پارس جنوبی است. حوزه پارس جنوبی برای اولین بار در سال 1988 معرفی گردید و حجم ذخائر گازی آن به 128تریلیون فوت مکعب میرسد برآوردهای جاری از حوزه گاز پارس جنوبی 280تریلیون فوت مکعب است که قسمت عمدهای از آن قابل استحصال است. توسعه حوزه گازی پارس جنوبی یکی از بزرگترین پروژههای انرژی ایران است و تاکنون 20میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی را جذب کرده است. در 29سپتامبر سال 1997، شرکت فرانسوی توتال به همراه شرکت گاز پروم روسیه و پتروناس مالزی یک قرارداد 2 میلیارد دلاری را برای اکتشاف حوزه پارس جنوبی و کمک به توسعه فازهای 2 و 3 این حوزه منعقد کردند. شرکت ملی نفت ایران تخمین میزند که پتانسیل تولید گاز در حوزه پارس جنوبی به 8 میلیارد فوت مکعب گاز در چهار حوزه انفرادی آن برسد. فاز (1) که توسط شرکت پتروناس برای چندین بار به تعویق افتاده در نظر است تا انتهای سال 2002 بتواند 900میلیون فوت مکعب گاز در روز را تولید کند. در آگوست سال 1999، شرکت توتال یک قرارداد 110میلیون دلاری را با شرکت هیوندای کره جنوبی برای ساخت دو خط لوله از حوزه پارس جنوبی به عسلویه منعقد کرد. در اوایل سال 2001 انتظار میرود تا پایان سال میلایدی فازهای 2 و 3 تکمیل شود. فازهای 4 و5 نیز تخمین زده میشود ک ههر یک 9/1میلیارد دلار هزینه در برداشته باشند.
علاوه بر حوزه پارس جنوبی، توسعه حوزه پارس شمالی نیز یکی از برنامههای دراز مدت ایران است. هدف توسعه این حوزه تولید 6/3 میلیارد فوت مکعب گاز است که از این میزان، 2/1میلیارد فوت مکعب از آن دوباره به حوزه ساحلی گچسر، بیبی حکیمه و بینک تزریق میشود. بقیه 4/2 میلیارد میلیارد فوت مکعب به حوزه نفتی آغا جاری ارسال میشود. مذاکرات برای این حوزه نفتی از سال 1995 آغاز گردید و شرکت نفتی شل از سال 1998 بارها علائق خود را برای این حوزه نفتی اعلام کرده امکان سنجی این طرح در اواخر سال 2001 به پایان خواهد رسید.
علاوه بر حوزه پارس شمالی و جنوبی، ایران در نظر دارد حوزه 4/6 تریلیون فوت مکعبی خاف را توسعه دهد. ذخائر گازی حوزه سلمان قرار است به جبل علی دوبی یا به جزیره قشم انتقال یابد. هزینه اجرایی این طرح کمتر از 800میلیون دلار برآورد میشود.
در طول سال 2000ایران توانست چندین حوزه گازی را اکتشاف کند. این حوزه های نفتی شامل حوزه 800میلیارد فوت مکعبی زیره در استان بوشهر، حوزه 4 تریلیون فوت مکعبی هما در استان فارس و حوزه 14 تریلیون فوت مکعبی تانبک در جنوب ایران میگردد. سایر حوزههای گازی ایران شامل حوزه گاز 47تریلیون فوت مکعبی پارس شمالی، حوزه کنگان، حوزه 13 تریلیونفوت مکعبی دالان در استان فارس و حوزه سافول و ماند میگردد.
توسعه حوزه دوگانه آقار ـ دالان یکی از موفقترین طرحهای موفق گاز ایران در سالهای اخیر بوده است. قسمت عمده گاز استحصال شده از این حوزهها از طریق خط لوله 212 مایلی برای تزریق دوباره در حوزههای مارال و سایر حوزههای نفتی در استان خوزستان انتقال مییابد. اگرچه مصرف گاز در ایران به سرعت در حال افزایش است. ایران در نظر دارد بازار صادرات گاز طبیعی را بگشاید. انتقال گاز ایران از طریق ترکیه، ارمنستان، اکراین، اروپا، پاکستان، هند، کره جنوبی و سواحل چین قابل انتقال است. صادرات گاز ایران از طریق خطوط لوله یا بوسیله سیستم LNG از طریق جزیره کیش یا عسلویه صادر گردد. اگرچه ایران و هند در سال 1993 یک یادداشت تفاهم را برای انتقال گاز از طریق زمینی انجام دادهاند ولی ملاحظات سیاسی و امنیتی تکمیل امکانسنجی طرح را با مشکلاتی مواجه ساخته است.
براساس گزارشات اعلام شده، پاکستان و ایران توافقاتی را برای انتقال گاز از حوزه پارس جنوبی به پاکستان و سپس به شمال هند انجام دادهاند. در اوائل فوریه سال 2001 برخی اخبار حاکی از مذاکرات ایران و هند بر سر یک خط لوله انتقال گاز بود، که امکان انتقال گاز از ایران به گجرات هند را از طریق دریا بود. به هر حال اجرای این طرح بسیار پر هزینهتر و از نظر فنی مشکلتر از خط لوله زمینی بود.
در سال 1996، ایران و ترکیه یک قرارداد 20 میلیارد دلاری را برای صادرات گاز به ترکیه در یک دوره 22ساله امضاء کردند. در نوامبر سال 1998، ترکیه اجرای یک خط لوله گاز به طول 633 مایل را از بخش غربی ایران آغاز کرد. در ژانویه سال 2000، ایران پذیرفت که خرید گاز طبیعی از سوی ترکیه را تا سپتامبر 2001 به تأخیر بیاندازد. ترکیه اعلام کرده است که قادر نیست خط لوله انتقال گاز مربوط به خود را به دلیل مشکلات اقتصادی به پایان برساند. به نظر میرسد خط لوله انتقال گاز یکبار دیگر به تأخیر خواهد افتاد. در جولای سال 2000، وزیر نفت ایران اعلام کرد که آماده است فروش گاز به کویت را آغاز کند. منطقه دارا شامل یک حوزه گازی بین 7 تا 13 تریلیون فوت مکعبی میباشد. ایران استخراج این حوزه را از اوائل سال 2000آغاز کرد ولی به دلیل شکایت کویت عملیات خود را متوقف کرد. عربستان سعودی و کویت یک توافق دوجانبه را از جولای سال 2000در مورد حوزه دار انجام دادهاند و اکنون مشغول انجام توافقات نهایی با ایران هستند.
ایارن همچنین برنامههایی را برای انتقال گاز به امارات متحدهعربی در دست بررسی دارد.
علاوه بر صادرات گاز، ایران واردات گاز از آذربایجان را تحت بررسی دارد و تاکنون اقدام به واردات گاز از ترکمنستان نموده است. این گاز در مناطق شمالی ایران استفاده میشود که فاصله زیادی با نواحی گاز خیز جنوب ایران دارد. ترکمنستان در نظر دارد 210میلیارد فوت مکعب گاز در سال 2001را به ایران عرضه کند. قیمت گاز عرضه شده 40دلار برای هر 1000فوت مکعب است.