تاریخ انتشار : ۲۲ دی ۱۳۹۰ - ۱۰:۵۰  ، 
کد خبر : ۲۳۳۳۱۸

بزرگ‌ترین منکر زمانه ما


حسام‌الدین برومند
1- هزار و سیصد و چند ده سال است که گذشت زمان نتوانسته غبار کهنگی و زنگار فراموشی بر نهضت بیداری عاشورا بنشاند. هر روز در امتداد این بیداری بزرگ، «الگوی عاشورا» بهتر فهم می شود و فریاد «عدالت» بلندتر به گوش می رسد و مبارزه با «ظلم» فراگیرتر می شود؛ چه اینکه غیبت از کارزار «مسئولیت» هر روز کمرنگ تر می شود و «آگاهی» و «بصیرت» پررنگ تر از هر زمانی به میدان آمده است. اتفاق بزرگ و سترگ این است که «حق» و «حقیقت» در این نبرد نفسگیر بر «جبهه باطل» و «پهنه ظلمت» می تازد و فضایی تازه می گسترد و تاریخ در حال نوشدن است و این تازگی نمایان شده و پیچ تاریخی عیان گشته است و این همه مرهون و مدیون عاشوراست...
2- اگر عاشورا نبود در تمامی این سده ها صدای عدالتخواهی می خشکید و مبارزه با ظلم ابتر می ماند و حس مسئولیت رنگ می باخت، آگاهی و بصیرت به بار نمی نشست و حق طلبی به حاشیه می رفت و از همه مهم تر این پیچ تاریخی به امروز و به این زمانه نمی رسید.
چون در جنگ اسلام ناب با «اسلام سلطنتی»، «اسلام سرمایه داری» و «اسلام التقاط»، این «اسلام وارونه» بود که بر مصدر اعصار و قرون می نشست اما انقلاب عاشورا و حرکت نجات بخش سیدالشهدا (ع) پیچ تاریخ را بسوی اسلام نبوی هدایت کرد که نشان از این واقعیت ماندگار است که «اسلام محمدی الحدوث و حسینی البقاء» است. این روایت از لسان کسی که در احیای مکتب عاشورا کسی به مانند او این توفیق بزرگ را نداشته است خواندنی است؛ «خطری که معاویه و یزید برای اسلام داشتند این نبود که غصب خلافت کردند... این ها خطری که داشتند این بود که اسلام را به صورت سلطنت می خواستند در بیاورند، می خواستند معنویت را بصورت طاغوت درآورند، به اسم اینکه ما خلیفه رسول الله هستیم، اسلام را منقلب کنند به یک رژیم طاغوتی؛ این مهم بود... این ها اصل اسلام را وارونه می خواستند بکنند. سلطنت بود، شرب خمر بود، قمار بود در مجالسشان؛ خلیفه رسول الله(ص) و در مجلس شرب خمر و در مجلس قمار؟! و باز [همین] خلیفه رسول الله نماز هم می رود و در جماعت می خواند! این خطر از برای اسلام بزرگ بود. این خطر را سیدالشهداء رفع کرد.» (صحیفه امام، ج 8، ص9)
3- اگر این خطر بزرگ رفع نمی شد و اسلام وارونه اموی میدان داری خود را در پهنه تاریخ استمرار می بخشید برای همیشه الگوی حکومتی اسلام به یغما می رفت و تنها یک اسلام تنزل یافته در قالب یک سری اعمال و آموزه های عبادی رخ می نمود اما انقلاب عاشورا نگذاشت این بدعت و این تحریف در گذشت زمان آنچنان پیش رود که سرنوشت آینده اسلام را رقم بزند.
اینجاست که امام حسین(ع) پیش از این قیام و انقلاب برای آنکه «نقشه راه» همه عدالت طلبان و ظلم ستیزان را ترسیم نماید در نامه ای به برادرش محمد حنفیه علت العلل این حرکت عظیم بیداری بخش را تشریح می کند؛ «انی لم اخرج اشراً و لابطراً و لامفسداً و لا ظالماً و انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی(ص) ارید ان آمر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علی ابن ابیطالب...: من نه از روی خودخواهی یا برای خوشگذرانی و نه برای فساد و ستمگری از مدینه خارج می گردم بلکه هدف من از این هجرت، «امر به معروف» و «نهی از منکر» است و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده کردن سنت و قانون جدم رسول خدا (ص) و راه و رسم پدرم علی ابن ابیطالب(ع) است».
4- بدون تردید همچنانکه در کلام امام(ع) هویداست در زمانه ای که جای «معروف» و «منکر» عوض شده اند و حاکمان ناشایست و قدرت طلب در پی آنند که «معروف» سیمای «منکر» پیدا کند و «منکر» در صورت «معروف» بزک شود هیچ ارزشی بالاتر از احیای این فریضه الهی نیست؛ «امر به معروف» و «نهی از منکر» .
5- در مکتب عاشورا در احیای امر به معروف و نهی از منکر نیز اجرای بالاترین معروف و طرد بدترین منکر اولویت دارد و از همین رهگذر، برترین «معروف» حکومت حقه ای است که شایستگان زمام آن را بدست گرفته اند و عهده دار اسلام ناب نبوی است و بدترین منکر خلافت نااهلان و الگوی حکومتی غیراسلامی است.
این عبارت صریح و گویای سیدالشهداء که؛ «... و مثلی لایبایع مثله: ... و کسی مانند من با شخصی همچون یزید بیعت نخواهد کرد.» بیانگر این نکته روشن و خالی از ابهام است که اگر بر مسند حکومت ناشایستگان بنشینند آن وقت «ظلم» و «بی عدالتی» و «فقر» و «فساد» و «تبعیض» هم در ارکان جامعه ریشه می دواند و هم نهادینه می شود و هر صدا و فریاد احقاق حق و عدالت نیز سرکوب می شود.
از همین روی، استاد والا مقام شهید مطهری در تبیین اهمیت اقامه امر به معروف و نهی از منکر در مکتب عاشورا تصریح می کند: «نهضت حسینی ارزش امر به معروف و نهی از منکر را بالا برد، چون حسین بن علی فهماند که انسان در راه امر به معروف و نهی از منکر به جایی می رسد که مال و آبروی خودش را باید فدا کند، ملامت مردم را باید متوجه خودش کند؛ همان طور که حسین(ع) کرد.» (حماسه حسینی، ج 1، ص 268)
6- اکنون در عصر حاضر و در میانه محرم سال گذشته تاکنون که ملت های مسلمان منطقه در بستر بیداری اسلامی فریاد عزت و استقلال سر می دهند و ذلت حضور حاکمان دست نشانده و سرسپرده به نظام سلطه را در حاکمیت برنمی تابند این سوال به میان می آید که این الگو را از کدام منبع حیات بخش گرفته اند؟
اینکه در میدان «التحریر» مصر میلیون ها نفر با شوری وصف نشدنی شعار سر می دهند؛ «لاشرقیه، لاغربیه؛ اسلامیه اسلامیه» و یا در همین چند روز پیش در عربستان همزمان با ماه محرم فریاد بلند «هیهات منا الذله» علیه آل سعود در شهرهای شیعه نشین این کشور طنین انداز می شود؛ به وضوح نشان می دهد حتی پس از هزار و سیصد و هفتاد و دو سال هنوز فرهنگ پیشرو عاشورا در پهنه تاریخ اثربخش است و الگوی عاشورای حسینی هر روز پرقدرت تر به میدان می آید چرا که ملت ها آمر به معروف و ناهی از منکر شده اند.
ملت های مسلمان منطقه در تمامی 11 ماه گذشته بالاترین «معروف» را «اسلام» دانسته و خطاب به حکومت های دیکتاتوری و وابسته به قدرت های غربی حاکمیت اسلامی را خواستار شده اند و خواسته اصلی آنها تحقق حاکمیت اسلام و شریعت اسلامی بر مصدر حکومت و قدرت است. به همین خاطر است که هر انتخاباتی که در منطقه برگزار می شود این اسلام گرایان هستند که اکثریت آراء را کسب می کنند. در تونس حزب اسلامی «النهضه» با استقبال افکار عمومی مواجه می شود و در انتخابات مجلس موسسان بیشترین آراء مردم را از آن خود می کند و اخیرا در انتخابات پارلمانی مصر، باز هم اسلامگرایان هستند که بیشترین کرسی های پارلمان را کسب می کنند.
از سوی دیگر؛ ملت های منطقه بالاترین «منکر» را وجود یزیدیان زمان چون حسنی مبارک، قذافی، بن علی و آل سعود و آل خلیفه می دانند و به تبعیت از الگوی عاشورا حاضر به سازش و بیعت با آنها نیستند.
نکته ای که در این میان حائز اهمیت است و در ذیل احیای فریضه «امر به معروف و نهی از منکر» به موازات بیداری اسلامی ملت ها باید خاطرنشان کرد روحیه شهادت طلبی جوانان و مردم مسلمان است که باز هم به تاسی از الگوی عاشورایی است. مردم بدون واهمه از موج سرکوب جنایتکاران آل خلیفه و آل سعود و علی عبدالله صالح مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح می دهند. این روحیه برگرفته از مکتب عاشورا است که؛ «الموت اولی من رکوب العار»: مرگ از زندگی ننگین بهتر است یا «لا اری الموت الا سعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما»: مرگ در نظر من جز سعادت چیزی نیست و زندگی با ستمکاران برای من خستگی آور است.
7- و بالاخره باید این نکته را به نکات قبلی اضافه کرد در زمانه ای که امر به معروف و نهی از منکر به برکت الگوی عاشورا در میان ملت های مسلمان در بالاترین سطح آن بروز و ظهور یافته است این اتفاق بزرگ و مبارک به گونه ای دیگر فراتر از منطقه در محیط کشورهای آمریکایی و اروپایی نیز سرایت داشته است و اگر این بیداری تا خاک آمریکا و اروپا پیش رفته به این خاطر است که عموم مردم و جنبش بزرگ 99 درصدی علیه 1 درصد کلان سرمایه داران حاکم، بزرگترین «منکر» را نظام سرمایه داری می دانند و خواهان برچیده شدن آن هستند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات