تاریخچه حزب کارگران کردستان1 و گروهک پژاک2
با عقد پیماننامه لوزان در سال 1923 م /1302 ش و تاسیس جمهوری ترکیه که با بیتوجهی به قوم پرجمعیت کرد در آن کشور همراه بود، قیامهای متعددی از سوی مردم کرد ترکیه در راستای حفظ هویت کردی و با هدف رسمیت یافتن قوم و زبان کرد صورت گرفت که همگی به شدت سرکوب گردید. پس از شکست آخرین نهضتهای عشیرهای کرد و افزایش ریشههای داخلی و خارجی نارضایتی در بین این قوم، در سال 1973 م / 1352 ش گروه ناراضی شش نفره به رهبری عبدالله اوجالان در سواحل سدچوبک در آنکارا انجمنی به نام "انجمن تحصیل کردستان دموکرات وطنپرست" تشکیل یافت و از سال 1974 م/ 1353 ش تا 1976 م /1355 ش این انجمن دوره رشد و گسترش خود را طی نمود تا اینکه در سال 1978 میلادی / 1357 با انتشار منشوری با هدف "مسیر انقلاب کردستان" با عنوان حزب کارگران کردستان رسماً فعالیت خود را آغاز کرد. این حزب پس از اعلام موجودیت اکثراً در شرق و جنوب شرقی آناتولی 19 کمیته منطقهای وابسته به کمیته مرکزی و 63 کمیته شهرستان وابسته به کمیته منطقهای را وارد فعالیتهای خود نمود و به غیر از این، به منظور ایجاد یک ارتش خلقی برای مبارزه، دست به تهیه تشکیلات نظامی زد.
حزب کارگران کردستان پس از تشکیل به منظور شناساندن و قوی جلوه دادن خود دست به ترور چند تن از مخالفان خود زد. با اینگونه عملیات، این سازمان در شرق و جنوب شرقی آناتولی نفوذ پیدا کرد و در بعضی نقاط نیز با تحمیل زور و قدرت بر مردم تسلط یافت. این حزب که دولت تریکه را دشمن اعلام کرده بود خواستار ایجاد دولت مستقل سوسیالیستی کرد با خط مشی مارکسیست ـ لنینیستی در مناطق کردنشین ترکیه، ایران، عراق و سوریه شد. این حزب اولین کنگره خود را در 15 جولای 1981 / 1360 در مرز سوریه و لبنان تشکیل داد و مبارزه مسلحانه را علیه دولت ترکیه تصویب نمود. بعد از بحث و گفتگو در کنگره دوم در سال 1980 / 1361 ش در سومین کنگره خود در سال 1986 / 1365 ارتش آزادیبخش خلق کردستان را تاسیس نمود.
روند مبارزاتی این حزب به سرکردگی عبدالله اوجالان بعد از جنگ دوم خلیجفارس در سال 1991 م/ 1370 ش با فدرالی شدن کردستان عراق وارد مرحله جدیدی شد. در این دوره افزایش سلاح و مهمات ارسالی به اعضای حزب از کردستان عراق و نیز وجود یک پشتیبان معنوی ـ دولت خودمختار کردستان عراق ـ سبب گردید حملات گستردهتری را بر علیه ارتش ترکیه و مردم ترکیه انجام دهد.
برای مقابله با این حزب، ارتش ترکیه در خلال سالهای 1372 تا 1378 شمسی بارها وارد عمل گردید و در این حملات حتی خساراتی نیز به برخی روستاهای مرزی ایران وارد آمد که موجب اعتراض دولت جمهوری اسلامی ایران شد. ترکیه پس از برقراری رابطه مطلوب با رژیم اشغالگر قدس و با همکاری سازمان اطلاعاتی آن رژیم ـ موساد ـ و کشور آفریقایی کنیا در تاریخ 27/11/77 در شهر نایروبی پایتخت آن کشور توانست "عبدالله اوجالان" سرکرده حزب پ.ک.ک را دستگیر کند. به دنبال این اقدامات و نیز جلب حمایت آمریکا توسط دولت ترکیه حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق در صدد اخراج اعضای این حزب از کردستان عراق برآمد که این امر موجب بروز درگیری در اردیبهشت 1378 شمسی بین این دو حزب گردید و تلفات و خسارات سنگینی بر جای گذاشت. "پ.ک.ک" بعد از دستگیری اوجالان وارد فاز جدیدی از فعالیتهای خود شد و به تحرکاتی در مناطق کردنشین ایران دست زد. وجود برخی پتانسیلهای قومیتی در این منطقه از ایران و نیز برخی محرومیتها سبب شد عدهای از اکراد، فریبخورده و جذب پ.ک.ک شوند.3
برحسب خطدهی مستقیم کشورهای اروپایی از جمله آلمان و فرانسه هشتمین کنگره پ.ک.ک در تاریخ 2002 م/ برابر با 16/1/1381 شمسی برگزار شد و نام گروه به "کادک ـ کنگره آزادی4 و دموکراسی کردستان ـ" تغییر یافت. در این کنگره اوجالان همچنان به عنوان رهبر افتخاری گروه تعیین و شورای رهبری و هدایت سیاسی و نظامی گروه به وی واگذار گردید و افرادی چون: عثمان اوجالان، مصطفی قرهسو، جمیل بایک، مراد قرهایلان (کاریلان) و کالخان دوران که از اعضای شورای رهبری "پ.ک.ک" بشمار میآمدند، در غیاب عبدالله اوجالان زیبر آیدار، از سیاستمداران قدیم و نمایندۀ سابق مجلس جمهوری ترکیه به عنوان دبیر کل تشکیلات جدید انتخاب گردید. و هدایت عملی گروه را عهدهدار شدند. از آنجا که این افراد هر کدام بینش و عقاید سیاسی متفاوتی داشته و هر یک وابسته به یکی از سازمانهای اطلاعاتی کشورهای اروپایی و آمریکا به شمار میآمدند، لذا اختلاف به وجود آمده در میان آنان و اعضای دیگر گروه در چگونگی مبارزه و شیوه هدایت عناصر حزب، موجب ناراحتی و نگرانی اعضاء گردید و حتی تعدادی از آنها بدون هیچگونه تحرک نظامی علیه کشور ترکیه در نوار مرزی ایران، عراق و ترکیه سرگردان گشته و گاه تسلیم شده و یا به نوعی از حزب بریدند.5
از مصوبات کنگره هشتم این بود که "کادک" ـ کنگره آشتی و دموکراسی کردستان ـ شعبههایی در هر یک از کشورهای ایران، ترکیه، سوریه و عراق تاسیس نماید و فعالیت و اهداف گروه را براساس اصول به اصطلاح دموکراتیک دنبال نماید.
زندانی شدن اوجالان، اختلاف بین اعضای شورای رهبری و همچنین ترس از تروریست معرفی شدن حزب از سوی جوامع بینالمللی و کشورهای اروپایی باعث گردید، رهبران گروه تغییر موضع داده و فعالیت نظامی خود را به فعالیت سیاسی در کشورهای اعلام شده تبدیل و از این طریق به ادامه مبارزه خود بپردازند و تا حدی از فشارهای سیاسی سابق رهایی یابند. این وضعیت برزخی و سرگردانی سیاسی حزب ادامه داشت تا اینکه در سال 2003 م / 1382 ش که سال سرنگونی صدام و اشغال عراق توسط آمریکا و به دنبال آن، ایجاد نظام فدرالی و قدرتیابی بیشتر کردهای عراقی بود کنگره نهم «پ.ک.ک» در تاریخ 26 اکتبر همان سال که مصادف با 4/8/82 شمسی است، در محلی بنام "قرارگاه هارون" در خاک عراق با حضور تعدادی از آمریکایها و انگلیسیها و رهبرن گروه و تعدادی از عناصر و کادرهای قدیمی و رده بالای حزب تشکیل و نام گروه از "کادک" ـ کنگره آشتی و دموکراسی کردستان ـ به "کهک ـ کنگره خلق کرستان ـ" یا کنگره گه ل (به کسر گاف) تغییر یافت. "کهک" با تغییر چند نفر از رهبران و تغییر شیوه فعالیت از فاز نظامی به فاز سیاسی به اجرای برنامههای جدید مورد خواست آمریکا و انگلیس در منطقه ملزم گردید تا هم از وضعیت حاکم بر عراق بهرهمند شود و هم در داخل ایران ـ که راهپیماییها و اعتراضات خیابانی کردها به دستگیری اوجالان، آنها را برای استفاده از این پتانسیل نهفته در ایران وسوسه کرده بود ـ فعالیتهای خود را بر علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی دنبال نماید و در عوض آمریکا هم قول داد با حضور نیروهای ترکیه در شمال عراق مخالفت کند.
بعد از تشکیل کنگره خلق در سال 2003 م/ 1382 ش رهبران حزب از جمله عبدالله اوجالان برای گذار از سیستم ناکافی حزبی اقدام به طرحریزی سیستم سازمانی نوین نمودند که عهدهدار جهتدهی فکری همه نهادهای کنگره خلق باشد و به یادبود حزب کارگران کردستان «پ.ک.ک» پیشنهاد کرد نام حزب همچنان «پ.ک.ک» باقی بماند.6
این کنگره اولین کنگره به نام کنگره خلق بود که در اولی گام با سوق دادن نیروهای ملحق شده از کردستان برای فعالیت بهتر، مبادرت به شکلدهی شاخههایی در چهار بخش کردستان به اصطلاح بزرگ نمود که حوزه فعالیت آن در ایران به نام شاخه شرق خلق، (یا قرارگاه شرق) با عنوان "پژاک" یا حزب حیات آزاد کردستان تاسیس گردید. پژاک ادامه حیات و فعالیتهای حزب کارگران کردستان ترکیه میباشد و میتوان گفت که مولود حزب کارگران کردستان ترکیه است.
گروهک تروریستی و غیرقانونی پژاک بعد از تشکیل، اولین کنگره خود را در تاریخ 6/1/83 تا 13/1/83 شمسی با شرکت کادرهای تشکیلاتی و تعدادی از عناصر مقیم اروپا و همچنین تعدادی از عناصر هواداران داخل کشور به مدت یک هفته در مقر "هارون" واقع در منطقه قندیل کردستان عراق برگزار گردید. در این کنگره علاوه بر تصویب اساسنامه، در مورد رهبری گروه و نشان سازمانی حزب نیز تصمیماتی اتخاذ گردید.
بر این اساس از عمده دلایل شکلگیری پژاک، راهاندازی تشکیلاتی در مناطق کردنشین ایران به منظور بهرهگیری از پتانسیل قوم کرد در جهت حفظ و پشتیبانی حزب کارگران کردستان ترکیه میباشد.
مبانی اعتقادی حزب کارگران کردستان پژاک
از مجموعه اسناد و آثار مکتوب مربوط به حزب کارگران کردستان و رهبران آن چنین برمیآید که بانیان فکری این جریان نه تنها هیچ اعتقادی به دین و مذهب ندارند، بلکه آن را عامل اصلی بردگی انسانها دانسته و معتقدند که ریشه اصلی عقبماندگی جهان سوم بویژه خاورمیانه که جمعیت آن مسلمان میباشد، اعتقادات دینی بوده است. جمیل بایک از رهبران و نظریهپردازان حزب در مورد علل مبارزه با ایدئولوژیها را این چنین بیان میکند.
یکی از اساسیترین وظایف ما این بود که با تمامی افکار و ایدئولوژیهای دیگر مبارزه نماییم و در این مبارزات به نتیجهای مطلوب دست یابیم. یعنی میبایستی ایدئولوژی PKK را پراکتیزه نموده، آن را به اثبات رسانیده و مستقر میساختیم. زیرا افکار و ایدئولوژیهای زیادی در کردستان وجود داشتند. ایدئولوژی حاکمیت نیز، ایدئولوژی رسمی دولت، یعنی ایدئولوژی کمالیسم بود. علاوه بر ایدئولوژی کمالیسم ایدئولوژیهای دیگری نیز وجود داشتند. ایدئولوژی سوسیال، شونیسمها که نام چپ را بر خود نهاده بودند. ناسیونال، فاشیسم و حتی ایدئولوژی دینی و مذهبی و عشیرهگرایی نیز وجمد داشتند. همانطور که گفتم، ایدئولوژی رسمی و حاکم همان کمالیسم بود. برای همین نیز اگر جنبش و یا تشکیلاتی میخواست در کردستان خود را سازماندهی نماید، لازم بود در آغاز و قبل از هر چیز در رویارویی با این ایدئولوژی پیروزی شود. به عبارت دیگر به تمام ایدئولوژیهای دیگر حملهور شده و محکومشان سازد. در غیر اینصورت نمیتوانست جایگاه خود را پیدا کند و فرصت مبارزه را نیز نخواهد یافت.7
به اعتقاد این حزب قرآن نه تنها وحی نیست بلکه ترکیب نظرات شخصی پیامبر(ص) و بقایای تورات و انجیل است. در دیدگاه رهبری این حزب پیشرفت و ترقی جهان غرب مرهون و نتیجه دوری از دین و باورهای مذهبی مردم است و جهان شرق و خاورمیانه برای نجات از عقبماندگی چارهای جز دوری از اعتقادات دینی ندارند. جامعه آرمانی مورد نظر حزب کارگران کردستان ترکیه برای کردهای مسلمان منطقه جامعهای است که اثری از اعتقادات دینی و مذهبی و شریعت نبوی در آن نباشد.
مهمترین مبانی اعتقادی حزب کارگران کردستان ترکیه
1ـ مارکسیسم ـ لنینیسم:
حزب کارگران کردستان براساس ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم پایهگذاری شده است و اساسنامه خود را نیز بر مبنای آن تنظیم کرده است. شکلگیری "پ.ک.ک" در فضای فکری سیاسی دهه هفتاد میلادی که عصر طلایی ایدئولوژی چپ و تفکر سوسیالیسم در جهان بود، از همان ابتدا این حزب را در مسیر سوسیالیسم و دوری از دین و آموزههای مذهبی قرار داد رهبران این حزب به ادعای خود تنها مکتب فکری نجاتبخش و انقلابی را در سوسیالیسم یافته و دین و مذهب را ناتوان از هرگونه اقدام اصلاحی و انقلابی در بهبود روند ناصواب اجتماعی و سیاسی جامعه ترکیه و وضعیت نامطلوب اکراد ارزیابی کردند.
عبدالله اوجالان در کتاب خود "اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسان بودن" میگوید:
باید هر چه سریعتر مدل سوسیالیستی ایجاد شود گمان میکنم در سایه این سیستم انسانیت خواهد توانست با تمامی خطرات مقابله کند سوسیالیسم تنها آینده انسان است. اصرار بر سوسیالیسم اصرار بر انسان بودن است.8
حزب کارگران کردستان ماندگاری و موفقیت خود در طول مبارزه را مدیون ایدئولوژی سوسیالیسم میداند و این را برای انسان به عنوان الگو مبارزه معرفی میکند. و عبدالله اوجالان در همین کتاب معتقد است که:
علت ماندگاری پ.ک.ک را در سوسیالیسم بودن آن میدانم پ.ک.ک جنبشی است که در تمام مراحل تاریخ خود با توطئههای بینالمللی رودررو مانده است این ماندگاری به خاطر این است که تنها جنبشی سوسیالیستی است که مغلوب نشد باید با جملاتی نوین و تصمیمگیری درباره تداوم جنگ این مطلب را خاطر نشان ساخت که سوسیالیسم شکستناپذیر است، حتی با گامهای بلند به پیروزی نزدیک میشود البته ویژگی اساسی و سرچشمه این پیشرفتها در سوسیالیست بودن آنها نهفته است.9
چنانچه گفته شد سوسیالیسم برای حفظ کارگران کردستان یک اصل اساسی محسوب شده و گست از آن را مساوی با نابودی انسان تلقی میکنند و جمیل بایک از دیگر رهبران این حزب در پاسخ به اینکه ماهیت حزب چیست؟ و اینکه کردستان به دنبال چیست؟ میگوید:
چیستی و ماهیت کردستان و حزب، سوسیالیسم است.10
نکته قابل ذکر ابن که حزب "پ.ک.ک" براساس ایدئولوژی مارکسیسم ـ لنینیسم پایهگذاری شده و اساسنامه خود را نیز بر مبنای آن تنظیم کرده است اما به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، حزب مذکور نیز به سوی لیبرالیسم گرایش پیدا کرده و بر (سوسیال ـ دمکراسی) تأکید دارد.
2ـ سکولاریسم:
رهبران فکری این حزب ضمن مخالفت آشکار با ادیان و مذاهب الهی، ضرورت اتخاذ رویکرد سکولاریستی را در ادامه جوامع بشری مورد تاکید قرار داده و جدایی دین از سیاست را تنها گزینه مناسب جهت پیشرفت و تامین سعادت انسان امروز میدانند.
عبدالله اوجالان در مورد اسلام سیاسی معتقد است:
اصطلاح اسلام سیاسی ارزشی به جز ابزار استفاده اقتدار دینی ندارد. بدون تجربه مراحل ذهنیتی غرب و یا جهش از روی آنها ممکن نیست که خاورمیانه بتواند در راه پیشرفت ذهنی قدم بردارد تحولات ذهنیتی با وابستگی شدید به دین و یا حتی با تکیه بر علمگرائی صرف و برخوردهای فلسفی پوزتیویست روی نمیدهد.11
از دید حزب، سیاسی شدن دین باعث بکارگیری ابزاری دین در راستای تامین منافع اقشار خاص شده است. و با دینی شدن سیاست، جزمیات دینی محدودیتهایی را برای سیاست و یا رکور آن پدید میآورد. در جریان ادغام دین و سیاست آزادی اندیشه و نقد که شرط اصلی ترقی و پیشرفت جامعه است محدود میگردد. ترکیب دین و سیاست زمینه ریاکاری و عوامفریبی را فراهم میآورد.
رهبر حزب کارگران کردستان معتقد است:
اگر کمی عینیتر به تاثیر ایدئولوژیهای رسمی در کردستان بنگریم، میبینیم که دینگرائی و ملیگرائی حاکم است. در هر چهار بخش کردستان، اسلام به عنوان ایدئولوژی دولتی عمل میکند... رابطه فرد میان الله با فرد در اصل رابطه فرد با دولت و اقتدار بوده و این فریبی بیش نیست برخی کشورها این سیاست را آشکارا در پیش گرفتهاند اما برخیها این سیاست را سرپوشیده انجام میدهند.12
از نظر حزب به منظور گذار از چنین نظامی پایهریزی یک نظام سکولار جزو شروط اصلی رشد دموکراسی میباشد. از اهداف اساسی نظام سکولار تفکیک دین و سیاست و برخورد با احترام نسبت به دین در تمامی زمینهها میباشد. چنین نظامی در هیچ شرایطی تحت تاثیر افکار دینی قرار نگرفته و دین را تحت کنترل قرار نخواهد داد. گذار از نظام دینسالار و تاسیس حکومتی لائیک با جدایی دین از سیاست و فعال نمودن نهادهای مدنی و افزایش گفتمان دموکراسیخواه و تمدن دموکراتیک در چارچوب قانونمندی دموکراتیک مشروعیت مییابد.13
عبدالله اوجالان معتقد است کلیه کشورهای عربی دارای دین دولتی بوده و ایدئولوژی رسمی نیز اسلام میباشد و جمهوری ترکیه که خود را کشوری لائیک میخواند دارای پرشمارترین کادر دینی با ایدئولوژی رسمی اسلام سنی میباشد. و وی با یک دیدگاه عجیب و قابل توجه دولت اسرائیل را دولت دینی مینامد.14 اوجالان در اثر «دفاع از یک خلق» میگوید:
اندیشه دولت لائیک تا زمانی که دچار انقلاب ریشهای نشود ادعائی اتوپیک است. دولت در صورتی میتواند از قالبهای دینی رهایی یابد و ماهیت راستین لائیک را کسب کند که کاملا شفاف بوده و استلزام خود مبنی بر امنیت عمومی و منافع همگانی را به جای آورد.15
3ـ دینستیزی و اسلامگریزی
نظریهپردازان حزب کارگران کردستان در آثار منتشره خود مخالفت آشکار خویش را با آموزههای دینی و مذهبی اعلام کردهاند. این گرایشات ضددینی آنها ناشی از تفکر سوسیالیستی و عدم شناخت کافی از مبانی ادیان الهی به ویژه دین اسلام بوده و یا این که میتواند از روی آگاهانه و بازی با احساسات و اعتقادات دینی مردم برای جلب حمایت آنها ناشی شده باشد با نگاه به برخی از دیدگاههای رهبر این حزب ـ عبدالله اوجالان ـ میتوان به عمق اندیشههای ضدستیزی حزب پی برد.
اسلام به عنوان یک ایدئولوژی فئودالیسم مدعی بازسازی کلیه جوامع خاورمیانه میباشد. دیدگاه امت واحده و معتقد، زمینه و بستر اجتماعی را برای گسترش و رشد امپراطوری اسلام فراهم میکند. ایدئولوژی توحیدی (تک خدائی) که با مهارت بزرگی آفریده شده، در واقع بستر ایدئولوژیک اقتدار تک نفری یعنی سلطنت است. اسلام که بطور ماهرانه در بنیان تودهای مومن و در راس، سلطان را ایجاد کرده است تئوری تمام عیار فئودالیسم تمرکزگراست.16
از نظر اوجالان چهره اسلام یک چهره زورگو و استثمارگر است که خود را در نقاب صفات خدائی پنهان نموده است. او میگوید:
اگر کمی به ژرفای چهره اسلام توجه کنیم میبینیم که در زیر این نقاب نیروی زورگو و استثمارگر نهفته است. رژیمهای زورگو و استثمارگر چهره خود را با صفات خدائی موجود در احادیث و آیات مستتر ساخته و سلاطین و بندههایشان را جهت مینمایند. اگر یاغی کوهستان به شکل آشکار و خشن به زورگوئی و استثمار میپردازد، حکمران شهر، با نقاب جبه، عمامه و چربزبانی همان کار را انجام داده و به خدا نسبت میدهد. تفاوت باطنی نیست ظاهری است.17
رهبر حزب کارگران کردستان اعتقاد دارد که حکومتهای دینی «تحت نام حزبالله ـ حزب خدا ـ امروزه خدا را سیاسی و حتی نظامی هم نمودهاند، خدا را موجودی میدانند که در آسمانها دنبالش میگردند و فریبکاری بدین ترتیب ادامه مییابد.»18
در دیدگاه اوجالان قرآن بزرگترین مانیفست تاریخ بوده و از دیدگاهها و مشاهدات حضرت محمد(ص) ناشی شده است. و آیههای قرآنی که به زبان آورده حکایت از ریاستطلبی و سلطنتی بودن دین اسلام دارد. وی میگوید:
مانیفیست بزرگ در تاریخ، قرآن است؛ این اثر که از ترکیب نظرات و مشاهدات حضرت محمد در رابطه با جامعه، فامیل و عشایر آن روز عرب از یکی از کتابهای تورات ـ عهد عتیق و تفسیر انجیل سرچشمه میگیرد به نوعی در حکم اعلامیه مشروطهخواهی برای جامعه فئودالی قرون وسطی است»19
آیهها و سنتهایی که حضرت محمد در معنای "به خدا شرک نورزید، در کار خدا دخالت نکنید، خدا از همه ما حساب خواهد خواست اما به کسی حساب نمیدهد" بر زبان رانده، آگاهانه یا ناآگاهانه، موجب گشودن راه به روی ریاست دولتهای سلطنتی، پادشاهی و امارتی قرون وسطی شده است. قرآن از این منظر یک بیانیه (مانیفست) دولت است.20
بنابراین گرایشات ضددینی و مذهبی رهبران حزب کارگران کردستان که با القای این هدف که دین خصوصا دین اسلام عامل عقبماندگی ملتها به ویژه ملت کرد شده و تنها راه برونرفت از وضع موجود دوری از دین و باورهای مذهبی میباشد، میتوان این القای را ناشی از عقبماندگی ذهنی و فقر آگاهی آنها از مبانی دینی و از تمامی ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی اسلام دانست.
4ـ همسوئی با صهیونیسم
در تفکر این حزب نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیسم و کردگرایی مبتنی بر برگزیده بودن این دو نسل و آیندهساز بودن، رسالت تاریخی و قرابت در سرنوشت مشترک هر دو وجود دارد. به همین دلیل معتقدند باید پیوند مشترکی بین حکومت شمال عراق و اسرائیل ایجاد شود. و در یک مقایسه بین نظامهای موجود در خاورمیانه اعتقاد دارند رژیم صهیونیستی دارای دمکراسی استحکام یافتهای است که باعث قوت این رژیم میباشد و اگر کشورهای منطقه در نتیجه اصلاحات جدی و دمکراتیزاسیون در راستای حل مشکلات خود با اسراییل گام بر ندارند، به وضعیت عراق دچار خواهند شد.21
مهمترین دیدگاههای پ.ک.ک پیرامون صهیونیسم عبارتند از:
1ـ قرابت و نزدیکی خاصی بین برگزیدگان فرزندان بنیاسرائیل و کرد وجود دارد.
2ـ کرد، نژاد برگزیده و همراه صهیونیززم بیناسرائیل میباشند.
3ـ پ.ک.ک و پژاک با همانندسازی ایدئولوژی صهیونیزم نقشی مانند یهود برای کرد قایل میباشد. و اکراد دارای قابلیتهای مشترک بین فرزندان یهود و کرد میباشند.
4ـ تفکر پ.ک.ک نشانههای روشنی از تاثیرپذیری از تئوریسینهای یهود دارد. و تفکر پژاک محصول فلسفه فکری مبتنی بر بینش صهیونیزم دارد.
5ـ آنها معتقدند آنچه که تاکنون ماموریت صهیونیزم بوده باید به کرد واگذار شود.
6ـ پژاک معتقد است باید پیوند مشترک بین حکومت شمال عراق و اسرائیل ایجاد شود.22
بنابراین در تفکر آپوئیسم، نوعی قرابت و همسانی بین تفکر صهیونیزم و کردگرایی وجود دارد. و این تفکر موجب شده بین نظر حزب کارگران کردستان ترکیه و رهبران آنها با رژیم اسرائیل ارتباط تنگاتنگی به وجود آید.
5ـ دیدگاه اوجالان در مورد زن، خانواده و حجاب
در ایدئولوژی عبدالله اوجالان زنان جای مهم و حتی درجه اولی را دارند. این جمله از ایشان که «آزادی زن کرد آزادی کردستان است»23 اهمیت مسئله زن از نظر این حزب را نشان میدهد.
از دیدگاه عبدالله اوجالان تاکنون بردهداری مستمردار و عمیقتر از نوع خانوادگی آن که توسط مرد اداره میشود یافت نشده است زیرا مرد خود را تنها شوهر زن نمیداند بلکه خود را ارباب زن یا خدا ـ شوهر مینامد و. این ادعا در حالی مطرح میشود که ایشان قبلا گفته بود زندگی اشتراکی انسان و اطلاق کمون اولیه بر آن که از تفکرات سوسیالیسم و کمونیست میباشد از پیشرفتهترین ایدئولوژیهاست.24
از این رو میتوان گفت که دیدگاه حزب کارگران کردستان درباره زن، خانواده و حجاب دیدگاههای خاص و اغلب غیرواقعی است. چنانچه گذشت تعریفی که رهبران فکری این حزب از زن و جایگاه بایسته او در جامعه و تحولات اجتماعی و نیز خانواده و حجاب ارائه میدهند، بیشتر به نظریههای فمینیستی شبیه و نزدیک است. واقعیت این است که زن در خانواده جامعه سنتی کردی از موقعیت چندان شایستهای برخوردار نیست. اشتغال او به کارهای سختی چون کشاورزی و دامداری که معیشت و اقتصاد زندگی جامعه سنتی روستایی و بعضا شهری کردی بدان وابسته است و در کنار آن انجام رسالت خطیر خانهداری و پرورش فرزندان از یک طرف و محرومیت نسبی آنها از برخی حقوق اساسی و اجتماعی مثل تحصیل و اشتغال در ادارات دولتی و نیز اعمال بعضی سنتهای خرافی و غیرشرعی چون ازدواجهای اجباری و تحمیلی از طرف دیگر، موجب شده است که جریانهایی چون "پژاک و پ.ک.ک" از این موضوع سوءاستفاده کرده و باصطلاح از آب گلآلود ماهی بگیرند.
موارد زیر بخشی از دیدگاههای رهبر حزب «پ.ک.ک» در این باره است.
ـ خانوادهای که زن بدان وارد میشود در اصل یک قفس است.
ـ اقداماتی علیه زن انجام میگیرد به عنوان امر مقدس خداوندی توجیه میشود.
ـ مهریه ارزش او را تعیین میکند و بهای زن با قیمت «پول» سنجیده میشود.
ـ ظهور فرهنگ گسترده حرمسرا در زمان داوود و سلیمان بوده است.
ـ روابط میان ابراهیم با سارا و هاجر بیانگر تأیید و تصویب برتری مرد نسبت به زن از طرف دین است.25
عبدالله اوجالان با بیان این که «در میان چندین هزار پیامبر حتی یک پیامبر زن نیز وجود ندارد.» نشان میدهد که از ابتدائیترین مبانی اسلام اطلاعی ندارد دیدگاه خود را در مورد زن اینگونه ادامه میدهد که «از نظر اسلام زن مزرعه شماست، هر طور دلتان خواست از آن استفاده کنید بیانگر تبدیل شدن زن به ملک است».26
ایشان در مورد ازدواج حضرت محمد با عایشه میگوید:
«فلسفه عشق حضرت محمد هم عجیب است. ازدواج حضرت محمد در سن پنجاه سالگی با عایشه 9 ساله نشاندهنده فزونی گرفتن علاقه وی نسبت به زنان است.»27
رهبر حزب کارگران کردستان در مورد فلسفه حجاب نیز معتقد است که حجاب هر چند ظاهراً حاکی از پوشش بدن زن در مقابل آفتهای تصویر شده از دیدگاه مرد برای وی میباشد اما باطن بسیار وحشتناک داشته و به شکلی سیستماتیک بر میزان فشار روحی و روانی بر زن افزوده است. ایشان معتقد است: «چادر و روسری که توسط مرد بر زن تحمیل شده به مراتب بیشتر از شرارت سیاستها و برخوردهای طبقاتی بوده است.»28
بنابراین مقولاتی چون: خانواده، ازدواج، خواستگاری مرد از زن، حجاب، مهریه و مانند آن که اولا از ضروریات فطری زن و تداوم نسل انسانی بوده و ثانیا مورد توجه و تاکید جدی تمام ادیان آسمانی و بخصوص اسلام هستند، از طرف حزب کارگران کردستان بشدت مورد حمله و مخالفت قرار گرفته و بعنوان عامل عقبماندگی زن کرد معرفی شده است.
پژاک همان پ.ک.ک است
ایدئولوژی و عقاید حاکم بر گروهک پژاک همان ایدئولوژی حزب پ.ک.ک یعنی افکار و عقاید عبدالله اوجالان (آپوئیسم) است. کما اینکه حاجی احمدی رئیس گروهک پژاک در پاسخ به سوال رادیو آمریکا در شهریور 82 که میپرسد چرا اوجالان رهبر شماست؟ «میگوید ما از اندیشههای اوجلان به عنوان ایدئولوژی پیروی کرده و بر همین پایه آن را به عنوان راهکار مبارزات خود قبول کردهایم.»29
برادر عبدالله اوجالان درباره چگونگی ارتباط میان حزب کارگران کردستان و پژاک هم میگوید: «پژاک جزئی از حزب کارگران کردستان است و میان این دو روابط مالی، نظامی، سیاسی، معنوی، سازمانی و پشتیبانی است. پژاک نیز دستورات خود را از حزب کارگران کردستان دریافت میکند.»30
با توجه به اینکه پژاک شاخه ایرانی حزب کارگران کردستان ترکیه میباشد و با عقاید و افکار رهبر حزب عبدالله اوجالان شکل گرفته طبیعی است که مرام و تفکرات حزب را دنبال نموده و حتی آن را ترویج نماید. بنابراین مبانی اعتقادی پژاک نشات گرفته از حزب پ.ک.ک میباشد.
اهداف پ.ک.ک و پژاک
1ـ تلاش برای حاکمیت نظام کنفدرالیسم دموکراتیک
ایده عقیدتی و سیاسی ادعایی پژاک برای حل به اصطلاح مسئله کردها در چهار کشور دارای اقلیت کرد (عراق، ترکیه، سوریه و ایران)، حاکمیت نظام «کنفدرالیسم دموکراتیک» است علیالقاعده به اعتقاد این گروهک نظام کنفدرالیسم زمانی اتفاق میافتد که قبل از آن باید چند دولت فدرال و مستقل وجود داشته باشد که در امور داخلی، مستقل و در امور خارجی و روابط بینالملل تابع دولت مرکزی باشند.
2ـ دامن زدن به اختلافات قومی و مذهبی
پژاک معمولا با سوءاستفاده از اختلافات فقهی و کلامی مذهب تشیع و تسنن و، با بزرگنمایی برخی اختلافات و اظهارات علمای شیعه و سنی، سعی در تشدید اختلافات و تبدیل آن به عناد و دشمنی دارد این جریان اگر چه براساس منشور رسمی خود ـ اساسنامه و مرامنامه و...ـ هیچ اعتقادی به اسلام، خواه از نوع سنی و خواه از نوع شیعی آن ندارد و از مشی فکری سوسیالیستی پیروی میکند، ولی با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی و در راستای انجام ماموریت خود در سناریوی خاورمیانه جدید آمریکایی گام برمیدارد. جریان پژاک حتی از تردد مبلغین فرقه ضاله وهابیت که از استانهای جنوبی و بعضا آن سوی خلیجفارس وارد مناطق سنینشین و کردزبان استان میشوند، در راستای منافع حزبی خود استفاده میکند.
گروهک پژاک به جای حضور علنی در سطح عموم جامعه و محافل علمی، ناگزیر از موجسواری بر مطالبات قومی و شکافها و گسلهای اجتماعی اقوام و مذاهب شده است. عرصه اینترنت و سایتهای رنگارنگ و متنوع آن و شبکههای ماهوارهای تلویزیونی و رادیویی جولانگاه اصلی این گروه میباشد. صدور بیانیه در مناسبتهای مختلف ملی، فراملی، محلی و قومی و فراخوانهای گوناگون در تشکیل تجمعات اعتراضآمیز و تحریم انتخاباتها و... از جمله اقدامات سیاسی مهم این جریان منحرف میباشد.
تفاوت عمده پژاک با گروههایی مثل دموکرات و کومله در آن است که بسیاری از افراد پژاک ایرانی نیستند بنابراین میتوان پیشبینی کرد که عمر این گروهک چندان طولانی نباشد، چرا که اولا اعضای این گروه ایرانی نیستند و ثاینا عدم سازگاری ادعای دموکراتیک بودن با رفتار خشونتآمیز توام با ترور داشتن، و همچنین به دلیل وابستگی به آمریکا، بلافاصله بعد از خروج آمریکا از عراق و منطقه، این گروهک به سرعت از هم میپاشد زیرا سپر حمایتی خود را از دست خواهد داد.31
3ـ مخالفت با نظام جمهوری اسلامی
گروهک تروریستی و غیرقانونی پژاک با هدف مقابله با نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و در راستای طرحهای جدید منطقهای آمریکا برای مهار انقلاب اسلامی و موج بیدارگری جهان اسلام شکل گرفته است.
به باور این جریان، نظام حاکم بر ایران به خاطر رسمیت دادن به دین اسلام و استناد قوانین حکومتی کشور بر مبانی دینی و حضور فعال دین در عرصههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه یک نظام غیردموکراتیک است.
رهبران فکری ـ سیاسی این حزب و پشتیبانان منطقهای و جهانی آن پژاک را با ماهیت کمونیستی و ضددینی دقیقا در زمانی بنیان نهادند که اولاً اندیشه سوسیالیسم و پرچمدار بزرگ آن اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی به زبالهدانی تاریخ پیوسته و اسطوره نجاتبخشی کمونیسم و سوسیالیسم سالهاست که باطل گشته است. ثانیاً دنیا شاهد روند رو به رشد اسلامخواهی و بنیادگرایی دینی و موج استکبارستیزی است، ثالثاً ملت مسلمان کرد بیش از هر زمانی به حیلههای رنگارنگ آمریکا و رفاقتهای ناتمام او در روند مبارزات آزادیخواهانه خود پی برده و هرگز خیانتهای آمریکا و دیگر مدعیان پرادعا و دموکرات مآب غربی را در حوادث تلخی چون: بمباران شیمیایی حلبچه، سردشت و قتلعام وسیع ملت مسلمان کرد عراق در جریان قیام سال 1991 م/ 1379ش فراموش نخواهد کرد.32
بنابراین با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران در مقایسه با سالهای دهه اول انقلاب در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و به خصوص نظامی و دفاعی به مراتب قویتر و قدرتمندتر و متقابلا دشمنان او ضعیفتر و درماندهتر شدهاند. یک بار دیگر استیصال استکبار جهانی و نظام سلطه بینالملل که با تحریک قومیتها و با تاسیس احزابی چون پژاک سعی در تهدید امنیت ملی را دارند شاهد خواهیم بود که نمونه این استیصال را در موضوعات مختلف از جمله پرونده هستهای میتوان مشاهده کرد.
4ـ نفوذ و عضوگیری
پژاک از تمامی شیوههای ممکن و با هر هزینهای به جذب نیرو میپردازد. یک بخش، جنبه عمومی دارد و با استفاده از ابزارهای اطلاعرسانی مختلف صورت میگیرد و جنبه دیگر آن به شکل عضویابی است.
پس از اخراج عناصر حزب، از مناطق مرزی، حزب تلاش وسیعی برای نفوذ در اکراد ایرانی و پذیرش و عضوگیری از آنان بعمل آورده و در این مدت اندک موفق شده جدای از نفوذ و تأثیرگذاری فراوان فکری و فرهنگی بر بخشی از آنان، تعدادی از جوانان را در تشکیلات خود جذب نماید. این نفوذ به علت همجواری مناطق شمالی استان آذربایجان غربی با مرزهای ترکیه از شهرهای ماکو، سلماس، خوی و ارومیه آغاز و روز به روز در مناطق جنوبیتر استان مثل اشنویه، پیرانشهر، مهاباد و سردشت گسترش یافته و حتی بخشهایی از شمال استان کردستان مثل بانه را تحت تأثیر خود قرار داده است.
افرادی که در دام این جریان میافتند، غالبا از اقشار محروم و فقیر جامعه و از میان روستائیان بوده که از نعمت سواد نیز بیبهرهاند. از اظهارنظرهای برخی افرادی که پس از مدتها حضور در میان "پژاک" سرانجام به واقعیت وابستگی و مزدوری این حزب پی برده و به آغوش گرم نظام جمهوری اسلامی باز گشتهاند چنین بر میآید، که یکی از عوامل عمده توفیق "پژاک" در شکار جوانان کرد اولا بیکاری و فقر شدید مالی مردم کردستان و ثانیا پرداختهای قابل توجه مالی و تامین حقوق مکفی در ابتدای پیوستن به این گروهک بوده است.
یکی از نکات جالب توجه و البته تاسفبار این است که درصد زیادی از جذبشدگان به "پژاک" دختران کم سن سالی هستند که عمدتا دارای مشکلات عدیدهای در زندگی بوده و از جایگاه سنتی و به اصطلاح نادرست خود در میان جامعه و حتی خانواده به شدت ناراضی هستند. این دختران و بعضا زنان با پیوستن به "پژاک" و باور نمودن وعدههای ظاهر فریب این جریان اسیر شعارهایی چون: انقلاب جنسیتی و رهایی زن میشوند که در بیانیهها و کتب منتشره "پژاک و پ.ک.ک" به وفور دیده میشود.33
یکی از مهمترین دلایلی که گروهک پژاک به جذب دختران و زنان جوان روی میآورد جلب توجه محافل حقوق بشر میباشد تا به رغم خود نشان دهد که در تشکیلات آنها به حقوق زنان توجه شده و حضور زنان در حزب و تشکیلات، همیشگی است.
5ـ دینگریزی و آلودگی اخلاقی
دینگریزی، ولنگاری اخلاقی و بیبند و باریهای جنسی از جمله تهدیداتی است که دامن کسانی را که به این گروهک پژاک میپیوندند، میگیرد. براساس اسنادی که به صورت دست نوشته، یا کتاب خاطرات و یا نامههای ارسالی اعضاء پژاک به دوستان و خانوادههای خود به دست آمده، اولین اتفاقی که در اثر آموزشای تئوریک فشرده و متوالی برای اعضای جدید میافتد، استحاله فکری و مذهبی است. در این رابطه در دستنوشتههای یکی از فریبخوردهای گروهک پژاک آمده که قبل از پیوستن به پژاک، هنوز عرق مذهبی و دینی خود را کامل از دست نداده و حتی در جایی برای سلامت "عبدالله اوجالان" دعا میکرده و از خدا میخواهد که اسباب الحاقش را فراهم نماید ولی در بخش دیگری از خاطرات خود که روزهای آخر عمرش نوشته و آموزشهای تئوریک و سیاسی حزب را طی نموده است، آشکارا اعلام میکند که نماز و آداب مذهبی دیگر را رها کرده و هیچ تعلقی به گذشته فکری و دینی خود ندارد و چنین میگوید: "من دیگر نماز نمیخوانم"34
اختلاط دختر و پسر در ماموریتها و آموزشهای حزب و امکان ارتباط آزاد و لجامگسیخته آنها با یکدیگر میتواند یکی از انگیزههای جذب باشد اگر چه خود حزب ظاهراً با بیبند و باری اخلاقی مخالف است. داروهای ضدحاملگی و سقط جنین که در مقرهای حزب کشف گردیده، و نیز اعترافات برخی افراد که از حزب بریده و به آغوش ملت برگشتهاند، نشان میدهد که رهبران پژاک از جنس زن بیشتر استفاده ابزاری و تفریحی میکنند.
6ـ اخاذی و ایجاد مزاحمت برای مرزنشینان
پژاک معمولا نیازمندیهای اقتصادی، مادی و مالی خود را به طرق مختلف و متنوعی تأمین میکند. زورگیری و اخاذی اجباری و تهدیدآمیز یکی از شیوههای تامین مالی آن است. بارها مشاهده شده مامورین پژاک مبالغ معینی را از افراد متمول و پولدار روستاها و حتی شهرها درخواست کرده و در صورت امتناع و تعلل، آنها را تهدید نموده است. برخی از روحانیون یا از سر بیاطلاعی و یا با زور پژاک فتوا دادهاند که مردم میتوانند زکات اموال خود و حتی زکات فطره را به این حزب بپردازند. بخش عمده نیازهای مالی حزب از طریق قاچاق سوخت و کالا از ایران به عراق و ترکیه و بالعکس تامین میشود.
ایجاد گمرک در مناطق مرزی و اخاذی از قاچاقچیان، گروگانگیری افراد و درخواست پول از خانوادهها، عوارض از قاچاقچیان انسان به ترکیه از مهمترین ابزارها و شیوههای اخاذی از مردم منطقه میباشد.
با توجه به اینکه اخاذی از قاچاقچیان سوخت در منطقه کردنشین شهرستان سلماس ـ از توابع استان آذربایجان غربی ـ از مهمترین منبع درآمد پژاک محسوب میشود. سهمیهبندی بنزین از طرف دولت ایران ضربه مهلک بزرگی بر توان مالی پژاک زده است.
7ــ ایجاد ناامنی اقتصادی
حضور، تردد و فعالیتهای خرابکارانه پژاک در مناطق کردستان که عمدتا نقاط محروم هم هستند، موجب شده اولا خود کردها نتوانند در مناطق بومی خودشان سرمایهگذاری بکنند و ثانیا سرمایهگذاران دیگر نیز به خاطر فقدان امنیت سرمایه و حداقل تلقی ناامنی روانی از سرمایهگذاری در کردستان منصرف شوند و البته فرار سرمایهها از کردستان از جمله اهداف کلیدی پژاک است تا به این وسیله جلو عمران و آبادانی منطقه را گرفته و ادعای محرومیت مناطق کردنشین را اثبات کند و در نتیجه نظام جمهوری اسلامی را به بیعدالتی متهم نماید. بارها اتفاق افتاده است که مزدوران پژاک به مالکان کارخانهها و صاحبان سرمایه که در مناطق محروم مرزی و روستایی به کارهای عمرانی و اشتغال مشغول هستند، پیامهای تهدیدآمیز فرستاده و از آنها خواستهاند که سریعا بساط خود را جمع کرده و منطقه را ترک نمایند. عوامل پژاک به اندازهای بیرحم و سنگدل هستند که حتی در مواردی که برخی از سرمایهگذاران و کارفرمایان در برابر خواستههای نامشروع آنها تسلیم نمیشوند، به تخریب و انهدام اموال آنها اقدام میکنند. برای نمونه در چند مورد عوامل پژاک در استخرهای پرورش ماهی کسانی که از دادن باج به حزب خودداری کرده بودند، سم ریخته و چندین هزار قطعه ماهی را تلف کردند. بیتردید این رفتار، تکرار همان رفتار گروهکهای متروکی چون "دموکرات و کومله و..." است که در دهه اول و سالهای آغازین انقلاب اسلامی با تحمیل جنگ داخلی و زمینگیر نموده بخش قابل توجهی از توان مالی و مدیریتی کشور، فرصت عظیم خدمترسانی و عمران و آبادانی را از منطقه محروم و مظلوم کردستان و خلق مسلمان آن سلب نمود.
8ــ افزایش قاچاق
یک عضو ایرانی35 پ.ک.ک در مورد سهمیه پ.ک.ک از قاچاق در ایران میگوید:
«پ.ک.ک به نام حق گمرکی (!) از قاچاقچیان سیگار، سلاح و بنزین به ازای هر قاطر، 5 هزار تومان دریافت میکند! از قاچاقچیان حیوانات نیز بسته به نوع و تعداد حیوانات 60 هزار تومان میگیرد. من بخاطر آنکه دیدم پ.ک.ک ایدئولوژی اشتباهی دارد از آن جدا شدم و تسلیم نیروهای ترکیه شدم و خواستار بهرهمندی از تمامی قوانین ترکیه که به نفعم باشد هستم»36
بدون تردید قاچاق کالا و سوخت یکی از راههای مهم کسب درآمد پژاک است. تحرکات این جریان در مناطق مرزی و حمایتهای آشکار آن از کاروانهای قاچاق کالا، سوخت و حتی انسان ـ که عمدتا از کشورهای آسیای جنوب شرقی آورده میشوند ـ خطر بالقوهای است که در درازمدت این منطقه را تهدید میکند. عوامل پژاک علاوه بر اینکه خود اقدام به انواع قاچاق میکنند بلکه از قاچاقچیان و کاوانهای قاچاق، مبالغ هنگفتی به عنوان مالیات ـ یارمتی37 ـ دریافت مینمایند. رشد قاچاق در هر منطقهای نخستین ضربه و آسیب را به بازار کار و تجارت مشروع میزند. مبارزه قانونی مامورین انتظامی با قاچاقچیان بعضا موجب کشته شدن برخی از قاچاقچیها میشود که بومی از منطقه هستند. این اتفاقات با جنگ روانی سنگین و مسموم دشمن در رادیو و تلویزیونهای ماهوارهای و سایتهای اینترنتی متعدد همراه میگردد و در نتیجه موجب ناخرسندی مردم فقیر منطقه از نظام سیاسی میشود.
9ـ پ.ک.ک و پژاک در ارتباط با بیگانگان
با توجه به اینکه پژاک در راستاهای اجرای طرح خاورمیانه نوین آمریکا به وجود آمده و تاکنون نیز دقیقاً در همین مسیر انجام وظیفه کرده است، بسیار طبیعی است که از دلارهای آمریکا و برخی کشورهای باصطلاح مدافع دموکراسی و حقوق بشر نیز بهرهمند شود. دیدارهای سران این گروهک چون حاج از آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای اروپایی همواره با دریافت کمکهای نقدی همراه بوده است. بخش قابل توجهی از مبلغ بیش از 75 میلیون دلار آمریکا که سال گذشته برای اجرای اهداف ایالات متحده در خاورمیانه تصویب شد، به این جریان اختصاص داشته است. تجارت مواد مخدر در بخشهایی از اروپا و حتی آفریقا از مسیر افغانستان ـ ایران به سوی ترکیه ـ اروپا از دیگر راههای کسب درآمد پژاک است.
حضور فیزیکی نیروهای آمریکایی در عراق و منطقه کردستان آن کشور و حمایتهای آشکار ایالات متحده از اقدامات ایذایی پژاک علیه ایران اسلامی، فعالیتهای تروریستی حزب را علیه ایران تشدید کرده است که به نمونههایی از این ارتباط و حمایتها اشاره میگردد.
مصطفی یورکلی رییس اتحاد رسانهای ترکیه طی یادداشتی که در پایگاه اطلاعرسانی خبر 7 ترکیه در تاریخ 14/9/1386 منتشر شده تصریح کرده:
خودمان را فریب ندهیم. باید دورویی آمریکا را که پ.ک.ک را دشمن اعلام میکند و در خصوص پژاک کلامی نمیگوید، مدنظر قرار دهیم. آمریکا در حالی که با از میان برداشتن پ.ک.ک ترکیه را به صف خود میکشاند، در مقابل، در حال تقویت پژاک است و این در حالیست که ترکیه هم به همراه ایران با پژاک رودررو خواهد شد. وی با بیان اینکه پژاک یک سازمان تروریست بینالمللی است که به وضوح مورد حمایت آمریکا و اسراییل قرار دارد، به حمایت بخش یونانینشین قبرس، ارمنستان و روسیه نیز از این گروهک اشاره کرد که این کشورها سعی دارند از پژاک به عنوان یک میلیشیا استفاده کنند به نظر میرسد ادامه همین روند، ترکیه را به دوراهی انتخاب میان اکراد میرساند اما آیا ترکیه راضی به قبول پژاک در قبال نابودی پ.ک.ک شده است؟38
یورکلی خاطر نشان میکند:
آمریکا میخواهد در قبال از بین بردن پ.ک.ک، اسراییل دوم تشکیل دهد، یعنی حکومت کردی که دشمن ترکیه، ایران و سوریه است. در این شرایط تنها کسانی که دورویی آمریکا در سیاستهای مربوط به مسئله کردها را نمیبینند از اینکه چند سال بعد ترکیه را ناگزیر به جنگ با پژاک ببینند تعجب خواهند کرد.39
رادیو صدای آمریکا در مصاحبه با دیوید داناها مشاور ارشد اداره امور خاورمیانه وزارت خارجه آمریکا که سعی میکرد حمایت آمریکا از پژاک را از چشم ناظران دور کند ولی دیوید داناها در پاسخ به سوال رادیو صدای آمریکا گفت: «اگر چه «پ.ک.ک» که مادر پژاک میباشد و علیه ترکیه فعالیت میکند یک گروه تروریستی است ولی پژاک در فهرست سازمانهای تروریستی قرار ندارد.» داناها ناشیانه توسل گروهک تحت حمایت کشورش به اسلحه برای برآوردن دستورات نظامی را به تلاش برای آزادی تعبیر کرد و گفت: ما خواهان گسترش آزادیهای اولیه برای همه ایرانیان هستیم.40
10ـ طرح آمریکایی خاورمیانه بزرگ و بازی با کارت کرد
همه طرحها و نقشههای غرب، برای منطقه خاورمیانه معطوف به محو و نابودی موج معنویتخواهی و گرایش به ارزشهای الهی و پیشگیری از فروپاشی تمدن کنونی است چنانچه ریچارد رورتی41 فیلسوف آمریکائی، که چندی پیش به تهران سفر کرده بود، درباره رشد دین و معنویت در جهان میگوید:
چیزهایی در آمریکا میگذرد، از جمله روی آوردن به دین و مذهب، که من اصلاً نمیفهم. دائماً دارند کتاب مینویسند راجع به اینکه چرا حضور در مراسم کلیسایی در اروپای غربی رو به افول است و در آمریکا رو به صعود آدم فکر میکند که دستگاه عظیم در دنیا دارد راه خودش را میرود اما در آمریکا چیز غریبی دارد اتفاق میافتد. انگار در آمریکا یک نوع مسیحیت در حال رشد است این گرایش تاثیرات ویرانکنندهای بر سیاست در آمریکا داشته است.42
طرح خاورمیانه بزرگ که طی سالهای 2002 و 2003 م / 1381 و 1382 ش بعد از گزارش توسعه انسانی اعراب به سازمان ملل تهیه و تدوین شده است43 دارای یک سری اهداف و ماهیتی است که به برخی از آنها اشاره میگردد.
سیاست خاورمیانهای ایالات متحده بیگمان حول محور اسراییل شکل گرفته است. «خاورمیانه جدید» خاورمیانهای است با تعدادی کشور بیثبات، ضعیف، سرخورده و نابسامان که در پذیرش سیادت و برتری اسراییل هیچ تردیدی به خود راه ندهد و چارهای جز این نداشته باشد.
بر این اساس میتوان اذعان کرد که هدف اصلی آمریکا از خاورمیانه بزرگ پیش از آنکه رسیدن به «نفت»، یا کنترل «اتحادیه اروپا، چین و روسیه» باشد، تغییر و تعدیل در نظام باورها، گفتارها و کارکردهای جوامع اسلامی و شیعی باشد و شاید بتوان اینگونه بیا کرد که هدف اصلی این طرح منزوی ساختن دین مبین اسلام است. و «دولتسازی»، «ملتسازی»، «فرهنگسازی»، «نخبهسازی» و «مذهبسازی» که از آموزههای این طرح میباشد در راستای اضمحلال دین آسمانی بوده که سیاست خارجی ایالت متحده را آن دنبال میکند.44
برای آمریکا در اجرای طرح خود همه چیز تابع ایجاد هرج و مرج در خاورمیانه برای تحقق نقشۀ "خاورمیانه بزرگ" (یا سلطه باثبات و بیرقیب در خاورمیانه) است. در این بازی بزرگ، آمریکا برای عملی ساختن نقشههای خاورمیانهای خود بعد از حادثه 11 سپتامبر در سال 2001 م / 1380 ش نیاز به مجری داشت که در این بازی هم به "کردها" (طبقات بورژوا فئودال کردستان و احزاب و ارتشهای وابسته به این طبقات) و هم به دولت ترکیه به عنوان مهرههای فعال نیاز مبرم دارد. این وضع آمریکا را در موقعیت مشکلی قرار داده است. آمریکا مجبور است میان دو متحد مورد اعتماد خود یکی را انتخاب کند. ترکیه، عضو ناتو است و سرزمینش راه ترانزیت آمریکا برای حمل و نقل هوائی به عراق است. و کردها نزدیکترین شرکای آمریکا میباشند.
با توجه به وضعیت کنونی آمریکا در عراق باید گفت که آمریکا دست از بازی با "کارت کرد" نخواهد کشید. هر چند دولت ترکیه یکی از متحدین نزدیک آمریکا و عضو ناتوست. اما دولت منطقهای کردستان عراق نیز محکمترین متحد آمریکا در عراق است. بعلاوه، پ.ک.ک. نیز خود را متعهد به نقشههای آمریکا در خاورمیانه کرده است و در اتحاد با پروژههای آمریکا شاخۀ ایرانی خود به نام پژاک را بوجود آورده است که در چارچوب طرحهای آمریکا دست به عملیات نظامی علیه نیروهای جمهوری اسلامی میزند و در میان مردم کردستان ایران به نفع آمریکا تبلیغ کرده و برای تجاوز نظامی آمریکا به ایران دست به هر کاری میزند. در ضمن اهرم فشاری است روی احزاب کرد ایرانی (مانند حزب دموکرات و کومله) که در چارچوب طرحهای آمریکا فعالتر شوند.
نتیجه
گروهک پژاک که از یکی از ابزارهای آمریکا برای بوجود آوردن و نشان دادن گسست قومیتی در ایران میباشد آیندهای در کردستان ایران ندارند اگر چه به علت حضور آمریکا و اسرائیل در منطقه و در چتر حمایتی آنها، چند صباحی با دست زدن به اقدامات تروریستی اعلام حضور کردهاند ولی به علت وابسته به غرب و بیگانگان همانند سایر احزاب کردی چپگرای وابسته به شرق و غرب با هوشمندی رهبران سیاسی و امنیتی کشور و مردم مسلمان و انقلابی کرد در مناطق کردنشین راه به جایی نخواهند برد و شکست خواهند خورد چنانچه زمزمههای شکست به وضوح دیده میشود.