تاریخ انتشار : ۱۷ دی ۱۳۹۰ - ۱۱:۴۲  ، 
کد خبر : ۲۳۳۶۸۵

چرخش‌هایی نه از یک جنس

اشاره: گروه سیاسی ـ رویش‌ها و ریزش‌ها در دنیای سیاست امری است طبیعی! هر چند که البته سیاست در جمهوری اسلامی باید قدری متفاوت باشد از آنچه در دنیا نظاره می‌کنیم. رویش‌ها در دولت محمود احمدی‌نژاد هر چند بی‌سابقه بود، چرا که او حلقه‌های بسته مدیریت را شکسته و به نیروهای تازه‌نفس انقلابی امکان حضور در صحنه را داده بود اما ریزش‌های دولت او را نیز شاید بتوان بی‌سابقه دانست. اما دلایل این ریزش‌ها چه بوده است؟ اولاً احمدی‌نژاد با کسی تعارف ندارد، وقتی منافع ملت را در اولویت کاری بدانیم دیگر ملاحظه کسی را نخواهیم کرد. برخی ریزش‌ها از این جنس بوده، یعنی بعضی افراد در کابینه به دنبال کار و خدمت، آن‌طور که مورد دلخواه رئیس‌جمهور باشد نبودند و شاید بیشتر در سودای اهداف سیاسی سیر می‌کردند. اما دلیل دیگر را شاید بتوان خستگی ناپذیری عجیب رئیس‌جمهور دانست که هر کسی را توان یاری او در این مسیر نیست. اما در کنار تمام این دلایل نباید از ذات حرکت رو به جلوی انقلاب نیز غافل ماند. حرکت رو به جلو یعنی نیاز به تغییر براساس اقتضائات زمانی و مکانی و تغییر نیز یعنی جابه‌جایی افراد در صورت لزوم. ریزش‌ها در دولت نهم و دهم، البته هر کدام خصوصیات خاص خود را داشته‌اند. طیفی از دلایل سیاسی و نفسانی تا عدم درک شرایط و حقایق، یا خستگی جسمی و روحی و یا انجام وظیفه الهی و شرعی. امید که همیشه همراهی‌ها و جدایی‌ها، دوست داشتن‌ها و بغض‌ها همه و همه فقط برای خدا باشد.

اتهامات برادرانه!
معرفی داوود احمدی‌نژاد را می‌توان از زبان خود وی شنید: «بعد از انقلاب وارد کمیته و سپاه شدم و افتخار می‌کنم سردار سپاه هستم. در دولت نهم بعد از این که دیدم عناصر نامطلوب در دولت نفوذ پیدا کرده‌اند با وجود این که نیاز مالی نداشتم وارد مجموعه بازرسی شدم اما به من گفتند به این «آقا» کاری نداشته باش و چیزی نگو ولی من گفتم اخلاقاً و شرعاً نمی‌توانم، گفتند پس جایی در بین ما نداری و برو! ولی بعد دیدند بد شد و گفتند برو پدافند غیر‌عامل الآن هم می‌گویند چیزی درباره فلانی نگو.» برادر رئیس جمهور یکی از نخستین افرادی بود که نسبت به جریان موهوم انحرافی واکنش‌های تندی را آغاز کرد، وی را می‌توان دشمن شخص رئیس دفتر رئیس جمهور دانست، آنچنان که بسیاری وی را آغاز کننده موج تخریب‌ها می‌دانند؛ حاج‌داوود با توجه به مسئولیت‌های امنیتی‌اش این روزها بیشتر سعی می‌کند به دولت اتهامات امنیتی بزند و ظاهراً این بخش از هجوم هدفمند علیه احمدی‌نژاد بر عهده احمدی‌نژاد افتاده است. به هر حال با توجه به خیل انبوهی از اظهارات داوود احمدی‌نژاد، تنها می‌توان قسمت کوچکی از این سخنان را منتشر کرد. حمایت داوود احمدی‌نژاد از دولت را می‌توان نادر برشمرد، یکی از این حمایت‌ها در ۲۵ مرداد ۱۳۸۶ رقم خورد. رئیس وقت بازرسی ویژه نهاد ریاست جمهوری با بیان این که در گذشته نامحرمان سیلی محکمی به نظام زدند، گفت: «امروز ما باید در دولت نهم تلاش کنیم پشت سر رهبری این سیلی را جبران کنیم.» اما ریشه مشکلات وی با مشایی به زمان‌های دورتری باز می‌گردد:
٭ چطور چنین انسانی می‌تواند مطمئن و سالم باشد و عامل نباشد. قطعاً باید منافعی از سوی اسرائیل برای این شخص باشد که مقابل اسرائیل سر تعظیم فرود آورده است.(1بهمن88) ٭ هیچ انسان آزاده و منصف و کسی که حتی یک ذره دل در گروآزادگی، اخلاق و معنویت داشته باشد، این متجاوز را نمی‌پذیرد که کوچک و بزرگ و زن و مرد بی‌سلاح و بی‌دفاع را با بدترین و فجیح‌ترین وضع و پیچیده‌ترین تسلیحات مورد هجمه قرار می‌دهد. چه کسی این را قبول می‌کند؟ آن وقت برخی اسرائیل را خوب می‌دانند. جای تردید ندارد که چنین افرادی وابسته به انگلیس‌، امریکا و اسرائیل باشند‌. (4 بهمن 88) ٭ این اظهاراتی که درباره پیامبران می‌شنوید چیزی نیست، آن زمان که در مقابل اسرائیل سر تعظیم فرود آورد، حرکت رذیلانه ‌و بدتر از این اظهارات بود. (4 بهمن88) ٭ هیچ کس نمی‌تواند بگوید من امام زمان هستم و هر کسی که این جمله را بگوید با او باید برخورد شود و سزایش نیز مرگ است! ٭ امام زمانی که برخی ادعا می‌کنند در کنارش هستند، وجود خارجی ندارد زیرا این قبیل مدعیان حتی با آیات الهی نیز آشنا نیستند. (28 مرداد 89) ٭ امروز دشمنان نظام، ولایت و مردم نمی‌خواهند که ایران در این جایگاه باشد و دست به حرکات تفرقه‌آمیز در بین مردم و مسئولان می‌زنند که مهم‌ترین آن به مسخره‌ گرفتن مکتب انتظار از سوی جریان انحرافی است تا بتوانند اعتقادات جوانان کشور را کمرنگ یا از بین ببرند که در حقیقت این جریان، جریان شیطان است. (26 شهریور 90) ٭ دقت داشته باشید که امروز جریان انحرافی نمی‌خواهد ملت ایران در مسیر عزت و سرافرازی باشند و همه کسانی که در این جریان هستند و یا خود را حامی و وامدار این جریان می‌دانند در حقیقت سهم‌خواه هستند و از باب همین ادعا به غرور رسیده‌اند و تاریخ ثابت کرده که همه گروه‌های سیاسی سهم‌خواه بوده‌اند. (2 مهر 90) ٭ با توجه به اطلاعاتی که ما داریم، مطمئن باشید جریان انحرافی با توجه به این‌که در فاز فرهنگی و سیاسی شکست خورده است، می‌خواهد وارد فاز نظامی شود! (3 آبان 90) ٭ در کنار این جریان، ده‌ها گروه خرابکار هستند که می‌خواهند در برگزاری انتخابات اخلال کنند. (10 آبان 90) ٭ جریان انحرافی با فرد، لباس و رنگ جدید، راه جریان فتنه را ادامه می‌دهد. اطرافیان رئیس جمهور مشکوک نیستند، بلکه مجرمند.(14 آبان 90) ٭ سرکرده این جریان در سال 76 به انگلستان سفر و با جک استراو، وزیر امور خارجه وقت این کشور دیدار کرد. او همچنین سال 84 هم مجدداً به این کشور سفر کرد و با استقبال گرم تونی بلر روبه‌رو شد. این حرف‌های من همگی مستند است و مدارک معتبر برای آن در اختیار دارم. (18 آبان 90)
نکته جالب توجه در اکثر اتهامات داوود احمدی‌نژاد اما دروغ بودن آنها است. از اتهام خوب دانستن رژیم صهیونیستی و ادعای امام زمان بودن! تا ادعای مضحک ملاقات رئیس دفتر رئیس‌جمهور با جک استراو در سال 76، یعنی سالی که وی اصولاً هنوز وزیر امور خارجه انگلستان نشده بود! با این همه اظهارات ضد و نقیض، امروز شاید بتوان به یاد داستان هابیل و قابیل افتاد. داستانی از جنس تاریخ که عبرت‌ها در دل خود دارد.
استاد سیاست
قریب به اتفاق ستادهای انتخاباتی علی‌لاریجانی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فعالیت خود را حداقل در ظاهر به حمایت از محمود احمدی‌نژاد کاندیدای اصولگرای دور دوم متمرکز کردند. این خبر آغاز یک حرکت سیاسی به حساب می‌آمد. لاریجانی که در انتخابات نهم ریاست‌جمهوری مورد اقبال حداقلی مردم قرار گرفته بود، با حمایت از کاندیدای محبوبی که به دور دوم راه یافته، نشان داد اصول سیاست را خوب آموخته است. چندی بعد این خبر روی خروجی تمام خبرگزاری‌ها قرار گرفت. محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور طی حکمی علی لاریجانی را به سمت دبیر شورای عالی امنیت ملی منصوب کرد. (24/5/84)
علی لاریجانی که حالا از رئیس‌جمهور حکم گرفته است در قامت یک مدافع تمام عیار در دفاع از مواضع احمدی نژاد در مقابل رژیم صهیونیستی سخن می‌گوید: «سخن رئیس‌جمهور درباره اسرائیل غاصب و مردم فلسطین مبنی بر لزوم حاکمیت اراده مردم فلسطین بر سرنوشت خودشان هیچ تفاوتی با بیان گذشته مقام‌معظم‌رهبری ندارد.» 6/8/84
البته این مشی پایانی داشت، پایانی که الهام سخنگوی دولت آن را این چنین منعکس کرد. «آقای لاریجانی به دلایل شخصی مایل بود در حوزه‌های دیگری فعالیت‌های سیاسی و مدیریتی داشته باشد و چند بار هم از رئیس‌جمهور خواسته‌اند که از این سمت کناره‌گیری کنند.» (28/7/86)
دوستان و حامیان لاریجانی واکنش‌های متفاوتی به این خبر داشتند؛ احمد توکلی رئیس مرکز پژوهش‌های مجلس درباره استعفای علی‌لاریجانی گفت: «به عنوان حامی جدی آقای احمدی‌نژاد در ایفای حق ملت ایران از این جابه‌جایی بسیار متأسف شدم!»
احمد توکلی با اشاره به استعفای لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی گفت: «سوابق سیاسی و اجرایی آقای لاریجانی و جایگاه ایشان در مذاکرات خارجی نشان می‌داد که قدرت بیشتری برای استیفای حق ملت ایران داشت و این سوابق به هیچ وجه قابل مقایسه با جایگاه یک معاون وزیر خارجه آن هم با سابقه کم نیست.»
البته اختری شفاف‌تر از دیگران ماجرا را شرح داد؛ رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم با اشاره به استعفای علی لاریجانی گفت: «استعفای لاریجانی مقدمه‌ای برای استفاده از ظرفیت و توانایی‌های ایشان در جای دیگر است.» (1/8/86)
علی لاریجانی البته با نزدیک شدن انتخابات مجلس ادبیات حمایتی خود از دولت را تقویت کرد تا از سبد رأی حامیان رئیس‌جمهور محروم نشود؛ نماینده مقام معظم رهبری در شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: «دولت نهم با ادبیات پایداری در مذاکرات هسته‌ای عزم کشورمان را در رسیدن به ایران هسته‌ای نشان داد.» وی با بیان اینکه دولت نهم در موضوع پرونده هسته‌ای ادبیات پایداری را سرلوحه کار خود قرار داد، اظهار داشت: «دولت نهم توجه بسیار جدی و عمیقی نسبت به مسائل هسته‌ای داشت و آقای احمدی‌نژاد در تمام سخنرانی‌های خود پس از دوران تعلیق و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی، عزم خود را برای رسیدن به نقطه ایران هسته‌ای به تمام دنیا خصوصاً استکبارگران جهانی نشان داد.» (6/9/86)
البته رئیس مجلس هشتم کاندیداتوری در انتخابات مجلس هشتم را تکذیب کرد! و گفت: «کارهای مختلفی در بخش شورای عالی امنیت ملی، دانشگاه، شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام بر‌عهده دارم.» (16/9/86)
لاریجانی اما چندی بعد توصیه مراجع تقلید و جامعه مدرسین را علت کاندیدایی مجلس دانست و گفت: «در مسیر کاندیدا شدن نبودم، اما به توصیه بعضی مراجع تقلید، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و برخی بزرگان مانند آیت‌الله مهدوی کنی کاندیدا شدم.» (21/10/86)
به نظر می‌رسد این روزها این سبک در رابطه با شرکت وی در نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی هم تکرار می‌شود: «هنوز در مورد نامزدی در انتخابات مجلس (نهم) تصمیم نگرفته‌ام.» البته بسیاری از کارشناسان سیاسی میان کاندیداتوری وی در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری مردد هستند.
اما عملکرد علی لاریجانی در دوران ریاستش بر مجلس در‌خصوص تعامل با دولت مقداری متفاوت بوده است. او در پاسخ به سؤالی در‌خصوص هجمه نمایندگان علیه دولت و اینکه مجلس چقدر به توصیه رهبری دال بر همکاری با دولت عمل کرده است، گفت: «برخی حرف‌ها به مصلحت کشور نیست. رسانه‌ها که حتی حامی دولت هم هستند، باید خودانتقادی داشته باشند و اگر رفتاری شد که خارج از حدود کارش بود، باید به آن انتقاد کرد.» لاریجانی روز به روز تیغ نقد خود را علیه دولت تیزتر می‌کرد:
 رئیس مجلس شورای اسلامی با تأکید بر این‌که در قانون یارانه‌ها شیوه فعلی توزیع مد‌نظر مجلس نبود، گفت: «مجلس می‌دانست یارانه اگر به این شیوه توزیع شود، منجر به تورم خواهد شد لذا حدی برای آن گذاشته بودیم تا به تولید کشور لطمه وارد نشود، اما بموقع و به درستی این کار انجام نشد.»
 لاریجانی با بیان این‌که وحدت بین قوا دلیل نمی‌شود که از حق مردم کوتاه بیاییم، گفت: «اجرای صحیح قانون یک مسئله بسیار مهم است. گاهی که مجلس ابراز نگرانی می‌کند به این دلیل است که برخی قوانین بر‌اساس تصویب مجلس اجرا نمی‌شود.»
 رئیس مجلس شورای اسلامی با انتقاد از صدا و سیما گفت: «نباید صدا و سیما تریبون دولت شود و معتقدم اگر در هر حوزه‌ای اشکالی وجود دارد، باید مطرح شود، اما نباید به سمت مسخرگی برود و مسائل را باید جدی مطرح کرد. رعایت این موارد موجب می‌شود قدرت فکری جامعه بالا برود.»
لاریجانی را همچنین می‌توان جزئی از کمپین مخالفان مشایی نیز دانست. وی طی سخنانی از اظهارات رئیس دفتر رئیس جمهور انتقاد کرد و گفت: «امروز در کشور حرف‌هایی زده می‌شود که حرف‌های اصلی مردم نیست، چرا ذهن را به سمت دیگر می‌بریم و روزها وقت مردم و رسانه‌ها برای مکتب ایرانی گرفته می‌شود؟!» وی گفت: «این حرف بیهوده‌ای است می‌توانیم بگوییم مکتب عرفانی- فلسفی ایران اما مکتب ایران یا امریکا معنا ندارد. چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟» لاریجانی خطاب به رئیس دفتر رئیس جمهور اظهار می‌دارد: «اگر قصدتان ترویج تفکر ناسیونالیسم است، اولاً این حرف‌ها به شما نمی‌آید، چرا این حرف‌ها را می‌زنید؟ اگر مفهوم تفکر اسلامی ایران است، همان بهتر است گفته شود مکتب اسلامی یعنی مکتب شیعی و تفکری که امام(ره) آن را مبنا قرار داد.» لاریجانی در جای دیگر می‌گوید: «باز این روزها درباره این که مجلس در رأس امور نیست، صحبت‌هایی شده و بیان شده که امام(ره) زمانی این را فرمودند که ریاست جمهوری شرایط امروز را نداشته و مملکت جنبه پارلمانی داشته است. این حرف واقعی نیست. وقتی کشوری پارلمانی باشد، رئیس جمهور هم باید از درون پارلمان بیرون آید اما اگر رئیس جمهور را مردم انتخاب کردند، مجلس را هم مردم انتخاب کردند یعنی دو رکن وجود دارد که هر دو محترم هستند.» رئیس مجلس شورای اسلامی این روزها اما با نزدیکی به انتخابات مجلس نهم بار دیگر مشی متفاوتی را برگزیده. دفاع تمام قد او از وزیر اقتصاد در جلسه استیضاح اخیر را شاید بتوان در همین راستا ارزیابی نمود.
مردی از کیهان
محمدحسین صفارهرندی تا سال88 وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت نهم بود. وی در سال 1352 در رشته راه و ساختمان دانشگاه علم و صنعت پذیرفته و وارد این دانشگاه شد. سپس در سال 1372 دوره دانشکده فرماندهی و ستاد سپاه را گذراند. وی عضو رسمی سپاه پاسداران است و تا سال 1372 به طور تمام وقت در این نهاد مشغول به کار بود و سپس به صورت مأمور به روزنامه کیهان رفت. محمود احمدی‌نژاد در تاریخ 23 مرداد 1384 وی را برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به مجلس معرفی کرد. در مهر 1388، پس از پایان دوره وزارت، وی دوباره به سپاه بازگشت و به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه مشغول به کار شد، هر چند هیچ گاه فعالیت‌ها و موضعگیری‌های سیاسی خود را تعطیل نکرد. شاید بتوان صفارهرندی را فردی دانست که با نگاه صفر و یکی خود به مسائل می‌نگرد، روزی در قامت یک مدافع ظاهر می‌شود و روز دیگر در قامت یک نابودگر.
او روزی به میثاق اعضای هیأت دولت با رئیس‌جمهور اشاره می‌کرد و می‌گفت: «تداوم مسئولیت‌ها منوط به این میثاق از جانب طرفین و بالطبع رعایت آن از سوی مسئولان و مدیران زیرمجموعه وزارتخانه و نهادهای دولتی است.
همچنین بقای این میثاق منوط به عدالت است، کسی که در این دولت مسئولیت می‌پذیرد باید وفادار مطلق به آن چیزی باشد که سبب شده در آن جایگاه قرار گیرد، وفاداری به انقلاب اسلامی و التزام به آداب انقلاب اسلامی جزو نخستین اینها است.
البته وفاداری به کشور، استقلال میهن اسلامی، همه آنچه به عنوان ارزش‌های مبنایی در جامعه وجود دارد و آزادی به مفهوم واقعی، ارزش‌های اخلاقی، اعتقادی جزو اصول تصدیگری در این دولت است.» 21شهریور84
و در جای دیگر با اشاره به خاستگاه‌های مشترک مردم و دولت جدید گفت: «مردم در انتخابات سوم تیر 84 به رویکرد بازگشت به ارزش‌های دهه نخست انقلاب اسلامی رأی دادند.»
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سابق علاوه بر مشخصه بازگشت به ارزش‌های والای انقلاب اسلامی دو ویژگی دیگر دولت نهم را تلاش برای کاهش فاصله بین حکومت و مردم و تأمین اعتبار و عزت دولت و ملت در عرصه‌های داخلی و خارجی می‌دانست. 31/02/85
اما این رویکرد دفاعی، پس از جدایی پرحرف و حدیث او از دولت، رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. صفار که از نظر رئیس‌جمهور عملکرد ضعیفی در مسائل فرهنگی کشور داشت با جای نگرفتن در ترکیب دولت دهم که اهداف فرهنگی جدی‌تری را دنبال می‌کرد، لب به انتقادات سنگین گشود: او در جلسه هفتگی انصار حزب‌الله می‌گوید: «منحرفین می‌گویند ما نیازی به نایب نداریم و مستقیم از امام زمان‌(عج) دستور می‌گیریم.» 11/3/1390
صفار هرندی در مصاحبه با بیان این‌که جریان انحرافی و فتنه هر دو به یک نقطه رسیده‌اند، می‌گوید: «جریان منحرفی که به تازگی بروز یافته اگرچه حقیرتر از آن است که نظریه‌پردازی نماید لکن همین ایده را تعقیب می‌کند؛ تا جایی که سرکرده آن، پایان عصر اسلامگرایی و آغاز عصر انسان را اعلام می‌نماید. عصر انسان در حقیقت، همان دوره اومانیسمی است که سال‌ها پیش در غرب مطرح شد و جریان روشنفکری هم از آنجا ریشه گرفت. حال این جریان نیز ارجاع به اومانیسمی می دهد که در آن محور همه کائنات هستی، انسان بوده و تکلیف الهی در آن هیچگونه موضوعیتی ندارد.»29/3/1390
وی انحراف توهمی امروز را وصل به فتنه حقیقی گذشته می‌کند و یادآور می‌شود: «انحرافی که امروز در کنار دولت وجود دارد دنباله رو فتنه گذشته بوده است. خطری که امروز بیشتر از جریان انحرافی ما را تهدید می‌کند و باید توجه بسیار به آن کرد دعوت افراد به دین‌های انحرافی و غیرنبوی است!» 7/4/1390
وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی از برخی تلاش‌ها برای عدم برقراری ارتباط مناسب دولت و مرجعیت سخن می‌گوید و تأکید می‌کند: «در این‌که کسانی دوست داشتند رابطه دولت و مراجع خوب نباشد هیچ‌گونه تردیدی نیست، برخی از افراد مدام در میان دو شهر قم و تهران در حال هروله و رفت و آمد بودند تا رابطه دولت و مرجعیت را به هم بزنند و این کار را برای خود مأموریت می‌دانستند و متأسفانه در این کار خود موفق هم شدند.» 16آبان1390
از سوی دیگر البته صفار در رابطه با شخصیت احمدی‌نژاد که به گفته او و دوستانش در حصار انحرافی‌ها قرار دارد نیز اظهار می‌دارد: «آشنایی من با ایشان بیش از 35-34سال است، از آن زمان شخصیتی از او در ذهن امثال بنده شکل گرفته که اوایل دولت هم همان ادامه داشت، ایشان تیپ حزب اللهی بود، کسی که پایبند به مواضع اصولی خودش بود و بر آن اصرار داشت.» 29 فروردین 1390
صفار بعد از انتشار ویژه‌نامه خاتون تأکید می‌کند: «مهمترین مشخصه این جریان، نوعی تباه‌کاری در حوزه فرهنگ، اقتصاد و نیز مباحث اخلاقی و مشابه آن بوده است. برای جریانی که به گفته برخی عناصر دستگیر شده آن، دچار انحراف اقتصادی بوده و در حوزه اعتقادی نیز بخصوص در موضوع مهدویت و انتظار، به دنبال دامن زدن و نهادینه‌سازی نگاهی بشدت فاسد و ناسالم در جامعه و ایجاد نوعی انحراف اعتقادی بوده است، بهترین راه برای فرار از این اتهام‌ها، نوعی فرافکنی می‌باشد. از این‌رو در این راستا و برای معطوف ساختن توجه افکار عمومی از این انحرافات اقتصادی و اعتقادی، به شکلی جنجالی مسئله‌ای مناقشه‌برانگیز را مطرح کردند که البته موضوعی فرعی بوده و محل بحث اساسی میان صاحبان اندیشه و نظر نیست.»
او دست‌اندرکاران خاتون را منافق دانسته و تصریح می‌کند:
«به اعتقاد بنده نوع پرداخت به این مسئله، منافقانه بوده به گونه‌ای که عوامل آن از یک‌سو خود را طرفدار حجاب به منزله یک ضرورت اعتقادی و دینی معرفی کرده و حتی از سوابق تاریخی حجاب قبل از اسلام در ایران که بیانگر پایبندی به این ارزش‌ است، صحبت به میان آورده و از دیگر سو با الگونمایی از کسانی که هیچ‌گونه التزام عملی به حجاب ندارند، پوشش آنها را بهترین نوع پوشش معرفی می‌نماید. در واقع در محتوای این ویژه‌نامه دامن زدن به یک نوع حیرت و سرگردانی موج می‌زند. بنابراین از این رفتار می‌توان نتیجه گرفت که این مجموعه درصدد اثبات هیچ چیزی نبوده و هدف آن صرفاً به هم ریختن و ایجاد آشفتگی و دسته‌بندی کاذب در جامعه می‌باشد.» 23/5/90
آری، مرد کیهانی دولت نهم، امروز بیش از هر شخص دیگر منتقد دولت دهم است. آیا صفار اگر در دولت می‌ماند هم همین مواضع را داشت؟
انتقاد با طعم متفاوت
مصطفی پورمحمدی متولد ۱۳۳۸ در قم است. رئیس فعلی سازمان بازرسی کل کشور، در دوران وزارت علی فلاحیان بر دستگاه اطلاعاتی کشور معاونت برون‌مرزی وزارت اطلاعات را بر عهده داشته است و در دوران و مقطعی نیز وزیر کشور دولت احمدی‌نژاد بوده است. سخنان وی آشکارا حکایت از آن دارد که از مقطع جدایی از دولت مواضع وی به سوی تندشدن گرایش یافته است. پورمحمدی که ظاهراً از ابتدا نیز گزینه مطلوب رئیس جمهور برای وزارت کشور نبود، در دوران وزارتش و به بهانه‌های مختلف دفاع جانانه‌ای از رئیس جمهور می‌کرد: «دولتمردان از وضعیت پیش‌آمده در مورد گرانی برخی کالاها رنجور هستند. دولت و شخص جناب آقای احمدی‌نژاد بشدت پیگیر علل ایجاد گرانی کالاها هستند و تلاش زیادی برای کنترل گرانی برخی کالاها در جامعه صورت می‌گیرد.» 23بهمن 85
پورمحمدی حتی در مراسم تودیع خود نیز با تشکر از محمود احمدی‌نژاد گفت: «از رئیس‌جمهور بخاطر این‌که به من اعتماد کرد و اختیاراتی را به بنده داد و در امور محوله هیچ‌گونه مضایقه‌ای نکرد، تشکر می‌کنم.» 30 اردیبهشت87
اما او به فاصله کمتر از 6 ماه در برنامه زنده نگاه یک شبکه اول سیما با ارائه آماری غلط، عملکرد دولت در زمینه‌های مختلف از جمله برنامه‌ها و اقدامات اقتصادی را زیر سؤال می‌برد و با این اظهارات زمینه هجمه منتقدان و مخالفان علیه دولت را فراهم می‌کند.
مصطفی پورمحمدی که در مراسم تودیع‌اش از رئیس جمهور به خاطر اعتمادی که متوجه او بوده، تشکر کرده بود، اما در پنجمین جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی در پاسخ به سؤالی مبنی بر علت برکناری وی از وزارت کشور، اظهار داشت: «از کسانی که بنده را برکنار کردند، باید پرسید. من که استعفا ندادم، اگر نظر من را می‌‏پرسید، می‌‏گویم برکناری من اشتباه و به ضرر دولت و مردم بود که متأسفانه سبب به وجود آمدن درگیری‌‏هایی شد و پیامدهایی داشت که دولت دچارش شد.» او در بهمن ماه سال برکناری‌اش نیز می‌گوید: «دخالت دولت در بسیاری از مسائل کارها را خراب کرده است و ابلاغ اصل 44 به همین دلیل است.» وی تأکید می‌کند: «تفکر و رفتار دولت ایجاد محدودیت کرده و برای رهایی از این مهم باید عملیات و سیاست دولت در بخش عملیات اقتصادی کشور شفاف‌سازی شود.» او که دیگر رئیس سازمان بازرسی کل کشور شده، در‌خصوص مطالب مطرح شده در مناظره‌ها هم می‌گوید: «رئیس‌جمهور و سایر افراد که نسبت‌هایی را به دیگران می‌دهند همواره باید مستنداتی همراه داشته باشند و به مراجع مسئول داده شود که اگر تخلف و جرمی ارتکاب شده مورد تعقیب قرار گیرد. اما تا جایی که اطلاع دارم، ندیده‌ام مدرک و گزارش مستندی در مورد آن پرونده و موارد دیگری که در آن گفت‌و‌گوها مطرح شده ارائه شده باشد.» او حتی از نسبت دادن آلودگی هوای تهران به دولت نیز دریغ نمی‌کند و می‌گوید: «این موضوع که مردم در شرایط فعلی در آلودگی هوا مسئول هستند را قبول ندارم و قطعاً سهم دولت در مورد وقوع این آلودگی بیشتر است.» پورمحمدی البته از قافله القا‌کنندگان انحراف در دولت نیز عقب نمی‌ماند، اما با ادبیاتی متفاوت: «زود است که بگوییم جریان انحرافی، از بیرون هدایت می‌شود. این نوعی فرافکنی است.
من اساساً در کل با این نوع نگاه‌های فرافکنانه موافق نیستم. من فکر می‌کنم باید خیلی دقیق‌تر و جامع‌تر به موضوع نگاه کرد، یعنی پنج‌تا آدم ضعیف می‌توانند بنشینند و در انقلاب، انحراف ایجاد کنند؟ می‌توانند مبانی انقلاب را سست کنند؟ می‌توانند پایه‌های تفکر عمیق ولایی ما را که در طول تاریخ شکل گرفته متزلزل کنند؟ شاید ایده‌ها، خواست‌ها، تمایلات و توهماتی برای خودشان دارند، اما ما بر کوره آنها ندمیم و بیهوده بزرگشان نکنیم. بی‌توجه نباشیم و غفلت نکنیم، اما بی‌توجهی‌ها و خوش‌بینی‌ها و غفلت‌های خودمان را هم ببینیم.» 28 خرداد 90
وی حتی جمع‌آوری نامه‌های مردمی را نیز محکوم می‌کند و می‌گوید: «جمع‌آوری نامه‌های مردمی به رئیس‌جمهور از ابتدا امری اشتباه بود، این‌که مردم برای انجام یک کار ساده به رئیس جمهور نامه می‌نویسند، نشان از نظام اداری ناتوان کشور دارد.» او اخیراً حتی به نیات رئیس‌جمهور هم وارد شد و سخنان احمدی‌نژاد در‌خصوص امکان سه برابر شدن یارانه‌های نقدی را حربه‌ای تبلیغاتی و سیاسی توصیف کرد. مرد امنیتی سال‌های دور، امروز ظاهراً مأموریت‌های متفاوتی بر‌عهده دارد.
ارتش نفت
سیدکاظم وزیری هامانه متولد ۱۳۲۴ و یزدی است. در ۲۰ آذر ۱۳۸۴ پس از رأی اعتماد مجلس شورای اسلامی نخستین وزیر نفت کابینه دولت نهم شد. او در گذشته در سمت هایی چون معاون وزیر نفت در پالایش و پخش، معاون وزیر در برنامه‌ریزی، معاون وزیر در امور هماهنگی، معاون وزیر در امور اشتغال، عضو هیأت مدیره چهار شرکت اصلی وزارتخانه، رئیس هیأت مدیره شرکت اوپک و قائم‌مقام مدیرعامل شرکت کالای لندن و... به فعالیت پرداخته است. وزیری هامانه در تاریخ 21 مرداد 86 از سمت خود برکنار و مشاور رئیس‌جمهور در امور نفت و گاز شد. هامانه پس از برکناری خود گفت: در چند ماه آخر کارم، شدیداً تحت فشار بودم. اظهارات هامانه در راستای برکناری‌اش البته ادامه داشت. وی معتقد است: «من توان کار داشتم و می‌توانستم ادامه بدهم اما برکنارم کردند. شرایط امروز صنعت نفت با شرایط ارتش در سال 1357 یکی است. آن زمان عده‌ای تلاش می‌کردند ارتش را مضمحل کنند که امام(ره) و مسئولان با درایت، ارتش را حفظ کردند و امروز نیز عده‌ای می‌خواهند صنعت نفت را از بین ببرند که این درایت مسئولان را
می‌طلبد.» اما اظهارنظرهای متعدد وی در رابطه با مافیای نفت کمی متناقض به نظر می‌رسد. وی بعد از برکناری‌اش وجود مافیا، درون وزارت نفت را در یکی از مصاحبه‌های خود انکار کرده و تأکید می‌کند: «دست‌هایی ممکن است در بیرون از بدنه وزارت نفت درخصوص صنعت نفت وجود داشته باشد اما در خود وزارت نفت چنین مافیایی وجود
ندارد.» این در حالی است که وی به فاصله کوتاهی در رابطه با مافیای نفت این چنین اظهارنظر کرده بود: «متأسفانه در دوره وزارت من، بیشتر خواسته‌ها برای مقابله با این مسائل از شخص بنده بود در حالی که یک وزیر اگر بخواهد وقت خود را روی پیدا کردن این مفسدین بگذارد چه زمانی باید به مدیریت خود بپردازد. آن هم در شرایطی که ده‌ها هزار نهاد نظارتی، رسیدگی به این مسائل را برعهده دارند، آن هم نه از راه دور بلکه در کنار دفتر هر یک از ما نفتی‌ها مشغول این رسیدگی‌ها هستند. مطمئناً اگر فسادی در نفت وجود داشته باشد این نهادهای نظارتی ریشه و علت آن را پیدا خواهند کرد و قوه قضائیه نیز برای رسیدگی به این مسائل وجود دارد. این بحث‌ها بحث‌هایی بود که من در طول دوره وزارتم با آنها دست به گریبان بودم در حالی که مسئولیت من حساس‌تر از این مسائل بود.»
رفیق 35 ساله
دوست قدیمی محمود احمدی‌نژاد که از دوران دانشجویی همراه وی بوده است، پس از عدم موفقیت در رسیدن به وزارت نفت که خود، آن را ناشی از جوسازی مافیای نفت و ضد‌انقلاب می‌داند، وزیر کشور دولت نهم و وزیر رفاه دولت دهم شد. وی پس از انحلال وزارت رفاه مجبور به خداحافظی با دولت شد. صادق‌محصولی، تغییرات در کابینه را حق رئیس جمهوری می‌دانست و می‌گفت: «تغییرات از این جهت صورت گرفته است که رئیس جمهوری می‌خواهد هیچ فرصتی را برای خدمت‌رسانی بهتر از دست ندهد.» 30مرداد1386
وی در دوران وزارت کشور نیز با اشاره به شعارهای چهارگانه دولت نهم می‌گفت: «عدالت‌گستری و پیشرفت در تمامی ابعاد از مهم‌ترین شعارهای مطرح شده رئیس جمهور بود که توجه ویژه به مناطق محروم کشور و تحول در ساختارهای دولتی نیز در راستای تحقق همین شعارها انجام شد.» وزیر کشور با اشاره به اصلاحات رئیس جمهور در ساختارهای اداری کشور گفت: «مقام معظم رهبری نیز با استقبال از این اصلاحات فرمودند اصلاحات واقعی را آقای احمدی‌نژاد انجام داده‌اند.» محصولی افزود: دولت نهم به استانداران اختیاراتی ویژه، گسترده و منابع مالی بسیاری نیز داده تا عقب‌ماندگی‌های ناشی از بی‌توجهی به این استان‌ها در ادوار گذشته جبران شود.» وزیر کشور وقت تصریح می‌کند: «رئیس جمهور الگوی مدیریتی ما است و ما باید به تأسی از رئیس جمهور در پی خدمت بی‌منت به مردم باشیم و در تحقق این هدف نیز باید به بهبود روش‌ها و بهینه کردن سیستم‌ها توجه ویژه‌ای داشته باشیم.» 25دی1387
محصولی با بیان این‌که حرکت خدمتگزاری احمدی‌نژاد مثل فانتوم است، گفت: «فرض کنید بقیه اگر خیلی سرعت بگیرند مثل یک هواپیمای مسافربری حرکت می‌کنند. البته اگر بتوانند، اما قطعاً سرعت آنها به پای یک جت جنگنده نمی‌رسد. سرعت آقای احمدی‌نژاد بالاست و انتظار دارد با نسبتی، این هماهنگی با سرعت وی صورت گیرد.» 19آبان1387
محصولی در دوران وزارت رفاهش نیز در موارد متعدد از دولت دفاع کرد: «در طول عمر دولت‌های نهم و دهم به اندازه 100 سال گذشته سالن ورزشی در کشور ساخته شده است.» 24بهمن88
اما سرنوشت ظاهراً برای این مرد عملگرای دولت‌های نهم و دهم تقدیری دیگر را رقم زده بود. وی پس از جدایی از دولت و در اوج فشارهای وارده بر احمدی‌نژاد با ادبیات واژه موهوم انحرافی، رفیق 35 ساله را تنها می‌گذارد و به تشکیل جبهه پایداری اقدام می‌کند. بسیاری از افراد، حاج صادق را از مؤثرترین افراد در جبهه پایداری می‌دانند که به خاطر روحیه عملگرا و عملیاتی‌اش شاید بتواند نیروهای جدا شده از دولت را سر و سامان بخشیده و در بزنگاه‌هایی همچون انتخابات، یک جمع منسجم را تشکیل دهد. محصولی البته پس از جدایی، دولت را از انتقادات خود بی‌نصیب نگذاشته است:
 در‌خصوص موضوع خانه‌نشینی 11 روزه، من به آقای احمدی‌نژاد نمره یک هم نمی‌دهم (صفر می‌دهم) اما برای کارهایی مانند عدالت‌محوری، مردمداری و رسیدگی به محرومان نمره بالایی می‌دهم.
از کسانی مانند آقای فتاح که در سپاه هستند یا آقای صفار هرندی و متکی که در دولت نهم نیز حضور داشتند بپرسید که مواضع جبهه پایداری از قبل چگونه بوده است و قطعاً آنها پاسخ خواهند داد که اعضای جبهه پایداری بیشترین ایستادگی را در مقابل انحراف داشتند.
رئیس ستاد انتخابات لاریجانی
منوچهر متکی رئیس ستاد انتخاباتی علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 بود! وی که در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نماینده بود آرام‌آرام به سمت دستگاه دیپلماسی کشور حرکت و به عنوان یک دیپلمات مشغول به کار شد.
نوع دیدگاه‌های متکی قبل از سوم تیر به گونه‌ای بود که برخی وی را گزینه مناسبی برای مدیریت دستگاه خارجی می‌پنداشتند: او که کاندیدای هفتمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بود، گاهی اینگونه موضع‌گیری می‌کرد: «وقتی که اینان به صراحت بیان می‌کنند که استراتژی ما باید فشار از خارج و چانه‌زنی در داخل باشد نشان‌دهنده این امر است که این نگرش در حقیقت دارد کارت دعوتی برای آن طرف مرزها ارسال می‌کند و به آنها ندا می‌دهد که باید توسط آنها اعمال فشار صورت گیرد تا نظرات آنها در داخل بی‌چون و چرا مورد پذیرش واقع شود. این گروه در حالی که شعار تشنج‌زدایی در روابط خارجی را مطرح می‌کردند عملاً در داخل سیاست تشنج‌زایی را در پیش گرفته بودند» 25/11/82
منوچهر متکی با تکیه بر همین ادبیات به همراه لیست آبادگران ایران اسلامی به مجلس شورای اسلامی دوره هفتم راه یافت. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: «مسئولان ایران باید در همکاری‌های خارج از چارچوب معاهده NPT با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی تجدیدنظر به عمل آورند.» 3/4/83.
سخنگوی جبهه پیروان خط امام و رهبری تأکید کرد: بهتر است در انتخابات آینده ریاست جمهوری به سمتی حرکت کنیم که شخص محوری جای خود را به برنامه محوری بدهد. متکی اما زمانی که انتخابات نهمین دور ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد و بعد از عدم موفقیت لاریجانی در کسب رأی به جمع حامیان گفتمان احمدی‌نژاد پیوست! او که بعد از انتخابات به ریاست دستگاه سیاست خارجی رسید به مانند اکثر دیپلمات‌های دیگر ضمن مراعات محافظه‌کاری مخصوص دیپلمات‌ها به کار نیز مشغول شد. وی که در دوران وزارتش مدعی بود سیاست خارجی ما حرف آخر را در جهان می‌زند اما به خاطر نوع عملکردش با انتقاداتی از درون و بیرون دولت مواجه بود. این روند تا آنجا ادامه داشت که رئیس‌جمهور برای پوشش ضعف‌های موجود مجبور به استفاده از نماینده‌های ویژه شد. آقای احمدی‌نژاد در احکام خود به اصل 127 قانون اساسی اشاره می‌کند، این اصل می‌گوید: «رئیس‌جمهور می‌تواند در موارد خاص، برحسب ضرورت با تصویب هیأت وزیران، نماینده یا نمایندگان ویژه با اختیارات مشخص تعیین نماید. در این موارد تصمیمات نماینده یا نمایندگان مذکور در حکم تصمیمات رئیس‌جمهور و هیأت وزیران خواهد بود.» البته وزیر امور خارجه که از کاهش اختیاراتش خشنود نبود نسبت به این تصمیم رئیس‌جمهور اینگونه موضع‌گیری کرد: «تضعیف دستگاه دیپلماسی کشور بویژه در شرایط کنونی آن هم توسط برخی از افراد دولت مصداق بارز بر شاخه نشستن و بن بریدن است.» هرچند بسیاری از افراد معتقدند بار سیاست خارجی دولت نهم بیشتر بر دوش شخص رئیس‌جمهور سنگینی می‌کرده اما متکی که در دولت دهم هم همراه احمدی‌نژاد شده بود به این راحتی حاضر به ترک پستش نبود. برهمین اساس سخنگوی وزارت امور خارجه در تاریخ 17 شهریور 89 خبر استعفای منوچهر متکی را که برخی رسانه‌های خارجی آن را منتشر کرده بودند، بی‌پایه و اساس خواند و آن را تکذیب کرد. در چنین فضایی که اکثریت رسانه‌ها به دنبال جایگزین متکی بودند، سرانجام حکم برکناری متکی منتشر شد:
جناب آقای منوچهر متکی
سلام علیکم:

بدین وسیله از زحمات و خدمات جنابعالی در دوران تصدی مسئولیت وزارت امور خارجه تشکر و قدردانی می‌کنم.
امیدوارم این زحمات در پیشگاه خداوند مأجور باشد و جنابعالی نیز در کلیه مراحل زندگی و خدمت به مردم عزیز میهن اسلامی موفق و مؤید باشید. عزت و سعادت جنابعالی را از خداوند منان خواستارم.
محمود احمدی‌نژاد
پس از این حکم بلافاصله حجم سنگینی از موضعگیری‌ها علیه دولت درخصوص نحوه برکناری متکی آغاز شد. معاون اول رئیس‌جمهور در توضیح نحوه برکناری وی یادآور شد: «برخی مطبوعات و رسانه‌ها اعلام کردند زمانی که آقای متکی در سفر بود رئیس‌جمهور تصمیم گرفت که ایشان را از سمت خود برکنار کند که هرگز چنین نیست.» رحیمی در حاشیه مراسم تودیع متکی که خودش در آن حاضر نبود، گفت:‌ «رئیس‌جمهور با وی درخصوص این موضوع به صورت مفصل صحبت کرده و وی در جریان این تغییر بوده است.» رحیمی همچنین گفت: «رئیس‌جمهور با متکی برای مسئولیت دیگری در دولت مذاکره کرده و وی بعد از استراحتی کوتاه به یکی از امور در دولت دعوت می‌شود.» اما منوچهر متکی وزیر امور خارجه سابق که طعم تلخ برکناری آزارش می‌داد، سخن دیگری داشت: «هرگز در جریان تغییر به فاصله 24ساعت بعد از عزیمت به مأموریت و مضحک‌تر از آن تعیین روز تودیع و معارفه قرار نگرفته است.» منوچهر متکی این نحوه برخورد (برکناری وزیر امور خارجه هنگام انجام مأموریت) را غیراسلامی، خارج از عرف سیاسی و دیپلماتیک و توهین‌آمیز خواند! ثمره هاشمی هم اما در حاشیه اجلاس وزرای زن کشورهای اسلامی در پاسخ به این سؤال که گفته می‌شود آقای متکی در جریان تغییر خود نبوده است، گفت: «شنبه هفته گذشته با آقای متکی درخصوص تغییر صحبت شد و ایشان نیز آمادگی خود را اعلام کردند.» دستیار ارشد رئیس‌جمهور با بیان این مطلب افزود: «ایشان قرار بود روز دوشنبه از سفر سنگال به تهران برگردند و با توجه به این موضوع نیز روز دوشنبه این موضوع اعلام شد.» البته علی لاریجانی هم خیلی زود به میدان آمد تا از رئیس سابق ستادهای خود حمایت کند. وی در بخشی از سخنانش با اشاره به برکناری متکی اظهار داشت: «لازم می‌دانم از زحمات و خدمات جناب آقای متکی وزیر محترم پیشین وزارت خارجه تشکر کنم.
البته حق این بود چنانچه بحث بر سر جابه‌جایی وزیر خارجه است با تدبیر و حفظ حرمت تغییر وزیر انجام گیرد نه در حین سفر جابه‌جایی صورت گیرد که به تفسیرهای نامناسب نسبت به شرایط کشور دامن زند.» متکی بلافاصله پس از برکناری‌اش به خاستگاه اصلی خود بازگشت و امروز به عنوان نماینده جبهه پیروان خط امام و رهبری در کمیته 8+7، سمت مدیریت اجرایی این کمیته را نیز برعهده دارد و البته گاه و بیگاه به دولت نیز انتقاداتی می‌کند. او اخیراً با بیان اینکه بحث ایرانیت، ایرانگردی و کوروش به عنوان نماد تاریخی در جای خود باید بررسی شود، بیان داشت: «اگر به باورهای دیگری در جامعه امروز بپردازیم اشکال معنوی را به دنبال دارد.» وی افزود: «در قضیه معاون اول رئیس‌جمهوری در ابتدای دولت دهم التزام به ولایت فقیه که اساس مشروعیت‌ها در نظام است مورد خدشه قرار گرفت و این در حالی بود که حکم حکومتی صادر شده با تأخیر پذیرفته شد.» وی اضافه کرد: «وقفه یک هفته‌ای در موضوع تغییر دیگر در حکم وزارت اطلاعات نیز از انحراف‌هایی بود که در این دولت صورت گرفت و التزام به حکم حکومتی به موقع انجام نشد.» وی ادامه داد: «برخی از وزرای دولت نهم سه تا چهار بار عوض شدند، سه بار وزیر کشور تغییر کرد و همگی رفتند که البته این حق رئیس‌جمهور و قانونی است اما رهبری یک مورد را روی آن دست گذاشت که آن نیز نسبت به حساسیت جایگاه وزارت اطلاعات بود.» متکی ادامه داد: «ما دعا می‌کنیم در دولت دهم، عدم التزام در اجرای حکم حکومتی از دو بار به سه بار نرسد و اگر ادامه یابد به مشکلات ریشه‌ای مملکتی تبدیل می‌شود.»
سپاهی اصیل
پرویز فتاح قبل از وزارت نیرو تجربه اشتغال در جهاد سازندگی، سپاه پاسداران، وزارت دفاع، دانشگاه امام حسین(ع) و قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا(ص) را داشت. وی در دوره اول ریاست‌جمهوری محمود‌احمدی‌نژاد وزیر نیروی کابینه نهم بود و پس از آن‌که در ترکیب کابینه دهم قرار نگرفت، توسط سردار جعفری، فرمانده سپاه پاسداران به عنوان جانشین قرارگاه سازندگی خاتم‌الانبیا و مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه منصوب شد. فتاح هرچند پس از جدا شدن از کابینه، کمتر به ایراد نظرات سیاسی پرداخته اما در دوران وزارتش، گاه اظهار نظرهای خاصی داشته است. سایت زاکانی در تاریخ 13 آبان 87 خبر داد، در یکی از جلسات اخیر هیأت وزیران گزارشی در خصوص عملکرد شهردار تهران مطرح شده است که در آن ادعا شده بود اقدامات صورت‌گرفته توسط قالیباف، حرکتی تبلیغاتی از سوی وی برای انتخابات آینده ریاست‌جمهوری است.
این اظهارات با واکنش وزیر نیرو مواجه شد تا جایی که وزیر نیرو در پاسخ به گزارش مذکور گفت این موضوع صحت ندارد و براساس شناختی که در گذشته از قالیباف دارد، می‌داند این مطالب غیر واقعی است. فتاح البته در جای دیگر و در خصوص ریزش‌ها در دولت نهم گفت: «در طول دوره فعالیت دولت نهم نیز برخی اعضای دولت ریزش داشتند که از آن جمله برادر رئیس‌جمهور است که از همه به ایشان نزدیک‌تر و بازرس ویژه ریاست‌جمهوری بود. ایشان هم به‌خط پایان نرسیدند.» فتاح در روزهای اخیر البته بیشتر به جبهه پایداری نزدیک شده است: «بنده برخی از اعضای جبهه پایداری را می‌شناسم، آنها همکاران من در دولت نهم بودند و می‌توانم با قاطعیت اعلام کنم در تدین، صداقت و دلسوزی آنها به نظام شکی نیست.» 8/8/1390
وزیر نیروی دولت نهم همچنین با اعتراض به برخی بی تقوایی‌های رسانه‌ای و تأکید بر رعایت تقوا و اخلاق رسانه‌ای و پرهیز از انتشار اخبار نادرست حتی در قبال مخالفان می‌گوید: «به‌عنوان نمونه، این درست است که نوعی افکار آقای مشایی موجب ضربه زدن به دولت شد اما باز هم نمی‌‌توانیم به او نسبت دروغ یا انحراف اخلاقی بدهیم.» 9/8/90
دفاع پرویز فتاح از مدیریت فعلی وزیر نیرو نیز در جای خود قابل توجه است: «مشکل وزارت نیرو، نامجو نیست»؛ وی با ارسال نامه‌ای به مجلس استیضاح مجید نامجو را که برای دومین بار طرح شده زیر سؤال برد.
فتاح اخیراً در مصاحبه‌ای به بخشی از دلایل جدایی خود از دولت اشاره کرده است: «من فکر می‌کنم زیاد نباید دنبال دلیل بگردیم، روابط کاری تعریف کننده این تعامل است. من با دکتراحمدی‌نژاد 4 سال کار کردم و حداقل این است که انعکاس بیرونی این همکاری بد نبود. هم‌ من به لطف خدا ظرفیتی داشتم هم ایشان مدارا می‌کرد و اگر مطلبی بین ما وجود داشت، بروز نمی‌دادیم. نه ایشان درباره من صحبت خاص رسانه‌ای داشت و نه من در مورد ایشان. همیشه از دولت حمایت کردم حتی در دوره انتخابات دهم، پس از انتخابات و حتی در دوره‌ای که‌بنده وزیر نبودم حمایت را بر خود واجب دیدم تا حالا چیزی هم نگفته‌ام که کسی استنباط کند من با ناراحتی از ایشان جدا شدم. برخورد ما حمایتی بوده و هست. من فکر می‌کنم باید این منطق را بپذیریم که به دلایل مختلف این جدایی می‌تواند اتفاق بیفتد، مهم ایجاد ظرفیت بالاست. لزوماً هر جدایی به معنای اختلاف نیست آن هم از نوع سیاسی. گاهی پدر و پسر، دو برادر یا دو دوست نمی‌توانند با هم کار کنند. آقای رئیس‌جمهور یک سبک خاصی دارد و نشان داده‌اند رودربایستی با کسی ندارد و بر همین اساس در دولت نهم به دلایل مختلف جابه‌جایی‌های زیادی صورت گرفت.» مدیرعامل بنیاد تعاون سپاه در خصوص دعوت به ادامه همکاری با دولت نیز می‌گوید: نظر رئیس‌جمهور این بود که من به دولت کمک کنم. پیشنهاد هم، سفیر شدن در برخی کشورهای مهم یا رفتن به سازمان انرژی اتمی بود که این سازمان‌ها همه جزو دولت هستند، اما باب طبع من نبود و از ایشان عذرخواهی کردم.»
یار محسن رضایی
داوود دانش جعفری در سال ۱۳۳۳ در تهران متولد شد. او دکترای خود را سال ۱۳۸۰ از دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی کسب نمود و در سال 84 همکاری خود با دولت را به عنوان وزیر اقتصاد آغاز کرد. زمزمه جدایی یار پیشین محسن رضایی از دولت در اوایل سال ۱۳۸۷ به گوش رسید؛ در آن ایام براساس فضاسازی رسانه‌ای فشار زیادی به دولت وارد می‌شد. دانش جعفری در سال‌های ابتدایی بیشتر مشغول دفاع از عملکرد اقتصادی دولت بود: «سیاست‌های دولت نهم به دو دسته تقسیم می‌شوند که یک دسته مربوط به سیاست‌های کلان مثل چشم‌انداز 20 ساله و دسته دیگر مربوط به گرایشات خود دولت است. توسعه عدالت محور یکی از گرایشات اساسی دولت است که بر اساس آن جهت‌گیری‌های دولت نباید تنها باانگیزه رشد اقتصادی صورت گیرد بلکه توزیع عادلانه درآمد ونیز توسعه کلیه مناطق کشور باید درنظر گرفته شوند. گرانی در مورد چند قلم کالا مانند لبنیات و فلزات نشان‌دهنده تورم نمی‌باشد و اتفاقاً نرخ تورم با کاهش یکی دو درصدی در ماه‌های اخیر، به 5/10 درصد رسیده است.» 12/4/85
او البته در برابر شایعه جدایی‌اش از دولت نیز اینگونه موضع‌گیری می‌کرد: «کسانی که چنین شایعه‌ای را نقل قول می‌کنند [جدایی من از دولت] شاید به دلیل تغییرات جدیدی که در کابینه دولت رخ داده است باشد، در حالی که دولت با تمام وجود و با هماهنگی کامل مشغول فعالیت‌های جاری بوده است، ضمن اینکه تغییرات در هر کابینه‌ای طبیعی و عادی است.» 18/9/86
وی همچنین افزود: «من در حال حاضر مشغول خدمت هستم و فعالیت خود را نیز ادامه می‌دهم. البته در مورد بعضی هم این شایعات بود و به واقعیت گرایید. بنده یک سیاست کاری خاص را از ابتدا در این زمینه دنبال می‌کردم و آن این است که هر روز که کارم خاتمه می‌یابد و دفترم را ترک می‌کنم فکر می‌کنم که آخرین روزی است که به کار آمده‌ام ولی فردای آن روز هم با این تصور که سال‌ها می‌خواهم به کار ادامه دهم کار خود را شروع می‌کنم.» اما شایعات بالاخره جامه واقعیت به خود گرفت و دانش جعفری به دلایل مختلف از جمله اختلاف نظر با رئیس‌جمهور در مسائل اقتصادی، از دولت کنار گذاشته شد. او در مراسم تودیع خود اما شمشیر را برای دولت از رو بست: «انتقاد‌هایی که می‌شد گاهی به اتهام و شبهه ربوی بودن بعضی از عملیات بانکی، گاهی به خاطر بالا بودن سود بانکی، گاهی برای تبدیل بانک‌ها به بانک قرض‌الحسنه، گاهی به دلیل داشتن ارتباط سیاسی بعضی از مدیران با بعضی از اشخاص بانفوذ، گاهی به خاطر معوق شدن بازپرداخت‌ها، گاهی به خاطر دادن تسهیلات به اشخاص خاص، گاهی به خاطر ندادن تسهیلات کافی به طرح‌های مورد نظر دولت و داستان بیمه ایران بود که در نهایت همه مطلع شدند، اما موجبات تضعیف نظام بیمه‌ای کشور را فراهم نمود. آتش تهیه این حملات عموماً از طرف کسانی ریخته می‌شد که حتی یک روز هم سابقه فعالیت در نظام بانکی و بیمه‌ای کشور را نداشتند و صرفاً با برداشت‌های غیر اجرایی خود عملکرد این مجموعه‌ها را نظاره می‌کردند.
عده‌ای سعی می‌کردند با اعمال‌نظرهای مختلف در ظاهر تحولی بوجود آورند ولی ما عملاً مشاهده کردیم که آنها دارند این مجموعه‌های ارزشمند را از کار می‌اندازند زیرا که طرحی جایگزین نداشتند و صرفاً از وضع موجود ایراد می‌گرفتند. در طرح مربوط به انحلال سازمان برنامه هم دیده بودم که این اقدام حساب شده نبود و جز ایجاد سرخوردگی و یأس برای کارکنان این سازمان عظیم اثر دیگری نداشت! به قرار اطلاع در قسمت بازرسی رئیس جمهور افرادی نفوذ کرده بودند که جزو ناراضی‌های دستگاه‌ها بودند. عده‌ای هم بودند که صلاحیت پذیرش شغل را نداشتند. به طور مثال معاون اقتصادی بازرسی یک دامپزشک بود. قاعدتاً اشراف او به مسائل اقتصادی نمی‌تواند بالا باشد. این افراد با دسترسی محدودی که داشتند، به خود اجازه می‌دادند در مسائل پیچیده گزارش تهیه کنند و با دسترسی آسانی که به مقام بالا داشتند، ذهنیت کارشناسی نشده خود را منتقل کنند. اینها مدیران بالای دستگاه‌های اجرایی، حتی وزرا را نیز که منتخب رئیس جمهور بودند و از مجلس رأی اعتماد گرفته بودند، به راحتی زیر سؤال می‌بردند و در موارد بسیاری باعث شکل‌گیری مدیریت دوگانه یا موازی در دستگاه‌ها شدند!»3/2/87
دانش جعفری البته چندی بعد از جدا شدنش از دولت گفت: «من به مجموعه دولت وشعارهای آقای رئیس‌جمهور اعتقاد دارم و ایشان را انسانی عدالت‌خواه می‌دانم. سفرهای استانی برای من تجربه خوبی از ایجاد ارتباط با مردمی‌بود که هیچ وقت مجال ورود به دفترم را پیدا نمی‌کنند. من خیلی وقت‌ها در سفرهای استانی جوانی را می‌دیدم که پای پیاده از رباط‌کریم به منطقه امیریه می‌آمد تا در دبیرستان پیرنیا درس بخواند. من مخالف سفرهای استانی نبودم اما نسبت به سیاست‌هایی که باعث رشد نقدینگی می‌شد انتقاد داشتم.دراین زمینه انتقاد من تنها متوجه دولت نبود. گاهی نمایندگان مجلس هم دراین زمینه نقش مؤثری داشتند. هنوز هم تعداد افرادی که فکر می‌کنند رشد نقدینگی عواقب بدی ندارد در دولت و مجلس زیاد است.» اظهارات دانش جعفری اما ادامه داشت. وی در برنامه زنده تلویزیونی «مثلث شیشه‌ای» که از شبکه تهران پخش می‌شد، رئیس جمهوری را در سه کلمه پرتلاش، مردمی و غیرقابل پیش‌بینی تعریف کرد. وزیر سابق امور اقتصادی و دارایی در پاسخ به اینکه چرا در نطق تودیع احساساتی شد، گفت: «من برای رفتن به دولت سه مسئولیت مهم در دفتر رهبری، مجمع تشخیص مصلحت و کمیسیون اقتصادی مجلس را رها کردم و با همه وجود و عشق برای خدمت به دولت رفتم اما متوجه شدم عشقم واقعی نبود.» دانش جعفری درباره علت خروج از کابینه گفت: «از حدود یکسال پیش احساس می‌کردم مورد اعتماد رئیس جمهور نیستم.
ماجرای بیمه ایران (دستور رئیس‌جمهور برای عزل هیأت مدیره بیمه ایران در پی گزارش دیوان محاسبات)، را که از صدا و سیما شنیدم، شوک عجیبی بود و بعد از آن به آقای احمدی‌نژاد گفتم استنباط من این است که اعتماد لازم وجود ندارد پس بهتر است از فرد دیگری برای وزارت اقتصاد استفاده کنید البته تا پیدا کردن جایگزین، ادامه می‌دهم و پیدا کردن جایگزین، یک سال طول کشید.» اما دانش جعفری نیز جزو افرادی بود که بلافاصله پس از جدایی از دولت به خاستگاه اصلی سیاسی خود بازگشت. ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸این خبر بر روی خروجی رسانه‌ها قرار گرفت: «در جلسه‌ای که شب گذشته بین محسن رضایی و برخی نزدیکان و حامیان وی برگزار شد و تا ساعاتی از بامداد امروز به طول انجامید، در نهایت توافق برای انتخاب داوود دانش جعفری به عنوان رئیس ستاد انتخاباتی محسن رضایی در انتخابات پیش رو حاصل شد.»
معروف امروز، ناشناخته دیروز
کامران باقری لنکرانی بی‌شک یکی از جوان‌ترین اعضای کابینه نهم بود، وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، دکترای عمومی و فوق تخصص گوارش و کبد را از دانشگاه شیراز اخذ کرده و تنها به عنوان یک نخبه جوان در سطح جامعه پزشکی شیراز شناخته می‌شد. اما با شروع دولت نهم و همراه با بخش جدیدی از رویش‌های انقلاب اسلامی، وی نیز به میدان آمده و به عنوان یک چهره شاخص علمی و اجرایی در جامعه مطرح شد. دکتر کامران باقری لنکرانی در عرصه سیاسی نیز تلاش‌هایی داشت وی در طول دوران مسئولیت خود به آرمان‌های دولت نهم و احمدی‌نژاد اشاره می‌کرد و می‌گفت: «تمام سعی دولت آقای احمدی نژاد بر این است که چهار اصل مهم مهرورزی، عدالت‌گستری، تعهد و ساده‌زیستی که رئیس‌جمهور در مراسم تحلیف بیان داشتند را در جامعه به مرحله ظهور برساند.» 26/5/85
او در مراسم جشن پیروزی رئیس‌جمهور در انتخابات دهم نیز در سنندج گفت: «کسب آرای حداکثری توسط احمدی‌نژاد، جهش بزرگی به سمت پیشرفت و توسعه دوچندان کشور است.» 24/3/88
باقری لنکرانی پس از راه نیافتن به دولت دهم مشی صبورانه‌تر از دیگران داشت و در همین خصوص گفت: «از خدمات چهارساله‌ام در وزارت بهداشت دولت نهم پشیمان نیستم و تمام تلاشم را برای خدمت به مردم انجام دادم.» وی تأکید کرد: این آمد و رفتن‌ها طبیعت کار است. 16/6/88
باقری لنکرانی البته در حوادث فتنه‌گران پس از انتخابات نیز نقش فعالی داشت و بارها از آرمان‌های رهبری دفاع جانانه‌ای را به عمل آورد. او البته همچنان نسبت به دولت نیز روشی متعادل و منصفانه داشت: «یکی از ویژگی‎های آقای رئیس‌جمهور که بالاخره در نوع خودش هم ویژگی قابل تقدیری است، صداقت‎ ایشان در گفتار است. ما از ایشان ندیدیم که برخلاف باورشان صحبت کنند.»۱۳۸۹/۲/۱۲
با تشکیل جبهه پایداری در استان فارس، کامران باقری لنکرانی هدایت این جبهه در شیراز را بر عهده گرفت. اما با افزایش فعالیت‌های سیاسی و حزبی لنکرانی شاهد تغییر با شیب ملایم در ادبیات سیاسی او هستیم. رسانه‌ها نیز به خوبی این تغییر را احساس و منتظر فرصتی هستند تا از مواضع جوان محبوب دولت نهم سوژه‌ای مناسب شکار کنند. در همین بین یکی از روزنامه‌های جریان دوم خرداد با اشاره به خبر برکناری باقری لنکرانی از سردبیری یک نشریه به نقل از لنکرانی نوشت: «برکناریم از سردبیری نشریه بین‌المللی پزشکی هلال احمر اهمیت زیادی ندارد اما امیدواریم این تصمیم مسئولان جمعیت هلال احمر به خاطر موضعگیری‌های بنده علیه جریان انحرافی نباشد!» ۱۱ /8/۱۳۹۰
در این بین البته بعضی از رسانه‌ها تلاش‌های بسیاری کردند تا او را در مقابل دولت قرار دهند، باقری لنکرانی در پاسخ به این پرسش فارس که آیا ممکن است موضعگیری‌های شما علیه جریان انحرافی عامل برکناری شما از سردبیری این نشریه علمی باشد، ادامه داد: «در هر صورت این موضوع مهمی نیست که ارزش خبری داشته باشد یک روز از من برای سردبیری این نشریه دعوت کردند یک روز هم تصمیمشان عوض شد و مرا برکنار کردند من خودم این تلقی را ندارم که به خاطر موضعگیری‌های من علیه جریان انحرافی باشد و امیدواریم که به خاطر این موضعگیری‌ها نبوده باشد.» 10/7/90
لنکرانی البته همچنان سعی می‌کند در برابر پرسش‌های تفرقه‌آمیز، پاسخ‌های معقول و هوشمندانه بدهد: آقای دکتر چرا شما از کابینه نهم کنار گذاشته شدید؟ ـ من ده‌ها بار پاسخ این سؤال را دادم. دوره وزارت ماندگار نیست. در وزارت بهداشت نیز فردی نبوده که دو بار پشت سر هم وزیر شود. تلقی من نیز این نبود که دور دوم نیز سکان‌دار وزارت بهداشت شوم. بعد از انتخابات دهم، رئیس جمهور بنده را خواستند و گفتند که در بررسی‌ها به این نتیجه رسیده‌ام که تعدادی وزرای کابینه باید از خانم‌ها باشند که یکی از آنها وزارتخانه شماست. به من گفتند مشکلی با این مسئله نداری که من هم تشکر کردم و گفتم خدا پدر شما را بیامرزد (با خنده) و خوشحالم که بار از روی دوش من برداشته می‌شود. من چیزی که می‌فهمم این است که هم دولت نهم و هم دولت دهم تلاششان بر خدمت‌رسانی و احیای گفتمان انقلاب اسلامی بوده است. البته انکار نمی‌کنم که برای دولت دهم حاشیه‌های بیشتری رقم خورده است. این موضوع که چرا حاشیه‌ها به‌وجود آمده نیز جای بحث دارد. فکر می‌کنم این حاشیه‌ها زحمات وزرا را تحت‌الشعاع قرار داد.در دولت وزیری نداریم که در صحنه خدمت‌رسانی و حضور در عرصه‌های مختلف کاهل باشد. همگی وزرا تلاش سنگینی را انجام می‌دهند، اما این حاشیه‌ها باعث شده زحمات آنها آن طور که شایسته است جلوه نکند. 19/4/1390
او نقاط منفی دولت را این گونه برمی‌شمارد: «چالش 11 روز خانه‌نشینی احمدی‌نژاد را یک نقطه خیلی منفی می‌دانم. عملکرد بودجه فرهنگی سال گذشته را یک نقطه منفی و مسئله‌دار می‌بینیم، حاشیه‌سازی را که در اطراف ایشان وجود دارد یک نقطه منفی و جدی می‌بینیم، اما معنی‌اش این نیست که ما نقاط مثبت را فراموش کنیم و به آنها توجه نکنیم. اما ادبیات روزهای آینده باقری‌لنکرانی درخصوص دولت به کدام سمت پیش می‌رود؟ این سؤالی است که پاسخ آن ارتباط دقیقی با نحوه حرکت جبهه پایداری خواهد داشت. آیا چهره شاخص این جبهه خاستگاه خود را فراموش خواهد کرد؟»
 مشاور محتاط
غلامحسین الهام متولد 1338 است، وی در مقطعی از دولت احمدی‌نژاد مسئولیت‌هایی همچون رئیس دفتر رئیس جمهور، سخنگوی دولت، وزیر دادگستری، ریاست ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز را تجربه کرد. البته مهمترین مسئولیت‌های دکتر الهام قبل از ریاست جمهوری دکتر احمدی‌نژاد در استادیاری گروه جزا و جرم‌شناسی دانشکده حقوق دانشگاه تهران و عضویت شورای نگهبان خلاصه می‌شد. غلامحسین الهام، از همان ابتدا جزو مدافعان دولت محسوب می‌شد. در تاریخ سوم تیر 85 در پاسخ به این سؤال که «انتظاراتی که مردم با توجه به شعارهای انتخاباتی آقای احمدی‌نژاد داشتند، چه بود و الآن آنها را چقدر محقق شده می‌بینید؟» گفت: من فکر می‌کنم مردم به این صفا و سادگی رأی دادند و این تحقق پیدا کرد و فریب نخوردند. بعد از یکسال هم مردم این را می‌بینند که باید از آن مراقبت کرد؛ این دستاورد مهمی بود.»
رئیس دفتر رئیس جمهور همچنین یادآور شد: «این را هم عرض کنم شاید هم در سؤال شما باشد، هیچ دولتی مثل این دولت از روز اول مورد نقد نبود. دولت‌ها اول با بوق و کرنا و دهل و به تعبیر ما با ماه عسلی آغاز می‌کنند اما این دولت یک روز هم ماه عسل نداشته است. شرایط سختی را هم در تعامل با همه طیف‌ها، مجلس، ارکان حکومت، نخبگان و احزاب داشته است. دولت نهم پیام و مطالبات تمام لایه‌های اجتماعی را از ابتدا تاکنون رصد کرده و حتی پیام کسانی که در انتخابات به رئیس‌جمهور رأی نداده‌اند را نیز مورد توجه دارد و این در حالی است که جبهه مخالف دولت تلاش دارد با تمام توان مانع کارآمدی دولت نهم شود.» 17/4/85
الهام در خصوص شایعات پیرامون حضور معاون رئیس‌جمهور در مراسمی که باعنوان رقص از آن یاد می‌شود، گفت: «موضوع مربوط به جلسه رسمی است که سازمان کنفرانس اسلامی در مورد گردشگری کشورهای اسلامی برگزار کرده بود و سیاست عمومی موضوع برنامه‌هایی که در خارج برگزار می‌شود، تابع نگاه و سلیقه برگزارکنندگان است و معمولاً روش تثبیت‌شده جمهوری اسلامی ایران است که هنگامی که قبلاً مشخص شده مطابق با ارزش‌های اسلامی نیست شرکت نمی‌کنند، اما در مواردی برنامه مشخصی وجود ندارد و در ادامه با مشاهده این موارد، جلسه را ترک می‌کنند که ایشان هم توضیح دادند که جلسه را ترک کردند.» 12/10/85
زمانی که مجلس شورای اسلامی مصوبه ای در خصوص شغل محسوب شدن فعالیت حقوقدانان شورای نگهبان را به تصویب رساند. نخستین مشمول این مصوبه از دید رسانه‌ها و افکار عمومی، غلامحسین الهام محسوب ‌شد. برهمین اساس فردای آن روز اغلب رسانه‌های داخلی و حتی صدا و سیما از قطعی شدن تغییر سمت سخنگوی دولت و وزیر دادگستری در صورت تأیید مصوبه قوه مقننه از سوی شورای نگهبان خبر دادند بلافاصله پس از این جریانات، سخنگوی دولت در نامه‌ای گلایه‌آمیز خطاب به رئیس‌جمهور ضمن اشاره به مصوبه مجلس و برخی برنامه‌های صدا و سیما در خصوص وی، برای کناره‌گیری از مناصب دولتی اعلام آمادگی کرد:
«نسبت اینجانب با دولت کریمه و خدمتگزار، نسبتی اعتقادی است. حمایت و محبوبیت وسیع مردمی جنابعالی متکی بر گفتمان شماست که گفتمان امام راحل و احیای آرمان‌های بلند انقلاب اسلامی بویژه عدالت است. حمایت مقام‌معظم‌رهبری مدظله از این گفتمان، قوی‌ترین و بی‌سابقه‌ترین حمایت گفتمانی و فکری نسبت به همه دولت‌ها، ‌تاکنون است. این امر مسئولیت همگان را ‌در تقویت و حمایت این دولت مضاعف می‌کند. روحیه استکبارستیزی،‌حق‌جویی و عدالت‌خواهی توحید محور، شجاعت و صراحت، منطق و استدلال، ‌از جنابعالی به عنوان نماینده ملت بزرگ و عظیم ایران اسلامی،‌ چهره‌ای محبوب و با نفوذ در عرصه جهانی ساخته که موجب عزت و سر بلندی تاریخی کشوری است که نظام آن ودیعه امام راحل و مبتنی بر خون پاک هزاران شهید مخلص است. اینجانب حمایت و هر نوع تلاش برای ترویج و بسط و تحکیم چنین آرمانی الهی و اسلامی را برای خود افتخار و آن را جهادی عقیدتی می‌دانم که در برابر این عظمت «سر و جان را نتوان گفت که مقداری هست.» این موضوع اختصاص به حضور در دولت و مسئولیتی که جز امانت و میدان آزمون آدمیان نیست، ‌ندارد.
در هر جا و هر مکانی خود را سرباز عقیدتی چنین جبهه‌ای می‌دانم. اینک که این مصوبه از تصویب مجلس گذشته، اگر چه هنوز، نظر شورای نگهبان در مورد آن اعلام نشده، ‌به این منظور که رویه سی ساله که هیچگاه برآن خدشه وارد نشده، ‌شکسته نشود و شاید با کناره‌گیری اینجانب از مسئولیت‌های دولتی مجلس محترم از صرف وقت فراوان در بهم زدن معیار‌های تثبیت شده، ‌منصرف شود، ‌آمادگی خود را برای کناره‌گیری از مسئولیت‌های دولتی اعلام می‌دارم. از خداوند متعال توفیق پایداری بر مبانی اسلام ناب محمدی(ص) و حرکت در خط امام و رهبری و حسن عاقبت مسئلت دارم.» اما در 21 اردیبهشت 1387 رئیس‌جمهور در نامه خود ضمن دل‌جویی از الهام، مقاومت وی را خواستار شد: «یک بار دیگر شما را به عهدی که بسته‌ایم توجه می‌دهم. قرار بود در راه خدمت به مردم و اصلاح اساسی امور و پی‌گیری اهداف بلند، ‌مقاوم و صبور باشیم. بدیهی است هر چه جلوتر می‌رویم فشار‌ها و بی‌انصافی‌های برخی بیشتر می‌شود و شما باید تحمل کنید....چه بسیار مدعیان ارزش‌ها و حتی دین‌داری که در وقت آزمایش، دنیاطلبان حرفه‌ای و خودخواهان غرق‌شده در دنیای آرزوهای کوچک مادی، از کار در می‌آیند.»
اما با گذشت زمان و بر سر کارآمدن دولت دهم، الهام از دولت جدا شد و هرچند عنوان مشاور حقوقی رئیس‌جمهور را یدک می‌کشید اما در برخی صحنه‌ها که نیاز به حضور او احساس می‌شد، سکوت را ترجیح داد. اما شاید بتوان او را جزو معدود نفراتی دانست که ضمن حضور در جمع جبهه پایداری و در اوج فتنه‌ها چندان از جاده انصاف خارج نشد: «به نظر بنده اصول‌گرایان به همان معنای مصطلح سؤال قبلی شما، هنوز فکر می‌کنند احمدی‌نژاد عارضه‌ای است که دیر یا زود باید رفع یا دفع شود. عمر اصول‌گرایان بعد از احمدی‌نژاد صرف چالش و جبران شکست خودشان با طرق نادرست شده است.» 4 تیر 90
الهام در پاسخ به سؤال فارس مبنی بر اینکه احمدی‌نژاد سال 89 و 90 را چقدر متفاوت از احمدی‌نژاد 84 می‌دانید، گفت: «تغییری در روحیات فردی او دیده نمی‌شود، ساده زیست و مردم‌گرا است. هیچ بدبینی و شائبه مالی نسبت به شخص او وجود ندارد. فوق‌العاده پر کار است. استکبار ستیز است. انقلابی است. روحیه ضدصهیونیستی او تغییری نکرده است. مقاوم است.» الهام اما اظهارات متفاوتی هم داشت: سخنگوی دولت نهم در شهریور 90 با اشاره به شیوع جریان موسوم به انحرافی در بدنه دولت دهم، هشدار داد: «متأسفانه جریان انحرافی، فرآیند پویایی انقلاب را تبدیل به ایستایی و توقف کرده است.»
«همچنان که‌هاشمی در فتنه 88 نیز از فتنه گران حمایت کرد، حتی جریان انحرافی را نیز می‌تواند مدیریت کند چرا که‌هاشمی یک سیاسی کار توانمند است و به خاطر اینکه قدرت برای او اصالت دارد و نه مکتب، از گروه‌های مختلف استفاده ابزاری می‌کند حتی اگر منحرف و فتنه گر باشند.»
مشاور حقوقی رئیس جمهور جریان انحرافی را حرکت مدیریت شده فتنه سال 88 خواند و تصریح کرد: «فتنه‌گران از رأس جریان انحرافی برای تحقق اهداف شکست خورده خود استفاده می‌کنند.» الهام در جای دیگر نیز اما گفت: «هر خبرنگاری از ما در دولت نهم پرسید که شما در کابینه هستید یا نیستید، پاسخ دادم که چه در کابینه باشم و چه در کابینه نباشم با دولت هستم و امروز هم با گفتمان ارزشی دولت همراهی داریم. اگر دیدید منی که امروز حرف می‌زنم، حرف‌هایم بر این معیار است که در دولت نیستم و حرف‌هایم این است که در دولت که وارد شوم مسائل حل می‌شود، شما بدانید که من در ریل انقلاب حرکت نمی‌کنم. معیار را شما دارید، همه ما را با معیارهایتان می‌سنجید، اگر معیار این تنازعات باشد حتماً ما منحرف هستیم و این خودش انحراف است.» الهام همچنین در آبان‌ماه 90 و در واکنش به نحوه برخورد کمیته وحدت با رئیس‌جمهور می‌گوید: «امروز گروه 8+7 دولت را کنار گذاشته، در حالی که دولت هنوز هم در نظرسنجی‌های انتخاباتی رأی بالایی دارد و اگر این ظرفیت و قدرت دولت از دید جبهه اصولگرایان مغفول واقع بماند شرایط ویژه‌ای را برای گروه‌های مقابل به وجود خواهد آورد. موج جبهه پایداری هم اعلام یک جریان جدید نیست، بلکه ما همان طرفداران دولت هستیم.»  
 بازگشت به اردوگاه اصلی
مهرداد بذرپاش یکی از رویش‌های جریان سوم تیر بود، بذرپاش در رابطه با آشنایی‌اش با دکتر احمدی‌نژاد می‌گوید: «آشنایی من این طور بود که اتمام درسم همزمان با شهردار شدن آقای احمدی‌نژاد بود. قبل از آن آقای احمدی‌نژاد را یک بار هم ندیده بودم و اصلاً من در دانشگاه شریف بودم و ایشان در دانشگاه علم و صنعت. خب قرار بود در مقطعی در صدا و سیما کمک دوستان کنیم که یک روز به من گفتند: آقای احمدی‌نژاد می‌خواهد شما را ببیند. رفتم و یکی دو جلسه با هم داشتیم. آقای احمدی‌نژاد به من گفت: شما بیا در شهرداری کمک کن و من هم احساس کردم در آن مقطع شهرداری می‌خواهد نماد خاصی از خدمتگزاری را عرضه کند. احساس کردم این لطف خداست که شامل حال من شده و یک عرصه جدیدی را با حال و هوای دانشجویی می‌توانم عرضه کنم. خب بنده هم استقبال کردم و کارم از آن زمان شروع شد. در شهرداری انسان احساس می‌کند وقتی یک کاری انجام می‌دهد، مردم آن را به طور مستقیم احساس می‌کنند، کلاً کار شهرداری حس خدمتگزاری متفاوتی را به انسان می‌دهد، از همین رو خیلی آن ایام زیبا بود و دوست‌داشتنی.»
بذرپاش در دولت نهم و دهم مسئولیت‌های متفاوت و زیادی را عهده‌دار شد از ریاست گروه مشاوران جوان تا مدیرعاملی پارس خودرو و سایپا و از سوی دیگر ریاست سازمان ملی جوانان اما در کنار مسئولیت‌هایش به فعالیت‌های سیاسی نیز می‌پرداخت. وی در انتخابات شورای شهر سعی کرد لیست انتخاباتی حامیان رئیس‌جمهور را سروسامان دهد. وی در همین زمینه می‌گوید: دولت وظیفه خودش را انجام می‌دهد و قانون را هم رعایت می‌کند، اما قطعاً اگر تفکرات و برنامه‌های دولت با شوراها هماهنگ باشد، توافقات سریع‌تر انجام شده و کارها خیلی زودتر انجام می‌شود. وی در ابتدا با اشاره به این‌که ستاد رایحه خوش خدمت همان ستاد حامیان مردمی دولت اسلامی است که در انتخابات اخیر ریاست جمهوری شکل گرفته و اکنون به همان نام ستاد حامیان در میان مردم مشهور است، گفت: ادعا داریم در دور اخیر انتخابات ریاست جمهوری، ادب انتخاباتی خاصی حاکم شد که همه به آن اذعان دارند و از این مسئله که کاندیدای انتخاب شده کمترین بهره‌مندی از عوامل پول، تحزب و رسانه را داشت، بنابراین تفاسیر مختلفی، از معجزه تا عوامفریبی، می‌توان کرد. وی در همان ایام می‌گوید: «اولین کمک ما به دولت این است که از انحراف مسیر آن جلوگیری کنیم و اگر انحرافی دیدیم فریاد بزنیم. ساده‌ترین کار ما در این راستا برپا کردن نشست‌های پرسش و پاسخ با مسئولان و بازخواست کردن از آنهاست. متأسفانه شما شاهد هستید که همه از خودی و غیرخودی امروز دولت را می‌زنند و حجت ما تأییدات مقام معظم رهبری از این دولت است.»
بذرپاش در 18 شهریور 1386 گفت: «احمدی‌نژاد در دو سال اخیر، معیاری را برای تحرک و تلاش مسئولان معرفی کرد که منتقدین دولت نیز در محافل خصوصی خود زبان به اعتراف گشوده‌اند که هر کس بعد از احمدی‌نژاد سکان هدایت دولت را در دست بگیرد در برابر این معیار ثبت شده، کار و مسئولیتش بسیار سنگین خواهد بود اما متأسفانه در رسانه‌های خود زبان به تخریب دولت باز می‌کنند.» بذرپاش اما بعد از برکناری خود، سکوت را برگزید آنچنان که در نامه خود به رئیس‌جمهور نوشت: «معتقدم در برهه حساس کنونی که انقلاب اقتصادی ایران با اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها آغاز شده است، باید از میل به حاشیه، مسئله‌سازی و تفرقه‌ پرهیز کرد و به این اقدام بزرگ یاری رساند. طبیعی است هر سخن و اقدام غیرضرور که نتیجه آن لطمه زدن به این طرح بزرگ باشد، جفا در حق ملت ایران و خدمت به فتنه‌گران و حاشیه‌زیستان است. بذرپاش، سرباز کوچک نظام و رهبری است و همواره دعا گویتان خواهد بود.» وی پس از جدایی از دولت البته به سپاه نزدیک شد و در بنیاد تعاون مسئولیت گرفت. بذرپاش که این اواخر بیشتر با جبهه پایداری‌ها در رفت‌وآمد بود، در روزهای گذشته به ناگهان در کمیته وحدت اصولگرایان سمت گرفت و درواقع به اردوگاه اصلی سیاسی خود بازگشت.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات