تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۳۹۰ - ۱۳:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۳۳۸۰۶

شلیک در وضعیت رگبار


حسام‌الدین برومند
آمریکایی ها بدون تردید در مواجهه با جمهوری اسلامی هیچ گاه زمستان 2011 را فراموش نخواهند کرد. زمستانی که ابتدا و انتهای آن یک منحنی از سیاست های خزان زده واشنگتن را بدون مه گرفتگی و غبارآلودگی ترسیم می کند.
در ابتدا و 11 اکتبر بود که دولت آمریکا به یکباره مدعی طرح کذایی ترور سفیر عربستان در خاک واشنگتن از سوی ایران شد و تنها 3 روز پس از آن در پی این ادعای واهی، شکایت خود علیه کشورمان را بر روی میز شورای امنیت سازمان ملل گذاشت.
4 روز بعد- 15اکتبر- احمد شهید با عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر به صحنه آمد و در یک رونویسی معنادار از گزارش های پوچ ضدانقلاب بر ضد ایران اسلامی، وضعیت حقوق بشر در ایران را وخامت بار توصیف کرد.!
آمریکایی ها در ادامه و در ماه نوامبر نیز به آب و آتش زدند تا در گرماگرم فضای هجمه ها و فشارها علیه جمهوری اسلامی 3 قطعنامه بر ضد ایران در فاصله 3 روز صادر شد. 18 نوامبر به بهانه برنامه هسته ای کشورمان، شورای حکام قطعنامه صادر کرد و در همان روز مجمع عمومی سازمان ملل به بهانه طرح کذایی ترور سفیر عربستان در خاک واشنگتن با کارگردانی مستقیم آمریکا صدور قطعنامه علیه ایران را به انجام رساند. 21 نوامبر هم مجمع عمومی سازمان ملل با دست خالی و با اقلیت کشورها (86 کشور) قطعنامه ای به اصطلاح حقوق بشری علیه ایران اسلامی صادر کرد.
بدین ترتیب؛ اواخر ماه نوامبر آمریکایی ها سرخوش از مجموعه اقداماتی که علیه ایران انجام داده اند در شیپورهای فریب خود دمیدند که ایران در «انزوا»! قرار گرفته است و از سوی دیگر؛ تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی کشورمان را پیگیری می کردند که در ابتدای «دسامبر» پس از تمامی تحرکات و تقلاهای بی وقفه در صدور قطعنامه ها، کلید زدن تحریم ها، جار و جنجال رسانه ای و هیاهوها به امید اینکه ایران را به گوشه رینگ کشانده اند یک ضرب شست تاریخی از جمهوری اسلامی خوردند؛ «شکار پهپاد جاسوسی 170RQ در کمینگاه الکترونیکی نیروهای مسلح ایران».
این اقدام بزرگ آمریکایی ها را در موقعیت شوک قرار داده و تا جایی پیش رفت که دوشنبه گذشته باراک اوباما ملتمسانه و عجزآلود خواستار پس دادن هواپیمای پیشرفته جاسوسی آمریکا از ایران شد. اما کار حتی بدین جا ختم نشده است و نکته گفتنی این است که آمریکایی ها در نبرد حقوقی نیز باید خود را برای پاسخ های قاطعانه و مجموعه اقدامات پدافندی و آفندی جمهوری اسلامی آماده کنند.
درخواست ایران برای بازداشت 2 مقام آمریکایی از اینترپل که روز سه شنبه از سوی دادستان کل کشور علنی شد گام اول و آغاز این کارزار حقوقی است تا برخلاف بلوف های آقای اوباما و خانم کلینتون، این جمهوری اسلامی باشد که این پالس و پیام روشن را به کابوها و ششلول بندها بدهد که دوره رجزخوانی های دون کیشوت وار گذشته و ایران اسلامی با اقتدار و به قوت و در عمل- نه شعار- «همه گزینه ها را روی میز قرار داده است».
از همین روی؛ این نوشته تلاش می کند تا حدودی بایسته های این نبرد و کارزار را در منازعه پرچالش حقوقی با آمریکا قلمی نماید.
1- جمهوری اسلامی طی 3 دهه گذشته قربانی اقدامات ضدحقوق بشری آمریکا بوده است. حمایت آشکار آمریکا از صدام در جریان جنگ تحمیلی، حمله موشکی آمریکا به هواپیمای ایرباس ایران در سال 67 از عرشه ناو وینسنز، حمله موشکی آمریکا به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس در دهه 60، حمایت های پیدا و پنهان از گروهک تروریستی منافقین و دیگر گروهک های تروریستی نظیر جندالشیطان و... بر ضد ایران، تصویب تحریم های یکجانبه و مشدده بر خلاف قواعد و مقررات بین المللی علیه ایران، بانی صدور قطعنامه های غیرقانونی با لابی گری های سیاسی و کینه توزانه، دروغ پردازی ها و جنجال های رسانه ای علیه ایران که خسارات مادی و معنوی در پی داشته است، انجام عملیات های اطلاعاتی علیه اتباع ایرانی در داخل و خارج از ایران و... تنها بخشی از سیاهه اقدامات متجاوزانه و مجرمانه آمریکا علیه ملت ایران بوده است.
اخیرا نیز پهپاد جاسوسی آمریکا حریم هوایی کشورمان را نقض کرد که علاوه بر این اقدام مجرمانه دلیل آشکار و غیرقابل خدشه ای است بر جرم جاسوسی دولت واشنگتن که یک جرم سازمان یافته و در نقض قواعد و مقررات بین المللی است.
چندی قبل هم «جک کین» فرمانده سابق نیروی زمینی ارتش آمریکا و «رویل مارک گریچ» پژوهشگر وابسته به سیا در صحن کنگره آمریکا بطور رسمی خواستار ترور فرمانده نیروی قدس سپاه سردار حاج قاسم سلیمانی شدند که گویای «تروریسم دولتی»! این کشور پر مدعای حقوق بشر است. اکنون هر چند این 2 مقام آمریکایی به درخواست ایران تحت تعقیب قضایی از سوی اینترپل هستند و درباره پهپاد جاسوسی آمریکا نیز شکایتی از سوی دولت ایران به سازمان ملل ارایه شده است ولی نباید در این نقطه متوقف شد و باید درخصوص پرونده های معوقه جنایات و تجاوزات آمریکا در قبال تضییع حقوق حقه ملت ایران اقامه دعوی قضایی در مجامع بین المللی در دستور کار قرار بگیرد.
این دیدگاه که فرجام این دعاوی در محیط بین الملل بی فایده است باید تغییر کند چرا که اگر در نهایت کار به شورای امنیت سازمان ملل برای صدور قطعنامه برسد و خود آمریکایی ها قطعنامه یا قطعنامه ها را وتو نمایند این یک پیروزی حقوقی است جهت آماده شدن بستری برای ترمیم ساختار کهنه و فرسوده سازمان ملل متحد به عنوان بزرگ ترین سازمان بین المللی. ضمن اینکه این نکته را باید مدنظر داشت که به برکت تحولات منطقه در بستر بیداری اسلامی یکی از پیامدهای حقوقی این تحولات سوگیری ملت های منطقه و افکار عمومی برای ترمیم ساختار مندرس و ظالمانه سازمان ملل است.
2- بیش از هر زمانی در 66 سال گذشته- از تاسیس سازمان ملل در 1945م- آمریکا به شدت در سطح منطقه و فراتر از منطقه حتی در داخل کشور خودش متهم به نقض حقوق بشر در ابعاد گسترده است. در قضایای انقلاب های منطقه آنچه که برای افکارعمومی مشهود شد و سیمای بدون رتوش آمریکا در نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه را عیان ساخت رفتارهای ضدحقوق بشری واشنگتن بود. آمریکایی ها در جریان تحولات اسلامی لیبی و حمله ناتو به غیرنظامیان و مردم آنهم در شرایطی که قطعنامه پرواز ممنوع (1973) از سوی شورای امنیت صادر شده بود صحنه را مدیریت کردند. در بحرین آل سعود با فرمان آمریکایی ها به این کشور لشکرکشی کرد و به بهانه پیمان «سپرجزیره» به سرکوب مردم و جوانان و کشتار معترضین به حکومت آل خلیفه پرداخت. این در حالی بود که مفاد سپر جزیره دفاع از کشورهای عضو در هنگام تجاوز یک کشور خارجی به یکی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است که بحرین و عربستان از اعضای این شورا هستند. در مصر نیز آمریکایی ها تا آخرین لحظه از حسنی مبارک و سرکوب مردم مصر حمایت کردند.
دفاع آمریکایی ها از دیکتاتورها و حاکمان دست نشانده و سرسپرده منطقه نیز در حالی بوده است که ملت ها خواستار به بند کشیدن و مجازات مبارک، بن علی، عبدالله صالح، آل خلیفه و آل سعود و... هستند.
همچنین مردم آمریکا هم اکنون با برپایی جنبش فراگیر تسخیر وال استریت به شدت دولت آمریکا را به جرم اینکه اموال و امکانات و تسهیلات را برای یک درصد- در مقابل 99 درصد- صرف و هزینه می نماید متهم می دانند و بیشترین انگیزه را برای اقدام حقوقی و حقوق بشری علیه دولت آمریکا دارند.
اینجاست که 2 اقدام بایسته است به منصه ظهور برسد؛ یکی اینکه باید «دبیرخانه نهضت جهانی اقدام قضایی علیه آمریکا» در جمهوری اسلامی تشکیل شود تا فراتر از اقامه دعوا علیه آمریکا از سوی ایران، تمام ملت ها و کشورها و مظلومان جهان که قربانی تجاوزات و جنایات آمریکا بوده اند این امکان را بیابند که دادخواهی نمایند. ایران اسلامی باید پرچمدار مبارزه با جنایات حقوق بشری، تروریستی، جاسوسی، نظامی و... آمریکا باشد.
از سوی دیگر؛ یک کمپین بین المللی با محوریت جنبش 99 درصدی تسخیر وال استریت علیه دولت جنایتکار آمریکا باید تشکیل شود و باز هم نقش ایران از طریق «دیپلماسی قضایی» برای آگاه کردن و جرأت دادن به دیگر کشورها برای اقامه دعوا علیه آمریکا حائز اهمیت است.
اگر این رستاخیز گسترده به بار بنشیند آن وقت نظام بین الملل یارای آن را ندارد که در برابر این خواست جهانی ملت ها و افکار عمومی، ساختار مندرس سازمان ملل و قانون جنگل را تحمیل کند.
این نکته را باید به مطالب قبلی اضافه کرد که «زمان» را نباید از دست داد چرا که شرایط ویژه منطقه و مشکلات و بحران های لاینحل آمریکا بهترین فرصت است که جمهوری اسلامی در برابر تجاوزات و جنایات آمریکا و یکی، دو کشور غربی به قوت این جنگ حقوقی را به سامان برساند. کیهان پیش تر در 2 یادداشت «در این شلیک نباید شک کرد» و «شلیک حقوقی به بی عملی سیاسی» اقدامات پدافندی و آفندی در حوزه حقوقی در مواجهه با آمریکا و نظام سلطه را مورد واکاوی قرار داده است. اکنون هنگام آن است تا این شلیک حقوقی در وضعیت رگبار قرار بگیرد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات