درصد از درآمد خود را به عنوان ODl یا کمک توسعهای در اختیار کشورهای در حال توسعه قرار دهند که در اجلاس زمین این موضوع از اصول جدی منشور زمین قرار گرفت. یکی دیگر از اصول منشور زمین بحث تعهدات مشترک در قبال توسعه پایدار بود. در این اصل عنوان شد که توسعه باید به نحوی باشد که صنایع در آینده قابل دسترسی باشد و به شکل عادلانه توزیع شود. در بخش دیگر این اصل آمده است توسعه باید با توجه به ظرفیتها و منابع زیستی کره خاکی صورت پذیرد یعنی توسعه باید بحث فقر را در نظر بگیرد.
این بحث، بسیار مهم است ما در جامعه جهانی در قبال بحث توسعه پایدار تعهدات مشترک ولی متفاوت داریم. متفاوت به این دلیل که کشورهای صنعتی و توسعهیافته هم از بعد توانمندیهای اقتصادی، علمی و فنآوری نسبت به کشورهای در حال توسعه برتری دارند و این برتری برای آنا مسوولیت مضاعف ایجاد میکند.
* اگر از بعد تاریخی به کشورها نگاه کنیم، میبینیم پیشرفت کشورهای توسعه یافته با بهرهمندی از منابع طبیعی کشورهای در حال توسعه صورت گرفته و به این ترتیب این پیشرفت چشمگیر بوده است به هر حال دوران استعمار، امپریالیسم و نوامپریالیسم را نمیتوان فراموش کرد. کشورهای توسعه یافته از همه منابع بهرهمند بودهاند و بعضا هستند. این بحث باعث میشود که یک نگاه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به بحث توسعه پایدار داشته باشیم.
** متاسفانه این مطالب از اصول بدیهی است که تمام کشورها آن را در اجلاس ریو پذیرفتند و در طول مام مباحث زیست محیطی بعد از اجلاس ریو مورد توجه قرار گرفت. مثلا در کنوانسیون تغییر آب و هوا، پروتکل کیوتو بعد کنوانسیون تنوع زیستی و پروتکل مونترال و سال گذشته در کنوانسیون مواد آلی آلاینده مشهور به کنوانسیون استکهلم این موارد لحاظ شده و جامعه جهانی پذیرفته بود که کشورها باید تعهدات مشترک ولی متفاوتی داشته باشند ولی این اصل بدیهی در بالی توسط کشورهای صنعتی زیر سوال برده شد. این کشورها اصول کاملا پذیرفته شده سال 1992 ریودوژانیرو را نپذیرفتند و این یک عقبگرد کاملا جدی بود. در بالی کشورهای در حال توسعه هم یک صفآرایی بسیار قوی و متحدی در قبال مواضع کشورهای توسعه یافته اتخاذ کردند.
کشور ما به دلیل سابقه حضور بسیار موثر و تعیینکننده در اجلاس مقدماتی منطقهای و جهانی منتهی به بالی توانست تاثیرگذاری بسیار بالایی داشته باشد. ما در سال گذشته به عنوان رئیس گروه 77 هدایت کننده مذاکرات کشورهای در حال توسعه بودهایم و ارتباط خوبی با گروههای دیگر مذاکره کننده داشتیم. در بالی نیز با حل مشکلات داشت باید در عمل ثابت میکرد.
در مورد مواضع کشور ایران در اجلاس بالی باید متذکر شوم که موضع جدی ما در این اجلاس تاکید بر چند جانبهگرایی، اهمیت به توافق رسیدن در مجامع جهانی، اهمیت توجه به خواستههای کشورها و ملل در حال توسعه و فقیر و توجه به مسالی چون بیعدالتیها که در جوامع مختلف رو به گسترش است، بود. شاید بتوان گفت این موارد از ضروریات اولیه توسعه پایدار است که باید در سطح جهانی توافقاتی حاصل شود تا یک دیدگاه خاص نظر خود را به جهان تحمیل نکند. ما در واقع با این موضع خواستیم دموکراسی را در سطح جهانی ارائه دهیم یعنی خواستههای اکثریت ملل در حال توسعه و توسعه یافته اجرا شود و از طرف دیگر جلوی ناپایداریها گرفته شود که متاسفانه با کارشکنیهایی که از سوی کشورهای صنعتی صورت گرفت خصوصا امریکا ما با نتایج دلخواه دست پیدا نکردیم.
* سوال بعدی من در رابطه با پایبند بودن ایران به تعهدات بینالمللی زیست محیطی است. شاید یکی از مهمترین اشکالاتی که جامعه جهانی در مورد ایران به آن تکیه میکند استفاده از سوختهای فسیلی است در صورتی که ما خود را پایبند به پیمان کیوتو میدانیم. شما در این باره چه نظری دارید؟
** این موضوع فقط برای کشور ما وجود ندارد خیلی از کشورها از سوختهای فسیلی به عنوان سوخت اصلی استفاده میکنند و پیشبینی میشود که تا 60 سال آینده هم این روند ادامه داشته باشد. پیمان کیوتو خیلی واقعبینانه این مساله را در نظر گرفته است. وقتی در بالی بحث انرژی مطرح شد این موضوع عنوان شد که یک نگاه واقعبینانه به خوبی روشن میکند که تا 6 سال آینده بح اتکای توسعه و بشر به سوخت فسیلی قطعی است حتی اتحادیه توسعه و بشر به سوخت فسیلی قطعی است حتی اتحادیه اروپا که سعی کرده در این زمینه فعالیتهای مثبتی را انجام دهد از جمله استفاده از سوختهای تجدیدپذیر، استفاده از سوختهای پاک و اقدامات موثری نیز انجام داده و باز هم معتقد است اتکای بسیار جدی به سوخت فسیلی دارد. شما امروز مشاهده میکنید که بدترین سوخت فسیلی که ذغالسنگ است توسط کشورهای اروپایی به وفور مصرف میشود.
در پیمان کیوتو از کشورها خواسته شده طی یک برنامه زمانبندی شده و تدریجی از میزان رشد گازهای گلخانهای کاسته شده و سپس طی یک برنامه 15 ساله متوقف شود. ایران به عنوان یک کشور تولید کننده نفت و عضو اوپک این دغدغه را دارد ولی این نکته را نباید فراموش کرد که پایبندی به این تعهدات تبعات زیادی دارد که از آن جمله تاثیر بر روی قیمت نفت و بازارهای جهانی و معاملات جهانی است که البته این موضوع در برای کشورهای در حال توسعه ندارد. یعنی این پروتکل از کشورهای در حال توسعه میخواهد تلاش کنند فناوری خود را به سمت جلو ببرند تا بتوانند میزان گازهای گلخانهای را کم کنند. دریکی از این اجلاس در مورد پیمان کیوتو نماینده چین مثال جالبی زد، او گفت آمریکا نیرواههای بسیار عظیم دارد و چیزی حدود 25 درصد گازهای گلخانهای جهان را تولید میکند حال در کشور من (چین) کشاورزی میخواهد خیار بکارد به او میگویند این کار غیرقانونی است چون گاز گلخانهای تولید میکند. این موضوع حتما باید مورد توجه همه کشورها قرار گیرد که تا وقتی ما این نابرابریها را در جامعه جهانی شاهد هستیم باید تعهدات ما مشترک ولی متفاوت باشد. اما نکتهای که ما به آن معتقدیم این است که در جامعه جهانی هیچ کس نمیتواند بگوید من هیچ کاری به سرنوشت دنیا ندارم، چرا دنیا گرم شد، چرا یخ قطبها آب شدهاند یا چرا سطج دریاها بالا میآید همه مردم دنیا باید به این نکته پی ببرند که در هر اقدامی که انجام میدهند باید بحث حفاظت از منابع طبیعی را مدنظر داشته باشند و به آن توجه کنند. آخرین نکتهای که باید در مورد پیمان کیوتو به آن اشاره کنیم این است که اولین گزارش ملی ما را در ارتباط با تعهدات ایران در قبال پروتکل کیوتو در حال آمادهسازی است و تا چند روز آینده نهایی خواهد شد. ما تمام تعهدات خود را در قبال این پیمان انجام دادهایم و به عنوان یک عضو فعال در تمام مذاکرات نقش تعیینکنندهای داشتهایم. تنها کارشکنیای که در پیمان کیوتو صورت میگیرد توسط آمریکا است، هدف این موضعگیری آمریکا هم نه فقط به دلیل مشکلات شرکتهای نفتی آمریکایی بلکه آمریکا معتقد است که کشورهای در حال توسعه مثل چین، هند و ایران هم باید تمام تعهدات کیوتو را اجرا کنند و از میزان گازهای گلخانهای خود بکاهند. بنابراین کیوتو برای ما یک آلترناتیو است یعنی ما اعتقاد نداریم که کاملا مطلوب است چون ممکن است در بلندمدت برای ما مشکلآفرین باشد اما چون مکانیزمهای خوبی برای توانمندسازی کشورهای در حال توسعه در آن دیده شده ما از این طرح استقبال کردیم و امیدواریم به عنوان یک کشور در حال توسعه بتوانیم از آن منتفع شویم.
* آخرین سوال من در مورد اجلاس بالی این است که چرا حضور سازمانهای غیر دولتی NGO ایران در این اجلاس کمرنگ بود درصورتی که از بقیه کشورها تشکلهای غیردولتی حضور فعالی داشتند و اجلاس مختلفی برگزار کردند؟
** از طرف ایران هم چند نفری بودند. به نظر من در اجلاس بالی حضور NGOها از کشورهای مختلف بسیار محدود بود و بیشتر NGOهایی که حضور داشتند از کشور میزبان اندونزی بودند. البته ما هم پیشبینی خاصی نکرده بودیم و از طرف خود NGOها هم تقاضایی به دست ما نرسید شاید اگر تقاضایی وجود داشت ما استقبال میکردیم. ولی تصمیم ما بر این است که در اجلاس ژوهانسبورگ تحرک خوبی از طرف شبکه سازمانهای غیردولتی (زیست محیطی اتفاق بیفتد. این تحرک هم در بحث آمادهسازی و هم در بحث شرکت فعال در اجلاس صورت میگیرد. امروزه NGOها میتوانند در اجلاسهای مختلف تاثیرگذار باشند. خصوصا این که ما شاهد تشکیل یک مجموعه جامعه مدنی بسیار فعال و پرشوری در سالهای گذشته بودهایم. خوشبختانه در حال حاضر بیش از 300 تشکل غیردولتی زیست محیطی در کشور وجود دارد که در مباحث مختلفی نظر میدهند، نقد میکنند و بیانیه میدهند و ما تلاشمان بر این است که فعالیتهای این تشکلها را در اجلاس ژوهانسبورگ منعکس کنیم.
* بخش بعدی سوالاتم در مورد وضعیت محیط زیست ایران است. ترجیح میدهم اولین سوالاتم را در موفقیت ما از نظر جهانی در این بخش حاصل شد که ما از لیست ClTES خارج شدیم و به منظور تشکر از شیلات نیز تقدیر برنامه هیات داوران محیط زیست به این موسسه تعلق گرفت. این کار انجام شده برای ما اهمیت زیادی داشت. ضمناً ما سال گذشته یک گشت دریایی داشتیم با مسولیت محیط زیست و سنجشهای کاملی از دریای خزر انجام دادیم آلودگیها کاملا بررسی شد. همچنین سال گذشته با همکاری سازمان انرژی اتمی این فعالیت انجام شد و با بررسی روی آب و کف بستر مشخص شد که میزان مواد رادیو اکتیو اصلا خارج از استاندار نیست.
** اما در مورد مشکلات خزر، مهمترین مشکل ما در این دریا صید بیرویه است که کماکان ادامه دارد، ما با تمام تلاشی که برای حفظ مدیریت سفیدرود داشتیم که حتی درگیریهای فراوان هم به وجود آمد ولی کماکان قاچاق ماهی سفید در سفیدرود ادامه دارد. این بحث از یک طرف و بحث دیگر این است که سعی ما بر این است که برنامهها تدوین شده اگر به خوبی اجرا شود میتوان امید داشت تا چند سال آینده ما موفقیتهای قابل توجهی خواهیم داشت اما سایر کشورهای حاشیه خزر به هیچ وجه به تعهدات خود پایبند نیستند. در سواحل جمهوری آذربایجان آلودگی بسیار وسیعی در اطراف باکو وجود دارد که بیشتر آلودگی نفتی است که این در سواحل قزاقستان هم دیده میشود. ورودی رودخانه ولگا بسیار آلوده است و میزان این آلودگی چندین برابر حد استاندارد است علاوه بر این فاضلاب صنعتی، زهاب کشاورزی، صیدقاچاق و... باز در کنار همه اینها مشکلات سیاسی و ناپایداری اقتصادی این کشورها نیز وجود دارد.
سازمان حفاظت از محیط زیست ظرف4 سال گذشته با همکاری CEP برنامه محیط زیست خزر) مطالعات گستردهای را انجام داده وارد مراجل اجرایی خواهد شد و با هماهنگیهای انجام شده با انتقال دبیرخانه اچرایی به تهران مسولیت هماهنگی و محیط زیست خزر با ایران خواهد بود که امیدوارم با جمعبندی کنوانسیون محیط زیست خزر فعالیت گسترده و مطلوبی در مورد حفاظت این دریا داشته باشیم. ایران در حل مسائل زیست محیطی دریای خزر بیشرین نقش را داشته و ما امیدواریم که تمام بخشهای کنوانسیون محیط زیست دریای خزر که هیچ ارتباطی با رژیم حقوقی ندارد توسط بقیه اعضا نیز به نحو مطلوبی اجرا شود.
* به نظر شما چه ضمانتی برای اجرای این کنوانسیون وجود دارد در حالی که ما میبینیم کشورهای حاشیهای خود را ملزم به پذیرفتن هیچ تعهد بینالمللی نمیدانند و هر کجا که احساس کنند منفعت بیشتری دارد میپذیرند؟
** البته ما در دنیا تجربههای خوب داشتهایم مثلا در مورد دریای بالتیک یا دریای سیاه، البته مشکل اساسی ما این است که ما با دریای بسته سروکار داریم این لزوم اجرای استانداردهای بسیار جدی و ضابطهمند کردن دریا را چند برابر میکند ما ناچاریم که ضابطهگذاری کنیم کنوانسیون در حقیقت یک ضابطهکاری مشترک، یک تعهد مشترک کرده است. قدم اول باید کنوانسیون در پروتکل داشته باشد تا ضمانت اجرایی پیدا کند در خیلی از جاها این همکاریهای منطقهای واقعا موفق بود و نتیجه داده است. چون منافع مشترک کشورها در این است البته شرط دیگری هم اجرا دارد و آن این که این کشورها حکومتهای مردمسالار داشته باشند که شرطش اقتصاد پایدار است.
در کشورهای مردمسالار نگرشهای متعددی نیست به بحث توسعه و محیط زیست وجود دارد و با این نگرشها میتوان به بهبود وضعیت زیست محیطی آنان امیدوار بود.
در مورد صید بیرویه در خزر، شنیده میشود که گیاه آزولا است که آزولا هم یک تهدید بالقوه است و بالفعل نشده. ما در این تالاب بحث لایروبی، بحث فاضلابهای ورودی، بحث آزولا، بحث شکار و صیدی بیرویه و بحث جاده کمربندی را داریم که هم تهدیداتی برای محیط زیست آن است. ما در پی آن هستیم که بحث مدیریت این تالاب را تخصصی کنیم تا بتوانیم اقدامات اجرایی را به صورت وسیعی انجام دهیم.
* در چند روز گذشته اخباری در خصوص شکار هویره و مجوزهایی که توسط محیط زیست برای شکار به شیوخ عرب داده میشود منتشر شده است، شما تا چه حد این خبر را تایید میکنید.
** به هیچوجه مجوزی برای شکار هویره و تحت هیچ عنوانی به شیوخ عرب صادر نشده و من کاملا تکذیب میکنیم. متاسفانه در کشور ما باندهایی مافیایی هستند که به طور غیرقانونی پرندگان را شکار میکنند.
حتی بسیاری از این باندها پرندگان را از سن خیلی کم به تله میاندازد و به آن طرف آب میبرند و تربیت میکنند برای شکار در بحث شکار هوبره دو پرنده حمایت شده در ایران داریم که یکی پرنده شکاری یا باز و یکی هم هویره از نظر سازمان حفاظت از محیط زیست هردوی اینها حمایت شده هستند و سازمان طرحهای ویژه حمایتی را در مورد این دو پرنده اجرا میکند. در حال حاضر ما مرکز تحقیقاتی را در یزد احداث کردهایم و یک پروژه مشترکی را با عربستان سعودی که چندین سال در شهر طائف با کمک متخصصان اروپایی کار میکند را در دستور کار خود داریم. در نظر داریم فعالیت گستردهای را در خصوص حفظ و نگهداری این گونه در این مرکز انجام دهیم. اما مشکل ما در این جاست که عوامل محلی در خیلی از استانها مثل فارس، کرمان، خوزستان، هرمزگان و بوشهر همکاری لازم را ندارند و به یکسری از عوامی که از پایگاه قدرت اجرایی برخوردارند و به طور سنتی وارد این موضوع شدهاند اجازه فعالیت میدهند به طوری که هر ساله درگیریهای زیادی در این مناطق اتفاق افتاده است و مدیران ما به جای اینکه به مسائل اساسی زیست محیطی بپردازند با این افراد درگیر میشوند.
در بحث شکار هویره محیط زیست صریحا اعلام کرده که در بحث هوبره و شکار فقط مجیط زیست اجازه صدور مجوز دارد و هیچ بخش دیگری اعم از دولتی یا غیردولتی این اجازه را ندارد یعنی سازمان یک رویه نابسامان را به موارد خیلی خاص که باید کاملا هماهنگ و حساب شده باشد محدود کرده است این طرح در قالب قرقهای اختصاصی در شورای عالی محیط زیست تصویب شده است که این بحث فرق در همه جای دنیا دانشگاههای کشور بهره گرفته شود. همانطور که میدانید مباحث محیط زیست خیلی وسیع و گسترده است از یک طرف با رشتههای مربوط به صنعت و صنایع ارتباط داریم از طرف دیگر مباحث دریایی، از یک طرف منابع طبیعی و از یک طرف گونههای گیاهی و جانوری و در جای دیگر بحث هوا و هواشناسی و همه اینها با هم در ارتباط هستند اما قطعا یک نفر نمیتواند با همه گروهها و طیفها ارتباط داشته باشند چون وسعت مراکز دانشگاهی و تعداد اساتید بسیار زیاد است ولی من همیشه از دیدگاهها و انتقادات و نظرات مختلف استقبال میکنم.
من سعی کردهام حداقل ماهی یکی دو بار انجمنهای علمی و گروههای مختلف، نظرات و بحثهای خود را مطرح کنند تا نه فقط به عنوان NGO بلکه در دادن مشاوره و نظر در مورد ارزیابی مدیریت و اینکه چقدر توانستهام موفق باشم ارائه دهند.
شاید یکی از دشواریهای بخش محیط زیست به دلیل ماهیت حاکمیتی آن و به سبب ماهیت فرا بخشی آن طبعا نمیتواند با همه بخشهایی اجرایی دولتی و غیردولتی ارتباط داشته باشد من در ابتدا راه هم تصور این همه گستردگی کار را نداشتیم به هر حال دشواریهای ساختاری و سازمانی و مدیریتی فراوان است ما در ابتدای کار سالهای سختی را پشت سر گذاشتیم چون این سازمان اصلا ساز و کارهای ساختاری، مدیریتی و کارشناسی و تخصصی نداشت و تازه هم اکنون هرم نیروی انسانی ما اصلاح شه است و ما با مصوبه اخیر دولت مبنی بر افزایش 1200 پست به ساختار سازمان یک اصلاحات وسیعی خواهیم داشت.
ما در ابتدای کار مشکل شدید اعتبارات را داشتیم، رشد اعتباری که سازمان در سالهای اخیر داشته تقریبا 10 برابر میزان اولیه است. محدودیتهای ما به حدی بود که برای حداقل وظایف سازمان اعتبار کافی وجود نداشت مشکل دیگر مشکل نگرشی بود یعنی نگرش درستی نسبت به محیط زیست و توسعه پایدار در بخشهای صنعتی، اجرایی و اقتصادی وجود نداشت و فقط به محیط زیست به عنوان یک عامل بازدارنده نگاه میشد. که البته ما برای تغییر این نگاه از دولت شروع کردیم از کانون سیاستگذاری و برنامهرییز و نگاه آنان را از دید صرف اقتصادی تغییر دادیم و این مباحث را به طور گسترده مبیا نکردیم که دید صرفا اقتصادی یعنی ارزش ذاتی منابع طبیعی و سلامت آحاد جامعه را نادیده گرفتن و توانستیم نقش محیط زیست را در اقتصاد نشان دهیم در این راه چالشهای فکری بسیاری با طیفها و دستگاههای اجرایی مختلف داشتیم و حالا به اینجا رسیدهایم ارزیابی این که تا چه حد موفق بودهایم با دیگران است.
به هر حال اگر حرکتی صورت گرفته چه در بخش دولتی و چه در غیردولتی هیچ کس نمیتواند مدعی شود که کار سازمان یا مدیریت آن بوده است. به اعتقاد من بحث اصلاحات در جامعه فرصتی بوده است تا در همه چیز بازنگری شود. من فکر میکنم اصلاحات فرصت خیلی خوب فراهم کرد که در لایههای مختلف مدیریت بازنگری کلی شود. مثلا در مجلس در ادوار گذشته اصلا موضوع محیط زیست مطرح نبوده، اما در مجلس ششم فراکسیون قوی که 170 نفر عضو دارد تشکیل میشود البته ما قبول داریم که خیلی فعال نبوده ولی به هر حال یک تغییر رویکرد را نشان میدهد. یک موج و حرکتی تحت عنوان اصلاحات شروع شده که حمایتهای شخص رئیسجمهور از این حرکتها و همچنین جامعه مدنی باعث شد که شرایط بسیار خوبی فراهم شود تا افراد دلسوز و علاقهمند بیشتر فعالیت کنند تشکلهای بسیاری شکل بگیرند و قطعا بدون آن دلسوزیها و علاقهمندیها این مجموعه کارها شدنی نبود چون جملگی فراتر از کار اداری بود.