تاریخ انتشار : ۱۹ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۸:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۳۴۶۱۳

گسترش محبوبیت اقتصاد اسلامی در جهان


علم اقتصاد عبارت است از دانشی که به تخصیص بهینه کالاها و فرآورده ها می پردازد. به عبارت دیگر، علمی است که به تفسیر حیات اقتصادی و پدیده های آن و ارتباطشان با عوامل کلی آن ها اهتمام می ورزد. مسأله اقتصاد، به عنوان یکی از مهمترین مسائل زندگی بشری، مطرح است، و اسلام نیز نگرش خاصی به آن دارد.
نظام اقتصاد اسلامی عبارت است از مجموعه قواعد کلی ارائه شده در اسلام در زمینه روش تنظیم حیات اقتصادی و حل مشکلات اقتصادی، در راستای تأمین عدالت اجتماعی.
نگاه ویژه اسلام به اقتصاد
اقتصاد اسلامی بر خلاف اقتصاد غربی، بر قناعت و پرهیز از مصرف گرایی تأکید دارد. اقتصاد غربی نیازهای انسانی را نامحدود و منابع و امکانات جهان را محدود می داند؛ درحالی که در اسلام منابع و امکانات نامحدود معرفی شده اند.
و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها(سوره ابراهیم، آیه34)
و اگر بخواهید نعمت های خداوند را در شمار بیاورید نمی توانید نعمت های خداوند را به حد و حصری محدود کنید.
اسلام مسأله اقتصاد را (براساس اصالت انسان) به عنوان جزئی از مجموعه قوانین خود که تنها می تواند قسمتی از نواحی حیات انسانی را تنظیم کند، مورد توجه قرار داده و حل مشکلات اقتصادی را در اصلاح مبانی عقیدتی و اخلاقی مردم می داند.
و لو أن أهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض
قرآن مجید، آیه96
و اگر مردم ایمان آورده و پرهیزگار بودند، ما ابواب برکات زمین و آسمان را بر آنها گشوده بودیم...
اسلام اقتصاد را در جهت اهداف عالیه بشر دانسته و براین اساس، نگرش سوسیالیستی و یا سرمایه داری که اقتصاد را مبنا قرار می دهند، رد می کند.
جایگاه اقتصاد اسلامی
در تفسیر و تحلیل رشد و توسعه اقتصادی، پیروان مکاتب اقتصادی کلاسیک، نئوکلاسیک، مکتب کینز و امثال آنها؛ دیدگاه های خاص خود را در جهت طراحی نظام اقتصادی مطرح نموده اند.
به عنوان نمونه، کلاسیک ها درمورد بازار آزاد، نئوکلاسیکها در زمینه کارآفرینی، پیروان مکتب شیکاگو در زمینه نقش آموزش، طرفداران فیزیوکراسی درخصوص کشاورزی و مکتب سوداگران (مرکانتلیسم) در زمینه مازاد صادرات؛ نقطه نظرهای ارزشمندی را مطرح نموده اند.
آیین اسلام نیز، در جهت تنظیم روابط اقتصادی بین انسان ها که برای تأمین نیازهای اقتصادی (یا رفع مشکلات اقتصادی) تدوین گردیده و با عدالت اجتماعی مرتبط می باشد، قواعدی کلی ارائه نموده که در ابواب اقتصادی فقه اسلامی به تفصیل بیان گردیده است.
واژه یا ترکیب «اقتصاد اسلامی» یک لفظ مشترک است که دارای ابعاد مختلفی است. هر یک از صاحبنظران و متفکران مرتبط با این حوزه دینی و فکری براساس بینش و گرایش هایی که داشته اند به نحوی بر دامنه ابعاد آن افزوده اند. عمده ترین ابهام در تعریف و تبیین وظایف و ابعاد آن ارتباط آن با حوزه دین اسلام به عنوان مجموعه معارف مرتبط با وحی که از راه کتاب و سنت به ما رسیده است و حوزه علم اقتصاد که درپی شناسایی و کشف روابط ثابت رفتاری در میان متغیرهای اقتصادی است، می باشد. از سوی دیگر گستردگی دامنه بحث و اختلاف در ابعاد آن بیش از همه بیانگر میزان انتظاراتی است که درباره آن وجود دارد. بسیاری از مسلمانان در جوامع اسلامی براساس شناختی که از اقتصاد صدر اسلام و موازین شرعی دارند انتظارشان این است که رهبران جامعه و کارگزاران نظام اجتماعی با مبنا قرار دادن این الگوها مشکلات اجتماعی و اقتصادی امروزین را مرتفع سازند. این مهم به ویژه در طی 50سال اخیر که جوامع اسلامی با ناکارآمدی الگوهای سرمایه داری و سوسیالیستی مواجه بوده اند بروز بیشتری یافته است.
اگرچه انتظارات توده های مسلمان از همگونی و سازگاری خواسته ها حکایت دارد اما صاحبنظران این حوزه فکری براساس بینشها و گرایش های خود بر ابهام این واژه افزوده اند، به ویژه اینکه عمدتاً از آنجا که علم اقتصاد متعارف در بستر تفکر و فلسفه دوران نوزایی (Renaissance) متولد گردیده و نظام انگیزشی و اخلاقی که توصیه نموده لزوماً با مبانی اخلاقی و موازین شرعی اسلام همخوانی نداشته است، پذیرش دستاوردهای آن با تردید همراه بوده است.
بسیاری از متفکران و اقتصاددانان اسلامی بیش از همه به دنبال درک و معرفی سیستم ایده آل اقتصاد اسلامی بوده اند و از این رو اغلب نوشته های مدون در این رشته به بیان مکتب و سیستم اقتصادی اسلام اختصاص داشته است.
اگرچه بیان مکتب و سیستم اقتصادی اسلام دارای اهمیت والایی است و حتی با وجود تحقیقات گسترده در این زمینه هنوز از ضعف های بنیادین رنج می برد، اما این مهم نباید ما را از مطالعه و بررسی ابعاد دیگر اقتصاد اسلامی به ویژه در عرصه تطبیق و اجرا باز بدارد. یکی از مهم ترین هدفهای اقتصاد اسلامی به تعبیر مرحوم شهید آیت الله صدر تغییر واقع فاسد در جهت نیل به واقع سالم و مطلوب اسلامی است ولیکن این مهم روشها و سازوکارهای خود را نیاز دارد. اقتصاد اسلامی چگونه می تواند بدون توجه به واقعیت های اقتصادی و شناخت دقیق آن نسخه عملی برای تغییر ارائه دهد.
کسانی که گستره اقتصاد اسلامی را به دایره تعریف مکتب اقتصادی و تبیین وضعیت ایده آل محدود ساخته اند، شناخت واقعیت ها و تفسیر آن را برعهده علم اقتصاد نهاده اند اما آیا علمای اقتصاد تاکنون کمکی در جهت شناسایی واقعیت اقتصادی جوامع اسلامی داشته اند.
حقیقت این است که بسیاری از کسانی که در حوزه اقتصاد اسلامی قلم زده اند اگر چه عموماً اسلام شناس بوده اند اما با حقیقت علم اقتصاد آشنایی نداشته اند. اگر دقت شود این افراد در حیطه قلمرو تخصصی خود که شناخت دین و استنباط احکام شرعی بوده موضع گیری کرده اند ولذا نظر آنان در همین حد حجیت دارد و شامل قلمروهای دیگر اقتصاد اسلامی نمی شود.کشف مکتب اقتصادی اسلام در حوزه بایدها و نبایدهای اقتصادی بر اساس «روش اجتهادی» میسر است، اما در عین حال باید توجه داشت که زیربنای احکام اسلامی در حوزه اقتصاد، مجموعه ای از روابط اثباتی (Positive) قابل استخراج از قرآن و روایات است که براساس آن قوانین علمی و سنن تکوینی اقتصادی بر اساس شریعت اسلام و روایات اسلامی قابل کشف و استخراج است.
علاوه بر این امکان پذیری اقتصاد اسلامی در جوامع امروز مستلزم آن است که اقتصاددانان اسلامی براساس شناختی که از واقعیت روابط اقتصادی در جوامع اسلامی کسب می کنند و برپایه مبانی و اصول ثابت شریعت اسلام به تولید نظریه های راهبردی برای تغییر واقع فعلی همت گمارند. این نظریه ها در چارچوب عقل جمعی یک جامعه اسلامی و بر پایه مبانی نهادی و ایدئولوژیک واقعی در آن جامعه پایه گذاری می شوند و به شرایط زمان و مکان نیز توجه دارند. مجموعه این نظریه ها راه را برای رهبران اسلامی جوامع اسلامی باز می کند تا نظریه و راهکاری را که با مبانی اسلامی سازگارتر است انتخاب کنند و زمینه های لازم را برای تغییر شرایط براساس الزامات این نظریه ها فراهم سازند.
تولید نظریه در حوزه های راهبردی مستلزم بررسی واقعیت خارجی و محاسبه عوامل تأثیرگذار و پیش بینی نتایج است. این همه جز از طریق «روش علمی» و با تبعیت از دستاوردهای مثبت علم اقتصاد میسر نیست. فقط با شناخت روابط میان متغیرهای اقتصادی و میزان و نحوه تأثیرگذاری عوامل اصلی است که امکان تغییر شرایط و سیاست گذاری واقع بینانه پدید می آید.
سخن اصلی در این میان این است که استفاده از دستاوردهای مثبت علم اقتصاد به معنای نفی هویت علمی اقتصاد اسلامی نیست و این دو می توانند رابطه تعاضدی و مکمل داشته باشند تنها در این شرایط است که نظریه های اقتصاد اسلامی از «اثربخشی» لازم برخوردار خواهند بود.
به تعبیر مرحوم شهید مطهری رضوان الله علیه: «قوانین اقتصاد اسلامی نمی تواند و نباید برخلاف اصول اولیه اقتصاد نظری باشد، چه در غیر این صورت شکست یا رکود و سرانجام مرگ اقتصادی این جامعه بیمار حتمی است.» بنابراین اقتصاد اسلامی هم دارای مکتب و نظام اقتصادی است و هم از ماهیت علمی برخوردار است و براساس این ویژگی ها جوامع اسلامی قادرند با تکیه بر معارف غنی اسلام به حل مشکلات امروزی اقتصادی همت گمارند. البته این امکان به معنی نفی کج فهمی های برخی مدعیان نیست. ما براساس وصیت پیامبر گرامی اسلام منظورمان از اسلام و شریعت اسلام قرآن و عترت است. اقتصاد اسلامی برای دوری از تفاسیر سلیقه ای لازم است به تعاریف روشن و واضح از معیارها و فرایندهای تصمیم گیری دست یابد. همه این موارد با مراجعه به متخصصان امر میسر است اما مشکل در این است که برخی با علم اجمالی از اسلام یا اقتصاد مدعی اقتصاد اسلامی شده اند و حتی برخی از مدعیان سیاسی به راحتی به خود اجازه می دهند که ناشیانه به نفی اقتصاد اسلامی بپردازند.
براساس نظرات اجماعی در اقتصاد اسلامی دو تفاوت ماهوی میان اقتصاد اسلامی و اقتصاد آزاد و نظامهای اقتصادی مبتنی بر این معارف وجود دارد. 1- تفاوت در کسب درآمد حلال 2- نظارت درون زا از جهت اول اقتصاد اسلامی از میان گزینه های ممکن فقط به موارد حلال آن توجه دارد. از جهت دوم اقتصاد اسلامی فراتر از قوانین مدنی جامعه و قبل از آنها به ایمان و اعتقاد و ارزیابی درونی مسلمان و مؤمن توجه دارد. یک انسان مسلمان قبل از همه باید عالم را محضر خدا بداند و بر این مبنا فقط درآمدی برایش حلال خواهد بود و مجاز به تصرف خواهد بود که قابلیت انتساب به او داشته و حق باشد. موارد باطل اصولا پوچ و بی مبنا می باشند. بنابراین حتی در نظام اسلامی امروز چنانچه مالی حقا به کسی انتساب نداشته باشد صرف داشتن مجوز قانونی دلیل بر حق بودن آن نیست و اصل بر بطلان آن است. برای مثال تعلق بودجه دولتی به یک فرد یا نهاد یا سازمان، زمانی حلال است که کار و ارزش افزوده حقیقی لازم به وجود آمده باشد از جمله مهمترین معیارهای اقتصاد اسلامی دوری از اسراف و احسان است. دوری از اسراف مشابه معیار کارایی فنی در اقتصاد است که بیانگر ضرورت استفاده از حداقل منابع برای تولید محصول است. معیار دوم یعنی احسان به معنی اقتصاد اسلامی ملازم با معنی شکر است و به معنی «کار نیکو» است. کار نیکو به معنی کار اثربخش و با بالاترین کیفیت است. این بیان نیز مشابه معیار کارایی تخصیصی در اقتصاد است.
مدل اقتصاد اسلامی
یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر و بیشتر در کشورهای مسلمان مورد توجه قرار گرفته ارائه یک نظام اقتصادی جایگزین به جای سیستم اقتصادی غربی می باشد. یک موج فزاینده از نظریات در کشورهای درحال توسعه درحال شکل گیری است که معتقد است اقتصاد سرمایه داری غرب در حل مشکل فقر و از بین بردن بسیاری از ناهماهنگی اقتصاد شکست خورده است. بسیاری از این راه حل ها با هدف پاسخگویی احتیاجات انسان آزمایش شده اما هنوز انسان قادر نیست که بدون مواجه با رکودها و تورم های دوره ای، به یک جامعه رفاه (مبنی بر فرصت های برابر، تعادل بین طبقات و روح تعاون و مشارکت به جای حرص و هرج و مرج) دست پیدا کند.
چه براساس نظریات سوسیالیسم و چه سرمایه داری، انسان در مرکز دنیا قرار داشته و به وسیله تمایلات پایه ای نسبت به غذا، لذت و ماندگاری، کنترل می شود. پس از رنسانس در قرن 14 مدل تمدن مرکزی اروپا به وسیله ریزون سروسامان گرفت. حتی شناخت میراث معنوی الهی موضوع برخی از ریشه یابی های دقیق شده بود. در علم تئوری تغییر و تکمیل دوره ای هوش انسان، در اقتصاد پیشرفت تکنولوژی و ابداع معیار GNP برای اندازه گیری و محک پیشرفت ملت ها و در سیاست ترویج دموکراسی و تبدیل شدن به یکی از ساختارهای تشکیل دولت ها تغییرات زیادی در زندگی انسان به وجود آورد.
همچنین ماتریالیسم سکولار نیز اقدام به جایگزینی معنویت الهی با تئوری کرد که طبق آن زندگی انسان محدود به ارضای نیازهای بنیانی او بوده و در آن هیچ اعتقادی به جهان پس از مرگ وجود نداشت. کلیساها و صومعه ها برای 75 سال یا بیشتر، دیگر حرفی از جهنم به زبان نیاوردند و اینگونه شد که شهرهای به وجود آمده در غرب صنعتی و کشورهای درحال توسعه که درحال به کارگیری مدل های توسعه علمی و فنی غربی بودند دچار معضلاتی چون بی ثباتی اقتصادی عدم توازن اقتصادی بین فقر و ثروت و بیماری های اجتماعی مثل خشونت، موادمخدر و روابط نامشروع نوجوانان شدند.
به هر حال پیشرفت های علمی، تکنولوژی و اقتصادی صورت گرفته در غرب (از بعد از رنسانس) که همراه با توسعه سیاسی و فرهنگی می باشند هنوز نتوانسته اند زمینه ساز خرسندی و رضایت انسان ها شوند و یا یک جامعه عادلانه تر و برابرتر ارائه دهند. از نظر اخلاقی بیماری های اجتماعی- اقتصادی موجود به همراه عدم پاکدامنی و انسجام در خانواده ها معضلات بزرگی را در چهره اجتماع رقم زده اند. از نظر اقتصادی نیز، رشد سریع اقتصادی موجب گرم شدن اقتصاد شده و نرخ بهره درحال زیاد شدن است چرا که باید تورم داخلی کنترل شود ولی همیشه این خطر وجود دارد که نکند این چرخ در مسیر دیگری تاب بخورد و نتایج برعکس شود یعنی سیاست های جلوگیری کننده از تورم، باعث ایجاد رکود شوند.در این شرایط و برای مقابله با این بیماری های اقتصادی مخصوصا اکنون که نظام سوسیالیسم نیز شکست خورده، وجود یک نظام اقتصادی جایگزین راه حل خوبی به نظر می رسد. در همین شرایط نظریه پایان تاریخ فوکویاما در بهترین حالت، یک تئوری ناقص و ترک خورده در مورد پیروزی سرمایه داری برای درمان بیماری های موجود در جوامع مدرن می باشد. چرا که فجایع زیست محیطی، تأثیرات گازهای گلخانه ای، رشد جمعیت و احتمال ایجاد زمستان هسته ای، خطرات بزرگی هستند که از ناحیه سرمایه داری به وجود آمده و دنیا را تهدید می کنند. این نتایج صنعتی شدن خود سرانه و لجام گسیخته در جوامع مدرن دنیا می باشد. یکی از بخش های جایگزین، نظام بانکداری بدون بهره می باشد که توسط اسلام ارائه شده و مدت زیادی (قبل از اینکه نظام مبتنی بر نرخ بهره غربی اقتصاد دنیا را ویران کند) به کار گرفته شده. بهره در نسخ قدیمی انجیل نیز ممنوع شده بود. قرآن نیز از آن به عنوان جنگ با خدا نام می برد. در نظام اقتصادی اسلامی پول به عنوان وسیله مبادله تعریف می شود ولی در اقتصادهای غربی که مبتنی بر نرخ بهره هستند، جامعه مصرف کننده به جای قرار گرفتن در کامروائی و خوشنودی در زیر بار سنگینی از بدهی ها و بهره قرار گرفته که باز پرداخت وام ها به سال ها وقت نیاز دارد.
در اقتصاد اسلامی برای درمان این معضل، مفاهیمی چون مضاربه، مشارکت و اجاره تعریف می شود. مضاربه یک همکاری بین تأمین کننده سرمایه و کارگر است که هردوی آنها توافق می کنند که در سود پروژه شریک باشند.
همکاری پیامبر اسلام(ص) با خدیجه(س) در زمینه تجارت، در قالب مضاربه صورت می گرفت. در مشارکت؛ سهامداران شریک می شوند.
مدیران شرکت در مورد فعالیت های شرکت مسئول بوده و در سود شریک می باشند.
اجاره نیز نوعی از ارائه خدمات است به گونه ای که به ازای کار با ماشین آلات یا دارایی و براساس ارزش بازار، یک مقدار اجاره پرداخت می شود. برای مثال در بانکهای بدون ربا، یک شکل از مضاربه انجام می شود به طوری که بانک با سپرده گزاران شرط می کند که بازده سرمایه سپرده گزاران متناسب با سود و زیان متعلق به سرمایه گزارده شده شان محاسبه و پرداخت شود.
بانک سرمایه ها را براساس قواعد از پیش توافق شده و با مدیریت اعضای هیئت مدیره بانک، سرمایه گذاری می کند. البته این مدیریت در سود و زیان سرمایه گذاری شریک هستند. تضاد آشکار در بین بانک های موجود و بانک های اسلامی، در زمینه فعالیت های بانکداری، اعمال بهره های ثابت در قبال دریافت وثیقه و دریافت بهره ثابت توسط سپرده گذار، بدون اعتنا به سود و زیان پروژه می باشد. خسارت ها و جریمه های کارتهای اعتباری چه یک شرکت باشد، چه بانک، با اعمال بهره های گزاف باعث می شود سپرده گذاران هزینه بسیار زیادی بپردازند ولی در اسلام بر مشارکت با حفظ برابر شرایط و با توجه به اشتراک در سود و زیان تأکید شده است.
به غیر از اجاره ماشین آلات و تجهیزات، عقد اجاره برای خرید خانه و ماشین نیز به کار می رود که در چهارچوب مالیه اسلامی قراردادهایی بدون ربا بین سپرده گذار و بانک اسلامی منعقد می شوند. برای مثال اگر یک وام 100 هزار دلاری اعطا شود، مستأجر و نه صاحب سرمایه، قبول می کند که اقساط وام را طی یک دوره مشخص که بسیار کوتاه تر از 30-15 سال می باشد، بپردازد. بنابراین سرمایه گذاران سرمایه های خود را زودتر بازپس خواهند گرفت. به علاوه کاربر یا مستأجر براساس ارزش بازار اجاره می پردازد، به طوری که مجموع اقساط و اجاره ها از مقدار وام بیشتر نمی شود. همچنین در صورت ورشکستگی، برخلاف نظام سرمایه گذاری، خانه یا ماشین مصادره نمی شود بلکه اقدامات به گونه ای صورت می گیرد که شخص از ورشکستگی رهایی یابد. اینگونه نظام اقتصادی براساس سنت پیامبر اسلام(ص) پیش می رود، که: قرض دهنده باید یک مهلت اضافی به قرض گیرنده بدهد و... در صورت مرگ قرض گیرنده، قبل از تقسیم ارث، باید ابتدا دیون او پرداخت شود.
نظام اسلامی در کنار مالیه بدون بهره، موضوعات دیگری دارد که قابل تأمل می باشند. هزینه داوطلبانه (صدقه) یا انفاق، هدیه و اهداء به فقرا، افراد محتاج، پیران، ناتوانان، در راه ماندگان، سربازان بازنشسته، زنان بیوه، یتیمان، ساخت مدرسه، بیمارستان و البته فریضه زکات از این موضوعات می باشند که قرآن مسلمانان را تشویق کرده است که آنچه مازاد بر نیاز دارند، در این مصارف خرج کنند تا در هر 40 سال چرخه ثروت تداوم داشته باشد. پاداش معنوی در جهان آخرت انگیزه خوبی برای کمک به فقرا و موجب بی تمایلی نسبت به احتکار و انباشت ثروت می شود. کمک به همسایگان بسیار سفارش شده است تا جایی که پیامبر اسلام(ص) فرمود من فکر کردم جبرییل ممکن است وحی بیاورد که همسایه نیز از انسان ارث ببرد.تعجبی نیست که نظام اسلامی محبوبیت زیادی پیدا کرده است. در پاکستان وجوه دوطرفه و ادغام های صنعتی براساس مضاربه راه اندازی شده اند. مؤسسه بیت المال الاسلامی در حدود دوجین بانک اسلامی ایجاد کرده است. مؤسسات مالی بدون ربا توسط دکتر یحیی عبدالرحمان شعبه های زیادی در ایالات متحده و حتی در ازبکستان ایجاد کرده اند. بانک گریندلیز در پاکستان نیز اقدام به گشایش مضاربه می کند. در هوستن، سن لوئیز و تورنتو نیز وام های بدون بهره داده می شود. نظام اسلامی مخصوصا در زمینه اقتصاد و با توجه به اصل محاسبه رفتار در معاد، ثابت کرده است که می تواند پیشرو در رسیدن به زمینه های تازه، دولت رفاه- اتوپیا- که آرزوی نوع بشر است - باشد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات