تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۳  ، 
کد خبر : ۲۳۴۸۵۷
* تاریخچه مشارکت و مجاهدین انقلاب

نواندیشان آرمان‌خواه و فلوکس‌نشینان چپ‌گرا


نزهت امیرآبادی
در حالی که مقام‌های قضایی اعلام کرده‌اند که حزب‌های جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، دو حزب مطرح اصلاح‌طلب منحل شده‌اند و اعضای این دو حزب بر قانونی بودن فعالیت‌هایشان تاکید دارند شاید مروری بر سابقه و روند شکل‌گیری این دو حزب در تحلیل بهتر شرایط موثر باشد.
* نواندیشان آرمان‌خواه
«ایران برای همه ایرانیان» شعار آرمانگرایانی بود که در مردادماه سال 1379 با دغدغه‌های نواندیشی دینی حضور خود را در قالب یک حزب در عرصه سیاسی ایران اعلام کردند. نواندیشانی که قرائت انسان‌گرایانه و مشارکت‌جویانه‌ای از اسلام سیاسی داشتند. شعارهای اصلی جبهه مشارکت که خط‌های فکری این مجموعه را نیز مشخص می‌کند مانند «معنویت، عدالت، آزادی» که با توجه به شعارهای مطرح شده توسط روشنفکران دینی آرمان‌گرا در گذشته مانند دکتر علی شریعتی همان «عرفان، برابری، آزادی» است که از آرمانهای شیعه سخن می‌گوید.
جبهه مشارکت نهال نوپایی بود که پس از باران‌های بهاری دولت سیدمحمد خاتمی جوانه زده و ریشه دوانیده بود.
نام جبهه مشارکت ایران اسلامی در واقع نماد شاخص‌های اصلی این حزب است. واژه "جبهه" نشانه روند شکل‌گیری آن در مردادماه سال 79 است. اما رویکرد این "جبهه" تماما در چارچوب مفهوم حزب می‌گنجد. هسته اصلی جبهه مشارکت را دانشجویان معروف به «پیرو خط امام» تشکیل داده‌اند. آنها جوانان انقلابی از طبقه متوسط شهری با گرایش چپ اسلامی بودند که آرمان‌گرایی و عمل‌گرایی وجه مشخصه اصلی‌شان بود. دانشجویانی که در تاریخ 13 آبان سال 1358 و در سالگرد روز دانش‌آموز و روز تبعید بنیان‌گذار جمهوری اسلامی از ایران به ترکیه، سفارت آمریکا در تهران را به تسخیر خود درآوردند.
از سوی دیگر سیاست‌مداران و تکنوکرات‌های معتقد به رشد و سربلندی ایران که در دولت رفسنجانی به کار دستگاه‌های اجرائی کشور جلب شدند، و به لیبرالیسم و اقتصاد باز معتقد بودند نیز بخشی از سازمان‌دهندگان این حزب و جنبش دوم خرداد سال 76 بودند.
جبهه مشارکت را می‌توان نیرومندترین تشکل از احزاب. گروه‌های تشکیل‌دهنده شورای هماهنگی اصلاحات دانست و نه تنها از منظر بینشی بلکه از جهت عاطفی و سرنوشت سیاسی نیز دارای یکی از نزدیک‌ترین پیوندهای سیاسی با محمد خاتمی. به تعبیری جبهه مشارکت هم آینه و هم آینه‌دار جنبش دوم خرداد است.
می‌توان گفت که مخرج مشترک معماران حزب مشارکت بازخوانی تجربه انقلاب سال 57 و تماس نزدیک با تحولات 32 سال اخیر ایران و اثرگذاری و اثرگیری از این دوران بوده است. فرمولبندی اسناد این حزب و نیز رفتار سیاسی رهبران آن بازتاب بهری‌گیری از تجارب سرشار یک ربع قرن اخیر پرحادثه ایران است. لذا تجربه، علم، نتیجه‌دهی و پراگماتیسم از شاخص‌های این حزب است. نه تنوع نظری معماران حزب مشارکت و نه فقر تحزب در ایران و خودمحوربینی حاکم در فرهنگ سیاسی ایران و نه فشارهای جناح راست نتوانست این حزب را دچار انشعاب کند. درست برعکس دوران کوتاه دو ساله زایش و تکوین حزب مشارکت با کمترین نوسان‌ها سیاسی و پرهیز از درگیریهایی شخصی و افزایش اهمیت و وزن سیاسی این حزب در فضای سیاسی ایران همراه بوده است. چنین دستاورد مهمی گرچه بازتاب جنبش دوم خرداد در فضای سیاسی ایران بود، اما نباید تجربه و پختگی سیاسی رهبران حزب مشارکت را دست‌کم گرفت. بطور کلی تجربه‌گرایی و پراگماتیسم نقش تعیین‌کننده‌ای در زایش و تکامل این حزب داشت. عقل‌گرایی حزب مشارکت محصول آمیزش تجربه‌گرایی و دانش اجتماعی شده رهبران آن و نیز شناخت آنها از شبکه پیچیده کارکرد قدرت در حاکمیت ایران است. بازیگران حزب مشارکت، علیرغم آرمانگرایی تند سالهای اول انقلاب، در طول سالهای متمادی ناکامی‌های پی در پی انقلاب و انقلابیگری را با همه وجود تجربه کرده و بدان اندیشیده‌اند. لذا مبنای اصلی تفکر و رفتار خود را اصلاح‌طلبی تدریجی و گفتگو قرار داده‌اند.
تاکید حزب مشارکت بر تکوین رابطه دولت ـ ملت، اهمیت دادن به اعتماد سیاسی و افکار عمومی اجزا بهم پیوسته‌ای‌اند که دغدغه مرکزی این حزب یعنی مردم‌سالاری را تشکیل می‌دهند. یکی دیگر از عواملی که می‌تواند نقش منفی در استمرار و پیوستگی فعالیت این حزب بازی کند، ابهام در تعلق طبقاتی و اجتماعی این حزب است. تاکید عمومی ادبیات سیاسی این حزب بر اقشار متوسط شهری است. زنان، جوانان و تحصیل‌کردگان مخاطبان اصلی این حزب را تشکیل می‌دهند. کوشش این حزب برای کسب آرای بیشتر از گروههای مخاطب خود که پرجمعیت‌ترین گروههای اجتماعی ایران بودند، آنرا ناگزیر کرد که خود را به مطالبات، فرهنگ و روحیه آنها همسو کند.
یکی دیگر از مبانی فکری و عملی حزب مشارکت کوشش برای پایه قرار دادن منافع ملی ایران در سیاست خارجی و بطور کلی باور به سربلندی ایران در منطقه و جهان امروز است. تاکید بر "ایران" در نام و ادبیات سیاسی این حزب نشانه فرهنگ سیاسی متوازن این حزب است که می‌کوشد ایران‌گرائی، اسلام‌گرائی و قانونگرائی را در خود ترکیب کند.
پیوند ویژه حزب مشارکت با محمد خاتمی امکام کم‌نظیری به این حزب در ترسیم برنامه‌های کلان استراتژی سیاسی در جهت تحقق مردم‌سالاری بخشید، موسسان و اعضای ارشد جبهه مشارکت بر این باورند که تمام کشورهای دارای فرهنگ مذهبی ـ سنتی نیز با اصلاح ساختار فرهنگی جامعه خود (در کنار اصلاح ساختاری سیاسی) و تولید فرهنگ مدرن برآمده از سنتهای بومی (علیرغم مقاومت شدید سنت‌گرایان) می‌توانند جزو کشورهای مردن جهان باشند و در ایران مردمسالاری باید از درون و با اصلاحات در داخل کشور محقق شود.
* موسسان و اعضای اصلی
نخستین دبیرکل این جبهه محمدرضا خاتمی، نایب رئیس مجلس ششم و برادر رئیس‌جمهور سابق سیدمحمد خاتمی بود که از تابستان 1385 جای خود را به محسن میردامادی داد. از دیگر نیروهای مشهور این حزب می‌توان سعید حجاریان را نام برد.
* اعضای فعلی شورای مرکزی
در جریان نهمین کنگره حزب مشارکت، اعضای کنگره از میان 53 نامزد عضویت در شورای مرکزی 30 عضو اصلی و پنج عضو علی‌البدل را برگزیدند که اسامی اعضای اصلی به ترتیب حروف الفبا عبارت است از:
کریم ارغنده‌پور، مصطفی تاج‌زاده، جلال جلالی‌زاده، حمیدرضا جلایی‌پور، سعید حجاریان، محمود حجتی، سیدصفدر حسینی، سیدمحمدرضا خاتمی، ناصر خالقی، هادی خانیکی، علی‌اصغر خدایاری، فاطمه راکعی، عبدالله رمضان‌زاده، محمدعلی سعدایی، داوود سلیمانی، سعید شریعتی، علی شکوری‌راد، احمد شیرزاد، سعید شیرکوند، محسن صفایی‌فراهانی، هادی قابل، حسین کاشفی، عباس کوشا، الهه کولایی، محمد کیانوش‌راد، فخرالسادات محتشمی‌پور، اروج‌علی محمدی، محسن میردامادی، محمد نعیمی‌پور، سیدشمس‌الدین وهابی. همچنین اعضای علی‌البدل نیز به ترتیب الفبا عبارتند از: زهره آقاجری، نصرالله جهانگرد، سعید شریف‌زادگان، جعفر کامبوزیا و فریده ماشینی.
* حزب فولکسی
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از جمله گروه‌هایی است که در جبهه دوم خرداد نقش محوری را ایفا کرد و از طریق اعضای کم‌شمار ولی پرنفوذ خود که در آن زمان هر یک بر جایگاهی حساس در مراکز کلیدی کشور تکیه زده بودند تاثیرگذاری فراوانی بر روند حرکت و استراتژی‌های جبهه دوم خرداد و نیز تحولات جامعه داشته است. سعید حجاریان با اشاره به کم بودن تعداد کادرهای این حزب و عدم گسترش تشکیلاتی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را سازمانی می‌نامد که همه اعضای آن را در یک فولکس واگن جا می‌گیرند.
سازمان مجاهدین از بدو شکل‌گیری رسمی در سالهای اولیه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا به امروز مسیر پرفراز و نشیبی را طی کرده است و بارها دستخوش تحولات اساسی شده است. هویت سازمان امروزی با سازمانی که در سال 1358 اعلام موجودیت کرد تفاوت بنیادین دارد.
نقش محوری عناصر سازمان در جبهه دوم خرداد کاملا مشهود بود، اما اعضای این گروه به دلیل ماهیت نیمه مخفی سازمان، هیچگاه در راس قرار نمی‌گیرند و همواره به صورت کارگردان پشت صحنه عمل می‌کنند. فرآیند شکل‌گیری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و سیر تطور آن را می‌توان در دو مرحله کلی پی‌جویی نمود.
* دوران پیش از انقلاب
پس از کودتای 28 مرداد 32 و حاکمیت رژیم پلیسی و استبدادی پهلوی دوم و همچنین قیام 15 خرداد سال 42 شیوه‌های مسالمت‌آمیز و اصلاحی در بین بعضی از نیروهای سیاسی به شیوه‌های براندازی و مبارزه مسلحانه تبدیل شد و در این دوران بسیاری از گروه‌ها با شیوه‌های مسلحانه و چریکی با رژیم پهلوی به مبارزه پرداختند.
ادبیات سیاسی و چریکی این دوران، علاوه بر ادبیات مذهبی، شامل ادبیات مارکسیستی نیز می‌شد که این ادبیات برخی از افراد و سازمان‌های چریکی مسلمان را نیز در خود متاثر کرد که به عنوان شاخص می‌توان به انشعاب در سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و کودتای مارکسیستی در این سازمان اشاره کرد.
اندیشه‌های مارکسیستی و التقاطی مورد پذیرش نیروهای مبارز مذهبی نبود. لذا عده‌ای از مبارزان مذهبی آن دوره با توجه به زمینه‌های فکری این اندیشه‌ها به طور مستقل گروه‌هایی را تشکیل دادند. این در حالی بود که گروه‌های مارکسیستی و التقاطی نیز به فعالیت علیه رژیم مشغول بودند و در واقع رقابتی میان این گروه‌ها و گروهای اسلامی چه در زندان و چه در خارج از زندان وجود داشت تا اینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و تعدادی از این گروه‌های مذهبی با اتحادی که صورت گرفت «سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی» را تشکیل دادند از این رو آشنایی هرچند مختصر با این گروه‌ها می‌تواند ما را در شناخت و نحوه شکل‌گیری سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی همچنین سیر تطور آن یعنی انشعاب، انحلال و تشکیل دوباره سازمان یاری نماید.
1. گروه منصورون: از سال 1349 چند هسته مبارزاتی در شهرهای خرمشهر، دزفول و اهواز تشکیل و به مبارزه با رژیم طاغوت پرداختند. پس از بروز انحراف در «سازمان مجاهدین خلق» آن موقع در سال 1354 این هسته‌ها با هم متحد گردیده و گروه منصورون را تشکی دادند. از بنیانگذاران این گروه می‌توان به شهید غلامحسین صفاتی دزفولی اشاره نمود او در سال 1354 به دلیل تغییر ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از آن سازمان جدا شده و به صورت مخفیانه این گروه را تشکیل داد. از دیگر افراد موسس این گروه می‌توان به محس رضایی، سردار ذوالقدر و سردار شمخانی اشاره کرد.
2. گروه امت واحده: بنیانگذار این گروه بهزاد نبوی است او که خود زمانی از کادرهای ارشد آموزشی سازمان مجاهدین خلق بود پس از اعلام تغییر ایدئولوژی سازمان در سال 1354 به تدریج ارتباط خود را با آن سازمان قطع کرده و در اوایل سال 1355 سازمان مسلح جدیدی را مخفیانه بنیان نهاد. این گروه بعدها «امت واحده» نام گرفت. اعضای مشهور این گروه عبارتند از محمد سلامتی، پرویز قدیانی، صادق نوروزی، علی شجاعی‌زند، محسن مخملباف، فریدون وردی‌نژاد، رحمانی و احمد عزتشاهی که بعدها به مطهری تغییر نام داد.
این گروه فعالیت خود را در داخل زندان متمرکز کرده بود، محمد سلامتی دبیرکل فعلی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در این باره می‌گوید، «گروه امت واحده از نیروهای داخل زندان بودند که من و آقای مهندس نبوی و تعداد دیگری از برادران که در داخل زندان بودند این گروه را تشکیل داده بودیم». (صبح امروز، 16 تیرماه 1378، مصاحبه محمد سلامتی)
3. گروه موحدین: شهید حسن علم‌الهدی دانشجوی رشته تاریخ دانشکده ادبیات و علوم اسلامی دانشگاه مشهد از جمله افرادی بود که در بین تحصیل، فعالیت‌های مبارزاتی خود را نیز پیگیری می‌کرد او که در مشهد با افرادی همچون سیدعلی خامنه‌ای، هاشمی‌نژاد و طبسی در ارتباط بود که پس از بازگشت به شهر خود اهواز، به کمک برخی از یاران خویش که در قالب انجمن اسلامی از سال 1349 فعالیت می‌کردند، گروه موحدین را تشکیل داد.
4. گروه فلاح: شهید محمد منتظر قائم از بنیانگذاران این گروه در قبل از انقلاب بود که به همراه حسن منتظر قائم و مرتضی الویری و... این گروه را بنا نهادند.
5. گروه بدر: این گروه در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی توسط حسین فدایی و با همراهی علی عسگری، حسن اسلامی، شهید طاهرنژاد، شهید فدائی، شهید اخوت تشکیل گردید.
6. گروه توحیدی‌صف: این گروه نیز پس از انحراف سازمان مجاهدین به همت شهید محمود بروجردی و همراهی شهید سلمان صفوی، اکبر براتی، حسین صادقی (سفیر فعلی ایران در کویت) و عطریانفر شکل گرفت، این گروه مستقر در تهران و اصفهان بود و اعضای آن در ارتباط با شهید محمد منتظری بودند.
7. گروه توحیدی خلق: این گروه از دانشجویان مبارز مقیم آمریکا شکل گرفته بود که از عناصر بارز آن می‌توان به سیدمصطفی تاج‌زاده و حسن واعظی اشاره کرد.
* مرحله پس از پیروزی انقلاب
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را می‌توان از یک نگاه، همزاد انقلاب دانست.
این سازمان در ماه‌های نخستین پس از پیروزی انقلاب به عنوان بازوی منسجم جوانان اسلام‌گرای تابع روحانیت و رقیب سازمان مجاهدین خلق بنیان گذاشته شد. تشابه نام این تشکیلات با سازمان مجاهدین خلق از همان ابتدا اعتراض آنان را برانگیخت. هرچند که نام دو سازمان یاد شده شباهت بسیاری را در اذهان القا می‌کند اما دو از لحاظ آبش‌خور ایدئولوژیک در دو قطب کاملا متضاد طبقه‌بندی می‌شدند؛ در حالی که سازمان مجاهدین خلق با صدای بلند خود را بلندگو و پیرو اسلام منهای روحانیت معرفی می‌کرد. اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از همان گام نخستین، تقید خود را به تمکین از روحانیون در عمل اثبات کردند. مجاهدین انقلاب برای مصون ماندن از «اجتهاد به رای» و انحراف از خط روحانیت، از بنیان‌گذار جمهوری اسلامی درخواست کردند برای نظارت بر عملکرد درون تشکیلاتی این سازمان، نماینده‌ای رسمی تعیین و معرفی کند. این درخواست با موافقت مواجه شد و حجت‌الاسلام راستی کاشانی به عنوان نماینده ولی‌فقیه در این سازمان منصوب و مشغول به کار شد. این انتصاب در هیچ یک از احزاب سیاسی، چه در همان زمان و چه پس از آن سابقه نداشت. مهمترین عملکرد اطلاعاتی سازمان مجاهدین به نفع حاکمیت نوپای جمهوری اسلامی شناسایی و دستگیری رهبران و اعضای گروه فرقان است که به چگونگی و جزییات آن در خاطرات هاشمی رفسنجانی اشاره شده است. در طول سال‌های جنگ، کادرهای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی عملا به دو گروه تقسیم شدند. برخی از آنان با توجه به سابقه نظامی و امنیتی جذب سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات شدند و برخی دیگر در دولت چپ‌گرای مهندس موسوی عهده‌دار مسئولیت‌های کلیدی اجرایی. از چهره‌های شاخص گروه اول می‌توان به محسن رضایی و سعید حجاریان اشاره کرد.
اختلاف شدید در سازمان، میان طیف راست‌گرا و چپ‌گرا که سرانجام موجب نامه راستی کاشانی به آیت‌الله خمینی مبنی بر انحلال سازمان شد. اما سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از پایان جنگ از سوی طیف چپ‌گرا با اخذ مجوز از کمیسیون ماده 10 احزاب آغاز به کار مجدد کرد.
هفته‌نامه «عصر ما» ارگان سازمان در کنار سلام رسانه اصلی طیف چپ در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی بود. این حزب با اینکه در دوران اصلاحات بسیار در دولت تاثیرگذار بودند اما هیچگاه تشکیلات خود را گسترش ندادند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات