تاریخ انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۱:۳۷  ، 
کد خبر : ۲۳۶۲۶۳
گفت‌وگو با عبدالعزیز بوتفلیقه رئیس‌جمهور الجزایر

ما سرزمینی امن و آرام می‌خواهیم

ترجمه: محمدعلی عسگری مقدمه: از پس‌لرزه‌های انقلاب اسلامی ایران در شمال آفریقا این بود که در انتخابات پارلمانی سال 1992 الجزایر جبهه نجات اسلامی با روندی کاملا قانونی پیروز شد و اکثریت کرسی‌های پارلمانی را به خود اختصاص داد. نظامیان و ناسیونالیست‌ها تاب پیروزی اسلام‌گرایان را نیاوردند و با رد نتیجه انتخابات در سراسر کشور وضعیت فوق‌العاده اعلام کردند. از فردای الغای انتخابات، درگیری گروه‌های مسلح اسلامی و شبه‌نظامیان ارتشی آغاز و به جنگ خونینی در سراسر کشور انجامید. بعد از حدود دو سال خبرهای مربوط به قتل‌عام‌های شبانه الجزایر در صدر اخبار الجزایر قرار گرفت. سال گذشته عبدالعزیز بوتفلیقه با وعده صلح و آشتی ملی به عنوان رئیس‌جمهور انتخاب شد و طرح عفو عمومی و آشتی ملی او به همه‌پرسی گذاشته شد. در حال حاضر با رای مثبت مردم به عفو عمومی روند مصالحه در الجزایر به تدریج به بار می‌نشیند.

* الحیات: مسئولین الجزایری تاکنون بارها اعلام کرده‌اند که تروریسم پایان یافته است. امروزه می‌توان این مساله را قطعی دانست؟
** من مسئول اظهارنظر افراد نیستم. الجزایر امروز با الجزایر دیروز فرق دارد و من می‌توانم تاکید کنم که امروز دیگر تروریسم عملی است مربوط به گذشته الجزایر، با پیشنهادات و قوانین جدیدی که ما به منظور مصالحه ملی و هم‌گرایی مدنی مطرح کردیم، دیگر دوران استفاده از خشونت برای بیان اهداف سیاسی به پایان رسیده است. در حال حاضر فضایی دمکراتیک ایجاد شده که به همه جریان‌ها اجازه می‌دهد تا دیدگاه‌ها و برنامه‌های‌شان را براساس قانون اساسی و قوانین جمهوری ارائه دهندم. غیر از آن هر چه باشد خروج از عرف و قانون تلقی می‌شود و بی‌هیج ملاحظه‌ای با ابزارهای قانونی هم از طرف دولت و هم شهروندان با آن مقابله خواهد شد. این کشور از کشتارها خسته شده است و حتی آن‌هایی که گمراه شده بودند دیگر می‌فهمند وضعیت اسف‌باری که داشتیم چهره این کشور را مشوش کرد و از وزن و اعتبار آن کاست و زیان‌های مادی و معنوی فراوانی به آن رساند که به هیچ‌وجه قابل توجیه نیست. طی این دوران نقاب از چهره منافقین برداشته شد و کسانی که تظاهر به دوستی می‌کردند چهره‌شان آشکار شد. آن‌ها دسیسه کردند و خدا هم به دسیسه آن‌ها پاسخ گفت. ما تصمیم گرفته‌ایم که سرنوشت خود را خودمان به دست گیریم و دوباره آن شکوه و عزت خودمان را به دست آوریم. این یک احساس برتری‌جویی نیست. ما سرزمین آرام و امنی می‌خواهیم که جای هیچ ترس و نگرانی برای هیچ‌کدام از الجزایری‌ها با هر نوع مشربی وجود نداشته باشد.
* آیا جبهه نجات هم می‌تواند به موازات مهار کردن عناصر ارتش نجات توسط دستگاه‌های امنیتی دوباره وارد صحنه سیاسی شود؟
** چه کسی به شما گفته است که قرار است عناصر گروه‌های مسلح دستگیر شوند؟ چرا تصمیم‌های مافوق طاقت را تحمیل می‌کنید که فراتر از دلایل و اهداف آن‌هاست؟ آیا شما به درستی این قانون را مطالعه کرده‌اید؟ آنجا درباره چنین اقدامی نه به صراحت و نه به طور محتوایی صحبت نشده است. قانون در این باره هیچ اشاره‌ای ندارد به خصوص وقتی مساله مربوط به تعیین سرنوشت مردم باشد.
اجازه بدهید تا به شما بگویم: بیش از یک دهه الجزایر بحرانی اقتصادی و سیاسی و اجتماعی را پشت‌سر گذاشت که همه توطئه‌‌ای برای همگرایی مدنی بود. اما ما استقبال دوباره شهروندان غیور الجزایری را نسبت به کشور و هویت اسلامی‌شان شاهد بودیم. در این میان بعضی گناهی جز عصیان و خروج از اطاعت دولت نداشته‌اند و امروز می‌خواهند دوباره به آغوش وطن بازگردند. ما هیچ گریزی نداریم جز این که شرایط بازگشت آن‌ها را در کمال عزت فراهم کنیم. بعضی دیگر به دلایل مختلفی در زندان هستند که هیچ ارتباطی به خون‌ریزی‌ها و ترورها ندارد. آن‌ها به طور دلخواه یا به زور با سازمان‌های مسلح همدردی کرده و بعضی کمک‌های مالی به آن‌ها کرده‌اند یا به آن‌ها پناه داده‌اند. هر کس جرم خودش را دارد. فلسفه همبستگی ملی این است که با تسامح و چشم‌پوشی به این مسائل نگاه کرد تا مشکلات پشت‌سر گذاشته شود. از همین رو ما تصمیم گرفتیم که هزاران تن از آن‌ها را آزاد کنیم. حالا می‌رسیم به برخی سئوال‌هایی که در ذهن شماست. در دوره‌ای که من از حکومت دور بوده‌ام براساس محاکم قضایی حزبی منحل شده است. این عمل براساس قانونی بوده است که در سال 1994 اکثریت الجزایری‌ها به آن رای مثبت داده‌اند. وقتی انتخاب خود من بر مبنای این قانون بوده باشد پس من دیگر چاره‌ای جز این ندارم که به قوانین موجود (قانون اساسی و قانون جمهوری) متوسل شوم. اگر ما به دمکراسی معتقد باشیم، می‌بینیم که فضای وسیعی برای بیان دیدگاه جریانات سیاسی وجود دارد. از این رو هیچ حزبی جز آن‌هایی که بخواهند بر مبنای قانون اساسی و همراه با قوانین جمهوری فعالیت کنند، اجازه فعالیت نخواهند داشت.
* آقای بوتفلیقه از اقدام شیخ‌عباس مدنی رئیس «جبهه نجات اسلامی» مبنی بر تایید آرام کردن گروه‌های مسلح استقبال کردید. در حال حاضر او باید چه کند تا اقامت اجباری‌اش برداشته شود؟
** من بارها گفته‌ام که با شیخ‌عباس مدنی به بهترین شکل برخورد می‌شود. قبل از این هم گفتم که بیش از دو هزارتن از کسانی که متهم به همکاری با تروریست‌ها بودند آزاد شده‌اند. من مصمم هستم که امنیت و ثبات را به کشورم بازگردانم تا دیگر زمینه‌ای برای کینه‌توزی کینه‌توزان در آن نباشد. در این میان اگر ما از حسن‌نیت دیگران مطمئن شویم دیگر هیچ بهانه‌ای برای محدود کردن آن‌ها وجود ندارد. شیخ‌عباس مدنی از جمله کسانی بود که در سال 1954 در صف اول مجاهدان الجزایری قرار داشت.
* شما به خاطر وضعیت علی بلحاج که در زندان است اظهار تاسف کردید و آرزو کردید او هم راهی را طی کند که پیش از او عباس مدنی طی کرد. آیا نظر او را در تصمیم ارتش نجات و غیره به شما ابلاغ کرده‌اند و آیا در این مورد نامه‌ای به شما نوشته است؟
** وضعیت هر کسی که از آزادی محروم و در زندان باشد برای من دردناک است. اما اجرای قانون یک ضرورت قطعی است. من آرزوی الجزایری را دارم که هر شهروندی با خانواده و اقوامش بتواند در آن آسوده زندگی کند. آرزوی الجزایری را دارم که هر شهروندی در همان چارچوبی که قانون به او آزادی فردی و اجتماعی داده است فعالیت کند. من آرزوی الجزایری را دارم که در آن کنار گذاشتن هیچ‌کس در کار نباشد. با این همه اگر من بیایم و بگویم آزادی هر کس به آنجا ختم می‌شود که آزادی دیگری است حرف جدیدی نزده‌ام. به هر حال فضای گفت‌وگو باز است و ما این‌ها را قانع خواهیم ساخت که آن‌ها را بپذیرند و آن‌ها را قانع خواهیم کرد که متقابلا در چارچوب قانون اساسی و قوانین جمهوری این‌ها را بپذیرند. آرزوی من این است که ملت الجزایر در این جهت گام بردارد و در حال حاضر چیزی بیش از آن که قرآن گفته است نمی‌توانم بگویم که «تو نمی‌توانی هر که را دوست داری هدایت کنی بلکه این خداوند است که هر که را بخواهد هدایت می‌کند».
* حجم زیان‌های اقتصادی و انسانی وارد بر الجزایر چقدر بوده است؟
** من نمی‌توانم آمار دقیقی در این باره ارائه دهم. ولی زیان‌های معنوی و سیاسی‌ای که بر الجزایر و اسلام وارد شده بر طبق آمار بیش از 100000 کشته از طرفین و بیش از یک میلیون اسیر بوده است. در مورد زیان‌های مالی که صحبتی نمی‌توان کرد.
* آیا شما برداشت خاصی از مساله خشونت‌گرایی دارید و تا چه حد عوامل بیگانه در پشت آن قرار دارند؟
** برای پاسخ به این سئوال باید کمی به گذشته یعنی زمان جنگ آزادی‌بخش برگردیم. آشکار است که دستاوردهای بزرگ الجزایر بین دهه‌های 60 تا 90 همه دینامیسم خود را از جنگ آزادیبخش ملی و آن روح حماسی موجود در شهروندان الجزایری گرفته بود. در ادامه این روند بود که هر کس باید از حق آموزش، بهداشت و کار برخوردار می‌شد و زیرساخت‌های اجتماعی و صنعتی کشور تکوین پیدا کرد. تحقق همه آن خواسته‌ها احتیاج به حمایت‌های سیاسی داشت. اما به جای این‌ها، نیروی رشد‌دهنده کشور با حبس سرمایه‌های تولیدی شکسته شد و در همان زمیان مصرف‌های بیهوده ترغیب گردید. ساختار صنعتی کشور بدون هدایت و آگاهی راه خود را ادامه داد و هر روز بیش از دیروز به تقلید از بیگانگان افتاد. چنین اقداماتی و همه آثار و تبعات‌شان بر توسعه اقتصادی جامعه، راه را برای افزایش فعالیت‌های طفیلی‌گری و گسترش مظاهر رشوه‌خواری و محو حسا و کتاب باز کرد. از آن رو ثروت بادآورده و فخرفروشی به مظاهر مادی شایع شد و ارزش‌هایی اساسی چون کار و رنج کشیدن بی‌معنا گردید. کشوری که چننی وضعیتی داشت نمی‌توانست خسارت‌های ناشی از سقوط قیمت نفت را در سال 1984 تحمل کند. روح یاس و نومیدی در کشور دمیده شد و حوادث اکتبر سال 1988 آغاز بحران را اعلام کرد. در حالی که دولت در ضعیف‌ترین حالت بود و عملا راه برای دخالت بیگانگان نیز فراهم شد. در مورد شرایط داخلی توضیح دادم اما در مورد دخالت دیگران اجازه بدهید تا مطمئن شویم آن وقت به طور یقین خواهیم گفت.
* آیا در مورد برخی از کشتارهای مهم تحقیق خواهد شد؟
** ما کشتار مهم و غیرمهم نداریم. کشتار کشتار است و هر کس آن را انجام داده باشد یک جنایتکار است که تروریست نامیده می‌شود. این یک نوع مغالطه است که ما همان سئوال همیشگی را تکرار کنیم و بگوییم چه کسی، چه کسی را کشته است؟ ما در الجزایر وضعیت خومان را می‌دانیم. برخی از رسانه‌های خارجی حامی تروریسم بوده و بر آتش آن نفت می‌ریختند تا چهره الجزایر را در جهان مشوه کنند و در عین حال بر همه تلاش‌هایی که برای خروج از این بحران می‌شد سرپوش بگذارند. این سئوال شما نشان می‌دهد که همین نقش منفی رسانه‌ها همچنان تداوم دارد. بله! من نفی نمی‌کنم که الجزایر مرحله سختی را پشت سر گذاشته است. در مقابل شهروندان در کنار ارتش ملی و نیروهای امنیتی اکثریت مردم به بقای این دولت و استوار ماندن آن کمک می‌کنند. این الجزایر است که اکنون وارد مرحله بازسازی شده و مردم رو به آینده دارند و خواستار آن هستند که آرزوهای خود را در عرصه‌های دمکراتیک و توسعه و عدالت اجتماعی تحقق بخشند. بنابراین دیگر به افکار ویرانگر و شرخواهانه و تفرقه‌افکنانه وقعی نمی‌نهند.
* گفته می‌شود دولت الجزایر با واقعیت‌های موجود در کشور برخورد خوبی ندارد. یکی از مثال‌ها در این مورد تناقض در آمار قربانیان است که شما یکبار آن را نزدیک به 100000 تن عنوان کردید در حالی که آقای احمد اویحیی نخست‌وزیر سابق آن را 26000 تن اعلام کرد. مثال دیگر این که روزنامه‌ها اعلام کردند آرامشی را که ارتش نجات اعلام کرد منوط به تماس با نهادهای نظامی این کشور بود در حالی که دولت این مساله را قاطعانه رد کرد و اعلام کرد هیچ‌گونه تماسی با این گروه مسلح نداشته است. آیا شما می‌توانید علل این تناقض‌ها را توضیح دهید. آیا صحت دارد که تماس ارتش و «ارتش نجات» در سال 1997 با نادیده گرفتن نهاد ریاست جمهوری یا برخی از مسئولین آن بوده است؟
** آیا احتیاجی هست که به سئوال اول برگردیم؟ به نظرم چیزی که ذهن شما را مشغول کرده این آمارها و درستی و یا نادرستی آن‌هاست. در حالی که ما از جمله کسانی هستیم که از این حادثه دردمندیم و ریخته شدن قطره‌ای از خون یک الجزایری از هر جناحی که می‌خواهد باشد ما را متاثر می‌کند. مساله بر سر آمار و ارقام نیست. بلکه مساله بر سر تلاش و ایجاد راه‌ها و کشف ابزارهایی برای خاموش ساختن آتش این فتنه است. به نظر من سئوال شما بسیار پرت‌تر از آن چیزهایی است که الجزایری‌ها در پی آن از جمله امنیت و ثبات و همبستگی و برادری و تسامح هستند. به اعتقاد من وظیفه همه آن‌هایی که علاقه‌مند به حوادث الجزایر هستند این است که در کنار فرزندان این کشور تلاش جدی نمایند تا این خون‌ریزی متوقف شود و آن نمونه مثالی که مورد نظر دین ماست چیره شود. حال به مساله آمارها برمی‌گردم. آمار نخستی را که نخست‌وزیر سابق گفته فقط کسانی را که به طور مستقیم در اثر تروریسم کشته شده‌اند دربرمی‌گیرد. آماری را که من ارائه دادم یک ارزیابی همه‌جانبه از کلیه الجزایری‌هایی است که چه از این طرف و چه از آن طرف قربانی شده‌اند، این آمارها هم مثل قرآن قدسیت ندارد که نتوان در آن شک و تردید کرد. اما در مورد ارتباطاتی که اشاره کردید ممکن است اتفاق افتاده باشد، اما به گمان من بیشتر شبیه داستان‌های پلیسی است.
* پس از قانون همگرایی چه گام‌های واقعی برای آشتی ملی برداشته شده است؟ بین دو کلمه آشتی و همگرایی چه تفاوت‌هایی وجود دارد؟
** این اقدامات عبارتند از اجرای قانون پس از آن که مراحل ضروری‌اش از جمله همه‌پرسی طی شد، یکبار دیگر می‌بینم که به جای آمار و ارقام به الفاظ و کلمات پیله کرده‌اید. مثل این که برای شما مفاهیمی که در پشت این واژه‌ها استنباط می‌شود هیچ اهمیتی ندارد. یعنی همان نجات ملتی از یک رنجی که هم عوامل داخلی و هم عوامل خارجی در هر چه پیچیده‌تر کردن آن سهم داشته‌اند. آن هم برای اهدافی که از نظر ما پنهان است. اما در مورد گام‌هایی که برداشته شده من تعجب می‌کنم که شما از آن چه در 15 آوریل برای ورود به یک همگرایی ملی و شهروندی برداشته شد خبر ندارید. هر چه باشد، این حادثه طی یک روند طولانی و سخت و پیچیده پدید آمد و همه خیرخواهان را به تلاش و کوشش دعوت می‌کند. در زمینه الفاظ هم ما بر خود لازم دیدیم که در کنه هر مجموعه‌ای زبانی تعابیر جدیدی را جست‌وجو کنیم که مستقیم ما را به جوهر معنا برساند.
* رئیس‌جمهور هزاران زندانی را که به نحوی در قضایای تروریستی دخالت داشتند بخشید و آزاد کرد. برای اسلام‌گرایان الجزایری که به خارج گریخته‌اند چه پیامی دارید؟ آیا اگر آن‌ها هم برگردند مورد عفو قرار خواهند گرفت؟ وضعیت شیخ‌ «رابح کبیر» مسئول هیات اجرایی جبهه نجات چگونه است می‌دانید که او یکی از طرفداران پر و پا قرص آرامش و خلع سلاح بود. وی در عملیات انفجار هواپیمای هوازی بومدین در سال 1992 دست داشته است.
** درهای الجزایر به روی همه آن‌هایی که به قانون اساسی و قوانین جمهوری احترام می‌گذارند باز است. هر الجزایری اعم از این که اسلام‌گرا باشد یا لائیک یا سکولار، برای ما هیچ فرقی ندارد و از این بابت خدا را شکر می‌کنیم. به نظر ما هم الجزایری‌ها در برابر قانون مساوی هستند. هر کسی از هر تهمتی که مربوط به خون‌ریزی یا انفجار و غیره باشد مبراست. به هر حال رئیس‌جمهور نیز امکاناتی دارد که پس از صدور حکم قضایی که باید براساس قوانین انجام شود می‌تواند اقداماتی را انجام دهد. فقط می‌ماند احکامی که به صورت غیابی صادر شده‌اند. در این مورد نیز باید توجه داشته باشید که حکم‌های سنگین بسیار کاهش یافته و به مجرد این که افراد در دادگاه حاضر شوند در چنین احکامی نیز تجدیدنظر خواهد شد.
* آیا نیروهایی هم هستند که با این آشتی ملی مخالفت کنند؟
** قطعا برخی از افراد تندرو یا بعضی از محافل سیاسی وجود دارند که این قانون را نپذیرفته باشند. شاید یکی از دلایل آن عدم اعتماد متقابل بین رهبری نظام و مردم طی سال‌های گذشته باشد. اما به طور کلی مردم الجزایر با این قانون هستند و از طریق همه‌پرسی نیز من بر این مساله تاکید بیشتری خواهم کرد. به هر حال، امروزه الجزایر احتیاج به هم‌گرایی و عدالت و دمکراسی و رشد اقتصادی دارد نه اقدامات تخریبی و ویرانگر، جریاناتی وجود دارند که بیشتر از تداوم وضع گذشته سود می‌بردند. برخی هم هستند که هنوز مفهوم واقعی استعفای رئیس‌جمهوری سابق را برای باز کردن فضای سیاسی کشور نپذیرفته‌اند. تعدادی هم مطرح می‌کنند که باید برای دست یافتن به آشتی ملی کنگره‌های مردمی و ملی تشکیل شود. با این همه دولت ارکان و اساسی دارد. منابع قانونی و نهادها و سازمان‌ها و امکاناتی در کار هستند و دولت در مجموع تلاش می‌کند تا همگان را به ضرورت صلح و آشتی ملی و هم‌گرایی برای فعال شدن زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم و اعاده کرامت این کشور و قرار گرفتن آن در جایگاه حقیقی‌اش در بین کشورهای عرب و سایر کشورها دعوت کند.
* دکتر احمد طالب‌ابراهیمی وزیر امور خارجه سابق گفته است در صورتی که شما بخواهید با کمک کردن به شما مخالفتی نخواهد داشت. آیا امکان همکاری‌ بین رئیس‌جمهور جدید و رقبایی که صحنه انتخابات را ترک کردند وجود دارد؟
** من خودم از یک دوران طولانی در حاشیه بودن رنج کشیده‌ام و می‌دانم چه وضعیت تلخی است. مطمئن باشید من کمک هر کسی را که مفید باشد رد نمی‌کنم به خصوص که دارای تجارب وسیع هم باشد. همچنین مطمئن باشید اگر احساس کنم کسی می‌تواند کمکی بکند، هیچ تردیدی در کمک خواستن از او نخواهم کرد. من کاملاً آگاه هستم و می‌دانم الجزایر پر از مردان و زنانی است که هم‌ توان و هم آمادگی آن را دارند که تلاش کنند تا کشورشان از این بحران خارج شود. بسیاری از آن‌ها را در طول دوره تبلیغات انتخاباتی‌ام دیدم و آن‌ها هنوز هم آمادگی کامل را برای همکاری دارند.
* آیا شما در مورد نهادهای قانونی دوران گذشته دیدگاه‌هایی تازه دارید. آیا قصد انجام برخی تعدیل‌ها را در قانون اساسی دارید؟
** در حال حاضر تعدیل قانون اساسی وارد نیست. نهادهای قانونی به اندازه توان وظایف خودشان را انجام می‌دهند و جا دارد که در اینجا از همه آن‌ها قدردانی شود. این نهادها به هر حال تاکنون دولت را نگه داشته و قوانینی را وضع کرده‌اند که ما را به این کثرت‌گرایی دمکراتیک رسانده‌اند. با وجود این هر نهادی هر چند هم که کامل باشد بی‌نیاز از تجدیدنظر نیست که آن‌ها هم احتیاج به شرایط زمانی و بررسی موضوعی دارد و نمی‌توان به این سادگی درباره آن‌ها احکامی را صادر کرد.
* تروریسم و برخوردهای مسلحانه چهره سایر بحران‌های الجزایر از جمله بیکاری، کاهش میزان تولید مالی، بحران جوانان، مسکن و غیره را پوشاند. آیا برای حل این مشکلات برنامه‌ای دارید؟ شما به جوانان چه وعده‌ای‌ می‌دهید و آیا آن‌ها را در قدرت مشارکت خواهید داد؟
** من بلافاصله پس از پیروزی خودم مستقیما اصلی‌ترین محورها را اعلام کردم، اول، اعاده امنیت دوم، توسعه در همه زمینه‌ها، زیرا بدون امنیت و ثبات امکان توسعه نیست. بحران‌هایی را هم که یادآور شدید طی سال‌های گذشته متراکم شده است. من هیچ انگشت معجزه‌آسایی ندارم تا در یک صبح تا شب رفاه را بین 30 میلیون الجزایری پخش کنم. ام می‌توان این بحران‌ها را کاهش داد و به تدریج بر آن‌ها غلبه کرد. چون غیرممکن نیست. در حال حاضر الجزایر سرشار از امکانات طبیعی و بشری است. فرصت‌های تولید هم هست و امکان سرمایه‌گذاری خارجی هم وجود دارد از این رو می‌شود در این قلمر گام‌هایی را برداشت.
* آیا قصد دارید دوباره «جوانان جبهه آزادیبخش» را احیا کنید؟
** طوری از من سئوال می‌کنید که گویی نمی‌دانید الجزایر وارد مرحله کثرت‌گرایی شده است. یعنی دوران جدیدی که میدان را به روی همه فرزندان الجزایر با هر گرایش سیاسی که می‌خواهد باشد. بازمی‌گذارد. اگر منظور شما سازمان‌های مربوط به جوانان در جبهه آزادیبخش ملی است می‌توانید این سئوال‌ها را از رهبری آن بپرسید. حزبی که من در آن رشد کردم ولی عضو رهبری آن نیستم.
* تا چه زمان ارتش در بازی‌های سیاسی خواهد ماند؟ رابطه شما با ارتش چگونه است؟
** باز شما حکمی را صادر می‌کنید که گویی نمی‌دانید از انتخابات 1995 تا به حال در الجزایر چه گذشته است. این دیگر مسئولیت خود شما در قبال خوانندگان است و من هرگز با شما هم‌نظر نیستم. واقعیت این است که مسئولیت ارتش روشن است، این مسئولیت عبارت است از حفظ حاکمیت ملی و وحدت ارضی و حفظ نظام جمهوری همچنین ارتش ملی و مردمی (خلقی) نقش اساسی در نجات دولت از فروپاشی دارد. اما این به آن معنا نیست که تمایلات افراد ارتش را نفی کنیم. آن‌ها هم شهروندانی هستند که باید از تمام حقوق شهروندی مانند سایرین برخوردار گردند. آن‌ها هم حق انتخاب دارند و می‌توانند هر کدام یاورهای خاص خود را داشته باشند. این از نشانه‌های کثرت‌گرایی و دمکراسی است که ما در صدد دست یافتن آن‌ها هستیم. رابطه من با ارتش بر مبنای قانون اساسی است نه کمتر و نه بیشتر، آیا شما تا به حال در مورد وظایف قانونی من کوتاهی‌‌‌هایی احساس کرده‌اید؟ نه در حال حاضر که در فردا هم چنین اتفاقی نخواهد افتاد.
* رابطه شما با مجلس فعلی چگونه است و آیا قصد انتخاباتی زودرس را دارید؟
** من بارها تاکید کرده‌ام که دعوت به انتخابات قانونی یا انتخابات محلی زودرس از اولویت‌های ما نیست. من هم تا شرایط عادی باشد قصد ندارم چیزی را نقض کنم یا موضعی را تغییر دهم. رابطه بین ریاست جمهوری و پارلمان را نیز قوانین و مصالح عالی کشور تعیین خواهد کرد.
* آیا امیدواردی که اتحادیه مغرب عربی دوباره فعالیت خود را از سر بگیرد؟
** ما باید در مغرب عربی با یکدیگر همکاری کنیم و به این اتحاد نیرو و حیات لازم را ببخشیم. قطع نظر از بلوک‌بندی‌های رقیب در سطح بین‌المللی یک بلوک واحد در مغرب عربی را مسائل زیادی ایجاد می‌کند. از جمله زبان واحد، دین واحد، تاریخ و جغرافیای واحد و آرزوها و آرمان‌هایی مشترک که آن‌ها را دور هم جمع می‌کند.
* صحرای غربی نقطه اختلاف بین کشورهای مغرب عربی است . نظر شما درباره این که مغرب بارها خواستار آن شده است الجزایر دست از حمایت جبهه پولیساریو بردارد چیست؟
** بین الجزایر و مغرب در مورد صحرای غربی اختلافی وجود ندارد. موضع الجزایر پیش از این هم اعلام شده است و ما تابع همه‌پرسی‌ای خواهیم بود که قرار است براساس تصمیم سازمان ملل و قرارداد «هوستون» زیر نظر سازمان ملل برگزار شود. الجزایر هر تصمیمی که مردم صحرا با آزادی کامل بگیرند احترام می‌گذارد.
* روزنامه‌های الجزایری تاکنون بارها گفته‌اند که گروه‌های مسلح الجزایری از خاک مغرب برای ورود به الجزایر استفاده می‌کنند. همین روزنامه‌ها می‌گویند مغرب نسبت به فعالیت این گروه‌ها چشم‌پوشی می‌کند. آیا شما از سطح همکاری‌های امنیتی بین دو کشور راضی هستید؟
** قطعا هر چه به نفع الجزایر باشد به نفع مغرب نیز هست. من نمی‌خواهم به حرف‌های روزنامه‌نگاران بپردازم، آن چیزی که برای من مهم است نیت صادقانه در همکاری بین دو کشور می‌باشد. ما پیش از این با ملک‌حسن رحمه‌الله علیه پیام‌هایی رد و بدل کرده‌ایم و در آینده هم مطمئن هستم که همکاری بین دو کشور به حالت عادی بازخواهد گشت. این کار برای هیچ کدام از طرفین دشوار نیست. به شرطی که تلاش‌ها برای غلبه منطق همکاری و حسن‌ همجواری تداوم یابد. در این باره طی روزهای آینده پاسخ لازم را خواهید گرفت.
* روابط شما با لیبی به ویژه پس از ماجرای لاکربی چگونه خواهد بود؟
** رابطه‌ای برادرانه، جز این هم نمی‌تواند باشد. من بارها گفته‌ام که لیبی به طوری ظالمانه تحت تحریم اقتصادی قرار گرفته است. البته این تنها لیبی نیست همه ما در محاصره اقتصادی قرار داریم. این ستمی که از طرف کشورهای توسعه‌یافته بر ما می‌رود ما را وادار می‌کند تا با یکدیگر همبستگی بیشتری داشته باشیم و خودمان متحد شویم و بلوک تشکیل بدهیم، تا بتوانیم وارد وران جهان‌گرایی جدید شویم.
* الجزایر قصد دارد چه نقشی را در سطح کشورهای عربی داشته باشد؟ کنفرانس سران عرب، روند سازش، مساله فلسطین و تحریم عراق و...؟
** همه این‌ها سئوال است و برمی‌گردد به وضعیت کنونی اعراب، این وضعیت در حال حاضر اندوهبار است ولی کشنده نیست. ما با همه اعراب در یک سنگر هستیم. با آرزوهایی مشترک و سعی می‌کنیم که وحدت خودمان را حفظ کنیم تا بتوانیم در درجه اول موجودیت خودمان را قطعی کنیم و سپس با تفکری جدی به مسایل این کشورها از جمله مساله فلسطین، گرسنگی در عراق و تمدن دیروز و شرایط امروز خودمان بیندیشیم.
* آیا الجزایر تاثیر آفریقایی و جهان خود را باز خواهد یافت؟
** ما چنین آرمانی نداریم ولی نمی‌خواهیم از صحنه حوادث هم غیب باشیم. نمی‌خواهیم فقط تابع و مطیع اوامر این و آن باشیم. جایگاه تاریخی و جغرافیایی ما به ما شایستگی حضور و مشارکت و اظهارنظر را می‌دهد. دوران رهبری‌ها به پایان رسیده است و ما هم نیازی به ابهت و پرستیژ نداریم. ما فقط می‌خواهیم باشیم و وجود ما محترم شمرده شود و بتوانیم با دوستانمان در چارچوب‌های معین همکاری کنیم.
* رابطه آینده شما با فرانسه چطور؟
** قطعا رابطه الجزایر و فرانسه روز به رزو بهتر خواهد شد. ما دست دوستی را به طرف هر کس که تمایل داشته باشد به خصوص فرانسته دراز می‌کنیم. البته به میزانی که این کشور با پند گرفتن از اقتضائات اکنون و چشم‌اندازهای آینده قصد همکاری را با ما داشته باشد.
* شما پس از دو دهه دوباره به قدرت برگشته‌اید. طی این دوران جهان به کلی عوض شده است. شما این جهان را چگونه می‌بینید و چگونه می‌خواهید با این قواعد جدید فرهنگی و سیاسی و اقتصادی بازی کنید؟ تا چه حد نسبت به گذشته اشتیاق دارید؟
** من که جزو اصحاب کهف نبوده‌ام که یک دفعه با یک جهان جدید مواجه شدند. من همواره حوادث جهان را در سکوت دنبال می‌کردم و به همین خاطر بیش از گذشته عمق این تحولات را درک می‌کنم، قطعا ابزارهای برخورد با این جهان جدید به طور عام ارزش‌های انسانی و حکمت‌های جاودانه را از دور خارج نکرده است، از این رو من خود را متعلق به آن حکمتی می‌دانم که می‌گوید، نه آنقدر نرم باش که تو را له کنند و نه آنقدر خشک که شکسته شوی.
اما راجع به گذشته، بیشتر علاقه‌مندم اشتباهات و نکات منفی قدیم تا آنجا که امکان‌پذیر باشد اصلاح شود و در عین حال علاقه‌مندم تا عزت و شرافت دوباره به فرزندان وطنم و سایر مستضعفین روی زمین بازگردد.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات