تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۴:۰۷  ، 
کد خبر : ۲۳۹۳۷۱
ویژه بررسی گرایشات فمنیستی

بازخوانی تاریخی - تحلیلی 9 دی از هشت ماه دفاع مقدس نرم و چگونگی رفتار خواص (بخش نوزدهم)


مهدی صادقی
فتنه 88 یک اعتراض «بی سر» نبود اما ساده انگارانه است فریب خوردگان و خائنانی چون موسوی و کروبی را تنها سران فتنه 88 بدانیم بلکه مراکز فکری نظام سلطه سرمنشا نهایی حلقه چندلایه طراحی ها بودند. فتنه 88، بر بستر برخی تلفات فرهنگی و آسیب های فرهنگی طراحی شده بود. سال ها جنگ نرم دشمن در حوزه مسائل اجتماعی و فرهنگی، تغییر سبک زندگی مردم و کمرنگ شدن ارزش ها را دنبال می نمود. بهترین راهکار برای تغییر سبک زندگی ایجاد سیاه لشکری از شبه روشنفکران غرب زده است که معیارها و ملاک های مورد خواست و تمایل دشمن را قبول دارند و پیگیری می کنند. به طور مشخص گرایشات فمنیستی یکی از اصلی ترین عارضه های فرهنگی بود که فتنه 88 برای مقاصد سیاسی و امنیتی خود، حساب ویژه ای روی آن باز کرده بود. درصد بالای جمعیت جوان کشور، معضلات و تبعات بیکاری جوانان و مسئله موانع فرهنگی و مادی ازدواج از اصلی ترین زمینه هایی بود که اجازه رشد و فعالیت به «عارضه» و بهتر بگوییم «طراحی» «فمنیسم» را در ایران داده بود. اما نقش کاتالیزور این فرایند را باید عده ای از زنان فمنیست غربگرا بر عهده می گرفتند.
فمنیسم چیست؟
فمنیست های نخستین از حقوق و برابری زن، سخن سر دادند؛ ولی از دهه 1960 میلادی، این جریان اجتماعی با مکاتب فکری و سیاسی دیگری در آمیخت و به لیبرال فمنیسم، فمنیسم مارکسیستی، رادیکال فمنیسم و سوسیال فمنیسم انشعاب یافت. شعارهای ادعایی پیام لیبرال فمنیسم، بکارگیری اصول آزادیخواهانه در مورد زنان و مردان به صورت برابر است. فمنیسم مارکسیستی براین باور است که علت تمام پدیده های ظالمانه از جمله ستم بر زنان، طبقات اجتماعی است.مری آستیل یک از موسسان فمنیسم با همین مبانی و با رویکرد لیبرالیسم و اصالت فرد به ترویج جریان زن گرایی پرداخت. تشابه و یکنواختی کامل زن و مرد یکی از آسیب های جدی است که برخی فلاسفه تجربه گرای غرب مانند جان استوارت میل بر آن دامن زدند. دستاورد این یکنواخت سازی میان زن و مرد، نادیده انگاشتن نهاد خانواده و اخلاق است که برخی فمنیست ها ماند سیمون دوبوار بر آن تأکید داشت و می گفت: «آنچه زن را در قید بندگی نگاه می دارد، دو نهاد عمده ازدواج و مادری است.»
وی به شدت با نظام خانواده به عنوان رکن حیات اجتماعی و رشد و بالندگی انسان مقابله می کند و ازدواج را نوعی فحشای عمومی و عامل بدبختی زنان می شمارد. این گونه اندیشه های ناصواب سبب شد تا همجنس گرایی میان زنان اروپا و غرب رواج یابد. اما امروزه نوعی نحله افراطی از فمنیسم در غرب وجود دارد که عقاید برتری طلبانه ای دارد. معتقد اند که جنس برتر (نه مساوی و برابر با مردان)، جنس زن است و صفات زنانه عالی ترین صفات برای ادامه حیات بشری است؛ به عبارت دیگر، احساس و عاطفه عالی ترین صفات برای ادامه حیات بشری هستند و جهانی سالم و سرشار از صلح و عدالت می سازند. به طور کلی فمنیسم ابتدا یک جریان حقوقی در غرب بود که در واکنش به تحقیر ها و تبعیض های تاریخی غرب علیه زنان شکل گرفت. (در مسیحیت کلیسایی و در فرهنگ و اندیشه غربی شانیت زن به نحو شگرفی نادیده گرفته می شد.)
اما امروزه فمنیسم را نباید تنها یک جریان حقوقی دانست، بلکه یک جریان سیاسی است که سوای مبانی معرفتی آن چون لیبرالیسم و سوسیالیسم و مارکسیسم، اهداف دیگری را دنبال می کند. معمولا واکنش غرب به تفریط، افراط است و در مقابل افراط ، غرب راه تفریط را بر می گزیند. سیر تحولات سیاسی و فکری جنبش فمنیسم نیز در غرب نیز در همین قاعده قابل تحلیل است. روزگاری سرمایه داران غربی برای بهره کشی اقتصادی از زنان جنبش فمنیستی را حمایت کردند و روزگاری هم از ظرفیت اعتراضی آن در چهارچوب لیبرال سرمایه داری استفاده شد.اما امروز مهمترین استفاده غرب از ادعاهای واهی فمنیستی ، همان ترویج این افکار در چهارچوب جنگ نرم غرب علیه فرهنگ های دیگر و تهاجم فرهنگ غربی است. سراب فمنیسم یکی از مهم ترین ابزارهای استعمار نوین ملت ها است.
فمنیسم در ایران
ریشه های گرایشات فمنیستی در ایران را باید از طراحی انگلیسی ها در زمان رضاخان جستجو کرد اما در دوره پهلوی دوم با نقش آفرینی عناصری چون فرح و اشرف ،این جریان انحرافی با طراحی عمیق تری حمایت شد. سیاست هایی مانند تشکیل سپاه دانش با عضویت زنان، واگذاری نیابت سلطنت به یک زن، به عضویت درآمدن زنان در شوراهای داوری و خانه اصناف، دادن اجازه وکالت، انتخاب زنان به عنوان قاضی و عضویت زنان در نیروی پلیس، یکی از پایه های این طراحی بود و طراحی دیگر ارائه جلوه ای حقوق بشری و بشر دوستانه از عناصر فاسدی چون اشرف و فرح بود. شاید لازم باشد یادآوری گردد ، اشرف پهلوی که در فسادهای شرم آور جنسی شهره بود و یک باند مافیایی بین المللی قاچاق مواد مخدر را رهبری می کرد، همزمان نقش فعالی در مجامع باصطلاح حقوق بشری داشت.(اشرف پهلوی در چند مورد ریاست کنفرانس های بین المللی حقوق بشری را تحت نظر سازمان ملل بر عهد داشت!).بعد از پیروزی انقلاب اسلامی صحنه به کلی دگرگون شد و حضور پررنگ زنان در مبارزات انقلاب اسلامی ودر نقش آفرینی های سیاسی و انتخاباتی در جمهوری اسلامی که با رعایت ضوابط شرعی همراه بود، وضعیت را تغییر داد.اما با پایان یافتن جنگ تحمیلی و حضور روشنفکران سکولار در عرصه جامعه به ویژه دانشگاه زمینه و بستر ورود دوباره عارضه روشنفکری فمنیستی را به وجود آورد و تفکر التقاطی دیگری به نام فمنیسم اسلامی مطرح گردید.
این طایفه با شعار کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان اهداف خود را دنبال کردند. مهرانگیز کار و شیرین عبادی مهمترین شخصیت های این دوره به شمار می آیند. اقدامات اجرایی مختلفی از سوی دولت ها در جهت اهداف دشمن(خواسته یا ناخواسته) برداشته شد.به طور مثال دولت وقت در سال 1375 به پشنهاد موسسه مطالعات زنان و با کمک دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه الزهراء، رشته مطالعات زنان را در شورای عالی برنامه ریزی وزارت علوم به تصویب رساند. پیشنهاد ابتدایی این طرح فمنیستی توسط موسسه مطالعات مسائل زنان با ریاست خانم منیرآمدی انجام گرفت. تعدادی از اعضای این موسسه پس از بازگشت از اجلاس پکن با جدیت تمام پیگیری کار را به عهده داشتند. جالب توجه اینکه صدور این مصوبه از سوی وزارت علوم وقت، علی رغم مخالفت شورای فرهنگی- اجتماعی زنان، وابسته به شورای عالی انقلاب فرهنگی در دی ماه 1378 شمسی اعلام گردید.هم چنین رشته مطالعات زنان در دانشگاه تهران با مدیریت خانم ژاله شادی طلب با دیدگاههای افراطی فمنیستی اداره می شد. وی از نویسندگان نشریه زنان مربوط به سازمان زنان ایرانی بود که در واقع زیرمجموعه بنیاد پژوهش های زنان ایران در آمریکا(تأسیس 1989) بود. شادی طلب با کمک مرکز امور مشارکت زنان توانست موسسه مطالعات و تحقیقات زنان را در دانشگاه تهران ایجاد کرد.
شورای گسترش آموزش عالی نیز با ایجاد مرکز مطالعات و تحقیقات زنان به عنوان مرکز خصوصی با دو گروه پژوهشی بنیادی و اجتماعی و ایجاد مرکز مطالعات و تحقیقات زنان وابسته به دانشگاه تهران در اردیبهشت سال 1382 موافقت نمود. اندیشه های فمنیستی موسسه را در خروجی فصلنامه پژوهش زنان و سایت مرکز مزبور به وضوح می توان ردیابی نمود. این فصلنامه در پاییز 1382 مجوز درجه علمی- پژوهشی را دریافت کرد. اعضای تحریریه این نشریه، افرادی همچون نیره توحیدی(دانشگاه کالیفرنیا- آمریکا)، شهلا حایری(دانشگاه بوستون- آمریکا)، الهه رستمی (دانشگاه لندن- انگلستان)، زیبا میرحسینی(دانشگاه لندن- انگلستان)، هما هودفر (دانشگاه کنکوردیا- کانادا)، ماری لادیه فولادی (مرکز مطالعات ملی فرانسه)، آزاده کیان (مرکز مطالعات ملی فرانسه) و افسانه نجم آبادی (دانشگاه هاروارد- آمریکا) بودند که علاوه بر گرایش تند فمنیستی، تلاش فراوانی برای جذب اساتید زن در علوم انسانی می کردند و از سوی دیگر حلقه ارتباط فمنیست های خارج نشین با غرب زده های داخلی را فراهم می ساختند، امری که آفت خود را در فتنه 88 نشان داد.
فتنه 88 و اتحاد فمنیست‌ها
سالهاست که فمنیست های ایران با حمایت غرب و به خصوص صهیونیسم جهانی، سعی در سیاه نمایی جایگاه زن مسلمان ایرانی در کشور، تحت عنوان دفاع از حقوق زنان یا جبنش زنان (!) داشته و دارند.آنها که در داخل کشور، مورد حمایت تنها معدودی از زنان نافی دین، اعتقادات و دین مداری می باشند، با تبلیغات پر سرو صدای رسانه های غربی و صهیونیستی خود را نماینده زنان ایران معرفی کرده، با زیر سوال بردن احکام مسلم اسلام و قوانین جمهوری اسلامی سعی در مطرح نمودن خود در سطح جهانی نموده اند.شاید در این راستا اعطای جایزه استعماری صلح نوبل به فمنیست گمنامی چون " شیرین عبادی" ، قابل تحلیل است. برای استفاده های بعدی از عنصری چون شیرین عبادی لازم بود شخصیت بین المللی به او داده و با چهره سازی کاذب بتوان حرف های مورد نظر غرب را از زبان او تکرار نمود. هر چند فعالیت ضد دین فمنیست های ایران در دوره ی سازندگی و به خصوص دوره ی اصلاحات و تحت حمایت مستقیم مراکزی چون مرکز مشارکت زنان ریاست جمهوری در اوج بود، اما در فتنه 88 آنها نقش واقعی خود؛ یعنی اپوزسیون اصطلاحا شبه فرهنگی را علیه جمهوری اسلامی ایفا کردند.
حمایت فمنیست های ایران از کاندیداتوری جریان های خاص در انتخابات دهم ریاست جمهوری نشان از همسویی کاندیداها با این جریانات داشت و چراغ سبز کروبی و موسوی زمینه را برای شعله ور شدن آتش گرایشات کاذب فمنیستی ، مهیا نمود.از توران ولی مراد اصطلاحا جامعه شناس که در فیلم تبلیغاتی محسن رضایی به بیان دیدگاه های شبه فمنیستی خود پرداخت، گرفته تا شیرین عبادی و بازیگر معلوم الحالی چون معتمد آریا در فیلم تبلیغاتی موسوی، در انتخابات دهم اظهار وجود کردند.( معتمد آریا چند سال پیش در گفتگو با یکی از رسانه های ضد انقلاب مشکل سینمای ایران را مجاز نبودن سکس، خشونت و الکل معرفی کرده بود!!) البته موسوی با نقش دهی برجسته به همسر خود زهرا رهنورد که اتفاقا سابقه ریاست دانشگاه الزهرا و گرایشات فمنیستی را داشت،حساب ویژه ای بر تلفات جنگ نرم دشمن باز کرد؛ نوعی عطش کاذب فمنیستی که در بخشی از بدنه مرفه کشور با حجم گسترده کتاب ها و رمان ها و شبهات و ..، ایجاد شده بود یک پایگاه رأی را در اختیار مطامع سیاسی موسوی و حامیانش قرار داده بود و این مطامع شخصی و نفسانی, خود مورد طمع اهداف شوم ضد امنیتی دشمن واقع شد. البته حرف در خصوص فمنیست های ایران، فتنه 88 و دامن زدن به اغتشاشات پس از انتخابات بسیار است و در این مجال نمی گنجد و به ناچار به تحرکات برخی از آنها در کادرهای ذیل اشاره می شود:
فائزه هاشمی رفسنجانی
فائزه هاشمی رفسنجانی نیز از جمله حامیان فتنه گران بود که گرایشات فمنیستی دارد. ریشه این مواضع را باید در اظهارات ساختارشکنانه او در کسوت نمایندگی مجلس در دوره پنجم، پیگیری نمود. اعتراض برانگیزترین موضوع فائزه هاشمی در سال هایی که وی علاوه بر نمایندگی مجلس، نائب رئیسی کمیته المپیک کشور را هم برعهده داشت، مسأله دوچرخه سواری بانوان بود. وی معتقد بود که استفاده از دوچرخه هم چون دیگر وسایل نقلیه، هیچ گونه منع قانونی برای بانوان ندارد! یکی از روزنامه های آن زمان به نقل از او نوشته بود که فائزه هاشمی باند ویژه ای را برای دوچرخه سواری بانوان تهیه کرده و در حال گرفتن مجوز «موتورسواری» برای آنان است! این سخنان وی که عنوان دختر رئیس جمهور کشور اسلامی را یدک می کشید با اعتراض گسترده مردمی روحانیون و به خصوص ائمه جمعه سراسر کشور روبه رو شد و در مواردی حتی این انتقادات به سمت پدر وی نیز نشانه رفت.اما پاسخ فائزه این بود:«من پشتوانه محکمی دارم که در وجود صراحتم بی تأثیر نیست.» اما توصیف پدر از دختر این گونه بود: «به نظر من فائزه زنی مسلمان و انقلابی است! کارهای او را در زمینه ورزش درست می دانم و دیگران به او ظلم کردند» در آن ایام فائزه هاشمی در جمع دانشجویان پسر گفته بود: «دختر من مونا هم می تواند به خواستگاری یک پسر برود» و از همه بدتر اینکه او در بازدید از کشور مصر بر سر قبر شاه معدوم رفته و بعدها فرح دیبا او را «زنی بسیار مدرن و پیشرفت گرا» خواند.فائزه هاشمی در سال 1376 و در دوره وزارت عطاءالله مهاجرانی توانست مجوز اولین روزنامه مربوط به زنان را کسب کند.
اما انتشار یک ساله این روزنامه به قدری حاشیه داشت که در نهایت هاشمی رفسنجانی هم به این نتیجه رسید که دخترش« قدرت اداره این روزنامه را ندارد و به او توصیه کرد که روزنامه را تعطیل کند.» حضور افراد و خبرنگاران «ناباب» به تعبیر آقای هاشمی، چاپ و انتشار پیام نوروزی همسر شاه مخلوع، مصاحبه با برخی از افراد ضد انقلاب در خارج از کشور و انتشار اخبار کذب درباره مسئولین، بخشی از عملکرد یک ساله روزنامه «زن» به حساب می آید که موجب شد چندین بار پای فائزه هاشمی به دادگاه باز شود. از جمله مطالب چاپ شده در روزنامه زن که اعتراضات زیادی را برانگیخت، گفت و گو با مصاحبه گر شبکه تلویزیونی سی ان ان و همسر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا بود که وی را الگوی عملی برای زنان ایرانی خواند! چاپ پیام تبریک نوروزی بیوه شاه معدوم در فروردین سال 1378 و توهین به مقدسات اسلام در قالب چاپ کاریکاتور درباره دیه، از جمله تخلفات این روزنامه بود که موحب شد فائزه هاشمی چند بار به دادگاه برود. از جمله موضوعات قابل توجه درباره روزنامه زن، انتشار خاطرات یکی از روزنامه نگاران آن به نام «کاملیا انتخابی فرد» است. وی در خاطرات خود که در یک نشریه عربی منتشر شد به دیدارهایش با جرج سوروس، ابوالحسن بنی صدر و همچنین تقاضای دیدار با فرح دیبا و سلمان رشدی اشاره کرد و تأکید می کند همه این دیدارها با تأیید فائزه هاشمی بوده است.
انتخابی فرد به سفرش به انگلیس اشاره کرده و نوشته است: طبیعی بود که به عنوان یک روزنامه نگار بخواهم با سلمان رشدی مصاحبه کنم! به همین خاطر موضوع را با سفارت ایران در لندن در میان گذاشته و تأکید کردم که خانم فائزه هاشمی اجازه داده است؛ وی در ادامه به اطلاع و اجازه فائزه هاشمی برای انجام مصاحبه با بنی صدر و فرح پهلوی پرداخته و از حمایت او تقدیر کرده است. گفتنی است زمانی که روزنامه زن توقیف شد فرح دیبا از آن به عنوان «محدود کردن آزادی بیان در ایران یاد کرد!»اما نقطه عطف فعالیت های تبلیغاتی فائزه هاشمی برای ستاد موسوی، ساماندهی دختران فیروزه ای بود. سفارش 200 هزار مانتو سبز برای دختران حامی موسوی، هزینه ی گزافی را برایش به همراه داشت.اما پایان انتخابات ونتایج آن برای او هم مانند بسیاری دیگر ناخوشایند بود. به همین دلیل راهی جز بیان تقلب 11 میلیونی! ندیدند. او مدعی بود تمام صندوق ها از قبل پر از رای به احمدی نژاد بوده است! فیلم ها و تصاویر موجود در اینترنت از حضور او در اعتراضات خیابانی و تحریک مردم خبر می دهد.او همچنین در روز عاشورا به بهانه ی خرید ساندویچ در جمع حرمت شکنان حضور پیدا کرد. او در این جریانات چند ساعتی هم در بازداشت به سر برد.
فائزه هاشمی رفسنجانی روز 13 شهریور 88 در گفتگو با سایت کانون جوانان حزب کارگزاران سازندگی، گفت: "انقلاب مخملی در مفهوم عام آن می‌تواند به معنی اصلاح‌طلبی و بیان مسالمت‌آمیز ضرورت اصلاحات و تلاش برای انجام آن باشد که چیز بدی نیست. این یعنی گروههایی هستند که نه به اصل نظام اعتراض دارند و نه براندازند و تنها اعتراض آنها به روندهای غیر قانونی و خلاف است و دنبال رأی خود هستند این که حالا رسانه‌های خارجی و یا خارجی‌ها در تأیید تحرکات مردمی چیزی بگویند این نشانه وابستگی نیست." وی گفت: "بهتر است که این طور فکر نشود که اگر اعتراضات کمرنگ‌تر شده است، اصل آن از بین رفته است. اصل اعتراض را باید درست پاسخ داد و گرنه چون آتش زیر خاکستر خواهد شد ... جالب اینجاست که ما زمانی که داریم مردم مسلمان خودمان را به خاک و خون می‌کشیم، برای کشته شدن خانم مصری در آلمان سوگواری می‌کنیم."
شهلا لاهیجی
شهلا لاهیجی، مدیر انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، از زنان فعال سکولار ایران است. وی که قبل از انتخابات از کاندیدای خاصی طرفداری نمی کرد، در 3 خرداد 88 در نشت گفتگوی آزاد درباره مسائل زنان به دعوت ستاد انتخاباتی کروبی در شیراز شرکت کرد و در آنجا بیان کرد که در همگرایی جنبش زنان از کاندیدای خاصی حمایت نمی کند و تنها برای مطرح کردن مطالبات زنان از فرصت انتخابات بهره می گیرد(!!) او عضو کمیته همبستگی زنان علیه خشونت است که در بیانیه های خود در ایام فتنه به حمایت از سبزها می پرداخت. لاهیجی همچنین در شانزده اسفند 88 در نشستی که با حضور زهرا رهنورد همسر میر حسین موسوی بر گزار شد، به عنوان عضوی از این کمیته حضور داشت. در آن نشست که در آستانه 8 مارس برگزار شد، از زنان عضو حزب مشارکت گرفته تا ملی- مذهبیون حضور داشتند .
شادی صدر
شادی صدر روزنامه نگار فمنیست و عنصر مرتبط با سرویس های جاسوسی است.صدر در رشته حقوق تحصیل کرده است و بارها از نماد سبز در حوادث بعد از انتخابات استفاده کرده، اما از ترس اینکه هویتش به عنوان یک معتقد به لزوم سکولاریسم با اصلاح طلبان متظاهر به عقاید دینی (در حقیقت: منافقان)یکسان شمرده شود، در ایام فتنه 88 از به کارگیری اصلاح جنبش سبز پرهیز داشته است.صدر که ساکن آلمان است در ایام فتنه 88 از آنجا نظاره گر وقایع ایران بود و بر رادیکال شدن اعتراضات تاکید داشت به فتنه گران انتقاد می کرد که چرا فقط در مناسبت هایی مثل 13 آبان یا 16 آذر یا عاشورا برای سازماندهی تظاهرات بسنده می کنند و چرا اعتراض را گسترش نداده و به اعتراضات شتاب نمی دهند.صدر به دلیل فعالیت های ضد جمهوری اسلامی برنده جایزه زنان به اصطلاح شجاع وزارت امور خارجه آمریکا شد. برندگان این جایزه آن را از دست وزیر امور خارجه آمریکا دریافت می کنند. صدر که فعالیت های بعد از انتخاباتش بی ارتباط با انتخاب شدنش برای دریافت این جایزه نبود، برای جلب نظر عمومی و ارسال سیگنال گمراه کننده در این مراسم شرکت نکرد و پیام ویدئویی را فرستاد که وزارت خارجه امریکا به دلیل مشکلات فنی!!!، آن را پخش نکرد.
مهرانگیزکار
مهرانگیزکار، روزنامه نگارفمنیست و فعال در عرصه حقوقی می باشد که سال هاست در خارج از کشور زندگی می کند. او که به گفته خودش به نظام جمهوری اسلامی و به پیروزی انقلاب ایران علاقه ای نداشته، در حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 88 از حامیان فتنه گران بود.وی در مصاحبه با بی بی سی فارسی با توجه به تردیدش برای حضور در انتخابات، با ذوق زدگی (!) اشاره می کند که در ابتدا آنچه که او شجاعت موسوی و کروبی می خوانده را باور نمی کرده و گمان می کرده موج زود گذری است که با عذر خواهی میرحسین موسوی به پایان می رسد، ولی آندو تمام پیش داوری های امثال او را بهم ریختند! او معتقد است که جنبش زنان برای جنبش سبز بستر سازی کرده است.در ایام فتنه او همچنین در سایت روز نت به استفاده از ادبیات عاشورایی و شیعی هشدار داده و آن را به ضرر جنبش سبز خواند. وی نوشت: حضور در سوگواری های محرم و صفر مستلزم به کار گرفتن ادبیات خاص این مراسم است و سردادن شعارهای سیاسی اعتراضی در آن یک اشتباه غیر قابل جبران تاریخی است. همچنین ادامه داد: جنبش اگر به بهانه مبارزه مدنی بخواهد درگیری تاریخی و اسطوره ای امام حسین(ع) و یزیدیان را بازسازی کند، ویژگی مدرن و حقوق بشری خود را یکباره از دست می دهد.
شیرین عبادی
شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل از زنان فمنیست هوادار فتنه 88 بود. نقش عبادی در فتنه 88 کارکردی دوگانه داشت: 1- استفاده از ظرفیت شبکه زنان فمنیست که در قالب ان جی او ها و انجمن های زنان با عبادی مرتبط بودند و 2-فعالیت علیه نظام به عنوان یک چهره جهانی. در فتنه 88 شیرین عبادی سعی زیادی کرد که مسائل داخلی ایران و انتخابات را به عرصه بین الملل بکشاند. مصاحبه ها و نامه های او گواه این مسئله است. از جمله اقدامات او برگزاری روز همبستگی جهانی با جنبش مردم ایران و دعوت از زنان جهان به سیه پوشی برای قربانیان(؟) ایران است. او در پیام خود از زنان سراسر جهان دعوت کرد که هر شنبه از ساعت هفت هشت بعداز ظهر، با گردهمایی در یکی از پارک های شهر خود با پوشیدن لباس سیاه با مادران عزادار ایرانی همدردی کنند که البته این ایده با استقبالی روبرو نشد.عبادی هم صدا با سران فتنه و حکام غربی خواستار ابطال نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران و برگزاری انتخاباتی تازه تحت نظارت سازمان ملل متحد شد. عبادی با حمایت از مجید توکلی فردی که قصد داشت با پوشش چادر از دست ماموران فرار کند به تشویق افرادی پرداخت که به حمایت از او روسری به سر کردند. و آنها را مردانی نامید که زن بودن را ننگ نمی دانند!! وی از دولت های غربی خواست که روابط خود را با ایران تنزل دهند. شیرین عبادی در ایام فتنه اعلام کرد «جنبش سبز رهبری ندارد و رهبر آن مردم هستند و اگر فردا آقای موسوی از مردم بخواهد به خانه های خود بروند، آن ها پیروی نخواهند کرد.» همین اظهار نظر نشان از طراحی عمیق دشمن بر موج سواری اعتراضات و تبدیل آن به جنبشی اعتراضی از جنس فمنیستی دارد.
شهرنوش پارسی‌پور
شهرنوش پارسی پور از جمله نویسندگانی است که در فتنه 88 به شدت به نظام جمهوری اسلامی ایران حمله کرد. این نویسنده فراری که علاوه بر حضور مستقیم در رادیو زمانه با شبکه های ضد انقلاب نیز رابطه بسیار نزدیکی دارد علاوه بر تهیه و امضاء بیانیه ها علیه جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از آشوب طلبان، در مطالبی که در سایت های ضد انقلاب منتشر می کرد نسبت به نظام جمهوری اسلامی ایران فحاشی کرده و با استفاده از مطالب خلاف واقع اقدام به تشویش اذهان عمومی نموده بود.پارسی پور در سایت رادیو زمانه حاکمان ایران را افرادی دیکتاتور خوانده که اجازه حرف زدن به هیچ کس را نمی دهند. وی که فساد اخلاقی اش شهره همگان است، در تحلیلی عجیب مدعی شده است که طرفداران مذهب در ایران تنها 5 میلیون نفر هستند و در ادامه جایگاه ولی فقیه را مورد حمله قرار می دهد. وی که در جریان اعتصاب غذا در مقابل سازمان ملل نیز حضور داشته است در مطالب متعددی به حمایت از آشوب طلبان در ایران و مظلوم نمایی و بر عکس نشان دادن وقایع ایران می پردازد.شایان ذکر است شهرنوش پارسی پور به دلیل انحرافات جنسی در میان همکلاسان خود معروف است و مطالبی را در رادیو زمانه در خصوص حق داشتن چند شوهر همزمان برای زنان ارائه می دهد!!! کتاب مستهجن و ضد دین «زنان بدون مردان» از جمله آثار اوست که بعد از نگارش آن به آمریکا گریخت واکنون نیز مقیم ایالات متحده آمریکا است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات