سخنرانی در دیدار با مردم بشرویه

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خدای بزرگ را سپاسگزام و از صمیم دل خوشحال هستم که این توفیق را عنایت فرمود تا در این صبح دلپذیر در یکی از زیباترین و بهترین شهرهای ایران عزیز چهره‌های نورانی، مؤمن، مصمم و با صفای مردم عزیز بشرویه را زیارت کنم. مردمی که ویژگی اصلی آنها ایمان به خدای متعال، پاکی، پاک دستی، تلاش، خستگی ناپذیری، صمیمیت و مهرورزی است. اولین بار است که من توفیق پیدا کرده‌ام که به این سرزمین بسیار زیبا سفر کنم.
ما از بیرجند تا اینجا تقریباً یک ساعته با هلی کوپتر آمده‌ایم و همه‌اش بیابان است. وقتی به مرزهای بشرویه می‌رسیم، گویا وارد یک بهشت زیبای دلنشین شده‌ایم؛ یعنی آدم آثار اندیشه‌های والا، همت‌های بلند، دست‌های پربرکت و تلاشگر مردم را در دل خشکی می‌بیند. این فضای بسیار زیبا، شهری بسیار قشنگ و کشاورزی بسیار خوب نشان می‌دهد که مردم این دیار مردمی فرهنگی و تمدن سازند که ریشه‌های عمیق در تاریخ دارند.
آنچه در طول تاریخ از مردم بشرویه به یادگار مانده، وجه و وجهة فرهنگی مردم بشرویه است. انسان‌هایی بزرگ، عالم و اندیشمند و دارای خصلت‌های متعالی انسانی هستند و خدا را از این بابت شکر می‌کنیم. البته من یک حسرت هم خوردم که چرا زودتر به بشرویه سفر نکردیم و مردم عزیز بشرویه را زیارت نکردیم. سلام و درود خدا بر مردم عزیز بشرویه و پدران، مادران و نیاکان شما که در دامان خود انسان‌های پاک و صالح را تربیت کرده‌اند. سلام و درود خدا بر شهدا، جانبازان و ایثارگران شما؛ سلام و درود خدا بر دستان پر برکت کشاورزان، کارگران، دامداران، کسبه، کارمندان و خدمتگزاران؛ سلام و درود خدا بر دانشگاهیان، فرهنگیان، دانشجویان و دانش‌آموزان عزیز بشرویه، و سلام و درود خدا بر جوانان برومند بشرویه‌ای؛ دختران عزیز، هنرمند و پاکدامن، و پسران شجاع و انقلابی و غیرتمند.
من خدا را سپاسگزارم که توفیق زیارت شما را عنایت فرمود. می‌خواهم دو سه مطلب کوتاه را خدمت‌تان عرض کنم. مطلب اول، درسی از مکتب پیامبر عزیز اسلام است. عزیزان من، یکی از بزرگ‌ترین درس‌ها این است: اگر کسی به خدا ایمان بیاورد، خدا ولایت، رهبری و هدایت او را برعهده خواهد گرفت. الله ولی الذین آمنوا. ایمان به خدا مانند ریسمان مستحکمی است که انسان را به آسمان، همة زیبایی‌ها، خوبی‌ها، پیروزی‌ها و عزت‌ها متصل می‌کند. به هر نسبتی که انسان به خدای متعال ایمان بیاورد، تحت مدیریت خدا قرار می‌گیرد و کسی که تحت مدیریت و ولایت خدا قرار بگیرد، دروازة همة هدایت‌ها، کمالات، زیبایی‌ها و خوبی‌ها به روی او باز می‌شود و از مصائب، گزندها، سقوط‌ها، حزن و اندوه‌ها و نگرانی‌ها نجات پیدا می‌کند.
کسانی که تحت ولایت خدا قرار می‌گیرند، در حقیقت در صراط مستقیم الهی قرار می‌گیرند. خدا انسان‌ها را خلق کرده است برای اینکه خودشان را از زمین تا آسمان بالا ببرند و از نهایت پستی به اوج عزت بالا بکشند؛ خدایی بشوند و رنگ و بوی خدا را پیدا کنند و لذت و عشق حقیقی را تجربه کنند و بزرگ، شکوفا، عالم، حکیم، قادر، خلاق، رئوف و مهربان شوند و بتوانند یک زندگی زیبا را در این جهان و در ابدیت و برای همیشه پیش‌روی داشته باشند.
ایمان به خدا شرط اول رسیدن به همة خوبی‌هاست و لازمة ایمان به خدا، نفی غیر خدا و طاغوت است و قبل از نفی طاغوت، نفی تمایلات غیرالهی و شیطانی در دل انسان است. اول انسان باید در درون خودش خودخواهی‌ها، خودپرستی‌ها و تمایل به پستی‌ها را کنار بزند تا راه برای صعود و اعتلای او باز بشود. باید طاغوت‌ها، ظالمان و مستکبران را نفی کند.
عزیزان من، اگر کسی در سایة ایمان و ولایت الهی ‌قرار بگیرد، آن‌چنان احساس قدرت و عزت در او پیدا می‌شود که قدرت‌های مادی، فرعون‌ها، نمرودها و طاغوت‌ها در چشم او رنگ می‌بازند. سختی‌ها و مشکلات زندگی در نظر او کوچک، خوار و بی‌مقدار می‌شوند و او بر عالم هستی و طبیعت [مسلط می‌شود] و می‌تواند خود را به درستی در مسیر هدایت الهی بالا بکشد. ایمان به خدا یعنی تحت ولایت خدا در آمدن و البته ولایت الهی در یک سلسله مراتب استمرار دارد تا به انسان برسد. ولایت پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی(ص) در امتداد ولایت الهی است. در واقع انعکاس و ترجمة ولایت الهی در زمین و عالم مادی، ولایت پیامبر عزیز اسلام است و بعد از پیامبر عزیز اسلام، حضرت امیرالمؤمنین و فرزندانش، تا امروز ولایت مولایمان حضرت ولی عصر (عج) و البته در دوران غیبت هم نایبان و نمایندگان امام ولایت دارند. هرکس از پیامبر اطاعت کند، از خدا اطاعت کرده و هرکس از امام اطاعت کند، از پیامبر و خدا اطاعت کرده است. در واقع اعتصام به رسول خدا، اعتصام و پیوستن به خداست و تنها راه نجات و کمال بشر، اعتصام به حبل‌الله، ایمان و ولایت الهی است. ما خدا را شکر می‌کنیم که ملت عزیز ایران و در این خطه مردم عزیز بشرویه مردمی مؤمن و تحت ولایت خدا، پاک، اندیشمند و نافع برای بشریت‌اند.
کسی که با آسمان پیوند یافت، نور و روشنایی در دل او جایگزین ظلمت و تاریکی می‌شود.
ما خدا را سپاسگزاریم که امروز در شهرستان بشرویه در خدمت مردمی هستیم که در ایمان به خدا، همبستگی و ایستادگی در ارزش‌های الهی برای همة ملت ایران الگو و نمونه هستند.
عزیزان، نگاهی به صحنة دنیا و تاریخ بکنیم. هرجا مشکل، رنج، فقر، فاصله، ظلم، جنایت، جنگ، غم و غصه‌ای هست، ناشی از دوری از ایمان به خدا و جدا شدن از حبل‌الله و عدم اعتصام به حبل‌الله است.
امروز به صحنة دنیا نگاه کنید. انسان‌های ناصالح، ناپاک و غیرمؤمن بر مراکز قدرت جهانی حاکم شده‌اند و معلوم است کسی که از خدا ببرد، طعمة شیطان و هوای نفس است و در وادی شیطان و هوای نفس جز خودخواهی، تکبر، زورگویی، سلطه‌طلبی، خودبرتربینی، ظلم، کشتار و حماقت چیزی پیدا نمی‌شود.
امروز احمق‌ترین آدم‌ها در20 مراکز قدرت جهان حاکم‌اند. من در مصاحبه‌ای در امریکا اعلام کردم، که این وضعیت دنیا حاصل کار شماست. می‌نشینید و لشکر‌تان را تجهیز می‌کنید، برای اینکه ثروت ملت‌ها را غارت کنید، حمله و تصرف می‌کنید و دروغ‌پردازی، جنگ و اختلاف ایجاد می‌کنید و 60 میلیارد و 90 میلیارد دلار سلاح می‌فروشید. بعد برای اینکه اینها را جایگزین کنید، جنگ راه می‌اندازید و دوباره همه چیز تکرار می‌شود. جنگ راه می‌اندازید و کشورها را ویران می‌کنید. بعد می‌آید پول می‌گیرید که دوباره بسازید.
گفتم شما می‌توانید روش زندگی‌تان را عوض کنید و خدایی زندگی کنید. شما سود بیشتر می‌خواهید، اشکال ندارد. سود بیشتر را با روش دیگری هم می‌شود به دست آورد.
اگر همة دنیا آباد، پیشرفته و مرفه باشد، شما فروش و سود بیشتری خواهید داشت. چرا سود خودتان را در بدبختی دیگران جستجو می‌کنید؟ چرا پیشرفت و رفاه خود را در عقب افتادگی و ناامنی دیگران جستجو می‌کنید؟ نگاهتان را عوض کنید، از وادی شیطان به وادی خدا پناه ببرید.
عزیزان من، امروز مشکل دنیا این است که عده‌ای خدا را فراموش کرده‌اند و خدا هم آنان را فراموش کرده‌ است؛ یعنی آنها را به خودشان واگذارده و حقیقت انسانی آنها را از ذهن و دل آنها بیرون برده است. آنها از انسانیت فاصله گرفته‌اند و تنها راه نجات این است که همه به راه خدا، پیامبر، اولیای خدا، انسان کامل و امام معصوم، حضرت مهدی (عج) برگردند.
وقتی خدا مولای انسان شد، بهترین مولاست. چه مولایی بهتر از خدا! و نعم‌المولی و نعم‌النصیر. خداوند بهترین مولا و یاور است. خدا انسان‌ها را خلق کرده و همه‌شان را دوست دارد. خدا برای کسی بدی نمی‌خواهد. خدا می‌خواهد همه به اوج کمال برسند و در آسایش زندگی کنند و سعادتمند شوند. هرکس بر ولایت الهی پناه برد، از شرّ شیطان، غم، غصه و همة مشکلات رهایی پیدا خواهد کرد.
اما نکتة دوم دربارة ساختن است. عزیزان من، از زیباترین جلوه‌های انسانی تلاش برای ساختن، عمران، آبادی و پیشرفت است. نه به این معنا که یک نفر سعی کند از امکانات دنیا بیشتر بهرة شخصی ببرد. آن هم اگر در مسیر درست باشد، اشکالی ندارد، اما زیبایی حقیقی در آنجاست که انسان تلاش کند زندگی زیبایی را برای دیگران ایجاد کند.
عمران زمین از وظایف ماست و کمال انسان از طریق عمرانِ زمین، اصلاح جامعه و خدمت به دیگران به دست می‌آید. این‌طور نیست که کسی به وسط بیابان یا جنگلی برود و برای خودش زندگی کند و بعد بگوید من شب و روز عبادت می‌کنم و به کمال می‌رسم. این راه بسته، انحرافی و شیطانی است. راه کمال انسان از دل جامعه، خدمت به جامعه، هدایت آن و کمک به دیگران عبور می‌کند. ائمه– علیهم السلام- برای خدمت دنبال فرصت می‌گشتند. امیرالمؤمنین علی (ع) آن قدر خدمت کرده است که بعد از 1400 سال هنوز آثار عمران و آبادی امیرالمؤمنین در اطراف مدینه و سرزمین اسلامی آن روز موجود است. سه سال و چند ماه حکومت کرد. فرمود من دو چیز را حل کرده‌ام: آب سالم و بهداشتی و نان برای همه. در شرایط آن زمان که سه جنگ را بر او تحمیل کردند، حدود چهارسال آن همه خدمت کرد. چرا؟ برای اینکه کمال و خدایی شدن انسان از راه عمران زمین است. امروز همه، هرجا که هستیم، باید دست به دست هم بدهیم و ایران عزیزمان را آباد کنیم. ایران یک امانت الهی است. در طول تاریخ نسل به نسل و دست به دست گشته و امروز به ما رسیده است و ما باید آن‌ را در سطح بالاتر، پیشرفته‌تر، مترقی‌تر، آبادتر و عزیز‌تر بسازیم و ان‌شاءالله به نسل‌های بعدی بشریت هدیه کنیم.
امروز ایران پرچم‌دار توحید و خداخواهی، عدالت و مهرورزی و زندگی انسانی و متعالی است و باید آباد شود. همه جای ایران و از جمله شهرستان عزیز بشرویه باید آباد بشود.
اجازه بدهید که من از سه سفر گذشته گزارش کوتاهی بدهم. البته بشرویه هنوز شهرستان نشده بود و الان خوشبختانه، شهرستان است. در سه سفر 77 پروژه برای این شهرستان تصویب شده است. از این 77 پروژه، 31 مورد اجرا و تمام شده، 40 پروژه مثل بیمارستان که دارد ساخته می‌شود، در دست اجراست و در مورد 6 پروژه هم هیچ کاری نشده است.
ما در جلسة دولت، اول این 6 پروژه را بررسی می‌کنیم که چرا کاری نشده است؟ آیا اشکال از من بوده، از کس دیگری بوده، پول نبوده و … آن 40 پروژه‌ای را که در دست اجراست، نگاه می‌کنیم، ممکن است سرعت بعضی‌ها کم باشد، گیر دارد، پول کم دارد، بالاخره مشکلی دارد، باید حل کنیم تا به فضل الهی تمام 77 پروژه‌ای که طی سه سفر قول داده‌ایم، ان‌شاالله با دعا و پشتیبانی شما همه‌اش عملیاتی شود، اما معلوم است که اینها کافی نیست. بعضی کارهای دیگر هم باید انجام شود. جناب آقای فرماندار و امام جمعة موقت عزیز دو سه مطلب را مطرح کردند. بالاخره بعضی‌ها را که به سخنرانی دعوت می‌کنند چیزی به آنها می‌دهند، ما به هر جا که برویم، چیزی از ما می‌گیرند. این هم فرق ماست. حالا در جلسة فردا من از همکارانم خواهش خواهم کرد که این‌ جادة طبس-بشرویه ان‌شاالله در دستور کار قرار گیرد.
دربارة موضوع دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی خوشبختانه شما الان اینجا یک پایه و دانشگاه دارید، باید بگویم دانشکدة کشاورزی و منابع طبیعی را هم راه بیندازند. ان‌شاالله به محض اینکه به تهران برسیم، از رئیس خوب دانشگاه پیام نور خواهم خواست که به زودی این دانشکده را اینجا راه‌اندازی کند.
اینجا جوانان عزیز باستانی‌کار ما تابلویی را در دست گرفته‌اند که ما یازده سال در انتظار ساختن یک زورخانه هستیم. من اینجا از معاون اجرایی جناب آقای بقایی خواستم و گفتم اینجا یک شهر قدیمی و فرهنگی است و ورزش باستانی هم یک ورزش فرهنگی و قابل عرضه به جهان است، هم این و هم سالن‌های ورزشی دختران و پسران را ان‌شاءالله کمک کنند که ساخته شود.
اما در موضوع اشتغال، ما یک قانون اصل 44 داریم که تصویب شده است. سرمایه‌گذاری‌ها باید توسط مردم انجام شود. دولت از اینکه وارد سرمایه‌گذاری شود ممنوع شده. اما من خدمت شما عرض کنم، برای شهرستان بشرویه ما در دولت تصویب می‌کنیم برای یک کارگاه صنعتی مورد نیاز شهرستان ان‌شاءالله 49 درصدش را دولت سرمایه‌گذاری می‌کند و یارانه و پشتیبانی و تسهیلات و … را خواهد آورد و ان‌شاءالله شما هم بسیج شوید، همت کنید که با کمک هم بتوانیم اینجا یک مجموعة صنعتی ایجاد کنیم.
جوانان عزیزی هم که بخواهند در کشاورزی و دامداری همین‌جا کاری را ایجاد کنند، ما فردا در شورای عالی اشتغال که در استان تشکیل می‌شود، برای پشتیبانی، تسهیلات و … این جوانان تصمیم خواهیم گرفت. من آمار دقیق را می‌گیرم، به تعداد جوانان ما یارانه، تسهیلات و پشتیبانی را فردا تصویب می‌کنیم و ان‌شاالله جوانان خوب و عزیز بشرویه هم آستین را بالا بزنید. در پایان سال آینده ما باید این خبر را از شهرستان بشرویه بشنویم که همة جوانان عزیز بشرویه مشغول کار شده‌اند.
بعضی‌ها به ما ایراد گرفته‌اند و الان هم می‌گیرند و می‌گویند چرا شهرستان به شهرستان می‌روید؟ شما باید در تهران در ساختمان خودتان بنشینید و برنامه بنویسید که چه کار کنید. ما به آنها جواب می‌دهیم و می‌گوییم در کشور اصل و پایه مردم‌اند. مرتب می‌گویند با ما جلسه بگذارید، ما را راضی و قانع کنید. می‌گوییم شما هم مهم هستید، هفته‌ای یک ساعت، ماهی‌ پنج ساعت. شما را نمی‌شود جای ملت گذاشت. شما می‌گویید ملت را کنار بگذارید و ما را بچسبید. من می‌خواهم احساسم را بگویم. به خدا یک دقیقه و نیم ساعت در خدمت مردم بشرویه بودن را به هزار سال نشستن با این دماغ باددارهای بی‌خاصیت ترجیح می‌دهم. اینها هستند که کشور را نگه می‌دارند. اینها هستند که دارند تولید و کار می‌کنند و کشور را حفظ می‌کنند.
ما به آنها می‌گوییم که ما نمی‌توانیم کار زیادی برای مردم انجام بدهیم. لااقل برویم و بگوییم دستتان درد نکند، خسته نباشید، ما مخلص و نوکر و در خدمت شما هستیم. این کار را که می‌توانیم بکنیم.
من خدا را سپاسگزارم که سراسر ایران زمین و از جمله خراسان جنوبی و شهرستان عزیز بشرویه مردم همه مؤمن، منسجم، پای کار و آماده برای تلاش و ساختن ایران عزیز هستند.
اما تشکر؛ تشکر اولم به خاطر همة خوبی‌های شما در طول تاریخ است. تاریخ ایران و ذهنیت ملت ایران، از مردم بشرویه جز خوبی، صفا، صمیمیت، کارسالم و عادلانه به خاطر ندارد. همة خاطرات ملت ایران از بشرویه خاطراتی خوش، زیبا و افتخار آفرین است.
تشکر دومم، به خاطر لطف و عنایتی است که به خاطر خودتان دارید در صحنه‌های گوناگون، در انتخابات و غیر انتخابات بزرگواری می‌کنید، و تشکر سومم، به خاطر این حضور افتخارآمیز و حماسی امروز است. آمدید موجب عزت ایران، امید محرومان و مظلومان دنیا و یأس مستکبران شدید. آمدید نشان دادید درست است که بشرویه در قلبِ کویر است، اما بشرویه زنده، بیدار و ایستاده است و تا آخر زنده، بیدار و ایستاده خواهد ماند.
ای خدای بزرگ، ای عزیز مهربان، این مردم را به اوج عزت عالم برسان!
ملت ما را به قله‌های پیشرفت نائل بگردان!
جوانان عزیز ما را که بهترین جوانان عالم‌اند، حفظ بفرما!
همة آرزوهای خوب آنها را برآورده ساز!
موانع پیشرفت جوانان و ملت‌ها را برطرف کن؛
بدخواهان ملت ما را منکوب کن!
به ملت‌های مظلوم نجات عنایت فرما!
ای خدای بزرگ، رازق کریم و مهربان، اینها همه بندگان مؤمن تو هستند. دست‌هایشان به آسمان و چشم‌شان به لطف توست، خشکسالی است، باران رحمتت را بر مردم خوب سرزمین ایران نازل فرما!
ای خدای بزرگ، تو ما را خلق کردی، برای ما هادیان (پیامبر و امام) فرستادی تا ما سعادتمند زندگی کنیم. خواستی ظلم نباشد. می‌دانی که ظلم و غم و غصه جهان را فراگرفته است، وعدة نجات دادی، ای خدای بزرگ، ای مقتدر یگانه، تنها و آخرین منجی، عدالت‌گستر، عاشق انسان‌ها و مهربان‌ترین مهربانان، امام ما حضرت مهدی‌(عج) را برسان!
موفق، پیروز و سربلند باشید.