تاریخ انتشار : ۱۰ دی ۱۳۹۱ - ۱۱:۲۲  ، 
کد خبر : ۲۴۵۸۲۰

بررسی شیوه‌های ترویج فرهنگ و تفکر بسیجی*

نویسنده: احمد کارگر / دانشجوی دکترای سنجش افکار چکیده: هدف از اجرای این تحقیق، بررسی شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکر بسیج در بین دانش‌آموزان است. جامعه آماری تحقیق را دانش‌آموزان بسیجی و غیربسیجی مدارس راهنمایی و دبیرستانهای سراسر کشور تشکیل داده‌اند. تحقیق به روش پیمایش (survey) و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و اجرا شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از بسته نرم‌افزاری spss صورت گرفته است. قابلیت اعتماد (reliability) پژوهش با استفاده از آماره آلفای کرونباخ و اعتبار (validity) با به کارگیری روشهای متداول آماری و دقت در نمونه‌گیری به شیوۀ علمی، مصاحبه با خبرگان و استفاده از آماره تحلیل عاملی (factor analysis) محاسبه شده است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیّرهای نگرش خانواده، فرهنگ جامعه، گروه دوستان، مدرسه، جنس، مقطع تحصیلی و نوع عضویت در بسیج، با شیوه‌های اشاعه رابطه معنادار دارند. مهم‌ترین متغیّر تأثیرگذار بر شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکر بسیج، فرهنگ جامعه و پس از آن به ترتیب: متغیّرهای گروه دوستان، خانواده، مدرسه و متغیّرهای پیشینه‌ای مقطع تحصیلی و عضویت بوده است. واژگان کلیدی: فرهنگ، تفکر، اشاعه، فرهنگ و تفکر بسیجی.

مقدمه
هر جامعه، گروه یا تشکلی برای بقا و دوام خود ناچار است زیرساختهای فکری و فرهنگی خود را به نسل جدید انتقال دهد. اگر جامعه‌ای نتواند میراث فرهنگی و اجتماعی گذشته خود را به نسل جدید انتقال دهد و در این امر به موقع و درست عمل نکند، دچار گسست نسلی خواهد شد. تحوّلات فرهنگی جهان معاصر شیوه‌های سنّتی اشاعه و ترویج را با چالش روبه‌رو کرده است. این تحقیق در پی آن است که دریابد با کدام شیوه‌ها به شکل بهتری می‌توان تفکّر و فرهنگ بسیج را در بین دانش‌آموزان رواج داد. ترویج و اشاعه فرهنگ به دو شکل صورت می‌پذیرد؛ یک شکل آن، بدون برنامه‌ریزی قبلی و به صورت ناخودآگاه و خود به خودی و شکل دیگر آن، اشاعه آگاهانه، با برنامه‌ریزی، معطوف به هدف و به منظور ایجاد تغییر در دیگران است. این تحقیق بیشتر به شکل دوم خواهد پرداخت.
هدف اصلی تحقیق، دستیابی به شیوه‌ها و راههای ترویج فرهنگ و تفکر بسیج در بین دانش‌آموزان است. متغیّر وابسته در این تحقیق، شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج است. متغیّرهای مستقل تحقیق نیز عبارتند از: متغیّر مستقل خانواده و اقوام، متغیّر گروه دوستان، متغیّر مدرسه و همکلاسی‌ها، متغیّر فرهنگ جامعه. همچنین متغیّرهای پیشینه‌ای شامل جنس، سن، مقطع تحصیلی، عضویت یا عدم عضویت در بسیج، نوع عضویت در بسیج و تحصیلات والدین نیز به منظور سنجش روابط، مورد استفاده قرار گرفته است. تحقیق از نوع اکتشافی و به روش پیمایشی (Survey) انجام گرفته است. بخش نظری به روش کتابخانه‌ای و اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه جمع‌آوری شده است. جامعه آماری پژوهش، دانش‌آموزان شاغل به تحصیل در دو مقطع راهنمایی و متوسطه مدارس کشور (بسیجی و غیربسیجی) است.
حجم نمونه، 1500 نفر از دانش‌آموزان و روش انتخاب نمونه آماری، خوشه‌ای چند مرحله‌ای است.
براساس مبانی نظری و مصاحبه‌های صورت گرفته، گویه‌های مربوط به متغیّر وابسته استخراج و در مرحله آزمایشی اصلاح و بهینه‌سازی شدند. گویه‌ها با استفاده از آماره تحلیل عاملی به منظور تعیین عوامل زیربنایی مورد وارسی قرار گرفتند که در نهایت، این شیوه‌ها در چهار عامل معنا گرفتند و تحت عناوین: 1. شیوۀ اشاعه عقلانی (منطقی ـ استدلالی)؛ 2. شیوۀ اشاعه اخلاقی ـ فرهنگی؛ 3. شیوۀ اشاعه انگیزشی؛ 4. شیوۀ اشاعه اقتداری، نامگذاری شدند. همچنین با استفاده از مصاحبه‌ها و تقویم اجرایی سازمان بسیج دانش‌آموزی، برنامه‌هایی که نیروی مقاومت بسیج برای اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج از آنها بهره می‌گیرد، با توجه به سنخیّت آنها به پنج دسته تقسیم شدند، که عبارتند از: 1. برنامه‌های علمی؛ 2. برنامه‌های تفریحی ـ سیاحتی؛ 3. برنامه‌های ورزشی؛ 4. برنامه‌های نظامی؛ 5. برنامه‌های عقیدتی ـ سیاسی.
مروری بر ادبیات تحقیق
انسانها در جریان زندگی روزمره خود به افزودن سطح مهارتها و دانش خود پرداخته و انباشت مناسبی از دانش را برای تبیین پدیده‌های اطراف خود ایجاد کرده‌اند. لذا در هر حیطه‌ای از دانش به فراخور آن، نظریات متعدّدی طرح شده است. در این تحقیق، نظریات تبیین‌کنندۀ ترویج و اشاعه، شامل نظریه‌های تربیتی و روانشناسی، تعلیم و تربیت اسلامی و تئوری‌های ارتباطات اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است.
طرفداران هر یک از مکاتب روانشناسی و تربیتی از زاویه دید خود به بحث اشاعه و یادگیری پرداخته و منبع یادگیری را تبیین کرده‌اند. رفتارگرایان، تجربه را تنها منبع دانش‌اندوزی و یادگیری می‌دانند و معتقدند اندیشه‌ها از تجربه‌های حسّی مایه می‌گیرند. شناخت‌گرایان، منبع اصلی دانش و یادگیری را عقل یا خرد می‌دانند. (ر.ک. به: سیف، 1378، ص 213 ـ 203) نظریه یادگیری اجتماعی بر یادگیری از طریق مشاهده و نیز تأکید بر اینکه تکنولوژی تغییر رفتار، علاوه بر تغییر رفتار آشکار، به تغییر اندیشه‌ها و اعتقادات طی مراحل توجه، یادسپاری، بازآفرینی و انگیزش تأکید دارد. (الری و ویلسون، 1975، ترجمه سیف و فیض، 1365، ص 50)
نظریه شرطی‌سازی بر جانشین کردن محرّک شرطی با محرّک غیرشرطی با استفاده از تشویق مناسب تأکید دارد. (سیف، 1378، ص 221)
نظریه برانگیختگی بر این نکته تأکید دارد که برای هر فعالیت معین جاندار، سطحی از برانگیختگی وجود دارد که در آن سطح (سطح بهینه) عملکرد به بهترین وجهی انجام می‌گیرد. نظریات انگیزشی نیز بر تقویت‌کننده‌های نخستین، تقویت‌کننده‌های شرطی، تقویت‌کننده‌های شخصی، استفاده از ایجاد علاقه، تشویقهای کلاسی، ارائه تدریجی و از ساده به دشوار، کاهش پیامدهای منفی مشارکت یادگیرندگان و ارائه مطالب به صورت معنی‌دار، تأکید دارند.
نظریه اسناد بر اصلاح اسنادهای علی به منظور عملکرد بهتر در یادگیری و تلاش در آینده تأکید دارد.
نظریه گشتالت بر یادگیری حاصل از درک موقعیت یادگیری به عنوان یک کل یکپارچه از طریق درک و کشف روابط اجزای موقعیت یادگیری تأکید دارد. نظریه یادگیری معنی‌دار کلامی بر ایجاد رابطه بین مطلب تازه و مطالب قبلی (ارتباط بین مطلب جدید و ساخت‌شناختی) تأکید دارد. (ر.ک. به: همان، ص 378 ـ 336)
ابن‌خلدون، امام محمّد غزالی و خواجه نصیرالدین طوسی از مهم‌ترین اندیشمندان اسلامی به شمار می‌روند که در زمینه یادگیری و اشاعه، نظریاتی را ارائه کرده‌اند. ابن‌خلدون استفاده از تشویق و تنبیه و پرهیز از کاربرد زور و تهدید در یادگیری، استفاده از روش عقلانی (پرهیز از خرافات و اتّکا بر استدلال و تفکّر)، به کارگیری روش تدریجی (ارائه تدریجی مطالب یادگیری از امور حسّی به امور انتزاعی) و روش محاوره و مناظره را در یادگیری بهتر مؤثر می‌داند. (حق‌گو، 1364، ص 108) امام محمد غزالی معتقد است سعادت و مقتضی طبع بودن هر چیز که آن را برای آن آفریده‌اند، در یادگیری بهتر مؤثّر است. (به نقل از: همان)
خواجه نصیرالدین طوسی بر عقلانیت، وجود شرایط مناسب اجتماعی، نقش الگوهای پسندیده، تعمیق یادگیری در لایه‌های زیرین شخصیت، به کارگیری طیفی از روشهای رسیدن به آگاهی (انعطاف‌پذیر بودن)، ملازم بودن علم و عمل در یادگیری و اشاعه، مرحله‌ای بودن تربیت و یادگیری، فنون کلامی، روش برانگیختن تفکّر و خلاقیت، مشارکت و یگانگی ادراکی و حسّی و عاطفی با موضوع مورد مطالعه و تأثیر آن بر یادگیری تأکید می‌کند. (همان)
یافته‌های تحقیق
الف) نتایج و یافته‌های توصیفی
دانش‌آموزان به ترتیب، شیوه‌ها و برنامه‌های اشاعه را ارزیابی کرده‌اند، که در این ارزیابی‌ها، برنامه‌های علمی، بالاترین و پس از آن به ترتیب: شیوۀ اشاعه استدلالی، شیوۀ اشاعه انگیزشی، برنامه‌های سیاحتی ـ زیارتی، برنامه‌های ورزشی، شیوۀ اشاعه اخلاقی ـ فرهنگی، برنامه‌های نظامی، برنامه‌های عقیدتی ـ سیاسی قرار گرفته و در نهایت، شیوۀ اشاعه اقتداری، پایین‌ترین رتبه را اخذ کرده‌اند. تأثیر زیاد برنامه‌های علمی در اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج، با توجه به شرایط سنّی (نوجوانی و جوانی) و وضعیت تحصیلی دانش‌آموزان (مقاطع تحصیلی راهنمایی و دبیرستان) و تحت تأثیر این دو پارامتر، قابل توجیه است.
در مورد این نتایج چند نکته قابل توجه است؛ نخست اینکه نتایج، نمایانگر رتبه بالاتر شیوۀ اشاعه استدلالی ـ منطقی است و این نشان از عقلانیت دانش‌آموزان دارد. ارزیابی پایین دانش‌آموزان از شیوۀ اشاعه اقتداری هم گویای این مطلب است. دوم اینکه، دانش‌آموزان در سنین جوانی و استقلال شخصیتی قرار دارند و بایست از شیوه‌های اقتداری به منظور اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج پرهیز کرد.
رتبه پایین برنامه‌های عقیدتی ـ سیاسی می‌تواند دو دلیل توجیهی داشته باشد؛ اول اینکه، روشها و محتوای این برنامه‌ها جذّاب نیستند یا تکراری هستند و دوم اینکه، در اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج به این شیوه، بایست به صورت غیرمستقیم عمل کرد.
ابزارهای مورد استفاده در امر اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج نیز یکی از محورهایی است که در تحقیق به آن پرداخته شد.
نتایج نشان می‌دهد که تلویزیون بیشترین تأثیر را در اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج در بین دانش‌آموزان دارد و پس از آن به ترتیب: مروّجین فرهنگ و تفکّر بسیج (به طور عام اعضای بسیج، سپاه و...)، مربیان تربیتی مدارس، تکنولوژی‌های جدید، سینما، مطبوعات، هنرمندان، رادیو، نویسندگان رمان و داستان قرار دارند. در این بین، رادیو و نویسندگان رمان و داستان، کمترین تأثیر را در اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج داشته‌اند.
ب) نتایج و یافته‌های تحلیلی
با توجه به نتایج رگرسیون چند متغیّره، میزان اهمیت متغیّرهای تأثیرگذار بر شیوه‌های اشاعه و برنامه‌های اجرایی بسیج را می‌توان به شرح ذیل بیان کرد.
مهم‌ترین متغیّر تأثیرگذار، فرهنگ جامعه بوده است. تأثیر فرهنگ جامعه بر شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج و در کلّیت آن بر تمامی امور یک کشور، اجتناب‌ناپذیر است. اولین بار «ماکس وبر» بود که تأثیر دین و فرهنگ را بر تمامی شئون جامعه به اثبات رساند. پس از او برجسته‌ترین محقّقی که تأثیر اخلاق و فرهنگ را بر رفتار افراد جامعه ثابت کرد، «دیوید مک کلان» بود. در جنگ تحمیلی روحیّات و فرهنگی تجلّی پیدا کرد که به فرهنگ و تفکّر بسیج معروف شد.
افرادی که در این فرهنگ پرورش یافته بودند، بدون محدودیت کار می‌کردند، ساده‌زیست بودند، توقّعات مادی کمی داشتند و در پی کسب جایگاه نبودند و برای حفظ دین و میهن از جان و هستی خود می‌گذشتند. این روحیات بیشتر از هر احساس دیگری، از دین مبین اسلام نشئت می‌گرفت. دستاوردهای کنونی جامعه، ناشی از آن روحیه و آن نوع از عمل بود. هرقدر فرهنگ جامعه بیشتر پذیرای این نوع از فرهنگ (فرهنگ و تفکر بسیجی) باشد، اشاعه این فرهنگ در آن آسان‌تر صورت می‌گیرد.
پس از متغیّر فرهنگ جامعه، متغیّر دوستان بیشترین تبیین‌کننده تغییرات متغیّر وابسته بوده است این نتیجه نیز با نظریات علمی همخوان است. در سنین نوجوانی و جوانی تأثیر دوستان بر فرد بیشتر از تأثیر والدین است (برعکس زمان کودکی). لذا اهمیت تأثیر گروه دوستان بر دانش‌آموزان بسیار زیاد است. فرد در این مرحله کاملاً تحت تأثیر گروه دوستان است و منشأ و مبدء اسناد برای او گروه دوستان است. هرچه فرهنگ و تفکّر بسیج توانسته باشد در گروه دوستان فرد نفوذ بیشتری کرده باشد، تأثیر انکارناپذیر آن بر اشاعه و پذیرش فرهنگ و تفکّر بسیج بیشتر خواهد بود.
سومین متغیّر تأثیرگذار بر متغیّر وابسته، خانواده است. روانشناسان معتقدند که شخصیت هر فرد طی پنج سال اول زندگی شکل می‌گیرد. در واقع؛ سالهای اولیه زندگی، برای شکل‌گیری عزّت‌نفس کودک بسیار حیاتی و مهم است. شخصیت اولیه هر فردی که دارای خانواده است، در این کانون و تحت تربیت والدین است، هر اندازه فرهنگ و تفکّر بسیجی در درون خانواده‌ها نفوذ بیشتری داشته باشد، طبعاً پذیرش این فرهنگ توسط کودکان بهتر خواهد بود و اشاعه آن آسان‌تر صورت خواهد گرفت.
چهارمین متغیّر مؤثّر بر شیوه‌های اشاعه، مدرسه است. پس از والدین و گروه دوستان، مهم‌ترین عامل مؤثّر در شکل‌گیری شخصیت دانش‌‌‌آموزان، محیط مدرسه و فضای حاکم بر آن است. در زمان جنگ تحمیلی مشاهده شد که مدرسه چه تأثیر چشمگیری در پیشبرد جنگ و ایجاد و تعمیق فرهنگ و تفکّر بسیج داشته است؛ چه به لحاظ حضور فیزیکی، چه به لحاظ کمکهای مادی و چه به لحاظ بسط و گسترش فرهنگ و تفکّر بسیج توسط معلمان، نقش مدرسه بلاشک تعیین‌کننده بوده است.
متغیّرهای پیشینه‌ای نیز پس از ورود به معادله، در برخی موارد با متغیّر وابسته رابطه داشته‌اند. متغیّر مقطع دبیرستان با شیوۀ اقتداری با ضریب تبیین (099/0) رابطه داشته است. عضویت فعّال (بسیجی) با متغیّر برنامه‌های زیارتی ـ سیاحتی، با ضریب تبیین (110/ß=0) رابطه داشته است.
نتیجه‌گیری و پیشنهادها
- با توجه به میانگین نمرات دانش‌آموزان به چهار شیوۀ اشاعه و برنامه‌های اجرا شده، پیشنهاد تحقیق در این خصوص «تقویت برنامه‌ها و دقّت در اجرا و عوامل اجرایی» آن است. متغیّرهای فرهنگ جامعه، دوستان، خانواده، مدرسه، با تمامی ابعاد شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج و برنامه‌های اجرایی بسیج برای اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج، رابطه معنادار داشته‌اند. لذا «می‌بایست در شیوه‌های اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج، به ترتیب: فرهنگ جامعه، گروه دوستان، خانواده و مدرسه را لحاظ نمود و با عنایت به تأثیر این متغیّرها بر اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج، برنامه‌ریزی کرد».
- با توجه به ارزیابی میزان تأثیر ابزارهای اشاعه، برای کاراتر کردن اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیجی، موارد ذیل پیشنهاد می‌شود:
1. ساخت و پخش برنامه‌های مناسب و تأثیرگذار از صدا و سیما.
2. دقّت بیشتر در به کارگیری مروّجان فرهنگ و تفکّر بسیج.
3. برقراری رابطه تنگاتنگ با مربیان تربیتی مدارس. و ضمن اینکه افرادی را برای این ارتباط باید در نظر گرفت که شخصیت آنها به فضای آموزش و پرورش و فضاهای علمی ـ تحقیقاتی نزدیک باشد تا این افراد توسط مربیان تربیتی و دانش‌آموزان پذیرفته و درونی شوند.
4. تلاش مروّجان و نیز برنامه‌هایی که به منظور ترویج فرهنگ و تفکّر بسیج برای آنها در نظر گرفته می‌شود می‌‌بایست مبتنی بر شیوه‌های استدلالی، همراه با ایجاد انگیزش، منطبق بر اصول اخلاقی فرهنگ جامعه و همراه با نظارت دقیق باشد.
5. تمرکز سرمایه‌گذاری و اهمیت برای تأثیر بیشتر برنامه‌ها به ترتیب اولویت بر تلویزیون، مربیان تربیتی مدارس، تکنولوژی‌های جدید ارتباطی اعم از نرم‌افزارهای، آموزشی، تفریحی و سرگرمی و پس از آن سینما، مطبوعات، هنرمندان و رادیو.
6. به کارگیری شیوه‌های تأثیرگذار بر خانواده‌ها. هرچه این شیوه‌ها مبتنی بر انگیزش (پرستیژ اجتماعی، رشد و پیشرفت، توانمند شدن و همچنین رشد معنویات) بیشتری باشند، نگرش آنها را نسبت به این فرهنگ مثبت‌تر خواهد کرد و این تغییر نگرش، تأثیر لازم را بر دانش‌آموزان خواهد گذاشت. در این خصوص بایستی برنامه‌ها و شیوه‌هایی را به کار گرفت که هم به معدل فرهنگ و عرف جامعه نزدیک‌تر باشد و هم به تعمیق فرهنگ و تفکّر بسیج و درونی کردن آن کمک کند.
7. متولیّان امر اشاعه فرهنگ و تفکّر بسیج به گونه‌ای آن را معرفی کنند که نوجوانان و جوانان، این فرهنگ و تفکّر را از آن خود بدانند و احساس نکنند که این فرهنگ در انحصار گروه خاصی است. لذا بایستی در دو مرحله این فضاها را تغییر داد؛ در مرحله اول، با ایجاد فضای مناسب و جذّاب و نزدیک به معدّل فرهنگی ـ اجتماعی جامعه و در مرحله بعد، تعمیق و درونی‌سازی فرهنگ و تفکّر بسیج.
8. از شعارگرایی و تبلیغات حجیم و کم محتوا پرهیز کرد و برای تأثیرگذاری بیشتر، مبنا را بر سادگی و تبلیغات کم حجم و پرمحتوا گذاشت. سپس با تکیه بر اصول متعالی دین اسلام و عمل خالصانه و صادقانه به آن و پرهیز از ایجاد محدودیت، با برنامه‌ای مدوّن و نظارتی دقیق و درست، فرهنگ و تفکّر ناب بسیج و اسلام را در کشور گسترش داد.
9. در نهایت اینکه تمامی برنامه‌ها باید براساس شیوۀ استدلالی ـ منطقی، همراه با ایجاد انگیزش مادی و معنوی، مبتنی بر اصول اخلاقی و فرهنگی (سادگی، صداقت و...)، به دور از استفاده از اهرمهای فشار باشد.

نظرات بینندگان
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات