سرویس خارجی: یک و نیم میلیون شیعه لبنانی در منطقهای به نام ضاحیه بیروت زندگی میکنند؛ محلهای که امروز یعنی نیم قرن پس از تشکیل آن، تک تک خانههایش تهدیدی برای اسرائیل به شمار میآید زیرا آنها معتقدند سیدحسن نصرالله و یارانش در این منطقه زندگی میکنند.
در جنگ 33 روزه، صهیونیستها بخشهای زیادی از ضاحیه که احتمال حضور سیدحسن نصرالله در آن را میدادند، با خاک یکسان کردند، اما نتوانستند از وی حتی اثری پیدا کنند و بدین ترتیب ترور وی به یک آرزوی دست نیافتنی برای صهیونیستها تبدیل شد.
گفته میشود که دبیرکل حزبالله سالهاست که بدون اطلاع سایرین در میان مردم و در قلب ضاحیه زندگی میکند.
بیش از یک سوم جمعیت لبنان یعنی حدود یک و نیم میلیون نفر در ضاحیه زندگی میکنند. مساحت 28 کیلومتری این منطقه در مقابل مساحت اندکی بیش از 104هزار و 52کیلومتری کل لبنان، نشان میدهد که پرجمعیتترین منطقه مسکونی این کشور همین منطقه است.
ضاحیه از قسمت جنوب به منطقه «خلده»، از شمال به منطقه «طیونه»، از شرق به مناطق «عین الرمانه» و «حدث» و از غرب به سواحل منطقه «اوزاعی» امتداد پیدا میکند.
ضاحیه جنوبی بیروت از لحاظ اداری تابع استان «جبل» لبنان است و در گذشته به نام «مناطق ساحل متن جنوبی» در استان «المتن» معروف بود.
«برجالبراجنه» و «حیالسلم» با داشتن 300 هزار نفر جمعیت، پرجمعیتترین مناطق ضاحیه محسوب میشوند. «حاره حریک» با 250 هزار و «غبیری» با 200 هزار نفر جمعیت نیز در مراتب بعدی قرار دارند.
ساکنان این منطقه حدوداً 53 درصد از جنوب، 21 درصد از استان بقاع، 14 درصد از بیروت، 10 درصد از جبل لبنان و بقیه از سایر مناطق این کشور هستند.
از کشت توت تا آوارگی
از سالها پیش بسیاری کشاورزان از طایفههای مختلف دینی به ویژه از طایفههای مارونی و شیعی و عده کمی از طایفههای مسیحی کاتولیک، برای کشت انواع توت به منظور تولید ابریشم و پرورش حیوانات به این مناطق آمدهاند.
رشد جمعیت مناطق ضاحیه جنوبی بیروت در طول تاریخ لبنان همواره رو به افزایش بوده به طوری که در قرن 19 میلادی شمار جمعیت آن به 4000 هزار تا 4500 نفر رسید.
در دوران استقلال لبنان در سال 1943میلادی (1322) نیز موج مهاجرت مردم از مناطق روستایی جنوب، بقاع و جبل به سوی بیروت برای یافتن کار و زندگی بهتر افزایش یافت. اکثر این مهاجران را مردمان فقیر، کشاورزان و ساکنان روستاها تشکیل میدادند.
به دنبال واقعه «یوم النکبه» فلسطین در سال 1948میلادی (1327) و اشغال فلسطین از سوی صهیونیستها و به دنبال آن، مهاجرات هزاران فلسطینی به سوی لبنان، دولت اردوگاهی را در نزدیک بزرگراه فرودگاه واقع در منطقه برج البراجنه و اردوگاههای دیگری نیز در منطقه جنوب بیروت به نامهای «صبرا» و «شتیلا» برای آنها بر پا کرد؛ بطوری که ضاحیه جنوبی بیروت تقریباً 30 هزار پناهنده فلسطینی را در خود جای داد.
درسال 1979میلادی با افزایش حملات رژیم صهیونیستی علیه روستا و مناطق جنوب لبنان به خصوص مناطق نزدیک به مرز فلسطین اشغالی، شمار بسیاری از ساکنان این مناطق به سوی مناطق داخلی لبنان مهاجرت کردند و بدین ترتیب مساحت این مناطق روز به روز گستردهتر شد و افراد بیشتری را در خود جای داد.
با شروع جنگ داخلی لبنان که با نقشه «هنری کیسنجر» وزیر امور خارجه وقت آمریکا برای تقسیم لبنان به مناطق طایفهای کوچک و پراکنده طراحی شده بود، شمار زیادی از مسلمانان شیعه مناطق شرقی بیروت مانند «النبعه»، «الدکوانه»، «تل الزعتر»، «حاره الغوارنه» و «جبیل» که بر اثر کثرت جنایتها و خشونتهای ناشی از جنگ به تنگ آمده بودند، مجبور به ترک خانههای خود و تمرکز در ضاحیه جنوبی بیروت شدند.
اشغال جنوب و موج مهاجرت
به دنبال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 میلادی (1361)، بخش وسیعی از مناطق جنوب لبنان از سوی این رژیم اشغال شد. بخش بزرگی از این مناطق که اغلب به طایفه شیعه تعلق داشت، از ساکنین آن خالی و خانههای بسیاری نابود شد، زمینهای کشاورزی زیادی به اشغال رژیم صهیونیستی درآمد و هزاران نفر از اهالی جنوب به سوی ضاحیه جنوبی بیروت فرار کردند. این اشغال به مدت 18سال ادامه داشت.
با وجود چنین شرایطی و به دلیل نظارت نداشتن دولت، عده زیادی برای تهیه مکانی برای زندگی مجبور شدند با در نظر گرفتن امکانات محدود خود به ساخت کلبههای کوچک و محقر به طور بینظم و ترتیب در محلههای ساحلی منطقه «اوزاعی» اقدام کنند. این افراد، بیشتر حامیان جنبش امل به رهبری «نبیه بری» رئیس مجلس لبنان هستند. ضاحیه جنوبی بیروت اینک دارای ساختمانهای اداری، فروشگاههای بزرگ، مراکز صنعتی، مالی، اقتصادی و مراکز مهمی چون سفارت ایران،کویت، مغرب، یمن، دفتر سازمان ملل و آژانش بینالمللی حمایت از آوارگان فلسطینی است.
فرودگاه بینالمللی بیروت، ورزشگاه «الریاضیه»، وزارت کار، وزارت مهاجران، مؤسسه «اوجیرو» یعنی همان سازمان مخابرات لبنان، سازمان شبکه آبرسانی و مرکز مجلس اسلامی اعلای شیعی نیز در این منطقه قرار دارد.
در این منطقه بیمارستانها و درمانگاههای فراوانی از جمله «الرسول الاعظم»، «الزهراء»، «بهمن»، «ساحل»، «دولتی حریری» ، «برج البراجنه»، «عکا»، «الغدیر» و بسیاری دیگر از مراکز درمانی و بهداشتی وجود دارد.
در ضاحیه جنوبی بیروت همچنین حوزههای دینی، دانشگاهها و آموزشگاههای مختلف مانند آموزشگاه شرعی اسلامی، حوزه رسولالاکرم، دانشگاه دعوت اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی و بسیاری از مراکز فنی حرفهای و تربیتی خصوصی قرار دارند.
در این منطقه همچنین شبکهها و مراکز مختلف خبری و رسانهای از قبیل «العالم»، «المنار»، «ان.بی.ان»، «الایمان»، «النور»، «الرساله»، «البشائر» و «البصائر» فعالیت دارند.
ضاحیه جنوبی همچنین منازل و دفترهای بسیاری از علمای شیعه و به ویژه مسئولان حزبالله را در خود جای داده است. این منطقه مرکز تجمع علمای مسلمان و بسیاری از مؤسسههای خدماتی است.
با تمامی اینها؛ هنوز هم این محله در فقر بسر میبرد و خیابانها و کوچههای ضاحیه جنوبی بیروت، نشانگر فقر کامل محله و عدم توجه و رسیدگی دولت به آن است.
در ضاحیه خیابانهایی وجود دارد که از سالها پیش مرمت و بازسازی نشدهاند و آثار جنگ و ترکش گلولهها و چالههای زیاد بر سطح آنها دیده میشود.
خیاباهای تنگ و شلوغ ضاحیه جنوبی بیروت همچنان از اجرای طرحهای ساخت و ساز رنج میبرد و رفت و آمد خودروهای سازمانی، کارگری و همچنین حرکت اتوبوسهای مدرسهها به سوی پایتخت، صبحها باعث به وجود آمدن ترافیکی سنگین در نواحی تلاقی جنوب شهر بیروت با خروجیهای ضاحیه جنوبی بیروت میشود.
به دلیل ترافیک سنگین در خیابانهای ضاحیه و نبود نیروهای راهنمایی و رانندگی، حزبالله با تربیت و آموزش افراد خود، امر کنترل رفت و آمد در این خیابانها را به دست گرفته است.
این افراد با پوشیدن لباسهای مخصوص و بدون در دست گرفتن سلاح، کنترل ترافیک خیابانهای اصلی ضاحیه را کنترل میکنند.
از آنجا که حزبالله به امور ساکنان ضاحیه جنوبی بیروت رسیدگی بسیاری میکند؛ اهالی و ساکنان این منطقه احترام زیادی برای حزبالله قائل هستند.
حزبالله از طریق مؤسسههای خود نظیر جهاد سازندگی و کمیته امداد امام خمینی، خدمات اجتماعی ـ درمانی وسیعی را به اهالی منطقه ارائه میکند.
حماسهآفرینی مردم ضاحیه
ساکنان ضاحیه جنوبی بیروت از این نظر که بسیاری از پناهندگان فلسطینی را در میان خود جای دادهاند، در رابطه مستقیم با مسأله فلسطین قرار دارند و به درد و رنج مردم مظلوم فلسطین، آگاهی کاملی دارد و حتی بسیاری از آنها در راه انقلاب فلسطین و رویارویی با دشمن صهیونیستی به شهادت رسیده اند.
با افزایش روزافزون شمار طرفداران حزبالله در ضاحیه جنوبی بیروت، این منطقه به پایتخت مقاومت تبدیل شده است، چرا که ساکنان آن طی 30 سال با خلق حماسههای پرشور، دستاوردهای زیادی را برای کشور لبنان به همراه آوردند که از جمله این دستاوردها میتوان به لغو پیمان «17 ایار» در سال 1983میلادی، بیرون راندن نیروهای نظامی چند ملیتی به دنبال انفجار پایگاه دریایی آمریکا، جلوگیری از نابودی ضاحیه و سقوط آن بدست ارتش در دوران «امین جمیل» رئیسجمهوری وقت لبنان در سال 1984میلادی (1363) اشاره کرد.
ساکنان ضاحیه همچنین در جریان مبارزات ضد صهیونیستی، با برپایی تظاهرات پرشوری در 13 سپتامبر سال 1993میلادی (1372) در معرض تیرباران مستقیم نیروهای امنیتی لبنان قرار گرفتند که در این تظاهرات 9 نفر از تظاهرکنندگان به شهادت رسیدند.
روند پیروزی
سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله لبنان و رهبر مقاومت اسلامی توانست پیروزی آشکار و مهمی را علیه دشمن صهیونیستی در سال 2000 میلادی برای لبنان به ارمغان آورد و با فرار صهیونیستها از مناطق اشغال شده، دوران شکست را به پایان رساند و عصر پیروزی و افتخار را برای لبنان و منطقه به ارمغان آورد.طی جنگ سی و سه روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان در سال 2006 (1385)، این منطقه در معرض وحشیانهترین حملات این رژیم قرار گرفت و طی این حملهها، 270 واحد مسکونی بزرگ و 25 هنرستان فنی ـ حرفهای و 11 مدرسه به طور کامل خراب شدند.
در پایان جنگ سی وسه روزه، عملیات بازسازی مناطق جنگ زده که نام '«وعد» به آن اطلاق شد، توسط حزبالله در ضاحیه و منطقه «حاره حریک» که متحمل بیشترین خسارتها شده بود، شروع شد.
ضاحیه جنوبی بیروت، یکی از مناطق فقیر و محروم لبنان به شمار میآید و تعداد بی شماری از مردم با درآمد کم را در خود جای داده است. این منطقه همچنین از پوشش خدمات دولتی محروم است. به عنوان مثال مردم از وضعیت برق در این منطقه رنج میبرند و برخی از مردم برای روشن کردن لامپ منازل خود، مجبور به رشوه دادن به مسئولان برق میشوند.
این در حالی است که وضعیت برق در بیروت مرکزی و اداری منظم است و ساکنان این منطقه در شبانه روز 21 ساعت برق دریافت میکنند. این رقم در ضاحیه جنوبی به 10 ساعت در شبانهروز به صورت پراکنده و غیرمنظم میرسد و در مناطق دیگر به 12 تا 18 ساعت در شبانهروز است.
عدهای سودجو نیز اقدام به فروش برق به منازل میکنند ودر برابر تأمین 5 آمپر برق، صد دلار ازمشترکان دریافت میکنند. وجود وضعیت ناهنجار برق در ضاحیه جنوبی بیروت سبب شده است که آسمان کوچه پس کوچهها ومحلههای ضاحیه جنوبی بیروت از سیمهایی که بهطور نامنظم، از خانهای به خانه دیگر یا از منطقهای به منطقهای دیگر وصل شده است، مملو شود.
در رابطه با تأمین آب آشامیدنی در ضاحیه جنوبی بیروت نیز باید گفت به علت آلوده بودن شبکه آبرسانی ضاحیه جنوبی بیروت، برخی مردم برای تأمین آب سالم به حفر چاه آب پرداختهاند وبرخی نیز مجبور میشوند، آب سالم را از محل توزیعکنندگان آب با قیمت بالا خریداری کنند.
با فرارسیدن فصل زمستان خیابانها و پیادهروهای این منطقه به علت متناسب نبودن ساختارهای زیر زمینی و فقدان سیستم جمعآوری هرزاب، پوشیده از آب میشوند و آب باران به طور وسیع و گسترده خیابانها و حتی خانهها را فرا میگیرد.
«طلال عتریسی» استاد دانشگاه لبنان درباره ضاحیه جنوبی بیروت میگوید: اگر حزب الله و مؤسسههای تابع آن در ضاحیه وجود نداشت، این منطقه مشهور نمیشد.
این استاد پیرامون بافت مذهبی اهالی منطقه ضاحیه جنوبی بیروت میگوید: نه تنها وجود این عامل، بلکه ظهور حزب الله به عنوان عنصر اساسی مقاومت در برابر رژیم صهیونیستی و حمایت اهالی از حزبالله است که از ضاحیه، جایگاهی یگانه و بینظیر در لبنان ساخته است.
جنوب لبنان و سلاح حزبالله
در چنین شرایطی در سایه هجمه سنگینی که این روزها مخالفان حزبالله علیه سلاح مقاومت اسلامی به راه انداختهاند، مرزنشینان جنوب لبنان که در فاصلهای نزدیک با شهرکها و پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی قرار گرفتهاند، نسبت به این مسأله نظری متفاوت دارند.
همراه با افزایش فشارهای جریانهای سیاسی خاص که خواستار خلع سلاح حزبالله لبنان هستند، ساکنان مناطق جنوبی این کشور یک سؤال اساسی را مطرح میکنند که اگر مقاومت اسلامی سلاح خود را بر زمین بگذارد؛ در صورت تجاوز مجدد نظامیان رژیم صهیونیستی، چه نیرویی از آنان محافظت خواهد کرد.
مرزنشینان جنوب لبنان به خوبی ارزش سلاح حزبالله را درک میکنند و خطر خلع سلاح مقاومت را برای امنیت لبنان میدانند، چرا که آنها پس از جنگ 33 روزه 2006، هزاران واحد مسکونی در فاصله چند متری مرز لبنان با فلسطین اشغالی احداث کردهاند.
«هرتسی هلفی» فرمانده یگان «الجلیل» در ارتش رژیم صهیونیستی اخیراً تهدید کرد که در جنگ جدید علیه لبنان، ارتش اسرائیل با تمام قدرت به خاک لبنان وارد شده و این اقدام با نابودی بسیاری از روستاهای مرزی این کشور همراه میشود.
«محمد صولی» یکی از اهالی منطقه «الطیبر» جنوب لبنان در این خصوص به «ایرنا» میگوید: وقتی برخی مزدوران بیگانه در خصوص خلع سلاح مقاومت سخن میگویند؛ ذهن من به سال 1982 میلادی میرود؛ زمانی که رژیم اسرائیل وارد جنوب لبنان شد و بسیاری از اهالی جنوب به صیدا و بیروت گریختند تا از وحشیگریهای ارتش صهیونیستی در امان بمانند. وی افزود: برای کسانی که صدای تانکهای ارتش صهیونیستی، تخریب خانهها و فریاد مادران و کودکان را از یاد نبردهاند، درک این مسأله که برخی از گروههای لبنانی خواستار خلع سلاح مقاومت هستند؛ بسیار سخت است. محمد با اشاره به اینکه آن زمان کودکی بیش نبوده و همیشه این سؤال را میپرسیده که چرا ارتش و سلاحی نیست که از او حمایت کند، گفت: سالها گذشت تا جنوب لبنان آزاد شد و مردم به خانه و کاشانه خود بازگشتند و ویرانیها را ساختند.
هزاران واحد مسکونی و تجاری در نوار مرزی لبنان با فلسطین اشغالی در مناطق «العدیسه»، «مرکبا»، «میس الجبل»، «بلیدا»، «عیترون» و «مارونالرأس» پس از آزادی جنوب لبنان در سال 2000 و اتمام جنگ 33 روزه سال 2006 ساخته شده است.
تعدادی از واحدهای ساخته شده در جنوب لبنان مقابل شهرک صهیونیستنشین «کفر جلعادی» قرار دارند که تهدیدی همیشگی برای لبنانیها محسوب میشود.
«خلیل رمال» که ساکن «مرجعیون» است، میگوید: برخی گروههای لبنانی زیر سایه امنیتی که حاصل تلاش حزبالله است، اکنون علیه سلاح مقاومت شعار میدهند.
«حسین اشقر» که در منطقه مابین «مرکبا» و «حولا» ساکن است نیز گفت: پس از آزادی جنوب لبنان، بیش از 600 خانه ساخته شده و پس از جنگ 33 روزه نیز ساخت و ساز در این ناحیه ادامه یافته و تحرکات اقتصادی کنونی، صرفاً ناشی از امنیتی است که سلاح مقاومت ایجاد کرده است.
«شکری قاسم» که در فاصله چند متری پایگاه «العباد» رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان زندگی میکنند؛ میگوید: «این منطقه در فاصله بسیار نزدیک با سنگرهای سربازان صهیونیستی قرار دارد. برخی گروهها که با سلاح مقاومت مخالفت میکنند، عامل نگرانی ساکنان منطقه شدهاند، زیرا آنان توجهی به امنیت ساکنان جنوب لبنان ندارند.»
«احمد عطوفی» از دیگر ساکنان جنوب لبنان با ابراز شگفتی از اینکه آنهایی که خواستار خلع سلاح مقاومت هستند، نمیدانند که در صورت اشغال مجدد لبنان توسط صهیونیستها، بر سر کار و مسئولیت خود باقی نخواهند ماند، گفت: خلع سلاح حزبالله یعنی از میان بردن 30 سال جهاد و مقاومت و نمیدانم که اشخاصی همچون «احمد الاسیر» که از شیوخ سلفی است و با سلاح مقاومت مخالفت میکند،آیا از تاریخ جنگ با رژیم اسرائیل و دلایل آن اطلاع کافی دارد یا خیر. وی تحقق خواسته «شیخ اسیر» و دیگر مخالفان حزبالله در خصوص خلع سلاح مقاومت، محال دانست و افزود: این افراد باید بدانند که ساکنان جنوب لبنان فقط به دلیل اعتماد به قدرت سلاح مقاومت در منطقه ساکن شدهاند و تا آخرین نفس از حزبالله و مقاومت ضدصهیونیستی حمایت میکنند.