تاریخ انتشار : ۱۶ آبان ۱۳۹۱ - ۱۲:۲۴  ، 
کد خبر : ۲۴۸۹۲۶

از نگاه هاشمی (بخش سی‌ام و پایانی)


شیخ بهایی، عالم جامع‌الاطراف
همه ما می‌دانیم که ایشان از علمای جامع‌الاطراف بودند. علم و فنی را در زمان ایشان نمی‌شناسیم که شیخ بهایی آن را نداند یا در موردش ننویسد. از فقه، اصول، ادبیات فارسی و عربی، منطق، فلسفه، ریاضی، حساب، مهندسی و حتی علوم غریبه که گاهی اشارات منفی به آنها دارد و فهرست کاملی از کارهایش را داریم؛ اما ابتکاری از ایشان در این نوشته‌هاست. چون یک نمونه از آن را خودم دیدم، می‌خواهم عرض کنم که می‌تواند تاریخی باشد؛ یعنی همان کاری که در ساختن مسجد چهارباغ یا مدرسه چهارباغ اصفهان شد.
آنجا باتلاق بود و امکان اینکه در یک باتلاق چنین ساختمان با عظمتی ساخته شود، در آن زمان نبود. شیخ بهایی طرحی ریخت و با زغال هیزم سوخته‌ها و کربن پوشش دو متری روی باتلاق درست کرد و آن ساختمان عظیم را ساخت که تا الان مانده است. این تکنیک الان هم در اروپا و در آمریکا استفاده می‌شود.
نمی‌دانم چه جور بود. در زمان ریاست جمهوری به جنوب ورامین رفته بودم تا مسیر اصفهان به مشهد را ببینم. آن موقع معمولا از آن مسیر به مشهد می‌آمدم. از جایی مثل جنوب گرمسار رودهایی که از تهران به ورامین می‌روند، به شکل یک رودخانه به کویر می‌روند.
در آنجا یک باتلاق بسیار سخت است که همین الان هم عبور از آن، به خصوص در روزهای بارانی تقریبا غیرممکن است. با اینکه الان آبها مهار شده‌اند و آب کمی از آنجا می‌رود. به من گفتند: «شیخ بهایی در آن زمان جاده قابل اعتمادی در این باتلاق ساخته بود که امروز نتوانستیم بسازیم!» در زمان من این جاده نبود و الان نمی‌دانم این جاده هست یا نه. گفتم: «ببینید چگونه است.» گفتند: «با پرده‌ای از زغال این جاده را ساخته است.»
خودم به آنجا رفتم و گفتم: «تراکتور و بیل بیاورید و زمین را در باتلاق بکنید.» وقتی کندند، به جایی رسیدیم که ماده سیاهی شامل زغال و... آنجا ریخته بودند و با آن پرده‌ای که هست، آب به بالا نفوذ نمی‌کند و بالای جاده خشک می‌ماند. همین کار را در مسجد آنجا انجام داده بود. بعد از سالها و شاید چند قرن، اروپاییها و آمریکاییها آمدند و این را دیدند و مستشرقین خبر دادند که در آنجا به این تکنیک عمل شد. این کار چیزهای زیادی به ما می‌فهماند.
شیخ بهایی که ذاتاً مهندس یا شخصی نبود که عمرش را بر سر این مسائل بگذارند. این نشانه هوش و نبوغ ایشان است. با این نبوغ و فنون و این علوم قضاوتی کرده که آن امروز خیلی به درد ما می‌خورد، به خصوص در این مقطع برای آدمهای حوزه می‌خواهم عرض کنم. دانشگاهها در این مورد خیلی مشکلی ندارند آنها راه را پیدا کرده اند و دارند می‌روند.
شیخ بهایی با این همه علومش می‌گوید: من هر جا با افراد ذی فنون مواجه شدم، بر آنها غلبه کردم. (چون همه بودند و ایشان قوی‌تر از آنها بود) اما هر جا با کسی مواجه شدم که با یک علم آشنایی داشت، شکست خوردم: «غَلبتُ کل ذی فنون و غُلبت من کل ذی فن». یعنی از هر «صاحب یک فن» شکست خوردم؛ ولی در مقابل همه صاحبان فنون در بحث پیروز شدم.
ضرورت تخصص در علوم اسلامی
اینکه انسان جامع علوم باشد و همه چیز را بداند، خیلی خوب است برای آثارش هم خوب است؛ اما برای اداره یک کشور آنجایی که می‌خواهیم با دین و افکار فقهی کشور را اداره کنیم، نمی‌توان با افکار جامع‌الفنون‌ها کشور را اداره کرد. باید در هر علم و رشته‌ای متخصصان درجه یک داشته باشیم. همین کاری که دانشگاهیان می‌کنند. دانشگاهها یک دوره اطلاعات عمومی و یک علوم پایه دارند و بعد به دوره‌ای می‌رسند که وارد تخصص می‌شوند.
وقتی به تخصص رسیدند، گرایشهای مختلفی دارند و یک آدم می‌رود و سالها زحمت می‌کشد و صاحب تخصص می‌شود و وقتی انسان با او مواجه می‌شود، می‌بیند او همه چیز را در مورد بخش خودش می‌داند و خیلی راحت می‌تواند اظهار نظر کند. در عمل هم همه مردم این را می‌دانند.
ما در علم پزشکی به چه کسی مراجعه می‌کنیم؟ برای بچه‌هایمان به پزشک اطفال مراجعه می‌کنیم. برای مغز و اعصاب به چه کسی مراجعه کنیم؟ برای قلب به چه پزشکی مراجعه می‌کنیم؟ باید به کسی مراجعه کنیم که خوب می‌داند. اینکه عقل و حکم قطعی عقل است؛ بنابراین تا وقتی که حوزه‌ها حکومتی نیست، می‌توانیم هر کاری بکنیم و خودمان را قوی کنیم؛ اما وقتی می‌خواهیم حوزه استراتژی و احکام حکومت را اداره کند و عقیده داریم که علمای ما باید در مقابل مجلس بنشینند و جلوی هر حکمی را در هر موضوع خلاف شرع از مجلس درآمد، بگیرند، اگر بخواهیم این کار را بکنیم، آنها باید در آن موضوع تخصص داشته باشند. همین جوری که نمی‌توانیم کلی‌گویی کنیم! یک متخصص یا یک گروه متخصص می‌نشینند و به نتیجه‌ای می‌رسند که یک کار کارشناسی است.
یکی از ویژگیهای امام این بود که به کارشناسی خیلی اهمیت می‌دادند. یادتان است که امام یک بار گفتند: «اگر دو سوم مجلس چیزی را تصویب کردند، شورای نگهبان حق ندارد آن را رد کند.» مجلس کارشناسی می‌کند، کار فقهی که نمی‌کند. کارشناسان می‌نشینند و تصمیم می‌گیرند. آن زمان به خاطر اصرار مجلس بر اجرای مصوبات و ادله شورای نگهبان بر مغایرت آن مصوبات با شرع یا قانون اساسی، مشکلاتی به وجود می‌آمد. در چند نوبت به بن‌بست می‌رسیدیم که امام(ره) مجمع تشخیص مصلحت را تأسیس کردند تا در این مورد بین آنها داوری شود. مجمع هم ترکیبی از علما و متخصصان و آدمهای باتجربه است و این جوری عمل می‌کند.
من فکر می‌کنم این یک بخش مسلم تاریخی و دینی و بدیهی عقل است و در مبانی فقهی ما هم هست. شما تقلید را برای دو قشر عالم و جاهل چگونه در جامعه ترویج می‌کنید؟ چرا تقلید از اعلم را واجب می‌دانید؟ برای اینکه باید از عالمتر بپرسند. این حکم عقل و بدیهی است و همه ما قبول داریم.
ضرورت تخصصی شدن اجتهاد
اگر ما در هر رشته‌ای از فقه تخصص‌ها را در حوزه‌ها به وجود بیاوریم، می‌توانیم در هر موضوعی صاحب‌نظر داشته باشیم. البته اینها کافی نیست. باید در همه علوم دنیا که به اداره کشور مربوط می‌شود، تخصص داشته باشیم. نباید به گونه‌ای باشد که حوزه علمیه از علوم روز دنیا چیزی نداند. نمی‌گویم مجتهد همه اینها را بداند. آن وقت اگر خیلی هم نابغه باشد، در مقابل ذی‌فن شکست می‌خورد.
باید در حوزه برای همه رشته‌ها مجتهد صاحب یک تخصص داشته باشیم. البته باید بعد از طی مراحل اولیه در حوزه باشد؛ یعنی خواندن یکی دو دوره خارج برای همه لازم است. بعد از آن باید تفکیک شود و حوزه کلاس داشته باشد و آن فرد امتحان بدهد و به آن کلاس برود و متبحرترین فرد روزگار شود؛ همان کاری که در دانشگاهها می‌کنند.
این یک کار من درآوردی نیست.
دانشگاهها در این زمینه بهتر از ما کار می‌کنند. هنوز می‌خواهیم در حوزه با سنت قدیمی زندگی کنیم. به نظر می‌رسد که تخصصی کردن علوم در حوزه یک ضرورت باشد. از جملة شیخ بهایی که یکی از جامعترین، عالم‌ترین و نابغه‌ترین شخصیت‌های علمی کشور است، استفاده می‌کنم و عرض می‌کنم: «غلبت ذی فنون و غلبت ذی فن!»
از مسئولان حوزه‌های علمیه انتظار داریم این کار را بکنند و رشته‌های تخصصی را جدا کنند. عالم متخصص برای هر رشته‌ای بگذارند. البته طلبه‌ها باید مجبور شوند یک دوره عام را بگذرانند؛ مثل دانشگاهها امتحان بدهند و وقتی رساله تخصصی‌شان را نوشتند، آن وقت به آنها پایان‌نامه تحصیلی بدهید. مجموعه اینها می‌توانند «شورای فقهی» تشکیل بدهند که مسائل کشور را حل کنند.
اگر بخواهیم حکومت اسلامی و مکتب اهل بیت برای قرنها حاکم بماند، باید این کار را بکنیم و هر چه هم تأخیر کنیم، ضرر می‌کنیم. الان هم وقتی است که برای این کار به اندازه کافی نیرو امکان و تجربه داریم و می‌توانیم از زیرمجموعه آن 50 کتاب فقهی که معمولا می‌خوانیم و هر کدامشان چندین زیر مجموعه دارند، رشته‌های تخصصی درست کنیم. ان شاءالله یک حوزه نیرومند اسلامی برای آینده طولانی و برای این انقلاب اسلامی فراهم کنیم.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات