گروه ترجمه- روزنامه نیویورکتایمز 3 سپتامبر 2013 (12 شهریور) در مقالهای به بحران سوریه و راهبردهای آمریکا در قبال برنامه هستهای ایران پرداخت و نوشت: به موازات پیشنهاد دولت اوباما برای انجام حملات هوایی تنبیهی علیه دولت سوریه، جدیترین کارت در دست آمریکا از نظر بسیاری از حامیان اقدام نظامی ممکن است ضرورت فرستادن پیام به ایران باشد. اگر آمریکا خط قرمز اعلامی خود در مورد سوریه را که همان عدم بهکارگیری تسلیحات شیمیایی است، به اجرا نگذارد، ایران احساس خواهد کرد که آمریکا ضعیف شده و ایران در راستای دستیابی به تسلیحات هستهای، جسورانهتر اقدام میکند؛ اما این پیام ممکن است در تضاد با تلاشهای همزمان مقامات آمریکایی برای گفتوگو با دولت جدید و معتدل ایران باشد. در حالی که آمریکا تلاش میکند میان زور و دیپلماسی در قبال ایران توازن ایجاد کند.
در ادامه مقاله آمده است: دو تحول دیپلماتیک اخیر حس و گمانهایی را در مورد ایجاد راه ارتباطی احتمالی میان آمریکا و ایران برانگیخته است. هفته گذشته، جفری فلتمن، یک مقام ارشد وزارت خارجه آمریکا در دوره نخست ریاستجمهوری اوباما، که در حال حاضر نماینده ارشد در سازمان ملل است، به منظور دیدار با وزیر خارجه جدید ایران به ایران سفر کرد و در مورد واکنشهای احتمالی ناشی از حملات هوایی آمریکا به سوریه بحث و تبادل نظر شد. در عین حال، پادشاه عمان که اغلب بهعنوان میانجی میان آمریکا و ایران ایفای نقش میکند، در ایران با رهبر این کشور دیدار کرد. آقای فلتمن یا سلطان قابوس در مورد اینکه حامل پیام بودهاند یا خیر، اظهارنظر نکردهاند. با وجود این، این تحولات به همراه برخی اظهارات ملایم رهبران ایران، امیدهایی را برانگیخته که آمریکا ممکن است بتواند دستورکار حمله به سوریه را به پیش ببرد، بدون آنکه تلاشها به منظور تنشزدایی با ایران پیش از آغاز نشستهای مجمع عمومی سازمان ملل در ماه جاری، آسیب ببیند. البته این امیدها ممکن است خام باشد. حتی اگر آقای روحانی و وزیر خارجه وی مشتاق به توافق به منظور پایان مسئله هستهای ایران باشند، مشخص نیست که بتوانند به چنین هدفی جامه عمل بپوشانند. گفتوگوهای هستهای از سال گذشته متوقف شده است؛ بهویژه آنکه دست رئیسجمهور ایران در مورد بحرانهای امنیت ملی چندان باز نیست و ممکن است تندروها دست بالا را داشته باشند.
در پایان مقاله آمده است: آقای روحانی که هدف خود را پایان تنشها با غرب و ایجاد شفافیت بیشتر در گفتوگوهای هستهای اعلام کرده، همانند آقای اوباما در برابر محافظهکاران داخلی آسیبپذیر است؛ آنها آقای روحانی را متهم میکنند که در سال 2003 توافقنامهای در تضاد منافع ملی امضا کرده است. حسین موسویان، گفتوگوکننده هستهای سابق میگوید: «مطمئن هستم که آقای روحانی و آقای ظریف خواهان پایان دشمنی میان آمریکا و ایران هستند، اما حمله نظامی به سوریه میتواند برهمزننده این شرایط باشد.» به موزات آنکه جان کری، وزیر خارجه آمریکا، برای گسترش حمایت از حمله نظامی به سوریه تلاش میکند، آقای ظریف، همتای جان کری، تلاش میکند این روند را معکوس کند و روز یکشنبه در مصاحبهای گفت که سال گذشته ایران به آمریکا در مورد افتادن تسلیحات شیمیایی به دست شورشیان هشدار داده است. یک موضوع مشخص است که اظهارات رهبران ایران از اوایل امسال تغییر کرده است؛ یعنی هنگامی که مقامات ارشد ایرانی گفتند که حمله خارجی به سوریه، حمله به ایران خواهد بود. فریده فرحی، استاد ایرانی دانشگاه هاوایی میگوید: «واقعیت این است که حمله نظامی اوباما تراژدی سوریه را به تراژدی آمریکا بدل میکند و نه ایران.» آمریکا و ایران مطابق منافع ملی خود میتوانند زمینههای مشترک در سوریه داشته باشند. کریم سجادپور، تحلیلگر مسائل ایران در مؤسسه کارنگی میگوید: «در حال حاضر، آمریکا و ایران جنگ نیابتی با حاصلجمع صفر (بازی باخت-باخت) در سوریه صورت میدهند... اگر اسد سقوط کند، دو طرف دشمنی مشترک به نام جهادیهای افراطی سنی خواهند داشت.»
