پس از آنكه چين دو سال پيش توانست به عنوان دومين صادركننده جهاني از آلمان پيشي گيرد و بعد از آمريكا در رتبه دوم جايگاه خود را ارتقاء بخشد، كمتر فكر ميگرديد به فاصله يك سال ژاپن را از نظر حجم اقتصاد پشت سر گذاشته و پس از آمريكا بهعنوان بزرگترين اقتصاد جهان معرفي گردد.
اينك در سال 2011 ميلادي چين به عنوان دومين صادركننده جهاني و نيز بهعنوان دارنده بزرگترين اقتصاد پس از آمريكا كه ذخاير ارزي آن به عنوان بزرگترين ذخاير ارزي خارجي تأييد شده است در بعد نظامي چه تدابيري را در سر ميپروراند؟ سئوال بزرگي است كه پاسخ به آن بسيار مشكل و پيچيده خواهد بود. اما اين مطلب قطعي است كه برنامههاي گسترده چين در زمينه اقتصاد نگاه سياستمداران را به خود جلب كرده و نظارت دقيق غرب بهويژه آمريكا را دو چندان نموده است.
قطعاً آنها از خود سؤال ميكنند روند رو به رشد اقتصاد چين كه ساليانه حدود 10 درصد را تجربه ميكند حتي در زماني كه اقتصاد غرب به خصوص آمريكا در بحران اقتصادي بسيار ضعيف گرديد، همچنان براي رسيدن به قلههاي پيش رو گامهاي بلند محكمي برداشت در قياس با آمريكا هماكنون بزرگترين اقتصاد جهاني را به خود اختصاص داده چه فرايندي خواهد يافت؟
پيشبينيهاي بسياري نشان ميدهد كه اقتصاد چين در حال نزديك شدن به حجم گسترده اقتصاد آمريكا است و طي 10 تا 15 سال آينده از آن پيشي ميگيرد.
از طرفي كارشناسان بر اين باورند كه چنين اقتصاد بزرگي كه هر سال بزرگتر ميشود براي استمرار خود نياز به حفظ منافع جهاني خود دارد كه بخشي از آن با تقويت نيروهاي نظامي بهعنوان دفاع از منافع بينالمللي خويش ميبايست براي آمريكا و همپيمانان غربياش قابل درك باشد.
اين تحليل در شرايطي انجام ميگيرد كه سياستمداران و فرماندههان نظامي آمريكا به خود حق ميدهند برنامههاي وسيعي براي مقابله با تواناييهاي فوقالعاده گسترده ارتش چين به صورت مستمر داشته باشند.
اينجاست كه باعث ميشود رقابت نظامي در كنار رقابت اقتصادي چاشني روابط سياسي و ديپلماتيك آمريكا و چين شود. لذا ارزيابي كه ميتوان از سخنان درياسالار (رابرت ويلارد) فرمانده ارشد نيروي دريايي آمريكا در آمريكا در زمينه سيستم موشكي بالستيك ضد كشتي چين داشت كه بر اين موضوع تأكيد دارد، موشك بالستيك 21D-DF چين با هدف قرار دادن ناوهاي هواپيمابر آمريكايي (CS6S) طراحي و توليد شده است اين نشاندهنده يك فضاي رقابتي و تحت كنترل متقابل است و نيز وقتي اين فرمانده ارشد نظامي آمريكا تصريح ميكند اكنون بعضي از واحدهاي ارتش چين به اين موشكهاي بالستيك مجهز شدهاند تا در هنگام وقوع جنگ و درگيري در عمليات واقعي مورد استفاده قرار گيرند، به وضوح از ابعاد خطرناك اين رقابت و گستردگي عملياتي آن در برنامههاي نظامي دو كشور خبر ميدهد. زيرا واكنش چين به گزارش درياسالار ويلارد انتشار تصاويري در سايت اينترنتي چين از جنگنده رادارگريز جي20 است كه گوياي رصد كردن اطلاعات نظامي دو كشور و پاسخهاي سرد به گزارشهاي يكديگر است.
چنانكه در گزارش ماه آگوست وزارت دفاع آمريكا از چين اعلام شده سيستم موشك بالستيك 21D-DF چين زودتر از انتظار به توانايي عملياتي اوليه رسيده است.
از طرفي برخي شواهد نشان ميدهد آمريكا به ابتكارات تبليغاتي و تخريب اطلاعاتي در زمينه توانايي قدرت نظامي چين مشغول است چنانكه ناگهان مطرح شد ارتش چين نسبت به توليد و راهاندازي ناو هواپيمابر علاقهاي نشان نميدهد يا توانايي توليد آن را ندارد، كه در قبال اين شايعه خبري منتشر گرديد كه ناو هواپيمابر شيلانگ چين ممكن است در سال 2011 ميلادي به آب انداخته شود. اين خبر نيز براي پنتاگون قابل تأمل و زمان عملياتي شدن آن دور از انتظار بود.
اين اطلاعات نشان ميدهد توسعه نظامي چين در حال انجام است بطوري كه برخي مقامات كشورهاي غربي را از سرعت عملياتي شدن آنها دچار حيرت كرده است.
اما آمريكا نيز در توسعه نظامي كشور خود برنامههاي ديگر را دنبال ميكند ليكن توسعه نظامي چين و آمريكا يك تفاوت فاحش دارند.
آمريكا به دليل جنگهاي فرامرزي براي توسعه قدرت نظامي خود برنامهريزي ميكنند. در حالي كه هيچ قدرت بالقوهاي منافع و مرزهاي چين را تهديد نميكند.
اين فرايند نشان ميدهد كه چين برغم برنامهريزيهاي وسيع اقتصادي براي رسيدن به قله بزرگ جهاني و تبديل شدن به بزرگترين اقتصاد جهان با آمريكا رقابت نزديك دارد كه جنگ ارزي بخشي از اين برنامههاي اقتصادي چين است. در برنامههاي نظامي تنها به قدرت و توان نظامي آمريكا مينگرد و براي گسترش آن بيش از هر قدرت ديگري با آن كشور در حال رقابت است.
در كنار رقابتي كه دو كشور چين و آمريكا با يكديگر بر سر موضوعات اقتصادي و نظامي دارند همكاري و هماهنگي با يكديگر را از نظر دور نميكنند اما حتي در همين همكاريها آثار رقابت در آن به وضوح ديده ميشود.
چنانكه در اجلاسي كه براساس توافقنامه مشورتي نظامي دريايي MMCA بين چين و آمريكا برگزار شد، آمريكا خواستار آن گرديد تا كشتيهاي دو كشور طبق قوانين دريايي و رفتارهاي كمخطر اقدام كنند.
اين امر مورد توافق چين قرار گرفت زيرا درخواست آمريكا براي آزادي استفاده از دريا با هدف تغيير و اصلاح سياستهاي مهم آمريكا با آن مورد موافقت چين قرار ميگيرد. هدف ديگر چين دستيابي به محيط دريايي امنتر است ضمن اينكه فرصتي به دست خواهد آورد تا يك بار ديگر ادعاهاي خود را در مورد حق حاكميت چين بر درياهايي فراتر از سواحل آن كشور مطرح و احياء نمايد. حال آنكه اين درياها دورتر از سواحل شرقي چين قرار دارند كه با منافع آمريكا در آن مناطق مواجه ميگردند.
اينها نمونههايي از زمينههايي است كه نشان ميدهد آمريكا و چين نه تنها از بعد اقتصادي بلكه از نظر نظامي در حال همكاري و رقابتهاي متقابل همراه با عدم اطمينان به يكديگر هستند.
جاي ترديد نيست هرچه قدرت اقتصادي چين افزايش يابد و به حجم اقتصادي آمريكا نزديكتر گردد نگراني غرب بهويژه آمريكا از رشد چين و گسترش روابط آن با كشورهاي جهان افزونتر ميگردد. لذا فضاي همكاري همراه با ترديد و ابهام فضاي رقابتي آنها را غيرشفافتر خواهد ساخت.
دبير گروه اقتصاد و توسعه