بسماللهالرحمنالرحیم
فردا، 14 خرداد، سالروز رحلت امام خمینی بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی و بانی انقلاب بزرگی است که به نام اسلام و با شعار اللهاکبر توانست رژیم 2500 ساله و بشدت فاسد و منحط شاهنشاهی را ریشهکن سازد، ملت ایران را از وابستگی نجات دهد و بر سرنوشت خویش حاکم نماید.
پیروزی این انقلاب، بزرگترین رویداد تاریخ ایران بعد از پذیرش اسلام توسط ملت ایران است. به همین دلیل، امام خمینی بانی استقلال ملت ایران، ناجی این مردم از چنگال استبداد و استعمار و بازگرداننده عزت و اقتدار به ملتی است که قرنها توسط زیادهخواهان داخلی و سلطهگران خارجی تحقیر گردیده و عقب نگهداشته شده بود. عشق پایانناپذیر مردم ایران به امام خمینی که به هر مناسبتی متجلی میشود ریشه در این واقعیت دارد.
درست در همینجاست که باید این سئوال را مطرح کرد که امام خمینی آیا به تنهائی توانست از عهده چنین کار بزرگی برآید یا از همراهی افراد دیگری نیز برخوردار بود؟
انقلاب اسلامی، برخلاف بسیاری از انقلابها و جریانهای سیاسی که به تغییر رژیمها و نظامهای حکومتی منجر میشوند، نه تنها از حمایتهای خارجی برخوردار نبود بلکه همه قدرتهای خارجی اعم از غربی و شرقی و منطقهای با آن مخالف بودند و همه آنها هرقدر میتوانستند برای حفظ رژیم شاهنشاهی تلاش کردند ولی در برابر اراده ملت ایران و رهبری پرقدرت آن نتوانستند کاری از پیش ببرند. امام خمینی در جریان انقلاب اسلامی به خدا تکیه کرد و از همراهی ملت ایران برخوردار بود. از میان ملت، افراد مبارزی از اقشار مختلف از آغاز نهضت امام خمینی با رهبری نهضت همکاری نزدیک داشتند که یاران و بازوان امام محسوب میشوند. پاسخ این سئوالی که امام خمینی آیا به تنهائی توانست از عهده چنین کار بزرگی برآید یا از همراهی افراد دیگری نیز برخوردار بود؟ با توجه به همین واقعیت اینست که ملت ایران همراهان عام بودند و یاران نزدیک که به مثابه بازوان رهبری عمل میکردند همراهان خاص امام بودند و امام خمینی با کمک آنها توانست آرمانهای خود را به مردم معرفی کند و انقلاب اسلامی را به درون تودههای مردم بکشاند و ملت ایران را علیه رژیم ستم شاهی و حامیان خارجی آن بشوراند و به پیروزی برساند.
اینها سرمایههای انقلاب هستند و امام خمینی بشدت قدردان آنها بود و با تمام توان از آنها در برابر تهاجم دشمنان داخلی و خارجی حمایت میکرد. در سالهای اول انقلاب که منافقین ابتدا با توسل به ترور شخصیت و سپس با روی آوردن به ترور شخص، نزدیکترین یاران امام را هدف تهاجم سنگین خود قرار داده بودند، امام خمینی در هر دو مرحله از این سرمایههای انقلاب حمایت کردند و در پیامها و سخنرانیهای خود جملات ماندگاری در تمجید از یاران خود نوشتند و گفتند که شدت علاقمندی و توجه بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی به سرمایههای انقلاب را نشان میدهد.
بعد از رحلت امام، تلاش برای ترور شخصیت یاران ایشان با توجه به اینکه ادامه راه امام فقط با آنها میسر است، شدت گرفت. انتشار شایعات، تهمتزدنهای پیاپی و آماج جنگ قدرت قرار دادن، ابزارهای این تلاشهای منفی بوده و هستند که به روشنی مورد استقبال بیگانگان نیز قرار گرفته و رسانههای غربی و صهیونیستی نیز به آنها دامن میزنند.
راستی اینان که در داخل یاران امام، که سرمایههای انقلاب هستند، را مورد تهاجم قرار میدهند با بیگانگان، که از این تهاجم استقبال میکنند و آنرا دستمایه تبلیغات مسموم خود علیه انقلاب و نظام اسلامی قرار میدهند، چه وجه مشترکی دارند؟ چه چیز موجب شده است این مهاجمان بر سر ضدیت با سرمایههای انقلاب با بیگانگان هماوا شوند؟ منافع مشترک این دو جریان داخلی و خارجی کدام است؟ آیا غیر از اینست که این هر دو اثبات خود را و قدرت خود را در حذف یاران امام جستجو میکنند؟ حذف یاران امام، یعنی حذف خط امام و خود امام. حذف امام، یعنی حذف انقلاب و استحاله نظام جمهوری اسلامی. آیا دشمنیهائی که اکنون به شکلهای مختلف با یاران امام میشود، نتیجهای غیر از استحاله نظام جمهوری اسلامی و دستاوردهای انقلابی امام خمینی خواهد داشت؟!
واقعیت اینست که نسل جدید به دلیل ناآشنا بودن با آنچه در سالهای نهضت امام خمینی و سالهای پیروزی انقلاب اسلامی و سالهای اول بعد از پیروزی گذشت، اکنون بشدت در معرض تبلیغ گمراهکنندهایست که میتواند این نسل و نسلهای بعدی را نسبت به امام و انقلاب و مبانی نظام جمهوری اسلامی بیگانه نماید. توجه داشته باشیم که این، خطر بسیار بزرگی برای کشور و ملت و دستاورد عظیم امام خمینی و فرصتی طلائی برای دشمنان این کشور و این ملت و دشمنان انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است. آیا ما باید تماشاچی این صحنه خطرناک باشیم و هر ساله فقط دل خود را به این خوش کنیم که در سالگرد امام خمینی یاد او را گرامی داشتهایم؟!
چه میشود اگر سالگردهای ارتحال امام را، بجای اسیر تشریفات شدن، فرصتی برای ارزیابی میزان پایبندی خودمان به آرمانهای امام قرار دهیم و از این فرصت و این هزینهای که صرف میشود برای محک زدن خودمان در برابر تعهداتی که به انقلاب و نظام بنیانگذاری شده توسط امام خمینی داریم استفاده نمائیم؟ از هماکنون پیشنهاد میکنیم نوزدهمین سالگرد برای ارزیابی میزان پایبندی مجموعه دستاندرکاران نظام به حفظ سرمایههای انقلاب اختصاص داده شود و نتایج ارزیابیها به اطلاع عموم برسد. بیستمین سالگرد نیز به موضوع آرمانهای امام و میزان پایبندی مسئولان به این آرمانها تعلق یابد. البته ارزیابیها نیز توسط افراد آزاداندیش، بیغرض و غیروابسته به این و آن جناح و گروه و دستگاه صورت پذیرد و آزادانه نیز در اختیار عموم قرار گیرد. آیا مرد این میدان هستیم؟