تاریخ انتشار : ۲۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۸:۳۶  ، 
کد خبر : ۲۶۴۷۳۳

هاشمی بهترین تصمیم اصلاح‌طلبان است

اشاره - فـرهاد فـرزاد: انتخابات سال 92 احتمالا تا سال‌ها بعد همچنان در ذهن سیاسیون بماند. چه آنکه تاکنون انتخاباتی در کشور تجربه نشده است که هفته‌‌ای تا ثبت‌نام آن بیش نمانده باشد اما هنوز معلوم نباشد رقابت‌ها میان چه کسانی است. مصطفی ایزدی تجربه برگزاری سه انتخابات را در وزارت کشور و استانداری تهران و خراسان بزرگ در کارنامه خود دارد و با فضای انتخاباتی کشور آشناست. این گفت‌وگو نگاه او را به انتخابات و شرایط اردوگاه اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نشان می‌دهد. اعتقاد دارد انتخابات حداقل سه قطبی برگزار می‌شود و این‌گونه ارزیابی کلی‌اش را در یک جمله به ما گفت تا خیال همه را راحت کرده باشد: «آقای هاشمی به انتخابات خواهند آمد.» باید چیزی حدود چهل روز منتظر ماند و دید ارزیابی مصطفی ایزدی و شناخت او از دنیای سیاست چقدر می‌تواند به واقعیت نزدیک باشد. پس منتظر خواهیم ماند:

* آرایش سیاسی اصولگرایان برای انتخابات چگونه است؟

** هنوز اعلام حضور برخی از چهره‌های شاخص اصولگراها معلوم نیست اما همین تعداد که آمده‌اند را می‌توان دسته بندی کرد؛ اول افرادی که ائتلاف کرده اند( ائتلاف 5نفره یا ائتلاف 3نفره). دوم کسانی که بیشتر حضورشان معنای معرفی می‌دهد. در این مجموعه آقای قالیباف و ولایتی وضعی بهتر دارند. شخصیت‌هایی مثل محسن رضایی هم امتحان خود را داده‌اند. آقای حدادعادل هم وارد نمی‌شوند.

* اصولگرایان برای معرفی چنین فردی منتظر اصلاح طلبان هستند؟

** فکر نمی‌کنم کلمه انتظار درست باشد که بخواهیم بگوئیم منتظر اصلاح طلبان هستند. کاندیدای اصولگرایان یکی از همین شخصیت‌هایی است که تاکنون اعلام حضور کرده اند. قرار نیست از جای دیگری شخصیتی معرفی شود. اینکه فکر کنیم شخصیت‌هایی مثل آقای ناطق نوری را معرفی کنند هم، فکر درستی نیست چراکه ایشان با تمام اصولگرا بودن، منش و شخصیت فکری متفاوتی با دیگر اصولگرایان دارد و بعید است اصولگرایان بخواهند روی او اجماع کنند. از طرف دیگر گرایش آقای ناطق در چند سال اخیر، بیشتر از آنکه رنگ و بوی اصولگرایی سنتی بدهد، به آقای هاشمی نزدیک تر شده است.

* اصلاح‌طلبان با تمام مشکلات، به اجماع رسیده‌اند و دو گزینه اصلی آنها مشخص است. چگونه است که اصولگرایان هنوز به وحدت نرسیده اند؟

** تصمیم گیری چنین مسائلی به جو جامعه مربوط می‌شود. این اتفاقات بازتاب شرایط جامعه است. اگر می‌بینید شخصیت‌های سیاسی هنوز در تردید هستند، بخش اعظم آن به دلیل فضایی است که در جامعه وجود دارد. بخشی از مردم نگران هستند و بالطبع این نگرانی به شخصیت‌های سیاسی هم منتقل می‌شود.

خصوصیت سیاستمدار آن است که تحت تاثیر نباشد، اگر شخصیت‌هایی مثل آقای هاشمی یا ناطق و روحانی و ولایتی و... تحت تاثیر باشند و نتوانند تصمیم بگیرند که فرقی با شهروند عادی ندارند. تمام امتیاز آنها باید این باشد که در هر شرایطی بتوانند تصمیم گیری کنند.

منظور تاثیر گرفتن از فضای موجود نیست. می‌خواهم بگویم اگر آقای هاشمی تردید دارند به این دلیل است که مردم هم تردید دارند. زمانی است یک شخصیت سیاسی دودل نیست اما مردم مردد هستند، خب طبیعی است آنها رفتار مردم را زیر نظر می‌گیرند تا بهترین تصمیم را بگیرند. زمانی هم کل فضای عمومی اعم از نخبگان و توده‌ها و سیاستمداران، همگی شبیه هم هستند و به یک مساله مشترک فکر می‌کنند. فضای جامعه هنوزبه طور کامل انتخاباتی نشده است لذا طبیعی است این تردید در تصمیم گیری‌ها تاثیر بگذارد.اعتقاد دارم آقای هاشمی هنوز مردد هستند و اینگونه نیست که تصمیمی گرفته باشند و نخواهند آن را علنی کنند. رئیس دولت اصلاحات منتظر است ببیند آقای هاشمی چه تصمیمی خواهند گرفت و از سوی دیگر آقای هاشمی هم اعلام نظر نکرده اند.

* اصلاح طلبان دیگر اما اعلام حضور کرده‌اند.

** در اصلاح طلبان تمام کسانی که باید کاندیدا می‌شدند، شده اند. با اینهمه تمام افرادی که نامشان مطرح است یا اعلام حضور کرده اند، همگی منتظر تصمیم نهایی آقای هاشمی هستند چراکه ارتباطات آقای هاشمی با مولفه‌های قدرت خیلی بیشتر از شخصیت‌های دیگر است و با زیر و بم ماجراهای مختلف آشنایی دارند.

* بهترین تصمیم اصلاح طلبان چیست؟

** اعتقاد دارم حضور آقای هاشمی بهترین تصمیمی است که اصلاح طلبان می‌توانند بگیرند.

* برای رقابت با کاندیدای دولت هم آقای هاشمی بهتر هستند؟

** اگر آقای احمدی نژاد 8 سال رئیس جمهور نبود، بعید بود آقای هاشمی در این شرایط می‌توانست خیلی در جذب آرا موفق باشد اما واقعا برای ساماندهی شرایطی که در آن هستیم، هیچکس جز آقای هاشمی توان ندارند.

* یعنی اصلاح طلبان و آقای هاشمی فقط به این دلیل با اقبال روبه رو هستند که آقای احمدی‌نژاد 8سال بر سر کار بوده است؟

** اصلا منظورم این نبود. می‌خواهم دلیل و چرایی حضور اصلاح طلبان را روشن کنم. آنها تنها به این دلیل پا به عرصه گذاشته‌اند که واقعا مشکلات اقتصادی زیاد شده است. موضوع مراقبت از منافع ملی در میان است. همین دلیل برای جریان اصلاحات کافی است تا وارد فضای انتخاباتی بشوند.

* برخی از اصلاح طلبان هم هستند که خیلی با نظر شما موافق نیستند.

** بیشتر جوانانی که فعالیت سیاسی می‌کنند موافق نیستند. فعالیت تبلیغاتی انتخابات را معمولا جوانان انجام می‌دهند. اینکه اموری مانند دعوت چهره‌های احزاب، پخش تراکت و سخنرانی‌ها و برگزاری میزگردها و ... انجام بدهند. ایجاد انگیزه فعالیت برای بخشی از همین جوانان کار سختی است. همین که بحث بزرگان به میان آمده است، نوعی دلگرمی به وجود آمده است و از همین دلگرمی می‌توان برای هماهنگی بیشتر استفاده کرد.

* اتفاقا اصولگرایان سنتی که در میان سیاسیون اسم و رسمی دارند، همگی پیشنهاد می‌دهند یا اصرار می‌کنند که اصلاح طلبان حتما بیایند و خودشان را کنار نکشند.

** در گفتن این حرف خیلی با هم همرای و هم نظر نیستند و نکته دیگر اینکه چنین پیشنهادی، پیشنهاد همه اصولگرایان نیست.

* امکان چرخش دولت به آقای ولایتی وجود دارد؟

** خیلی بعید می‌دانم.

* حتی اگر آقای محصولی و ولایتی رابطه خویشاندی داشته باشند؟

** آقای ولایتی شخصیت خاص خودشان را دارند و بعید می‌دانم بخواهد تحت تاثیر رفتار دولت قرار بگیرد. آقای محصولی هم خیلی جایگاه خاصی بین مردم ندارند. همین مساله در مورد آقای باهنر هم صدق می‌کند و فکر نمی‌کنم در میان مردم خیلی محبوبیت داشته باشند. به هر حال آقای باهنر نمی‌تواند دست خود را از حمایت‌های بی دریغی که از احمدی نژاد داشت، دور کند. طبعا مردم به این نکته فکر می‌کنند که آقای باهنر در بخشی از اتفاقاتی که در کشور افتاد نقش داشتند. نمی‌توانند از خودشان سلب مسئولیت کنند یا بگویند ما آقای احمدی نژاد را نمی‌شناسیم و الان کاری با دولت نداریم.

* دلیل تعدد کاندیداهای اصولگرا را چه می‌دانید؟

** اصولگرایان فکر می‌کنند وقتی آقای احمدی نژاد رئیس جمهور شده است، آنها چه چیزی کم دارند که رئیس جمهور نشوند. آنها احساس می‌کنند سابقه بیشتری دارند و به یک جمع بندی می‌رسند و در نهایت اعلام حضور می‌کنند. نکته دیگر اینکه بتوانند به نفع هم کنار بروند و رای خودشان را برای هم جمع کنند. مساله دیگر اینکه برای حضور در دولت آینده اعلام موجودیت می‌کنند. آقای قالیباف در آن دوره گذشته رای نیاورد ولی شهردار شد. مساله دیگر که شاید بدبینانه هم باشد این است که می‌خواهند در کارنامه‌شان کاندیداتوری ریاست جمهوری هم باشد. مساله‌مهم دیگر این است که اساسا به وحدت نمی‌رسند.

* اگر کاندیدای حداکثری اصلاح طلبان به صحنه بیاید، امکان دارد دولت و اصولگرایان یک جناح شوند ؟

** انتخابات حداقل سه قطبی برگزار می‌شود.

* اگر قبول کنیم که جبهه پایداری و دولت به هر حال خیلی از هم جدا نیستند، نمی‌توان به این موضوع فکر کرد که امکان دارد در صورت حضور کاندیدای حداکثری اصلاح طلبان، دولت و جبهه پایداری و دیگر اصولگرایان با هم به یک توافق برسند؟

** به نظر من جبهه پایداری و دولت خیلی با هم فاصله ندارند. فکر می‌کنم آنها تلاش می‌کنند برای انتخابات یکی شوند. از طرف دیگر آنها به شدت با آقای هاشمی یا خاتمی زاویه دارند و از این جهت تلاش می‌کنند به هر ترتیبی که شده سعی کنند هیچ کدام از این دو پیروز نشوند. شخصیت‌هایی مانند باهنر، قالیباف، پورمحمدی، متکی یا رضایی و ... به هیچ وجه حاضر نیستند با دولت ائتلاف کنند لذا بعید می‌دانم حتی اگر اصلاح طلبان با آخرین توان حضور داشته باشند، چنین اتفاقی بیفتد و انتخابات دو قطبی شود. فرض کنیم دولت با دیگر اصولگرایان ائتلاف کنند، شما فکر می‌کنید آیا دولت حاضر است روی آقای قالیباف یا رضایی اجماع کند؟ خیر، آنها می‌گویند در صورتی ائتلاف می‌کنیم که کاندیدای ما مثلا آقای مشایی یا ثمره‌هاشمی باشد.

* مشخص‌ترین و بارزترین شخصیت اصولگراها کدام هستند؟

** آقای قالیباف و ولایتی بهترین گزینه هایشان هستند و بقیه خیلی جدی نیستند. در میان دولتی ها، آقایان مشایی و نیکزاد یا ثمره هاشمی احتمال زیادی برای معرفی دارند. البته نام آقای جلیلی هم مطرح است که خیلی نمی‌توانم با اطمینان در مورد آن صحبت کنم.

* اگر آقای قالیباف بهترین گزینه‌‌ای است که اصولگرایان می‌توانند معرفی کنند، در بهترین حالت چقدر اقبال دارد؟

** بستگی به چگونگی حضور اصلاح‌طلبان دارد. در یک جمع‌بندی کلی آقای قالیباف شانس بیشتری دارد، در تهران کار کرده‌اند، ستادهای تبلیغاتی‌اش فعال (غیررسمی) بوده‌اند اما اگر آقای مشایی کاندیدا شود و تائید شود فکر می‌کنم رای بالایی دارند.

* دولت برای انتخابات چه خواهد کرد؟

** دولت کار خودش را کرده است. جلسات مختلفی گذاشته‌اند، از برنامه‌های جشن استادیوم آزادی باز هم قرار است گرفته شود که البته بعید می‌دانم خیلی بگیرد چراکه دولت در شرایط موجود منتقدین جدی‌ای دارد.

* اساسا فاصله گرفتن آقای احمدی نژاد از اصولگرایان چه سودی برای او به همراه داشت؟

** همین که آقای احمدی نژاد در دور اول حاضر نشد با کسی ائتلاف کند، برای او برد محسوب می‌شود. این مساله برای او کافی است تا احساس کند بیشترین محبوبیت را در کشور دارد.

* الان به صورت مشخص دولت در انتخابات پیش رو چه خواهد کرد؟

** کاملا روشن است که آقای احمدی نژاد دوست دارند در صحنه بمانند. بدیهی است برای حفظ قدرت تلاش خواهد کرد.

* فرض کنید 4نفر عضو یک خانواده ماهیانه یک میلیون تومان درآمد دارند. فکر نمی‌کنید دولت خیلی روی آنها حساب باز کرده است؟

** قبول دارم، حرف شما را رد نکرده ام. بحثم بیشتر بر آن سوی ماجراست که دولت خودش به خوبی می‌داند که در همین 44هزار تومان مشکل تامین دارد اما شعارهای بالاتر از این مبلغ را نیز می‌دهد.

* با این طرح‌های مختلف که مسکن مهر یکی از آنهاست شما معتقدید تازه باید به سال اول دولت نهم بازگردیم و از آنجا آغاز کنیم؟

** این بحث از آنجا آغاز شد که گفتم دولت آینده در بحث‌هایی مثل مسکن مهر و یارانه‌ها با مشکلاتی روبه‌روست. تاثیر برنامه‌های دولت‌های نهم و دهم در همه زمینه‌ها خودش را نشان خواهد داد که یکی از مثال‌های آن مسکن مهر بود که حتی در کاهش قیمت خانه‌ها هم نقشی نداشت. از این جهت شاید بتوان گفت چندسال باید به عقب بازگردیم و مشکلات را از پایه دوباره حل کنیم. نیازهای مردم کشور را می‌شناسم. در سه استان خراسان بزرگ، تهران و خوزستان معاون استاندار بوده ام. آشنایی ام با کشور به لحاظ تجربه‌‌ای است که در این زمینه دارم. به همین دلیل صراحتا می‌گویم دولت بعد با دشواری‌هایی روبه‌رو خواهد بود.

* برخی اصلاح طلبان اعتقاد دارند بهتر است خود همان اصولگرایان در دولت بعدی تمام تفکر و توانشان را نشان بدهند و اصلاح طلبان وارد انتخابات نشوند چراکه مشکلاتی که در دولت بعد وجود دارد به اعتبار آنها هم لطمه خواهد زد. تحلیل شما از این مساله چیست؟

** این حرف در برخی اصلاح طلبان وجود دارد و نسل جوان تر هم بیشتر از آن حمایت می‌کنند. به هر حال هرکس دولت را در اختیار گرفت باید منتظر انتقادات هم باشد. این مساله‌‌ای عجیب نیست. به هر حال کسی که در قدرت است منتقدینی هم دارد. رئیس دولت اصلاحات مگر کار نکردند؟ فکر می‌کنید کم تخریب شدند؟ آقای هاشمی را کم تخریب کردند؟

* اگر قرار باشد جمله‌هایی نظیر «اگر فلان اتفاق بیفتد» و «اگر فلانی بیاید» و ... را کنار بگذارید و پیش بینی تان را از انتخابات بگوئید، چه می‌گوئید؟

** آقای هاشمی رفسنجانی خواهند آمد و انتخابات پرشوری هم برگزار می‌شود.

* با چه میزان مشارکت؟

** احتمال می‌دهم چیزی حدود 70درصد مردم شرکت کنند.

* در این صورت پیروز انتخابات کیست؟

** اگر آقای هاشمی باشند که پیروز انتخابات ایشان هستند. خود جناح راست هم می‌داند اگر آقای هاشمی در انتخابات حضور داشته باشد، معادلات تغییر خواهد کرد و برنده انتخابات هم ایشان هستند اما دوست ندارند آن را به زبان بیاورند. همین الان می‌گویند حضور آقای هاشمی معادلات را بهم می‌ریزد. معنی این حرف چیست؟ معادلات که الکی به هم نمی‌ریزند. کسی که معادلات را به هم می‌ریزد یعنی می‌تواند پیروز انتخابات باشد.

* فکر می‌کنید اگر آقای هاشمی بیاید افرادی مثل آقای ولایتی و قالیباف و حدادعادل کنار بکشند؟

** احتمال می‌دهم آقای ولایتی یا حداد کنار بکشد اما آقای قالیباف را بعید می‌دانم بنابراین ارزیابی ام این است که انتخابات حداقل سه قطبی برگزار خواهد شد. بخشی از نیروهای اجتماعی نمی‌گذارند آقای قالیباف کنار بکشد. از این جهت انتخابات حداقل سه قطبی است. یک قطب اصلاح طلبان هستند و دو قطب دیگر اصولگراها هستند.

* کدام‌یک به سود اصلاح طلبان است؟

** قطعا سه قطبی به سود اصلاح طلبان است. انتخابات دو قطبی رقابت سنگینی برای اصلاح طلبان به همراه خواهد داشت.

* همزمانی انتخابات شوراها و ریاست‌جمهوری چطور، در افزایش مشارکت تاثیر دارد؟

** کسانی که برای شوراها می‌آیند فقط به شوراها رای می‌دهند و این مساله خیلی در مشارکت تاثیری ندارد.

* کسانی که برای شوراها می‌آیند برای ریاست‌جمهوری هم رای می‌دهند.

** تجربه انتخابات مجلس خبرگان و مجلس پیش روی ماست. میزان رای اینها مساوی نبود. انتخابات اصلا اینجور نیست که مردم برای انتخابات ریاست‌جمهوری بی تفاوت باشند و در خانه بمانند و حالا که می‌خواهند برای شوراها می‌آیند، رای ریاست جمهوری را هم بیندازند. این کار برای کم شدن تعداد انتخابات انجام شد.

* واقعا هیچ تاثیری ندارد؟

** بعید می‌دانم. ما هر سال یک انتخابات برگزار می‌کنیم. یکبار خبرگان، یکبار مجلس، یکبار ریاست‌جمهوری و یکبار شوراها. الان دو سال یکبار شده است. مجلس و مجلس خبرگان با هم ، شوراها و ریاست جمهوری هم با هم برگزار می‌شود. دو سه دوره مسئول برگزاری انتخابات بوده ام. دوره دوم دولت آقای هاشمی یا انتخابات مجلس در استان خراسان را به صورت اجرایی برگزار کرده ام. اعتقاد دارم کار خوبی انجام شده است. تصمیم رای دادن یا ندادن به ریاست جمهوری سیاسی است. انتخابات شوراها به مدیریت شهر و روستا بستگی دارد و مردم شرکت می‌کنند اما مانند ریاست جمهوری شرکت در سرنوشت تلقی نمی‌شود.

* آقای احمدی نژاد بعد از اتمام دوره شان چه می‌کنند؟

** بهترین کاری که می‌تواند انجام بدهد همان تدریس دانشگاه است اما واقعیت آن است که به راحتی از قدرت کنار نمی‌کشد و تمام تلاشش را خواهد کرد تا قدرت خود را از طریق نزدیکانش حفظ کند .

* در برخی از شهرها حرف از مشایی است. دلیل آن چیست؟

** شما آدمی را در نظر بگیرید که خیلی کم حرف بزند و هر جمله‌‌ای هم که بگوید از چند طرف او را مورد نقد شدید و حتی حمله قرار بدهند. آقای مشایی هم از این نکته استفاده می‌کند. با تمام این احوال هوشمندی او را نمی‌توان نادیده گرفت. می‌داند چه کند. نبض جامعه را می‌داند و بلد است چگونه در مقابل نقدها خودش را نشان بدهد تا محبوبیت به دست بیاورد. جوری برخورد می‌کند که انگار همه در مقابل او هستند. همین رفتار و تبلیغات در انتخابات تاثیرگذار است و باید منتظر ماند و دید در انتخابات پیش رو چه اتفاقی رقم خواهد خورد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات