تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۰۲:۲۷  ، 
کد خبر : ۲۶۷۰۸۸

تکثير سلولي القاعده


سرويس خارجي: خشن ترين گروه تروريستي جهان،اردوگاه بزرگ خود را در شمال آفريقا در«بنغازي» و مناطق مهم ديگري از شرق ليبي برپا کرده است.القاعده که همچنان در بخش هايي از خاورميانه، آسياي شرقي و مرکزي و نيز غرب آفريقا از حمايت هاي مالي ، لجستيک و تسليحاتي برخي کشورهاي ثروتمند خليج فارس برخوردار است، حال با سيطره بر منابع نفتي شرق ليبي و فروش نفت، به استقلال مالي هم رسيده است و امکانات گسترش نفوذ القاعده از اين منطقه، مي‌تواند بخش هاي بزرگي از جهان را متاثر کند و به همين رو،بايدازحالا زنگ هاي خطررا به صدا در آورد.بهتر است ايجاد بزرگترين پايگاه القاعده درليبي را با حساسيت ويژه مورد توجه قرار دهيم.

درغرب قاره آفريقا و خاورميانه عربي،الجزاير،تونس، مغرب،نيجريه،ازجنوب : سودان،چاد ومالي واز شرق و جنوب شرق مصر تا اوگاندا و کنيا و حتي سنگال، حوزه نفوذوميدان عمليات تروريستي شبکه القاعده است.درغرب آسياهم اکنون سوريه،عراق ، لبنان، يمن وحتي فلسطين را در بر مي گيرد و در آسياي مرکزي و قفقاز نيز به اعتقاد ناظران منطقه اي،بسترهاي لازم براي نفوذاين شبکه تروريستي وجوددارد.علاوه برهندوپاکستان،منطقه آسياي شرقي نيزازسوي افراط گرايان سلفي وگروه‌هاي نزديک به القاعده موردتهديدقراردارد؛بطوري که اخيرابزرگترين گردهمايي و همايش جريان‌هاي سلفي تندرو در اندونزي برگزار شد که در آن شعارها و بيانيه هاي خشونت آميز عليه ساير مذاهب اسلامي انتشار يافت.

اهميت مساله

ايجاد يک پايگاه بزرگ درمنطقه‌اي ثروتمندازليبي، ابتدا مي‌تواند سراسراين کشور را ببلعد و در ادامه بابدست آوردن منابع بزرگ مالي ناشي ازفروش نفت به بازارجهاني،دست اين جريان رابراي حمايت ازگروه هاي هم سلک و هم سو باز بگذارد.اهميت موضوع از آنجاست که:

1- ليبي ازبزرگترين توليدکننده‌هاي نفت جهان است وبزرگترين ميدان هاي نفتي نيزدرشرق اين کشور، محل استقرار پايگاه هاي القاعده است‌.

2- منابع مالي جديد به القاعده اين امکان رامي‌دهدکه گروه هاي تروريستي رادرنقاط مختلف جهان حمايت کند .

3- مردم شرق ليبي که اکنون تحت سيطره القاعده هستند،عمدتا ثروتمندبوده ودرعين حال به شدت تعصبات مذهبي افراط گرايانه دارند،بنابراين اين منطقه مي تواندبه يک کانون بزرگ حمايت ازتروريسم در جهان تبديل شود.

4- تسلط القاعده برسراسرليبي،جهان رابا حکومت جديدي روبه خواهدساخت که مي‌تواندبعدازطالبان، دومين دولت افراطيون تلقي شود.

5- قدرت القاعده درليبي مي تواندبه سرعت الجزاير،تونس،مغرب ونيزمصرراتحت تاثيرقرارداده و زمينه هاي تشکيل دولت تندروها رادراين کشورها فراهم کند.

6- درصورت تشکيل دولت القاعده،بخش‌هاي مهمي ازجهان به سمت ناامني وبي ثباتي بيشترمي رود. 7-پاي مافياي بين المللي به اين منطقه بازخواهد شدودرنتيجه مقابله وسرکوب آن دشوارترمي شود.

8- درصورت اشاعه اين جريان درمنطقه،بويژه اگردولت القاعده تشکيل شود،تصميم گيري جهاني براي برخوردبااين تشکيلات،بسياردشوارترازچيزي خواهدشدکه دربرابرطالبان افغانستان صورت گرفت.

تحرکات القاعده

1- آفريقا

کارهمين حالاهم دشوارشده است. درمصر،ارتش اين کشورعلاوه برالتهابات داخلي،با القاعده درصحراي سينادرگيراست.درنيجريه گروه وابسته به القاعده به رهبري«بوکوحرام»،کشورهاي مالي،چادوحتي سنگال راتهديدمي کند.جنگجويان اين گروه درآخرين اقدام حدود300دختردبيرستاني رادرنيجريه ربوده وبه چاد منتقل کردندواطلاعي ازآنان دردست نيست.گروه«وحدت وجهاد»درغرب آفريقافعال شده وشاخه القاعده مغرب عربي به آن حدازقدرت نظامي دست يافته که سال گذشته براي کمک به گروه هاي هم کيش خوددر مالي،نيروي کمکي اعزام کرد.فرانسوي‌هابراي سرکوب اين گروه‌هانظاميان خودرابه مالي گسيل کردند، اماهنوزتوفيقي نيافته اند،بويژه آنکه مقامات بين المللي بااذعان به اينکه القاعده همچنان به جذب نيروادامه مي‌دهد،بي نتيجه بودن عمليات نظامي فرانسه درمالي راتاييد کردند.

«مختاربلمختار»الجزايري تبار،از خطرناکترين عناصرالقاعده درشمال آفريقاکه سابقه نبردباشوروي رانيزدارد،سال گذشته به مالي رفت و ظاهرا ارتش فرانسه براي کشتن اوتلاش زيادي کردو ارتش چادهم خبردادکه اوراکشته،امااين متحد«ايمن الظواهري»درمارس2014يک پيام صوتي منتشرکرد که درآن گروه هاي تروريست ضدسوري رابه دليل درگيري با يکديگر،سرزنش مي کردوآنان رابه اتحاد فرامي خواند که اين امرنشان مي دادمختارزنده است وبعدهم خبررسيدکه به ليبي رفته وبه همقطارانش دراين کشور پيوسته است.

درسومالي هم گروه«الشباب» جولان مي دهد و به صورت شناور از سوريه و عراق تا ليبي و از آنجا تا قلب آفريقا درحرکت است .اين گروه که درمرکز وجنوب سومالي متمرکزاست، ازمتحدان القاعده درآفريقا محسوب مي شود. اعضاي اين گروه درمناطق تحت حاکميت خود، قوانين سخت به ظاهر اسلامي را حاکم کرده اند؛ضمن آنکه جنگجويان اين گروه،درنبرد،کنار نيروهاي القاعده در يمن حضور دارند.

2- خاورميانه

درعراق،اگرچه گروه تروريستي «داعش» با دولت درجنگ رسمي است،اما اين گروه از زيرشاخه‌هاي القاعده است. اين گروه را«ابوبکرعمرالبغدادي» پايه گذاري کرد که از مريدان«اسامه بن لادن» و متحد «ابومصعب الزرقاوي» بود.درسوريه نيزالقاعده وگروه‌هاي متحد آن ازجمله«جبهه النصره»،داعش و چندين گروه کوچک سرگرم جنگ بادولت اسدهستند.اگرچه دربرهه هايي ازجنگ40ماهه اخيرسوريه،آنها درمقابل هم قرارگرفته ودست به کشتاريکديگر زده اند،اماعمده اين گروه ها ازطريق شبکه مخوف القاعده تامين مالي وتسليحاتي مي شوندو«ظواهري» نيزتلاش زيادي کرده تاآنان راازاختلاف ودرگيري بازدارد.

3- آسياي مرکزي و شرق آسيا

درشرق آسيا هم القاعده دو پايگاه مهم، يکي دراندونزي وديگري درفيليپين دارد. گروه «جماعت اسلامي» دراندونزي مستقراست و گروه«ابوسياف» هم در فيليپين که هدف ابوسياف، تشکيل يک دولت مذهبي در جزاير «ميندانائو» و «سولو» است.اين گروه ها در هفته هاي گذشته يک همايش سراسري دراندونزي برپا کردند که محوريت آن، دگرستيزي مذهبي، و برايجاد تفرقه ميان فرقه‌هاي مسلمان متمرکز بود.در آسياي مرکزي و قفقاز نيز بستر براي رشد و اشاعه تفکر افراط گري، هم به لحاظ نظري و هم نظامي، فراهم است؛ بطوري که اتباع اين مناطق، هم اکنون در سوريه،عراق، يمن و ليبي حضور فعال داشته و در رده هاي فرماندهي نيز به کار گرفته مي‌شوند‌.

4- شبه قاره هند

پيش ازتولد القاعده در افغانستان، تفکر افراط گرايي درشبه قاره هند وجود داشت و بعد از قرن‌ها منازعه با اديان و مذاهب ديگر، با تاسيس حوزه علميه «ديوبند» گام اول در اشاعه افراط گرايي از طريق مدارس وابسته به آن برداشته شد. «شاه ولي الله دهلوي» متاثرازافکار«ابن تيميه»وبا تفکرات دگرستيزي مذهبي،به توسعه نفوذ افکار خود در منطقه بزرگي شامل هند، پاکستان، بنگلادش ، افغانستان و سريلانکا پرداخت و شايد مهمترين گروه هاي ايجاد شده توسط اين مکتب را بتوان گروه هاي تندرو و افراطي «جهنگوي» و «سپاه صحابه» در پاکستان دانست.با اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروي و هجوم داوطلبان نبرد با ارتش شوروي، تفکرمکتب ديوبندي ، محلي براي خودنمايي يافت، تا جايي که بعدها در پيوند با وهابيت، گروه طالبان و تشکيلات القاعده در افغانستان متولد شد.

القاعده در 3 دهه

براي بررسي القاعده شعبه شبه جزيره عربستان، بايد به دهه 80 ميلادي بازگرديم؛ زماني که اسامه بن لادن براي نبرد با ارتش سرخ در افغانستان، ابتدا به پاکستان رفت.او با تفکر وهابيت وارد منطقه‌اي شد که علما و مريدان آن به مکتب ديوبندي گرايش داشتند. بنابراين يک اتفاق تاريخي مي افتد؛ القاعده وارد ادبيات سياسي جهان مي شود. آنها به کمک طالبان که از نظر عقيدتي در مدارس علوم ديني شبه قاره تربيت شده بودند و تحت نظارت سازمان اطلاعات ارتش پاکستان(آي.اس.آي)آموزش نظامي ديده بودند، رفتند و سرانجام توانستند اولين حکومت اسلامي مورد نظر خود را بعد از پايان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ، در اين کشور تشکيل دهند.همزمان، القاعده شمال آفريقا هم در الجزاير در حال شکل گيري بود.دهه90ميلادي قرن بيستم وناآرامي هاي الجزاير،گروه هاي افراطي رابا القاعده بن لادن پيوندمي دهد.

لشکرکشي آمريکا به افغانستان در 2001 و سقوط دولت طالبان، نه تنها به از ميان رفتن ساختار تشکيلاتي القاعده منجر نشد، بلکه هسته هاي پراکنده را به مين هايي در سراسر منطقه تبديل کرد.به اين ترتيب،اولين کشوري که توانست بعدازافغانستان ميزبان القاعده باشد،عراق بود که درسال2003 به اشغال آمريکايي ها درآمد و آنان به بهانه مبارزه با اشغالگري به اين سو روانه شدند .آنان دو نبرد بزرگ درسالهاي 2004 و 2005 را در فلوجه، به جهنمي براي سربازان و نظاميان آمريکايي تبديل کردند.

با اينکه آمريکايي ها تا سال 2011 ،هنگام خروج از اين کشور، تمام نيروي خود را براي نابودي يا مهار القاعده بکار بردند، اما هرگزنتوانستنداين گروه مخوف راازعراق برانند. درمقابل،القاعده اگرچه آمريکايي هاراآزارداد،اماموفق به برپايي حکومت مورد نظر خود در عراق، همانند آنچه در افغانستان رخ داد، نشد.اگرچه خاستگاه القاعده عربستان است،اما القاعده عربستان درژانويه2009ودرپي ادغام دوگروه ازپيکارجويان سني دريمن و عربستان اعلام موجوديت کرد.

اين گروه جديد،هدف خودراسرنگوني رژيم هاي يمن وپادشاهي عربستان و تاسيس خلافت اسلامي اعلام وسوگنديادکردکه به تاسيسات واهداف غربي هاونيروهاي خارجي درمنطقه حمله کند.ازسال2010 باوقوع تحولات جديددرخاورميانه وشمال آفريقا،القاعده دايره فعاليت تروريستي اش را ازعراق به ليبي، يمن و مصر گسترش داد که از اين کشورها ، يمن به کشوري جنگ زده تبديل و ليبي عملا دو پاره شده و بخش‌هايي از مصر نيز توسط القاعده ناآرام است.اما به غير از اين کشورها، سوريه از سال 2012 به جولانگاه انواع گروه هاي وابسته به القاعده تبديل شده است. از سراسر جهان، هزاران جنگجوي داوطلب به اين کشورآمدندوسوريه راکه به يکي ازاعضاي مهم محورمقاومت ضد صهيونيستي معروف شده بود،به ويرانه اي تبديل کردند.

اکنون درسوريه گروه‌هاي«النصره»،داعش وده ها گروه ديگروابسته به القاعده،سرگرم جنگ هستند.درعراق،القاعده شاخه عراق وداعش،دولت مرکزي بغدادرا آزارمي دهندوهم اکنون بخش هايي ازفلوجه رادرکنترل خود دارند.درليبي،القاعده شمال آفريقا،شرق اين کشوررابه تصرف خوددرآورده وباتسلط برمنابع نفتي،وابستگي مالي خودرابه دولت‌هاي ثروتمند منطقه کاسته است.درسومالي،گروه الشباب،اززيرشاخه هاي القاعده حضوردارد که هنوزمعلوم نيست آيا آنها با راهزنان دريايي سومالي ارتباطي دارنديا نه؟! درچاد،مالي ونيجريه نيزالقاعده به رهبري افرادي چون «ابومصعب الودود»،بوکوحرام ومختار بلمختار،فعاليت هاي خودراتشديد کرده اند.

آنها درسال هاي اخيردر بيشترکشورهاي آفريقايي از سودان تا کنيا واوگاندا،عمليات تروريستي انجام داده‌اند.در اندونزي و فيليپين در شرق آسيا نيزرد آنان ديده مي شود. گروه جماعت اسلامي اندونزي وابوسياف فيليپين قصد دارند دولت اسلامي خود را تاسيس کنند و تفکرات دگرمذهب ستيزي دراين مناطق به شدت گسترش مي يابد.هسته ها و کلني‌هاي القاعده در سراسر منطقه وسيعي از آسيا و آفريقا پراکنده است و تازه ترين خبرها حکايت از آن دارد که براي جنگ در روسيه هم آماده مي شوند.جنگجويان چچن و قفقازي، سال ها در افغانستان، عراق، سوريه ، ليبي و يمن جنگيده و آبديده شده‌اند.آنان امروز براي جهان به يک مساله تبديل شده‌اند.

يکپارچگي القاعده دربخشي ازاين منطقه بزرگ ، مي‌تواند جهان را بطور جدي تهديد کند. ضمن آنکه تصميم گيري براي عمليات نظامي عليه اين گروه نيز سخت و دشوار خواهد شد.از طرفي، پخش اين نيروها و تکه تکه شدن آنان در نقاط مختلف و در قالب گروه ها و تشکيلات زير زميني نيز همچنان يک خطر جدي براي امنيت جهاني خواهد بود و هزينه گزافي را به جامعه جهاني تحميل مي کند.با همه اين اوصاف ، القاعده را نمي توان يک گروه تروريستي خاورميانه اي صرف معرفي کرد، القاعده، شاخه اروپا و آمريکا هم دارد. اعضاي اروپايي و آمريکايي القاعده که ماه ها در سوريه حضور داشته‌اند، به ليبي رفته اند، در يمن جنگيده اند و درعراق نيز شمار قابل توجهي از آنان که در نبرد هستند، مردان و زناني هستند که هرکدام يک بمب متحرک تلقي مي شوند‌.

اين يک واقعيت است که بيشتر کارشناسان غربي اعتقاد دارند غربي ها در بحران سوريه و ليبي تحليل درستي از اوضاع جاري نداشته اند.آنها هنوز هم در بحران سوريه از گروه هاي موسوم به جهادي حمايت مي کنند و از همکاري لازم با دولت عراق در جنگ با تروريسم طفره مي روند.اوضاع به گونه اي است که القاعده در حال تکثير سلول هاي خود است و گويا جهان در خواب زمستاني به سرمي برد!

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات