تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۳ - ۰۲:۲۶  ، 
کد خبر : ۲۶۷۹۹۷

محور ضدهژمون ایران، روسیه و چین


سرویس خارجی: چهارمین نشست سران سازمان «کنفرانس تعامل و اقدامات اعتمادساز در آسیا» در چین برگزار شد. این سازمان یک مجمع چند ملیتی است که به پیشنهاد «نورسلطان نظربایف» رئیس جمهوری قزاقستان با هدف افزایش همکاری‌ها برای صلح، امنیت و ثبات درآسیا تشکیل شده است. مطابق با اساسنامه این سازمان، بین صلح، امنیت و ثبات در آسیا با دیگر نقاط جهان ارتباط نزدیکی وجود دارد. 24 کشور از جمله روسیه، چین، ایران و ترکیه عضو کنفرانس هستند.

8 کشور و 4 سازمان بین المللی نیز به عنوان ناظر در آن حضور دارند. در این بین آنچه اجلاس اخیر را از اهمیت برخوردار کرد، وقوع بحران اوکراین و تشدید تنش میان روسیه و آمریکاست. به همین دلیل نیز دیدار و گفتگوی دکترحسن روحانی رئیس جمهور ایران با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه و«شی جین پینگ» رئیس جمهوری چین در جریان این نشست، از اهمیت زیادی برخوردار بود و یکباردیگر زمزمه‌های شکل گیری یک محور ضد هژمون را قوت بخشید.

هژمون و ضدهژمون‌گرایی

روابط موجود میان کشورهای ایران، روسیه و چین از منظر همکاری های فزاینده در آینده و احتمال ائتلاف یا اتحاد این سه کشور در قبال یکجانبه گرایی‌های ایالات متحده، در قالب هژمون و ضدهژمون گرایی قابل تعریف است. بر این اساس، از یک سو ایران، چین و روسیه به عنوان کشورهایی در نظر گرفته شده اند که هر یک در مناطق خاص خود از موقعیت یک ابرقدرت منطقه ای برخوردار هستند و از سوی دیگر، به نقش مداخله گر ایالات متحده و تضاد منافع سه کشوریادشده در حوزه نفوذ خود با واشنگتن پرداخته شده است.

در نظام تک قطبی سلسله مراتبی فعلی، امریکا با توجه به داعیه و انگیزه هژمونی جهانی و تعریف فراملی که از منافع و امنیت ملی خود دارد، به طرح استراتژی اقدام نظامی پیشگیرانه در پرتو جهان بینی مبتنی بر دوانگاری تضاد میان خیر و شر پرداخته است و در این راستا سیاست خارجی خود را بر محو نیروها و کشورهایی که به منزله قدرت های منطقه ای مطرح هستند، تنظیم کرده است.از نظر واشنگتن،هراندازه رفتارهژمون های منطقه ای مستقل تر باشد، به همان اندازه آنها برای منافع ایالات متحده خطرناک ترند و باید تحت فشار بیشتری قرار گیرند.

بر این اساس، ایران در خاورمیانه، چین در آسیای شرقی و روسیه در آسیای مرکزی و قفقاز، داعیه هژمونی منطقه ای دارند.ازاین رو می توان چنین عنوان کردکه هریک ازاین کشورهادرحوزه ای مجزا قرارگرفته ومنافع هریک ازآنهادرمناطق تحت نفوذ دیگری، در مسائل اقتصادی خلاصه می شود و شامل مسائل حیاتی نظامی و امنیتی نمی شود.

اما همین که حضورایالات متحده به عنوان یک بازیگرمداخله گربا خصوصیات یک هژمون تمام عیار به میان می آید، می توان موضعی یکسان را برای هر سه کشور در نظر گرفت. اگرچه شدت و ضعف مواضع هر یک از سه کشورنسبت به امریکا متفاوت است وهریک رویکردی خاص نسبت به ایالات متحده دارند، امادریک نقطه مشخص،می توان اشتراک منافع هرسه کشوررا مشاهده کردوآن هم تعارض با واشنگتن برسرتعیین حوزه نفوذ است.

بی شک هرسه کشورمورد بحث، خواستارایجاد و تثبیت هژمونی خود در مناطقی هستند که درآن قرارگرفته اند وحضور ایالات متحده می تواند از این منظر نوعی تهدید به حساب آید.

به این ترتیب، ساختار نظام بین الملل و نوع رابطه ایران، چین و روسیه با تک قطب آن، حاوی محدودیت ها، فشارهاونگرانی های خاصی برای این سه کشوراست،زیرا در نظام بین الملل به طور معمول، ابرقدرت ها و قدرت های بزرگ با توجه به مقدورات زیاد و محذورات کم، خواهان حفظ وضع موجود هستند و در مقابل، قدرت های متوسط، کوچک و ریزقدرت‌ها که مایل به تغییر وضع موجود هستند، به دلیل مقدورات کم و محذورات زیاد، ناگزیرند که بلندپروازی‌های خود را به شدت محدود کنند. ازاین رو، گاهی برخی از این قدرت‌ها،گام‌هایی درجهت اتحادبایکدیگروایجاد بلوکی ازقدرت درمقابل قدرت بزرگ تر برمی دارند، زیرا یکی از روش های تولید قدرت، ائتلاف سازی و اتحاد قدرت‌های کوچک در مقابل قدرت بزرگ است. بااین تفاسیر،ازیک سو می‌توان به قوت یابی احتمال شکل گیری محوری ضدهژمون از سوی قدرت‌هایی نظیر ایران، روسیه و چین خوشبین بود و از سوی دیگر می توان سیاست‌های ایالات متحده برای تضعیف قدرت‌های منطقه‌ای همانند ایران، روسیه و چین را درک کرد.

ایران - روسیه؛ به سوی اتحاد استراتژیک

ایران و روسیه ازدیربازبه دلیل مجاورت،علائق سنتی، تاریخی و استراتژیک خاصی را درقبال یکدیگر دنبال کرده اند، اما اینک شرایط نسبت به گذشته تغییرات بسیاری کرده است. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، ایران را به عنوان تنها شریک استراتژیک روسیه در غرب آسیا درآورده است. ایران از یک سو امکان دسترسی روسیه به بنادر موجود در آب های خلیج فارس و اقیانوس هند را فراهم و از سوی دیگر، نقش یک حائل رادربخش جنوبی روسیه در مقابل یکجانبه گرایی‌های ایالات متحده ایفا می‌کند. در واقع ایران مانع دست اندازی امریکاواحاطه استراتژیک روسیه ازسمت جنوب است.

روسیه نیزبرای تهران به عنوان مانعی سخت،دربرابرحضورونفوذ قدرت های منطقه ای مانند رژیم اسرائیل وترکیه وفرامنطقه ای مانند ناتو و امریکا در منطقه قفقاز و آسیای مرکزی به حساب می آید که از این دیدگاه با امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران انطباق دارد، چرا که تهران نیز همانند مسکو،مخالف گسترش ناتو به سمت شرق، بسط نفوذ اقتصادی و سیاسی امریکا در منطقه قفقازوآسیای مرکزی و سلطه غرب(به ویژه برمنابع انرژی کشورهای این حوزه) و حذف ایران و روسیه از مسیرهای انتقال انرژی از این منطقه به دنیای خارج است.

اگرچه روند انقباضی اقتصاد روسیه سبب شده است که روسیه برای ادامه حیات اقتصادی خود به کمک های ایالات متحده و سایر کشورهای غربی و نهادهای مالی و پولی بین‌المللی مانند صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی که کنترل آنها در دست امریکا است، وابسته شود، اما همواره این کشور تلاش کرده تا مواضعی ضدغربی اتخاذ کند.همچنین روسیه برخلاف میل امریکا،قراردادهای سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی متعددی با ایران منعقد کرده است.

در زمینه انرژی، همچنان به همکاری خود با ایران ادامه می دهد و توافقات خود با تهران را به نفع منطقه می داند و معتقد است که این روابط به تقویت ثبات در خلیج فارس کمک می کند. در سال 1383، ایران 146 میلیون دلار کالا به روسیه صادر کرد که این رقم در پایان سال 1392، به 316 میلیون دلار افزایش یافت. اگر چه در همین مدت، واردات ایران از روسیه از856میلیون دلار،به 688 میلیون دلار کاهش یافت،اما درفروردین 1393 ایران و روسیه در مذاکرات یک قرارداد 20 میلیارد دلاری نفت در برابر کالا پیشرفت داشتند.

ایران در ازای دریافت مواد غذایی و محصولات غیر نظامی روسی، روزانه نیم میلیون بشکه نفت خام به روسیه صادر خواهد کرد.در حالی که همکاری میان ایران و روسیه در بخش‌های نظامی- تسلیحاتی،انرژی واقتصادی دنبال می شود، واشنگتن به رغم انتقادات بی شمار،هنوزموفق به تغییررفتارروسیه باایران نشده است.البته درمقابل مقاومت روس هادربرابرفشارهای امریکا،ایران نیز در مبارزه با رشد افراط گرایی وحل وفصل اختلافات سیاسی درآسیای مرکزی وقفقاز،مواضعی به سود روسیه اتخاذ کرده است.این مساله نقطه قوتی درروابط بین دو کشور محسوب می‌شود.

ایران - چین؛ از اقتصاد به امنیت

نبود سابقه درگیری میان دو کشور، برآورده کردن نیازهای تسلیحاتی و نظامی ایران از سوی چین و نیاز رو به گسترش چین به انرژی به همراه سرمایه گذاری‌هایی که چین در بخش نفت و گاز ایران انجام داده است،ازجمله نقاط برجسته روابط دو کشوراست. ایران به عنوان تنهاهمراه نظامی وسیاسی ارزنده چین در غرب آسیا،درباره مساله تایوان،نقش عامل بازدارنده استراتژیک رادرمقابل امریکابازی می‌کند.

همچنین ایران به عنوان پایگاهی برای نیروی دریایی چین در منطقه اقیانوس هند و خلیج فارس مطرح است.ایران نیز برای توسعه و گسترش نیازهای انرژی خویش به میزان قابل توجهی از سوی چین حمایت شده است. ارزش واردات گاز چین از ایران به 100 میلیارد دلار می‌رسد که احتمال افزایش آن تا سقف 200 میلیارد دلار، در ازای گسترش سرمایه گذاری های چین در اکتشاف و حفاری سالانه 10 میلیون تن گاز مایع طبیعی به مدت 25 سال، وجود خواهد داشت.در 8 سال دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد وباافزایش فشارهابرایران به خاطر برنامه اتمی،تهران برای جلب حمایت چین، روابط اقتصادی خود را با پکن گسترش داد.واردات ایران ازچین درپایان سال1392به نسبت پایان سال 1383،حدود5 برابرشدوبه 9 میلیاردو600 میلیون دلاررسید.

صادرات غیرنفتی ایران نیزدرهمین مدت،از266میلیون دلار، به 7 میلیارد و 400 میلیون دلار افزایش یافت.چین با برخورداری از رشد به نسبت بالای اقتصادی، احتیاج زیادی به واردات انرژی داردوایران یکی ازتامین کنندگان اصلی انرژی برای آن کشوراست.

با روی کارآمدن دولت دکترحسن روحانی وپس ازتوافق اولیه اتمی میان ایران وقدرت‌های جهانی،درماه های پایانی 1392، واردات نفت خام چین از ایران به بیش از 550 هزار بشکه در روز افزایش یافت که هم سطح دوران پیش از تحریم های دو سال گذشته غرب علیه تهران است.

ایالات متحده بر هر دو کشور ایران و چین فشارهای اقتصادی و دیپلماتیک نسبتاً مشترکی وارد کرده است. هر دو کشور از سوی واشنگتن به نقض حقوق بشر متهم شده اند. با این حال، واشنگتن در مورد چین محتاط تر عمل کرده و با این قدرت آسیایی، سیاست «مشارکت استراتژیک» را پی گرفته است، اما در مورد ایران، ایالات متحده سیاست رویارویی براساس تحریم های اقتصادی را به اجرا گذاشته است.اگرچه این تفاوت، نتیجه قدرت و وسعت چین است، اما به نظر می رسد مسائلی همچون اشاعه احساسات ملی گرایانه و ضد امریکایی در جنوب شرق آسیا، مخالفت چین با جنگ عراق، مساله اعمال نفوذ در غرب اقیانوس آرام، اختلاف نظرهای اقتصادی و مساله تایوان، روابط امریکا و چین را در آینده تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.

با این حال،هر دو کشوربرای استقلال سیاسی وخودمختاری ملی خود،احترام زیادی قائلند و حاضر به پذیرش خواسته های زیاده طلبانه واشنگتن نیستند. از این رو، برخی تحلیلگران، ایران و چین را متحدانی طبیعی به حساب می آورند.

روسیه - چین؛ نظم سیاسی و اقتصادی جدید

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و از میان رفتن تنش های ایدئولوژیک بین پکن و مسکو، روابط روسیه و چین را می توان در ذیل پیمان شانگهای و اهداف اصلی این پیمان جستجو کرد. مطابق با منشور سازمان همکاری شانگهای و بیانیه تاسیس این سازمان، تقویت اعتماد دوجانبه و حس دوستی و همسایگی مناسب میان دولت های عضو،توسعه همکاری موثردرامورسیاسی، اقتصادی،بازرگانی، علم وتکنولوژی، فرهنگ، آموزش، انرژی، حمل و نقل، حفاظت از محیط زیست و سایر حوزه ها، همکاری با یکدیگر برای حفظ صلح منطقه ای، امنیت و ثبات و تشویق ایجاد یک نظم سیاسی و اقتصادی بین المللی جدید که ترسیم کننده دموکراسی، عدالت و عقلانیت باشد، ازجمله اهداف اصلی این پیمان محسوب می‌شود.

ورود روسیه به سازمان همکاری شانگهای، نتیجه طبیعی مذاکرات چین و روسیه در مورد مسائل مرزی و ایجاد اعتماد در زمینه امور نظامی در مناطق مرزی و بسط همکاری استراتژیک میان دو کشور بود.

در واقع مساله امنیت درمناطق مرزی،زمزمه‌های جدایی طلبی برخی نواحی،نفوذ تدریجی امریکا در منطقه، حضور افراطیون مذهبی در آسیای مرکزی، مقابله با قاچاق مواد مخدر، کالا و تسلیحات، ازجمله علائق روسیه برای حضور در سازمان همکاری شانگهای و نزدیکی بیشتر به چین بود.برای چین نیز مسائل امنیتی همچون تضمین تمامیت ارضی و وحدت ملی،مبارزه با احساسات قومی گرایی و ایجاد ثبات در مناطق شمال شرقی و تحکیم امنیت در مناطق مرزی و ایجاد محیط مساعد در اطراف، به همراه منافع و ملاحظات اقتصادی، تامین انرژی و رد یکجانبه گرایی امریکا، در صدر مناسبات این کشور با روسیه قرار دارد.نقطه مشترک در روابط روسیه و چین را می توان در مسائل امنیتی وحضور روزافزون ایالات متحده در آسیای مرکزی جستجو کرد.

در واقع اتخاذ سیاست یکجانبه گرایی از سوی دولتمردان کاخ سفید و عدم لحاظ کردن منافع دیگر کشورها در منطقه، روابط روسیه و چین را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. از این رو روسیه و چین، ضمن مخالفت با سیاست های یکجانبه گرایانه امریکا، خواهان چند قطبی شدن و اتخاذ سیاست‌های چند جانبه گرا هستند.درهرحال، به رغم آنکه ایران، مشکلات و مسائل ناشی از انقلاب و ویرانی‌های جنگ تحمیلی را از سر گذرانده ودرمسیر پیشرفت گام برمی دارد، همچنان با ایالات متحده امریکا،تعارضات ساختاری و ایدئولوژیک بسیاری دارد. از این رو به عنوان یک قدرت منطقه ای، خود را نیرویی ضد هژمون در مقابل ایالات متحده می داند.

روسیه نیز به عنوان کشوری که بحران های اقتصادی، امنیتی و سیاسی دهه 90 را به لطف درایت «پوتین» از سر گذرانده،اینک درفکرتثبیت هژمونی خوددرمنطقه ودرمیان جمهوری های سابق شوروی است والبته دراین راه با گسترش نفوذ ایالات متحده در منطقه و تبعات حاصل از آن، دست به گریبان است.جمهوری خلق چین نیز اگرچه تا حد بسیار زیادی از مواضع کمونیستی پیشین کناره گرفته و اینک در بازارهای بزرگ دنیا، رقیبی جدی و البته تهدیدی بزرگ برای صنایع و تجارت دیگر ملل ازجمله اروپا و امریکا محسوب می شود،اماهمچنان دربرخی مسائل مهم منطقه ای وجهانی،دارای تعارضات وتضاد منافع با ایالات متحده است.

چشم‌انداز محور ضدهژمونیک

درنگاه نخست، اگر چه ایران و روسیه و چین،هرسه روابط قابل توجه تجاری، یادرموردسوریه، موضع نسبتا مشترکی دارند،اما آنها را نمی توان سه کشور متحد دانست. مداخلات نظامی مسکو در اوکراین و ضمیمه کردن شبه جزیره کریمه به روسیه، اختلافات ارضی چین در دریای جنوب چین و برنامه هسته ای ایران، از مهمترین چالش‌های کنونی سیاست خارجی هر سه کشور هستند، اما هیچکدام از این کشورها از موضع دیگری در این پرونده‌ها حمایت نکرده اند و در بهترین حالت،موضع بی طرفانه داشته‌اند.

با این حال درنگاهی عمیق تر،می توان درمیان ایران،روسیه و چین،ازویژگی هایی همچون عدم تداخل و تضاد منافع در مناطق تحت نفوذ یکدیگر، تعارض با سلطه هژمونیک ایالات متحده، میل و رغبت برای مبدل شدن به هژمونی منطقه ای و برخورداری از تمدن کهن وهمسایگی فرهنگی و تاریخی، به عنوان نقاط اشتراک قابل اتکایی یاد کرد که می‌تواند هر سه کشور را در یک محور استراتژیک و ضدهژمون گردهم آورد.

براین اساس، تمایل ایران و روسیه به برقراری اتحاد استراتژیک و افزایش سطح همکار‌‌های اقتصادی و سیاسی وهمچنین تمایل ایران وچین به گذاراز پیوندهای اقتصادی به شراکت امنیتی،می‌تواند تا حدزیادی مواضع دوکشوررادر قبال هژمون گرایی ایالات متحده آمریکا،هماهنگ و همسو کند.علاوه بر این، تمایل روسیه و چین به برقراری یک نظم سیاسی و اقتصادی جدید در نظام بین الملل نیز می تواند سلطه هژمونیک آمریکا را با چالش های جدی مواجه کند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات