استرداد یک افسر آذربایجاینی توسط مجارستان به جمهوری آذربایجان خشم مقامات ارمنستان را برافروخته است. این افسر آذربایجانی را میل صفراف است که در آوریل 2006 و طی برنامه آموزشی ناتو در کشور مجارستان، یک افسر ارمنستانی را به قتل رساند و در همان کشور محاکمه و محکوم به حبس ابد شد اما سرانجام بعد از شش سال، مجارسان صفراف را به آذربایجان تحویل داد.
هرچند که مجارستان صفراف را به عنوان مجرم تحویل داد اما آذربایجان از او به عنوان قهرمان ملی استقبال کرد. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان، او را در بدو ورود به کشورش مورد عفو قرار داد و روزنامههای باکو به تمجید و تجلیل از او پرداختند. مقامات ایروان، مرکز ارمنستان، نمیتوانستند این نحو رفتار نسبت به قاتل یکی از افسران خود را نادیده بگیرند و بیمعطلبی واکنش تند خود را نسبت به آن نشان دادند.
سرژ سرکیسیان، رئیسجمهور ارمنستان، همزنان برخورد سریع و تند خود را در برابر مجارستان و آذربایجان انجام داد. او بیمعطلی دستور قطع روابط کشور خود با مجارستان را صادر کرد و با انتشار بیانیهای آمادگی کشورش برای جنگ با آذربایجان را اعلام کرد. سرکیسیان در این بیانیه اعلام کرد که ما جنگ نمیخواهیم اما اگر وادار شویم، خواهیم جنگید و پیروز خواهیم شد. ما از قاتلان نمیترسیم، حتی اگر آنها از حمایت رئیس کشورشان برخوردار باشند.
سالها نه جنگ و نه صلح
اقدام علیاف برای عفو صفراف و جشن قهرمانی برای او این نحو پاسخ از سوی سرکیسیان را در پی داشت که در بیانیه خود به طور مشخص انگشت بر عنوان قاتل گذاشت. به عبارت دیگر، اقدام علیاف و بیانیه تند سرکیسیان در بستر چندین سال تنش بین دو کشور انجام شده که نه تنها از زمان استقلال دو کشور از شوروی سابق، بلکه از سالها دورتر از آن و حتی به تاریخی چندصد ساله بازمیگردد.
نزاع دو طرف بر سر قرهباغ به زمانی دور بازمیگردد که همیشه بین اکثریت ارمنی و اقلیت ترک منطقه وجود داشت و موجب آن شده بود تا این منطقه در دوران بعد از جنگ جهانی اول تا پایان حکومت شوروی چند بار بین ارمنستان و آذربایجان دست به دست بگردد. سرانجام، این نزاع در پی چهار سال جنگ، از 1988 تا 1992، به دست ارمنیها افتاد و علاوه بر منطقه قرهباغ کوهستان، ارمنیها حتی هفت استان پیرامونی را نیز به اشغال خود درآوردند. شورای امنیت به دنبال این جنگ و با صدور چهار قطعنامه 822، 853، 847 و 884 از طرفین حل و فصل مسالمتآمیز طرفین را درخواست کرد و گذشته از این قطعنامهها، سازمان امنیت و همکاری اروپا در قالب گروه مینسک متشکل از روسیه، فرانسه و آمریکا سعی داشته تا از زمان پایان جنگ تاکنون به راهحلی قابل قبول برای طرفین دست بیابد.
این تلاشها و چندین دور مذاکرات در طول قریب دو دهه ادامه داشته اما در عین حال دو طرف اصلی منازعه در این مدرت رویکرد نظامی خود را کنار نگذاشتهاند و به این دلیل گاه به گاه درگیریهای نظامی محدود بین آنها به وجود آمده است. آنچه با جنگ چهار ساله و این مدت بعد از آن به وجود آمده حالتی از نه جنگ و نه صلح است که هر گام برای ایجاد وضعیت باثبات بین دو طرف را منتفی کرده است. در برابر این بیثباتی، هر دو کشور به دنبال تقویت خود بودهاند اما هر یک بر محور خاصی تکیه کردهاند. آذربایجان با اتکا به درآمدهای هنگفت منابع نفت و گاز خود سعی کرده تا بودجه نظامی خود را به شدت افزایش دهد.
برای مثال، بودجه نظامی این کشور در سال 2003 بالغ بر 163 میلیون دلار بود اما این میزان در 2008 به یک میلیارد و 850 هزار دلار رسید و در سالهای از این رقم هم بیشتر بوده است. به دلیل افزایش سرسامآور این رقم است که گفته میشود بودجه نظامی آذربایجان به مراتب بیشتر از کل بودجه ارمنستان است. معلوم است که ارمنستان با نداشتن چنان منابعی در رقابت تسلیحاتی مقابل آذربایجان موفقیتی نداشته باشد اما حمایت نظامی ـ سیاسی خارجی و به خصوص روسیهمحوری است که این کشور بر آن تکیه کرده است.
حضور نظامی روسی در ارمنستان و اهمیت استراتژیک این کشور برای روسیه باعث شده که آذربایجان در تقابل با ارمنستان باعث شده که آذربایجان در تقابل با ارمنستان خود را در برابر کشورهای قدرتمند بینالمللی ببیند و دریابد که در صورت جنگ با ارمنستان باید با این قدرتها وارد جنگ شود. این شرایط بیش از هر چیز به تداوم وضعیت نه جنگ نه صلح بین دو کشور دامن زده و باعث شده تا در عین حفظ تب جنگ بین دو طرف اما باز جنگی تمامعیار ایجاد نشود.
برخورد تند ایروان
قطع روابط با مجارستان و استفاده از عبارت تنشافزای جنگ در بیانیه دو اقدام تندی است که سرکیسیان نسبت به آزادی و استقبال از صفراف انجام داد اما او میتوانست واکنشی به مراتب ملایمتر از این انجام دهد. او میتوانست به جای قطع رابطه به احضار سفیر مجارستان یا تقلیل سطح روابط با این کشور بسنده کند یا آن که در بیانیه خود از عبارت دیگری استفاده کند که در عین نشان دادن تقابل جدی با آذربایجان، باز به نحوی نباشد که محتوای آن دلالت بر اعلان جنگ داشته باشد.
او به جای این دست واکنشهای ملایمتر ترجیح داد تا نهایت برخورد جدی خود را در پیش بگیرد و این امر حکایت از آن دارد که مقوله فعلی و استرداد یک مجرم به باکو در نظر او و دیگر مقامات ایروان بسیار مهمتر از آن است که در ظاهر امر به نظر میرسد. از این رو، باید پرسید که چرا او به این نحو تند عمل کرده است؟ به نظر میرسد که موضوع را باید گستردهتر از اصل موضوع سنتی در قضیه قرهباغ و هفت استان شمالی آن دید و این اتفاق را باید در ارتباط با تحولات منطقهای و به خصوص روسیه دانست.
قبل از هر چیز، اقدام مجارستان برای استرداد صفراف و استقبال پرسرو صدای آذربایجان از او به عنوان قهرمان ملی در حکم انداختن آتش در انبار باروت است که باید با توجه به تحولات بینالمللی مورد ارزیابی قرار بگیرد تا چندین سال نزاع سنتی بین دو طرف. از آنجایی که روسیه حامی اصلی ارمنستان است و این کشور در تحولات کشورهای عربی به صورت رسمی و آشکار مخالف نقشههای آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای بهرهبرداری از این تحولات است، شعلهور کردن نزاع قدیمی در قرهباغ به معنای ایجاد جبههای جدید در برابر روسیه است تا از نقش و تأثیر روسیه در تحولات حوزه کشورهای عربی کاسته شود.
روشن است که روسیه نمیتواند در قبال هرگونه تهدیدی نسبت به ارمنستان ساکت بماند. زیرا این کشور برای روسیه نه تنها در منطقه قفقاز جنوبی بلکه در کل منطقه از اهمیت استراتژیک برخوردار است. اهمیت استراتژیک ارمنستان برای روسیه آن قدر است که روسیه 7 پایگاه اس 300 خود را در این کشور و حتی منطقه قرهباغ مستقر کرده که دامنهای وسیع از گرجستان تا ترکیه و از دریای خزر تا دریای سیاه را زیر پوشش خود قرار دادهاند.
بنابراین فشار بر روسیه بر سر امنیت ارمنستان و منطقه قرهباغ میتواند کارتی باشد که آمریکا و متحدین غربی از آن در بازی تحولات عربی استفاده کنند به این امید که روسیه برای نقش فعلی خود در این بازی یک بازنگری اساسی کند. پاسخ تند و سریع سرکیسیان به نوعی قابل تعبیر به پاسخ تند و سریع کرملین به این طرح باشد به این معنا که روسیه حاضر نیست نه نسبت به امنیت ارمنستان و قرهباغ و نه نسبت به تحولات عربی دست از مواضع خود بکشد و گامی به سوی عقب بگذارد.
بنابراین، عجیب نیست که سرکیسیان در بیانیه خود از عبارت صریح و تند «جنگ» استفاده کند زیرا میتوان گفت که روسیه بماند قضیه اوستیای جنوبی، در این قضیه نیز قصد دارد با مشت آهنین وارد معرکه شود و به نظر میرسد که سعی شده تا در بیانیه سرکیسیان این پیام کرملین به سران باکو و حامیان او در ترکیه آمریکا و دیگر متحدین غربیاش داده شود.