- صفحه نخست
- |
- استان ها
- |
- بین الملل
- |
- سیاسی
- |
- چند رسانه ای
- |
- اقتصادی
- |
- فرهنگی
- |
- حماسه و جهاد
- |
- صبح صادق
- |
- صدای انقلاب
- |
- محرومیت زدایی
گفت‌و‌گو از:جمال طاهری
محمد بويه از كشور گينه استاد تاريخ از دانشگاه دولتي است كه در كشورش داراي جايگاه خوب اجتماعي و اقتصادي است به خاطراين‌كه فن بيان خوبي دارد كشيشي موفق بوده است و در جلسات وعظ و سخنراني‌هايش هميشه جمعيت زيادي تجمع مي‌كردند تا از آموزه‌هاي ديني او بهره ببرندمحمد بسياراهل مناظره و مباحثه بود و به عنوان يك مسيحي متعصب همواره آرزو داشت تا به ايتاليا برودو به واتيكان راه پيدا كند و بتواند روزي اسقف بزرگي براي كشورش شود اما او حالا به جاي ايتاليا و واتيكان به ايران آمده و در مشهد الرضا مشغول درس خواندن است تا مبلغ شيعه شود. گفت‌وگوي" پایگاه بصیرت" را با وي بخوانيد:
شما كه جايگاه خوبي در دين مسيحيت داشتيد چطور شد سراغ دين اسلام و آشنايي با آن رفتيد؟
راستش را بخواهيد من نسبت به مسيحيت بسيارتعصب وتقيد داشتم به‌صورتي كه كشيش بودم ومي‌خواستم تااطلاعات ديني داشته باشم براي همين بيشتر درس مي‌خواندم تا به واتيكان راه پيدا كنم و اسقف بزرگي در كشورم بشوم اما چون با مسلمانان بحث ومناظره داشتيم هر دو گروه مجبور بوديم تا نسبت به عقايد هم اشراف داشته باشيم و بهتر بتوانيم درمناظرات از دين خود دفاع كنيم براي همين مسلمانان كتاب انجيل ما را مي‌خواندند و ما هم كتاب قرآن آنها را مي‌خوانديم تا نسبت به هم شناخت پيدا كنيم. به اين ترتيب بود كه با دين اسلام آشنا شديم .
چطور شد كه مسلمان شديد؟
من شخصيتي دارم كه خيلي اهل بحث وگفت‌وگو هستم هميشه مي‌خواستم از دين اسلام و مسلمانان ايرادي بگيرم و آن را در مباحثم بگويم براي همين درباره اسلام خيلي تحقيق ومطالعه مي‌كردم تا بتوانم يكجايي نقطه ضعف وكاستي پيدا كنم و درمناظرات كم نياورم غافل ازاين‌كه هرچه بيشتر مطالعه مي‌كردم به اسلام علاقه‌مند شدم و نسبت به آن كنجكاوتر شدم به نوعي منطق اسلام من را به خود جذب كرد
چه چيزي دراسلام بود كه باعث گرايش وعلاقه شما شد؟
قرآن. حقيقتا قرآن كتابي است كه حقيقتا جامع است وبه تمام سوالات در همه زمان‌ها پاسخ مي‌دهد من درباره هر مسئله‌اي ترديد داشتم ومي‌خواستم آن را ضعف اسلام بدانم در قرآن جوابش راپيدا مي‌كردم درحالي‌كه انجيل اين مشخصه را ندارد مهمترين چيزي كه در قرآن من را جذب كرد ماجراي حضرت عيسي علیه السلام بود. در قرآن حضرت عيسي يكي از پيامبران خدا معرفي شده است كه از سوي خدا براي هدايت مردم مبعوث گرديده است او هم انساني مثل همه انسان‌هاست و بنده خوب خداست ولي مي‌ديديم دركتاب انجيل ايشان را فرزند خدا معرفي كرده يعني همان پدر وپسر كه خود تناقض بزرگي درمسيحيت است
مسئله نبوت حضرت عيسي شما را به اسلام جذب كرد؟
بله مطالبي كه درباره حضرت عيسي در قرآن آمده بود واقعي‌ترو كامل‌تر بودند بهتر با عقل ومنطق مطابقت داشت اين‌كه درمسيحيت گفته مي‌شود عيسي فرزند خداست خيلي ابهام درذهن ايجاد مي‌كند البته وقتي هم علت را مي‌پرسيم جواب درستي نمي‌دهند من به دليل اين‌كه كشيش بودم به انجيل اشراف داشتم دراين مدت خيلي قرآن را خواندم و مطالب هردو را مقايسه كردم براي همين بيشتر به محتوايات قرآن علاقه پيدا كردم
شما قرآن را مي‌خوانديد تا مسلمانان را شكست بدهيد ولي خودتان شكست خورديد درست است؟
بله بي‌اغراق بايد همين را گفت منطق قوي وجامع قرآن من را شكست داد وهرچه تلاش كردم نتوانستم ايرادي از دين اسلام بگيرم تا درمناظرات عليه مسلمانان استفاده كنم ولي خدا چيز ديگري رقم زده بود.
چطور شد به ايران آمديد؟
من دوستي در دانشگاه داشتم كه خيلي با هم درباره دين بحث داشتيم او گفت برو به جايي كه اسلام است و از نزديك بيشتر با اسلام آشنا شو اين بود كه مي‌خواستم اطلاعاتم درباره اسلام بيشتر شود .همزمان دو نفر من را راهنمايي كردند؛ يكي دكتري وهابي بود به من گفت برو عربستان آنجا با اسلام آشنا مي‌شوي و هرگونه امكاناتي هم خواستي با پول مناسب دراختيارت مي‌گذارند از يك طرف هم يك مبلغ شيعه من را به ايران راهنمايي كرد تا بهتر اسلام را بشناسم اوگفت برو ايران ببين در اسلام مشكلي و يا ايرادي هست يا نه
از قرار دعوت عالم وهابي كه وسوسه كننده‌تر بود؟
بله خيلي هم اصرار مي‌كرد به عربستان بروم تا وهابي شوم ولي نمي‌دانم چرا راهنمايي مبلغ شيعه بيشتر به دلم نشست ...
مستقيما به شهرمشهد آمديد؟
بله به همراه يكي از دوستان دانشگاهيم كه اوهم درمباحثات با مسلمانان، درباره اسلام كنجكاو شده بود راهي ايران شديم در وهله اول نمي‌خواستم مسلمان شوم فقط هدفم شناخت و تحقيق بود وبه مدرسه جامعه‌المصطفي در مشهد رفتم
چطورشد نمك‌گير امام رضا علیه السلام شديد؟
من تمام هدفم رفتن به واتيكان براي اسقف شدن بود به همين خاطر مي‌خواستم اسلام را بشناسم تا بهتر نقدش كنم ولي سرنوشت چيز ديگري برايم رقم زد و بودن كنار امام رضا خيلي به من كمك كرد تا حقيقت اسلام شيعي رابشناسم ودرك كنم حالا مشغول درس طلبگي هستم تا يك مبلغ شيعه در كشورم بشوم هيچ كس باورش نمي‌شود من با آن همه تعصب در مدرسه اسلامي باشم.
وقتي اولين بار به حرم حضرت امام رضا علیه السلام رفتيد چه حس وحالي داشتيد؟
بار اول كه به حرم امام رضا علیه السلام رفتم ديدم همه گريه مي‌كنند خيلي برايم جالب وعجيب بود زيرا در كشورما و بسياري از كشورهاي ديگر گريه مربوط به بچه‌هاست و بزرگترها گريه نمي‌كنند آن رانشان غم وافسردگي مي‌دانند قبلا شنيده بودم كه مسلمانان براي كشته‌هاي هزارسال پيش خودشان هم گريه‌زاري مي‌كنند ومدام درغم واشك هستند وقتي به حرم امام رضا علیه السلام رفتم و ديدم هركس آنجا مي‌رود با ديدن بارگاه و ضريح امام اشك مي‌ريزد برايم عجيب بود اما بعد كه خودم متحول شدم و گريه‌ام گرفت احساس خوبي پيدا كردم يك حس آرامش و سبكي تازه فهميدم اين گريه چقدر خوب است. خوشحالم كه خدا توفيق داد تا در كنار امام رضا باشم و درس بخوانم.
به شهرهاي مذهبي ديگرهم رفته‌ايد؟
بله به نجف و كربلا سفر داشته‌ام خيلي خوب بود.
با توجه به اين سفرها و تحقيقاتي كه درباره اسلام داشته‌ايد چه چيز اسلام برايتان جالب توجه بوده است؟
يكي همان گريه براي اهل بيت (عليهم‌اسلام) كه ضمن گرامي داشتن فرزندان واهل بيت پيامبر باعث آرامش روح وروان انسان مي‌شود و ديگري بحث جانشيني و ولايت فقيه در تشيع است اين خيلي اهميت دارد كه پيامبر اسلام بعد از رحلتشان دين اسلام را نيمه كاره رها نكردند، بلكه يك به يك فرزندانشان جانشين پيامبر بودند تا اسلام تحريف نشود و مسلمانان بازنمانند؛ درحالي‌كه درمسيحيت بعد ازحضرت عيسي هيچ جانشين نداشت براي همين عده‌اي سودجو وفرصت طلب درانجيل تحريفات ايجاد كردند كه تا به امروز باعث گمراهي مسيحيان شده است و خيلي حقايق درمسيحيت تغيير كرده است.
وقتي مسلمان شديد عكس‌العمل خانواده شما چگونه بود؟
من تمام خانواده‌ام مسيحي هستند اما فضاي دموكراتيكي درخانه ما حاكم است اصرار و تعصبي ندارند البته قبل ازاين چون كشيش بودم و مشغول تحصيل براي اسقف شدن رضايت داشتند اما وقتي متوجه شدند كه من تغيير عقيده داده‌ام برخورد بدي نداشتند پدرم به من گفت تو مطمئني كه انتخابت درست است. همين اميدوارم ان‌شالله بعداز بازگشت بتوانم تمام خانواده‌ام را به اسلام شيعي دعوت كنم. جالب است خانواده‌ام با من مشكلي ندارند ولي هر وقت به كشورم مي‌روند اطرافيان مدام از من سوال مي‌كنند كه چرا مسلمان شدم و دست از عقايدم برداشتم ومجبورم مدام برايشان توضيح بدهم.
اوضاع شيعيان درگينه چگونه است؟
در گينه 95درصد مسلمان و5درصد مسيحي هستند ولي ازاين تعداد بالاي مسلمان درصد خيلي كمي شيعه هستند و كمتر مردم به تشيع گرايش دارند در واقع حضور شيعيان در گينه كمرنگ وضعيف است زيرا وهابيون عليه آنها تبليغات منفي دارند. وهابي‌ها درگينه خيلي فعاليت دارند.
چه فعاليت‌هايي دارند؟
آنها مدرسه و بيمارستان مي‌سازند و به مردم كمك مالي دارند. مردم آفريقا بيشترشان از نظرمالي شرايط خوبي ندارند و وقتي اينها با نام اسلام كارمي‌كنند جذبشان مي‌شوند آنها هم ازاين سادگي مردم سوء‌استفاده مي‌كنند وهابي‌ها هرگاه احساس مي‌كنند كسي مي‌تواند تاثيرگذار باشد او را به عربستان مي‌فرستند براي مثال من استاد تاريخ در دانشگاه معتبردولتي بودم كه خيلي اهل مباحثه ومناظره بودم و درضمن موقعيت خوبي هم درمسيحيت داشتم به همين خاطر اصرار داشتند به عربستان بروم.
تا به حال كسي راهم به اسلام دعوت كرده‌ايد؟
من هدفم اين است تا خوب درباره اسلام شناخت و آگاهي پيدا كنم و ديگران را به اسلام دعوت كنم زيرا كاملترين و بهترين دين است البته قصد دارم تا براي معرفي اسلام كتاب بنويسم وحقانيت دين اسلام براي مردم بگويم.
اگر بخواهيد يك مسيحي را به اسلام دعوت كنيد به او چه مي‌گوييد؟
اين‌كه فقط برويد قرآن را بخوانيد و ببينيد چه مطالبي درآن است
حالا كه به اسلام گرايش پيدا كرديد تفاوت عمده مسيحيت و اسلام را در چه مي‌بينيد؟
اين‌كه اسلامي ديني كامل‌تراست و مسيحيت قبل ازاسلام آمده و تكامل اسلام را ندارد از طرفي در مسيحيت، پيامبر اسلام را قبول ندارند درحالي‌كه دين اسلام از حضرت عيسي به عنوان پيامبري بزرگ واولوالعزم ياد مي‌شود كه يكي از فرستادگان خداست البته قضيه تثليث در مسيحيت هم وجود دارد اما آنرا همه مسيحيان قبول ندارند بعضي معتقد هستند و مسئله جانشيني بعد از پيامبر هم خيلي مهم است كه دراسلام وجود دارد تا به امروزهم تحت عنوان ولايت فقيه همچنان ادامه دارد اين امتياز بالايي در اسلام است ولي مسيحيت نداشته است .
آيا تا به حال شده است كه فكر كنيد اي كاش به عربستان رفته بوديد و وهابي شده بوديد هم ازامكانات مالي و رفاهي استفاده مي‌كرديد و هم يك مسلمان حاجي بوديد؟
نه تكاملي كه در مذهب شيعه وجود دارد وهابيت ندارد. در وهابيت مانند مسيحيت امكان سوال نيست. خيلي از ابهامات در ذهن باقي مي‌ماند و در جواب مي‌گويند نبايد زياد سوال كرد خدا اين‌گونه خواسته است در وهابيت مجاز هستند تنها درباره جنگ‌هاي پيامبر سوال كنند و بيشتر سوالات باقي مي‌ماند آن هم براي من كه اهل سوال و مباحثه هستم سخت است اما درمذهب تشيع فضاي سوال و جواب خيلي باز است هر ابهامي كه در ذهن داريم را مي‌توانيم با تحقيق و پرس‌وجو برطرف كنيم.
دراين مدت كه ايران بوديد، ايران را چطور ديديد؟
قبل ازاين هيچ شناختي ازايران نداشتم تنها به عنوان مركزاسلام و تشيع آن را مي‌شناختم؛ به‌خصوص رييس جمهور آن كه درمذاكره با غربي‌ها شجاع بود غير ازاين اصلا شناختي از ايران نداشتم وقتي آن مبلغ شيعه هم گفت برو ايران، چيزي از ايران نمي‌دانستم البته عده‌اي هستند كه قوانين اسلامي را رعايت نمي‌كنند و در شان مسلمان و شيعه نيستند اما دركل ايران را كشورخوبي ديدم. مردماني مهربان و مهمان‌نواز دارد كه در هيچ كجاي دنيا اين‌گونه نيستند.
پيشنهاد شما براي تبليغ تشيع در گينه چيست؟
بايد مذهب تشيع را به مردم گينه معرفي كرد . براي مذهب تشيع تنها يك مدرسه ديني در پايتخت داريم كه درمقابل مدارس وهابيون خيلي كم است بايد فضاي آموزش و پرورش ديني را در گينه بيشتر كرد تا مردم با مباني تشيع و اهل بيت آشنا شوند .
به نظر شما چقدر لازم است تا مبلغان مسيحي بدون هيچ تعصبي به ايران بيايند و ازنزديك با اسلام آشنا شوند؟
خيلي خوب است اين فضا ايجاد شود؛ زيرا اينها عالم به مسيحيت هستند البته قرارنيست تا مسلمان بشوند مانند خود من كه به قصد مسلمان شدن ايران نيامدم بلكه مي‌خواستم درباره اسلام بيشتر بدانم اگر اين مبلغان هم بهايران بيايند و با عالمان شيعه مباحثه و مناظره داشته باشند خودشان حقيقت را متوجه مي‌شوند و اگر خدا بخواهد آن را درمي‌يابند؛ چنان‌چه خدا خواست و من حقيقت اسلام را پيدا كردم.
