علي رضايي
دولت آمريكا ادعا كرده كه تا چند وقت آينده با يك ائتلاف جهاني به نبرد با گروه تروريستي داعش ميآيد! نبرد با تروريسم و تلاش براي ايجاد صلح جهاني البته هدفي است كه پيش از اين نيز آمريكا طي سالهاي گذشته به دنبال آن بوده است! اما فقط در حد و اندازه يك ادعا! آن هم از نوع پوچ و توخالي و جهتدار. آنچه در عمليات و اقدامات آمريكا براي رسيدن به اين هدف شاهد بودهايم همه برخلاف حرفها و ادعاها بوده و نه تنها از جنگ و خونريزي و تروريسم كم نكرده كه هر روز بر لايههاي آن افزوده است. خصوصا زماني كه ادعاهاي خود را در مسير مبارزه با تروريسم به منصه ظهور رسانده، روزهايي بوده پر از جنايت، خونريزي و تقويت تروريسم.
با نگاهي كوتاه و گذرا به برگهاي تاريخ اين واقعيت را به خوبي و روشني ميتوان ديد.
نبرد با تروريسم؛ بهانهاي براي آغاز نقض حاكميت دولتها
در 11 سپتامبر سال 2001 حادثه مشكوكي در آمريكا رخ داد كه همان اتفاق بهانهاي شد براي گام برداشتن آمريكا در مسير نقض حاكميت دولتها و استثمار كشورها به سبك قرن 21. حادثه انفجار برجهاي دوقلوي نيويورك به آمريكا كمك كرد تا با تبليغات سنگين رسانهاي، حمله به افغانستان را به بهانه مبارزه با تروريسم و نبرد با دشمن فرضي توجيه كند. دولت آمريكا با اين ادعا كه انفجار برجهاي دوقلو كار گروههاي تروريستي القاعده و طالبان بوده، ائتلافي با همپيمانان نظامي خود تشكيل داد و به افغانستان حمله نظامي كرد تا در موازات نابودي اين گروههاي تروريستي، صلح را براي جهان به ارمغان بياورد!
اكنون بيش از 12 سال از آغاز آن حمله نظامي و نقض حاكميت افغانستان ميگذرد، اما بنابر ادعاهاي امروز رسانههاي آمريكايي و افغان نه تنها گروههاي تروريستي در افغانستان ريشهكن نشدند كه هر روز بر گستره و دامنه تروريسم در منطقه افزوده شده و حتي بنابر اخبار رسانههاي آمريكايي، القاعده گستردهتر از ديروز به فعاليتهاي تروريستي ميپردازد. حملات آمريكا براي مبارزه با القاعده و طالبان به افغانستان محدود نبود و بارها با نقض حريم هوايي پاكستان، مناطقي از پاكستان را نيز بمباران كرد كه تنها منجر به كشته شدن صدها نفر از مردم عادي پاكستان شد.
با اين وجود حملات نظامي آمريكا نه تنها به حل معضل تروريسم كمكي نكرد كه به طور خلاصه اين نتايج را براي افغانستان جنگزده دربرداشت: «گسترش فقر، ناامني، فساد، شكنجه، تجاوز، افراطگرايي، نابساماني فرهنگي و اقتصادي، انتقال تروريسم به ساير نقاط و كشتار هزاران نفر از مردم غيرنظامي و به جاي ماندن صدها بيوه و يتيم و بيخانمان كه علاوه بر كشته شدن بيش از 13 هزار نفر نيروي نظامي و امنيتي آمريكايي و افغان، براساس گزارش سازمان ملل متحد، از سال 2007 ميلادي تاكنون بيش از 14 هزار و 700 غيرنظامي بر اثر خشونتها در اين كشور جان باختند.» چند ماه پيش در همين ارتباط سخنگوي هيئت آسيايي سازمان عفو بينالملل از كشتار 140 تن از غيرنظاميان افغان از جمله زنان و كودكان فقط در 10 حمله نظاميان خارجي در افغانستان انتقاد كرد. «ريچارد بينيت» در نشست خبري كه با همين موضوع برگزار شده بود در جمع خبرنگاران به صراحت گفت:«نتايج تحقيقات عفو بينالملل در خصوص اين حملات نشان ميدهد هيچيك از اين حملات تحت پيگرد و بررسي قرار نگرفته و عملاً به اين كشتارهاي غيرقانوني بياعتنايي شده است.»
«نيكولا ورت» هم كه رهبري هيئت سازمان عفو بينالملل را در خصوص اين موضوع به عهده داشت در ديداري با كرزاي رئيسجمهور افغانستان گفته بود:«تحقيقات نشان ميدهد نيروهاي بينالمللي روحيه حسابدهي در مورد تلفات غيرنظاميان ناشي از عملياتهاي نظامي را ندارند.»
تولد تروريستهاي تازه از دل مبارزه با تروريسم
حمله آمريكا به عراق هم كه در 21 مارس 2003 رخ داد با بهانههايي شبيه همان بهانههاي حمله به افغانستان همراه بود. «ايجاد دموكراسي و آزادي براي مردم عراق»، «مبارزه با تروريسم»، «برقراري صلح جهاني» و شعارهايي از اين دست همگي بهانهاي شد تا آمريكا با تشكيل ائتلافي به عراق نيز حمله نظامي كند.
قتل و غارت و استثمار عراق كه تا سال 2011 توسط نيروهاي آمريكايي و ائتلاف همراه او ادامه داشت، نه تنها آزادي و دموكراسي و حل معضل تروريسم را براي عراقيها در پي نداشت كه در عراق از زوايايي، نتايجي بدتر از آنچه در افغانستان رخ داد را شاهد بوديم. مرور بخش كوچكي از شكنجههاي مردم عادي و غيرنظامي عراق در زندانهاي ابوغريب و گوانتانامو توسط آمريكاييها، صحنههاي وحشيانه و دردناكي را به ياد ميآورد كه البته رونمايي از آن تصاوير در رسانههاي بينالمللي تبديل به ننگي بزرگ در كارنامه سياه استكبار جهاني شد.
علاوه بر اين، حمله به عراق هم مانند افغانستان، جان بسياري از غيرنظاميان را گرفت، چنانكه در سال 2004 شمار رسمي قربانيان در عراق 100 هزار نفر اعلام شد و اين تعداد زياد كشتهشدگان در مدت يك سال جنگ باعث شد تا از آن تاريخ به مدت بيش از دو سال از اعلام آمار تازهاي درباره تعداد كشتهشدگان ممانعت شود اما در سال 2007 يك مؤسسه افكارسنجي مستقل در انگلستان تخمين زد حدود 5/1 ميليون عراقي در جنگ آمريكا عليه كشورشان كشته شدهاند. اين گزارش، تحقيق رسمي مؤسسه «لانست» را تأييد كرد كه پيشتر برآورد كرده بود بين سالهاي 2003 تا 2006، 665 هزار تا يك ميليون عراقي در جنگ كشته شدهاند. هرچند جنگ به مدت پنج سال ديگر ادامه پيدا كرد، اما تحقيقات در مورد آمار كشتهشدگان عراق، مسلماً به علت انتقاد شديد آمريكا، ديگر تكرار نشد.
آمريكا در طول مدت حضور خود در عراق نه تنها جان بسياري از مردم بيگناه را گرفت كه بنابر عقيده بسياري از كارشناسان، نيروهاي آمريكايي طي آن سالها كمكهاي فراواني به تقويت تروريسم و تشكيل گروههاي تازه تروريستي داشتند تا بهانه ورود دوباره آنها به منطقه خاورميانه در آينده از بين نرود. درباره همين گروه تروريستي داعش كه اين روزها آمريكاييها به بهانه مبارزه با آن قصد تشكيل ائتلاف و تكرار تجربيات شكستخورده خود را در منطقه خاورميانه دارند، برخي از كارشناسان معتقدند اين موجود نحس، متولد شده آمريكا در زمان حضور نيروهاي ائتلافي در عراق است.
رضا سراج كارشناس مسائل سياسي و مسئول اسبق بسيج دانشجويي در اين ارتباط معتقد است:«جريان داعش از دل زندانهاي عراق شكل گرفته و سركردگان اين جريان افرادي هستند كه ذيل جريان القاعده به دنبال راهاندازي هستهاي به نام «آزادي قدس» بودند. اين افراد پس از شناسايي توسط آمريكاييها به زندان گوانتانامو منتقل و مجبور به همكاري با سرويسهاي آمريكايي شدند، بخش ديگري از اين جريان تكفيري توسط آمريكاييها در زندان ابوغريب سازماندهي شدهاند.»
اين واقعيات حاكي از آن است كه آمريكا از دل مبارزه با تروريسم، تروريستهاي تازهاي را متولد ميكند و هر بار كه به قصد مبارزه با تروريسم به منطقهاي لشكركشي كرد، فقط در پي اهداف و منافع شخصي خود از جمله اجراي طرح «تسلط بر منطقه ثروتمند خاورميانه» بوده است. چنانكه در طول سالهاي حمله به عراق، آمريكا بسياري از منابع عراق از جمله نفت اين كشور را به غارت برد و حتي بسياري از ميراث تاريخي و فرهنگي عراق هم از دست آمريكاييها در امان نماند.
مبارزه آمريكا با داعش، پوچ و توخالي و جهتدار
با نگاهي به اين وقايع تاريخي اخير به راحتي ميتوان درك كرد كه چرا مقام معظم رهبري در مصاحبهاي كه هنگام مرخص شدن از بيمارستان داشتند، تفريح خود در زمان بستري بودن را گوش دادن به حرفهاي توخالي آمريكاييها درباره مبارزه با داعش دانستند و اينطور فرمودند: «و امّا يك مطلبى هم خارج از مسئله بيمارستان و بيمارى و محيط بيمارستان عرض بكنم و آن اينكه من اين چند روزه ـ اين دو سه روز آخر ـ تفريحى داشتم و آن تفريح عبارت از اين بود كه گوش ميكردم به حرفهاى آمريكايىها در زمينه داعش و مبارزه با داعش و حرفهايى كه ميزنند؛ حرفهاى پوچ و توخالى و جهتدار.»
مطمئنا اگر به سالهاي قبل از اين بازگرديم و فجايعي كه دولت آمريكا در تونل زمان آفريده را بازخواني كنيم، پوچ و توخالي و جهتدار بودن حرفهاي آنها درباره مبارزه با داعش بيشتر روشن ميشود. همه ميدانند دولتي كه تولد و تشكيل و كسب قدرت خود را با ترور و كشتار وحشيانه سرخپوستان و بوميان قاره آمريكا در قرون 18،17،16و 19 جشن گرفت و در طول تاريخ، مديريت نژادپرستي، بردگي و آدمكشي در اقصي نقاط جهان را در دست داشته، آمريكايي كه سابقه استفاده از سلاح اتمي را در كارنامه سياه خود دارد و ظرف چند دقيقه 150هزار نفر را دود كرد و به هوا فرستاد و آمريكايي كه به بهانه صلح و آرامش و ثبات به منطقه خاورميانه لشكركشي كرد و ناوهاي خود را به خليج فارس روانه كرد اما با بهانهاي واهي، هواپيماي مسافربري ايران را هدف قرار داد و نزديك به 300 مسافر و خدمه آن را به شهادت رساند و آمريكايي كه از ابتدا به طور تمامقد پشت حمله نظامي عراق به جمهوري اسلامي ايران بود و طي هشت سال، نقش اول را در ريختن خون بيش از 180 هزار مرد و زن اين مرز و بوم ايفا كرد، امروز هم از حمله به كشورهايي نظير سوريه و عراق، نيت خير ندارد و مبارزه با گروه تروريستي داعش، هدف آمريكا از نقض حاكميت كشورها نيست، هدف نقض حاكميت كشورها به قصد قتل و غارت و استثمار به سبك قرن 21 است.