تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۳  ، 
کد خبر : ۲۷۰۵۸۶

ظریف گیت


سیدعابدین نورالدینی

آقای محمدجواد ظریف چهارشنبهژ هفته گذشته در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری، همکار جورج سوروس و مسؤول بخش خاورمیانه وودرو ویلسون گفت مذاکرات هسته‌ای تاثیر مستقیم بر مسائل داخلی ایران خواهد داشت و در صورت شکست مذاکرات، دوستان او انتخابات مجلس آینده را به جریان غرب‌ستیز واگذار خواهند کرد. ظریف برای اثبات این اظهارنظر خود به نتایج شکست مذاکرات در سال 2005 استناد کرد تا به طرف مقابل بگوید؛ به سود آنهاست که او و دوستانش در ایران را تقویت کنند چراکه به قول جک استراو، ایران در سال 2005 حدود 200 سانتریفیوژ داشت اما اکنون 20هزار سانتریفیوژ دارد.

به‌رغم انتقادات گذشته، این برای سومین بار است که جواد ظریف در اقدامی غیرمتعارف، دغدغه‌های حزبی و گروهی خود را در قالب موضوع مذاکرات هسته‌ای به صورت «علنی» مطرح می‌کند و البته این بار صریح‌تر از گذشته از آمریکا می‌خواهد به فکر سرنوشت جریان سیاسی متبوع او باشد. این اقدام آقای ظریف نه‌تنها یک فاجعه بلکه یک رسوایی دیپلماتیک است. به این موارد دقت کنید:

1ـ اینکه آمریکا به کدام جریان سیاسی در ایران متمایل است موضوع عجیبی نیست و اینکه آن جریان سیاسی نیز تاکنون از مواهب اقدامات آمریکا بویژه در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری بهره برده، موضوع پنهانی نیست. اما علنی کردن این بده‌بستان‌های سیاسی، یک اقدام نابخشودنی و فاجعه‌بار است. جواد ظریف یک بار در جریان مذاکرات سعدآباد در گوشه‌ای از سالن مذاکرات از البرادعی خواست تعریف خود از موضوع تعلیق را به‌گونه‌ای ارائه دهد که جریان اصلاحات در انتخابات ریاست‌جمهوری نهم بازنده نشود. اما این بار او در آمریکا و در مقابل دیدگان همه و در پاسخ به سؤال کسی که در راستای پروژه براندازی حکومت‌ها فعالیت می‌کند؛ اعلام می‌کند منافع غرب در پیروزی آنها در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی است و این پیروزی جز با توافق هسته‌ای حاصل نمی‌شود!

اکنون با توجه به این موضوع این سؤال مطرح می‌شود که «آقای ظریف در مذاکرات هسته‌ای به دنبال لغو تحریم‌ها و حفظ دستاوردهای هسته‌ای است یا پیروزی ائتلاف هاشمی و اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس شورای اسلامی؟ از سوی دیگر گره‌زدن مسائلی مانند انتخابات به تحولات خارجی آیا در راستای منافع ملی است؟ آیا این رفتار تناسبی با آداب گفت‌وگو با دشمن اول ایران دارد؟ آمریکا دشمن اول ایران است. با آمریکا باید اینگونه سخن گفت؟

2ـ آقای ظریف می‌گوید در صورت شکست مذاکرات، جریان غرب‌ستیز انتخابات را خواهد برد و از طرف مقابل می‌خواهد برای جلوگیری از این اتفاق، توافق هسته‌ای صورت گیرد تا جریان سیاسی متبوع او انتخابات مجلس را از آن خود کند. این رفتار آقای ظریف معانی و تفاسیر بسیار خطرناکی دارد. بستن با اجنبی علیه بخشی از مردم ایران آیا از تصورات و برداشت‌هایی نیست که با مشاهده این رفتار آقای ظریف ایجاد می‌شود؟ چه منافع مشترکی میان آمریکا و ائتلاف هاشمی و اصلاح‌طلبان وجود دارد که ظریف از آنها چشم یاری دارد؟ آقای ظریف و جریان سیاسی متبوع او چه جذابیت یا منافعی برای آمریکایی‌ها دارند که کاخ سفید را مجاب کند تصمیماتی بگیرد که موجب تقویت آنها در تحولات داخلی ایران شود؟

3ـ 9 دسامبر 2013 باراک اوباما در سابان و طی سخنانی، اظهاراتی توهین‌آمیز و البته گزافه مطرح کرد. او در سخنانی، پیروزی حسن روحانی را محصول تحریم‌ها دانست. اوباما گفت: «مردم ایران به تحریم‌ها اینگونه پاسخ گفتند که می‌خواهیم روشی جدید برای برخورد با جامعه بین‌الملل و همچنین تحریم‌ها را شاهد باشیم و همین مساله بود که موجب رای آوردن روحانی شد و حسن روحانی را به قدرت رساند». اوباما با این اظهارنظر تلاش کرد قدرت گرفتن حسن روحانی را محصول اقدامات خود بداند.

اکنون جواد ظریف نیز بقای این دولت را وابسته به توافق و به عبارتی چراغ سبز آمریکایی‌ها می‌داند. حاصل جمع اظهارات اوباما و ظریف، یک ادعای خطرناک است و آن چیزی نیست جز وابستگی دولت یازدهم به تصمیمات باراک اوباما! در واقع رفتار نسنجیده ظریف باعث ایجاد چنین استدلال‌هایی می‌شود. وقتی جواد ظریف بقای جریان خود در قدرت را وابسته به تصمیم آمریکایی‌ها می‌داند، آیا استدلالی غیر ‌از این باید کرد که از نگاه وزیر خارجه، بقا و دوام دولت نه وابسته به اقدامات و مناسبات آن با مردم، بلکه متاثر از نوع تصمیم اوباما درباره مذاکرات هسته‌ای است. معنای رفتاری که منجر به چنین استدلال‌هایی می‌شود، چیست؟

4 ـ آقای روحانی همانگونه که در انتخابات ریاست‌جمهوری به مردم وعده داده است، دنبال لغو تحریم‌هاست به گونه‌ای که مانع چرخش سانتریفیوژها نیز نشود. از همان ابتدای مذاکرات هسته‌ای همواره به دولت توصیه شد نسبت به سرمایه «اعتماد عمومی» بی‌توجه نباشد. از سوی دیگر این موضوع لغو تحریم‌ها بود که سبب صدور مجوز مذاکره با آمریکایی‌ها شد. اکنون آقای ظریف که فرصت یافته ساعت‌ها با مقامات ارشد آمریکایی مذاکره کند، دغدغه‌هایی غیر ‌از دغدغه‌های مردم را مطرح می‌کند! اینکه ائتلاف هاشمی و اصلاح‌طلبان باید پیروز انتخابات مجلس شوند، جزو دغدغه‌های مردم است؟ مجوز مذاکره با آمریکا برای لغو تحریم‌ها صادر شد، نه برای برنامه‌ریزی برای تقویت جریان آقای هاشمی در کشور!

در مجموع آنچه آقای ظریف در مذاکرات هسته‌ای در پیش گرفته است، خوشبختانه یا متاسفانه وابستگی یک جریان سیاسی به تصمیم‌گیری‌های آمریکا، حداقل در برهه فعلی را «علنی» کرده است و این موضوع قطعا هزینه‌های هنگفتی را به دولت تحمیل خواهد کرد. اقدام آقای ظریف قطعا یک رسوایی سیاسی است. حداقل جریان حامی دولت با توجه به سابقه عملکرد سیاسی خود، نمی‌تواند منکر این رسوایی شود. اکنون با توجه به آشکار شدن این واقعیات تلخ، می‌توان پرسید چه کسانی به بهانه مذاکرات در حال «دور زدن مردم» هستند؟ «کاسبان مذاکرات» چه کسانی هستند؟ و...

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات