تاریخ انتشار : ۱۰ آذر ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۰  ، 
کد خبر : ۲۷۱۰۰۴

صادق خرازی: تبیین مانیفست نسل دوم اصلاح‌طلبی

مقدمه: به گزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری فارس، صادق خرازی از اعضای برجسته تشکل سیاسی «ندا» به تشریح مانیفست نسل دوم اصلاح‌طلبی پرداخت. متن کامل این یادداشت در ادامه می‌آید:

گروه سیاسی: ما در مقطعی قرار داریم که هم باید به نقد تجربه اصلاحات بپردازیم و هم اینکه چیستی و چرایی پایان اصلاحات و پدیده افراط را بررسی کنیم. در گذر از دوم خرداد 76 و سوم تیر 84 و در ادامه 22 خرداد 1388 تجربیات تلخ و شیرین زیادی به دست آمده و حالا ر روزگار پس از 24 خرداد باورمان بر این است که زمان مناسب برای آنکه با نقد هوشمندانه علاوه بر تبیین اصالت اندیشه اصلاح‌طلبی و نقد خردمندانه از رفتارها و هنجارها، روند اصلاحات را به احیای مجدد رهنمون سازیم و اصلاحات پوست‌اندازی کند فرارسیده است. در این صورت می‌توان گفت فصلی تازه از تلاش ملت ایران برای تأثیرگذاری بر سرنوشت خویش آغاز شود.

در این راه البته باید به تلاش‌های پیشینیان و دیگر افراد و چهره‌هایی که در بزنگاه‌های مختلف بیرق اصلاح‌طلبی را بالا نگاه داشته و تلاش کردند در سرنوشت کشور تأثیر بگذارند احترام گذاشت اما معتقدیم تندروی، احساس‌گرایی، رفتارهای رادیکال و وجود برخی موانع و سنگ‌اندازی‌ها مانع از این شد که تلاش‌های قبلی با وجود نیت راستین اولیه به نتیجه مطلوب منجر شود.

دوران افراطی‌گری به پایان رسیده است

وقتی از پوست‌اندازی و تغییر نسل اصلاح‌طلبان سخن می‌گویم چه منظوری دارم؟ اول از همه اینکه این تغییر نسل، سنی نیست بلکه گفتمانی است. از این رو معتقدم نسل دوم اصلاح‌طلبان نسلی است که اعتقاد دارد: دوران افراطی‌گری و رفتارهای هیجانی کنترل نشده به پایان رسیده و نواقص و مشکلات را باید در چارچوب روند اصلاح‌طلبی دنبال کرد.

بخش عمده‌ای از جامعه بزرگ ایران که در خانواده اصلاحات جای دارند از آزادی خواهانی هستند که معتقدند سیطره تفکر چپ بر اندیشه معاصر آسیب‌های زیادی به کشور وارد کرده و تجربه چپ‌گرایی در دنیا نیز نتایج ناخوشایندی به بار آورده است. آحاد ملت ایران بی‌تردید واقع‌گرایانی هستند که به مناسبات حقوقی در جمهوری اسلامی واقف بوده و پتانسیل‌ها، محدودیت‌ها و فرصت‌های موجود را شناخته و با ارزیابی همه این ملاحظات به این نتیجه رسیده‌اند که جز در سایه تعامل با نمایندگان تفکرات مختلف، جلب اعتماد صاحبان قدرت و فعالیت اصلاحی و مسالمت‌آمیز در چارچوب نظام جمهوری اسلامی نمی‌توان تغییرات مثمرثمر، کم‌هزینه و ماندگاری انجام داد که خیر آن هم به کشور و هم به آحاد مردم برسد.

گذشته چراغ راه آینده است. نبایست در مشاجرات گذشته توقف کرده و سطح منازعات سیاسی را به تحلیل روزهای تلخ گذشته پیوند زد. برای همه آحاد مردم و همه ما، آینده ایران، دست یافتن به جایگاه اول اقتصادی، علمی و فناوری ر سطح منطقه آسیای جنوب غربی، زندگی بهتر شهروندان با تأکید بر مردم‌سالاری دینی، عدالت اجتماعی، آزادی‌های مشروع، حفظ کرامت و حقوق انسان‌ها و بهره‌مند از امنیت اجتماعی و قضایی اهمیت دارد و همه در این راه می‌کوشند تا از بحث و جدل در رابطه با گذشته بر مناقشه خودداری کرده و افق‌های پیش رو را دریابند.

واقع‌گرایی از الزامات اصلاح‌طلبی است

این روزها مردم دل به دولت تدبیر و امید بسته‌اند، اما من معتقدم امید اصلی کشور به شور و انرژی جوانان است. این جوانان بودند که 24 خرداد خلق کردند و موج تحول‌خواهی به راه انداختند و کشور را در مسیر جدیدی قرار دادند.

در نتیجه از جوانان می‌خواهم از شعله امید محافظت کنند و اجازه ندهند بدخواهان امیدها را ناامید کنند. ما امروز با تجربه گرانبهای دوم خرداد وارد گود شده‌ایم و دیگر نباید اجازه دهیم اشتباهات و تندروی‌های دوره اصلاحات دوباره تکرار شود. همچنین معتقدم حکومت باید نسبت به همه سلایق، اندیشه‌ها و تفکرات مدارا نشان دهد. مگر عقایدی که موجب لطمه به حقوق افراد و یا جامعه مدنی شده و یا خشونت را ترویج کند. تندروی و افراط در سالیان گذشته روند توسعه کشور را مختل کرده و باعث شده سوءتفاهم‌های زیادی در ذهن کنشگران عرصه‌های سیاسی و اجتماعی و مهم‌تر از همه مردم شکل بگیرد. نبایست از آسیب‌شناسی این دوران و گذشته‌ هراسی داشت و مسئولیت اشتباهات و تندروی‌هایی که سبب شد این تجربه، نتیجه مطلوب خود را نداشته باشد، باید پذیرفت. مطمئناً بایست مراقبت کرد تا آرمان‌ها ما را از واقعیات پیش‌رو غافل نکند.

مردم قطع نظر از هویت‌های قومی، مذهبی و طبقاتی و با هر گرایش سیاسی از حقوق طبیعی، مدنی، سیاسی و به ویژه حق بیان اندیشه و نظراتشان برخوردارند. نسل دوم اصلاح‌طلبان بر این باور است که مردمسالاری منطبق بر ارزش‌های دینی و تمکین به رأی ملت بهترین شکل حکومت برای پیشبرد عدالت، آزادی و توسعه است.

همچنین مبانی اعتقادی و هویت فکری اصلاح‌طلبی، عینیت بخشیدن و اصالت دادن به نقش ممتاز و مترقی قانون اساسی، ولایت فقیه، جایگاه مؤسس و بنیانگذار انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) و نقش رهبر معظم انقلاب در هدایت و حرکت جمعی جامعه است.

این نسل بر این اعتقاد است شریعت علوی آنگاه که با حقیقت اخلاق ناب محمدی عجین شود طلیعه شکوه مدینة‌النبی را بشارت خواهد داد که آرمان همه مصلحان بزرگ اسلام و تاریخ این سرزمین و پدیدآورندگان اندیشه اصلاحی نیز بوده است.

باید نگران سوءاستفاده از قدرت بود

روش‌های بسیج توده‌ای با استفاده از رفتارهای عوام‌فریبانه منسوخ شده است. مردم ایران خبیر و بصیرند بایست به هوش مردم احترام گذاشت به شناخت و آگاهی مردم که بر مبنای منطق و خرد با حاکمیت وارد دیالوگ و بحث شده و نظرات خود را ابراز کنند حرمت و وقعی نهاد. مردم بیشتر از نخبگان در پی تحول و آگاهی‌بخشی هستند، مردم پیشگامان عرصه پاسداری از سنت‌ها و فضیلت‌ها هستند و معتقدند به همان اندازه که باید نگران سوءاستفاده از آزادی بود باید نگران سوءاستفاده از قدرت هم بود، در نتیجه نظارت بر مسئولان را وظیفه آحاد احزاب و همه کنشگران سیاسی و اجتماعی می‌دانند.

پایبندی به قانون اساسی ضرورت امنیت جامعه است و عدول از آن خط قرمز است. منطق بارز اصلاح‌طلبی نیز دفاع از حق آزادی شهروندان در سطوح مختلف است. وقتی از آزادی بحث می‌شود به صورت مشخص، آزادی عقیده، اندیشه، بیان و آزادی مشارکت در حیات سیاسی است.

باید تلاش کنیم مشارکت سیاسی در کشور افزایش پیدا کند، اما این مشارکت، بی‌رقابت سالم سیاسی امکان‌پذیر نیست. معتقدم امکان فعالیت آزادانه احزاب و گروه‌ها منجر به رقابت سیاسی شده و این رقابت مشارکت سیاسی را افزایش می‌دهد و در نتیجه آن نظام تحکیم و تثبیت می‌شود. همچنین نبایست از نقد مسئولان در سطوح مختلف هراسی داشت؛ هم‌چنان که از نقد گذشته اصلاح‌طلبی هم نباید فرار کرد. معتقدم نقد به بالندگی و رشد جامعه کمک می‌کند و همه باید تلاش کنیم تا میزان سعه صدر مسئولان از یک سو و مدارای شهروندان از سوی دیگر افزایش پیدا کند، اما در عین حال بایست خود را در چارچوب اصولی موظف بدانیم که از آن فراتر نخواهیم رفت و بکوشیم این حدود را در همه حال رعایت کنیم.

به عنوان یکی از حامیان شکل‌گیری نسل دوم اصلاح‌طلبی معتقدم باید نسبت به استقلال، تمامیت ارضی و همبستگی ملت ایران احساس وظیفه کنیم و در حد توان خود تلاش خواهیم کرد پاسدار این سه باشیم. عقلانیت و کارآمدی دو رکن مهم فعالیت جریان اصلاح‌طلبی را تشکیل می‌دهد. معتقدیم رفتار و تصمیمات ما باید در چارچوب عقلانیت بوده و در نتیجه آن کارآمدی فراهم بیاید. از تقویت بیش از پیش جامعه مدنی می‌بایست دفاع کرد. قوت و تأثیرگذاری احزاب را بر تکثر کم‌رمق آنها رجحان داد. معتقدم تا جایی که ممکن است باید نهادهای غیردولتی را در امور مختلف وارد و امورات را به آنها سپرد.

همه مراقب باشیم

پیشنهاد می‌کنم جریانات سیاسی، فعالان جوان و صاحب‌نظران از بحث‌های انتزاعی و فلسفی دست برداشته و تضارب آرا را به حوزه خط‌مشی‌گذاری در امور اجرایی بکشانند. باید از آسمان کلی‌گویی پایین آمده و در دل جامعه، مشکلات و گرفتاری‌ها را به بحث و تبادل‌نظر گذاشت.

بیایید در دور جدید تحول‌خواهی همه مراقب باشیم. همانگونه که در گذشته مراقب بودیم عده‌ای با نام دین و حفظ نظام، خرافه‌گویی را ترویج نکنند و سوءمدیریت خود را به حساب مقدسات و معنویات نگذارند، امروز هم باید مراقب باشیم کسی با نقاب اصلاح‌طلبی، دین مردم را به بازیچه دنیاپرستی خود قرار ندهد. بیاید مراقب باشیم عده‌ای در ظاهر پشت نام اصلاحات سنگر نگیرند تا در عمل سر از پشت بام براندازی دربیاورند.

همه مراقب باشیم توهین و تحقیر در مشی و عمل ما جایی نداشته باشد. قرار نیست در روند اصلاح‌طلبی، جریانی کنار گذاشته شده یا احساس ضعف کند. یادمان نرود در پیروزی ما هیچ کسی شکست نمی‌خورد.

مراقب باشیم رفتارهای افراطی افراد انگشت‌شمار، هزینه جمعی برای کل جریان اصلاح‌طلبی ایجاد نکند. فراموش نکنید ما همه سوار یک کشتی هستیم. ما دیگر نباید دسته‌جمعی، هزینه اشتباهات و نابخردی افراد هیجان‌زده را بدهیم. تجربه سال‌های گذشته نشان داد اصلاح‌طلبی با هیجان‌زدگی و احساس‌گرایی به نتیجه نمی‌رسد.

مناسب‌ترین الگو برای توسعه تغییرات تدریجی است

اصلاح‌طلبی با عقل‌گرایی، عملگرایی و تدریج‌گرایی آمیخته شده است. مراقب باشید خودجوش‌های به ظاهر اصلاح‌طلب، شور جوانی و احساسات پاک شما را به بازی نگیرند.

بدانیم مناسب‌ترین الگو برای توسعه سیاسی و اقتصادی کشور، تغییرات تدریجی است. هرگونه شتاب بی‌رویه، بالا بردن مطالبات و عجله برای به ثمر رساندن انتظارات ناهمگون، خارج از مشی اصلاحات بوده و به ناامیدی طبقه متوسط و در نتیجه به حاشیه رفتن گفتمان اصلاح‌طلبی منجر می‌شود.

ما در دوم خرداد 76 یک فاز تجربه اصلاحی را سپری کردیم. گرچه در مواردی اشتباهات و کاستی‌هایی در آن دوران وجود داشت، اما در مجموع تجربه اصلاح‌طلبی فاز اول را مفید می‌دانیم و بر این باوریم که فضای بعد از 24 خرداد باید فرصتی برای زایش اصلاح‌طلبی نسل دوم باشد.

بیایید تعارف را کنار بگذاریم. صراحتاً باید گفت جریان اصلاح‌طلبی نیاز به پوست‌اندازی دارد. چارچوب‌های کهنه دیروز، زخم‌های التیام‌نیافته تاریخی و تاکتیک‌های مستعمل گذشته جوابگوی دور جدید اصلاح‌طلبی نیست. ما باید وارد فاز دوم اصلاح‌طلبی شویم. اصول اصلاح‌طلبی مشخص و روشن است. هویت اصلاح‌طلبی ما تغییری نکرده است. آنچه باید تغییر کند روندهای سوءتفاهم‌آفرین گذشته است. آنچه باید تغییر کند حب و بغض‌های شخصی گذشته است. آنچه باید کنار گذاشته شود مشی ایستا و پوستین رنگ و رو رفته گذشته است وگرنه راه ما مشخص است. هدف ما مشخص است. مسیر ما روشن است. از پوست‌اندازی نترسیم بلکه به ثمربخشی و کارآمدی آینده اصلاحات بیندیشیم. من به صراحت اعلام می‌کنم ما همچنان اصلاح‌طلبیم و به اصلاح‌طلبی خود می‌بالیم. زنده باد اصلاحات، زنده باد نسل دوم اصلاحات. 

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات