محمد نورالدین / استاد دانشگاه و نویسنده لبنانی و کارشناس روابط جهان عرب و ترکیه
مترجم: رضا حسنزاده
عکسالعمل ترکیه نسبت به عملیات نظامی سازمان تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) و اشغال مناطق مهمی از عراق به ویژه استان نینوا و شهر موصل این بار متفاوت بود. مقامات ترکیه داعش را محصول رژیم سوریه دانسته و ادعایشان این است که این سازمان تاکنون با ارتش سوریه وارد درگیری نشده و تمام قوایش را برای جنگ با جبهه النصره صرف کرده است. در نگاه آنکارا اگر ظلم و ستم و سرکوبگری نظام سوریه نبود سازمانهای اسلامگرای افراطی همچون القاعده و امثال آن هرگز در منطقه ظهور نمیکردند. با اینکه ترکیه بالاخره جبهه النصره را در لیست سازمانهای تروریستی قرار داده و قبل از آن هم داعش را در لیست قرار داده بود، واقعیت موجود چیز دیگری میگوید. ترکیه بر حسب شرایط مختلف به حمایت خود از این دو سازمان تروریستی ادامه داده است.
مثلا چندی پیش که درگیری بین کردهای سوریه و داعش بالا گرفت، کردها، ترکیه را به پشتیبانی لجستیک از داعش و باز کردن مرزها برای عبور و مرور عوامل آن متهم کردند. از سوی دیگر داعش هم تهدیدش مبنی بر انفجار ضریح شاه سلیمان در خاک سوریه را عملی نکرد و بلکه اجازه داد ترکیه جهت حمایت از این ضریح در برابر خطرات احتمالی کمک نظامی ارسال کند.
به نظر میرسد سکوت ترکیه در برابر تحرکات نظامی داعش در عراق و جنگ آن با دولت نوری المالکی با هدف تضعیف نخستوزیر عراق و دست کشیدن از کمکهایش به نظام سوریه باشد. بر این اساس تسلط داعش بر مناطق و استانهای سنینشین عراق در راستای سیاست حمایت ترکیه از جریانهای سنی عراق و مقابله با نوری المالکی است. به علاوه برخی از همکاریهای بین ترکیه و مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان عراق و واردات نفت از شمال عراق به بندر جیهان واقع در دریای مدیترانه بدون مجوز دولت مرکزی در چارچوب راهبرد محاصره دولت نوری المالکی و تلاش برای تغییر ساختار قدرت در عراق قابل تعریف است. لذا تحولات شدیدی که در عراق در حال رخ دادن است و تسلط داعش بر مناطق سنینشین، علیرغم بیانیههای گمراهکننده ترکیه در واقع باید موجب رضایت آنکارا شده باشد. ترکیه با تغییر راهبرد و پس از شکست جریانهای سنتی مورد حمایتش در عراق به ویژه فرار طارق الهاشمی، معاون سابق نخستوزیر، که ابتدا به ترکیه گریخت و سپس به قطر و کشورهای حاشیه خلیج فارس پناهنده شد، حمایتش را از نیروهای سنی در عراق به سمت پشتیبانی از سازمانهای تروریستی اسلامگرای تندرو مثل داعش و جبهه النصره متوجه کرده است.
اما جالب اینجاست که یک منبع مسئول در ترکیه درباره پیشرویهای داعش، به روزنامه ملیت اظهار کرده که این اتفاقات ناشی از سرنگون نشدن رژیم بشار اسد در سوریه و سیاستهای نوری المالکی و به حاشیه راندن سنیهای عراق است. یعنی در واقع مقامات ترک میخواهند بگویند ما از قبل به نوری المالکی به دلیل اتخاذ سیاستهای غلطش هشدار داده بودیم. یعنی برای جلوگیری از خطر این گروههای تروریستی چارهای جز براندازی نظام بشار اسد و تغییر نوری المالکی نخستوزیر عراق که به زعم آنها در حق اهل سنت ظلم کرده است، نداریم. این نشانه دیگری است از ادامه سیاست ترکیه در پشتیبانی از سازمانهای تروریستی در سوریه و عراق به ویژه سازمانهای مرتبط با القاعده.
همچنین این امر میتواند از این جهت خطرناک باشد که این موضع ترکیه بلافاصله پس از سفر حسن روحانی رئیسجمهور ایران به آنکارا بیان شده است و میتواند نشانه لجاجت و اصرار ترکیه بر مواضعش نسبت به سوریه و عراق باشد.
این نوع موضعگیری از سوی مقامات ترکیه عملا به معنای مشارکت در تخریب وحدت سیاسی و جغرافیایی دو کشور همسایهاش است. در همین راستا ابراهیم قرهگل سردبیر روزنامه ینی شفق و از طرفداران دولت رجب طیب اردوغان، میگوید پس از آغاز بحران سوریه و حضور مالکی در کنار ایران برای حمایت از بشار اسد، ترکیه از راهبرد حفظ وحدت جغرافیایی عراق که از سال 2003 به آن متعهد بوده دست کشیده و به راهبرد همپیمانی با کردستان عراق روی آورده و سعی در حل مشکلات با کردها دارد. این راهبرد جدید برای مقابله با محور تهران ـ بغداد ـ دمشق ـ حزبالله است که سعی در انزوای ترکیه در منطقه آناتولی دارد.
آنچه این تحلیل قرهگل را تایید میکند سفر دو سال پیش داوود اوغلو وزیر خارجه ترکیه به کرکوک بدون اجازه حکومت مرکزی در راستای تخریب وحدت سیاسی عراق و نقض حاکمیت آن است. همچنین توافق نفتی بین اربیل و آنکارا بدون موافقت حکومت مرکزی در بغداد و آغاز صادرات نفت از کردستان عراق به بندر جیهان نشانه مهم دیگری از تلاش طرف ترک در ضربه زدن به وحدت سیاسی عراق و تفکیک آن به مناطق مجزای شیعهنشین، سنینشین و کردنشین است. گرچه ممکن است برخی به درستی بگویند کشور عراق از اساس چندپاره است، اما اینکه کشور دیگری به طور عملی به شدت یافتن و تعمیق این چندپارگی کمک کند موضوع دیگری است. عملیات داعش ولو به طور گذرا کاملا به نفع ترکیه است چرا که از سویی نوری المالکی را تضعیف میکند و از سوی دیگر در حمایتهای دولت عراق از سوریه خلل وارد میکند. همچنین اهل سنت عراق را از کنترل شیعیان خارج ساخته و به دامن تکفیریها و تروریستهای تندرو میاندازد.
این امر غیر از اینکه قدرتهای منطقهای را با پدیده جدیدی مواجه کرده که نیازمند بازبینی در محاسبات و معادلات منطقهای است، کردستان عراق را هم با همسایه بنیادگرای جدیدی به نام داعش روبهرو ساخته که هیچ حد و مرز جغرافیایی برای فعالیتهایش نمیشناسد؛ به ویژه که داعش مسئولیت حملات به اربیل و مناطق کردنشین را هم بر عهده گرفته است.
کردها خواهند دید که داعش کرکوک را هم مورد تهدید قرار خواهد داد. لذا به اهمیت اتحاد با هموطنانشان به جای کودتا و همدستی با ترکیه پی خواهند برد.
شاید غلبه سیاست پیروی از غرایز آنی بر منافع بلندمدت باعث شود ترکیه در آینده خسارتهای زیادی ببیند؛ مرزهای ترکیه محل تجمع تروریستهای افراطی شده است که در بلندمدت به هیچ عنوان به نفع ثبات، امنیت و حفظ وحدت سیاسی و جغرافیایی ترکیه نخواهد بود، اما این ترکیه بوده که پای این گروهها را به منطقه باز کرده است.