مطهره شفیعی
اصولگرایان در حال حرکت هستند اما نه رو به جلو بلکه عقبگرد دارند. واژه عقبگرد در ادبیات سیاسی واژه مثبتی تلقی نمیشود و بیشتر دارای بار منفی است اما این بار در ادبیات سیاسی باید تغییر ایجاد و این عقبگرد را مثبت معنا کرد. اصولگرایان به عقب میروند تا بار دیگر شروعی جدید داشته باشند.
در این مسیر البته موانعی هم وجود دارد که باید برای شروع مجدد آنها را از میان برداشت. این موانع یکباره ایجاد نشده بلکه بر اثر بیتدبیریها شکل گرفتهاند. یکی از این بیتدبیریها به نگاه برخی اصولگرایان به افراد باتجربه اردوگاهشان باز میگردد که سبب شد فاصله زیادی میان آنها و بزرگان ایجاد شود و حالا در مسیر بازگشت، تصمیم دارند به ترمیم رابطه خود با بزرگان بپردازند.
ندامتهای اصولگرایان
روز گذشته دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری از دعوت خود برای حضور ناطقنوری در انتخابات خبر داد و گفت: آقای ناطق متعلق به جریان اصولگرایی است اما هنوز حضور در انتخابات را نپذیرفته است. محمدرضا باهنر با بیان اینکه ائتلاف اصولگرایان و اصلاحطلبان حول محور آقای ناطق نظر آنهاست گفت: آقای ناطق متأسفانه در حال حاضر فعال نیستند اما هر زمانی که ایشان بیایند ما استقبال میکنیم و ایشان را سرمایه اصولگرایی میدانیم و هیچکس نمیتواند این شخصیت را مصادره کند.
باهنر تأکیدکرد: اینکه اصولگرایان با اصلاحطلبان با هم به یک ائتلاف برسند را قبول نداریم اما میتوانند در یک رقابت سالم و اخلاقی تعامل داشته باشند. دبیرکل جبهه پیروان درباره دیدار با ناطق نوری و دعوت از وی برای حضور در انتخابات نیز گفت: ما ایشان را در جلسات مختلف از جمله مجمع تشخیص میبینیم و به ایشان برای حضور اصرار میکنیم اما آقای ناطق هنوز این نکته را قبول نکرده است. البته باهنر نخستین فردی نبود که از ناطق نوری دلجویی کرد.
28مهرماه بود که نایب رئیس جبههپیروان خط امام و رهبری گفت: زمانی که به احمدینژاد گفته میشد ناطق نوری خیرخواه انقلاب است، احمدینژاد گوش نمیداد و حالا میخواهد از او دلجویی کند اما دیر شده است. محسن کوهکن درباره موضوعات جنجالبرانگیز این روزهای اصولگرایان گفت: آقای ناطق نوری به دلیل کممعرفتی اصولگرایان از ما دور شده است. اگر کسی به نام شیخ علیاکبر ناطق نوری نبود، قطعاً احمدینژاد نه استاندار اردبیل میشد، نه شهردار تهران و یقیناً رئیسجمهور ایران هم نبود.
وی تصریح کرد: امروز که آقای احمدینژاد برای دلجویی به دیدن آقای ناطق میرود، دیر شده است. آن روزها که به ایشان توصیه میشد آقای ناطق خیرخواه انقلاب است، احمدینژاد گوش نمیداد. شاید بسیاری هم در خفا از ناطق نوری دلجویی کرده باشند که رسانهای نشده است.
آنچه با ناطق کردند
شفافیت و صداقت اصولگرایان در این بخش شایسته تقدیر است و به نظر میرسد اصلاحاتی در این بخش صورت گرفته است. آنها اعتراف میکنند که ناطق نوری دعوت آنها را قبول نمیکند اما در این بخش یک نکته نهفته است؛ آنها نمیخواهند بگویند که چرا ناطق نوری حاضر به حضور در جمع آنها نیست و چه شد که او آرام و در سکوت با اردوگاه اصولگرایی خداحافظی کرد. اصولگرایان نمیخواهند به یاد بیاورند آن روزی که یکی از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری سال 88 در غیاب او اظهاراتی بر زبان آورد که نسبتی با ناطق نوری نداشت و سکوت در مقابل این اظهارات تنها واکنش اصولگرایان بود.
کمی هم که به عقب بازگردیم را هم دوست ندارند مرور کنند یعنی همان ایامی که قرار بود ناطق نوری محور وحدت اصولگرایان باشد اما برخی تکرویها سبب شد نقش ریش سپیدی او نادیده گرفته شود. ناطق نوری در این دو مرحله هیچ پاسخی نداد و سکوت را بر هر اظهارنظری ترجیح داد چون او با تجربه تر از این بود که منتظر بازگشت سریع اصولگرایانی باشد که روزی برای نشاندن او بر کرسی محوریت اردوگاه اصولگرایی سر از پا نمیشناختند و بهتر میدانست که روزی سرها به سنگ خواهد خورد و آنگاه بازگشتی دیگر را میطلبند، روزی که امروز است، روزی که آنها تمام درهای پشت و پیش روی خود را بسته میبینند و با کمی تامل درمییابند که باید از گذشته خود اظهار ندامت کنند.
افسوس اصولگرایان
اصولگرایان زمانی پی به اشتباه خود بردند که مشاهده کردند در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 عدم وحدت میان آنها منجر به شکست شد و به یاد آوردند دلسوزیهایی که ناطق نوری در سالهای گذشته برای نیل به این وحدت میکرد. از سوی دیگر این موضوع را باور کردند که یکی از پایههای پیروزی دکتر روحانی در آن انتخابات، کسی غیر از ناطقنوری نبوده است.
آنها افسوس خوردند که اگر ناطق نوری را در میان خود داشتند، شاید پیروز بزرگ حماسه 24خرداد 92، آنها بودند. حالا هم تصور نمیشود که ناطق نوری بخواهد به جمع اصولگرایان بازگردد چراکه دیگر به عنوان چهره جناحی شناخته نمیشود و همه او را به عنوان چهرهای فراجناحی میشناسند. گویا افسوسها در جریان اصولگرایی باقیست.