تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۳۹۳ - ۱۹:۵۴  ، 
کد خبر : ۲۷۱۸۵۳
آش شله‌قلمکاری که سحرخیزها نتیجه آن هستند

اصلاحات همچنان بی‌سر و بی‌هویت


مهدی پورصفا

سخنان چندی پیش سحرخیز در خصوص عدم اعتقاد و علاقه اصلاح‌طلبان به امام (ره) و آرمان‌های ایشان و اظهارنظرهای پس از آن و البته مخالفت برخی از اصلاح‌طلبان با این سخنان نکته‌ای را بار دیگر برای همه صاحب‌نظران روشن و آشکار کرد و آن هم این ماهیت متناقض و پارادوکسیکال اصلاحات است که در ذات خود با آن درگیر است.

اصلاح‌طلبان به رغم تأکید خود بر وفاداری به آرمان‌های انقلاب و ماهیت وجودی نظام جمهوری اسلامی همواره با رفتارهایی روبه‌رو بوده‌اند که دقیقاً از قلب این گروه برآمده است و تمام پیوندهای آنان را بانظام و گاه با مسائل دینی جامعه ایرانی که در هر دوره و حکومتی غیرقابل‌خدشه بوده است نیز مورد خدشه قرار داده است.

در این میان موضع غیرشفاف سران اصلی اصلاحات در مقابل چنین افرادی به این دوگانگی دامن زده است و حتی در فتنه سال 88 تا چند قدمی محو کامل آنان از جبهه سیاسی نیز انجامیده است.

دوگانگی در مواضع

تجربه سیاسی اصلاح‌طلبان اثبات کننده این مطلب است که جبهه اصلاح‌طلبی با حفظ وضعیت موجود و امتناع از تبیین شفاف شاکله و هویت سیاسی خود، هم آرای خود را در میان طبقه‌ای که به زعم خود طبقه خاکستری عنوان می‌کند، حفظ نماید و هم خود را به فعالی در چارچوب نظام حفظ کند.

نکته جالب آن که همین وضعیت دوگانه بارها و بارها باعث شکست آنان در عرصه‌های مختلف سیاسی شده است، حتی اگر به پیروزی مقطعی نیز دست یافته باشند. تا زمانی که اصلاح‌طلبان به بهای کسب آرای بیشتر نخواهند صراحتاً سرحدات فکری و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی خود را اعلام کرده و وجوه تمایز خود با دیگر جریانات سیاسی و اجتماعی را برجسته کنند، نمی‌توانند خود را به عنوان یک جبهه سیاسی مورد قبول مردم و البته نظام نشان دهند.

این مشکل را حتی سران اصلاح‌طلبان نیز به روشنی متوجه شده‌اند و خاتمی سال‌ها پیش و در دوران ریاست جمهوری خود بر این نقطه حساس دست گذاشت و از آنان خواست تا تکلیف خود را با بسیاری از مسائل روشن کنند. وی که این سخنان را در جمع اعضای ادوار مجلس دانش‌آموزی بیان کرده است، به صراحت گفت: ابتدا باید مشخص کنید که چه کسی هستید و چه می‌خواهید انجام دهید. شما باید مشخص کنید که اسلام را قبول دارید و از اسلام دفاع می‌کنید و به آن پایبند هستید. اما مشکل اینجا است که روشن کردن همین حدود منجر به برملا شدن عقایدی خواهد شد که صدو هشتاد درجه با مبانی بنیادین نظام جمهوری اسلامی در تناقض است.

آغوش باز برای آرای خاکستری

سابقه اظهارنظرها و صد البته عملکرد برخی از اصلاح‌طلبان دوآتشه سابق و خارج‌نشین امروزی همین نکته را نشان می‌دهد. هیچ‌کس از یاد نمی‌برد که اکبر گنجی در حاشیه کنفراس برلین با صراحت به این نگاه اشاره کرد که اگر افکار امام (ره) را با مبانی امروزی منطبق کرد باید آن را به موزه تاریخ سپرد. زیر سؤال بردن قیام امام حسین(ع) و حتی همین اواخر مطرح کردن بحث اختلافی درباره امامت ائمه جزو نمونه‌هایی محسوب می‌شود که نمی‌توان آن را از یاد برد.

در کنار این حتی با فرض این نکته که چنین ابهامی بتواند آرای خاکستری را به سمت آنان جذب کند، باز هم عملاً این تدبیر همچون شمشیر دموکلس علیه آنان عمل خواهد کرد.

کسب آرای حداکثری از طریق برجسته کردن جاذبه‌های این چنین سبب می‌شود که در فردای پیروزی، اصلاح‌طلبان با سیاهه بلندی از مطالبات متنوع و بعضاً متناقض از شهروندان مواجه شوند که اصلاح‌طلبان نه انگیزه تأمین و تحقق آن را دارند و نه تحصیل آن مطالبات در توان‌شان است. تلاش در راه تأمین چنین مطالباتی نیز عملاً باز هم به یک تناقض درونی منجر شده و سبب این می‌شود عملکرد هم به همان حد دوگانه باشد که در نهایت منجر به بی‌اطمینانی بخش بزرگی از جامعه به اصلاح‌طلبان و به وجود آمدن وضعیت فعلی برای آنان شده است.

چه کسانی غضنفرهای جبهه اصلاحات هستند

در نهایت نمی‌توان منکر این نکته شد که در درون بدنه اصلاحات نیز افرادی حضور دارند که علاوه بر داشتن تعلق دینی به نظام جمهوری اسلامی وفادارند، اما نمی‌توانند به این دوگانگی پایان دهند.  دلیل هم این است که علاوه بر رسوخ این مسئله در عمق و جان اصلاحات عملاً سران آن نمی‌توانند افرادی را که سال‌ها از آنها به عناوین مختلف در بدنه اصلاح‌طلبان حمایت کرده‌اند، به راحتی کنار بگذارند.

اشتباه راهبردی اصلاح‌طلبان از آنجا ناشی می‌شد که در پروسه سیاست‌ورزی آغوش خود را تا حدی برای استقبال از سلایق و مطالبات خرده‌فرهنگ‌های متنوع موجود در ایران گشودند که در کسر قابل اعتنایی از آنها اساساً کمترین دلبستگی با مبانی و ارزش‌های بومی و فرهنگی ملهم از انقلاب اسلامی مشهود نبود.

امثال سحرخیز با سخنان خود چنان ضربه‌ای را به حیثیت اصلاح‌طلبان وارد کرده‌اند که شاید تنها با توبه نصوح هم نتوان آن را از دامان آنان پاک کرد. متأسفانه کسانی در بدنه جنبش اصلاحات نفوذ کردند که از مبنا نه ماهیت انقلاب را قبول داشتند نه دلبستگی با اسلام داشتند، نه توان فهم جنگ هشت ساله را داشتند، نه چرایی اشغال سفارت امریکا را درک کردند.

مواضع سحرخیزها دم خروس اصلاح‌طلبان

اصلاح‌طلبان و سران آن باید بپذیرند قواعد سیاست و بازی آن هم در نظام جمهوری اسلامی حکم می‌کند بازیگران هر کدام مسئول هویت و موجودیت مستقل خود بوده و اظهارنظرهای افراد زیر بیرق خود را پذیرا باشند.

در این میان آنچه که هم اکنون به چشم می‌خورد‌ آش شله قلمکاری است که نه می‌تواند به خوبی قواعد بازی سیاسی را قبول کند و گاه به جر زنی روی می‌آورد و نه امکان این را دارد که به صورت جدی مرزهای خود را برای ناظران روشن کند. در این میان اظهارنظرهای امثال سحر‌خیز قوز بالای قوزی می‌شود که فقط دردسر آنان را مضاعف می‌کند.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات