ماجرای داعش یکبار دیگر ثابت کرد که «فضای مجازی» میتواند بر «دنیای حقیقی» غلبه کند و آن را تحت سیطره خود درآورد.
با گسترش رسانهها از میانه قرن بیستم و تولید انبوه فیلمهای سینمایی و پوشش گسترده سریالهای تلویزیونی، قهرمانان مجازی (بازیگران) کمکم جای قهرمانان حقیقی را گرفتند و با فتح قلوب مردم، به کرسیهای قدرت رسیدند و حتی پست ریاستجمهوری را هم فتح کردند (مثل رونالد ریگان در ایالات متحده).
اما، اکنون که رسانهها از لحاظ کمی متنوعتر و ازنظر کیفی رساتر و تأثیرگذارتر شدهاند، عملاً انقلابی در عرصههای نبرد به وجود آمده است. از قدیمالایام، جنگها و نبردها سرنوشت جوامع و مسیرهای تاریخ را تغییر دادهاند و همین اشاره کوتاه کفایت میکند که بدانیم وقتی در عرصه نبرد نیز «مجاز» بر «حقیقت» غلبه میکند و فضای مجازی جای دنیای واقعی مینشیند، در حقیقت انقلابی رخ داده است که ابعاد و پیامدهای آن هنوز محسوس نیست.
در قرون گذشته هرچند جنگ روانی همیشه مکمل جنگ واقعی بوده و در شکل پیش درآمد جنگ، همزمان با جنگ و حتی در غیاب جنگ به کار رفته است، ولی چیزی را که درحال حاضر و به ویژه با ظهور داعش شاهدش هستیم، تحولی رخ داده است که به نظر میرسد از مرزهای مفهوم کلاسیک «جنگ روانی» فراتر رفته است و با یک جنگ واقعی پهلو میزند. به همین خاطر است که از غلبه مجاز بر حقیقت در عرصه نبرد، به عنوان یک انقلاب نام میبریم و این انقلاب با استراتژی و تاکتیکهای گروه تروریستی داعش به اوج خود رسیده است.
رسانههای تروریستی
تقریباً همه محافل تحلیلی داعش را رسانهایترین گروه تروریستی جهان میدانند. از زمان اوجگیری درگیریهای داخلی سوریه (2011) رسانههای اصلی بینالمللی مثل «سی.ان.ان»، «بی.بی.سی»، «فرانس24» و خبرگزاریهای «فرانسه)، «آسوشیتدپرس» و «رویتر» به همراه رسانههای منطقهای مثل «الجزیره» و «العربیه» آشکارا به ستاد جنگ روانی گروههای تروریستی داعش، «جبهه النصره» و «ارتش آزاد سوریه» تبدیل شده بودند.
پس از سقوط شهر «موصل» در شمال عراق به دست داعش (خرداد گذشته) این سیاست ادامه یافت و تا زمان شکلگیری «ائتلاف ضد داعش» تحت رهبری آمریکا، بر همین اساس عمل میشد.
در ارتباط با ابعاد بهرهگیری «ائتلاف ضد داعش» تحت رهبری آمریکا، بر همین اساس عمل میشد.
درخصوص ابعاد بهرهگیری داعش از رسانهها در جای خود صحبت میشود و در اینجا فقط میخواهیم بدانیم چرا رسانهها و داعش تا این حد به هم پیوند خوردهاند؟ پیوندی که درمورد هیچ یک از گروههای تروریستی و در هیچ زمانی سابقه نداشته است.
در مورد علل تبدیل شدن داعش به رسانهایترین گروه تروریستی جهان میتوان به سه علت مهم اشاره کرد: 1) انگیزه شکلگیری؛ 2) ساختار درونی و 3) تاکتیک جنگی.
در ارتباط با انگیزههای شکلگیری این گروه تروریستی، گزارشهای مستندی وجود دارد مبنی بر اینکه دستگاههای جاسوسی انگلیس، آمریکا، رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای دیگر طرحی را موسوم به «لانه زنبور» به اجرا درآوردند که در چارچوب آن، همه افراطیهای جهان در یک جا (خاک سوریه) جمع میشدند. هدف از اجرای این طرح، ضربه زدن به محور مقاومت و بدنام کردن اسلام بود. در این ماجرا رسانهها به دو علت مورد نیاز بودند؛ 1) تبلیغات با هدف جذب جوانان مستعد و پیوند دادن آنها با داعش و 2) استفاده از زبان خاص رسانهای برای بدنام کردن اسلام و مفاهیمی چون جهاد.
رسانههای غربی و عربی نهتنها از کلمات تحقیرکنندهای مثل «تروریست» به عنوان صفت برای داعش استفاده نمیکردند، بلکه به جای استفاده از مفاهیم بیطرفی چون «جنگجو» و «پیکارجو»، مفاهیم ارزشی مرکبی مثل «رزمندگان مسلمان»، «دولت اسلامی»، «خلیفه مسلمین» بهره میبردند و جنایات داعش را نیز «جهاد» مینامیدند.
از لحاظ ساختار درونی نیز داعش ساختار شبکه بینالمللی را از شبکه القاعده به ارث برده است. داعش مثل طالبان، در یک سرزمین محصور نیست و اعضای داعش نیز افراد بومی نیستند. داعش برای جذب نیرو به تبلیغات رسانهای نیاز دارد و این رسانهها باید کشورهای زیادی را پوشش بدهند.
در ارتباط با رسانه به عنوان بخشی از تاکتیک جنگی داعش باید گفت که این جریان تروریستی بخش اعظم پیروزیهای خود را مدیون همین تاکتیک است و جنگ روانی نیز در همین جا معنی پیدا میکند.
کارشناسان میگویند، داعش برای تسلط بر سرزمینهای پهناور و شهرهای پرجمعیت به جنگ روانی نیاز دارد، چون تعداد کافی نیرو ندارد. داعش مجبور است رفتار وحشیانه خود با اسیران و غیرنظامیان را در «تویتر» و «یوتیوب» به نمایش بگذارد تا روحیه مقاومت را درهم بشکند و شهرها را قبل از تصرف، خالی از جمعیت بکند. رهبران داعش برای جذب نیرو و پول باید به تبلیغات رسانهای و اینترنتی متوسل شوند. مسئولان تویتر چند حساب فرعی داعش را مسدود کردهاند، اما «فیسبوک» و یوتیوب صفحات داعش را همچنان باز نگه داشتهاند و به اعتراضات توجهی نمیکنند.
در اوضاع و احوال کنونی که شرایط جهانی تا حدودی علیه تروریستهای داعش است، رسانههای مطرح گاهی درمورد پیوند «رسانه و داعش» خبرهایی را منتشر میکنند و آمارهایی را ارایه میدهند؛ شبکه سی.ان.ان اعلام کرده، داعش آن قدرها هم قدرت ندارد، قدرت آن در جنگ نرمی است که با بزرگنمایی خود و هولناک نشان دادن اقداماتش به راه انداخته است. به گفته تحلیلگران نکتهسنج، اردوگاههای اینترنتی داعش بسیار قدرتمندتر از تمام اردوگاههای نظامی این گروه است!
ماجرای سقوط قریبالوقوع شهر بغداد به دست داعش که دستپخت رسانهها در اواسط مهرماه گذشته بود، یک نقطه عطف در همدستی رسانهها و داعش به شمار میرود. این فضاسازی را رسانههای آمریکایی کلید زده بودند و سپس این جریان را شبکههای العربیه، الجزیره، الحدث و برخی رسانههای ضد حکومتی عراقی ادامه دادند. هرچند این جریان در نهایت پوشالی از آب درآمد و حباب ابهت داعش را ترکاند، ولی نشان داد که ارتش رسانهای چقدر میتواند قدرتمند باشد.
از روزی که سحر سقوط بغداد باطل شد، داعش هنوز درحال عقبنشینی است و شهرها و مناطق مهمی مثل «جرف الصخر» و «بیجی» را از دست داده است. به عبارت دیگر، وقتی ماشین رسانهای داعش آسیبپذیر شد، قدرت این گروه تروریستی هم درهم شکست.
در ماجرای بغداد خوشخبتانه رسانههای همسو با داعش زیادهروی کردند و همین باعث شد که تبلیغات نتیجه عکس بدهد.
یک شهروند عراقی ساکن حومه بغداد در ارتباط با فضاسازی میانه مهر گفت: وقتی حجم خبرها را در اینترنت دیدم، احساس کردم که همین حالا (تروریستهای داعش) پشت در خانه ما هستند. به همین خاطر به خیابان رفتم تا ببینم چه خبر است! پس از آن (خرداد) در شمال عراق و برای شهر موصل هم همین اتفاق افتاد. اما در آنجا عناصر داعش موفق شدند به راحتی و بدون آنکه با مقاومتی برخورد کنند شهر را به اشغال خود درآورند.
نقش پررنگ سربازان رسانهای در جنگ داخلی عراق بهگونهای است که بیشتر عتاب و خطابها و هشدارهای مقامات این کشور به رسانهها بوده و هست. «نوری مالکی» در زمانی که پست نخستوزیری را در دست داشت، بارها به رسانههای عراقی درمورد فضاسازیهای رسانهای هشدار میداد. هماکنون نیز مقامات این خطر را گوشزد میکنند، هرچند پس از ماجرای بغداد اوضاع در عراق به کلی عوض شده است و دیگر هیچکس داعش را جدی نمیگیرد.
در ارتباط با تحولات عراق این نکته مهم نیز قابل ذکر است که اقدامات احمقانه داعش علیه جامعه اهل سنت، خود به تنهایی رویکرد خبری شبکههایی مثل العربیه و الجزیره را خلع سلاح کرده است.
العربیه دائماً مدعی بود چیزی که در عراق جریان دارد، جنگ میان شیعه و سنی است. این نوع پوشش خبری پیامدهای خطرناکی میتوانست برای جامعه عراق داشته باشد.
اما جنایات داعش علیه اهل سنت به قدری گسترده و چشمگیر بود که این توطئه رسانهای را نیز عقیم کرد.
به عنوان نمونه، تروریستهای داعش طی پنج هفته اخیر بیش از 550 نفر از اعضای عشیره سنی «البونمر» در استان الانبار را در چند نوبت به صورت دستجمعی اعدام کردند. آخرین مورد این جنایت جمعه گذشته رخ داد و تروریستها 25نفر از اعضای این عشیره را به قتل رساندند. در الانبار شماری از سران قبایل سنی نیز به دست عناصر داعش کشته شدند.
در موصل ساکنان سنی این شهر هم به اندازه مسیحیان و دیگر اقلیتها از طرف داعش مورد ظلم قرار گرفتهاند و شرایط بهگونهای است که اهل سنت موصل برای رهایی از سلطه داعش لحظه شماری میکنند و از طریق تماسهای مکرری که با مقامات عراقی در بغداد برقرار میکنند، از آنها میخواهند هرچه سریعتر عملیات آزادسازی این شهر را آغاز کنند.
آموزشهای ویژه
جنایتکاران داعش در بهرهگیری از اینترنت کاملاً حرفهای عمل میکنند، بهگونهای که برای هرکسی که اخبار عراق و سوریه را دنبال میکند کاملاً محرز است که تروریستها در بهرهگیری از رسانهها، به ویژه اینترنت، کاملاً آموزش دیدهاند.
«احمد عماد کاظمالحسن» تحلیلگر شبکه تلویزیونی «الوطن» که تحولات عراق را از نزدیک دنبال میکند، در جایی اظهار داشت: اعضای داعش شخصاً اخبار و عکسها و گزارشهای خود را در اینترنت درج میکنند. به همین خاطر، اخباری که توسط داعش به مردم میرسد، معمولاً سریعتر از اخبار رسمی است. آنها میدانند چگونه با افکار عمومی بازی کنند و در بین مردم ترس و وحشت ایجاد نمایند.
الحسن درباره میزان مهارت رسانهای داعش افزود: داعش میداند چگونه از فضای مجازی استفاده کند. اعضای این گروه به راحتی از طریق تویتر و فیسبوک با خبرنگاران رسانههای خارجی به خصوص غربی، گفتوگو میکنند و سعی دارند فضا را به نفع خود تغییر دهند.
جذب نیرو
همانطور که گفته شد، داعش یک شبکه بینالمللی است و بهتر است گفته شود که این گروه متشکل از عناصر اجارهای و یا فریب خوردهای است که از کشورهای مختلف گرد آمدهاند. از نوجوانان استرالیایی و جوانان تونسی تا میانسالان چچنی و زنان عربستانی در میان آنها یافت میشوند.
هفته گذشته در خبرها آمده بود، چهار نوجوان ساکن حومه شهر بندری «سیدنی» استرالیا که به والدین خود گفته بودند قصد دارند جهت تفریح به مالزی بروند، با یک پرواز مستقیم سر از ترکیه درآوردند و از آنجا هم مخفیانه وارد خاک سوریه شدند تا به داعش بپیوندند!
درمورد تبلیغات رسانهای داعش برای جذب نیرو در کشورهای عربی و عربستان هم تاکنون گزارشهای زیادی پخش شده است. شبکههای اجتماعی مهمترین ابزار جذب نیرو از کشورهای عربی هستند. داعش از زنان و دخترانی که آنها را فریب داده و جذب کرده است، برای جذب جوانان عرب از طریق سایتهای اجتماعی استفاده میکند. «ریما الجریش» و «اخت جلبیب» دو تن از زنان جذب شده داعش هستند که در عربستان چنین مأموریتی را دنبال میکنند و آزادانه به این کار مشغول هستند.
وحشت سعودیها
از طنزهای تحولات جاری خاورمیانه این است که منشأ تروریسم در منطقه و جهان، یعنی کشور عربستان، اکنون در تیررس تروریسم قرار گرفته است.
درپی تهدیدات داعش علیه ریاض، دولت عربستان ابتدا در مرز با عراق منطقه حائل ایجاد کرد. ولی الآن متوجه شده است که دیوار نمیتواند جلوی امواج رسانهای داعش و القاعده را بگیرد. طبق برخی گزارشها، جریانهایی مثل القاعده و داعش در جامعه سعودی حدود یک میلیون نفر طرفدار دارد. البته در جامعهای که آموزههای وهابی تنها آموزههای دینی غالب است، و مردم از بدیلهای درست دینی و عقلی برای فرار از حاکمیت خاندان سعودی آگاهی کافی ندارند، این پدیده (یک میلیون طرفدار) چیز عجیبی نیست.
عربستان بیش از سه دهه جریانهای تندرو و افراطی را در پاکستان، افغانستان و برخی مناطق دیگر چه از لحاظ عقیدتی و چه ازنظر تسلیحاتی حمایت کرده و در حمایت از داعش در عراق و سوریه نیز طی سه سال اخیر سنگ تمام گذاشته است، تا بلکه بتواند محور مقاومت و جمهوری اسلامی ایران را شکست دهد و یا به انزوا بکشاند. اما اکنون خودش از این ماری که در آستین پرورده (القاعده- داعش)، به شدت هراس دارد.
اکنون داعش در جامعه سعودی مخاطب دارد و وقتی فردی مثل «ابوبکر البغدادی» خلیفه خود خوانده داعش، عربستان را به «سر افعی» تشبیه میکند و از سعودیها میخواهد با حاکمان حجاز وارد نبرد شوند، این پیام آل سعود را واقعاً به وحشت میاندازد. به هرحال، ریاض در برابر ماشینرسانهای داعش واقعاً عاجز است و مجبور است که تنها نظارهگر باشد و ببیند در آینده چه رخ خواهد داد.
فصل جدایی
اکنون تبلیغات رسانهای داعش فقط در سرزمین حجاز و جوامعی مشابه عربستان میتواند تأثیر داشته باشد و ممکن است بتواند جوانانی را به خود جذب کند. اما خوشبختانه در عراق و سوریه که جنگ داخلی جریان دارد، این تبلیغات بیتأثیر شده است.
داعش در عراق از رسانه در دو حوزه استفاده میکرد؛ ایجاد رعب و وحشت جهت پیشروی آسان عناصر خود و تفرقه میان شیعه و سنی. همانطور که اشاره شد، ماجرای بغداد پوشالی بودن تبلیغات داعش را ثابت کرد و همه فهمیدند که قدرت داعش مثل قدرت شخصیتهای کارتونی است و ارتباطی با دنیای واقعی ندارد!
به علاوه، تبلیغات درباره اینکه داعش نماینده جامعه اهل سنت است، دیگر تأثیری در مخاطب ندارد و اکنون جامعه عراق از نگاه مردم این کشور فقط دارای یک شکاف است که در یک طرف آن ملت عراق قرار دارد و در طرف دیگر نیز تروریستهای داعش حضور دارند.
مردم عراق اکنون به برکت جنگ با داعش، به چنان وحدتی رسیدهاند که در تاریخ سیاسی این کشور کمسابقه است.
در یک جمعبندی، میتوان گفت ماشین رسانهای داعش در عراق و سوریه تقریباً از حرکت ایستاده است و از آنجا که رسانه و داعش پیوند ذاتی باهم دارند، این گروه تروریستی دیگر نمیتواند سر راست کند و از این بحران عبور نماید.