دکتر نوذر شفیعی استاد دانشگاه، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس
15 ماه مذاکره میان ایران و کشورهای 1+5 اگرچه هنوز به توافق جامع هستهای منتهی نشده است، خالی از نتیجه و دستاورد برای طرفین مذاکره هم نبوده است. چنانکه رئیس جمهوری محترم و جناب آقای ظریف وزیر امورخارجه نیز در سخنان اخیر خود مورد تأکید قرار دادهاند، ایران از خلال این مذاکرات به دستاوردهای مهم سیاسی و اقتصادی دست یافته است که از موفقیت دستگاه دیپلماسی کشور خبر میدهد. مرور برخی از این دستاوردها برای پاسخگویی به بعضی بهانه جوییها خالی از لطف نیست.
یکی از موضوعات مهمی که از یک سال و چند ماه مذاکره مستمر و شیوه و رویکرد مذاکرهکنندگان به دست آمده این است که اصولاً مکانیزم مذاکره به عنوان تنها چاره حل و فصل مسائل باب شده و مدتهاست هیچ یک از دولتمردان کشورهای پای مذاکره به راهحلهای انتزاعی که پیش تر مطرح میشد، برنمیگردند، به عبارتی واقعگرایی به جای طرح مسائل انتزاعی نخستین تغییر در فرایند مذاکرات 15 ماه گذشته بوده است.
نکته دوم این است که با اختیار کردن استراتژی مذاکره، از وضع تحریمهای جدید علیه ایران جلوگیری شده است؛ این در حالی بود که تا پیش از آغاز این فصل از مذاکرات، امریکاییها از وضع تحریمهای شدید و به اصطلاح خودشان فلجکننده علیه ایران سخن به میان میآوردند.
تلطیف فضای بینالمللی نسبت به جمهوری اسلامی ایران دستاورد دیگر این مذاکرات بود. بر اساس این تغییر فضا در حال حاضر امکان مراودات دیپلماتیک و آمد و شدهای سیاسی، اقتصادی و تجاری بیشتری فراهم شده است، چنان که در این مدت انواع و اقسام هیأتهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و پارلمانی میان کشورهای مختلف جهان و ایران رفت و آمد داشتهاند. این موضوع بیهیچ اغراقی نشان دهنده آن است که فضای بینالمللی نسبت به ایران تلطیف شده است. همچنین از نتیجه این مذاکرات یکی دیگر این است که ایران به هر حال راهها و روزنههایی برای فروش نفت و به موازات آن دریافت پول نفت پیدا کرده است. در حالی که پیش از آن ما با مشکلات متعدد نفت را میفروختیم اما امکان دریافت پول آن را نداشتیم، حال آنکه امروز هم فروش نفت تسهیل شده است و هم امکان بازگشت منابع حاصل از فروش آن.
دستاورد دیگر مذاکرات امکان دستیابی ایران به داراییهای بلوکه شدهاش بود و البته ممکن است دستاوردهای دیگری نیز قابل شمارش باشند که بنده از آن اطلاع کسب نکرده ام. با این حال معتقدم که ادامه گفتوگوها و مذاکرات همچنان میتواند با دستاوردهای بیشتری همراه باشد و این هم به نفع ایران است و هم به نفع طرفهای مقابل زیرا سیاستی که در پیش گرفته شده است بر مبنای سیاست برد- برد قرار دارد و بر همین اساس هم پیشرفتهایی که در مذاکرات به دست آمده است به اصطلاح به مرحله بدون بازگشت رسیده است. رسیدن به مرحله بدون بازگشت به این دلیل حاصل شد که مذاکره کنندگان میدانستند شکست دیپلماسی مخاطرات زیادی بهدنبال دارد.
دکتر علی بیگدلی استاد دانشگاه - کارشناس مسائل بینالمللی
در 15 ماهی که از مذاکرات هستهای ایران و 1+5 گذشته است، قدمهای بسیاری از سوی طرف ایرانی مذاکرات و نیز کشورهای مقابل برداشته شده است. این قدمها به نوبه خود توانسته شرایط جدیدی را در مذاکرات هستهای و رابطه ایران و جهان ایجاد کند. ایران در این مدت توانسته است فضای بینالمللی مناسبی را برای حضور سرمایهگذاران خارجی در کشور فراهم کند، امری که به نوبه خود ناشی از ارائه چهره جدید و روشنی از ایران در جهان است.
حالت خصم آلودی که پیشتر در غرب نسبت به ایران وجود داشته اکنون تا حد زیادی از بین رفته است، این نکتهای است که خود غربیها نیز به آن اذعان داشته و تأکید میکنند که در دولت دکتر روحانی خصومت غرب نسبت به ایران کاهش یافته است. ملاقات روحانی با دیوید کامرون نخستوزیر انگلستان که در گذشته سابقه نداشته است یا نشست و برخاستهای محمد جواد ظریف و جان کری، وزیر خارجه امریکا نشانههای روشنی از کاهش این خصومت ارائه میکند.
از قدمهای مثبت دیگر مذاکرات هستهای، نزدیک شدن مواضع ایران و امریکا است، بویژه اینکه اوباما رئیس جمهوری امریکا با گشادهرویی با مذاکرات همراهی کرده و به نوبه خود سهم مهمی در رسیدن مذاکرات تا این مرحله از پیشرفت داشته است، ایران توانسته است چهره جدیدتری از خود در نظام بینالملل به نمایش بگذارد.
اما این روندهای مثبت در مذاکرات هستهای تا نشست مسقط ادامه داشت و در روزهای پایانی مسقط بود که نسیم تازهای در فضای مذاکرات وزید و شرایط تاحدودی تغییر کرد، به عبارت دیگر، آنچه در وین حاصل شد و در حالتی مبهم و شاید ناباورانه مذاکرات 7 ماه دیگر تمدید شد، نه ناشی از عملکرد ما یا نارضایتی طرف امریکایی، بلکه نتیجه روندی بود که از مسقط آغاز شد. کانونهای پیرامون امریکا بویژه فشارهای محافل صهیونیستی به کاخ سفید و وزارت امورخارجه، زمینهساز کندی مذاکرات هستهای شد.
رئیس جمهوری امریکا در آخرین لحظات مذاکرات وین اعلام کرد که ایران به همه توافقات خود عمل کرده است، اما باید پرسید چرا امریکا به تعهدات خود عمل نکرده یا چرا جان کری با شیوخ خلیج فارس درباره نشست وین مذاکره کرد؟ به نظر میرسد این امر ناشی از تلاش امریکاییها برای گستردهتر کردن مذاکرات بوده است. آنان مسیر بازی را از حوزه 1+5 بیرون برده و به حوزه کشورهای منطقهای منتقل کردند و در آخرین مراحل این طور وانمود کردند که ما با ایران مشکل نداریم، بلکه همسایگان ایران مشکل هستند و ایران باید مشکل خود را با این کشورها حل کند.
در عین حال اظهارات رسانهای برخی شخصیتهای امریکایی انتظارات تازه آنان را روشن میکند. از جمله وندی شرمن معاون وزیر امور خارجه امریکا که دخالت نکردن ایران در کشورهای منطقه، مسأله حقوق بشر و موشکهای دور برد را از مسائل مورد بحث برشمرده است. این موضوعات درحالی مطرح میشود که اساساً در متن توافق ژنو اشارهای به آنها نشده است.