پس از پیروزی در انتخابات، تونی بلر حزب را کارگر نوین، مرام آن را راه سوم و سیاست خارجی دولت را مبتنی بر اخلاق و احترام به حقوق بشر خواند. به عبارت دیگر، انگلیس دیگر با حکومتهای مستبد و ناقض حقوق بشر دوستی نخواهد کرد و به آنها اسلحه نخواهد فروخت. رابین کوک، اولین وزیر امور خارجه دولت جدید، این هدف و مرام را خیلی جدی گرفت و بسط داد.
حمایت از ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی در کنار اسرائیل و مداخله نظامی برای جلوگیری از نسلکشی در آفریقا و قومکشی در منطقه بالکان از آن جملهاند، تونی بلر در یکی از مهمترین سخنرانیهای سالهای اول صدارت خود که پس از مداخله نیروهای ناتو در کوزوو برای بیرون راندن نیروهای صرب ایراد کرد، گفت بیاعتنایی و انتظار، گزینه نبود و اگر مداخله نمیکردیم آوارگان جنگ هیچوقت به خانههایشان باز نمیگشتند. همه این اقوام را به حساب دلاوری تونی بلر نگذاشتند، به خصوص رقیبهای سیاسی که او را جوانی جاهطلب میدیدند، مالکوم ریفکیند، وزیر خارجه در دولت سابق حزب محافظهکار گفت: من تردید ندارم که چیزی به نام سبک بلر وجود دارد اما از محتوای آن مطمئن نیستم و او را شبیه به بیل کلینتون دید که با سخنوری پرشورش توانست مردم آمریکا را به سوی خود جلب کند.
اما سال بعد از مداخله نظامی در کوزوو، ظهور مرگبار شبکه القاعده در خاک آمریکا هرگونه تردید درباره عزم و اراده تونی بلر در مداخله نظامی در گوشه و کنار دنیا را از میان برداشت و همراه با آن خطمشی سیاست خارجی دولت تونی بلر مشخصتر شد. حمایت بیدریغ تونی بلر از سیاست جنگ با تروریسم جرج بوش رییسجمهوری آمریکا پس از حملات 11 سپتامبر 2001، انگلیس را درگیر دو جنگ کرد. حمله به افغانستان برای سرنگون کردن حکومت طالبان که به رهبران شبکه القاعده جا و پناه داده بود با حمایت همه در داخل و خارج و قانونمندی و احترام به حقوق بشر کمک کرد.
تونی بلر در آغاز عملیات مشترک نظامی با آمریکا، به نمایندگان مجلس عوام گفت که از اول گفته بودیم که هرگاه عاملان حملات تروریستی در آمریکا شناسایی شوند علیه آنان وارد عمل خواهیم شد. ولی تصمیم به همراهی با آمریکا در حمله به عراق برای سرنگون کردن حکومت صدام حسین در راستای سیاست جنگ علیه تروریسم و گسترش دموکراسی در خاورمیانه، اشتباه محاسبهای از کار درآمد که پیامدهای آن تونی بلر را مجبور کرد که با وجود سومین پیروزی در انتخابات، صدارت را پیش از موعد ترک کند.
اولین صدمه، استعفای رابین کوک، وزیر امور خارجه بود که گفت حمله به یک کشور مستقل فقط با رای شورای امنیت سازمان ملل متحد قانونی خواهد بود. ولی نخستوزیر با ارایه گزارشی از تهدیدهای نظامی حکومت عراق به پارلمان، درباره تصمیم به همراه شدن با آمریکا گفت واقعیت این است که خطر ناشی از سلاحهای کشتار جمعی تهدیدی است علیه تمام دنیا و معتقدم که ارتباط آن با تروریسم بینالمللی به زودی معلوم خواهد شد و اگر در مقابل آن ایستادگی نکنیم، اینگونه سلاحها به دست گروههای تروریستی خواهد افتاد. جنگ عراق صدام حسین را از حکومت انداخت، ولی اثری از سلاحهای کشتار جمعی و آزمایشگاههای مخفی برای ساخت بمب اتم پیدا نشد.
با ظهور گروههای مسلح مخالف نیروهای خارجی و افزایش شمار تلفات آنان که قرار بود منجی مردم عراق شناخته شوند، افکار عمومی در انگلیس بطور فزایندهای مخالف دولت و شخص تونی بلر شد. مهمترین صدمه دیپلماتیک جنگ در روابط با اروپا دیده شد. فرانسه و آلمان بزرگترین حمله به عراق بدون تایید شورای امنیت بودند و پشتیبانی بدون قید و شرط تونی بلر از واشنگتن را نشان دیگری از وفاداری لندن به آمریکا در مقابل مواضع اتحادیه اروپا تلقی کردند، پروفسور مایکل کلارک، استاد علوم دفاعی در دانشگاه لندن معتقد است که هرگاه رهبران سیاسی انگلیس مجبور شوند بین آمریکا و اروپا یکی را انتخاب کنند، آمریکا برنده خواهد بود، همانطور که چرچیل و مارگرت تاجر این کار را کردند، در مجموع، سیاست خارجی تونی بلر را باید در دو دوره پیش و پس از 11 سپتامبر 2001 بررسی کرد. هدف او از آغاز صدارت کمک به کشورهای نیازمند بود.
برای آفریقا، کمک به ریشهکن کردن فقر و بیماری و آنطور که در سیرالئون دیده شد، اعزام سرباز برای جلوگیری از نسلکشی بین قبایل. در خاورمیانه، تلاش برای ترغیب آمریکا و اسرائیل به قبول این واقعیت که بدون ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی صلح پایدار نخواهیم دید و در صحنه بینالمللی، پیشگام شدن در اقدامات عاجل و گسترده برای جلوگیری از گرمایش جو کره زمین به علت تولید بدون کنترل گازهای گلخانهای، اما وقایع 11 سپتامبر 2001 نه تنها مسیر بلکه کلام و لحن تونی بلر را در تشریح مسایل جهانی عوض کرد. لحنی که بعضی از صاحبنظران به موعظهگویی تشبیه کردند.
مانند تاکید بر نیکی و پلیدی و یا در هر شرایطی حق را در جانب خود دیدن. حرفهایی که از رسوم و عرف شناخته شده در دنیای سیاست نیست و در نهایت، نزدیکترین یاران سیاسی او را متقاعد کرد که برای آینده حزب و اعتبار جهانی انگلیس زمان خروج ستاره صحنه فرا رسیده است.