(روزنامه جمهوري اسلامي - 1394/06/24 - شماره 10406 - صفحه 16)
اقدام نیروهای ائتلاف به رهبری رژیم سعودی در فرستادن یگانهای زمینی به یمن، نمود تبدیل شدن یک تاکتیک به راهبردی نادرست است و میتواند جنگ یمن را به یک جنگ فرسایشی و پرهزینه برای آنها تبدیل کند.
گسیل نزدیک به هزار نفر نیروی زمینی قطری همراه با تجهیزات نظامی کامل به یمن که هفته پیش وارد این کشور شدند، نشان از رویکرد تازه ائتلاف سعودی در حمله به یمن دارد. فرستادن این تعداد نیروی قطری به یمن در ادامه ورود نیروهای زمینی عربستانی، اماراتی و بحرینی به مناطق جنوبی یمن است که در هفتههای گذشته و پس از آغاز طرح حمله به شهر بندری عدن، صورت گرفت.
نزدیک به 6 ماه از آغاز حمله هوایی ائتلاف سعودی به یمن میگذرد و با وجود حجم بالای بمباران جنگندههای این ائتلاف در مناطق نظامی و غیر نظامی، ائتلاف از دستیابی به اهداف خود در این نبرد ناکام مانده و به نظر میرسد جنگ یمن به بن بست خورده است.
عربستان که با هدف یک جنگ محدود کوتاه مدت و دستیابی به پیروزی، حمله به یمن را آغاز کرد، اکنون درگیر یک جنگ فرسایشی شده است که به نظر نمیرسد در کوتاه مدت و حتی میان مدت از آن خلاصی یابد.
از همان آغاز حمله، عربستان تلاش کرد با تشکیل یک ائتلاف منطقهای با حضور کشورهای حاشیه خلیج فارس، مصر و پاکستان، نه تنها جنگ یمن را به یک جنگ منطقهای مبدل سازد بلکه با تشکیل چنین ائتلافی ناتوانیهای نظامی خود را تا حدی جبران کند. البته از همان ابتدا مخالفت مصر برای اعزام نیروهای زمینی به یمن و مخالفت مجلس پاکستان از شرکت در این ائتلاف، عربستان را از اهداف بلندپروازانه خود برای یک حمله کامل و همه جانبه به یمن باز داشت. تحولات بعدی جنگ نشان داد که بر خلاف پیشبینی راهبرد نویسان سعودی، حمله به یمن دشوارتر از آن است که عربستان پیشبینی میکرد.
ناکامی عربستان در دستیابی به اهدافش در یمن و ناکامی در همراه کردن کشورهای پرجمعیتی مانند مصر و پاکستان برای فرستادن نیروی زمینی به این جنگ، در هفتههای اخیر عربستان را به سمت پیش گرفتن یک ائتلاف محلی با مشارکت برخی از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس برای حرکت دادن نیروی زمینی به سمت یمن سوق داده است.
این تغییر رویکرد را میتوان آغاز مرحله تازهای در حمله عربستان به یمن تفسیر کرد که میتواند پیامدهای پیشبینی نشده به دنبال داشته باشد. در این زمینه باید به چند نکته مهم توجه داشت:
1- نخستین نکتهای که باید به آن اشاره داشت این است که اعزام نیروهای زمینی به خاک یمن را میتوان نشانهای از شکست سیاست ائتلاف سعودی در یمن دانست.
رژیم سعودی که با هدف یک حمله کوتاه مدت هوایی تجاوز خود به یمن را آغاز کرد، در این اندیشه نبود که چنین حملهای منجر به یک جنگ فرسایشی بیهدف خواهد شد؛ جنگی که نه تنها هزینههای نظامی و اقتصادی بسیاری به این کشور و ائتلاف زیر هدایت آن وارد خواهد کرد، بلکه هزینههای انسانی آن نیز میتواند فشارهای گروههای پشتیبان حقوق بشر بر عربستان را تشدید کند.
در این میان به نظر میرسد عربستان در یک معضل پیچیده و دووجهی گرفتار شده است؛ از یک سو این کشور با عقب نشینی از جنگ در یمن با کاهش شدید پرستیژ (وجهه و نمایش قدرت) و پیامدهای آن برای نفوذ منطقهای آل سعود رو به رو خواهد شد و از سوی دیگر، ادامه یورش هوایی نیز نتیجهای جز افزایش هزینهها و فرسایشی شدن جنگ به دنبال ندارد؛ فرایندی که با توجه به قیمت پایین نفت، هزینههای مالی عربستان را به شدت افزایش خواهد داد.
در چنین شرایطی رهبران سیاسی دچار اشتباههای محاسباتی و سردرگمی در پیگیری اهداف خود میشوند و در دل این خطاهای محاسباتی ممکن است تاکتیکها به راهبرد تبدیل شود. به همین دلیل ممکن است ابعاد جبهههای درگیری بسیار فراتر از محاسباتی به پیش رود که مقامهای سیاسی و فرماندهان نظامی صورت دادهاند. در این وضعیت، کشور دچار چالش افزایش مسوولیتها در مقابلِ کاهش توان ظرفیتها میشود و اقدامهای پرستیژی و نمایشی جایگزین اقدامهای راهبردی خواهد شد. تاریخ روابط بین الملل نشان میدهد که شکستهای بزرگ در سیاست خارجی در چنین مواقعی رخ میدهد.
آغاز حمله زمینی عربستان با همراهی بحرین، امارات عربی متحده و قطر به یمن را میتوان نشانهای از چنین محاسبه نادرست راهبردی و شکست سیاستهای تدوین شده ائتلاف سعودی در جنگ یمن به شمار آورد؛ امری که میتواند شکست سنگینی بر سیاستهای منطقهای عربستان وارد کند.
2- مهمترین پیامدی که آغاز حمله زمینی به یمن میتواند به دنبال داشته باشد، تشدید بیثباتیها و شکافهای سیاسی و قومی-مذهبی در یمن است. در توضیح این نکته باید گفت نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی انصارالله که کنترل بخشهای زیادی از یمن را در دست دارند اکثریت جمعیت یمن را تشکیل میدهند و با تکیه بر چنین اکثریتی توانستهاند نفوذ و کنترل خود را در بخشهای بزرگی از یمن گسترش دهند. ائتلاف سعودی با هدف مقابله با این نیروها وارد عمل شده و شکست این ائتلاف نیز به دلیل در اکثریت بودن نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی انصارالله است.
به همین دلیل، نه تنها هیچ نیروی خارجی توان شکست و حذف چنین نیروی پرجمعیت داخلی را نخواهد داشت، بلکه هرگونه مداخله خارجی موجب خواهد شد گسلهای قومی، قبیلهای و مذهبی فعال شده و منجر به شکافهای عمیق سیاسی و اجتماعی در جامعه یمن شود.
تنها نتیجه چنین امری، بیثباتی بیشتر در یمن و فراهم شدن فضا برای فعالیت گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش خواهد بود؛ رخدادی که در میان مدت امنیت عربستان و ائتلاف زیر امرش را نیز تهدید خواهد کرد.
3- در سویه دیگر ماجرا و به عنوان نکته سوم، باید به تاریخ یمن و ناکامی مهاجمهایی توجه داشت که به این سرزمین حمله کردهاند. اگر نگاهی به تاریخ یمن در چند سده گذشته داشته باشیم میبینیم هر کشوری که قصد تسلط بر یمن را داشته با شکست رو به رو و مجبور به ترک خاک یمن شده است.
در توضیح این مساله باید گفت، از آغاز دوره تاریخ مدرن و حرکت اروپاییها برای کشف مناطق تازه در جهان، یمن به دلیل موقعیت جغرافیایی خود مورد توجه استعمارگران پرتغالی قرار گرفت. به همین دلیل آنها در صدد کنترل مناطق و بنادر جنوبی یمن بر آمدند. در پی این اقدام پرتغالیها، امپراتوری عثمانی نیز برای مقابله با نفوذ پرتغالیها تلاش کرد یمن و به ویژه مناطق شمالی این کشور را زیر کنترل خود در آورد.
در ادامه، حضور بریتانیا در مرکز استعمار اروپایی منجر به کشیده شدن پای سومین امپراتوری استعماری به یمن شد و برای دههها بخشهایی از جنوب یمن در اختیار امپراتوری بریتانیا بود.
به گزارش ایرنا، در آخرین تجاوز به یمن، این کشورهای منطقه خاورمیانه بودند که یمن را به عرصه تاخت و تازهای خود تبدیل کردند. جنگ مصر و عربستان در سالهای دهه 960 میلادی نماد این تجاوز بود. با وجود چنین پیشینهای از تجاوزهای خارجی، روحیه جنگجویی مردم یمن و موقعیت ناهموار جغرافیایی این کشور مانع از تسلط کامل کشورهای استعمارگر و متجاوز بر یمن شده است و همه آنها مجبور شدهاند در نهایت سرزمین یمن را ترک کنند.
بنابراین و همان گونه که تاریخ یمن نشان میدهد، تسلط بر این کشور هزینههای بسیاری برای متجاوز به دنبال خواهد داشت که در پایان متجاوز را مجبور به ترک خاک این کشور خواهد کرد. به همین دلیل است که مصر تاکنون از اعزام نیروهای زمینی به یمن خودداری کرده است و به نظر میرسد این کشور در دشوارترین حالت ممکن و زیر فشارهای عربستان، به اعزام چند صد نیرو رضایت دهد.
بنا بر این، گسیل معدود نیروهای پیاده ارتشهای عربستان، امارات، بحرین و قطر به یمن را میتوان یک اشتباه راهبردی تلقی کرد که در فضای مبهم و گیجکننده ناشی از طولانی شدن جنگ در یمن و ناکامی در دستیابی به اهداف رخ داده است و میتواند هزینههای بسیاری را بر این کشورها تحمیل کند.
http://jomhourieslami.net/paper/?newsid=62015
ش.د9402681