اتخاذ یک رویکرد باثبات و روشن در عرصه سیاست خارجی، از جمله چالشهای جدی جانشین اسلام کریماف خواهد بود و طرفهای روسی، چینی و آمريكايی با دقت و حساسیت این موضوع را دنبال خواهند کرد. اگر تحولی در رویکرد سیاست خارجی ازبکستان بوجود آيد، فرصت ارزشمندي برای بازتعریف روابط تهران و تاشکند نیز محسوب خواهد شد که طی دو دهه گذشته از سطح چندان مطلوبی برخوردار نبوده است.
ازبكستان با 32 ميليون نفر جمعيت، پر جمعيتترين كشور آسياي مركزي است و با كشورهاي افغانستان در جنوب، تاجيكستان در جنوب شرقي، تركمنستان در شرق و قرقيزستان در غرب، قزاقستان در شمال و شمال شرقي همسايه است.
اين كشور جزو جمهوريهاي شوروي بود كه اسلام كريماف، كه دبیر اول حزب کمونیست ازبکستان بود، در ۲۴ مارس ۱۹۹۰ به عنوان رئیس جمهوری ازبکستان انتخاب شد و در 21 سپتامبر 1991، استقلال خود را از شوروي اعلام كرد و از آن زمان تا كنون، يعني حدود 27 سال مقام ریاست جمهوری را به عهده داشت، تا اين كه طي روزهاي اخير خبر بيماري اسلام كريماف به طور رسمي از سوي شوکت میرزایف نخست وزير ازبكستان اعلام شد و در نهايت اسلام کریماف روز جمعه 12 شهريور سالجاري درگذشت.
ناظران سياسي بر اين باورند كه مرگ اسلام کریماف آسياي مركزي و بويژه ازبكستان را آبستن تحولات جديدي خواهد كرد و روند جانشيني مقام رياست جمهوري را با چالشهايي مواجه خواهد ساخت.
آنچه مسلم است اين كه ازبكستان با واقع شدن در قلب آسياي مركزي و همسايگي با افغانستان و نزديكي به روسيه از اهميت و جايگاه بالايي در منطقه برخوردار است و وجود جمعيت زياد و منابع سرشار انرژي (گاز و نفت) و معادن طلا، اهميت اقتصادي اين كشور را دوچندان كرده است. مرگ اسلام كريماف رئيس جمهور مادامالعمر ازبكستان كه براي خود جانشيني تعيين نكرده است، به نوعي آينده سياسي اين كشور را با ابهاماتي مواجه ساخته است، از جمله اين كه ميراث سياسي اسلام كريماف در دوره بعد از وي چه خواهد شد و جانشين احتمالي وي چه سياستهايي را در پي خواهد گرفت.
سیاست خارجی ازبکستان در دوره پس از اسلام کریماف
اگر به ازبکستان در دوره کریماف اشاره كنيم، بايد بگوييم كه کریماف شخصا سياست خارجي ازبكستان را تنظيم و به پيش ميبرد و در طول دوران ریاست جمهوری خود عمدتا از شیوههای نظام سوسیالیستی شوروی استفاده كرد و به نوعي احزاب اسلامگرا و حتی افرادی که احتمال داشت با این جريانهاي اسلامي در ارتباط باشند را به شدت سرکوب ميکرد. وي در توجیه مشی سیاسیاش، هدف خود را جلوگیری از اسلامگرایی افراطی در ازبکستان اعلام میکرد و به همين جهت با شعار مبارزه با تروريسم، در سال ۲۰۰۵ تظاهرات گسترده مردمی در شهر اندیجان در جنوب شرق ازبکستان را سرکوب كرد و بيش از 500 تن از معترضان كشته و زخمي شدند. هم اکنون صدها فعال تندروی اسلامگرا در زندانهای ازبکستان هستند. اسلام کریماف که یکی از کمونیستهای متنفذ دوران اتحاد جماهیر شوروی بود، با وجودی که روابط حسنهای با روسيه در سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی داشت، اما همزمان تلاش ميكرد با نزدیکی به غرب و به طور خاص آمریکا، ضمن ايجاد موازنه بين آمريكا و روسيه، در مبارزه با گروههای افراطگرای اسلامی از پشتیبانی و حمایت غرب برخوردار باشد.
کریماف در چهار دوره انتخاباتی که در این کشور برگزار شد، بالاترین میزان رای را داشت و در تمام اینمدت تنها رئیس جمهور پس از استقلال این کشور بود. اين در حاليست كه افراد مستقل نميتوانستند نامزد شوند و اغلب نامزدهاي انتخاباتي به نوعي وابسته يا وفادار به سياستهاي اسلام كريماف بودند. كريماف فروردین ماه سال 1394 نیز در انتخابات این کشور با بیشترین میزان رای بر رقیبان خود پیروز شد و این در حالی بود که قانون اساسی ازبکستان، مقام ریاست جمهوری را به دو دوره پیاپی محدود کرده است. به هر حال فعاليت احزاب سياسي خصوصا احزاب اسلامگرا همواره در ازبكستان به نوعي ممنوع بوده و يا با محدوديت شديد مواجه شده است و حتي رسانههاي خبرگزاريهاي خارجي نيز كمتر ميتوانستند تحولات سياسي و انتخاباتي اين كشور را گزارش و پوشش دهند.
ازبكستان با وجود اذعان به جمهوري بودن كشور، سياستهاي سوسياليستي گذشته را به اجرا ميگذاشت و روسها نيز با توجه به اهميت ازبكستان و آسياي مركزي، به طور مستقيم و غيرمستقيم، بر سياستهاي دولت ازبكستان نظارت داشته و تفاهم دو كشور در مبارزه با گروههاي تروريستي – افراطي، زمينههاي همكاري دو كشور را دو چندان كرده است. به همين جهت و با توجه به اين كه در کشورهای آسیای مركزي از جمله ازبکستان، يك کشور بیش از یک ربع قرن توسط يك نفر اداره شدهاند، احتمالا در دوره پس از كريماف، فردي جايگزين او خواهد شد كه ميراثدار و وامدار سياستهاي وي باشد.
مقامات روسيه هم به اين دليل روند انتقال قدرت در ازبکستان را زیرنظر خواهند داشت كه نميخواهند فردي روي كار بيايد كه با سياستهاي روسيه واگرا و با سياستهاي آمريكا و غرب همخواني داشته باشد، چراكه روسها نگاه استراتژيك به ازبكستان دارند و نميخواهند آمريكا در حيات خلوت روسيه رخنه كرده و به نوعي منافع ملي روسيه را در آسياي مركزي خدشهدار كند. به همين جهت جايگزين كردن فردي كه غربگرا بوده و به اصول دمکراسی و شایسته سالاری ايمان داشته باشد، آينده تحولات سياسي ازبكستان را با چالشهاي جدي مواجه خواهد ساخت و جنگ قدرت میان سياستمداران و شخصیتهای بانفوذ این کشور، باعث تشنج اوضاع در کشور خواهد شد.
با این همه روند غربگرايي و حركت به سمت دموكراسي مدنظر برخي سياسيون، نخبگان دانشگاهي، شخصيتهاي علمي و نسل جوان ازبكستان زنده است و فضاي مجازي و شبكههاي اجتماعي اين زمينه را فراهم خواهد كرد كه در بلند مدت، سياستهاي اقتدارگراي حاكم در ازبكستان، دچار دگرديسي شود. البته به دلیل این که ازبکستان از سه قوم بزرگ ازبک، تاجیک و قره قالپاق تشکیل شده و نخبگان سیاسی هم هر یک وابستگی قومی دارند، احتمال وقوع نزاع سیاسی بين نخبگان زياد است. البته عملکرد نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ازبكستان در مدیریت اختلافهاي سياسي نيز بسيار تاثيرگذار است و در گسترش يا كاهش نزاع سياسي دخيل است.
گزينههاي جانشيني كريماف
يقينا يكي از بحثهاي مهم ازبكستان در حال حاضر، بحث جانشيني است كه در اين خصوص نکات ذیل را می توان گفت:
1- مسلم است كه پیروزی رئیسجمهور بعدی به نحوه توافق «نعمتالله یولداشف» رئیس مجلس سنا، «رستم عنایتاف» رئیس کمیته امنیت ملی، «شوکت میرزایف» نخست وزیر فعلي، «رستمعظيماف» معاون اول نخستوزیر و وزير دارایی ازبکستان و تاحدود كمي «گلناره كريماف» دختر بزرگ اسلام کریماف بستگي دارد و اين افراد به نوعي آینده سیاسی ازبکستان بعد از کریماف را مشخص خواهند کرد. هر چند كه گلناره كريماف به دليل اتهام اختلاس و فساد مالي از دو سال پيش در حبس خانگي به سر ميبرد، اما با اين حال ميتواند يكي از گزينههاي احتمالي جانشيني پدرش در پست رياست جمهوري باشد.
2- از بين گرينههاي مطرح، شوکت میرزایف که از سال 1382 تاكنون عهدهدار نخست وزیري ازبكستان بود، از دوستان نزدیک اسلام کریماف بوده و همین حضور طولانی 13 ساله در عرصه ساختار سیاسی توام با سوء ظن و حذف رقیب، حاکی از جایگاه قدرتمند شوکت میرزایف در عرصه سیاسی ازبکستان است و شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری دارد. اولین نفری که بطور رسمی خبر بیماری کریماف را اعلام کرد، شوکت میرزایف بود که یکی از نامزدهای احتمالی جانشینی ریاست جمهوری ازبکستان است. - به نظر ميرسد در صورت به قدرت رسیدن شوكت ميرزايف، نظارت بر زوایای زندگی مردم شدیدتر از کریماف میشود. اما در ساختار قدرت ازبکستان، رستم عظیماف (معاون اول نخست وزیر و وزیر دارایی) و رستم عنایتاف که رئیس کمیته امنیت ملی این کشور است، قدرت رقابت با ميرزايف را دارند. البته به دليل كهولت سن رستم عنايتاف، رقابت اصلي بين شوكت ميرزايف و رستم عظيماف خواهد بود. چرا كه هر دو به لحاظ سنی به ترتيب 59 ساله و 60 ساله هستند و بیش از یک دهه به صورت مستمر در راس ساختار قدرت ازبکستان حضور داشته و مورد اعتماد شخص اسلام کریماف، وزارت كشور و سرویس امنیتی ازبکستان بوده اند، توسط دولت روسیه حمايت ميشوند و در مقایسه با گلناره کریماف و رستم عنایتاف به نوعي از حاشیههای سیاسی، اخلاقی و فساد مالی دور بودهاند. البته احتمال اين كه افراد ديگري با حمايت آمريكا، روسيه و چين، به قدرت برسند وجود دارد و بر همين مبنا جهتگیریهای ازبكستان، به رئيس جمهور بعدي بستگي دارد.
3- هر كس رئيس جمهور ازبكستان شود، به نوعي با سياستهاي گذشته اسلام كريماف بايد همخواني داشته و غير مستقيم، سياستهايش را در برخي امور سياسي با روسيه هماهنگ كند. روسها از سالهاي بعد از استقلا ازبكستان، همواره در سياست و قدرت ازبكستان نفوذ داشته و از نزديك با سياستمداران آنها در ارتباط و خطدهي بوده اند. بنابراين به نظر ميرسد دستكم در كوتاه مدت، سياستهاي قبلي اسلام كريماف دنبال خواهد شد، هر چند كه احتمال دارد براي جذب حداكثري برخي اصلاحات جرئي و صوري نيز صورت پذيرد. واقعيت اينست كه روسها همچنان در پشت پرده سياستهاي دولت آينده ازبكستان حضور خواهند داشت.
4- نكته بسيار مهم اين كه، آمريكاييها براي دوره پس از اسلام كريماف استراتژي هوشمندانهاي را طراحي خواهند كرد، طوري كه بتوانند روند تمركزگرايي، اقتدارگرايي و روسيهگرايي را دگرگون كنند و به نوعي ارزشهاي غربي نظير دموكراسي و آزادي بيان را از دولت آتي ازبكستان طلب كنند، به ويژه نسل جدید و دانشآموخته ازبكستان، خواستار شرایط جدید اجتماعی بوده که در آن مردمسالاری و چرخش نخبگان مدنظر قرار گیرد. به همين جهت در انتخابات زود هنگامي سه ماه دیگر، كه مقدمات آن توسط دولت انتقالي فراهم و برگزار خواهد شد، ثبت نام نامزدهاي غربگرا قابل پيشبيني است. (لازم به ذكر است، طبق قانون اساسی ازبکستان، پس از مرگ رئیس جمهور، رئیس سنای ازبکستان برای سه ماه کنترل کشور را در دست میگیرد تا تدارکات برگزاری انتخابات ریاست جمهوری جدید فراهم گردد. بنابراین، نعمتالله یولداشف، رئیس سنای ازبکستان، کفالت مقام ریاستجمهوری را برعهده گرفته است و تا زمان برگزاری انتخابات ریاست جمهوری که حداکثر باید ظرف سه ماه آینده (اواخر 2016 میلادی) انجام شود، عهده دار این مسئولیت میباشد.)
5- در كنار روسيه و آمريكا، چينيها نيز تلاش میکنند گروههایی که در سالیان قبل روی آنان سرمایهگذاری کردند را به قدرت برسانند. با توجه به این که در سالیان گذشته مساله جانشینی سیاسی در ازبکستان به یک مساله مسکوت تبدیل شده بود، این پیش بینی وجود دارد که این کشور پس از کریم اف با چالش مواجه شود. چون این گروهها از قبل انتظار چنین تحولاتی را میدادند و ازبکستان هم به دلیل مرزهای مشترک با تمامی چهار کشور دیگر آسیای مرکزی و همچنین افغانستان، ژئوپلتیک منحصر به فردی دارد که هر یک از قدرتهای مذکور را خواهان نقش آفرینی در فضای سیاسی خود کرده است.
6- برای جانشین آینده اسلام کریماف برگزاري انتخابات آرام بسیار مهم است تا از اين طرق مخالفان داخلی و شرکای خارجی کشور نسبت به مشروعیت وی تردیدی نداشته باشند. بدون شك بازيگراني نظير روسيه، چين، آمريكا و غرب، روند تحولات ازبكستان را با حساسيت دنبال ميكنند و خواهان حمايت از نامزدهاي انتخابات رياست جمهوري خواهند بود. هر چند که احتمال دارد جانشین کریماف به موضوع دموکراسی و انتخابات آزاد اعتقاد زیادی نداشته باشد و از راه چانهزنیها میان گروههای نخبه سیاسی بتواند به قدرت دست یابد، اما به طور قطع نميتواند از دموكراسي، آزادي بيان و انتخابات سالم و شفاف سخن نگويد، بنابراين در برگزاری انتخابات آتي بر رعایت دقیق قانون اساسی و دموكراسي تاكيد خواهد شد و فضای به اصطلاح انتخابات رقابتی را رقم خواهد زد.
اوضاع تاجیکستان بعد از اسلام کریم اف
وابستگی سیاست و قدرت ازبکستان به شخص اسلام کریم اف، سبب شده است تا این کشور در روزهای بعد از او پتانسیل حوادث و چالش های مهمی را داشته باشد. در این زمینه می توان موارد ذیل را گفت:
1- از آنجايي كه سيستم حكومتي ازبكستان منحصر به شخص کریم اف بوده است، به احتمال زياد چالشهاي حاكميتي نيز در آينده بيشتر خواهد بود. چرا كه هر كس ديگري هم كه جانشين كريماف شود، ديگر نميتواند سياستهاي مقتدرانه را اعمال كند.
2- رئيس جمهور بعدي معلوم نيست بتواند در سياست خارجي كشور، بين بازيگران موثر (روسيه، آمريكا و چين) در ازبكستان، موازنه و تعادل ايجاد كند. اگر رئيس جمهور بعدي غربگرا يا روسگرا باشد، در هر حالتي، پيش بردن سياست مستقل براي دولت آتي دشوار خواهد بود.
3- ازبكستان چون كشوری فقير است و به نوعي گروههاي اسلامگرا چه معتدل و تندرو، سركوب شدهاند، اگر انتقال قدرت مسالمتآميز شكل نگيرد، كشور دچار آشوب و جنگ داخلي خواهد شد و احتمال دارد شبكههاي تروريستي و احزاب اسلامي تندرو فعال شوند. بويژه كه با شكست داعش در سوريه و عراق، تروريستهاي آسياي مركزي به مناطق خود باز خواهند گشت.
4- در صورت وقوع نزاع سياسي بين نخبگاني كه هر يك به قوم ازبك، تاجيك و قرهقالپاق وابستهاند، جنگ قدرت و امتيازگيري بين نخبگان قومي قابل پيشبيني است، اما در صورت مديريت آن، دستكم در كوتاه مدت سياستهاي دولت گذشته همچنان تداوم خواهد داشت.
5- از آنجايي كه ازبكستان به نوعي بر مبناي شخصيت اسلام كريماف و سياستهاي او كنترل و هدايت ميشد و حرف اول و آخر را در سياست خارجي ميزد؛ هر كس ديگري روي كار بيايد، تا مدتی نخواهد توانست نیروهای حاکم را تحت نفوذ خود قرار دهد و این از نتایج شخصی شدن قدرت است.
6- با توجه به بافت مشترک و ساختار متنوع قومی که در کشورهاي آسياي مركزي وجود دارد، بحران در یک کشور میتواند کشورهای دیگر بویژه کشورهای همسایه را تحت تأثیر قرار دهد و از آنجايي كه مساله هويت و مشروعيت مسلمانان در این منطقه مسكوت مانده و نظامهاي سكولار منطقه نيز نتوانسته اند پاسخگوي خواستههاي همه اقشار و گروههاي قومي شود، این مسئله سبب شده که گروههای افراطی از این فرصت به نفع خود استفاده کنند، بنابراین ضعیف بودن قدرت مرکزی دولت ها در این منطقه، احتمال افزايش فعاليتهاي گروههاي تروريستي را افزایش می دهد و اوضاع ازبکستان بعد از کریم اف چنین ظرفیتی دارد.
7- با توجه به این که گروههای افراطی همواره به عنوان ابزار سیاستهای خارجی قدرتهای بزرگ مورد استفاده قرار ميگيرد، بنابراین غربیها تلاش خواهند کرد تا از این فرصت به نفع شالودهشکنی و ساختارشکنی در نظامهای آسیای مرکزی استفاده کنند. به طبع با مرگ كريماف زمينه فعال شدن شبكه گروههاي افراطي وجود دارد. واقعيتهاي ميداني حاكي از آن است که گروههای تروریستی مستقر در آسیای مرکزی از سوی آمریکا و ناتو تجهیز شده اند و هدف اساسی از این برنامه این است که زمینه مداخله ناتو در پرتو سیاست گسترش به شرق در آسیای مرکزی فراهم شود. بنابرین با مرگ اسلام کریماف، این فرایند تشدید خواهد شد و بیثباتی سیاسی در آسیای مرکزی وارد روند صعودی خواهد گشت.
8- تغییرات احتمالی در سیاست خارجی ازبکستان از این منظر حائز اهمیت است که رویکرد سیاست خارجی ازبکستان در دوره اسلام کریماف، متغیرترین وضعیت را در آسیای مرکزی تجربه کرد و همواره در میان نزدیکی و دوری به غرب و روسیه در نوسان بوده است. ازبکستان در سال 2013 برای دومین بار پس از سال 1999 از ترکیب پیمان امنیت دسته جمعی به رهبری روسیه خارج شد، از عضویت در اتحادیه اقتصادی اوراسیا خودداری نمود و از طرفی دیگر کوشش کرد با بهرهگیری از شرایط افغانستان پس از 2014، بار دیگر به غرب نزدیک شود که نمونه بارز آن، میزبانی اجلاس 1+5 وزیر خارجه آمریکا و وزیران خارجه پنج کشور آسیای مرکزی در سمرقند در نوامبر 2015 بود. با تمام این اوصاف، ازبکستان هنوز نتوانسته است اعتماد کامل غرب، ناتو و اتحادیه اروپا را پس از حوادث اندیجان (2005) به دست آورد، بنابراین به نظر می رسد تعریف و اتخاذ یک رویکرد باثبات و روشن در عرصه سیاست خارجی، از جمله چالشهای جدی جانشین اسلام کریماف خواهد بود و طرفهای روسی، چینی و آمريكايی با دقت و حساسیت این موضوع را دنبال خواهند کرد تا ببینند رویکرد سیاست خارجی ازبکستان تا چه میزان از روند سینوسی و متغیر دوران کریماف خارج خواهد شد.
9- نکته پایانی این که به نظر می رسد، کوشش احتمالی جانشین اسلام کریماف برای ایفای نقش متفاوت در عرصه سیاست داخلی و خارجی ازبکستان، نکته اصلی و محوری تغییرات و اصلاحات آتی در این کشور باشد. تجربه انتقال قدرت در ترکمنستان و کوشش فراوان قربانقلی بردی محمداف در انجام اصلاحات داخلی و تغییر در رویکرد سیاست خارجی که در عبور از بیطرفی مطلق به بی طرفی مثبت، نمود پیدا کرد، با هدف خروج از سایه سنگین کیش شخصیت نیازاف (ترکمن باشی) و معرفی و تثبیت جایگاه خود به عنوان یک رهبر مستقل و توانمند صورت گرفت. بر همين مبنا اگر تحولی در رویکرد سیاست خارجی این کشور بوجود آيد، فرصت ارزشمندي برای بازتعریف روابط ایران و ازبکستان نیز محسوب خواهد شد که طی دو دهه گذشته از سطح چندان مطلوبی برخوردار نبوده است. در سه سال گذشته و پس از روی کار آمدن حسن روحانی نیز، ازبکستان تنها کشور منطقه آسیای مرکزی است که رئیس دولت آن، با رئیس جمهور ایران دیدار نداشته است و در اجلاس اخیر سازمان همکاری شانگهای در تاشکند نیز موضع چندان مثبت و حمایتی از سوی این کشور در زمینه تبدیل عضویت ایران اتخاذ نشد. بنابراین با آمادگی لازم و برنامه ریزی مناسب میتوان از شرایط کنونی برای نزدیکی هر چه بیشتر تهران و تاشکند و بهبود روابط دو جانبه استفاده کرد./