ائتلاف «پنتاگون » و«ابوبکر البغدادی» سرکرده داعش را میتوان آخرین فرصت ایالات متحده دانست که با همدستی این گروه تروریستی تکفیری میخواهد مانع از پیروزی محور مقاومت شده و سوریه را همچنان به میدانی برای فرسایش قدرت روسیه مبدل سازد.
«محمد بلوط» گزارشگر مسائل نظامی و امنیتی در مقالهای که در روزنامه لنبانی السفیر منتشر شد، افزوده است: بحث درباره اهداف حمله آمریکا به پایگاه ارتش سوریه در اطراف فرودگاه دیرالزور از همان لحظه اول از فرضیه امکان و یا عدم امکان خطا عبور کرد و به عملیاتی با چند لایه از اهداف رسید.
اولین هدف این بود، دیرالزور شهری که هنوز 100 هزار شهروند آن در مناطق تحت محاصره داعش زندگی میکنند بعد از بیش از سه سال مقاومت سوریها به دست داعش سقوط کند.
پنج هزار نفر ازنیروهای ارتش سوریه ویگانهای دفاع ملی و برخی نیروهای قبیله شعیطات در زمان حاضر سرگرم دفاع از این شهر هستند. معنای این عدد و رقم این است که ساقط کردن دیرالزور کار سادهای نیست و شوک و اختلال ایجاد شده در خطوط دفاعی ارتش سوریه هم اکنون رفع شده و ارتش سوریه پایگاههای خود را در جبل الثرده و حتی بیشتر از آن را پس گرفته و فرودگاه دیرالزور را که مهمترین خط امداد رسانی هوایی و عامل اصلی ایستادگی و مقاومت شهر به شمار میآید، حفظ کرده است.
بمبارانهای آمریکا توسط 4 جنگنده «اف 16» و «ای 10» که سرعت کمی در درگیریهای زمینی دارد و به مسلسل سنگین برای مقابله با زرهپوشها و نیروهای پیاده، مجهزهستند، انجام شد. ابتدا جنگندههای اف 16 اقدام به بمباران پایگاه ارتش سوریه کردند و سپس دو جنگنده «ای 10» برای حمله به نیروهای پیاده در ارتفاع پائین وارد عملیات شدند. این دو جنگنده از قدرت بالایی در تشخیص دقیق و واضح اهداف و هویت آنها برخوردار هستند.
بمبارانها به مدت پنجاه دقیقه به طول انجامید و این مدت زمان کافی بود تا علاوه بر پرواز جنگندهها و حمله به اهداف، نسبت به نوع استحکامات و سلاحهای مستقر شناسایی صورت گرفته و به تماسها برای شناسایی هویت اهداف گوش داده شود.
از ابتدای عملیات ائتلاف بینالمللی در سپتامبر 2014(شهریور 93) تاکنون هرگز سابقه نداشت که آمریکاییها و یا جنگندههای متعلق به ائتلاف بین المللی، اقدام به بمباران هیچ یک از پایگاههای داعش در این منطقه یا مناطق دیگر مانند قلمون شرقی در الضمیر یا غوطه دمشق و یا منطقه تحت سیطره داعش به نام «ارتش خالد بن ولید» در حد فاصل بین دو منطقه جولان اشغالی و جولان آزاد شده در وادی الرقاد نزدیک نهر یرموک کرده باشند و یا حتی در شهر القنیطره یا هر منقطه دیگری که در آن داعش با ارتش سوریه رودرو است. شرکای این ائتلاف از فرانسه گرفته تا نیروهای هوایی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و آمریکا بطورعلنی اعلام کردهاند که با هرگونه بمباران داعش در سوریه که به نفع ارتش سوریه باشد، مخالف هستند.
این طرز تفکر را میتوان در موضع گیریهای فرانسه به نحو کاملتر ملاحظه کرد، چرا که فرانسه تا بعد از حمله خونین پاریس در سیزدهم اکتبر گذشته با حملات هوایی به مواضع داعش در سوریه (با وجود کم بودن این حملات) مخالفت میکرد و «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور فرانسه و وزیر خارجه سابقش مدام ادعا میکنند که فرقی بین داعش و ارتش سوریه نیست و داعش ساخته و پرداخته نظام دمشق است!
نکته دیگری که خطای بمباران صورت گرفته را تا حد صفر پایین میآورد آن است که جزئیات تمام پایگاههای نظامی سوریه نزد آمریکاییها موجود است و حتی روسها در صورت هرگونه تغییر در مواضع ارتش سوریه، جدیدترین اطلاعات را در اختیار آمریکا قرار میدهند. همچنین حمله روز شنبه اولین عملیات علیه ارتش سوریه در دیرالزور به شمار نمیآید.
آمریکا به طور کلی همواره تلاش کرده تا از طریق متحدان کرد خود که چند هفته پیش به مواضع ارتش سوریه در شهر حسکه حملهور شدند و آن را به محاصره خود درآوردند، ارتش سوریه را در شرق کشور تضعیف کند.
پیشتر نیز پنتاگون در ششم دسامبر سال گذشته حمله هوایی گستردهای به اردوگاه الصاعقه متعلق به ارتش سوریه داشت که به عقب نشینی ارتش سوریه به حاشیه جنوبی فرات و تسهیل ورود داعش به منطقه البغیلیه شد که دو روز بعد از این بمباران انجام گرفت.
چه عاملی باعث شد تا آمریکاییها در این برهه زمانی به پایگاه ارتش سوریه حمله ور شوند؟
پنتاگون و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا به ویژه در زمینه نظامی و ستاد مشترک ارتش آمریکا از یک سو و وزارت خارجه این کشور از سوی دیگر، درباره توافق اخیر آمریکا با روسیه و نیز موضع گیری در خصوص عملیات دیرالزور دچار کشمکش و اختلاف نظر بودند.
روسها نیز این عملیات را نتیجه افزایش کشمکشهای یاد شده دانسته اند، چرا که وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید بعد از پیروزیهای ارتش سوریه در حلب تلاش میکنند کفه ترازو را به نفع روند سازش تقویت کنند. «ویتالی چورکین» نماینده روسیه در جلسه شورای امنیت گفت: میخواهیم بدانیم چه کسی موضع آمریکا را در سوریه تعیین میکند، پنتاگون و یا وزارت خارجه؟
این بدان جهت است که مثلث نظامی آمریکا با حمله به دیرالزور نه تنها به دنبال فرار از روند احتمالی سازش است و میخواهد توافق را از محتوای خود تهی کند، بلکه درصدد آن است تا توان نظامی روسها با بازگشت مجدد به حملات، تحلیل رود.
جناح بازهای آمریکا جبهههای سوریه را میدانی برای فرسایش و تصعیف روسیه و محور مقاومت میدانند و این دومین هدف از بمباران اخیر آمریکایی هاست.
«اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا چند روز پیش گفته بود که همکاری نظامی با روسیه در سوریه امکان پذیر نیست چون با محتوای قانونی که مجلس نمایندگان آمریکا پس از الحاق شبه جزیره کریمه به روسیه تصویب کرد، تعارض دارد.
ازحیث زمان بندی نیز این عملیات با آمادگیها در داخل محور مقاومت و ارسال قریب الوقوع تجهیزات به دیرالزور همزمان شده است. این آمادگیها با هدف رفع محاصره از دیرالزور و باقی ماندن در نزدیکی گذرگاههای بین عراق و سوریه در گذرگاههای القائم و التنف انجام میشود که بر جاده راهبردی زمینی محور مقاومت از تهران تا بغداد و دمشق و از آنجا تا بیروت سیطره دارد.
همچنین با نزدیک شدن زمان حمله به داعش در ماه اکتبر آینده(مهر و آبان)، آمریکاییها میخواهند فضایی را در شرق سوریه برای عقب نشینی داعش از موصل و عراق در اختیار آنها بگذارند و این گروه را به استان الرقه و حومه دیرالزور بکشانند، همانجایی که داعش در ژوئن 2014(93ش) از آنجا اقدام به حمله علیه موصل کرد.
نگرانی بازهای دولت آمریکا آن است که روسها و سوریها همانطور که از آتش بس ماه فوریه گذشته استفاده و داعش را در منطقه تدمر نابود کردند، این بار نیز از آتش بس به نفع خود بهرهبرداری کنند.
ارتش سوریه بعداز آتش بس توان خود را دوباره ساماندهی کرد و نیروهای بسیار زبدهاش را به ریف لاذقیه گسیل داشت و آنها توانستند بسیاری از مناطق را پس بگیرند، جاده قلمون شرقی را بر روی داعش بستند و آن از شهرک القریتین اخراج کردند همچنانکه داعش را در 23 ماه مارس از شهر تدمر بیرون رانده بودند.
آمریکاییها همواره به دنبال بیرون کردن ارتش سوریه از مناطق شرقی این کشور بودند تا دمشق همچنان از منابع مهم اقتصادی، نفتی و کشاورزی خود دور بماند و جایگاه و قدرت خود را در هرگونه مصالحه احتمالی در آینده از دست بدهد.
همچنین خارج کردن ارتش سوریه چند سناریوی دیگر را نیز قوت میبخشد که یکی از آنها طرح «عبدالله دوم» پادشاه اردن برای ملحق کردن عشایر عربی مستقر در مثلث سوریه، عراق و اردن به پادشاهی خود است و سناریوی دیگر هم تشکیل اقلیم سنی در استان الانبار عراق و مناطق شرقی سوریه میباشد.
ادامه شکستهای شورای امنیت در رای گیری درباره تفاهم آمریکا و روسیه باعث شده این تفاهم یک توافق دو جانبه غیر الزام آور باقی بماند، به ویژه اینکه آمریکا حاضر به افشای محتوای آن نیست.
درهر صورت اطلاع از محتوای تفاهم برای رای دادن به آن ضرورت دارد و فاش نشدن تفاهم باعث به خطر افتادن آن و روند صلح میشود.
اما رای آوردن تفاهم و تقویت آن به شکست برخی قدرتهای منطقهای مانند سعودی و قطر در درجه پایینتر و نیز گروههای مسلح منجر میشود که به شکست تفاهم امید بستهاند.
حمله علیه داعش قابل پیشبینی است و حمله علیه النصره همان چیزی است که روسها در این تفاهم بر روی آن دست گذاشتهاند زیرا هدف قرار گرفتن آن موجب میشود سایر گروهها توان خود را برای ادامه جنگ از دست بدهند به ویژه در شرایطی که روسیه و ترکیه به یکدیگر نزدیک شده و اولویتهای ترکیه از دشمنی با دمشق تغییر پیدا کرده و بر روی ضربه زدن به کردها در شمال سوریه متمرکز شده است.
اگر روسها و آمریکاییها واقعا اتاق عملیات مشترک علیه جبهه النصره تشکیل دهند، این مساله باعث میشود قدرتهای منطقهای که از النصره حمایت میکنند موضع خود را در این باره مشخص کنند، همچنین گروههای مسلح نیز موضع خود را درباره تفاهم روسیه و آمریکا مشخص کرده و با آتش بس همراهی خواهند کرد.
نمی توان درباره بعد سیاسی تفاهم روسیه و آمریکا پیشگویی کرد اما این تفاهم فاصله زیادی با رویکرد معروف روسیه در سوریه نخواهد داشت. روسها تاکنون نشان دادهاند در خفا هم موضع علنی خود را که هرگونه تغییری را منوط به رای ملت سوریه میکنند، زیر پا نخواهند گذاشت و نیز تفاهم خود با آمریکا در وین و.. را نقض نخواهند کرد.
این تفاهم بر چند عنوان اصلی از جمله تشکیل دولت وحدت ملی، تغییرات در قانون اساسی و برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری با مشارکت بشار اسد تمرکز دارد.
http://jomhourieslami.net/?newsid=107403
ش.د9502013