تاریخ انتشار : ۲۳ آذر ۱۳۹۵ - ۱۱:۴۳  ، 
کد خبر : ۲۹۷۲۷۵
چرا دانشگاه‌هاي كلان بايد به دانشگاه خرد تبديل شوند؟

تجديدنظر در رويكرد به دانشگاه

(روزنامه جوان – 1395/09/21 – شماره 4975 – صفحه 10)

مقاله آرون روزن درخصوص كاركرد دانشگاه و لزوم تجديد نظر در اهداف آن توسط فاطمه شمسي ترجمه شده است. در ادامه مقاله زير را مي‌خوانيد.

به گزارش «جوان»، هوش زيادي نمي‌خواهد تا بفهميم كه در آموزش عالي به نقطه غليان رسيده‌ايم. دانشگاه‌هاي انگلستان در حال تصويب شهريه‌هاي كلان‌تر و صعودي، اضافه كردن رؤساي بيشتر و گسترش تعداد دانشجويان به‌ميزاني بيش ‌از پيش هستند. بيشتر دانشگاه‌ها به‌جاي آنكه به‌طور اساسي درباره آينده خود به بازنگري بپردازند، تنها استراتژي خود را براي افزايش اين حجم مضاعف كرده‌اند. اين استراتژي با لباس مبدل به‌عنوان نوآوري جا زده مي‌شود؛ آن‌هم معمولاً با مقايسه‌هاي گمراه‌كننده‌اي كه ميان اين دانشگاه‌ها با كمپاني‌هاي غول‌پيكري نظير اَپل يا آمازون صورت مي‌گيرد. اما تعجب‌آور نيست كه براي دانشگاه‌ها، ساختن، تنظيم بودجه و فكر كردن ‌مانند يك غول اقتصادي (به‌ويژه با بودجه‌هاي ناچيز آنها)، در واقع به‌منزله پيچيدن نسخه يك فاجعه است.

ما به رويكرد «هرچه بزرگ‌تر، بهتر» به‌اندازه كافي فرصت داده‌ايم. آنچه تا به ‌حال به‌شيوه‌اي اساسي انجام نداده‌ايم، تلاش در جهت عكس آن بوده است: كوچك‌تر شدن. منظورم را اشتباه متوجه نشويد، منظور من طرح‌هاي رياضتي مقطعي مانند كاهش شغل‌هاي كادر آموزشي و كاستن از كمك‌هاي دانشجويي نيست. آنچه نياز داريم، تغييري عمده در چگونگي تفكر در باب وسعت، شكل، نقش و مسئوليت‌پذيري دانشگاه است. بياييد براي يك لحظه تصور كنيم داشتن دانشگاهي كه تنها چند ساختمان دارد و تمام هزينه‌ها به‌جز هزينه‌هاي كم و اساسي اداري را به‌كلي از ميان برداشته است و كلاس‌هاي كوچكي با شهريه پايين يا رايگان ارائه مي‌دهد، چگونه مي‌تواند باشد. مي‌خواهم اين دانشگاه را دانشگاه خُرد بنامم.

اين ايده ممكن است خيالي خام به نظر برسد، اما پيشينه‌اي روشن دارد. در سال ۱۹۱۷، لوسين لوسيوس نان، مهندس برق و انسان‌دوست امريكايي، كالج ديپ اسپرينگز را در صحراي كاليفرنيا بنيان نهاد. مدل آموزشي‌اي كه نان طرح آن را ريخت، از آن زمان تاكنون تاحد زيادي دست‌نخورده باقي مانده است. اين كالج دوساله در هر سال 13 دانشجو را با رويكرد گزينش‌گرانه‌تري نسبت به دانشگاه‌هاي آكسفورد، كمبريج يا هركدام از اتحاديه دانشگاه‌هاي آيوي در امريكا (Americas Ivy League colleges)، پذيرش مي‌كند. كلاس‌هاي درس آن كوچك و پرزحمت، با سه استاد صاحب‌كرسي هركدام در رأس امور علوم انساني، علوم اجتماعي و علوم طبيعي، برگزار مي‌شوند. دانشجويان براي تحصيل در كالج ديپ اسپرينگز شهريه‌اي پرداخت نمي‌كنند. اين كالج از طريق اموال وقفي نان و به‌كمك گونه‌اي از خودكفايي دورانديشانه توانسته است به اين روند ادامه دهد. دانشجويان تحت نظارت يك مدير به كار دامپروري و كشاورزي مشغولند و از اين طريق، غذا و هزينه‌ها و مخارج خود را خود تأمين مي‌نمايند و به‌ميزان بسيار زيادي خودگردان عمل مي‌كنند. همه اين‌ها در حالي است كه در پي يك برنامه درسي منسجم و همه‌جانبه در رشته‌هاي فرهنگي (اعم از ادبيات، تاريخ، فلسفه و زبان) هستند. يادگيري و كار كردن هركدام ديگري را تقويت مي‌كند.

تصور يك گاوچرانِ متفكر كه صبح گله را به چرا مي‌برد و عصر كيركگارد مي‌خواند، به‌وضوح تصوري امريكايي است. با وجود اين، در كمال تعجب، سرمشق‌هاي اصلي كالج ديپ اسپرينگز به انگلستان قابل انتقال است. تعداد زيادي از كالج‌هاي كوچك هنرهاي زيبا را تصور كنيد كه در مناطق روستايي اين كشور پراكنده‌اند و هركدام در اطراف شركت‌هاي صنعتي كوچك و پايدار با حداقل تأثير زيست‌محيطي، از پرورش گله گرفته تا پرورش زنبورعسل، حلقه زده‌اند. دانش‌آموزان در همان ناحيه و در اجتماعات كوچكي مركب از تعدادي از همسالان، تعداد كمي استاد و چند پيشه‌ور پرمعلومات، زندگي مي‌كنند. آنها مي‌بايست زمانشان را بين مطالعات باطني و كارهاي روزمره، از فعاليت‌هاي تخصصي گرفته تا مراقبت‌هاي ابتدايي، تقسيم كنند.

اين دانشگاه‌هاي خرد مي‌توانند به‌مثابه شاخه‌هايي از دانشگاه‌هاي سنتي رشد و توسعه يابند و از اين طريق به پتانسيل‌هاي خود براي آزمودن برنامه‌هاي درسي و آموزشي جديد كه گروه‌هاي كوچكي از دانشجويان كوشا و فوق‌العاده مشتاق را هدف خود قرار داده است، پي ببرند. دانشجويان مي‌توانند يك ترم يا كل دوره ليسانس خود را (شايد به‌جاي تحصيل در خارج) در اين دانشگاه‌هاي خرد بگذرانند. اين دانشگاه‌ها مي‌توانند به‌طور مستقل و بدون هيچ سازمان مادري اداره شوند. همچنين تمام دانشجويان بالقوه و احتمالي يا حتي شايد اكثريت آنها در اين دانشگاه‌ها جذب نخواهند شد، بلكه اين دانشگاه‌ها دانشجويان خلاق و پيشتازي را پذيرش خواهند كرد كه از شكل، فضا و هزينه دانشگاه‌هاي موجود ناراضي هستند. ريسك حضور در اين دانشگاه‌ها براي چنين دانشجوياني، از آنجا كه هزينه‌اي دربرندارد و در طي حضورشان مي‌توانند مهارت‌هاي عملي و مفيد بياموزند، پايين خواهد بود.

تأثير واقعي چنين دانشگاه‌هايي فراتر از تعداد دانشجويان، در راهكار و جانشين محسوسي است كه براي جزميات شايع در آموزش عالي ارائه مي‌دهد و دانشگاه‌هاي سنتي را به قبول برخي، اگرنه همه عملكردهاي خود، وادار مي‌كند. نخست اينكه دانشگاه‌هاي خرد هرگونه يوروكراتيزه كردن را به چالش مي‌كشند و الگويي از شفافيت، مسئوليت‌پذيري و وحدت رويه به دست مي‌دهند تا دانشگاه‌هاي بزرگ بتوانند به‌سمت آن خيز بردارند. دوم، دانشگاه‌هاي خرد در برهه‌اي كه دانشگاه‌ها با بي‌اعتنايي در حال ايجاد اثر گلخانه‌اي هستند و غيرمسئولانه بر سوخت‌هاي فسيلي و ديگر عوامل اصلي در ايجاد تغييرات آب‌وهوايي سرمايه‌گذاري مي‌كنند، بر مسئوليت‌پذيري زيست‌محيطي تأكيد دارند.

ايده دانشگاه خرد، پتانسيل به راه انداختن بحثي تازه درباره استطاعت مالي را دارد. دلايل زيادي وجود دارد در اينكه چنانچه انگلستان مسير كنوني خود را در افزايش شهريه‌ها ادامه دهد، در نهايت با همان مشكلات كمرشكني دست ‌به ‌گريبان خواهد شد كه در امريكا اتفاق افتاد؛ كشوري كه در آن بدهي دانشجويان در كل بيش از يك تريليون دلار است. چنانچه راه‌حل ديگري نيز وجود نداشته باشد، نبايد روند بي‌رويه افزايش شهريه دانشگاه‌ها را بپذيريم.

اشاره به موضوع استطاعت مالي، مستلزم بحثي بي‌پرده درباره شغل است. كليشه دانشجوي بيكار، كليشه‌اي احمقانه است. بسياري از دانشجويان ليسانس در انگلستان براي پرداختن شهريه، ساعت‌هاي زيادي به كارهايي با حداقل دستمزد، كه به رشته تحصيلي‌شان نزديك است، مشغول هستند. به‌جاي چشم بستن بر اين روند يا تلقي كار به‌مثابه يك مانع تلخ و اسف‌انگيز، دانشگاه‌ها بايد برنامه‌هايي را توسعه دهند كه براي همه دانشجويان فرصت انجام كارهاي عملي با دستمزد منصفانه به‌منظور حمايت مالي خود و مؤسسه را فراهم آورد. به‌جاي وعده‌هاي مبهم در مورد مهارت‌هاي انتقال‌پذير، بايد بر تجربه ملموس و عيني كار كه در درون يك تجربه دانشگاهي كل‌نگر، تلفيق شده و معتبر است، تكيه كنيم.

معرفي دانشگاه‌هاي خرد تمام جنبه‌هاي بحراني را كه در آموزش عالي با آن روبه‌رو هستيم، حل نخواهد كرد. اما زمان آن رسيده است تا از پذيرش جريان بي‌پايانِ راه‌حل‌هاي مشابه و از بالا به پايين سر باز زنيم. ما بايد به‌دنبال ايده‌هايي برويم كه از آزمون‌هاي كوچك شروع كنند و به آزمون‌هاي واقعي اهميت دهند؛ آزمون‌هايي كه نتايج آنها هميشه قابل پيش‌بيني نيست.

http://javanonline.ir/fa/news/826717

ش.د9502618

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات