عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: آقای هاشمی از ریا، دو چهره بودن و از تملق بدش میآمد و از کسانی که این خصلت را داشتند، متنفر بود.
به گزارش ایلنا، حجت الاسلام علی اکبر ناطقنوری در برنامه «این شبها» که دوشنبه شب از شبکه یک سیما پخش شد، در مورد آشنایی خود با آیتالله هاشمی رفسنجانی گفت: آشنایی من با ایشان به آغاز نهضت امام و سال ۱۳۴۲ بازمیگردد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام اظهار کرد: آیتالله هاشمی از پیشکسوتان مبارزه در انقلاب بود و جزوات انقلابی که تند و داغ بود زیر نظر آیتالله هاشمی تهیه و تدوین میشد که اگر آن زمان مأموران دولتی متوجه میشدند که این جزوات توسط ایشان تهیه میشود، معلوم نبود چه سرنوشتی در انتظار آیتالله هاشمی بود.
او به دستگیری آیتالله هاشمی اشاره کرد و گفت: ایشان در پرونده مرحوم امانی و بخارایی بازداشت شد. زمانی که برای ملاقات با زندانیان به زندان قصر رفته بودم، سراغ آیتالله هاشمی را گرفتم که آنها گفتند ایشان را آنقدر شکنجه دادند، بیهوش شده و به بیمارستان منتقل شده است. پس از آنکه از زندان آزاد شد، در منزل آیتالله فلسفی بودیم که هاشمی آمد. آقای فلسفی به او گفت که شنیدهام شما را خیلی شکنجه دادهاند، آقای هاشمی گفت که چیزی نبود و من آدم مقاومی هستم و بنیهام قوی است. اما آمدهام بگویم که به داد سایر زندانیان برسید.
ناطقنوری به تأسیس جامعه روحانیت مبارز اشاره کرد و گفت: آقای هاشمی به همراه آیات بهشتی، مطهری، باهنر، مهدوی کنی و غیوری، جزو مؤسسین جامعه روحانیت مبارز هستند و ما هم جزو جوانان آن تشکل بودیم. در تشکیل این تشکل مرحوم باهنر و بهشتی و مطهری خیلی فعال بودند و آقای هاشمی نیز در تنظیم اساسنامه کمکدهنده به آیتالله بهشتی بودند.
او به اعتصاب کارکنان صنعت نفت در پیش از پیروزی انقلاب اشاره کرد و گفت: امام خمینی(ره) از نوفل لوشاتو هیأتی شامل مرحوم بازرگان و آقای هاشمی را مأمور کرد تا این موضوع را بررسی کنند. آیتالله بهشتی آن زمان به من زنگ زد و گفت به همراه شهید قندی به کمک آقای هاشمی بروید. در آن دوران مرحوم بازرگان به دلیل سابقه فنی معروفتر بود و او را بیشتر از هاشمی میشناختند. در یکی دور روز اول آقای هاشمی به صحبتهای همه خوب گوش میکردند و وقتی رسیدیم آبادان، ایشان سخنرانی کرد که طی آن افکار و نظر عامه مردم و متخصصین را به سوی خود جلب کرد. وقتی دیدند که طلبهای با این ظرافت و دقت صحبت میکند از آن به بعد محور شد.
اعتماد امام(ره) به هاشمی
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به اعتماد حضرت امام به آیتالله هاشمی اشاره کرد و گفت: حضرت امام هرکاری که داشت با ایشان مطرح کرد. حزب جمهوری را ابتدا امام به ایشان مطرح کرد و نخستین پول را هم امام به آقای هاشمی دادند و گفتند لازم است حزب راهاندازی کنید و پول درست و حسابی هم کمک کردند.
ناطقنوری در مورد اینکه چطور میشود این شخصیت در دلهای مردم جایی پیدا میکند؟ اظهار کرد: به نظر من روحانیون باید سعه صدر داشته باشند. طبیعی است که همه یک سلیقه ندارند و یک جور فکر نمیکنند. از حضرت علی که بعد از رسول خدا بالاتر نداریم. ایشان هم جاذبه و هم دافعه دارد. هم روشش دوست زا و هم دشمنزا است.
او افزود: مرحوم آیتالله هاشمی در کشور و جامعه ما جزو معدود افرادی بود که پر ظرفیت بود. واقعاً گاهی من خلقم از ظرفیت بالای ایشان تنگ میشد. من آدم کم ظرفیتی نیستم اما واقعاً تعجب میکردم از سعه صدر ایشان. مردم خدمتگزار و خادم خود را میشناسند. شاید نقدی هم داشته باشند اما نکات مثبت او را هم در نظر میگیرند.
ناطقنوری با تأکید براینکه آیتالله هاشمی آدم ریاکاری نبود، یادآور شد: آقای هاشمی از ریا، دو چهره بودن و از تملق و... بدش میآمد و از کسانی که این خصلت را داشتند، متنفر بود.
او افزود: ما سالیان سال و اخیراً که در مجمع بودیم خیلی به هم نزدیک بودیم. در همین مجمع تشخیص مصلحت نظام ایشان میگفت که چونآقای واعظ طبسی از مشهد به تهران میآید و جلسات هم تا سر ظهر طول میکشد، چند نفری با هم ناهار دور هم جمع شویم. از اینرو برخی از اعضای مجمع به شوخی به ما میگفتند انجمن اسلامی مجمع. ما در آنجا بحثهای خودمانی را داشتیم و حتی پس از فوت مرحوم طبسی این جلسات تا این اواخر ادامه داشت. این را از عمق جانم میگویم که آقای هاشمی از ریاکاری، نفاق و دو رویی متنفر بود.
او در توضیح احساس تعبد مرحوم هاشمی در برابر امام، رهبری و انقلاب به ذکر خاطرهای پرداخت و اظهار کرد: در جریان خاتمه جنگ و قبول قطعنامه مرحوم امام(ره) پیش از تصمیمگیری به صورت جداگانه از فرماندهان جنگ و رئیس دولت وضعیت را جویا میشود که در نهایت معلوم میشود با شرایط موجود در آن زمان امکان ادامه جنگ وجود ندارد.
ناطق نوری افزود: در چنین شرایطی مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان نماینده امام اعلام میکند که حاضر است برای حفظ موقعیت امام و آینده انقلاب مسئولیت پذیرش آتشبس را برعهده گرفته و سپس به عنوان خاطی و خائن مورد محاکمه قرار گرفته و اعدام شود.
او ادامه داد: زمانی که دوره ریاستم در مجلس به اتمام رسید، رهبر انقلاب در حکمی بنده را به عنوان مشاور منصوب کردند. در آنجا طرحی را بحث میکردیم که کرسیهای آزاد اندیشی ریشهاش آنجا است. با توجه به عقایدی که افراد دارند و لازم است تا آنها را بیان کنند، گفتیم شاید استادی تفکر کمونیستی داشته یا استاد دیگری بیخدا باشد. اگر این افراد بخواهند نظرات خود را در سر کلاسها بیان کنند، موجب تحت تأثیر قرار گرفتن دانشجویان میشود از اینرو بهتر است جلساتی برگزار شود تا این افراد دیدگاههای اعتقادی و اقتصادی خود را مطرح و مخالفان آنها هم بیایند. در این نشست هیأت داوری هم حضور داشته باشند و شنوندگان، اساتید و دانشجویان باشند. معتقد بودیم باید منفذی باشد تا همه بتوانند حرفشان را بیان کنند اما مشکل تنگنظریها و انحصارطلبیهای ما است.
با تنگنظری نمیشود کشور را اداره کرد
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه یکی از مشکلات اقتصاد، تنگ نظری است، گفت: رهبر معظم انقلاب چند سال پیش به اصل ۴۴ و برای خصوصیسازی تأکید و سخنرانیهای متعددی داشتند اما تنگنظری و انحصارطلبی برخیها نمیگذارد.
او با بیان اینکه احزاب ما باید بتوانند بدون توهین با یکدیگر فعالیت کنند، گفت: ما قاعده بازی را بلد نیستیم. وقتی حزب یا جریانی بر سر کار میآید و فرقی هم ندارد که چپ باشد یا راست، تمام آن طرف را میزند و حتی تا فراش مدرسه را هم عوض میکند. ناطقنوری در مورد اینکه مردم به خاطر مشکلات از مسئولان ناراضی، ناراحت و غصهدار هستند، اظهار کرد: وقتی اخلاق از جامعه رخت ببندد و خدا کم شود، وضعیت این میشود. ما مرده پرست هستیم. وقتی بر بالای سرآقای هاشمی رفتم، بیاختیار نتوانستم خودم را کنترل کنم و همه آن توهین، تهمت و کج اندیشیها که به ایشان روا داشتند، لحظهای مرور شد. وی با بیان اینکه فقدان هاشمی را مردم بعدها بیشتر متوجه میشوند و هیچکس را به این اندازه اذیت نکردند، گفت به حسینیه جماران رفتم و منقلب شدم اما این حس به خاطر از دنیا رفتن هاشمی نیست، بلکه جفایی است که به او شد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه مگر ما مسلمان نیستیم، اظهار کرد: من قائل به وجود نفوذی نیستم بلکه خودمان هستیم. زمانی که قرار بود برای صداوسیما رئیس انتخاب شود، پیش مرحوم شهید بهشتی بودم که برای او لیستی آوردند و او نظراتش را با علامت زدن مشخص کرد. بعد لیست را به من داد تا نظرم را مطرح کنم. در آن لیست دیدم شهید بهشتی در مورد فردی که به او(بهشتی) توهین و فحاشی میکند، نظر مثبت داده است. به او گفتم چرا به این فرد رأی مثبت دادهاید که او گفت شاید او از چهره و قیافه بهشتی خوشش نیاید اما مدیر خوبی است. ناطقنوری تأکید کرد: با این دیدگاه است که میتوان کشور را اداره کرد نه تنگ نظری. زمانی که شهید بهشتی خواست از مشهد بیاید، در چندین شهر به او اجازه سخنرانی ندادند اما وقتی که شهید شد، به دنبال تجلیل از او بودند.
او گفت: آقای هاشمی تا بود میگفتند او اینچنین و آنچنان است اما بعد از خبر درگذشتش اگر همه شبکههای صداوسیما از او تجلیل کنند فایدهای ندارد چرا که هاشمی رفته است.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/page/6405/21/166314/0
ش.د9503446