تاریخ انتشار : ۲۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۰  ، 
کد خبر : ۳۰۰۲۵۳
دو اشتباه در نقد قانون ممنوعيت صدور ويزاي آمريكا براي ايرانيان

ويزا فرع ماجراست، ما باز هم محور شرارت ناميده شديم!

پایگاه بصیرت / کبری آسوپار

(روزنامه جوان ـ 1395/11/13 ـ شماره 5018 ـ صفحه 5)

ترامپ هنوز نيامده می‌خواهد به شعارها و وعده‌هاي انتخاباتي‌اش جامه عمل بپوشاند. سختگيري براي مهاجران از بخش‌هاي پررنگ برنامه‌هاي انتخاباتي ترامپ بود كه حالا با صدور دستور ممنوعيت صدور ويزا براي اتباع هفت كشور عينيت يافته است؛ دستوري كه بلافاصله پس از امضا لازم‌الاجرا شد و فرودگاه‌هاي بسياري از كشورها از جمله خود امريكا را با تنش‌هايي مواجه كرد. ايرانيان در فرودگاه‌هاي تركيه، قطر و... از سوار شدن به پروازهاي راهي امريكا منع شده‌اند. ايرانياني كه در امريكا ساكن هستند و براي كاري آن كشور را ترك كرده‌اند، امكان بازگشت به امريكا ندارند اما اين بي‌نظمي‌ها و به هم ريختگي‌ها و مشكلات گرچه همه ظاهر ماجرا را تشكيل مي‌دهد، اما اصل ماجرا اتفاق ديگري است كه در ادامه به بيان آن خواهيم پرداخت.

اين روزها در رسانه‌ها و شبكه‌هاي اجتماعي در ايران با ذوق‌زدگي تصاوير و خبرهاي مخالفت مردم امريكا با دستور رئيس‌جمهور جديدشان را بازنشر و دست به‌دست مي‌كنند؛ اتفاقي كه اگر دقيق بنگريم، اشتباه آن عيان است. اين نكته دومي است كه در اين گزارش به آن خواهيم پرداخت.

ما باز هم محور شرارت ناميده شديم!

دغدغه صدور ويزاي امريكا دغدغه درجه اولي براي مردم ايران نيست. همان‌قدر كه سه سال پيش (مهر 92) تيتر يك رسانه‌هاي اصلاح‌طلب از دستور روحاني براي برقراري خط پروازي مستقيم بين ايران و امريكا از شدت بي‌ربطي، مخاطب امريكاشناس را از ذوق‌زدگي نو دولتمردان يازدهم به خنده (خنده تلخ) وا مي‌داشت، همين قدر هم بها دادن زياده از حد به مشكلات رفت‌و‌آمد ايرانيان به امريكا مي‌تواند ما را از اصل ماجرا دور كند. اگر مشكل صرفاً رفت و آمد ايرانيان مقيم امريكا يا هنرمندان و ورزشكاران ايراني به آنجا بود، لاجرم با لابي‌هايي شايد مي‌شد وضع را به سابق برگرداند و امتيازاتي براي صدور ويزا براي افراد خاص دريافت كرد اما اصل ماجرا اتفاق ديگري است؛ اتفاقي كه حتي اگر همين الان ترامپ دستور لغو قانون مذكور را بدهد، همچنان حل نشده باقي مي‌ماند.

اصل ماجرا تصويري است كه اين قانون و قرار گرفتن نام ايران در كنار كشورهاي جنگ‌زده‌اي چون سومالي، سودان، ليبي و... از ايران در جهان به تصوير مي‌كشد. حتماً مقامات امريكايي مي‌دانند ايران تروريست به امريكا نفرستاده، حتماً مي‌دانند ايران كشوري جنگ‌زده و بي‌سر و سامان نيست، حتماً مي‌دانند ايرانيان مقيم امريكا اگر سودي براي دولت امريكا نداشته باشند، ضرري نخواهند داشت اما چرا نام ايران را در ليست كشورهايي قرار مي‌دهند كه ممكن است براي امريكا مخاطره‌آميز باشد؟ يك بازي سياسي كه سال‌هاست ما آن را با عنوان «ايران‌هراسي» مي‌شناسيم. اين قانون به مردم دنيا مي‌گويد كه ايران در رديف همين كشورهاي جنگ‌زده است و مسلمانان ايراني را از مسلمانان سلفي و تكفيري و تروريست جدا نمي‌كند. اصل ماجرا اين است كه ايران در دولت يازدهم همانند دوران اصلاحات محور شرارت و تروريسم نام گرفته است. در حالي كه تروريست‌هاي اصلي در عربستان و بخشي از سوريه و عراق تحت حمايت دولت امريكا هستند، بنابراين اگر مشكل صدور ويزاي امريكا براي ايرانيان همين امروز هم حل شود، اين تصوير‌سازي از بين نمي‌رود. همان طور كه تصويري كه جرج بوش از ايران ساخت، محور شرارت بود و باقي ماند، تصوير ترامپ از ايران هم كشوري تروريست‌پرور و خطرآفرين و به هم ريخته است كه اگر تلاش براي ايستادگي مقابل انتشار اين تصوير نكنيم، در اذهان باقي خواهد ماند. سال 2001 در کنار کره شمالی و عراق محور شرارت نامیده شدیم و در 2017 در کنار سومالی، لیبی و سودان و... کشورهای پرمخاطره برای امریکا قرار داده شدیم.

ذوق‌زده‌ مخالفت آمريكايي‌ها با ترامپ نشويم

تصوير حمايت مردم از اقامه نماز توسط مسلمانان در فرودگاهي در امريكا به رغم مخالفت پليس دست به دست در شبكه‌هاي اجتماعي مي‌چرخد. تصاوير ديگر از مخالفت‌هاي بخشي از مردم با دستور ترامپ در فرودگاه‌ها، خيابان‌ها و دانشگاه‌هاي امريكا ديده مي‌شود. لابد بايد بعد از ديدن اين تصاوير مخاطب پي به انسان‌دوستي مردم امريكا يا مخالف‌هاي شديد با دستورات ترامپ ببرد اما واقعيت اين است كه مخالفان اين تصميم ترامپ گرچه جدي و پرتعداد، اما در اقليت هستند. مردم امريكا همان‌هايي هستند كه با علم به سختگيري‌هاي غيرعاقلانه و نژادپرستانه ترامپ براي مهاجران و به ويژه مسلمانان به او رأي دادند و او را رئيس‌جمهور كردند. جدا‌سازي ميان دولت‌ها و ملت‌ها شايد از بعد سياسي و تبليغاتي درست به نظر برسد اما نبايد مبناي تصميم‌گيري‌ها قرار بگيرد. ترامپ از مريخ نيامده، مردم امريكا به او رأي داده‌اند.

از سويي امريكايي‌ها علاقه‌مند به دفاع از آزادي بيان هر نوع عقيده‌اي هستند، چه آن عقيده نماز خواندن اهل سنت در فرودگاه امريكا باشد و چه آزادي انتخاب شريك جنسي حتي تا مرز همجنس‌بازي، بنابراين از دفاع آنان از نماز خواندن نمي‌شود ذوق‌زده شد، گرچه در هر حال نشانگر وجود اختلافات عميق در جامعه امريكاست اما در هر حال اگر به‌جاي آن نمازخوان‌ها چند همجنس‌باز هم آنجا با تعرض پليس مواجه مي‌شدند، باز مردم امريكا از آزادي عمل آنان در برابر مخالفت پليس دفاع مي‌كردند.

آمريكاي ترامپ روي ديگر آمريكاي اوباماست

نكته مهم‌تر كه بايد مورد توجه ايراني‌ها قرار بگيرد اين است كه به نظر مي‌رسد مخالفت با ممنوعيت صدور ويزاي امريكا براي ايرانيان بهانه تسويه‌حساب‌هاي داخلي امريكاييان شده است. در واقع ويزاي ايرانيان بهانه شده تا مخالفان ترامپ فضايي براي ابراز وجود خود و تخطئه ترامپ به‌دست بياورند. آنها مي‌خواهند با ترامپ مخالف باشند، هر كاري كه بكند. در واقع آنها طرف ايران نيستند بلكه صرفاً مي‌خواهند با ترامپ مخالف باشند. ما نبايد از بهانه قرار دادن ايران براي تسويه‌حساب‌هاي سياسي دروني امريكا استقبال كنيم!

مخالفان ترامپ كساني هستند كه علاقه‌مند بودند كلينتون، هم حزبي اوباما رئيس‌جمهور شود. آنها مي‌خواهند بگويند ما چقدر اهل تعامل با دنيا بوديم و امريكاي زمان ما نرم و عاقل و امريكاي زمان ترامپ خشن و نادان است. واقعيت اما اينها نيست. همين مخالفان ترامپ، طرفدار اوبامايي بودند كه داعش حاصل سياست‌هاي دولت اوست. تحريم‌هاي سخت عليه ايران، پيش بردن پروژه‌هاي ايران‌هراسي و اسلام‌هراسي، ممنوعيت صدور ويزا براي كساني كه به ايران سفر كرده‌اند و... حاصل دوران رياست جمهوري او است. امريكا تغييري نكرده است و ما نبايد تحت تأثير مخالفت‌هاي اين روزهاي امريكايي‌ها با ترامپ قرار بگيريم. اگر آنگونه كه مخالفان ترامپ مي‌خواستند هيلاري كلينتون رئيس‌جمهور شده بود، باز هم تحريم‌هايي جدي‌تر عليه ايران وضع مي‌شد، فقط آنقدر نرم كه شايد بسياري از ايرانيان اصلاً متوجه نمي‌شدند از كجا خورده‌اند!

امريكاي ترامپ همان امريكايي است كه اوباما و كلينتون ساختند، فقط كمي بي‌پرواتر، بي‌نقاب‌تر و بي‌رودربايستي‌تر. فريب نقابي را كه امريكاي مخالف ترامپ بر چهره زده، نخوريم. به همين دليل است كه رهبر انقلاب صراحتاً هر دو حزب امريكا را فاقد صلاحيت براي نظر دادن در مورد ايران دانستند: «چه حزبي كه دولت آن، امروز در امريكا بر سر كار است و چه حزب رقيب كه دولت قبلي را به‌دست داشت، هيچ‌كدام صلاحيت اخلاقي ندارند، زيرا هر دو حزب، مرتكب جنايات و فجايع گوناگوني شده‌اند.» ايشان بزرگ‌ترين گناه حزب حامي دولت كنوني امريكا را «ايجاد شبكه‌هاي تروريستي خطرناك» خواندند و تأكيد كردند: دولت كنوني امريكا، يك گروه تروريستي را به ظاهر مورد حمله قرار مي‌دهد و يك گروه ديگر تروريستي را مستثنا مي‌كند كه معني آن، حاكميت سياست بر اخلاق است. دولت قبلي امريكا نيز مسئول فجايع و جنايت‌هاي انجام‌گرفته در عراق و افغانستان است، به‌گونه‌اي كه ميليون‌ها انسان بي‌گناه كشته شدند و حتي هزاران نفر از دانشمندان عراقي به‌وسيله‌ گروه آدمكش «بلك‌واتر» شناسايي شدند و به قتل رسيدند، بنابراين هيچ‌يك از دو حزب مطرح در امريكا، از لحاظ صلاحيت اخلاقي، ترجيحي بر ديگري ندارد. ما در امريكا با چنين دولت‌هايي طرف هستيم و اينكه تصور كنيم با مذاكره مي‌توان به تفاهم و نقاط مشترك رسيد، اشتباه است.

http://javanonline.ir/fa/news/836131

ش.د9504268

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات