(روزنامه اطلاعات – 1396/12/02 – شماره 26946 – صفحه 12)
در آذرماه اخیر به دعوت آقای پروفسور پارک استاد دانشگاه وونکوانگ جهت برگزاری در جلسه آزاد گفتگوی فرهنگی و دینی، به کره جنوبی دعوت شدم. یکی از جلسات در مورد «عرفان اسلامی و بودیسم» بود و دیگری درباره «تجربه خاورمیانه عربی با مدرنیسم». البته جلسه سومی هم برگزار شد که گفتگو با دانشجویان مطالعات بودایی بود که عموما مایل بودند روحانی شوند. در هر سه جلسه شرکتکنندگان با علاقهمندی شرکت میکردند و ميپرسيدند. با علاقهمندی و کنجکاوی فراوان، اما فروتنانه و بلکه با حالتی آزرمگين.
این سومین سفرم به کره بود. سفر نخست که رسمی بود، هنگامی انجام شد که مدیرکل فرهنگی وزارتخارجه بودم و سفرهای بعدی خصوصی بود و با دعوت دانشگاهها. در طی این سفرها با افراد فراوانی و از طبقات مختلف، بهویژه استادان، صحبت میکردم و عموما سخن درباره تاریخ کره و تاریخ و فرهنگ نوين آن و چگونگی توسعه شگفتآور صنعتی و اقتصادی و نیز علمی و پژوهشی آن بود. ذیلا به نکاتی اشاره میشود.
مدل ژاپني
1ـ کره جنوبی بخش جنوبی شبهجزیره کره است که در طول تاریخ یکپارچه بوده است. این تقسیم پس از پایان جنگ کره در 1953 نهایی شد و در آن زمان بخش فقیرتر و عقبافتادهتر، همین قسمت جنوبی بود. این شبهجزیره تنها از شمال به چین متصل میشود و مرزهای دیگرش را آب فرا گرفته است. این موقعیت جغرافیایی نوعی وحدت نژادی و زبانی و فرهنگی را موجب شده است و در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر مورد تهاجم نظامی بوده است، اگرچه در قرون اخیر اروپائیان، و از اواخر قرن نوزدهم آمریکائیها، بدان وارد شدهاند.
هممرزی با چین، نفوذ گستره تمدن و فرهنگ و علم و هنر این کشور را موجب شده است، اگرچه فرهنگ تمامی آسیای دور متأثر از فرهنگ چین است؛ چنانکه نزدیکیاش با ژاپن پیامدهای خود را داشته است. البته در اینجا جریان معکوس است. ژاپنیها در اوايل قرن بیستم شبهجزیره را تصرف کردند و تقریبا به مدت چهل سال آن را در اختیار داشتند. کرهایها خاطراتي بسیار منفی از آنان دارند و هنوز هم پس از گذشت بیش از هفتاد و سه سال از استعمار ژاپن، از آن ایام به تلخی یاد میکنند، با اینهمه ژاپن در نوسازي این کشور نقش مهمی داشته و پس از جنگ کره، سرمایه و فنّاوری ژاپن سهم بزرگی در صنعتیکردن این کشور داشته است. مهمتر آنکه روند صنعتیشدن و ویژگیهای صنایع مختلف کره همانند ژاپن است. به عبارت دیگر ژاپن سرمشق مناسبی جهت توسعه کره بوده است و این نکته مهمی است که میباید مورد تعمق قرار گیرد. مشکل عموم جهانسومیان، مشکل مدل توسعه است و کره کمتر به این کاستی دچار بوده است.
خصايل روحي
2ـ ویژگیهای طبیعی، طبیعت کوهستانی و فراوانی جمعیت كره را نباید فراموش کرد. این عوامل آنان را به مردمانی سختکوش و پرکار تبدیل کرده كه از قدیم چنین بودهاند. اگرچه زمینقابل کشت آنان محدود است، اما حاصلخیز است و این موجب افزایش خصلت تلاش و پرکاری آنان شده است.
نکته مهم دیگر «نظم و نظامپذیری» و «مدیریتپذیری» آنان است. توسعه کنونی کره عمیقا وامدار مدیران و شرکتهای بزرگ موفق آنهاست، اما یک مدیر خوب در جایی موفق میشود که زیردستانش «مدیریتپذیر» و «مسئولیتپذیر» و «قانونپذیر» باشند. به واقع این ویژگیها در کره مثالزدنی است. به این مجموعه باید خصوصیت «جمعپذیری» آنها را افزود و اینکه بدون بهانهجویی در کنار یکدیگر کار ميکنند. اصل برای آنها انجام وظیفه است و آن را با حداکثر توان و علاقهمندی انجام میدهند و کمتر به مسائل دیگر میاندیشند. کره بدون شرکتهای بزرگ صنعتیاش مفهومی ندارد و این شرکتها به همان میزان که به سود خود میاندیشند، به حیثیت و سربلندی کشورشان و وضعیت بهتر زندگانی مردم خویش میاندیشند. شاید نمونه خوب آن، رئیس مجموعة «دوو» آقای کیم ووچونگ باشد که در کتاب «سنگفرش هر خیابان از طلاست»، داستان زندگانی خود و حساسیتش به کشور و مردم خویش را شرح میدهد.
دین و هویت ملی
3ـ مواجهه كرهايها با تاریخ جدید هم قابل تأمل و استثنائی است. اروپائیان در مقاطع مختلفی از تاریخ جدید به کره آمدند، اما اراده چندانی برای ماندن نداشتند. اولا سرزمینی دور بود و ثانیا منابع چندانی همچون هند و یا چین نداشت. کشوری بود بالنسبه فقیر و در منتهیالیه شرق و فاقد جاذبهای خاص. نکته در مورد اروپائیان و کمی بعد آمریکاییها، مبلغان مسیحی است. اینان کره را سرزمینی مناسب یافتند و بهرغم مشکلات و بعضا کشتارهای جمعی کرهایهاي مسیحیشده، مبلغان تا قبل از اواسط قرن نوزدهم، به حضور خود ادامه دادند. این جریان بیشتر به علت اقبال و استقبال مردم کره از مبلغان بود.
توده مردم بودایی بودند و دین نظام حاکم، مكتب کنفوسیوس بود و این یک مشکل بود. مسأله دیگر اینکه برخلاف بسیاری از نقاط دیگر، اصولا در این کشور دین با هویت قومی و هویت ملی چندان مرتبط نیست. یک فرد میتواند کرهای باشد و دینی غیر از ادیان بومی انتخاب کند. این موضوع حتی در گذشته هم تا آنجا که به توده مردم بازمیگشت، چندان مسألهساز نبود. مضافا که آداب و رسوم مسیحی بدون توجه به ذات خود این دین، برای كرهايها جاذبه فراوانی دارد. هنوز هم در این کشور و در ژاپن بسیاری از جوانان با آنکه میسحی نیستند و اصولا به هیچ دینی باور ندارند، مایلند مراسم عروسیشان در کلیسا برگزار شود. این به دلیل مطلوبیت آن آداب و رسوم است.
موقعيت كليسا
4ـ عملا مبلغان و خاصه مبلغان پروتستان آمریکایی، پیشقراولان آموزش و نظام آموزشی جدید بودند. بسیاری از کتابهای آموزشی را آنان نوشتند و یا ترجمه كردند كه به چاپ رسیده است. از این گذشته آنان در کنار مردم و علیه اشغالگران ژاپن بودند. آنها در فاصله 1945ـ 1905 در کره بودند و در طول این مدت مردم احساس میکردند که کلیساهای مختلف در کنارشان هستند. اگرچه بودائیان هم، بهویژه برخی از شاخههای این دین، چنین بودند.
در کرة مدرن هنوز هم کلیسا جایگاه خود را دارد. در طول ناآرامیهای دهه هشتاد که عمدتا دانشجویی بود، یک بار دانشجویان در برابر تهاجم پلیس به کلیسای مرکزی شهر پناه بردند. پلیس در تعقیب آنان وارد کلیسا شد؛ اما با مقاومت کاردینال معروف، «استفان کیم سو هوان» مواجه شد. چنین نقل میکنند که او گفته بود: «برای بازداشت دانشجویان ابتدا میباید از روی بدن من عبور کنید.» این واکنش پلیس را به عقبنشینی واداشت. این موضعگیری به افزایش موقعیت کلیسای کاتولیک و محبوبیت کاردینال انجامید و پس از مرگش، یکی از باشکوهترین مراسم تشییع رسمی و مردمی برای او تدارک دیده شد.
هنوز هم کلیسای کاتولیک دارای موقعیت مهمی است و در مقاطع حساس اجتماعی و سیاسی و انتخاباتی عموما به پیامهایش گوش فرا میدهند. اگرچه ماهیت کلیسای کاتولیک به گونهای است که پیوسته با احتیاط و رعایت تمامی جوانب صحبت میکند.
مناسب است خاطرهای را نقل کنم که نشاندهنده نکات یادشده است. قبل از سفر اخیرم، از شهر ایکسان با قطار عازم شهر کوانجو شدم. اسقف شهر آقای «کیم هی جونگ» که ضمنا رئیس کنفرانس اسقفان کره است و برای دومین بار اخیراً انتخاب گردید، برای استقبال به همراه شهردار فرهیختهاش، آقای «یون جانگ هیون»، به ایستگاه آمد و به اتفاق عازم دفتر شهردار شدیم. در سالن ایستگاه و در طول مسیر تا سوارشدن به ماشین، تقریبا همگان نسبت به اسقف و با روش خاص کرهای احترام و تعظیم میکردند. مطمئنا درصد زيادی از آنان غیر مسیحی و غیر کاتولیک بودند، اما همگان احترام میگذاشتند.
با اینهمه دین در کره در حال ضعیفشدن است و گویا حدود نیمی از آنان به هیچ دینی باور ندارند و این موضوع در بین جوانان شایعتر است. اگرچه مسیحیان کره و خصوصا پروتستانهایش به لحاظ دینی در موقعیت بهتری قرار دارند.
توسعه همهجانبه
5 ـ واقعیت این است که توسعه کره تقریبا توسعهای همهجانبه است و شاید این دلیل موفقیت پایدار اوست. توسعه صرفا صنعتی و اقتصادی و تجاری نیست، توسعه علمی و آموزشی و پژوهشی و نیز اجتماعی و سیاسی هم هست. هماکنون نظام آموزشی كره یکی از بهترینهاست؛ همچنانکه استاندارد شفافیت و مبارزه با فساد هم یکی از بالاترینهاست. احتمالا این تفاوت بزرگ آنها و کشورهایی چون چین و ویتنام است. اینان نیز توسعه سریع صنعتی و اقتصادی را شاهد بوده و هستند، اما در زمینههای دیگر همانند کره نیستند. البته قابل انکار نیست که اصولا در دو موقعيت مختلف قرار دارند. چین و حتی ویتنام نمیتوانند همچون کشور کوچک کره و با مردمی که یکدست هستند، عمل کنند؛ این ممکن نیست.
به هر حال نکته این است که بخش مهمی از موفقیت كرهايها در حال حاضر به دلیل توسعه همهجانبه آنهاست. اگر چنین نبود، نمیتواستند بحران مالی اواسط و اواخر دهه 1990 را که تمامی بازارهای شرق آسیا را در بر گرفت، از سر بگذرانند. شاید برکناری رئیسجمهور قبلی ـ خانم پارک ـ نمونه خوبی باشد. این خانم فرزند رئیسجمهور اسبق آنهاست که با وجود دیکتاتوری، بزرگترین سهم را در توسعه این کشور داشت. مضافا که چندین بار در تلویزیون در حالتی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مردم به دلیل اشتباهاتش عذر خواست؛ اما در نهایت از سمت خود برکنار شد. جالب این است که جرم اصلی او این بود که از یک شرکت کرهای 72میلیون دلار برای کمک به یک مؤسسه غیر انتفاعی درخواست کرده بود که البته با این مؤسسه مرتبط بود.
البته در سفر اخیر مکرر از استادان مختلف شنیدم که آنها با مشکلات فراوانی مواجه هستند که در آینده خود را نشان خواهد داد. مسأله مهم اشباع بازار کار است. برای نسل جوان همچون گذشته امکان چندانی برای یافتن شغل، و لااقل شغل دلخواه، وجود ندارد. حتی یکی از سفرای کره میگفت: «در زمان ما ممکن بود که فرد واجد شرائط بهراحتی جذب وزارت خارجه شود، اما در حال حاضر ممکن نیست»، در حالی که او سفیر نسبتا جوانی بود!
نکته دیگر اینکه میگفتند بازارهای خارجی هم به دلیل کثرت رقبا، اشباع شده است و دیگر نمیتوانیم همچون گذشته به بازار وارد شویم. جالب این است که عموم آنها میگفتند آخرین بخت بزرگ ما، «ایران» است؛ کشوری وسیع و با منابع غنی و جمعیت فراوان و بازاری بزرگ.
قابل انکار نیست که در حال حاضر، اولویت برای کشورهای شرق آسیا، مسأله توسعه است؛ از چین و تایلند گرفته تا ویتنام و کامبوج و لائوس و فیلیپین و حتی اندونزی و مالزی. این فضای منطقهای طبیعتا شرائط مناسبی برای توسعه ایجاد میکند و موجب میشود همگان در روند توسعهای قرار گیرند. و این به نوبه خود به نفع کره است، چرا که میکوشد از طریق سرمایهگذاری و اجرای پروژههای مختلف، در این جریان شرکت کند و آن را شتاب بخشد.
رقابت آمریکا، چین و روسیه
6ـ بدون شک ترس از کره شمالی و تهدیدهای او سهمی بزرگ در توسعه کره جنوبي، اگرچه به گونهای غیر مستقیم، داشته است. در موزههایی که به تاریخ معاصر کره مربوط میشود، میتوان پوسترهایی را دید که در آن مردمی برای مقابله با دشمنان، به تولید بیشتر و بهتر تشویق شدهاند. چنین نبوده و نیست که آنها برای مقاومت در برابر تهدیدهای شمال، صرفا به آمریکا متکی باشند. او را متحد خود دانسته و میدانند؛ اما به واقع خود نیز فعالند و بسیاری از برنامههایشان با توجه به این موضوع توجیهپذیر است.
موضوع کرهشمالی و رابطهاش با همسایگان، بهویژه کره جنوبی و ژاپن و نیز چین و روسیه، مسأله پیچیدهای است و احتمالا مهمترین عامل است در شکلدهی جهان آینده در آنجا که به سه کشور آمریکا، چین و روسیه مربوط میشود؛ لذا اصولا میباید در چارچوب دیگری نگریسته شود. مسأله فراتر از کره شمالی به عنوان یک کشور است. این کشور عملا نماد رقابت کنونی و آینده سه قدرت نامبرده است.
در ایام اقامتم در سفر اخیر مسأله کرهشمالی و اقداماتش در اوج خود قرار داشت و تمام رسانهها بدان میپرداختند؛ اما عملا مردم آرام بودند و تغییر معتنابهی در شاخصههای اقتصادی و مالی وجود نداشت. گویی باور داشتند که رفتار شمالیها منطق و اهداف خاص خود را دارد و برنامهریزی شده و حساب شده عمل میکند، حتی در آنجا که با خشم و عصبانیت برخورد میکند.
اخلاقيات
7ـ موضوع دیگری که واجد نهایت اهمیت است، «راستگفتاری» و «امانتداری» کرهایهاست، به گونهای که گویی این مسأله نهادینهشده است و البته این وجه مشترک عموم کشورهای توسعهیافته است. «دروغ» و «دروغگویی» میتواند فردي را ساقط کند تا آنجا که مجبور به استعفا شود. وزیر خارجه هلند در روزهای اخیر به دلیل دروغی که درباره پوتین در بیش از ده سال قبل گفته بود، استعفا کرد. بد نیست با نقل خاطرهای سخن را تمام کنم.
به هنگام مأموریتم در مراکش، تیم گلبال ایران به مراکش آمد و در مسابقات اول شد. بازی گلبال مربوط است به نابینایان و یا کمبینایان. از آنها برای شام دعوت کردم. مربی تیم گفت: «از یکی از اعضای تیم که فرد پولداری شده است، بپرسید چگونه به این موقعیت رسیده است؟» پرسیدم و او گفت در سال 1363 برای شرکت در مسابقات به کره رفتیم، اما کسی ما را تحویل نگرفت و در مسابقات شرکت نکردم و به دلیل نابینایی مجبور شدم در هتل بمانم. در این میان با فردی ایرانی که زبان کرهای میدانست، آشنا شدم. از او خواستم مرا به بازار ببرد. پس از بررسی دریافتم لباس سرهمی کودکان در آنجا ارزان است و در ایران بازار خوبی دارد. همه پنجهزار دلاری که همراه داشتم، صرف خرید لباس کردم و گفتم به نشاني بندری در ایران (که نامش را فراموش کردهام)، بفرستند. مدتی بعد لباس رسید و آن را در بازار به چند برابر قیمت تمامشده فروختم. و این سفارش خرید ادامه یافت و هر بار سود سرشاری میبردم. پرسیدم در بار اول و یا در نوبتهای بعدی همیشه اجناس مطابق با سفارش بود که تأیید کرد.
این احساس تعهد و امانتداری را هنوز هم میتوان دید. در آن شرائط سخت جنگ تحمیلی و موقعیت به مراتب سختتر ایران و دوری راه و عدم امکان پیگیری، طرف کرهای بهراحتی میتوانست تقلب کند و اصولا جنسی نفرستد، اما چنین نکرد. به واقع چنین خصوصیاتی، گذشته از آنکه یک فضیلت اخلاقی است، یکی از مهمترین عوامل برای رشد و توسعه است.
البته نکات بیشتری هست که خصوصا به نظام آموزشی، امنیت اجتماعی، شغلی، پیامدهای منفی توسعه باز میگردد؛ مثلا هم اکنون کره با کاهش فزایندة جمعیت مواجه است که بیش از هر کشور دیگری است. این کاهش جمعیت به گونهای است که حتی دانشگاهها را هم نگران ساخته است. تعداد دانشجویان کاهش یافته و در آینده تا آن مقدار کاهش مییابد که اداره دانشگاهها مقرون به صرفه و اقتصادی نخواهد بود!
محیط زیست
8 ـ با توجه به اهمیت موضوع به یک مسأله دیگر اشاره میکنم و آن مسأله محیط زیست است. کرهایها همچون ژاپنیها بهخوبی توانستهاند پیامدهای منفی توسعهای خود را بر روی محیط زیست، خنثی کنند. آب و هوا و خاک آنان به عکس گذشته سالم و قابل قبول است. آب رودخانهای که از وسط سئول میگذرد، سالم و ماهیهایش قابل استفاده است. این صرفا ناشی از توسعه تکنیکهای آلوده نکننده و یا تکنیکهای خنثیکنندة آلودگی نیست، این نيز هست که از ابتدا محیط زیست را حفظ میکردهاند. نمونهای را بگویم.
سئول شهری است با بیش از 10 و شاید 12میلیون جمعیت. استاد همراهم مرا به پشتهای که بلندترین تپه شهر بود، برد و از آنجا سئول قابل مشاهده بود. در این شهر سه و یا چهار تپه دیگر هم وجود داشت که همچون این تپه آکنده از درختان جنگلی بود، اما هیچ تجاوزی به حریم تپهها نشده بود و ساختمانها و خیابانها تا نقطه صفر پیش آمده بودند. درحالی که زمین و ساختمان در این شهر بسیار گران است و یکی از گرانترینها در دنیا. یک متر مربع زمین در مرکز سئول 120هزار دلار قیمت دارد و به واقع مردم قادر نیستند در این شهر حتی آپارتمانی در حد 60متر مربع بخرند و عملا اکثریت اجارهنشین هستند. با اينهمه هیچ تجاوزی به حریم تپهها نشده است. به احتمال فراوان این دستنيازيدن به حریمهای طبیعی در موارد دیگری هم وجود دارد و البته هماکنون رعایت سلامت محیط زیست و کیفیت بهینه مصرف آب و انرژی و سایر منابع حیاتی از جمله اولویتهاست. هم از جانب دولت و هم از جانب مردم.
بخش مهمی از مشکلات محیطزیستی کشورهای جهان سوم به دلیل «اصل قراردادن توسعه» به هر قیمتی است، بدون آنکه به پیامدهای اقدامات ناسنجیده بیندیشند. اگرچه این عوارض صرفا به بحران محیط زیست منجر نمیشود، ولی محیط زیست و بهویژه منابع آب و منابع آب آشامیدنی بیش از امور دیگر تحت تأثیر پیامدهای منفی «توسعه به هر قیمت» قرار میگیرد. در تمامی این موارد تجربه کره شايان درنگ و قابل بهرهبرداری است.
توریسم پزشکی
9ـ این مجموعه عوامل موجب شده که این کشور خود را با سرعت با وضعيت جدید تطبیق دهد. در بازدید از یکی از بیمارستانها شهر ایکسان دریافتم که توریسم پزشکی آنها واقعا فعال است و بیماران زیادی از چین و آسیای دور و روسیه و حتی از شیخنشینهای خلیج فارس و عراق جهت معالجه به کره میروند و بعضا ماهها اقامت میکنند. این جریان چندان مهم و اقتصادی است که ردیفهایی از کتابفروشی بزرگ شهر سئول، مختص کتابهای گردشگري پزشکی بود. حال آنکه این جریان تنها در سالهای اخیر اتفاق افتاده است. از این کتابفروشی بسیار بزرگ و پرازدحام نیز بازدید کردم. نکته جالب اینکه در وسط کتابفروشی یک ردیف میز قرار داشت که افراد میتوانستند کتاب مورد علاقهشان را بردارند و بخوانند. خوانندگان دو طرف این ردیف بلند را پر کرده بودند.
تطبیق با موقعيت جدید را در مؤسسات تحقیقاتی و دانشگاهها نیز میتوان دید. آنچه این جانب خود شاهد بودم، روش جدید شیرینکردن آب دریا بود که عمدتا از طریق ديوارههای سلولزی انجام میگرفت که به مراتب ارزانتر از نوع سنتی تبخیری آن است. آنها میگفتند هماکنون در شهر پوسان از این روش استفاده میشود و با پشتیبانی شركت سامسونگ، تحقیقات گستردهای در این زمینه صورت میگیرد.
ش.د9605022