ثبات و امنيت و حفظ تماميت ارضي ايران

جمهوري اسلامي ايران در گام اول انقلاب اسلامي كه چهار دهه به طول انجاميد، بزرگ‌ترين و مهم‌ترين افتخار نظامي‌اش، ثبات و امنيت همراه با حفظ تماميت ارضي كشور بوده است. مروري بر تاريخ كشور در طول چند قرن اخير به‌خوبي ماهيت توان امنيتي انقلاب اسلامي را آشكار خواهد كرد. گذشته‌اي كه با رژيم‌هاي پادشاهي گوناگون،‌ مانند قاجار و پهلوي پي‌درپي ناامني‌هاي طولاني‌مدت و همچنين تهديد تماميت ارضي كشور را به ياد مي‌آورد. بخش‌هاي مختلفي از شمال و جنوب كشور و شرق و غرب ايران در اين چند قرن جداشده‌اند كه مهم‌ترين دليل آن فقدان حكومتي قدرتمند و باصلابت است كه بتواند ابتدايي‌ترين نياز كشور را كه همان امنيت است،‌ فراهم آورد. هرچند همه ناامني‌ها و بي‌ثباتي‌هاي گذشته و جدايي بخش‌هاي مختلف از كشور دردناك است، اما غمناك‌ترين بخش جداشده از ايران در اواخر رژيم پهلوي رخ داد؛ زماني كه محمدرضا شاه پهلوي بر طبل قدرتمند بودن مي‌كوبيد و با سخن گفتن از ورود به تمدن بزرگ ادعاي قدرت‌نمايي مي‌كرد. اين همان شرايطي است كه كشور بحرين را با كوچك‌ترين مقاومتي و تنها با يك پيشنهاد مكارانه از سوي انگلستان در سال 1350 از ايران جدا كرد.

با وجود اين گذشته تاريك و سياه از ناامني و فقدان قدرت لازم براي حفظ تماميت ارضي كشور، انقلاب اسلامي ايران توانست با مشيت الهي و همراهي و همگرايي مردم در طول چهل سال گذشته نه‌تنها امنيت و ثبات را به كشور بازگرداند، بلكه در برهه‌ها و بحران‌هاي متفاوت با سربلندي از تماميت ارضي ايران اسلامي دفاع كند و با نثار كردن خون بهترين جوانان وفادار و متعهد به خود براي حفظ تماميت ارضي ايران بكوشد. به فرموده رهبر معظم انقلاب(مدظله‌العالي) در بيانيه گام دوم انقلاب اسلامي، جمهوري اسلامي ايران «ثبات و امنيت كشور و تماميّت ارضي و حفاظت از مرزها را كه آماج تهديد جدّي دشمنان قرار گرفته بود؛ ضمانت كرد و معجزه‌ پيروزي در جنگ هشت ‌ساله و شكست رژيم بعثي و پشتيبانان آمريكايي و اروپايي و شرقي‌اش را پديد آورد.»

جمهوري اسلامي ايران براي رسيدن به اين سطح از بازدارندگي و توانمندي‌هاي دفاعي با مقدورات و محذوراتي همراه بوده است؛ اما در مسير توسعه و پيشرفت نظامي به اصول و آرمان‌هايي پايبند بوده است تا بتوانند محذورات و محدوديت‌ها را به فرصت‌هاي بي‌نظيري تبديل كند. با وجود بيشترين حجم تهديدات و تحريم‌هاي نظامي، قوي‌ترين حوزه‌اي كه جمهوري اسلامي ايران توانسته است بيش از ديگر حوزه‌ها به توسعه دست يابد، همين حوزه نظامي و دفاعي است.

روش‌ها و رويكردهايي كه رسيدن به اين هدف را سهل و هموار كرده است، تكيه ‌بر دانش بومي، نخريدن تسليحات هنگفت از بيرون، استقلال كشور در مقابل تصميمات بيگانگان، عدم پذيرش پايگاه‌هاي نظامي براي كشورهاي بيگانه، عدم پيمان نظامي و وابستگي نظامي كشور با كشورهاي قدرتمند جهاني و... هستند. اين رويكردها دقيقاً برخلاف رويه‌هايي است كه پيش از انقلاب اسلامي وجود داشت. در دوره دوم پهلوي همه اين رويه‌ها برعكس اتفاق افتاد، كاپيتولاسيون، خريد هنگفت تسليحات نظامي از آمريكا و قراردادهاي سرسام‌آور، وجود بيش از 50 هزار مستشار نظامي آمريكا در ايران و... بخشي از رويكردهاي نظامي رژيم پهلوي بود كه هيچ‌گاه امنيت پايدار را در ايران رقم نزد و حتي مانع از سقوط رژيم پهلوي در برابر موج اعتراضات مردمي نشد. در واقع اين برنامه‌ها حتي نتوانست بحرين را از ايران در سال‌هاي پاياني آن رژيم جدا كند.

برخلاف گذشته، جمهوري اسلامي ايران توانسته است در اين سال‌ها، توانمندي‌هاي نظامي را به سطحي برساند كه نه‌تنها امنيت پايدار را در مرزهاي ملي كشور برقرار كند؛ بلكه در سال‌هاي اخير نشان داده است ستون اصلي امنيت و برقراري صلح در منطقه غرب آسيا نيز انقلاب اسلامي ايران است. در شرايطي كه همه ابرقدرت‌هاي فرامنطقه‌اي و بازيچه‌هاي منطقه آنها به دنبال سقوط بشار اسد و فروپاشي تماميت ارضي سوريه و سپس عراق بودند، اين جمهوري اسلامي ايران بود كه به همراه متحدان منطقه‌اي خود يعني گروه‌هاي مقاومت، توانست به اهداف مورد نظر خود در منطقه دست يابد. بشار اسد ماند، انصارالله در يمن پايدار است، عراق بعد از سال‌ها رنگ آرامش مي‌بيند، حزب‌الله به منزله يك نيروي نظامي و مدني در لبنان به جايگاه اصلي خود دست ‌يافته است و...؛ همه اينها به يك دليل اتفاق افتاده و آن اين است كه جمهوري اسلامي ايران خواسته و توانسته است.

يكي از قدرتمندترين حوزه‌هاي نظامي جمهوري اسلامي ايران كه بدون تكيه‌بر قدرت‌هاي خارجي و تنها بر هوش و دانش بومي توانسته به آن دست يابد، قدرت موشكي است. بازدارندگي موشكي جمهوري اسلامي ايران كه در حمله به گروهك تروريستي داعش و تجزيه‌طلبان دموكرات بر دشمنان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي اثبات ‌شده، از مهم‌ترين حوزه‌هاي بازدارندگي و دفاعي است كه مي‌تواند در برابر هرگونه تهديدي مقاومت كند. به‌طوركلي تداوم اين مسير در چهل‌سالگي دوم انقلاب اسلامي و سرايت آن به حوزه‌هاي اقتصادي از خواسته‌هايي است كه توان و ظرفيت آن در داخل كشور وجود دارد.