برند یا نشان تجاری چیزی است که محصولات گوناگون با آن شناخته میشوند. این را میتوان امری معمول در اقتصاد جهانی دانست. هر تولیدی برای آنکه پیشینه و شناسنامه خود را به مشتری نشان دهد، تلاش میکند این کار را با نام تجاری خود انجام دهد؛ اما همین برندها گاه قیمت پیدا میکنند و عامل فروش بیشتر یک شرکت تولیدی یا تجاری میشوند.
در اینجا نمیخواهیم قضاوت کنیم که این برندها خوب هستند یا بد، یا اصلاً از نظر اقتصادی چقدر برای موفقیت یک مجموعه تولیدی بدان نیاز است. چیزی که میخواهیم اشاره کنیم گرایش بیش از حد قشری از جامعه ایرانی به برندهای خارجی و نقش این گرایشها در شکست تولیدات داخلی است.
شاید در دهههای اخیر در مقطع زمانی خاصی مدلهای ویژهای برای پوشاک و لوازم گوناگون مربوط به زیبایی ظاهری تعریف میشد. در آن زمان، مهم نبود فلان مدل لباس از سوی چه خیاط یا برندی تولید شود؛ اما در شرایط جدید و در یکی دو دهه اخیر، جوانان ایرانی به سوی برندها گرایش پیدا کردند و حالا این برندبازی به بیشترین حد خود در سالهای گذشته رسیده است؛ زیرا از زمانی که معاهده برجام منعقد و راه برای ورود خارجیها به ایران هموارتر شد، برندها هم یک به یک وارد کشور شدند و در بهترین فروشگاههای شهر تهران و دیگر کلانشهرها جا گرفتند. محصولاتی که تاکنون به صورت قاچاق وارد کشور میشد، اکنون به طور رسمی وارد کشور شده و همین امر سبب اشاعه بیش از پیش استفاده از برندها شده است.
شاید بپرسیم مگر چه اشکالی دارد از برندهای خارجی استفاده کنیم. باید گفت حضور برندها بازار رقابت را برای تولیدکنندگان ملی بسیار مشکل میکند، یا آنکه تولیدکننده نمیتواند در این بازار باقی بماند و مجبور است در کارگاهش را تخته کرده و کارگرانش را از کار بیکار کند که این سبب میشود عرصه بیش از پیش برای تولیدکنندگان خارجی و برندها باز شده و ارز از کشور خارج شود که به خوبی میدانیم چه تأثیراتی در اقتصاد کشور دارد. یا اینکه با استفاده از نام و نشان برندهای خارجی محصول خود را با آن نام به بازار ارائه دهند که این هم سبب خواهد شد هیچگاه صاحب برندهای ملی نشویم و این چرخه باز هم به نفع تولیدگران خارجی تمام خواهد شد.
آیا نمیتوان برند نپوشید؟ در فرهنگ ما لباس زینت فرعی است. «نه همین لباس زیباست نشان آدمیت!» یکی از مثلهایی است که از گذشته درباره انتخاب لباس کاربرد داشته است؛ هر چند حالا بسیاری از افراد حتی به زیبایی لباس هم توجه چندانی ندارند و بیشتر به برند آن توجه میکنند. شاید باید اینگونه نوشت: «نه همین برند زیباست نشان آدمیت!» هر چند اگر وارد بطن موضوع شویم، درمییابیم همانقدر که ظاهر برندها زیبا مینماید، باطن آنها زشت، کثیف و برایمان زیانآور است. اگر بدانیم با استفاده ما از برندها، جوان ایرانی از کار بیکار شده و در مقابل همسر و فرزندانش شرمنده خواهد شد، همچنین اقتصاد کشورمان دچار زیان خواهد شد و ارزش پولمان روز به روز کاهش خواهد یافت و فرهنگهای غربی هر روز بیش از گذشته وارد جامعه ما خواهد شد، قطعاً به زشتی این برندها پی خواهیم برد.
اما بازار هدف این برندها چه کسانی هستند. در این باره باید به مقدمهای کوتاه اشاره کرد. عدهای در جامعه هستند که ادعای روشنفکری دارند. همان کسانی که خود را آریایی اصیل میدانند و خرج کردن برای محرم و کربلا و امام حسین(ع) را نکوهش میکنند و که به سوی برندها میروند. به زعم اینها یک آریایی اصیل حاضر است پول خود را به جیب خارجیها بریزد و به همه نشان بدهد لباسش فلان برند آمریکایی یا ایتالیایی یا فلان برند ترک اصل است.
اینها نه تنها خود به سوی این برندها میروند، بلکه دیگران را هم ترغیب میکنند تا برند بپوشند. واقعیت امر این است که شاید یک محصول برند از نظر کیفیتی خیلی با محصول مشابه ملی تفاوتی نداشته باشد و حتی در مواردی هم کیفیتش به مراتب پایینتر باشد. در واقع این شرکتهای تولیدی توانستهاند در تبلیغاتشان موفق عمل کنند؛ یعنی این برندها مبلغ هنگفتی را در گذشته برای شناساندن برندشان هزینه کردهاند و حالا که شناخته شده هستند و بی چون و چرا مشتری را به سمت خود جذب میکنند، تمام هزینههای برندینگ را از مشتری خود میگیرند.
همین افرادی که ادعای میهنپرستیشان گوش فلک را کر کرده، با پوشیدن پوشاک برند خارجی تیشه به ریشه کشور و اقتصاد میزنند.
گاندی رهبر بزرگ هندوستان و کسی است که در راه مبارزه با استعمار انگلیس از پارچههای باکیفیت انگلیسی استفاده نکرد و به پارچه بافت هند روی آورد که همین امر سبب شکلگیری موجی در هندوستان شد که حالا پس از گذشت سالها هند به کشوری پیشرفته و به یکی از اقتصادهای بزرگ منطقه تبدیل شده است. ژاپنیها هم روزی از کالاهای بیکیفیت تولید ملیشان حمایت کردند که سبب شده است اکنون ژاپن حرف اول را در تولید و صادرات بسیاری از محصولات بزند.
اینان تنها یک ویژگی داشتند؛ اینکه مردم این کشورها استفاده از تولید ملیشان را افتخاری برای خود میدانستهاند، نه حک شدن فلان برند معروف روی لباس و کیف و عینکشان.
البته حالا هم دیر نشده است. رهبر فرزانه انقلاب هم بارها و بارها در این باره تذکر دادهاند. حتی در مواردی هم به طور خاص به موضوع برندها اشاره میکنند. معظمله میفرمایند: «مصرفکننده باانصاف، مصرفکننده باوجدان هم میتواند همینجور به تولید کشور کمک کند. دنبال اسم و رسم نروند، دنبال برند نروندـ این حرفی که حالا مرتب تکرار میکنند: برند، برند دنبال مارک نروند؛ دنبال مصلحت بروند. مصلحت کشور، مصرف تولید داخلی است، کمک به کارگر ایرانی است.» یا در جای دیگری میفرمایند: «شما میخواهی کارگر داخلی را بیکار کنی، کارگر بیگانه را بهرهمند و برخوردار کنی برای پز دادن! جنسهای دارای نشان خارجی را [میآورند]، یک عده پولدار هم... دنبال نشانهای خارجیاند؛ به قول خودشان برندهای خارجی. بنده از این کلمه «برند» هم خیلی بدم میآید. فروش کالای خارجی و مصرف کالای خارجی باید در جامعه بهعنوان یک ضد ارزش شناخته بشود.»