انقلاب سوم

واقعه شهادت جانسوز سردار سپهبد حاج قاسم سلیمانی چنان با عظمت، شکوهمند و اثربخش است که می‌توان گفت همانند دوره حیاتش و چه بسا بیشتر از آن در خدمت حفظ منافع و عزت‌بخشی امت اسلامی و تقویت و تعمیق انقلاب اسلامی و مردم گرامی ایران عزیز خواهد بود و این یعنی همان فتح خون سید اهل قلم شهید آوینی.

خون شهید برکات و آثاری دارد و راه‌های جدیدی را باز خواهد کرد و این مفهوم واقعیتی است که جز در پارادایم اسلامی فهم نمی‌شود. نائل شدن به «احدی الحسنین»، یعنی «پیروزی ظاهری بر دشمن یا شهادت در راه هدف» فلسفه عزت ابدی اسلام و گروندگان به آن است و امام خمینی(ره)، چقدر زیبا فرمودند مکتبی که شهادت دارد، اسارت ندارد. به راستی، شهادت حاج قاسم به واسطه آثار و برکات مبارک و تعیین‌کننده‌ای که دارد، «انقلاب سوم» است.

انقلاب یعنی دگرگونی و تحول اساسی در ماهیت فکری و مبانی نظری یک نظام سیاسی، به گونه‌ای که نظام فکری و سیاسی جدیدی با مبانی تازه جایگزین آن شود. طبیعی است که باید انقلاب سوم تعریف شده و مرزبندی آن با انقلاب اول و دوم و منظور از آن تبیین شود. «انقلاب اول» همان انقلاب اسلامی مردم ایران در سال ۱۳۵۷ شمسی به رهبری امام خمینی(ره) است که با دگرگونی و تغییر نظام سیاسی مستبد وابسته شاهی موید به استعمار بیرونی و غربی، دین مبین اسلام به جای نظام سلطنتی و استبدادی جایگزین شد و آثار و برکات فراوانی داشت که تأسیس نظام اسلامی و پیروزی‌های بعدی آن، از جمله تربیت جوانانی، چون قاسم سلیمانی فتح‌الفتوح آن به تعبیر امام(ره) است.

«انقلاب دوم» تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به دست جوانان و دانشجویان پیرو خط امام(ره) در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ است که با همین عنوان به تأیید رهبر کبیر انقلاب رسید. اثر بزرگ و انقلابی آن، بیرون کردن آمریکا از ایران و قطع ید آمریکایی‌ها از جاسوسی و دخالت در امور نظام نوپای جمهوری اسلامی ایران بود؛ زیرا آمریکایی‌ها درصدد بودند از طریق فعال‌سازی زمینه‌ها و دولتمردان نفوذی در دولت موقت به درون نظام انقلابی و اسلامی رخنه کرده و آن را در راستای اهداف خود مدیریت کنند؛ اما اقدام انقلابی دانشجویان نقطه پایانی بر فعالیت آمریکایی‌ها در ایران بود که هنوز هم با وجود تلاش‌های چهار دهه‌ای برخی عناصر خودفروخته داخلی برای مذاکره، ارتباط‌گیری و نفوذ نتوانسته‌اند موفقیتی کسب
کنند.

البته ناامید هم نشده‌اند و همچنان بر طبل مذاکره و سازش و تسلیم می‌کوبند؛ اما دیدیم مطالبه مردم تشییع‌کننده پیکر مطهر شهدای مقاومت نفی آن و مقاومت در برابر زورگویی‌های آمریکا بود.

اما روندها و رویدادهای مرتبط با شهادت حاج‌قاسم و یارانش نشان می‌دهد، می‌توان از آن به «انقلاب سوم» تعبیر کرد. «اخراج آمریکا از منطقه غرب آسیا» مهم‌ترین دگرگونی و انقلاب در این زمینه است. عاملی که کانون برکات و پیامدهای مثبت شهادت سردار سلیمانی در این مقطع زمانی حساس به شمار می‌آید و خود به تنهایی انقلابی اسلامی در قواره بین‌المللی است.

شهادت حاج قاسم دگرگونی اساسی در نظام سلطه آمریکا در منطقه سوق‌الجیشی و سرشار از انرژی غرب آسیا و مهم‌تر از آن در اذهان کرخت و به زنجیره کشیده شده مردمان این منطقه‌ـ ‌که آمریکا را قدرت شکست‌ناپذیر و همه کاره منطقه می‌انگاشتندـ ایجاد کرد. این انگاره اشتباه به نوبه خود تقویت‌کننده چرخه تسلیم و سلطه‌گری آمریکایی‌ها بود.

حیات حاج‌قاسم، قیام و نهضت وی و بیش از دو دهه دویدنش در کوه‌ها و دشت‌های سرزمین امت اسلامی برای پاکسازی آنها از لوث وجود خبیث دشمنان امت اسلامی و البته شهادت شهدای مقاومت این زنجیره اسارت را در ذهن مسلمانان و واقعیت عینی حکومت‌های آنها پاره کرد. این در حالی بود که آمریکایی‌ها از زمان بوش پسر و حتی جلوتر از آن با طرح‌هایی، مانند خاورمیانه جدید، خاورمیانه بزرگ، نقشه راه منطقه، معامله قرن و... دنبال به دست آوردن و سیطره بر این بخش سرشار از انرژی و تمدن‌ساز از کره زمین بوده‌اند.

تعبیر درد زایمانی که خانم رایس، مشاور و وزیر خارجه بوش کوچک برای کشته‌ها و خرابی‌های فراوان سرزمین‌ها، زندگی و سرمایه‌های مسلمانان در تبدیل این منطقه به «خاورمیانه آمریکایی» به کار می‌برد، امروز در پرتو تلاش‌های جبهه بزرگ مقاومت و با رشادت‌های جهادی سلیمانی‌ها، المهندس‌ها، نصرالله‌ها، انصارالله‌ها و حشدالشعبی‌ها و... به ضد خود تبدیل و «خاورمیانه اسلامی» متولد شده است که درد زایمانش نیز هزینه‌های گزاف آمریکاست؛ روندی که با سیلی ایران آغاز شده و می‌رود به عمر ابرقدرتی آمریکا پایان دهد.

آری، خبر شهادت و مراسم‌های با شکوه بدرقه و تشییع پیکرهای مطهر سید شهدای مقاومت و همرزمانش در عراق و ایران به تعبیر رهبری عزیز چنان قیامتی به پا کرد و سلسله‌جنبان چنان احساس و ادراک‌هایی شد که در شرایط عادی باید افراد و هزینه‌های فراوانی صرف می‌شد تا شاید درصدی از ثمرات حرکت‌آفرین و عزت‌بخش قطعی امروز به ثمر بنشیند! وحدت و اتحادی که بین ملت‌های ایران و عراق و دیگر ملل مقاومت ایجاد شده، کابوسی دهشتناک برای سران آمریکاست.

امروز خون شهید سلیمانی دروغ بزرگ رسانه‌های آمریکایی‌ـ صهیونیستی‌ـ عربی را که می‌خواستند قهرمان مبارزه با داعش و تروریسم را با خدعه و ترفندهای رسانه‌ای تروریست جلوه دهند، برملا و آنها را رسوا کرد. فتح دیگر این خون مقدس در مجلسین عراق و ایران رخ داد. مصوبه ارزشمند و راهبردی مجلس عراق مبنی بر الزام دولت به اخراج نیروهای آمریکایی از عراق و تروریست تلقی شدن نیروهای پنتاگون و ارتش آمریکا با طرح سه فوریتی در مجلس شورای اسلامی ایران، به نقاط عطف و مبدأ تاریخی جدیدی برای تحولات و معادلات جهانی به ویژه مناسبات بین ایران، عراق و آمریکا تبدیل شده‌اند.

شکست هیمنه و وجهه ابرقدرتی آمریکا در پرتو آغاز انتقام سخت ایران در قالب شلیک ده‌ها موشک به پایگاه آمریکایی «عین‌الاسد» که راهبردی‌ترین پایگاه آنها در عراق است و خسارات و تلفات زیادی به همراه داشت، دیگر پیامد مثبت و فاتحانه خون فاتح قلوب سردار سلیمانی است که در بستر «انقلاب سوم» می توان از آن سخن گفت.

آری برادر! فتح خون سردار سپهبد شهید سلیمانی خنثی‌کننده نقشه راه آمریکایی‌هاست و آگاه‌سازی ملت‌ها به کنه ذات پلید دولت سودگرایان و لذت‌جویان! که آنها هیچ‌گاه جز به منافع خود به هیچ چیز دیگر فکر نمی‌کنند و می‌خواهند ملت‌های منطقه را بدوشند! امروز خون حاج‌قاسم انقلاب سومی را پدید آورده که تا مرز مدیترانه در غرب و انتهای افغانستان در شرق گسترش یافته است.