تاریخ انتشار : ۰۸ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۵۸  ، 
کد خبر : ۳۲۴۸۵

درآمدی بر مسائل سیاسی دکترین مهدویت (قسمت دوم)

خبرگزاری فارس: آموزه مهدویت اسلامی، ابعاد سیاسی بسیار مهمی در معارف اسلامی دارد و شایسته است با نگرش تخصصی و با استفاده از دست آوردهای علوم سیاسی مورد بررسی قرار گیرد.

نویسنده: غلامرضا بهروزلک

ب- 3) مهدویت و مدینه فاضله اسلامی

1. نقش رهبری دینی در نظام مهدوی؛

2. مهدویت و حاکمیت مستضعفان در اسلام؛

3. مهدویت و ضرورت حکومت دینی در پایان تاریخ؛

4. وجوه نابسندگی سکولاریسم در مدینه فاضله اسلامی؛

5. مفهوم شناسی حکومت در مدینه فاضله مهدوی؛

6. ضرورت های دولت و حکومت در مدینه فاضله مهدوی؛

7. آینده سیاست و دولت در مدینه فاضله مهدوی؛

8. نقش علم و دانش بشری در زمینه سازی مدینه فاضله و آرمان شهر؛

9. ساختار نظام سیاسی مهدوی؛

10. جهانی شدن و زمینه های حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)؛

11. مهدویت و جهانی شدن؛

12. نقش مردم در نظام سیاسی مهدوی؛

13. حدود آزادی های سیاسی در نظام سیاسی مهدوی؛

14. الگوی توسعه سیاسی در نظام سیاسی مهدوی؛

15. الگو و حقوق شهروندی در نظام سیاسی مهدوی؛

16. ابعاد سیاسی ـ اجتماعی عدالت در نظام سیاسی مهدوی؛

17. ابعاد سیاسی ـ اجتماعی امنیت در نظام سیاسی مهدوی؛

18. ساز و کار تأمین عدالت در نظام سیاسی مهدوی؛

19. ساز و کار تأمین امنیت در نظام سیاسی مهدوی؛

20. نسبت سنجی عدالت و آزادی در مدینه فاضله مهدوی؛

21. نظام سیاسی مهدوی و نظام های سیاسی نبوی، علوی و حسنی؛

22. کرامت انسانی و عدالت مهدوی؛

23. کرامت سیاسی در دولت مهدوی؛

24. آزادی سیاسی و کرامت مهدوی؛

25. کرامت انسانی و اقتدار دولت در نظام مهدوی؛

26. نظارت همگانی و کرامت انسانی در دولت مهدوی؛

27. مهدویت و مفهوم شهروندی؛

28. ویژگی های دولت کریمه.

ج) مباحث فلسفه سیاسی مهدویت و منجی گرایی

فلسفه سیاسی یکی از حوزه های دیرین دانش سیاسی است. تمدن های مختلف در طول تاریخ، نگرش ها و فلسفه سیاسی خاص خویش را ایجاد نموده اند. اندیشمندان اسلامی نیز با الهام از آموزه های وحیانی در نخستین سده اسلامی، مباحث عقلی را از کتاب و سنّت آموختند و گسترش دادند. دانشِ کلام دانشی بومی در تمدّن اسلامی بوده است که تا پیش از عصر ترجمه، نمایانگر گرایش مسلمانان به مباحث عقلی بوده است. تشویق اسلام به فراگیری دانش و تحمّل مشقّت های آن حتّی با سفر به اقصا نقاط جهان آن روز، همچون چین، سبب اقبال مسلمانان به دانش های تمدّن های همجوار همچون تمدّن ایران باستان و یونان باستان گردید. مسلمانان با تأمّل در تعالیم عقلی حکمای یونان و با اخذ و گسترش آن در تمدّن اسلامی، مباحث فلسفه سیاسی را نیز در تمدّن اسلامی وارد کردند. برخی همچون لمبتون معتقدند که تمدّن اسلامی به دلیل غلبه وحی و آموزه های دینی، فاقد فلسفه سیاسی بوده و عملا کلام سیاسی جای فلسفه سیاسی را گرفته است ، یا کسان دیگری از زوال فلسفه سیاسی در تمدّن اسلامی سخن گفته اند، امّا باید اذعان نمود که اندیشمندان اسلامی به ویژه متفکّران شیعی با رویکرد عقلی به بسط و گسترش مباحث فلسفی پرداخته و در حد امکان خویش آن را در سنت اسلامی تداوم بخشیدند. در این راه موانعی وجود داشته است، امّا نمی توان تلاش های صورت گرفته را در احیای فلسفه سیاسی در دوره های مختلف از جمله در سنّت حکمت متعالیه صدرالمتألهین نادیده گرفت.

فلسفه سیاسی در صدد کشف و تبیین حقایق سیاسی است. از یک منظر، فلسفه سیاسی در صدد نشاندن یقین و علم به جای ظن در عرصه سیاسی ـ اجتماعی است . فیلسوف سیاسی برخلاف متکلّم سیاسی، در صدد تحرّی حقایق است و دغدغه او، اثبات یا دفاع از آموزه های دینی به هر روش ممکن نمی باشد. بدین جهت اولاً فیلسوف سیاسی در صدد تحرّی حقیقت است و سعی می کند بدون دغدغة اثباتِ موضع یا مدّعای خاصی، کار خویش را آغاز کند؛ و ثانیا صرفاً به روش عقلی به بررسی پدیده های سیاسی می پردازد.

مباحث فلسفه سیاسی به دلیل عقلی بودن، جهان شمول و کلّی هستند و احکام عقلی، خاصِّ مردمان و جغرافیای مشخصی نیست، اما عملاً در طول تاریخ، گونه ها و مکاتب مختلف فلسفه سیاسی ظهور کرده است.

گاه به دلیل ماهیت اعتقادی- باورمبنا بودن آموزه های دینی و رواج آنان در اجتماعات دیندار، این ادعا مطرح شده است که نمی توان در این جوامع از فلسفه سیاسی سخن گفت. یا حداقل در صورتِ امکانِ طرحِ فلسفه سیاسی در این جوامع، نمی توان از فلسفه سیاسی مسیحی یا اسلامی سخن گفت و تعبیر فلسفه سیاسی اسلامی تعبیری تناقض آمیز است. زیرا فلسفه سیاسی حاکی از تعقّل آزاد است در حالی که قید دین خاصی چون اسلام، سبب تقیّد تعقّل آزاد می شود.

در پاسخ به چنین اشکالی باید گفت اگر صرف زمینه های اجتماعی مانعِ تفکّر عقلی و آزاد باشد، نمی توان هیچ فلسفه سیاسی آزاد داشت. زیرا هر جامعه ای دارای ویژگی های خاصِ خود بوده و در نتیجه بر نحوه تعقّل آن جامعه تأثیر می گذارد. ثانیا مراد از فلسفه سیاسی اسلامی، نه تفکّر محدود بلکه بهره گیری ازبرخی آموزه های وحیانی برای مساعدت به عقل در استدلال های خود می باشد. از این جهت، قید اسلامی در فلسفه سیاسی اسلامی صرفاً بیانگر پیش فرض ها و برخی از مبادی خاص پذیرفته شده در فلسفه سیاسی اسلامی است. چنین مبادی ای در هر فلسفه سیاسی وجود دارد. ثالثاً در صورتی که فلسفه را صرفاً یک فعالیت بشری ندانیم و هرگونه تفکّر منتظم عقلانی را در عرصه سیاسی فلسفه سیاسی بدانیم، در متون اسلامی نیز بسیاری از آموزه ها و تبیین های عقلانی از پدیده های سیاسی ـ اجتماعی را می توان یافت. از این جهت می توان از فلسفه سیاسی اسلامی مبتنی بر متون دینی سخن گفت.

با این توضیح می توان وارد مباحث فلسفه سیاسی مهدویت شد. هر چند مهدویت از منظری صرفاً یک اعتقاد اسلامی می باشد، از منظری دیگر، کلان آموزه فراگیر بوده و حتی در مکاتب بشری نیز گونه ای از تحقّق جامعه آرمانی در آینده مطرح است. اگر مهدویت را معادل منجی گرایی بدانیم آموزه نجات در بسیاری از مکاتب و اندیشه های آینده نگر مطرح است. البته به رغم اشتراک این مکاتب در اصل آموزه نجات و تحقق جامعه آرمانی در آینده، در جزئیات و چگونگی آن اختلاف وجود دارد. فلسفه سیاسی مهدویت با عنوان کلان آموزه آرمان شهر و منجی گرایی قابل بررسی است. از این جهت برخی از موضوعات کلان فلسفه سیاسی مرتبط با مباحث مهدویت را می توان شناسایی کرد:

1. ضرورت یوتوپیا و آرمان شهر بشری؛

2. آرمان شهر، رؤیا یا واقعیت؛

3. مهدویت و مبانی آرمان شهر؛

4. ساختار آرمان شهر بشری؛

5. قلمرو آرمان شهر: منطقه ای یا جهانی؛

6. عوامل و زمینه های تحقّق آرمان شهر؛

7. نقش رهبران و قهرمانان در تحقّق آرمان شهر؛

8. آرمان شهر، زمینی یا آسمانی؟ بررسی عوامل آسمانی در تحقّق آرمان شهر بشری؛

9. سیما و ویژگی های آرمان شهر؛

10. نقش و جایگاه مردم در آرمان شهر؛

11. شیوه های تحقّق آزادی و عدالت در آرمان شهر؛

12. الگوی توزیع قدرت در آرمان شهر؛

13. غایت زندگی سیاسی در آرمان شهر؛

14. جامعه مدنی در نظام سیاسی مهدوی؛

15. نقش و جایگاه رهبران در آرمان شهر؛

16. کارویژه های ساختار سیاسی در آرمان شهر؛

17. مفهوم فضیلت در آرمان شهر؛

18. مضادات آرمان شهر؛

19. ضرورت منجی گرایی در تاریخ؛

20. آموزه نجات در فلسفه سیاسی؛

21. مفهوم نجات در آرمان شهر؛

22. چیستی و ضرورت نجات در آرمان شهر؛

23. عوامل محرّک در تاریخ و نقش منجی؛

24. سنّت ها و قوانین تاریخ و جایگاه نجات؛

25. آرمان شهر و بازگشتِ به حاشیه رانده شدگان (مستضعفان)؛

26. آرمان شهر، پایان نزاع قدرت؛

27. منجی گرایی، همسویی خردگرایی و قدسی گرایی؛

28. و ... .

د) مباحث فقه سیاسی مهدویت

فقه سیاسی دانشی است که همانند کلام سیاسی در بستر تمدّن اسلامی شکل گرفته و بالندگی یافته است. فقه سیاسی محصول تأمّل مسلمانان در چگونگی تنظیم جزئیات برنامه زندگی سیاسی خویش بر اساس آموزه های شرعی است. از این جهت یکی از اصیل ترین دانش های سیاسی مسلمانان است. اگر دانش های سیاسی دیگر محصول تعلّم و یادگیری مسلمانان از تمدّن های دیگر و پرورش آن ها در تمدّن اسلامی بوده است، امّا فقه سیاسی دانشی کاملا بومی ـ اسلامی است. در جهان معاصر بحث از حقوق به شیوه های مختلفی دنبال می شود، فقها نیز در تمدّن اسلامی با تلاش سترگ خویش این دانش را در مهد تمدّن اسلامی بارور کرده اند. روزگاری فقه سیاسی متناسب با نیازهای روزمره جهان اسلام رونق داشته و فعال بوده است، امّا در دو سده اخیر در جهان اسلام با رکود هایی مواجه شده است که رشد و احیای اسلام گرایی خود زمینه های احیا و بالندگی مجدّد آن را فراهم ساخته است.

فقه سیاسی در صدد تبیین تکالیف سیاسی جامعه اسلام در سطح فردی، گروهی و اجتماعی است. فارابی در کتاب الملّة فقه سیاسی را با فلسفه مدنی در یک ردیف قرار داده است و از مجموعه فلسفه مدنی و فقه مدنی به عنوان علم مدنی عام یاد کرده است. ا ز نظر وی «فقه در بخش عملی ملت شامل چیزهایی است که آن ها جزئیات مباحث و مفاهیم کلی در علم مدنی [خاص] هستند و بنابر این، جزئی از اجزای علم مدنی عام بوده و در ذیل فلسفه عملی قرار دارد.» در تعریفی دیگر، عمید زنجانی معتقد است: «در فقه مباحثی تحت عنوان جهاد، امر به معروف و نهی از منکر، حسبه، امامت و خلافت، نصب اُمرا و قُضات... و نظایر آن به طور مستقیم یا غیر مستقیم مطرح شده است که به آنها احکام السلطانیه یا فقه سیاسی گفته می شود.» در یک نگرش مباحث فقه سیاسی به چهار بخش تقسیم شده است: مباحث مربوط به کلیت نظام سیاسی، مسائل سیاست داخلی، مسائل سیاست خارجی و تاریخ اندیشه سیاسی فقها .

با چنین نگرشی، فقه سیاسی را می توان در مباحث مهدویت نیز مطرح کرد. ویژگی دانش فقه سیاسی تمرکز بر جزئیات و بیان تکالیف عملی است. از این حیث در مباحث فقه سیاسی مهدویت باید از تکالیف سیاسی مربوط به نظام سیاسی و حاکمان و تکالیف سیاسی افراد و گروه های اجتماعی بحث نمود. نمونه هایی از مباحث فقه سیاسی مهدویت عبارتند از:

1. صفات و ویژگی های امام در مهدویت اسلامی؛

2. کارویژه ها و وظایف امام در عصر غیبت و ظهور؛

3. وظایف سیاسی ـ اجتماعی حکومت مهدی نسبت به مردم؛

4. حقوق و وظایف مردم نسبت به امام مهدی در عصر غیبت و ظهور؛

5. جایگاه فرد در دولت مهدوی؛

6. شیوه انتخاب و گزینش کارگزاران نظام مهدوی؛

7. حقوق و وظایف گروه ها و تشکّل های سیاسی در نظام مهدوی؛

8. الگوی امر به معروف و نهی از منکر در نظام مهدوی؛

9. حقوق و وظایف شهروندی در نظام مهدوی؛

10. مسؤولیت های سیاسی ـ اجتماعی دولت مهدوی در قبال تأمین عدالت در جامعه؛

11. ضرورت جنگ و جهاد با مخالفان در عصر ظهور؛

12. مسأله جهاد در عصر غیبت امام معصوم(ع)؛

13. حقوق اقلیت ها در نظام مهدوی؛

14. شیوه انتقاد از عملکرد کارگزاران در نظام مهدوی؛

15. ضرورت و چگونگی نظارت سیاسی در نظام مهدوی؛

16. نقش و وظایف زنان در نظام مهدوی؛

17. وظایف سیاسی منتظران در عصر غیبت؛

18. وظایف سیاسی جامعه منتظر در عصر غیبت؛

19. مبانی فقهی نظام ولایی در عصر غیبت؛

20. وظایف و اختیارات جانشینان عام امام معصوم(ع) در عصر غیبت؛

21. اصول و آداب جهاد در عصر ظهور؛

22. حقوق معارضان در انقلاب مهدی(عج)؛

23. تکالیف سیاسی کارگزاران نظام ولایی؛

24. راهکارهای عدالت و آزادی در نظام ولایی؛

25. حدود آزادی سیاسی در نظام مهدوی؛

26. تکالیف سیاسی نوّاب خاص امام در عصر غیبت صغرا؛

27. امکان و حدود اعتراض و مخالفت در نظام ولایی؛

28. امکان و حدود اعتراض و مخالفت سیاسی در نظام مهدوی؛

29. وظایف و مسؤولیت های نظام ولایی در زمینه سازی نظام مهدوی؛

30. چگونگی تفکیک یا ادغام قوا در نظام سیاسی مهدوی.

ه ) مباحث جامعه شناسی سیاسی مهدویت

مباحث جامعه شناسی سیاسی مهدویت نیز یکی از حوزه های مهم مطالعات سیاسی مهدویت می باشد. در گذشته دانش تجربی مستقلی به شیوه علوم اجتماعی جدید نداشته ایم، امّا برخی از مطالعات و تحقیقات انجام شده در قالب سیاست نامه ها و اندرزنامه ها را می توان نوعی تجویزات ناشی از تجربه آن ها در گذشته بدانیم. البته گاه مطالعات تجربی نیز در تمدّن اسلامی دنبال شده است. نمونه بارز چنین روش هایی را می توان در علمِ عمران ابن خلدون و مباحث ابن طقطقی یافت. امروزه مطالعات تجربی سیاسی در رهیافت های مختلف جامعه شناسی، روانشناسی، اقتصادی، و جغرافیایی و غیره قابل پیگیری است.

جامعه شناسی سیاسی به عنوان علم سیاسی تجربی و بارز، محصول تأمّل اندیشمندان در چند قرن اخیر است. در مورد ماهیت این علم اختلافاتی وجود دارد. برخی همانند موریس دورژه، جامعه شناسی سیاسی را با علم سیاست یکسان دانسته اند که در هر دو، از نهادهای سیاسی بحث می شود. گاه جامعه شناسی سیاسی متفاوت از علم سیاسی دانسته شده است . حسین بشیریه تمایز علم سیاست را با جامعه شناسی سیاسی در نوع نگاه از منظر رابطه قدرت دانسته است. در علم سیاست قدرت از بالا به پایین نگریسته و اِعمال قدرت از سوی دولت و نهادهای سیاسی جامعه بررسی می شود، ولی در جامعه شناسی سیاسی روابط قدرت از پایین به بالا و از طریق اعمال قدرت از سوی نیروهای اجتماعی بر نهادهای سیاسی قدرت در جامعه مد نظر می باشد . در این نگرش جامعه شناسی سیاسی معطوف به مطالعه قدرت در بین نیروهای اجتماعی است. البته در نگرش های متأخر و بر اساس چرخش پسامدرن در مطالعات جامعه شناسی سیاسی، آن گونه که کیت نش نیز بخوبی گزارش داده است، جامعه شناسی سیاسی معطوف به رابطه قدرت در عرصه اجتماعی است . در این نگرش، قدرت صرف رابطه رسمی قدرت نیست و به لایه های مختلف و پنهان قدرت در عرصه زندگی سیاسی توجه می شود. در کل، رهیافت جامعه شناسی سیاسی را می توان نوعی مطالعه تجربی روابط قدرت در عرصه اجتماعی دانست.

مباحث جامعه شناسی سیاسی مهدویت مجموعه مسائلی هستند که به مطالعه و تحلیل روابط قدرت در جامعه اسلامی در ارتباط با آموزه مهدویت اسلامی می پردازند. از این حیث در جامعه شناسی سیاسی مهدویت می بایست بر اساس چگونگی این روابط و تأثیر آموزه مهدویت در تحوّل و شکل گیری روابط قدرت بحث نمود. مباحث جامعه شناسی سیاسی مهدویت را می توان در سه دوره عصر حضور امامان معصوم(ع)، عصر غیبت، و آستانه ظهور بررسی کرد. گاه مباحثی نیز به صورت جامعه شناسانه در مورد عصر ظهور مطرح می شود که به نظر می رسد این بحث ها عمدتاً به مباحث کلام سیاسی، فقه سیاسی و فلسفه سیاسی مربوط می شود و طبعاً مطالعه تجربی در مورد آینده بی معنا خواهد بود. نمونه هایی از مباحث جامعه شناسی سیاسی مهدویت عبارتند از:

ه ـ 1) عصر ائمه:

1. سیره سیاسی معصومان(ع) در آماده سازی جامعه اسلامی برای عصر غیبت؛

2. وضعیت سیاسی جامعه اسلامی در آستانه غیبت؛

3. نهاد وکالت و سیره معصومان در نهادسازی برای عصر ظهور؛

4. نقش آموزه مهدویت در تحولات سیاسی اجتماعی صدر اسلام؛

5. تأثیر روابط قدرت در شکل گیری جریان های مدّعی مهدویت در صدر اسلام؛

6. نقش آموزه منجی گرایی در مقاومت شیعیان در برابر خلفای اموی و عباسی؛

7. شیوه های امامان معصوم(ع) در ترویج و جامعه پذیر سازی فرهنگ مهدویت؛

8. شیوه شیعیان در آستانه عصر غیبت در مواجهه با مسأله غیبت؛

9. چگونگی الگوپذیری شیعیان از آموزه مهدویت در عصر معصومان(ع)؛

10. نقش شاگردان و اصحاب ائمه معصوم در گسترش فرهنگ مهدوی؛

11. شیوه های تعامل مردم با نمایندگان و وکلای ائمه در عصر حضور؛

ه ـ 2) عصر غیبت:

1. وضعیت سیاسی جهان اسلام در آستانه عصر غیبت؛

2. وضعیت سیاسی شیعیان در عصر غیبت صغرا؛

3. چگونگی تعامل شیعیان با نوّاب خاص؛

4. چگونگی تعامل خلفا با نوّاب خاص؛

5. میزان گسترش و نفوذ فرهنگ مهدوی در عصر غیبت صغرا؛

6. تأثیر مکاتب با حضرت ولی عصر(عج) درعصر غیبت صغرا بر رفتارسیاسی شیعیان؛

7. شیوه های کنترل ومقابله حاکمان عباسی بافرهنگ مهدویت درعصرغیبت صغرا؛

8. نقش آموزه مهدویت در مقاومت شیعیان در عصر غیبت؛

9. نقش مهدویت در زندگی سیاسی معاصر اسلامی؛

10. استراتژی انتظار؛

11. نقش آموزه مهدویت در حرکت ها و نهضت های اسلامی (مصادیق این حرکت ها هر کدام مستقلا قابل بررسی هستند، مثل سربداران)؛

12. مهدویت و سیمای سیاسی منتظران؛

13. فرایند جامعه پذیری سیاسی فرهنگ مهدویت در جامعه اسلامی؛

14. نقش روشنفکران درگسترش وجامعه پذیرسازی فرهنگ مهدویت در عصر غیبت؛

15. نقش خانواده و زنان در جامعه پذیری فرهنگ مهدوی؛

16. نقش آموزه منجی گرایی و مهدویت در حرکت های رهایی بخش در جهان اسلام؛

17. نقش رسانه ها در ترویج فرهنگ مهدوی در عصر غیبت؛

18. بررسی نقش اماکن مقدس منسوب به حضرت مهدی درگسترش فرهنگ مهدوی؛

19. بررسی شعائر شیعیان در بزرگداشت فرهنگ مهدوی و تأثیرات آن؛

20. نقش اینترنت و ماهواره در گسترش فرهنگ مهدوی؛

21. الگوهای ترویج فرهنگ مهدوی در جوامع غیر اسلامی؛

22. شیوه های ترویج فرهنگ مهدوی در جوامع اسلامی؛

23. وجوه رویارویی و برخورد فرهنگ های منجی گرایانه در جوامع چند فرهنگی؛

24. نقش هنر و سینما در فرهنگ سیاسی مهدویت؛

25. تأثیر فرهنگ سیاسی مهدوی بر الگوی مشارکت سیاسی مردم در عصر غیبت؛

26. شیوه های برخورد با جریانات سیاسی انحرافی مهدویت؛

27. نقش جریانات مدّعی مهدویت در تحوّلات سیاسی اجتماعی جوامع اسلامی؛

28. عوامل و زمینه های سیاسی ـ اجتماعی شکل گیری جریانات انحرافی مهدویت؛

29. نقش استعمار در شکل گیری جریانات انحرافی مهدویت در جهان اسلام.

ه ـ 3) آستانه ظهور و قیام حضرت مهدی(عج):

1. زمینه های سیاسی اجتماعی تحقق حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)؛

2. جهانی شدن و چشم انداز فرج؛

3. ماهیت انقلاب و قیام حضرت مهدی(عج)؛

4. وجوه ضرورت قیام مسلحانه برای تحقّق مدینه فاضله اسلامی؛

5. نقش قومیت ها و ملل مختلف در انقلاب حضرت مهدی(عج)؛

6. نیروهای مخالف حضرت مهدی(عج)؛

7. ویژگی های جنگ آخرالزمان و استراتژی قیام و جهاد لشکر حضرت مهدی(عج)؛

8. الگوی تحوّل و نوسازی در فرهنگ مهدوی؛

9. نقش آموزه مهدویت در فرهنگ سیاسی جوامع شیعی.

و) مسائل روابط بین الملل

حوزه مطالعات روابط بین الملل یکی از حوزه های مهم مطالعات سیاسی است. این حوزه شامل مطالعات مختلف در باره ارتباط واحدهای سیاسی در عرصه بین المللی و روابط خارجی آن ها با یکدیگر، سیاست خارجی دولت ها و سیاست بین الملل می شود. با تحوّلات چند دهه اخیر و تضعیف دولت ملت ها در فرایند جهانی شدن، عرصه روابط بین الملل به تدریج جای خود را به سیاست جهانی می دهد . در حالی که روابط بین الملل بر اساس محوریت دولت های ملی شکل می گرفت و تعریف می شد، با تضعیف واحدهای ملی از یک سو و پیدایش بازیگران مهم در عرصه سیاست جهانی متفاوت از نقش آفرینی انحصاری دولت ـ ملت ها در گذشته، عرصه جهانی شاهد پدیده ی جدیدی به نام سیاست جهانی شده است. البته در بحث های مهدویت این امر به صورت یک مسأله قابل بررسی است که اصل ماهیت ارتباط حکومت جهانی مهدوی با دیگران چگونه خواهد بود؟ آیا حکومت ها یا ملت های دیگری متفاوت از حکومت جهانی مهدوی و امّت اسلامی در این دوران حضور خواهند داشت تا شاهد مفهوم روابط بین الملل باشیم یا نه؟ برخی از مباحث سیاسی مهم مهدویت در ارتباط با عرصه بین الملل و سیاست جهانی عبارتند از:

1. وضعیت جهان در آستانه عصر ظهور؛

2. وضعیت قدرت ها و دشمنان حضرت در آستانه ظهور؛

3. مهدویت و چالش های معاصر جهان اسلام؛

4. وضعیت دولت ها و ملل در عصر مهدوی؛

5. مفهوم شناسی سیاست بین الملل در عصر ظهور؛

6. جنگ آخرالزمان و نقش نیروهای حق و باطل در آن؛

7. بررسی ابعاد استراتژیک منطقه جنگی در آخرالزمان؛

8. عصر ظهور و ضرورت جنگ و جهاد؛

9. تاکتیک های نیروهای باطل در مواجهه با لشکر حضرت مهدی(عج)؛

10. استراتژی غرب در مواجهه با آموزه مهدویت اسلامی؛

11. ماهیت جنگ و تسلیحات آن در آخرالزمان؛

12. راهکارهای تأمین امنیت جهانی در آستانه ظهور؛

13. راهکارهای تأمین امنیت جهان در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج)؛

14. تروریسم و منجی گرایی در جهان امروز؛

15. اهداف غرب در طرح شعار تروریسم در مقابله با آموزه های آخرالزمانی اسلام؛

16. نقش نیروهای یهودی ـ مسیحی در آخرالزمان و تدارک جنگ آرماگدون؛

17. فتنه یهود و مسیحیان صهیونیست در آخرالزمان؛

18. چشم انداز آخرالزمان و لشکر سفیانی در روایات اسلامی؛

19. چگونگی تعامل و رویارویی ادیان ومکاتب آینده نگر در ارتباط با وقوع آخرالزمان؛

20. آخرالزمان و مسأله جنگ بین ادیان؛

21. نقش جهانی شدن در گسترش منجی گرایی در جهان امروز.

ز) مطالعات سیاسی تطبیقی مهدویت و منجی گرایی

برخی از مباحث سیاسی مهدوی به بررسی تطبیقی موضوعات مشترک مهدویت در مکاتب و ادیان مختلف مربوط می شوند. این مطالعات عمدتاً براساس مباحث مطرح در محورهای پیشین صورت می پذیرد. از این رو با حذف مسائل خاص مهدویت در اسلام، بسیاری از مباحث سیاسی مهدویت قابلیت بررسی تطبیقی را دارند. بررسی های تطبیقی، گونه ای از حوزه مطالعات دین پژوهی است که محقِّق در آن صرفاً به بررسی وجوه اشتراک و امتیاز دیدگاه ها در ادیان مختلف می پردازد و از این جهت این گونه مطالعات در ابتدای امر در صدد اثبات صحّت و سقم یا حقانیت این دیدگاه ها نیست. البته می توان در برخی از مطالعات تطبیقی به بررسی مزایا و برتری های یک آموزه نسبت به دیگر آموزه ها اقدام نمود یا در کاری چند بُعدی، ضمن مقایسه و تطبیق دیدگاه ها به ارزیابی و داوری بین آن ها نیز پرداخت. بدیهی است چنین شیوه ای خود گونه ای ترکیبی در مطالعات مهدویت بوده و فراتر از مباحث تطبیقی می باشد. با توسعه قلمرو مطالعات تطبیقی به مکاتب بشری مانند مدرنیسم، مباحث تطبیقی می تواند به صورت گسترده تری مطرح شود.

1. سیمای منجی در اسلام و دیگر ادیان؛

2. نگرش ادیان به فرایند ظهور منجی؛

3. اقدامات ادیان در عرصه مباحث منجی گرایی؛

4. نقش و تأثیر منجی گرایی بر روابط بین ادیان؛

5. سیمای مدینه فاضله در ادیان مختلف؛

6. نگرش ادیان به پیروزی مستضعفان و مظلومان در پایان تاریخ؛

7. مدینه فاضله اسلامی و نظام لیبرال دموکراسی؛

8. نقد و بررسی نظریه لیبرال دموکراسی به مثابه پایان تاریخ؛

9. برخورد تمدن ها و نگرش های آینده نگر ادیان؛

10. نقش و جایگاه مردم در نگرش های ادیان در باب حکومت آخرالزمان؛

11. نقش و جایگاه احزاب و گروه ها در نگرش های ادیان در باب حکومت آخرالزمان؛

12. منجی گرایی و ادیان بشری؛

13. بررسی تطبیقی نگرش اسلامی ویهودی ـ مسیحی درباره بازگشت حضرت مسیح?؛

14. بررسی سیمای دجّال در اسلام و آیین مسیح؛

15. چگونگی رویکرد منجی به دجّال در آخرالزمان در اسلام و آیین مسیح؛

16. کار ویژه های حکومت جهانی منجی موعود در ادیان مختلف؛

17. سیمای منجی موعود و انسان کامل در ادیان مختلف؛

مجدد گرایی و هزاره گرایی در اسلام و مسیحیت.

خاتمه سخن

تحلیل ماهیت زندگی سیاسی در پرتو آموزه مهدویت برای جامعه اسلامی به ویژه در شرایط امروز، بسیار حیاتی و ضروری است. تحولات جهانی در آستانه قرن بیست و یکم و هزاره سوم میلادی از یک سو و رشد و گسترش اقبال به منجی گرایی و مباحث آخرالزمان از سوی دیگر، سبب شور و تحوّلی جدّی در جهان امروز شده است. گرایش مطالعات سیاسی ـ اجتماعی مهدویت نیز خود همانند دیگر حوزه های مطالعات مهدویت حاوی مباحث و مسائل گسترده ای است که لازم است با احصای این مسائل زمینه تحقیقات بعدی در این زمینه فراهم شود. البته آنچه در این نوشتار مطرح شد، تلاشی اندک برای شناسایی برخی از مهم ترین مباحث مطرح در حوزه گرایش مطالعات سیاسی مهدویت بوده است. البته ضروری است در فرصت مناسب با بررسی و مطالعة تمامی گرایش ها و حوزه های مطالعات سیاسی و حتی گرایش های بین رشته ای، مباحث و مسائل مطرح حوزه مطالعات مهدویت احصا شوند. امید است این امر خطیر در آینده با همّت محققان و صاحب نظران مباحث مهدویت پی گیری و کامل شود.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات