صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۴ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۵:۵۹  ، 
کد خبر : ۳۳۲۸۸۵
بازنمایی ابعاد و اهدف جنگ شناختی جدید دشمنان علیه ایران

نا امیدسازی مردم و ناکارآمدسازی دولت

پایگاه بصیرت / مصطفی قربانی

فشار اقتصادی(تحریم)، فشار روانی(جنگ روانی‌ـ رسانه‌ای) و فشار عملی(ایجاد آشوب) سه‌گانه‌ و مثلث رویارویی نظام سلطه با انقلاب اسلامی در شرایط کنونی است.(بیانات رهبر معظم انقلاب،14/3/1397) اگر بخواهیم این سه‌گانه را در ذیل یک عنوان مختصر خلاصه کنیم، آن چیزی جز «جنگ شناختی» نیست؛ جنگی که در آن تلاش می‌شود با برساختن واقعیت‌های خاصی، ادراکات عامه در مسیری از پیش تعریف شده کانالیزه شده تا در نهایت، منجر به خطای محاسباتی آنها شود. براین اساس، آنچه دشمن در جنگ اقتصادی، جنگ روانی‌ـ تبلیغاتی و ایجاد آشوب در داخل ایران دنبال می‌کند، معطوف به یک نقطه‌ اساسی است؛ جمهوری اسلامی نمی‌تواند جامعه را اداره کند و برای حل مشکلات کشور باید به تسلیم در مقابل فشارهای خارجی تن بدهد. دشمن در این جنگ شناختی، با ابزار تحریم، جنگ روانی و ایجاد آشوب، درصدد حک کردن این گزاره در ذهنیت عامه مردم و نخبگان ایران است. آنچه در این میان، مکمل جنگ شناختی دشمن است، وجود مشکلات و نارسایی‌هایی در کشور است که با مستمسک قرار گرفتن آنها، به افکار عمومی احساس «رهاشدگی» کشور و بی‌تدبیری مسئولان و ضعف و ناتوانی آنها در اداره‌ کشور تلقین می‌شود. با ابعاد و زوایای مختلف این جنگ‌ شناختی تحمیلی در کنار جنگ اقتصادی دشمنان انقلاب بیشتر آشنا می‌شویم.

 

پیشران‌های جنگ شناختی دشمن

پیشران‌ها یا عواملی که سبب شده تا جنگ‌ شناختی دشمن هم به راحتی قابلیت اجرایی پیدا کند و هم به راحتی باورپذیر شود، به طور کلی در پنج دسته تقسیم‌ می‌شود:

مشکلات موجود: مشکلات موجود کشور که به طور عمده در ضعف‌ها و ناکارآمدی‌های دستگاه‌های مسئول در انجام کارآمد وظایف‌شان ریشه دارد، مهم‌ترین عامل در سوق یافتن دشمن به سمت جنگ شناختی و در عین حال، مهم‌ترین عامل در تقویت این جنگ است. به راستی اگر مشکلاتی مانند بیکاری، تورم لحظه‌ای و بی‌سروسامان، مشکلات قطعی برق و آب و... وجود نداشته باشد، آیا کسی تحت تأثیر عملیات روانی‌ـ رسانه‌ای دشمن قرار می‌گیرد و آیا دشمن می‌تواند مستمسکی در دست داشته باشد تا با علم کردن آن، مردم را به فراخوان و تجمع دعوت کند؟ قطعاً خیر.

رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی: البته این به معنای آن نیست که رسانه‌ها و فضای مجازی، فی‌نفسه کارگزار یا پیشران جنگ شناختی دشمن باشند؛ بلکه اگر از نقش آنها سخن می‌گوییم، به دلیل ماهیت ابزاری آنهاست؛ یعنی نقش‌آفرینی این ابزارهای ارتباطی به طراحان و اتاق‌های فکری وابسته است که در بستر آنها به عملیات روانی‌ـ رسانه‌ای می‌پردازند. گفتنی است، به واسطه رسانه‌ها و شبکه‌های مجازی، اکنون یک جنبش رسانه‌پایه در ایران شکل گرفته که خود را کاملاً در مقابل نظام تعریف کرده و مأموریت خود را اعتبارزدایی از سیاست‌ها، ایده‌ها، رفتارها، کارگزاران و نهادهای نظام و در کل، هر آن چیزی می‌داند که ارتباطی با نظام دارد. مسلم است که ماهیت کار این جنبش رسانه‌پایه(ناجنبش) بیشتر رنگ و بوی تحریف واقعیت‌های مرتبط با ایران را دارد.

بی‌تدبیری‌ها و سوءمدیریت‌ها: اعم از آنچه هم‌اکنون رخ داده یا مربوط به گذشته است؛ مانند احداث صنایع آب‌بر در مناطق کویری یا انتقال آب از سرشاخه‌های دز و کارون در خوزستان به استان‌های دیگر و پاره‌ای دیگر از اهمال‌کاری‌ها و سستی‌ها و سوء مدیریت‌ها علت‌ شرایط نابسامان امروز هستند

مسائل زیست‌محیطی: این قبیل مسائل هم نقش تعیین‌کننده‌ای در رخداد وقایعی، مانند آنچه در خوزستان صورت گرفت، دارد. البته عمده‌ دلایل رخداد این قبیل مسائل مانند کمبود بارش یا گرمی زودهنگام هوا در ابتدای امسال، معمولاً خارج از کنترل و مدیریت عوامل انسانی است.

بیماری کرونا: تأثیرهای متعدد محدودکننده این بیماری بر اقتصاد کشور و مشکلات مردم مبرهن است و به توضیح چندانی نیاز ندارد. درواقع، متأثر از کرونا و پیامدهای آن مانند مقررات قرنطینه و محدودیت عبور و مرور، ابعاد و دامنه‌ برخی مشکلات به ویژه در بعد اقتصادی تشدید شده و همین امر، زمینه نارضایتی‌های خاموش را تقویت کرده است. به طور طبیعی، افراد ناراضی و لطمه‌دیده از این بیماری، اثرپذیری بیشتری در مقابل عملیات روانی دشمن خواهند داشت.

 

اهداف دشمن در جنگ شناختی

اهداف دشمن در این جنگ ‌شناختی، همان اهدافی است که از ابتدای انقلاب و به ویژه از یک دهه گذشته بر آنها تأکید داشته و به فراخور شرایط و موقعیت، در تاکتیک دست‌یابی به آنها یا در شیوه بیان این اهداف، تغییراتی ایجاد کرده است. براین اساس، مهم‌ترین اهداف دشمن از جنگ شناختی کنونی عبارتند از:

ناامید و تسلیم‌سازی ایران: نقشه و راهبرد کلان دشمن در قبال جمهوری اسلامی، تضعیف حوزه‌های قدرت بازدارندگی و راهبردی آن است تا به راحتی بتواند جمهوری اسلامی را تسلیم خود کند. حال از آنجا که جمهوری اسلامی در مقابل تضعیف این حوزه‌های قدرت خود مقاومت می‌کند و در این راستا، در مذاکرات هسته‌ای وین حاضر به پذیرش معامله بر سر این حوزه‌های قدرت خود نشده است، بنابراین دشمن با تکمیل آرایش جنگی خود، با تمرکز بر جنگ شناختی درصدد است زمینه‌های لازم را از داخل ایران برای تسلیم جمهوری اسلامی در مقابل خود فراهم کند. ساز و کار عمل در این حوزه نیز این گونه است که از طریق جنگ شناختی تلاش می‌کنند با تغییر ادراک و محاسبه‌ مردم نسبت به نظام و مسئولان و همچنین، ترسیم نگاه به بیرون به عنوان راه‌حل مشکلات، قدرت اجتماعی را در مقابل نظام قرار دهند تا در نهایت، این نگاه که مشکلات ایران جز با نگاه به خارج حل نمی‌شود، نزد مردم ایران پذیرفته و مطالبه شود. در این شرایط، جمهوری اسلامی بر سر یک دوراهی قرار می‌گیرد؛ یا باید مطالبه‌ عمومی را بپذیرد که در این صورت، یعنی پذیرش تسلیم در برابر آمریکا یا اینکه نپذیرد که باید در مقابل مردم قرار بگیرد و با ابزار سرکوب با آنها مواجه شود.

ناکارآمدسازی دولت جدید: با توجه به اینکه دولت جدید، دولتی با سمت و سوی ارزشی و انقلابی است، موفقیت آن در حل مشکلات مردم و کشور به معنای موفقیت و کارآمدی انقلاب در حل مسائل اجتماعی‌ـ اقتصادی کشور است. در این صورت، هم غرب‌گرایان وطنی طرد شده و در حاشیه قرار می‌گیرند و هم نگاه به غرب و آمریکا برای حل مشکلات کشور رنگ می‌بازد. از این‌رو، دشمن از بدو استقرار دولت جدید در تلاش است تا با مسئله‌سازی‌های مضاعف، امکان و فرصت حل مشکلات را از آن سلب کند.

 

سخن پایانی

برای مقابله با این جنگ، علاوه بر اقدامات رسانه‌ای به منظور تشریح نقاط قوت نظام و ارائه‌ روایت دقیق و واقعی از مشکلات کشور، باید اقدام جهادی، انقلابی، قاطع، سریع، مقتضی و متناسب برای حل مشکلات از یک‌سو و برخورد بدون مماشات و ملاحظه با اخلال‌گران و مفسدان در امور کشور از سوی دیگر در دستورکار قرار گیرد. تشکیل سریع‌تر دولت مردمی گام مؤثری در این راستاست.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات